این احساس مسئولیتها از طرف مردم و جوانان و خانوادهها با وجود مشکلات اقتصادی و گرفتاریها برای حضور نجیبانه در پای کار نظام و انقلاب و ناکام گذاشتن دشمن، وظیفه مسئولان و مدیران کشور را سنگینتر کرده.
به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
برپایی مراسم باشکوه جشن عید غدیر در تهران با عنوان «مهمانی ۱۰ کیلومتری» و حضور شگفتانگیز جمعیتی که تا سه میلیون نفر هم تخمین زده میشود، در کنار مراسمات سراسری و پر رونق دیگری که در سطح کشور برگزار شد، امسال جلوهای خاص و بهیادماندنی به این عید بزرگ بخشیده بود.
ازدحام جمعیت در خیابان ولیعصر(عج) و خیابانهای اطراف در حالی بود که خیلیها در اثر ترافیک پدید آمده در خیابانهای دورتر، در مسیر ماندند و نتوانستند خود را به محل قرار برسانند.
در این میان همچون مناسبتهای دیگر مذهبی، اجتماعی و سیاسی در سالهای اخیر، باز هم حضور انبوه جوانان و نوجوانان عاشق و دلداده اهلبیت عصمت و طهارت(ع) و حضور یکپارچه اقشار مختلف مردم با ظواهر مختلف، در این مراسم به طور ویژه عیان بود.
به همین علت هم بود که رسانههای معاند و وابسته به دشمن و برخی غرضورزان داخلی، تاب تحمل و عنان از دست دادند و به بهانههای مختلف نارضایتی و خشم خود نسبت به این اتفاق بزرگ بروز دادند.
اما به راستی درد و نگرانی واقعی این افراد و شبکههایی که در عناد با مردم ایران کم نگذاشتهاند و همواره از تحریم و هر آنچه باعث ایجاد مشکلات برای کشورمان شود حمایت و ابراز خوشحالی کردهاند؛ مثلا تولید زباله در یک مراسم با شکوه یا شلوغی مترو است؟ آیا میتوان باور کرد کسانی که خبر مرگهای کرونایی در ایران را با آب و تاب و خوشحالی مخلوط با سیاهنمایی در شبکههای نفتاندود خود پخش میکردند، اکنون دلسوز مردم ایران و نگران خطر کرونا در یک مراسم در فضای باز شده باشند؟
طبیعتاً علت این ناخشنودی چیز دیگری است.این افراد و رسانههای معاند، از ضربه حیثیتی و سیلی محکمی که یک بار دیگر از مردم و جوانان و نوجوانان این کشور خوردند ناراحت و سردرگم هستند. حق هم دارند؛ وقتی ۲۴ ساعته و با صرف هزینه سنگین از هر تلاشی برای ایجاد شکاف بین مردم و ارزشها و نظام ولایی دریغ نمیکنند، اما به یکباره و در یک جشن مذهبی با شکوه و دور از تصور و انتظار خود همه این تلاشها را بیاثر میبینند، طبیعی است حالی بهتر از شرایطی که این روزها به آن دچار شدهاند، نداشته باشند.
اما حضور حماسی مردم و جوانان در مراسم عید غدیر امسال تنها دلیل عصبانیت پادوهای رسانهای دشمن و هنگ مجازی آن نیست. این ماجرا سابقهای پرتکرار دارد که میتوان به چند نمونه از آن در همین سالهای اخیر اشاره کرد.
حضور بینظیر مردم در حماسه ۹ دی سال ۸۸، در واکنش به حرمتشکنی فتنهگران نسبت به روز عاشورا و عزاداران حسینی(ع) و به میدان آمدن مردم برای پایان بخشیدن به ۸ ماه فتنهانگیزی و جنگ رسانهای دشمن، یکی از سهمگینترین ضرباتی بود که معاندان و بدخواهان از ملت ایران دریافت کردند دشمنان هر آنچه از انواع توطئههای سنگین و گسترده، با بهکارگیری همه امکانات رسانهای و مجازی آن روز، بسیج برخی سفارتخانهها، به میدان کشاندن همه سرمایه خود از منافقان و بهائیان و فتنهگران آلت دست رشته بودند، با حضور مردم پنبه شد و یکبار دیگر شاهد حضور اقشار مختلف مردم از زن و مرد و پیر و جوان با تفکرات و ظواهر مختلف برای دفاع از نظام اسلامی و پاسداشت ارزشهای عاشورایی جامعه بودند.
اتفاقی که ۱۰ سال قبل از آن، در ۲۳ تیر سال ۷۸ نیز افتاده بود و حضور به موقع مردم و جوانان به فتنهانگیزی چندروزه آشوبگران تحت حمایت دشمن در برخی خیابانهای تهران پایان داده بود.
در سالهای پس از آن ایام نیز با وجود افزایش حجم تبلیغات منفی، گسترش امکانات رسانهای و بهرهگیری تمام و کمال دشمن از فضای مجازی برای ایجاد شکاف بین مردم و جوانان با مسئولان و ارزشهای حاکم بر کشور، در مواقع و مناسبتهای مختلف مذهبی، ملی و سیاسی، نتیجه با آنچه دشمن تصور میکرد و انتظار داشت، بسیار متفاوت بود.
در کنار حضور مردم و جوانان در مواردی همچون راهپیماییهای ۲۲ بهمن یا انتخابات مختلف برخلاف خواست و تلاش دشمن، میتوان به حضور چند ده میلیونی اقشار مختلف مردم در مراسم تشییع با شکوه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد که باعث تحیّر جهانیان و سرخوردگی دشمنان شد.
موضوعی که نشان از عمق عشق و علاقه دلدادگی مردم به نظام اسلامی، وطن و فرهنگ عاشورایی شهادت داشت و اگر امکان تشییع پیکر حاج قاسم و یارانش در همه کشور فراهم میشد بدون شک مردم در هر شهر و استانی باشکوهتر از شهر و استان قبلی شرکت میکردند.
نمونه دیگری از این عشق مردم به فرهنگ شهادت و مکتب اسلام را میتوان در تشییع باشکوه شهدای غواص یا شهید محسن حججی و یا تشییع پیکر علمای اعلام مشاهده کرد.
حضور جمعیت چند میلیونی مردم و به ویژه جوانان کشورمان در پیادهروی اربعین طی سالهای اخیر، برپایی مراسم اعتکاف -که گاه به علت استقبال انبوه جوانان با قید قرعه امکان حضور در آن فراهم میشود-، برگزاری همراه با شکوه روزافزون هیئتها و مراسم مذهبی ماه محرم و شبهای قدر و… همچنین رونق اردوهای راهیان نور و گسترش اردوهای جهادی با حضور داوطلبانه جوانان و دانشجویان و طلاب در مناطق محروم، نمونههای دیگری از دینداری جامعه ایران و عمق باور به ارزشهاست که ناامیدی دشمن را در پی داشته است؛ دشمنی که خیلی تلاش میکند جامعه و جوانان ایرانی را دینگریز و دارای اختلاف فکری و عقیدتی با نسل اول انقلاب معرفی کند، اما هر بار، یک تودهنی محکم نوش جان میکند.
در شرایطی که بسیاری از کشورهای غربی در مسیر انحطاط و سقوط اخلاق و با تسلط شیطان و شیطانصفتان، شاهد ترویج مواردی همچون همجنسبازی در سطح جامعه و مدارس و رژه این گمراهان بیاخلاق در خیابانهای خود هستند، باعث افتخار ما است که خیابانها و کوی و برزنهای ایران اسلامی شاهد بر افراشتن پرچم اهلبیت(ع) و حضور انبوه نوجوانان و جوانان در مسیر نورانی و پاک اسلام و ارزشهای الهی است.
در ماههای اخیر هم جامعه ایرانی، شاهد یکی از عجیبترین و زیباترین جلوههای تبلور ایمان و دلدادگی نسبت به ارزشها، با معجزه سرود «سلام فرمانده» در کشور بود. این بار، نوبت به کودکان و نوجوانان کمسن و سال رسیده بود تا شهر به شهر با حضور بینظیر در مراسمات همخوانی این سرود صحنههای زیبایی از تربیت اسلامی و مکتبی خود را به نمایش بگذارند.
آنجا نیز به ویژه پس از مراسم همخوانی خانوادگی ۱۰۰هزار نفری در استادیوم آزادی، رسانههای دشمن و برخی وابستگان و پادوهای آنها با عصبانیت، مشغول هذیانگویی و به تخطئه ماجرا به بهانههای واهی شدند، اما خود نیز بهتر میدانند چه خبر شده و ایستادگی در برابر این موج بیفایده است. جالب آنکه این سرود به مرزهای ایران هم محدود نشد و تا اقصی نقاط منطقه و دنیا راه پیدا کرد و با استقبال فطرتهای پاک در کشورهای دیگر نیز همراه شد.
اینها تنها چند نمونه از حضور معنیدار مردم ما در مناسبتها و برنامههایی است که سبب خشم بدخواهان شده و البته دشمن نیز به خوبی متوجه شده که از کجا ضربه میخورد و یقین دارد تا حضور مردم و جوانان و نوجوانان در این مسیرهای ارزشمند و معنوی و انسانساز ادامه داشته باشد، همه نقشهها و توطئههایش عقیم و بیاثر خواهد بود و دقیقاً به همین علت است که در سالهای اخیر، بسیار هدفمند و با روشهای مختلف، آشکار و پنهان، برای اثرگذاری بر روی کودکان و نوجوانان و جوانان کشور و تغییر ذائقه و روحیات آنها، مطابق میل خود، سرمایهگذاری و فعالیت میکند.
در این راه میتوان به استفاده دشمن از ابزار بسیار موثر و فراگیر فضای مجازی برای القای انواع شبهات اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، معرفی چهرههای تهی اما معروف و سلبریتی داخلی و خارجی بهعنوان الگو، تولید و عرضه فراوان انواع انیمیشنها و بازیهای رایانهای مینگذاری شده و مسموم، تلاش برای پیادهسازی سند رسوای ۲۰۳۰ در کشور، تلاش برای وارد کردن سبک زندگی غیراسلامی و غیرایرانی به خانوادهها با ترویج سگگردانی و…، پررنگ کردن برخی به اصطلاح جشنها و آداب و رسوم غیربومی و نامأنوس غربی در ذهن جوانها، تلاش برای حاکم کردن فرهنگ غلط خودداری از فرزندآوری و ترویج تکفرزندی یا زندگی بدون فرزند و حتی ترویج پلیدیهایی همچون ازدواج سفید برای آسیب زدن به کانون مهم خانواده، تلاش برای حاکم کردن سبک غربی آموزش بدون پرورش در مدارس به ویژه در برخی مدارس غیردولتی، تلاش برای اختلافافکنی قومیتی و فرهنگی، ترویج بیحجابی به روشهای مختلف و بسیاری از اقدامات دیگر برای پیشگیری از تربیت نسل جوان و نوجوان مومن انقلابی اشاره کرد.
همه اینها هوشیاری بیش از پیش خانوادهها و البته مسئولان را میطلبد تا از همه طریق، راه نفوذ دشمن را ببندند. پالایش و سالمسازی فضای مجازی و پرهیز از انفعال خطرناک نسبت به این حربه دشمن، پررنگتر شدن فعالیتهای مفید و سازنده پرورشی در مدارس، ساخت انبوه تولیدات فرهنگی و بازی و انیمیشن و… مطابق با نیاز جامعه جوان و جدی گرفتن توطئههای خبیثانه، میتواند خوابی را که دشمن برای نسل آیندهساز این کشور دیده، برهم بزند.
سخن آخر اینکه، این احساس مسئولیتها از طرف مردم و جوانان و خانوادهها با وجود مشکلات اقتصادی و گرفتاریها برای حضور نجیبانه در پای کار نظام و انقلاب و ناکام گذاشتن دشمن، وظیفه مسئولان و مدیران کشور را سنگینتر کرده و میطلبد آنها جدیتر و قدرشناسانهتر، برای رفع مشکلات زندگی این مردم با وفا تلاش کنند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است