«که دیر شد»

«که دیر شد»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل؛ کتاب «که دیر شد» نمایشنامه‌ای در باب دفاع مقدس به نویسندگی «میرعظیم رفیق نیا» در سال توسط انتشارات «خط هشت» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده هست.
چند نفردر ایستگاه اتوبوس منتظر هستند. هر کدام منتظر چیزی ست. یکی منتظر اتوبوس، دیگری منتظر آمدن دوستش و آن یکی منتظر سرنوشت خویش. باهم گفت‌و‌گو می‌کنند. در میان گفتکو‌ها معلوم یم شود که فردی از دوستان یکی از آن سه به جبهه رفته. دانش آموز که در ایستگاه متتظر دوست خود هست از اتفاقات دور و برش و عزیمت دوستانش به جبهه و از اینکه آنها برای کار بزرگتری درس و امتحانشان را رها کرده‌اند به خود می‌آید و تصمیم می‌گیرد که انسان متفاوتی بشود.

در بخشی از کتاب آمده هست:
/ یک نیمکت، سه نفر روی نیمکت نشسته‌اند. مرد می‌خواهد سیگار بکشد ولی کبریت ندارد. پسر و دانش آموز هر دو انتظار می‌کشند. /
– مرد: هر شب دنبال مهتابی می‌گردم که چشمی را بتابد، دنبال ستاره‌ای که لبخندی را چشمک بزند، دنبال آئینه‌ای که عشقی را منعکس کند. هر شب دنبال خودم می‌گردم تا کسی را پیدا کنم.
– دانش آموز: داره شب میشه و هنوز نیومده، پس کجا مونده؟ چرا نمیاد؟
– پسر: برا من الانم نیاد حتما شب میاد.
– مرد: همیشه یه نفر هست که بالاخره میاد، یه نفر که نمیشناسمش، تا کی باید منتظرش باشم؟
– پسر: انتظار؟!… منم منتظر اتوبوسم که اونم شاید شب میاد.
دانش آموز: شب شد و نیومد.
– مرد: /خطاب به پسر/ مسافری؟
– آره… ولی می‌ترسم.
– مرد: از چی؟
– دانش آموز: /با خود/ می‌ترسم نیاد؛ نتونم درسامو بخونم….
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید