به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید دکتر «محسن فخریزاده» در آخرین یادداشت خود با عنوان «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی»، در وبلاگ شخصیاش نوشته است:
«با یاری حقتعالی بر آن شدم که بار دیگر نوشتن مطلب را آغاز کنم. و اگر خدا بخواهد ادامه دهم و با یاری او و شما آهنگ زمانی مشخصی را برای درج مطالب رعایت کنم.
عنوانی که در بالا ذکر شد، شاید شگفتیآور باشد. شاید سؤال شود که مگر فلسفه اسلامی مرده است که نیاز به احیاء داشته باشد. و نیز، چه نیازی به احیاء این فلسفه داریم؟
ابتدا به این سؤال میپردازیم که حیات چیست؟
از دید این حقیر، حیات یعنی قدرت ایجاد تعامل با محیط پیرامون و تأثیرگذاری بر آن و تأثیرپذیری از آن. و حیات متعالی وقتی است که این تعامل منجر به رشد دو طرف تأثیرگذار و تأثیرپذیر شود.
حال قضاوت را به اهل فلسفه میسپارم که پاسخ دهند که آیا فلسفه اسلامی در دوران حاضر با محیط پیرامون خود تعامل دارد؟ در حل کدام مسئله علمی تلاش کرده است؟ هر علمی اعم از علوم انسانی و علوم تجربی؟ اساساً فیلسوفان این عصر تن به رویارویی جدی با مسائل سنگین علمی میدهند؟
چند مقاله داریم که به نقد تفسیرهای فلسفی ناشی از علوم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی پرداخته باشد؟ این فلسفه چقدر تأثیر پذیرفته است. روایت فلسفه امروز با روایت «ملاصدرا» تفاوتی کرده است؟
هنوز مقولات عشر با همان شکل و ترتیب و عناوین نقل میشود. هنوز از عبارات صدههای قبل استفاده میشود. فلسفه اکنون همان است که «ملای شیرازی» میفرمود. شاید بعضی از مثالهای آن تغییر یافته باشد.
مقایسه کنیم با فلسفه در مغرب زمین. چه تعامل جدی با علوم دارد. چالش ایجاد میکند و چالش میپذیرد. در پی این چالشها نحلههای مختلف بهوجود آمده است. و مدام در حال رشد است. تأثیر جدی بر علوم دارد. و اساساً علاوهبر تأیر بر روند پیشرفت علوم، نقش انطباق یافتههای این علوم را با نحوه زندگی مردم برعهده گرفته است.
در رشد علوم هم وضعیت روشن و واضح است. میگویند «انشتین» بعد از مدتی گفته بود که این نسبیت آنقدر پیشرفت کرده است که من دیگر قادر به فهم آن نیستم.
فکر میکنم تا این جای کار زنده نبودن فلسقه اسلامی را روشن کرده باشیم. و در یادداشت بعدی به ضرورت احیاء میپردازیم. انشاءالله تا نوشتهای دیگر خدا نگهدار».
انتهای پیام/ 113
منبع خبر