نا امید نشویم ✅ وقتی نا امید می شویم به تاریخ برگردیم. تاریخ نقل خاطره نیست بازسازی ارزشها برای زمان حال هم هست، تعمق و تفکر است در تجربه های زیسته. هر گاه احساس کردیم” دیگر نمیشود ” به میرزا حسن رشدیه مراجعه کنیم که در تبریز مدرسه می ساخت و مرتجعین خراب میکردند، او باز می ساخت مرتجعین باز خراب می کردند. در توالی ساخت و تخریب، آنقدر ساخت که اولی بر دومی فائق شد. آنقدر آزارش دادند که از تبریز به مشهد گریخت، در مشهد هم مدرسه ساخت. مخالفین آموزش جدید باز هم مدرسه اش را تخریب کردند. کار رشدیه ساختن بود و کار رقبا تخریب. تاریخ همین است، هیچ ساختنی بی چالش نبوده. آن نیمکت های چوبی که زمانی ما بر آنان درس می خواندیم حاصل مجاهدت های میرزا حسن ها بوده که مخالفین اش زنگ مدرسه را ناقوس کلیسا و میرزا را مامور مخفی جذب مردم به مسیحیت میدانستند!!! ✅ میرزا ترور می شد از رو نمی رفت،کتکش می زدند از رو نمی رفت، خانواده اش را آزار می دادند از رو نمی رفت. خانه و کاشانه اش را تخریب می کردند، مهاجرت می کرد. آموزه میرزا زندگی بر اساس اصل مقاومت بود. یعنی مقاومت کردن در برابر ساختاری که علیه آفریدن بود، زندگی در نظر میرزا یعنی آفرینش، خلق ارزش در برابر ضد ارزش. خوشبختی میرزا در شنیدن صدای کودکانی بود که با شوق برای یادگرفتن الفبای تازه به مدرسه اش می آمدند. امروز بازخوانی میرزا برای روحیه های افسرده و ناامید ضروری است. میرزا خانه و کاشانه اش ویران شد اما نق نزد، مدارسی ساخت که فرزندان همان ویران کنندگانِ خانه اش در آنها درس خواندند. فلسفه زندگی به مثابه آفرینش را از حیات پرفراز و نشیب میرزا به عاریه بگیریم. . ?
تجدد ستیزی در ایران سکه رایج روز بوده است.
۹۹/۰۳/۲۳
منبع
safdar2745@
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.