نخ تسبیح عظمت شهید چمران بندگی‌اش بود

نخ تسبیح عظمت شهید چمران بندگی‌اش بود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، علیرضا زاکانی شهردار تهران در همایش گرامیداشت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران که عصر امروز ۲۹ خرداد در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار شد اظهار داشت: قطعا امروز شهید چمران پیش ماست و آنچه ما می‌بینیم را می‌بیند و آنچه می‌دانیم را می‌داند. همه چیز شهید چمران درس آموز بوده و هست. افتخار او این بود که دانشمند است، بر قله‌های علم تکیه زده و در جایگاهی ایستاده که حسرت دیگران است. اهل ذوق و هنر دلدادگی، عشق و عشق ورزی است. افتخار شهید چمران این بود که اهل درد، مسوولیت پذیر بود و درد و رنج را میزان ارزشگزاری انسان‌ها می‌دانست. او یکپارچه در فراغ یار می‌سوخت و ظلم را برنمی‌تابید از این باب خواستار عدالت بود.

وی بیان داشت: او مجاهدی بزرگ بود و صفات متعدد را در خود داشت. آنچه ناظر به این شهید بزرگ است و می‌توان در او دید این است که که نخ تسبیح همه عظمت‌ها و بزرگی ها، بندگی‌اش است. عشقی جز شهادت و هدفی جز خدا نداشت. گمشده امروز ما در گذشته و امروز و آینده همین هدف بلند و عشق خوب و مطلوب است. اگر بخواهیم به قرآن رجوع کنیم می‌بینیم صفاتی که قرآن برای الگوها برمی‌شمرد را این شهید دارد‌‌. با اطمینان و افتخار می‌توان گفت این شهید نه در بیان بلکه در عمل این صفات را داراست. در چهره این شهید جز پیوستگی و عمل صالح را نمی‌توان دید. جز توصیه به حق و صبر و ایستادگی را نمی‌توان دید، لذا امروز گرد هم امدیم تا بزرگی و بندگی را ارج بنهیم.

شهردار تهران در بیان خاطره‌ای به نقل از خود شهید چمران گفت: زمانی که سوسنگرد محاصره می‌شود او در مصاحبه‌ای در دانشگاه جندی شاپور حال و هوای ان لحظات اخر را روایت کرد. خرجی که او کرده بود سه گلوله ار پی جی بود و با لحن عارفانه می‌گفت گلوله‌ای را به فردی دادم که به شکار تانک‌ها برود، شلیک کرد اما به هدف نخورد، گلوله دوم و سوم را فرد دیگری باز شلیک گرد اما اتفاقی نیفتاد. احساس کردم دشمن جنس شرایطش به سمت محاسبه ما آمده، دشمن در مسیری بود که ما را محاصره کند. شهید چمران می‌توانست در اینجا به عنوان فرمانده وعده کمک بدهد اما بری از این بود که دیگران را سپر بلای خود کند. می‌توانست بگوید تا آخرین قطره خون بایستید و بجنگید اما پا را فراتر گذاشت و به یارانش رو کرد و دستور بازگشت داد. او به دوستانش گفت برگردید، و نقل می‌کند ابتدا گوش نکردند، فرمان دادم برگردید و وقتی مقصود من را متوجه شدند که بنا دارم بمانم گرچه مقاومت می‌کردند اما با دستور من برگشتند. وقتی همه برگشتند و شهید در آن عرصه تنها ماند دلش آرام نگرفت. خودم را به دشمن نشان دادم که دوستانم راحت‌تر از صحنه خارج شوند و وقتی پنجه دشمن به سمتم آمد و دوستانم از مهلکه گریختند آرام گرفتم.

زاکانی گفت: چقدر انسان می‌تواند بزرگ باشد که در چنین عرصه‌ای به تعبیر حاج قاسم بگوید برو تا من خودم را فدای شما کنم. او برگ زرینی از انسانیت و شرف را رو کرد.

وی افزود: گوشه گوشه زندگی‌ شهید پی جویی خداوند بود. در جای می‌گوید در صحنه‌ای مقابل نفربر دشمن قرار گرفتم و وقتی الله اکبر گفتم نفربر فرار کرد. این بزرگی‌ای است که شهدای ما، امام ما و رهبر ما خلق کردند و ملت ما مدال آوران این عرصه هستند چیزی که دشمن دندان مسلح ما از ان خوف دارد‌. در پایان مراسم از ۲ کتاب عارفانه و انسان و خدا شامل نیایش‌های چمران و مجموعه آثار شهید نگاهی به مکاتب سیاسی و مکتب دین اسلام با حضور علیرضا زاکانی، مهدی چمران و مهدی فروزان رونمایی شد. 

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید