به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از خوزستان، گروه ادبی «صبرا» سالهاست که فعالیتهای ادبی، فرهنگی و هنری خود را در شهر مقاوم دزفول آغاز کرده هست. این گروه در حوزههای مختلف همکاری همه جانبهای با مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول برقرار کرده و همین امر بهانهای شد تا با مسئول این گروه فعال و ارزشی گفتوگویی داشته باشیم.
خودتان را برای مخاطبین ما معرفی کنید و کمی هم از گروه ادبیتان بگوئید؟ «مهدیه مهرانزاده»، متولد سال ۱۳۶۵هستم. کارشناسی ارشد مدیریت و مسئول انجمن صبرا هستم. انجمن ما تشکیل شده از خانمهایی که علاقهمند به حیطه کتابخوانی و بعضا نویسندگی هستند و دغدغه ارتقای سطح کتابخوانی و اعتلای ادبیات متعهد را دارند و میشود این ادعا را هم داشت که در این عرصه قدمهای چشمگیری برداشتند که در یکی دو دهه اخیر اگر نگوییم بینظیر اما در دزفول کمنظیر بوده هست.
از چه سالی وارد این عرصه شدید؟ از سال ۹۱ کلاسهای آموزش نویسندگی را شرکت میکردم. سال ۹۶ وارد انجمن نویسندگان دزفول شدم. قبلتر با مجلات خانه خوبان از موسسه امام(ره)، زن روز و نشریههای شهری همکاری و برای این نشریات یادداشت، داستان و خاطره مینوشتم. در جشنوارهها و مسابقات گاهی رتبه ادبی آوردم و به صورت پراکنده فعالیتهای ادبی داشتم.
روند شکل گیری گروهتان به چه صورت بود؟ سال ۱۴۰۰ در کنار دوستانی که در فضای ادبی با آنها آشنا شدهبودم، شروع کردیم. ابتدا از خواهران شهید شهرستان دزفول دعوت کردیم در کنار ما باشند تا بتوانیم حلقه کتابخوانی با محوریت کتب دفاع مقدسی راه بیندازیم از جمله خواهران شهدایی که از اولین جلسه همراه ما بودند خانم «بتول فضیلتجو»، «زهرا فضیلتجو»، «طیبه آخوندرجب» هستند.
شیوه فعالیتتان را به چه شکل پیش بردید؟ در ابتدا کتابهای دفاع مقدسی را خوانش میکردیم و نکات ضعف، قوت نثر و برشهای برجستهای از متون این کتابها را با هم به اشتراک میگذاشتیم. به مرور عزیزانی به جمع ما اضافه شدند از جمله خانمها «نرگس مهتدی، اکرم ایزدیان، فاطمه فروغی فرد، ماجده زمان» و به مرور توانایی و قابلیتهای گروه ارتقا پیدا کرد و در مقولههای تخصصیتری مثل نقد اصولی، ویراستاری و نویسندگی ورود کردیم.
انگیزه شما از تاسیس این گروه چه بود؟ در ابتدا فقط کتابخوانی اما در ادامه کتابهای دفاع مقدسی را که در حلقهی کتابخوانی مورد مطالعه قرار میدادیم همیشه یک حس مقایسهای توی ذهنم شکل میگرفت بین شهدا و حماسهسازان شهرستان دزفول با آثار مورد مطالعه. به مظلومیتشان فکر میکردم و اینکه بالاخره باید کاری انجام داد. باید از میان صفحات خاک خورده و مغفول تاریخ، روایت به روایت استخراجشان کرد. ما کم نداریم خانوادههایی که دو یا سه فرزندشان را با افتخار تقدیم انقلاب اسلامی کردند ولی آیا یک کتاب شاخص کشوری از زندگیشان وجود دارد؟ همین انگیزهای شد که تخصصیتر به مقوله ادبیات دفاع مقدس ورود کنیم.
چه مواردی باعث شد تا به اینجا فعالیتتان تداوم داشته باشد؟ موردی دیگری که همیشه گوشهی ذهنم هست، استعدادهای نهفتهی خانمهای شهرستان هست که شکوفا نشدهاند و یا بهتر بگویم فضایی برای یافتن دوستداشتنیهای خودشان نداشتهاند. خانمها «ندا جوهر، مریم خورشیدیزاده، مریم مشکور، زینب قانعینسب» و خیلی دیگر دوستان در صبرا به ذوق و قریحه نویسندگی خود پیبردند و الان در کنارم صبرا را اداره میکنند. از اینکه خواهران صبرایی کنار هم با لذت در جلسات شرکت میکنند، بسیار خرسند میشوم. صبرا فضایی ادبی و آرامشبخش، در کنار آدمهای امن برای خانمهای فرهیخته فراهم کرده و همین من را برای ادامه راه مصممتر میکند.
