پرهیز از اختلاف و تفرقه شرط مسلمانی است

پرهیز از  اختلاف و تفرقه شرط مسلمانی است


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ قیام عظیم عاشورا در تاریخ همه نهضت‌ها وانقلاب‌ها یگانه و ویژه و بی‌مانند است. لحظه لحظه این قیام انسان ساز عبرت آموز است به شرط آنکه دید دل باز کرد و زویای آن را به دقت مورد کنکاش قرار داد. حضرت حسین بن علی (ع) رهبر این نهضت بزرگ بود که نه فقط برای شیعیان و مسلمانان که برای همه آزادمردان و آزاداندیشان الگویی نامیرا و پوایا است.

در همین ایام یعنی روزهایی که حاجیان دلگرم مناسک حج بودند امام حسین (ع) با یاران و اهل و حرم خویش پا در راه کوفه گذاشتند تا به تلکیف خود که همان احیای مکارم اخلاق و امر به معروف و نهی از منکر بود عمل کند. متن زیر روایتی است از حرکت کاروان آن حضرت به سوی کوفه که در ادامه می‌خوانید:

بهترین امانها

بعد از حركت حسین (ع) از مكه عبدالله بن جعفر پسرعم آن حضرت نامه‌اى براى آن جناب به اين مضمون نوشت: «اما بعد؛ همانا قسم مى‌دهم شما را به خداى متعال كه از اين سفر منصرف شويد كه بر شما ترسانم از عاقبت اين سفر، مبادا آن‌که شهيد شوى و اهل حرمت پریشان و اسیر شوند، اگر شما کشته شويد نور اهل زمين خاموش خواهد شد؛ چه جناب تو امروز پشت و پناه مؤمنان و پيشوا و مقتداى هدايت يافتگانید، پس در اين سفر تعجيل مفرمایید و خود از بعد از رسیدن نامه به جناب‌تان ملحق خواهم شد.»

پس آن نامه را با دو پسر خويش عون و محمد به خدمت آن حضرت فرستاد. بعد از آن خود به نزد عمرو بن سعيد رفت و از او خواست تا نامه ‌امان براى حسین (ع) بنويسد و از او بخواهد كه به‌سوی مکه برگردد.

عمرو بن سعید امان‌نامه‌ای به این مضمون بر آن حضرت نوشت: «من از خدا می‌خواهم که رشد و صلاح را بر تو الهام کند و آن‌چه را از تو خواسته بود بر تو بشناساند. من شنیده‌ام که برای رفتن به عراق مصممی. من تو را به خدا هشدار می‌دهم از این‌که موجب تفرقه شوی و اگر بیم آسیب داری در نزد من در امانی.»

 و در آن نامه امان آن حضرت را وعده صله و احسان داد تا ایشان برگردد. پس نامه را با برادر خود يحيى بن سعيد و عبدالله بن جعفر و جمعی از مأموران و سربازنش روانه كرد. چون فرستادگان عبدالله بن جعفر به آن حضرت رسيدند امان‌نامه به آن جناب دادند حضرت امان‌نامه را نپذیرفت و در جواب نوشت: «بعد از حمد و ثنای خداوند، به‌راستی کسی که مردم را به‌سوی خدا بخواند و بگوید من از مسلمانانم پس راه اختلاف و تفرقه نپیماید. تو مرا به امان و امنیت و خیر و نیکی دعوت کرده‌ای، بدان بهترین امان‌ها امان خداست. خدا کسی را که در دنیا از او بیم نداشته باشد در آخرت امان نخواهد داد. از خدا می‌خواهم بیم و هراسی از خود به ما دهد که موجب امان او در آخرت شود. اگر غرض تو از نوشتن این امان‌نامه خیر بود، خدایت در دنیا و آخرت تو را پاداش نیکو دهد. والسلام»

آن حضرت نامه را به فرستادگان عمرو بن سعید داد و قبول برگشتن نکرد و در پاسخ اصرارهای عبدالله بن جعفر و یحیی بن سعید فرمود: «من پيغمبر (ص) را در خواب ديده‌ام و مرا به امر فرمان داده كه در پى امتثال آن امر روانه‌ام.»

گفتند: «آن خواب چيست؟»

فرمود: «تا به حال براى احدى نگفته‌ام و بعد از این هم نخواهم گفت تا خداى خود ملاقات كنم.»

يحيى بن سعید قبول نکرد آن حضرت به سوی کوفه برود و با تحکم به حسین (ع) گفت: «ای حسین از خدا نمی‌ترسی بر خبیفه خدا خروج می‌کنی و میان امت تفرقه می‌افکنی؟»

حسین (ع) به قرائت این آیه اکتفا کرد و فرمود: «وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ»

چون حسین (ع) قبول برگشتن نمی‌كرد و فرستادگان سعید بن عاص از رفتن آن حضرت ممانعت مى‌كردند، میان ایشان تازیانه‌هایی رد و بدل شد و پيش از آن‌که كار به مقاتله بکشد از اصرار دست برداشتند.

چون عبدالله بن جعفر از بازگشت حسین (ع) مأيوس شد فرزندان خود عون و محمد را گفت كه ملازم آن حضرت در سفر و جهاد باشند و خود با يحيى بن سعيد در كمال حسرت برگشت.

پس آن حضرت به سمت عراق به سرعت و شتاب سير فرمود تا در ذات عِرْق منزل فرمود.

در آنجا بشر بن غالب را ملاقات فرمود كه از عراق آمده بود آن حضرت از او پرسيد: «چگونه يافتى اهل عراق را؟»

عرض كرد: «دل‌هاى آن‌ها با شما است و شمشير ايشان با بنى‌اميه است.»

فرمود: «راست گفتى همانا حق‌تعالى به‌جا مى‌آورد آن‌چه مى‌خواهد و حكم مى‌كند در هر چه اراده مى‌فرمايد.»

منابع:

زندگانی امام حسین (ع)، مقتل مقرم،  ارشاد شیخ مفید، تاریخ خلفا،  نفس‌المهموم، مقتل ابومخنف، منتهی‌آلامال

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید