گره زدن مسئله اسرائیل به برجام توسط اصلاح طلبان دقیقا در پروژه «برجام پلاس» و به عبارتی در پروژه «برجام موشکی و منطقه ای(برجام ۲ و ۳)» تعریف می شود.
سرویس سیاست مشرق – روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژههای مشرق” نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند
«سینا عضدی» پژوهشگر شورای آتلانتیک و کارشناس ثابت بی بی سی فارسی و اینترنشنال سعودی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«در حال حاضر، نام ایران در واشنگتن مانند ماده رادیو اکتیو است. یعنی زمانی که نام ایران میآید، همه سیاستمداران میخواهند از آن دور باشند. علت اصلی این مساله هم اظهاراتی است که علیه اسراییل مطرح میشود… این یک واقعیت است که اظهارات مقامهای ایرانی علیه اسراییل اینجا در واشنگتن به پیراهن عثمان تبدیل میشود و آنها با مانور دادن روی این اظهارات، تحریم و فشار علیه ایران را توجیه میکنند».
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«در کنگره امریکا بهرغم اختلافات بیشماری که در موضوعات مختلف وجود دارد، آنچه همه بر سر آن اتفاقنظر دارند تحریم ایران و فشار علیه ایران است. راهحل این است که از حجم اظهارات علیه اسراییل کاسته شود. آرمان فلسطین مهم است ولی حرکت به سوی این آرمان باید به نحوی باشد که منافع ایران به خطر نیفتد…باید واقعیت را که نفوذ گسترده اسراییل در میان افکار عمومی و سیاستمداران غرب به ویژه امریکا است درنظر گرفت».
در هفته های گذشته «نصرتالله تاجیک» سفیر پیشین ایران در اردن در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود :«رویکرد ما به رژیم صهیونیستی هسته اصلی برخی معضلات ما در منطقه و جهان و نهتنها در سیاست خارجی و روابط دوجانبه بلکه در روابط بینالمللی ما شده. این رویکرد حتی میتواند بر اوضاع سیاسی اجتماعی و مخصوصا بعد امنیتی آن و نیز روند توسعه کشور یا کسب جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران تأثیر بگذارد. من معتقدم که باید مقداری در این رویکرد تجدید نظر صورت بگیرد».
گره زدن مسئله اسرائیل به برجام توسط اصلاح طلبان دقیقا در پروژه «برجام پلاس» و به عبارتی در پروژه «برجام موشکی و منطقه ای(برجام ۲ و ۳)» تعریف می شود.
پیش از این «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در مطلبی نوشته بود: «وضعیت فعلی برجام محصول نادیده گرفتن روح برجام و نکات نانوشته آن است که به احتمال زیاد شفاهی یا بطور ضمنی اظهار شده است. در واقع برجام یک گام مهم و اولیه از مجموعه اقدامات و توافقات منطقهای بوده است و اگر قرار بود که موضوع هستهای حل شود و سایر مسایل باقی بمانند و حتی تشدید شوند، طبعاً طرف مقابل به این وضع تن نمیداد، که نداد».
«احمد زیدآبادی» از فعالین اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نیز چندی پیش گفته بود: «اگر جمهوری اسلامی پیشاپیش خواهان ضمانت لازم برای تعهد روسای جمهور آینده امریکا به برجام است، باید آن را بهصورت معاهدهای بین دو کشور درآورد. تبدیل توافقنامه برجام به معاهده اما مستلزم تصویب آن در کنگره امریکاست که آنهم در صورتی امکانپذیر است که تمام مسائل مورد اختلاف دو کشور را دربرگیرد».
اساس رفتار رژیم اسرائیل بر پایه آدم کشی، زیرپاگذاشتن تمامیت ارضی کشورهای دیگر و اجرای اقدامات تروریستی و خرابکارانه است. این رژیم، سالهاست که یک سرزمین را اشغال کرده و مشغول کودک کشی است.
نکته مهم اینجاست که رژیم اسرائیل با بحران های متعدد داخلی و خارجی درگیر است و مدت هاست که در موضع ضعف قرار دارد. ارتش این رژیم حتی در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی نیز عاجز و درمانده است. با اینحال طیف اصلاح طلب این رژیم مفلوک و درمانده را در موضع قدرت قرار داده و ایران را در جایگاه بدهکار می نشاند. گویا افراطیون اصلاح طلب از مانور حمله به تاسیسات هسته ای دیمونا در رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۷ و انتشار ویدئوی آن گلایه مند و ناراحت هستند!
لازم به ذکر است که حدود ۲۰ سال قبل رهبر معظم انقلاب طرحی چهارمرحله ای را درباره حل مسئله فلسطین مطرح کردند. یک، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین اباواجدادی خود. دو، برگزاری انتخابات با مشارکت مردم اصلی فلسطین؛ اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی. سه، تشکیل نظام سیاسی منتخبِ اکثریت براساس رفراندوم. چهار، تصمیمگیری از سوی نظام سیاسی منتخبِ اکثریت برای سایر ساکنین در فلسطین اشغالی که مردم اصلی آن محسوب نمیشوند. این طرح، طرح بسیار پیشرفتهای بود که بارها در دیدارهای دیپلماتیک مقامات سیاسی دنیا مطرح شد.
** خباز: برجام با تایید رهبری انجام شد
«محمدرضا خباز» فعال اصلاح طلب و از استانداران دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«کیست که در این کشور نداند مذاکرات برجام با تایید رهبری بوده است. هیچ جا نبوده که مسئولان در مذاکرات بدون هماهنگی ورود کرده باشند. البته ایشان یکسری تحفظهایی داشتند یعنی میگفتند که اگر میخواهید مذاکره داشته باشید، مذاکره را به این گونه پیش ببرید که کلاه سرتان نرود ولی ایشان هیچگاه با مذاکره، مذاکرات و برجام مخالف نبودند چون اگر نمایندگان میدانستند که رهبری با برجام مخالف هستند اصلا برجام را تصویب نمیکردند».
این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت:«کشور به سمت اعتدال حرکت میکند و افراد تندرو ممکن است مدت کوتاهی جولان بدهند و این اعتدال است که ماندگار خواهد بود. تندروی مانند کف روی آب است و اعتدال مثل خود آب است. بنابراین کف روی آب برطرف خواهد شد و شرایط برای نیروهای معتدل اصلاحطلب و اصولگرا…به خوبی رقم خواهد خورد».
این فعال اصلاح طلب در اقدامی مسبوق به سابقه ادعا کرده است که برجام با تایید رهبری انجام شده است. این ادعا در حقیقت ارائه آدرس غلط در پرونده برجام است؛ چرا؟!
شیطنت رسانه های اصلاح طلب و فضاسازی دروغین رسانه های معاند درباره نقش وزارت خارجه در سیاست خارجی در حالی است که وزارت امور خارجه مجری سیاست خارجی است و تعیین کننده سیاست خارجی نیز شورای عالی امنیت ملی است. شورایی که ریاست آن بر عهده رئیس جمهور است و دبیر آن به پیشنهاد رئیس جمهور تعیین می شود و اعضای هیات دولت نیز در این شورا حضور دارند. از ۱۱ عضو شورای عالی امنیت ملی، ۷ نفر عضو دولت هستند و این یعنی دولت قبل در شورای عالی امنیت ملی نظر غالب را داشت.
در ماجرای برجام، رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، به صورت مشروط و با ۲۸ شرط ابلاغی، با اجرای برجام موافقت کردند، اما دولت و وزارت خارجه در اجرای این ۲۸ شرط، از جمله لغو تحریم ها دچار قصور و تقصیرهای فراوان شدند.
رهبر معظم انقلاب- ا خرداد ۹۸- در دیدار دانشجویان فرمودند:«یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را میفهمید! آن نامهای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق] تصویب میشود. البتّه اگر چنانچه این شرایط و این خصوصیّات اجرا نشد، اِعمال نشد، وظیفهی رهبری این نیست که بیاید وسط و بگوید برجام نباید اجرا بشود».
ایشان در ادامه تاکید کردند:«[البتّه]خود این، یک مقولهای است که وظیفهی رهبری در این جور مواقع اجرائی چیست. عقیدهی ما این است که در زمینههای اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا میکند؛ آنجا چرا، وارد میشویم، امّا در موارد دیگر نه. بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به خود مسئولینِ این کار -به آقای رئیسجمهور، به وزیر محترم خارجه، به دیگران- همین را گفتهایم و موارد زیادی را به آنها تذکّر دادهایم».
برخلاف ادعای جریان اصلاح طلب، برجام تصمیم نظام نبود؛ بلکه برجام دستپخت دولت روحانی بود و نظام به صورت مشروط و با قید ۲۸ شرط با آن موافقت کرد. موافقت مشروط یعنی دولت باید به صورت دقیق به این ۲۸ شرط عمل می کرد که متاسفانه چنین نشد.
رهبر معظم انقلاب در مهرماه ۹۴ در بخشی از نامه مشهور به «شروط ۹ گانه» تاکید کردند:«محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آیندهی کشور منتهی شود».
** شرق: اروپا آقااجازه است، باید با «کدخدا» ببندیم
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «پس لرزه های مذاکره غیرمستقیم» نوشت:«یک منبع آگاه ایرانی در گفتوگو با ایرنا از ساز مخالف فرانسه در مذاکرات احیای برجام در وین خبر داده است… زمانی که ۱+۴ جلسه خود را با ایران برگزار میکنند و سپس برای بررسی محتوای این جلسه با طرف آمریکایی دیدار میکنند، قطعا این فرصت را برای پیشبرد خواستهها و منافع خود مناسب دیده و از آن استفاده میکنند؛ بهخصوص طرف اروپایی که به دلیل نزدیکی به طرف آمریکایی، بهویژه در مقایسه با دیگران، یعنی ایران، روسیه و چین، نوعی جایگاه واسطه را در این میان پیدا کرده است و عوارض این حضور در میانه راه را نیز میگیرد».
در ادامه این مطلب آمده است:«این تنها یکی از دلایلی است که باعث میشود برخی کارشناسان، حامی مستقیمشدن گفتوگوها بین ایران و آمریکا برای حفظ منافع ایران باشند… طرف اروپایی قدرتی از خود برای تأمین منافع ایران ندارد و در نهایت بدون اجازه و خواست آمریکا، اروپا نقش چندانی برای ایفا ندارد. حال مذاکرات غیرمستقیم عملا بار دیگر ایران را در همین موقعیت قرار داده است که با طرف غربی، بدون حضور آمریکا و تنها با حضور اروپاییها صحبت کند؛ درحالیکه پیشتر میزان کارآمدی گفتوگو با اروپاییها مشخص شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در ظاهر، تصمیم ایران برای مخالفت با حضور آمریکا در جلسات برجامی، بهعنوان نوعی مجازات برای طرف آمریکایی به دلیل خروجش از برجام معرفی میشود، ولی در عمل، آشکار است که هیچ طرفی به اندازه ایران از این روند آسیب ندیده و منافع خود را در معرض تهدید نمیبیند».
جریان اصلاح طلب در ماهها و هفته های اخیر بارها پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرج کرده است. این طیف مدعی است که گره اصلی مذاکرات وین، عدم مذاکره مستقیم ایران و آمریکاست. این ادعا در حالی است که آمریکا به صورت غیرقانونی و با گردنکشی از برجام خارج شده است. به همین خاطر اجازه حضور در میز مذاکرات وین را ندارد. در هفته های گذشته «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت خارجه گفت: «این آمریکاست که میخواهد به اتاق مذاکرات بازگردد پس نیازمند کلید ورود میباشد… اگر آمریکا برای رفع واقعی تحریمها به وین بیاید میتواند بلیت بازگشت به اتاق برجام را دریافت کند».
ادعای اصلاح طلبان درباره منافع مذاکره مستقیم با آمریکا در حالی است که در دولت روحانی، ایران مستقیم با آمریکا مذاکره کرده و حتی از مذاکره مستقیم نیز فراتر رفته و به پیاده روی دو نفره و گپ و گفت اعضای تیمهای مذاکرهکننده دو طرف درباره نوههای خود و ارسال کارت پستال نیز رسید؛ نتیجه چه شد؟! رویکرد مذاکره مستقیم، نه تنها از دشمنی آمریکا نسبت به ملت ایران نکاست، بلکه به ۲ برابر شدن تحریمها و افزایش دشمنی علیه ملت ایران منتهی شد.
جریان اصلاح طلب در دیپلماسی دچار سرگیجه و سردرگمی است. علت نیز در عدم آشنایی و عدم تسلط این طیف به زبان مذاکره است. اصلاح طلبان یکروز آمریکا را کدخدا و اروپا را آقااجازه نامیدند، روز دیگر تاکید کردند که آمریکا مزاحم است و همان بهتر که از برجام رفت و اروپا پشت ماست، دیگر روز مدعی شدند که بایدن موجب تحول در پرونده برجام شده و ورود وی به کاخ سفید، «آبان ۹۹» را به یک آبان رویایی برای ایرانیان تبدیل خواهد کرد.
واقعیت این است که هدف آمریکا و تروئیکای اروپا در مذاکرات مشخص است و آن اینکه در گام اول آمریکا بدون لغو تحریم ها و عملا بدون هیچ هزینه ای به برجام بازگردد و در گام دوم، تعمیم توافق هسته ای به حوزه های راهبردی از جمله توان دفاعی و نظامی و قدرت منطقه ای ایران کلید بخورد.
منبع