گروه اخبار داخلی دفاعپرس _ سمانه حسنخانی؛ شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز چهارشنبه (۱۸ خرداد) قطعنامهای که ایران را به عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم میکند به تصویب رساند.
این قطعنامه با ۳۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف (روسیه و چین) و ۳ رأی ممتنع (هند، لیبی و پاکستان) به تصویب رسید.
انگلیس، آلمان و فرانسه از ترس به خطر افتادن منافعشان با قدرت استکباری آمریکا هم پیمان هستند و هر جا اسم امپریالیسم آمریکا باشد کشورهای وابسته به آن هر بار با یک بهانه جدید با چشمان بسته مسیر این کشور را میروند بدون آنکه کمی تامل کنند.
البته که این اتهامات و دشمنیها با بهانههای واهی مقابله با دستیابی ایران به سلاح اتمی، در آژانس بینالمللی انرژی اتمی که آن هم با دستان خودشان اداره میشود بیش از یک دهه است که وجود دارد. هربار با صدور بیانیه، قطعنامه و… پروندهای برای ایران باز میکنند و به خیال خودشان راه پیشرفت ایران در حوزه هستهای را مسدود میکنند.
امروزه دیگر همه میدانند که فناوری هستهای چه تاثیر شگرفی بر تمامی حوزهها از تولید برق گرفته تا تولید داروهای بیماران صعبالعلاج دارد و کشور ما هم مثل تمامی کشورهای دیگر جهان که به این فناوری دست پیدا کردهاند، باید در حوزههای مهم از فواید این انرژی پاک بهرهمند شوند.
متاسفانه دولت آمریکا از زمان آغاز مذاکرات در وین به جای پیشنهاد دادن ابتکارهای عملی برای پیشرفت گفتگوها بارها تلاش کرده طرفهای مختلف را به کند کردن روند مذاکرات و ایجاد مانع بر سر راه آن متهم کند و کشورهای غربی هم در کنار آمریکا در عملیاتهای رسانهای و روانی خود بعد از وقفه مذاکرات وین به توجیههای متفاوتی برای مقصرنمایی ایران به جای عمل به تعهداتشان جهت احیای برجام متوسل میشوند.
اما در کنار آمریکا نقش رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در صدور قطعنامههای خصمانه و ناعادلانه بسیار مهم است. او سال گذشته سه بار در آستانه آغاز دور هفتم مذاکرات وین از هشت آذر/ ۲۹ نوامبر با هدف لغو تحریمها و احیای برجام به ایران سفر کرد. طبق آمار سفرهای قبلی رافائل گروسی درست در مقاطع حساس مذاکرات هستهای بود شهریور سال گذشته اولین سفرش در دولت سیزدهم درست در آستانه برگزاری نشست فصلی شورای حکام بود.
به نظر میرسد این تلاقیهای زمانی اتفاقی نیست و این سفرها با یک برنامه ریزی درست در زمانی انجام می گیرد که ما خواهان امتیازگیری هستیم. رافائل گروسی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سایه این سفرها با توافقات تحمیلی خود به ایران سعی می کنند امتیاز جدیدی از ما بگیرند تا هم دست اعضای ۱+۴ را در مقابل ما پر کنند و هم توان چانه زنی ما را در دور جدید مذاکرات کاهش دهند.
با این تفاسیر میتوان اذعان کرد که او در ظاهر مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی است اما در باطن مهرهای برای افزایش فشار سیاسی بر ایران تلقی میشود و همواره بهعنوان یک مهره منفی، مخرب و در راستای سیاست ها و برنامه های رژیم صهیونیستی، تروئیکای اروپایی و آمریکا عمل می کند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم به عنوان یکی از اهرمهای فشار سیاسی بر تهران گزارش های خود را در راستای اهداف و منافع آمریکا و اروپا تنظیم می کند تا از این طریق پروژه فشار بر ایران کلید بخورد.
آژانس با این رفتارها سال هاست که در رابطه با پرونده فعالیت های صلح آمیز هستهای ایران دیگر یک سازمان تخصصی، فنی و بی طرف نیست، بلکه یک نهاد سیاسی است که به عنوان ابزاری در جهت منافع ایالات متحده آمریکا عمل میکند.
با یک نگاه کلی میتوان دریافت که اساساً مدیرکل های آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارای استقلال سیاسی و دیپلماتیک لازم نیستند؛ البته گروسی در مقایسه با مدیران گذشته آژانس ازجمله محمد البرادعی و یوکیا آمانو فردی به شدت ناتوان و دارای عدم استقلال است و بیشتر شبیه یک پادو برای غربیهاست تا به ایران فشار بیاورد.
مثال واضح برای ناتوانی گروسی در عملکردش دستور ژان ایولودریان وزیر امور خارجه اسبق فرانسه به آژانس بود تا در قبال فعالیتهای هستهای ایران یک بیانیه صادر کند. سازمانی بزرگ همچون آژانس به قدری از استقلال سیاسی بیبهره است که کشور فرانسه به خود این جسارت را می دهد که دستور دهد آژانس چه بیانیهای را در چه سطحی و برای چه کشوری صادر کند.!
انتهای پیام/341
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است