نظامیان عراقی که مستأصل از پاتکهای سنگین و بیشمار خود شده بودند، با مشاوره مستشاران جنگهای نوین آمریکایی، روسی، انگلیسی و… از صبح ۶ اسفند سال ۱۳۶۲ همزمان با بمبارانهای بسیار شدید، با استفاده از سلاحهای متعارف، به بمباران بسیار گسترده و بیسابقه شیمیایی روی آوردند.
این جنگ شیمیایی غافلگیرانه بهقصد انتقام از رزمندگان از جان گذشته ایرانی که مقابل پاتکها و بمبارانهای دشمن مردانه مقاومت میکردند، انجام گرفت. دشمن بعثی، هرروز صبح تا ساعتی پس از طلوع آفتاب و هنگام عصر تا غروب آفتاب، در چند نوبت، سراسر جبههها و خطوط پشتیبانی را بمباران شیمیایی میکرد.
عراق در عملیات «خیبر» با اجرای حدود یکصد حمله شیمیایی، نزدیک به هزار بمب و راکت حامل عوامل شیمیایی و بیش از ۳ هزار گلوله توپ شیمیایی علیه مواضع ایران شلیک کرد.
شورای امنیت سازمان ملل که از ابتدای جنگ تا این زمان در خصوص اعتراضات کتبی جمهوری اسلامی در قبال حملات شیمیایی محدود عراقیها واکنشی نشان نداده بود، اینبار و پس از اعتراض رسمی ایران، هیئتی را برای بررسی استفاده عراق از سلاح شیمیایی علیه رزمندگان ایرانی اعزام کرد.
پس از دریافت گزارش هیئت اعزامی و بعد از پیگیریهای ایران در خصوص جنایت رژیم بعثی در استفاده وسیع از سلاح و بمب شیمیایی در عملیات خیبر، بیانیهای توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر شد. در این بیانیه بدون نام بردن از کشور استفادهکننده از سلاح شیمیایی، صرفاً استفاده از این سلاح محکوم شده بود. درحالیکه در گزارش هیئت اعزامی، استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی علیه ایران تائید شده بود؛ اما بهدلیل اعمالنفوذ آمریکا و همپیمانان آمریکا، در این بیانیه از کشور عراق بهعنوان متجاوز و بهکارگیرنده سلاح، ذکری به میان نیامد.
صدور بیانیه ۳۰ مارس ۱۹۸۴ (۱۰ فروردین ۱۳۶۳) شورای امنیت را میتوان چراغ سبز این شورا به حکومت عراق قلمداد کرد. پیام روشن این بیانیه، بیتوجهی به مقررات بینالمللی و خواستههای بهحق ایران مبنی بر محکومیت و تنبیه کشور بهکاربرنده سلاحهای کشتارجمعی و ممنوعه شیمیایی و نشانه بیاعتنایی سازمان ملل به جنایات جنگی صدام بود.
این بیانیه حصول اطمینانی بود برای جنایتکاران عراق که استفاده آنان از چنین تسلیحاتی مجاز و محکومیتی در پی نخواهد داشت. این آغاز فاجعهای بود که تا پایان جنگ تحمیلی دامنگیر رزمندگان ایران بهویژه در عملیاتهایی همچون «بدر» در سال ۱۳۶۳ و «والفجر هشت» در سال ۱۳۶۴ شد و از سال ۱۳۶۶ علاوه بر رزمندگان، غیرنظامیان و شهروندان ایران را در برگرفت و آنان را قربانی جانبداری شورای امنیت از حکومت عراق و عدم قاطعیت آن با صدور بیانیهای بیخاصیت، بهجای قطعنامهای با ضمانت اجرایی کرد.
فجایع انسانی نظیر فاجعه «یکشنبه سیاه» با حمله شیمیایی به مردم بیپناه «سردشت» در ۷ تیر سال ۱۳۶۶، فاجعه «جمعه سیاه» در ۲۸ اسفند سال ۱۳۶۶ در «حلبچه» که طی آن بیش از ۵ هزار نفر کشته و ۷ هزار نفر مجروح شدند، کشتار بیرحمانه زنان و کودکان در «دیره» و «زرده» در ۳۱ تیر سال ۱۳۶۷ و شیخ عثمان «اشنویه» در ۱۱ مرداد سال ۱۳۶۷، همگی محصول این جانبداری و بیتفاوتی سازمان ملل در خصوص جنایت جنگی رژیم بعثی در عملیات «خیبر» بود.
در این سالها حجم بهکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط رژیم بعثی بهحدی رسید که پزشکان و کادر درمان برای معالجه انبوه بیماران و مصدومان شیمیایی به اماکن غیر بیمارستانی و درمانی همچون ورزشگاهها و… پناه میبردند که در یک مورداستفاده از فضای استادیوم ۱۲ هزار نفری آزادی تهران حکایت از عمق فاجعه داشت.
یکی از نکات قابلتوجه این است که آثار شوم این جنایتها و کاربرد سلاحهای کشتارجمعی نهتنها تاکنون، بلکه سالیان سال بر نسلهای آتی باقی خواهد ماند.
منابع:
– فصلنامه نگین ایران شماره ۴۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، زمستان ۱۳۹۱
– فصلنامه نگین ایران شماره ۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، زمستان ۱۳۸۲
– باقری، محمدرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس، (طبیب زندان دولتو)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۹
انتهای پیام/ 113
منبع خبر