به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مریم برادران کوشیده این روایت، کتاب بلند و پرحجمی نباشد، اما داستانی جامع همراه با جزئیات فراوان را روایت کند که از ارتباطات خانوادگی گرفته تا مبارزات سیاسی و فعالیتهای علمی و… را دربر بگیرد.
او میگوید: در زندگی نامههایی که نگاشته شده کمتر به شخصیتهای علمی پرداختهایم. سید محمدباقر صدر علاوهبر اینکه فرد علمی شاخصی است، عالم دینی است که به نیاز زمانه خویش آگاه بود و علم خود را با عمل آمیخت. یعنی فقط به علمورزی در گوشۀ خانه و کتابخانه یا محافل علمی نپرداخت؛ بلکه علمش را برای خدمت به جامعه خواست. در این کتاب زندگی چنین کسی را خواهید خواند. کسی که همه عمرش را صرف خواندن و نوشتن و اقدام برای زندگی سعادتمند کرد و از محبت به دیگران دریغ نورزید، حتی کسانی که جاهلانه به او تهمت زدند.
«نا» روایتهای بیروحِ تاریخی را در قالب و زبان داستان روایت کرده، ولی درعینحال واقعیت است و اغراق گری و خیالپردازی ندارد. همۀ جزئیات این کتاب داری مستندات تاریخی و تأیید از سوی همسر و برخی دیگر از اعضای خانوادۀ شهید صدر است.
برادران درباره انتخاب «نا» برای اسم کتاب میگوید: در طول این روایت، احساس میکردم اگر آدمها «ما» بودند، محمدباقر صدر شهید نمیشد. شهید صدر برای «ما بودن» خیلی زحمت کشید و در تجربههای زندگی ایشان هم مشهود است که هر وقت مشکلی پیش میآمد، (حصری بود، دستگیری یا انزوا رخ میداد) ما بودن راهحل خارج شدن از بنبست میشد. اتفاق بد وقتی افتاد که آن شکاف ایجاد شد و ما دیگر ما نشد.