غیر از حوزه کتاب در چه حوزههای دیگری فعالیت کردهاید؟ طبق مواردی که قبلا به آن اشاره کردم در ابتدا فقط کتابخوانی و در ادامه نقد اصولی و توسط خانم «زهرا همدانی طحان»، مدیر اجرایی صبرا، کلاسهایی آموزشی برگزار شد. با توجه به نیاز اعضای گروه دعوت از اساتید مجرب و برگزاری کلاسهای آموزشی نقد و معرفی کتاب. برگزاری دورههای نویسندگی درونگروهی و همچنین دعوت از نویسندگان مطرح کشوری، خانم «فائضه غفار حدادی و سارا عرفانی» که در حوزهی ادبیات دفاع مقدس، ادبیات حماسی و ادبیات متعهد قلمفرسایی کردهاند و تدریس موضوعی نویسندگی که خروجی این موارد، انتشار بیش از ۳۰عنوان کتاب شهدای دزفول گردید.
آغاز تعامل و همکاری شما با موزه دفاع مقدس دزفول از کی شروع شد؟ قبل از تشکیل انجمن صبرا، با مرکز تعامل و همکاری داشتم. در مراسمات مختلفشان شرکت کردم. زحمت کشیدند سال ۹۸ روز میلاد حضرت زینب(س) از بنده تشکر و لوح تقدیر اهدا کردند. با منتصب شدن جناب سرهنگ سعادتزاده فعالیت صبرا با مرکز جدیت و انسجام بیشتری پیدا کرد.
خروجی این تعامل و همکاری چه بوده هست؟ یکی از کارهایی که انجام دادهایم نقد کتب چاپ شده یا چاپ نشده مرکز دفاع مقدس جهت ارتقای آثار بوده هست. در کنار آن تولید شناسنامه شهدا بود و توانستیم با همکاری مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول دورههایی را برگزار کنیم که باعث ارتقا سطح کیفی ادبیات دفاع مقدسی در دزفول شده هست.
برای رسیدن به اهداف گروه چه مشکلاتی سر راه شما بوده هست؟ بزرگترین مشکل ما نداشتن یک دفتر مرکزی هست. این مورد گاهی باعث از بین رفتن انسجام گروه هم شده. حتی برای برگزاری جلسات هفتگی کتابخوانی، مکان نداریم و کتابخانههای شهری با انجمن همکاری لازم را ندارند. البته حقیقتا باید از همکاری مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس دزفول تشکر کنم که این امکان را برای گروه صبرا فراهم کردند تا چندین جلسه از جلسات نقد و بررسی کتاب را در محل مرکز فرهنگی برگزار کنیم. موارد دیگری هم وجود دارد که باعث لطمه به انسجام گروه میشود و باعث شده فرصتها برای مطرح شدن که نتیجهاش جذب بیشتر جوانان مستعد و به کارگیری استعدادشان در این مسیر هست از دست بدهیم و عضوگیری و پیوستن افراد تازه به گروه هم سختتر شود.
شهرستان دزفول چه قابلیتهایی دارد که چنین موسساتی بتوانند در این حوزه فعالیت کنند؟ انجمنهایی مثل ما اگر خودشان منبع درآمد و دفتر مرکزی داشتند، جدای از مسائل دیگر به راحتی میتوانستند فعالیت کنند و نقشی را در ثبت تاریخ دفاع مقدس ایفا کنند. محدودیتها برای کار زیاد هست. در صورتی که دزفول پتانسیل بسیار زیادی برای انجام کارهای فرهنگی دارد چه از لحاظ پیشینه تاریخی، مردم با فرهنگ و اصیل و چه از لحاظ نقش پررنگی که در دفاع مقدس ایفا کرده و اما توجه زیادی نشده. شما عملکرد سازمان میراث فرهنگی دزفول را با اصفهان مقایسه کنید. اختلاف زمین تا آسمان هست.
نکته ناگفته و حرف پایانی شما؟ معتقدم شهدا ما را به این راه دعوت و گردهم جمع کردهاند. امیدوارم نهادهای فرهنگی و ادبی در ادامه مسیر ما را تنها نگذارند.
انتهای پیام/