به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سردار «علیرضا گلمحمدی» فرمانده جبهه میانی تفحص پیکرهای مطهر شهدای دوران دفاع مقدس، بههمراه همرزمش «محمود حاجیقاسمی»، روز پنجشنبه (اول اسفند) در جریان تفحص پیکرهای مطهر شهدای دوران هشت سال دفاع مقدس، بر اثر برخورد با مین بهجای مانده از جنگ تحمیلی در منطقه «زرباطیه» عراق، به شهادت رسیدند.
«حمید داودآبادی» نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس، در واکنش به شهادت این دو تفحصگر پیکرهای مطهر شهدا، در صفحه مجازی خود نوشت: «با پایان یافتن جنگ عراق علیه ایران، «صدام حسین» که بهخاطر شکست و ناکامی در رسیدن به اهدافش از جنگ هشت ساله، خود را زیرفشار افکار عمومی میدید، دست به اقدامی عجیب زد.
صدام برای اینکه به درخواست دهها هزار خانوادهای که فرزندانشان در تجاوز به خاک ایران مفقود شده بودند، پاسخ داده باشد، سه روز را به عنوان «روز مفقودین» اعلام کرد و از آن به بعد، همه مفقودین جنگ را «شهدای قادسیه صدام» نامید. از آن زمان، نیروهای عراقی مستقر در خطوط جبههها نیز از پذیرش اجساد سربازانشان خودداری میکردند.
اخیراً نیز سازمان حقوق بشر عراق که بحث مفقودین را پیگیری میکند، با انتشار اطلاعیههای متعدد از مردم خواست تا برای تحویل گرفتن اجساد فرزندانشان – که در تبادل با ایران به عراق منتقل شدهاند – مراجعه کنند، ولی مردم از این کار سر باز میزنند.
امروزه، در عراق هیچکس را نمیشود یافت که به کشته شدن فرزندش در جنگ علیه ایران افتخار کند، بر قبر او مفتخرانه پرچم و بارگاه زده باشد، مراسم سالگرد و یادواره بگیرد، یا کتابی در وصف کشتگان جنگ منتشر کنند. با در گور رفتن صدام، همه افکار، اندیشههای متجاوزانه و افتخارات سردار شکستخورده قادسیه نیز به گور رفت.
علیالظاهر اوایل دهه ۷۰ که عملیات تفحص و کاروان تشییع پیکرهای شهدا در شهرها جریان پیدا کرد، یکی از مسئولین سیاسی، به تبعیت از صدام! پیشنهاد داد تا روزی به نام «مفقودین» نامگذاری شود تا همچون عراق، در ایران نیز پرونده مفقودالاثرها برای همیشه بسته شود! و افاضه فرموده بود: «بس کنید، این کاروانهای مرگ را در شهرها بهراه نیاندازید!».
از آن طرح صدامی حدود ۳۰ سال میگذرد. آقازادههایی که بهمن سال ۱۳۶۱ هنگامه قتل عام و محاصره فرزندان ملت در قتلگاه «فکه» در عملیات «والفجر مقدماتی»، در دیزین اسکی بازی میکردند، اموال پدر را به ارث بردند و فرنگنشین شدند؛ ولی هنوز، امثال بزرگانی، چون «محمود حاجیقاسمی» و حاج «علیرضا گلمحمدی» برای آنکه مادری را از چشمانتظاری برهانند و دلش را شاد کنند، همچنان در بیابانهای مرزی میگردند تا گلهای آنان را بیابند.
خبر شهادت این دو عزیز پس از سالها حضور در عملیات تفحص و کشف پیکر شهدا در «زرباطیه» – و نه اسکی در دیزین و تحصیل در لندن – رسید.
روح مردانی که انقلابی ماندند و انقلابی جان دادند، شاد. انقلابی ماندن به سن و سابقه نیست، به خدایی عمل کردن است، نه مثل آقازادهها، بلکه همچون شهدا».
انتهای پیام/ 113
منبع خبر