مجبور شدیم با هواپیما، تانک شکار کنیم!

مجبور شدیم با هواپیما، تانک شکار کنیم!

به گزارش مشرق، سرهنگ خلبان بازنشسته محمدرضا قره باغی در پاسخ به این پرسش که چه اتفاقی رخ داد که وظیفه نیروی هوایی به یکباره تغییر کرد و مأموریت جلوگیری از پیشروی نیروی زمینی دشمن به این نیرو محول شد؟ توضیح می دهد: در آن زمان چون انتظار حمله از سوی عراق به ایران نمی رفت، طبیعتاً، نیروی منسجمی هم در منطقه مستقر نشده بود. مقاومتها به صورت پراکنده توسط نیروهای نظامی و مردمی که در منطقه حضور داشتند، انجام میشد و ولی حجم نیرو و اداوت دشمن بسیار بالا بود و به این دلیل، سد پیشروی دشمن تنها از طریق نیروهای زمینی تقریباً غیر ممکن خواهد بود.

برای خود من این تعداد نیرو بسیار عجیب بود. وقتی بر فراز دشتهای دشمن غربی کشور پرواز می کردم، تعداد بسیار زیادی از نیروهای دشمن را می دیدم که در حال نفوذ در خاک کشورمان هستند. دشمن از طریق قصر شیرین، سوسنگرد، مریوان، خسروی، سرپل ذهاب و دیگر مناطق در حال نفوذ گسترده بود. باید کاری می کردیم و به نوعی، جلوی پیشروی آنها گرفته میشد تا نیروی زمینی به منطقه برسد. به همین جهت این کار بر عهده نیروی هوایی گذاشته شد تا از نفوذ نیروی دشمن جلوگیری کند، که این مهم نیز به خوبی انجام پذیرفت. چه بسا اگر دلاور مردیهای خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نبود، نیروهای دشمن مناطق گسترده از خاک کشور عزیزمان را اشغال می کردند.

وی همچنین در پاسخ به اینکه شما در این مقطع از جنگ بیشتر چه اهدافی را بمباران می کردید و چطور از موقعیت دشمن مطلع میشدید؟ آیا از قبل برای اینگونه عملیات تمرین داشتید و یا می‌دانستید دشمن چه سلاحی را حمل میکند؟ یادآود شد:هدف ما بمباران ستونهای زرهی، ستونهای پیاده و قرارگاههای دشمن بود. ما باید به گونهای عمل میکردیم که جلوی پیشروی آنها گرفته شود. مثلاً سعی میکردیم بمبها را به صورت جداگانه روی تانکها و ادوات دشمن که در اول ستون در حرکت بودند، رها کنیم. با این کار راه آنها برای مدتی مسدود میشد یا ستونهای پیاده و قرارگاههای دشمن را بمباران میکردیم. با این شیوه تا بخواهند مجدد سازماندهی شوند، زمان زیادی سپری میشد.

ما تا موقع رسیدن به ستونهای دشمن دقیقاً نمیدانستیم که آنان چه سلاحی حمل میکنند. گه گاه با رسیدن به ستونهای نظامی دشمن، حتی با سایتهای موشکی((سام۶)) نیز برخورد میکردیم. به محض آنکه بالای سر نیروهای دشمن میرسیدیم، پدافند آنها شروع به شلیک به سمت ما میکرد. ما نیز برای در امان ماندن از آتش سنگین پدافند دشمن با اینکه از خطرات پرواز در ارتفاع پست مطلع بودیم، ولی با این حال در ارتفاع پایین پرواز میکردیم تا شانس دشمن برای هدف قرار دادن ما به حداقل برسد. در این راه نیروی هوایی خلبانان شهید گرانقدری را تقدیم ملت ایران کرد.

ما از قبل هیچگونه تمرینی برای این نوع نبرد نداشتیم، چون وظیفه تعریف شده نیروی هوایی حراست از آسمان کشور، پشتیبانی از نیروی زمینی و بمباران پایگاهها و پالایشگاههای دشمن بود و قاعدتاً وظیفه شکار تانک را بر عهده نداشتیم، ولی در آن شرایط ما مجبور بودیم تانک هم شکار کنیم.

معمولاً محلی که نیروهای دشمن در آن منطقه حضور داشتند و یا در حال پیشروی بودند، به ما اطلاع داده میشد، ولی اکثر خلبانان در راه بازگشت از ماموریت با مشاهده اهداف جدید سعی میکردند، آنها را هدف قرار دهند. معمولاً فشنگها را به عنوان آخرین شانس نگه میداشتیم ولی با مشاهده هدف جدید تمامی فشنگها را روی سر دشمن خالی میکردیم. پس از بازگشت نیز موقعیت نیروهای دشمن را به پست فرماندهی گزارش میدادیم که اکثراً هم بیدرنگ برنامه پروازی جدیدی طرح ریزی میشد و چند فروند برای بمباران این اهداف پرواز میکردند.

وی همچنین در رابطه با این که در این زمان روزانه چندبار پرواز میکردید و معمولاً مجهز به چه جنگ افزارهایی بودید؟ آیا در شب هم پروازهای شما ادامه داشت؟ گفت: نمیتوانم در حال حاضر آمار دقیقی به شما بدهم، روزانه از پایگاه همدان شاید ۳۰-۴۰ نوبت پرواز انجام میشد. بارها اتفاق میافتاد که من در طی یک روز، چندین بار پرواز میکردم. نه تنها من، وضعیت برای تمام خلبانان همینگونه بود. طبیعی است که جنگ بود و سختیهای خودش را داشت. ساعت، زمان، زن، بچه هیچ کدام مانع از پرواز نمیشد. همه یکدل و هم قسم شده بودیم که نگذاریم آب خوش از گلوی صدامیان پایین برود.

پروازهای ما روز و شب نداشت؛ چون جنگ روز و شب ندارد. بارها مجبور میشدیم در شب پرواز و اهداف را بمباران کنیم. ما در پروازهایمان از انواع بمب و راکت استفاده میکردیم.

این خلبان پیشکسوت ارتشی در جواب این پرسش که به نظر شما نیروی هوایی در جلوگیری از نفوذ دشمن و پشتیبانی از نیروی زمینی چقدر موفق عمل کرد؟ تأکید کرد: من فکر میکنم که نیروی هوایی خارج از حد تصور عمل کرد و بسیار موفق بود. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران علاوه بر دفاع از آسمان ایران و حمله به پایگاهها و نقاط کلیدی دشمن، جلوی پیشروی سریع نیروی زمینی متجاوز را گرفته بود. این امر میسر نمیشد مگر با دلاور مردیها و رشادتهایی که توسط کارکنان این نیرو انجام پذیرفت. جا دارد به این نکته اشاره کنم که همه کار را خلبان انجام نمیداد. همه نقش داشتند، کارکنان فنی، کروی پرواز، برج مراقبت، کارکنان بیمارستان پایگاه اگر همه دست به دست هم نمیدادند، به هیچ عنوان ما نمیتوانستیم موفق عمل کنیم.

منبع: مجله صف شماره ۳۵۹، مهر۷۴

منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید