مروری بر موارد متعدد نقض حقوق بشر توسط آمریکا


مروری بر موارد متعدد نقض حقوق بشر توسط آمریکابه گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، سالروز حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در ۱۲ تیر ماه ۱۳۶۷ به نام روز «افشای حقوق بشر امریکایی» نامگذاری شده است. حقوق بشر مهم‌ترین دستاوردی است که قدرت‌های بزرگ از آن برای تحت فشار قرار دادن کشور‌های دیگر استفاده می‌کنند تا به اهداف سلطه‌گرانه خود برسند. نکات قابل توجه در چند دهه اخیر، دخالت ایالات متحده در مسائل امنیتی جهان است که باعث ایجاد ناامنی، جنایات و کشتار مردم بی‌گناه شده است و در این میان کشور ایران بیشترین صدمه را از جانب امریکا متحمل شده است.

به مناسبت ایام حقوق بشر آمریکایی برای مرور برخی از موارد متعدد نقض حقوق بشر توسط آمریکا، به سراغ دکتر ابوالفتح، تحلیلگر روابط بین‌الملل رفتیم تا با تمرکز بر امور امریکا، از اقدامات و نوع نگاه سران این کشور که همواره کشور‌های دیگر را محکوم به نقض حقوق بشر کرده و خودشان را مدعیان حقوق بشر می‌دانند و امروز در سراسر جهان اقدامات ایالات متحده امریکا در نقض حقوق بشر به یکی از مهم‌ترین مسائل مورد بحث در مراکز مطالعات استراتژیک و نیز محافل سیاسی، مطرح بوده است، پرده بردارد.

چطور کشوری به اسم حقوق بشر می‌تواند تحریم‌هایی علیه یک ملت انجام دهد؟ حتی تحریم‌هایی مانند تحریم‌های دارویی و سلامت که مستقیماً جان افراد یک جامعه را می‌تواند تهدید کند؟

سیاست‌های خارجی ابزار‌هایی دارد و این مورد ابزار سیاست خارجی است؛ از این ابزار‌ها در پیشبرد منافع خارجی خودشان استفاده می‌کند.

برای همین هر وقت منافع‌شان ایجاب کند از این ابزار استفاده می‌کنند و هر وقت منافع‌شان لازم بداند چشم‌هایشان را می‌بندند و گوش‌هایشان هم نمی‌شنود.

برای آمریکایی‌ها حقوق بشر یک اصل نیست یعنی خودشان را اصولگرا نمی‌دانند که بیایند در هر شرایطی از حقوق بشر دفاع کنند ما با یک دولت سر و کار داریم نه با یک تشکل اجتماعی.

تشکل‌های اجتماعی اصل برایشان رعایت حقوق بشر است و منافع خاصی ندارند، امریکایی‌ها نگاه انسان دوستانه به حقوق بشر ندارند؛ اگر لازم بود از آن استفاده می‌کنند و اگر لازم نبود از آن استفاده نمی‌کنند.

کشور‌هایی که با آمریکا رقیب یا دشمن هستند از ابزار حقوق بشر استفاده می‌کنند برای تحت تأثیر قرار دادن کشور هدف، اما اگر کشوری با امریکا دوست باشد و ارتباط و روابط تجاری داشته باشد و منافع ملی امریکا را تأمین کند چشم به روی آن می‌بندند و اگر بخواهند از آن ابزار استفاده بکنند در حد کشور‌های رقیب و دشمن از آن استفاده نمی‌کنند.

آنقدر نمونه‌های زیادی دارد که کمتر کسی در دنیا به این‌ها شک می‌کند.

چیز عجیبی نیست که آمریکا از این ابزار استفاده کند و تمام توان خودش را بگذارد برای استفاده از این ابزار.

خیلی عجیب نیست در دنیا اگر در ایران اتفاقی بیفتد آمریکا تمام توان خود را بسیج کند و از این ابزار استفاده کند و حالا اگر اتفاقی شبیه همین در عربستان بیفتد برای آمریکا مناسبات استراتژیکی با ریاض در مورد تبادلات اسلحه و مالی مهم است نه خود قاچاقچی، اما در ایران اگر اتفاقی برای خانمی بیفتد تمام دنیا را سر ایران خراب می‌کنند، زیرا ایران تمکین نکرده، اما در بحث تحریم‌ها نگاه آن‌ها با نگاه ما مانند نگاه‌شان به مسأله تروریسم متفاوت است.

کشور هدف تحریم معتقد است تمام ارکان کشور را از حاکمیت و سیاستمداران تا مردم عادی هدف قرار می‌دهد این نگاه کشور‌های تحریم شونده است، اما امریکا این ادعا را می‌کند من به راست و درستی آن کاری ندارم، ولی ادعایی که امریکا می‌کند این است که با تحریم فقط حاکمان را مورد تحریم قرار می‌دهد و شامل مردم عادی نمی‌شود و تحریم را ناقض حقوق بشر اعلام نمی‌کند هر چقدر که اسناد و مدارک بیرون بیاید که دارو کم می‌شود، غذا کم می‌شود و مردم عادی هستند که مورد هجمه قرار می‌گیرند و به مشکل برمی‌خورند، اما امریکایی‌ها توجه نمی‌کنند؛ آن‌ها از همان ابتدا نقض حقوق بشر را در تحریم‌های خارجی قبول نمی‌کنند و اصلاً قبول ندارد که تحریم، نقض حقوق بشر است و اینکه مثلاً تحریم‌های امریکا و غرب علیه عراق تا چه اندازه حقوق بشر را نقض کرده است.

هرچه کشورها، فقیرتر و ضعیف‌تر باشند از تحریم‌ها بیشتر اثر می‌پذیرند پس اینکه می‌گویند تحریم حقوق بشر را نقض نمی‌کند ادعایی است که تحریم کننده مطرح می‌کند و زیر بار آن نمی‌رود و اینکه تحت حقوق بشر تحریم‌های خود را علیه آن کشور ضعیف‌تر بکند بستگی دارد به قدرت جامعه جهانی، که معمولاً جامعه جهانی یا قدرت ندارد یا در کوتاه مدت اثر می‌گذارد مثلاً در مورد عراق سال‌ها طول کشید تا توانستند به جامعه جهانی اثبات کنند این تحریم‌ها ناقض حقوق بشر است و دیگر کار از کار گذشته بود چرا که دیگر صدام را سرنگون کرده بودند و فقط می‌ماند اختلاف در نگاه تحریم‌کننده و تحریم‌شونده.

در مورد هواپیمایی که امریکایی‌ها از ایران ساقط کردند هم آیا این مسأله در نقض حقوق بشر صادق است با توجه به اینکه در این واقعه عده زیادی از مردم جان خودشان را از دست دادند و امریکا به فرمانده خود جایزه‌ای داد؟

آمریکایی‌ها در ابتدا اصلاً زیر بار این قضیه نرفتند که خطایی مرتکب شدند. آن‌ها معتقدند همزمان که یک هواپیمای ایرباس به سمت بندرعباس تیک آف کرده است، یک هواپیمای جنگی هم پرواز کرده و این هواپیمای جنگی پشت هواپیمای مسافربری قرار گرفته است.

کسانی که با ابزار نظامی آشنایی دارند باید نظر بدهند که آیا یک هواپیمای جنگی می‌تواند پشت هواپیمای مسافربری به گونه‌ای پنهان شود که دستگاه‌های راداری نتوانند آن را شناسایی کنند یا نه من اطلاعی ندارم، اما آنچه که امریکایی‌ها می‌خواستند این بود که خطا را به گردن ایران بیندازند، اما بعد از اینکه مشخص شد واقعاً خطایی رخ داده است، فضا را یک مقدار تعدیل کرده و ابراز تأسف کردند و گفتند که ما خسارت هواپیما و افراد فوت شده را می‌دهیم، اما عذرخواهی نمی‌کنیم؛ این بود که بوش پدر حاضر شد و گفت که ما به خاطر این واقعه بسیار متأسفیم، اما ایالات متحده هیچگاه عذرخواهی نمی‌کند و عذرخواهی هم نکردند و در مورد مدالی که به فرمانده ناو وینسنس دادند توضیح دادند که ما این مدال را به خاطر این کار به او ندادیم.

این انسانی نیست کسی که در جایی مرتکب خطایی شود و باعث کشته شدن انسان‌های زیادی شود و به خاطر خدماتش در جای دیگر مورد تشویق قرار بگیرد و به او مدال داده شود. این کار تحریک‌آمیز است و افکار عمومی برایش سؤال پیش می‌آید که این فرمانده خوب خدمات داشته است، اما این ۳۰۰ نفر آدمی که کشته شده‌اند، حداقل بهش مدال نمی‌دادید. بیشتر شبیه این بود که امریکایی‌ها می‌خواهند پیامی به ایران بدهند که هواپیمای‌تان را می‌زنیم عذرخواهی هم نمی‌کنیم و به فرمانده ناو مدال هم می‌دهیم و شما هم هیچ کاری نمی‌توانید بکنید.

به هر حال در جنگ سردی که در کنار جنگ گرم در آن سال‌های پایانی و یکی دو سال بعد از آن بود این پیامی بود که امریکایی‌ها می‌خواستند بدهند؛ و از این کار‌ها خیلی زیاد دارند. مثلاً آن خلبانی که می‌آید و بمب شیمیایی می‌اندازد سر ژاپنی‌ها، چیزی حدود ۲۵۰ الی ۳۰۰ هزار نفر در کسری از ثانیه پودر شدند، بخار شدند و از او به عنوان قهرمان ملی یاد می‌کنند. این خلبان خودش در آخر عمرش عذاب وجدان گرفت و گفت اگر که می‌دانستم این اتفاق برای انسان‌های زیادی می‌افتد، این کار را نمی‌کردم، اما ساختار سیاسی نظامی امریکا هیچ وقت احساس پشیمانی نکرد و با تجلیل از چنین خلبانی یاد کردند.

چنین ساختاری که ما هر کاری به نفع‌مان باشد می‌کنیم و عذرخواهی هم نمی‌کنیم در سیاست‌های داخلی امریکا نیز مشهود است، مانند اختلاف رنگین‌پوست‌ها که دارد در امریکا ساختاری می‌شود البته به صورت غیررسمی یا اینکه بهتر است بگوییم که برای سیاه‌پوستان کاری انجام نمی‌شود مثلاً در خصوص کمبود مسائل بهداشتی، درمانی و نبود رشد اقتصادی در مناطقی که بیشتر سیاه‌پوستان ساکن هستند در مقابل سفید پوستان مشهودتر است.

منبع: ایران

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید