چرایی ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر

چرایی ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر - قسمت اول


گروه استان‌های دفاع‌پرس- «علی‌اکبر مرزبانی» مدرس دانشگاه و استاد درس آشنایی با دفاع مقدس؛ یکی از مهم‌ترین سوالات و ابهاماتی که همواره در اذهان و افکار عموم جامعه و علاقمندان و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس وجود داشته و بعضا به پاسخ قانع کننده‌ای در خصوص آن دست نیافته‌اند؛ این است که چرا ایران جنگ را بعد از فتح خرمشهر ادامه داد؟

در شرایطی که پیشنهاد صلح و آتش‌بس از سوی رژیم بعث عراق و سازمان ملل متحد به کشورمان داده شده بود، چرا ایران از پذیرش آن امتناع کرده و همچنان جنگ را ادامه داد؟

مگر صدام حسین با صدور بیانیه‌ای رسمی خروج نیرو‌های خود از خاک ایران و قرار گرفتن در پشت مرز‌های بین‌المللی را اعلام نکرد؟

اگر واقعا هدف ما فقط دفاع مشروع از خاک کشورمان و بیرون راندن دشمن بود، پس چرا بعد از حماسه سوم خرداد و فتح خرمشهر نقشه ورود به خاک عراق را پی‌ریزی کردیم و…

پاسخ به این سوالات و ابهامات مستلزم بررسی خواسته‌ها، دیدگاه‌ها و منویات جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان طرف پیروز در جنگ و از طرفی واکنش‌ها و اقدامات رژیم بعثی عراق و شخص صدام، سازمان ملل متحد و قدرت‌های بزرگ دنیا در آن برهه از تاریخ به‌عنوان حامیان رژیم بعث است.

اما نگارنده یادداشت به دنبال آن است که به‌مناسبت گذر از چهل و یکمین سالگرد عملیات غرورآفرین بیت المقدس و سالروز آزادسازی خرمشهر قهرمان، باتوجه به اهمیت پاسخگویی به ابهامات و شبهات مذکور و باهدف تبیین ابعاد موضوع به بررسی روند چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر و سایر تحولات، سیاسی، نظامی، منطقه‌ای و بین‌المللی مربوط به این موضوع بپردازد.

آنچه که مسلم است بعد از پیروزی ایران در عملیات شکوهمند بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر، به نوعی برگ برنده رژیم بعث عراق به سرکردگی صدام در جنگ با ایران بازپس گرفته شد، موقعیت رژیم بعث عراق در منطقه و در مقابله با ایران به‌شدت متزلزل شده بود و توازن قدرت به نفع جمهوری اسلامی ایران سنگینی می‌کرد.

این موارد مهم حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی رژیم بعث عراق و در رأس آن‌ها دولت آمریکا را که با هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی و جلوگیری از گسترش و اشاعه آرمان‌های انقلابی و ایدئولوژی مقدسش به منطقه و سراسر جهان، به امید بهره گیری از شرایط عمومی کشور در آن برهه و وضعیت نابسامان ارتش و نیرو‌های مسلح و از طرفی فتنه‌های تفرقه آمیز در اقصی نقاط کشور همچون کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا و… صدام را برای حمله به ایران امیدوار و تا بن دندان تجهیز کرده بودند، به‌شدت نگران و مضطرب کرده بود.

فتح خرمشهر منجر به تغییر مواضع رژیم بعث عراق، افزایش نگرانی ابرقدرت‌ها بویژه آمریکا و اتخاذ مواضع و سیاست‌های جدید در منطقه و برخورد با ایران و همچنین افزایش حمایت و گسترش تحرکات دیپلماتیک بین‌المللی از سوی کشور‌های عرب پشتیبان رژیم بعث عراق شد.

در آن برهه ایران به‌عنوان طرف پیروز جنگ، این حق را برای خود محفوظ می‌دانست که شرایط مطلوب خود را برای پذیرش آتش‌بس و صلح که از جانب رژیم بعث عراق و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی آن پیشنهاد شده بود؛ اعلام و برای رسیدن به آن شرایط ثابت قدم بماند.

حال لازم است که شرایط ایران برای پذیرش آتش‌بس و صلح تشریح شود؟ شرایط ایران برای پایان دادن به جنگ شامل خروج بی‌قید و شرط نیرو‌های عراقی از سرزمین‌های اشغالی، شناسایی و مجازات متجاوز و پرداخت غرامت جنگی بود، رسیدن به این شروط برای ایران حیاتی بود.

در آن زمان رژیم بعث عراق به‌طور موذیانه‌ای با اجرای ناقص یکی از شروط جمهوری اسلامی یعنی خروج کامل ارتش عراق از کلیه مناطق اشغالی کشورمان و عدم توجه جدی و تصمیم به پذیرش دیگر شروط ایران، حرکت می‌کرد.

در پاسخ به درخواست کمیته صلح سازمان کنفرانس اسلامی برای متوقف کردن جنگ و با توجه به تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان، در ۱۹ خرداد ۱۳۶۱، جلسه شورای فرماندهی عراق به ریاست صدام تشکیل شد، در این جلسه تصمیم عقب‌نشینی از خاک ایران گرفته شد و این تصمیم را با صدور اعلامیه‌ای در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۶۱ اعلام کردند، درباره علت تصمیم عراق در این اعلامیه آمده است:

«تصمیم‌گیری عراق برای متوقف ساختن کلیه عملیات نظامی، ناشی از این درک عمیق است که کلیه کوشش‌ها باید در جهت رویارویی با دشمن صهیونیست هدایت شود.»

بعثی‌ها به کمک همپیمانان منطقه‌ای و بین‌المللی خود و در رأس آن‌ها استکبار جهانی آمریکا قصد داشتند حمله رژیم غاصب اسرائیل به جنوب لبنان را دستاویزی برای انحراف افکار عمومی جهان اسلام از جنگ نابرابر ایران و رژیم بعث عراق و فرصتی برای خروج آبرومندانه از جنگ ضمن دادن کمترین امتیاز به ایران قرار دهند.

صدام در بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ خطاب به ملت عراق سخنانی ایراد کرد که از رادیو و تلویزیون این کشور پخش شد، وی در ابتدای سخنان خود، شروع جنگ توسط ارتش کشورش را نوعی جدید از یک جنگ دفاعی قلمداد کرد و گفت: «ما از همان آغاز گفتیم، جنگی که ناگزیر از ورود به آن شویم جنگ دفاعی است، اما جنگ جدید است؛ چون ما در برابر تجاوز بیکار ننشسته و به دشمن متجاوز، اجازه اشغال زمین‌ها و ویرانی شهرهایمان و به ذلت کشیدن ملتمان را ندادیم»

وی سپس با ادعای اینکه ایران قبل از شروع رسمی جنگ، در حال فراهم آوردن مقدمات تجاوز به عراق بود، اضافه کرد: «نیرو‌های مسلح دلیر عراق مأموریت این حمله دفاعی را ظرف شش روز به پایان رساند و شهر‌ها و مناطق استراتژیک مهمی در داخل ایران را تحت کنترل خود درآورد، شما با دشمنی بزرگ‌تر از خود جنگیدید و ارتش آن را شکست دادید و آن‌ها را تا داخل سرزمین‌های خود در اطراف شهر‌های دزفول و شوش و اهواز تعقیب کردید»

صدام با معرفی ایران و رژیم صهیونیستی اسرائیل به‌عنوان دشمنان امت عرب گفت: «بر ما ملت عراق واجب بود تا از دژ جبهه شرقی امت عرب حمایت کنیم؛ کما اینکه نیاکان ما در طول سالیان دراز گذشته، به پاسداری از سرزمین خود در برابر حمله ایرانیان پرداختند، شورای فرماندهی انقلاب تصمیم به ادامه پایبندی‌اش به مضمون بیانیه مزبور گرفته و عقب‌نشینی نیرو‌های خود را از زمین‌ها و شهر‌های ایران، از امروز به مدت حداکثر ۱۰ روز آغاز کرده و به پایان خواهد رساند»

بدین ترتیب صدام در این سخنرانی گستاخانه و مضحک در اجرای سیاست فرار به جلو وقایع مربوط به جنگ با ایران را وارونه جلوه داده و ضمن متجاوز خواندن ایران، حمله به کشور ما را در چارچوب سیاست دفاعی جدید عنوان می‌کند!

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید