به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، حمله ارتش عراق به ایران در سال ۱۳۵۹، واکنش جمعی مردم ایران را در پی داشت. این واکنش جمعی و مشارکت فعالانه در جبههها، در هم تنیدگی روابط اجتماعی را شکل داد.
در قالب این شکل جدید از روابط اجتماعی، با افزایش کارکرد روحیه جمعگرایی و نفی روحیه فردگرایی، شکافهای قومی و مذهبی در ایران دهه ۶۰ کمرنگ شد و عزم ملی برای مقاومت شکل گرفت.
پژوهش حاضر درصدد است که این در هم تنیدگی روابط اجتماعی را در چارچوب نظریه «سرمایه اجتماعی» تحلیل کند:
جنگ فینفسه مذموم است، اما بهعنوان یک تجربه اجباری و تحمیلی، گاه پیامدهایی دارد که میتوان با جهتدهی صحیح این پیامدها، آثار منفی آن را کاهش داد؛ بسته به اینکه جامعه از چنین تجربه تلخی چه بیاموزد و آموختهها را چگونه بهکار برد.
جنگ تحمیلی ما با همه مصائب و مشکلات و ویرانیها، سبب شد در بحبوحه تنگناهای اقتصادی، روانی و اجتماعی، شکل خاصی از روابط اجتماعی شکل بگیرد. این شکل خاص از روابط اجتماعی و هنجارها و ارزشهای ناشی از آن، سرمایه اجتماعی برای ایران در حال جنگ محسوب میشد.
در زمان جنگ بهدلیل موقعیت بحرانی و بسترهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران و با نفی گرایشهای فردگرایانه و ترویج روحیه جمعگرایی، مراودات اجتماعی دستخوش تغییر شد. این شکل خاص از روابط اجتماعی سبب افزایش انسجام ملی و فرهنگی، تضعیف روحیه قوم مداری و تضادها و شکافهای مذهبی شد و تکتک افراد جامعه را در یک صف واحد در برابر متجاوز قرار داد.
این جنگ یک واقعه کمنظیر در تاریخ معاصر ایران بود که با نبردها، وقایع و رویدادهای دیگر، هم از نظر وسعت و شدت و هم از لحاظ اشتیاق مردم برای شرکت در جبهههای نبرد تفاوت دارد.
مشارکت همهجانبه ایرانیها از تمام اقوام و ادیان در دفع تجاوز، تعاون و همکاری در کارها، حفظ وحدت ملی در رویارویی با تضادها و تعارضهای داخلی، انتقال بدون چشم داشت تجربهها، دفاع از میهن و کمکهای مالی و جانی برای دفاع؛ از انسجام ملی، روانی و فرهنگی ایرانیان صرفنظر از هر دین و قومی حکایت میکند.
عملکرد مردم ایران در جنگ، نمایش تلاش یک ملت منسجم و دارای مشترکات فرهنگی فراوانی است که جنبههای عام فرهنگش، جنبههای خاص را تحتالشعاع قرار داده است.
در دوران هشت سال دفاع مقدس با اولویت یافتن جمعگرایی در عرصه عمومی، منافع فردگرایانه کمتر مجال بروز یافتند. در این سالها روحیه همیاری، اعتماد متقابل، ایثار، مقاومت و مسائلی ازایندست در فضای عمومی جامعه بهعنوان ارزش شناخته شدند. این شکل خاص از روابط اجتماعی همان است که در این مقاله با عنوان سرمایه اجتماعی از آن یاد میشود.
عوامل ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی در طول جنگ تحمیلی
در چارچوب مفهومی سرمایه اجتماعی، دو عامل سبب گسترش سرمایه اجتماعی میشوند که عبارتاند از:
۱- کمک
درخواست کمک افراد از یکدیگر سبب افزایش مقدار سرمایه خواهد شد و عواملی مانند رفاه، فراوانی و کمک دولتی که موجب بینیازی افراد از یکدیگر میشود، سبب کاهش سرمایه اجتماعی میشود.
با وقوع جنگ تحمیلی، دشمن بعثی، بخش اعظم جنوب و غرب کشور را اشغال کرد. این روند، بیخانمانی طیف وسیعی از ساکنان این مناطق را بهدنبال داشت؛ شمار زیادی از این افراد، بستگان درجهیک خود را از دست دادند. دستاوردهای انقلاب با ادامه حملات در معرض تهدید قرار گرفت.
در این هنگام نظام سیاسی که از متن جریانهای اجتماعی مردمی سر برآورده بود، به مردم متوسل شد. کما اینکه امام خمینی (ره) فرمود: ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت؛ ملتی که بحمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند.
انقلاب اسلامی که با تکیهبر نیروهای مردمی به پیروزی رسیده بود، در سالهای پس از پیروزی، بخش اعظمی از اداره امور کشور را بر عهده همین مردم گذاشت. مردمی بودن نظام سیاسی سبب شده بود با تقویت روحیه انقلابی و اسلامی، فرد فرد آحاد اجتماع، خود را بخش غیرقابلتفکیک از ملت بدانند.
این احساس یگانگی با ملت، با حمله عراق به ایران تقویت شد و بسیاری از افراد نواحی مختلف کشور، برای کمک به سایر هموطنان عازم جبههها شدند.
بر اساس چارچوب سرمایه اجتماعی، افراد در وضعیت سخت، روابط اجتماعی پایدارتری برقرار میکنند. اوضاع سخت کشور در سالهای آغازین حمله عراق به ایران، یکی از علل شکلگیری سرمایه اجتماعی بود.
۲- ایدئولوژی
وجود اعتقاداتی همچون لزوم کمک به دیگران، سرمایه اجتماعی را ایجاد میکند. به سبب نقش ایدئولوژی اسلامی در دوران دفاع مقدس، در این دوره عناصری، چون حضور مذهب در تمام امور فردی و اجتماعی، اصالت شرع، آخرتگرایی، آرمانگرایی، تکیهبر احساسات مذهبی، تقلید، ولایتفقیه، ضدیت با بیگانه و بازسازی گذشته (سنت) پررنگ بودند و در پیوند با اوضاع اجتماعی دوره جنگ، بهویژه نیمه اول جنگ، نقش خود را بهعنوان عناصر جمع گرایانه بهخوبی ایفا کردند و سرمایه اجتماعی را شکل دادند.
با رواج ایدئولوژی اسلامی در نتیجه وقوع انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، زمینه برای افزایش اقتدار سازمانی نهادهای متکی به این ایدئولوژی، مانند سپاه پاسداران هم فراهم شد.
در این بستر روح عمومی جامعه در جهت گسترش مقاومت در برابر تهدیدات داخلی و خارجی سازماندهیشده بود. محوریت چنین اندیشههایی را باید در دیدگاههای، ولی فقیه جست. امام خمینی بهعنوان رهبر این حرکت اعتقاد داشتند؛ اگر کسی بخواهدبه عظمت انقلاب ما پی ببرد، مستلزم آگاهی داشتن از مبانی مکتب ناب اسلام است. هماکنون، تاکتیکهایی که رزمندگان ما در جبهههای نبرد به کار میبرند، تاکتیکهایی است که فقط افراد معتقد به مکتب اسلام میتوانند آنها را درک کنند.
در فرایند انقلاب اسلامی، نهادهای دینی موجود فعال شد؛ برای مثال، با وقوع جنگ، مساجد، زیارتگاهها و هیئتهای مذهبی بهعنوان پایگاه رواج ایدئولوژی اسلامی، نقش تعیینکنندهای در روند جامعهپذیری افراد ایفا کردند و سبب ترویج عناصر اصلی این ایدئولوژی شدند. در این بستر، دین توانست نقش اجتماعی ایفا کند و زمینه شکلگیری سرمایه اجتماعی در جبهه فراهم شد.
منبع:
نیازی، یحیی، مشارکت اجتماعی در جنگ تحمیلی (مجموعه مقالات)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۷، صفحات ۱۷۶، ۱۷۷، ۱۷۸، ۱۹۸، ۱۹۹، ۲۰۰
انتهای پیام/ 118
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است