هوالمقصود داشته باشید..
کسی که قصه دارد، وجود دارد؛
انقلابی بودن، یعنی قصه داشتن؛
سرگرم زندگی نشدن؛ قلهها و افقهای دور را از دست ندادن…. وجود پربرکت و حکیمانهی
استاد دکتر حسن عباسی
ثمره قصه دارشدن نسل سوم و چهارمِ
همان انقلابیست
که
انقلابی بودن را
از انقطاع و گسست نسل اول و دوم،
از شکاف و اختلاف جریانات سیاسی،
از انحراف و کجروی آنانی که داعیه انقلابی داشتند،
از معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه
و … مبرّا نمود.
استادی که
خود زخم و جراحت نسل اول و دومی را به یادگار داشته و دارد
اویی که
در کشاکشِ انقلاب،
مجاهدانه عهد ِ مردانهی خویش را
با
دوستان و یاران شهیدش حفظ نموده
و
شاگردانش را نیز در
راه انقلابِ جهانی خمینی رحمه الله علیه
در اقصی نقاط عالم به
مسلخِ عاشورای حسینی تقدیم نموده است.
آری
چه زیبا گفت سید مرتضی آوینی
که هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند… حال
بر خود واجب دانستیم
تا
ستایشگر استادی باشیم که
برای اعتلای اسلام و انقلاب،
با ” لسانِ اباذری”، ” هیبتِ اشتری”،
” منشِ سلمانی” و “بصیرتِ عمارگونه”، ” اندیشه” و ” اندیشیدن” را
توأمان میآموزاند.
وفقکم الله بالخیر
جوانان انقلابی دیار میرزا کوچک خان (استان گیلان ✅ @andisheh_fahes
منبع
andishehfahes@
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.