سرویس دیدگاه مشرق ؛ محمد امین توکلی زاده – یکی از مهمترین جمله های آقای ظریف در مصاحبه انتشار یافته از او بیان ناراحتی او از انتخاب مردم است آقای ظریف بر خلاف ادبیات چاپلوسانه و متوهمانه مصاحبه کننده که انسان را به یاد پاچه خواران دربار قجری می اندازد، نمی تواند ناراحتی خود را از انتخاب مردم پنهان کند او تصریح می کند که در نظر سنجی ها محبوبیت حاج قاسم بسیار بالا رفته و از محبوبیت او کاسته شده و از همه مهم تر حضور بی نظیر مردم در تشیع شهید سلیمانی نمادی است از انتخاب مردم، که سندی غیر قابل انکار است.
بر خلاف تمام تلاش ها و برنامه ریزی های جریان غربگرا انتخاب مردم مرد میدان بوده. و مشخص می کند تلاش های گسترده ای که از ماهواره ها و فضای مجازی شروع می شد و با تویت ها و سخنرانی های مقامات رسمی دولت توسعه داده می شد به نتیجه نرسیده است.
جریان غربگرا سالهاست تلاش کرده دو قطبی جعلی صلح و جنگ را مقابل مردم قرار دهد جریان غربگرا برای پیروزی بر رقیب خود آنها را متهم به جنگ طلبی، عدم تعامل با دنیا، تنش زائی، شعار دادن از جیب مردم و… کرد و چون عموما در اداره کشور شکست خورد ناکامی های خود را حاصل تند روی هااعلام کرد از شعار های معمولی روی موشک تا عملیات های غرور آمیز برخورد با متجاوزان به مرز های آبی کشور تا سرنگون کردن پهباد متجاوز فوق پیشرفته آمریکایی را همه را بهانه قرار داد تا ناتوانی های خود را پوشش دهد ودر آخر هم بی عرضگی ها وبی تدبیری های دولت را با جواب نمی گذارند و حاکمیت دو گانه توجیه می کند.
انتظار این جریان این بود که فشار های اقتصادی بر مردم که عمدتا ناشی از بی عرضگی ها و ناکارآمدی های مدیران غربگرا بود بر گردن مردان میدان بیفتد و با مقصر شدن آنها جریان غربگرا پیروز شود. البته جریان غربگرا با رقیب هراسی و ترساندن مردم از جنگ و سلب آزادی های فرهنگی و اجتماعی، مردم را وادار کرده به آنها رای دهند.
در واقع جریان غربگرا هیچ وقت انتخاب مردم نبوده بلکه هنرش رقیب هراسی وجلب آرا سلبی بوده لذا نماد های آن عموما محبوب نبوده اند.
ولی شهید سلیمانی این بازی را بهم زد و تلاش غربگرا ها برای تخریب چهره شهید سلیمانی به عکس خود بدل شد.
شهید سلیمانی بازی دو قطبی سازی غربگرا ها را به درستی شناخته بود و وارد این زمین نمی شد ایشان تمام دعوت ها برای ورود به رقابت های سیاسی را رد می کرد و تنها به ماموریت خود می پرداخت البته نه اینکه عرصه سیاست را نمی شناخت نه او خیلی خوب این صحنه را شناخته بود ولی می دانست این دعوت ها برای نابود کردن گفتمان جهاد و مقاومت است لذا اجازه نمی داد گفتمان امامین انقلاب محل نزاع جریانات سیاسی شود (بر خلاف برخی چهره های سیاسی که به دوقطبی مذاکره و مقاومت رسمیت بخشیدن).
همین پرهیز از قدرت بلای جان جریان غربگرا شد هر جا نیاز به فداکاری بود حاج قاسم نفر اول بود از هشت سال دفاع مقدس تا مبارزه با قاچاق چی ها و اشرار تا دفاع از حرم اهل بیت و سیل و زلزله و دفاع از مردم بی دفاع منطقه حاج قاسم در صف اول بود ولی هرجا قدرت تقسیم می کردند هیچ نامی از او نبود.
البته برای اینکه او نتواند ماموریت های خود را انجام دهد هم تمام تلاش خود را می کردند از عدم پشتیبانی مادی تا حمله رسانه ای به اساس این تفکر و جنگ طلب نشان دادن او یارانش، ولی هر چه گذشت مردم بیشتر شیفته و عاشق او شدند.
مردم به درستی او را شناخته بودند او بود که سایه جنگ را از سر مردم کشورش دور کرده بود او و یارانش بودند که با سلب آسایش از خود و خانواده هایشان برای مردم امنیت و آرامش را به ارمغان آورده بودند.
نه تنها مردم ایران که مردم منطقه هم به شناختی عمیق از او رسیده بودند. هر جا که تروریست ها و جنایت کاران وارد عمل می شدند حاج قاسم حریف اصلی آنها بود، بر خلاف دروغ های آمریکا و متحدانش حاج قاسم بزرگترین نابود کننده تروریسم ها در منطقه بود و همین بصیرت و شجاعت بود که موجب عصبانیت آمریکایی ها می شد.
تمام نقشه نظام سلطه برای تجزیه کشور های منطقه و ایجاد جنگ های قومی و مذهبی و شکل دهی خاورمیانه ای جدید با کشور های جعلی را حاج قاسم از بین برد میلیارد ها دلار هزینه آمریکا و لشکر کشی به منطقه و ایجاد داعش و گروههای مسلح افراطی و جنایت کار و حمایت های رسانه ای از این فرقه ها به نام جریانهای مردمی را حاج قاسم نابود کرد.
مردم به درستی انتخاب کردند. مردم فهمیدند سایه جنگ را کسانی بر سر کشور می افکنند که به دشمنان پیام ناتوانی و موثر بودن تحریم ها را مخابره می کنند. وقتی مسئولی مرتب به دشمن پیام می دهد که نقشه تو درست است کمی دیگر تحریم ها را ادامه دهی کار ما تمام است، این همان کسی است که دارد کشور را به سمت جنگ می برد.
مردم میان عزت، صلابت و امنیت و خفت، تزلزل و در نهایت جنگ، اولی را انتخاب کردند.
حق دارند عصبانی باشد؛ سالها تخریب بر علیه مردان میدان به ثمر نرسید و مردم مردان میدان را انتخاب کردند چرا که آنها را صادق و خادم واقعی مردم یافتند. البته همین مردم به آقای ظریف هم امید داشتند و بخاطر اعتماد نظام به او بعنوان یک دیپلمات کهنه کار انتظار داشتند او هم با رفع تحریم ها به کمک مرد میدان برود وبرای تحقق این انتظار قریب ۸سال صبر کردند ولی در نهایت متوجه شدند آقای ظریف توانایی تحقق این توقعات را ندارد و متاسفانه در این روزها شاهد ظلم او در حق شهید سلیمانی هم بودند آقای ظریف بجای عذر خواهی بخاطر محقق نشدن وعده هایش و پذیرش اشکالات کاریش با فرافکنی و متهم کردن مرد میدان آن هم پس از شهادتش و درغیابش به عدم هزینه کردن میدان برای دیپلماسی ظلم بزرگی در حق این قهرمان ملی و فرا ملی کرد. مردم قضاوت خواهند کرد که اگر تلاش های حاج قاسم نبود آیا پنج کشور مذاکره کننده حاضر بودند وقتی را صرف گفتگو با آقای ظریف کنند؟ همه می دانند که اگر خون های ریخته شده میدان نبود اوضاع چگونه بود.
منبع خبر