نشریه آمریکایی: دست از ریاکاری برداریم قادر به براندازی در ایران نیستیم

فراخوان‌ها از کجا صادر می‌شوند؟



«ریسپانسیل استیت کرافت» وابسته به ‌اندیشکده کوئینسی، حمایت دولت آمریکا از اغتشاشگری در ایران را ریاکاری توصیف کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این نشریه آمریکایی نوشت: دولت بایدن تلاش کرد که جنگ روسیه- اوکراین را به عنوان جنگ میان خودکامگی و دموکراسی بفروشد اما این توصیف در جنوب جهانی، خریداری نداشت. در واقع این روایت حتی در واشنگتن هم چنگی به دل نمی‌زند آن هم پس از سرخم کردن جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده برای محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان سعودی.

همه دولت‌های آمریکا، اصول را فدای امنیت کرده‌اند هرچند ثابت شده که چنین معادله‌ای غلط است. با این حال، صحنه آشوب در ایران و چین، ناظران را مبهوت کرد اما هیچ‌کدام از این دو عقب ننشستند و اوضاع در ایران آرام شده است.

آیا دولت جو بایدن، فرصتی را برای دموکراتیزه ‌کردن دو دشمن آمریکا از دست داد؟ این انتقادی است که حلقه شاهین‌های نظامی واشنگتن نسبت به دولت دارند. در سال ۲۰۰۹ هم دولت باراک اوباما هدف انتقادات زیادی بود که چرا از جنبش موسوم به سبز در ایران حمایت نکرد. به نظر می‌رسد پیش زمینه ذهنی این انتقادها، آن است که یک رئیس‌جمهوری در آمریکا کافی است که لب‌ تر کند تا رژیم‌ها سرنگون شوند. اما سال ۲۰۰۹، درس دیگری دارد. هرچند ادعاهای مربوط به تقلب در انتخابات اثبات نشد. کسانی که امید به سرنگونی نظام در ایران بسته‌اند، حمایت گسترده از حاکمیت اسلامی در میان افراد سنتی را نادیده می‌گیرند آمریکا هیچ ابزار آشکاری برای سرنگونی یک حاکمیت روحانی در اختیار ندارد. صرف اعلام حمایت نمی‌تواند موازنه داخلی نیروها را به هم بزند. در تندترین حالت، تلاش برای تامین سلاح (برای مخالفان) هم کار آسانی نیست و حکومت هم به خوبی مسلح است.

اگر غرب، در پی ترغیب یک جنگ داخلی برآید، این می‌تواند یک «موفقیت» فاجعه‌بار باشد. سوریه نشان می‌دهد که هزینه‌های عظیم انسانی، نتیجه چنین وضعیتی خواهد بود. بسیاری از داغ‌ترین حامیان مداخله، کمتر درد دموکراسی یا حقوق بشر دارند بلکه از چنین نظراتی صرفا به عنوان یک سلاح برای مخالفت با دولتی استفاده می‌کنند که دوستش ندارند. جنایات مستبدین دوست آمریکا، همچون بن‌سلمان سعودی، هر وقت که لازم باشد، نادیده گرفته می‌شود.

اغتشاشات اخیر ایران، هرچند طولانی‌تر از نمونه‌های پیشین بود اما کوچک‌تر از ناآرامی‌های ۲۰۰۹ است. طبقه کارگر چندان گسترده به میدان نیامدند. پیشنهاد شده که دیپلمات‌های ایرانی اخراج شوند. سؤال این است که چرا دیپلمات‌های روسی، چینی و عربستانی اخراج نشوند؟ به هر حال، بسیار مهم‌تر است که با دشمنان خطرناک خود بیشتر در تماس باشیم تا با دوستان صمیمی.

سرانجام به تحریم می‌رسیم اما درباره ایران، چندان تحریمی نمانده که اجرا نشده باشد. تهران از قصابی اقتصادی ترامپ جان سالم به در برد، حال آنکه دولت او انتظار داشت که جمهوری اسلامی را به زانو در آورد.

واشنگتن باید کمی فروتن باشد. مردم غرب نمی‌توانند کار چندانی برای معترضان ایران انجام دهند. دولت‌های غربی حتی دستشان از این هم بسته‌تر است. بهترین راه برای حفاظت از حقوق بشر و دموکراسی در خارج این است که اصول خود را در داخل زنده نگه داریم. مقام‌های آمریکایی همچنین باید از ریاکاری و نفاق که اغلب بر سیاست خارجی آمریکا حاکم است، دست بر دارند، چیزی که به جنگ‌ها و ستمکاری‌های بیرونی می‌انجامد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید