اسماعیل اولی عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با خبرنگار تعلیم و تربیت خبرگزاری فارس در خصوص وضعیت فعلی آموزش و پرورش، اظهار کرد: نظام آموزش و پرورش با حدود 15 میلیون دانشآموز و یک میلیون معلم، در شرایطی به سر میبرد که ذینفعان، بهرهبرداران و دستاندرکاران اعم از معلم و دانشآموز و خانواده راضی نبوده و حتی شاهد هستیم سیاستگذاران و برنامهریزان کلان آموزش و پرورش نیز منتقدان جدی آموزش و پرورش هستند؛ به عبارتی ارائهدهنده خدمت ناراضی، گیرنده خدمت ناراضی، نهادهای بسترساز هم منتقد جدی شرایط حال هستند.
وی افزود: بخشی از این نارضایتی، حاصل از این است که به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه، آموزش و پرورش هیچگاه نتوانسته است در عمل به یکی از اولویتهای نظام سیاستگذاری، بودجهریزی، نظارت و تصمیمگیری تبدیل شود. در نهایت باید بگویم آموزش و پرورش از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است. البته نباید از نقاط قوت و ظرفیتهای بالفعل موجود، الزامات قانونی و حمایتهای حاکمیتی برای بهبود شرایط فعلی غافل شد.
* شاهد روزمرگی توأم با پایین بودن انگیزه و رضایت شغلی معلمان هستیم
اولی درباره مشکلات آموزش و پرورش، گفت: مشکلات فعلی آموزش و پرورش را میتوان از ابعاد مختلف بیان کرد که در اینجا دو بعد مورد توجه قرار میگیرد؛ در «حوزه مدیریت منابع انسانی» با نگاهی به انسان به عنوان صاحب و مولد اندیشه و محور تحول در سازمان و همچنین ایجادکننده سرمایه پایدار در نهادها، متأسفانه شاهد هستیم وزارت آموزش و پرورش علیرغم وجود سند تحول بنیادین و زیرنظام تربیت معلم و تأمین منابع انسانی، در موضوع تأمین، تربیت و بهسازی نیروی انسانی راهکارها و برنامه جامع عملیاتی و اجرایی ندارد و بدتر اینکه در حاکمیت آموزشی ارادهای بر رفع مشکلات مزمن منابع انسانی آن به عنوان زیربنای توسعه و تعالی جامعه، دیده نمیشود و این خلأ در هر دورهای باعث میشود نهادهای تأثیرگذار اجرایی و یا تقنینی، با تصمیمات آنی بر مشکلات موجود بیفزایند.
وی اضافه کرد: در نتیجه شاهد هستیم نه تنها در جذب معلمان، بلکه در تربیت معلمان و نظام سنجش و کسب صلاحیتها و شایستگیهای حرفهای آنان، با یک آشفتگی مواجه هستیم و این امر در نگهداشت و بهسازی نیروی انسانی و ارزیابی و ارتقای مستمر صلاحیتهای آنها و نیز نظام اداری و اجرایی از ستاد تا مدرسه، استمرار داشته و شاهد روزمرگی توأم با پایین بودن انگیزه و رضایت شغلی معلمان هستیم.
*روزمرگی، سیاستزدگی و سلیقهگرایی در برنامهها و فعالیتها موج میزند
عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: در «حوزه برنامه آموزشی و درسی» با عنایت به سند تحول آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی و با وجود تأکیدات مؤکد بر رشد همه جانبه کودکان و نوجوانان در نظام تربیتی، شاهد تربیت هدفمند و متوازن در ۶ ساحت مبتنی بر سند تحول بنیادین در دانشآموز نیستیم و خروجی آموزش و پرورش برای زندگی سالم در جامعه کنونی ایران با کاستیهای فراوانی در مهارت، نگرش و دانش همراه است.
وی اضافه کرد: اگر برنامهریزی آموزشی را تجزیه و تحلیل منطقی منابع، امکانات و فعالیتها به منظور افزایش کارایی نظام تربیتی و تحقق اهداف آن بدانیم، در حال حاضر انسجامی در این ساختار تجزیه و تحلیل که باید مبتنی بر مطالعات و پایشهای مدون و مداوم باشد، مشاهده نمی شود. به عنوان یک مثال، در بُعد فضا و امکانات آموزشی و پرورشی محلی و دسترسی به آنها، با نوعی پراکندگی در استانداردها همراه با بی عدالتی مواجه هستیم و با وجود تأکیدات سند تحول بنیادین و زیر نظامهای مرتبط با آن، برنامه اجرایی جامع و یکپارچهای برای توسعه عدالت در این زمینه وجود ندارد و حتی گاهی شاهد هستیم هر یک از این عرصهها در ادارات مختلف ستادی، با رویکردها و سلایق متفاوت تصمیمگیری و اجرا میشود و با تغییرات مدیران و ساختارها، برنامههای قبلی نیمهکاره رها شده و تصمیمات جدیدی مطرح میشود. و به دلیل نبود برنامه جامع تحلیلی و منطقی، متاسفانه روزمرگی، سیاستزدگی و سلیقهگرایی در برنامهها و فعالیتها موج میزند.
*رئیسحمهور موفق کیست؟
اولی در پاسخ به این پرسش که «رئیسجمهور موفق از نظر شما به عنوان یک فرهنگی، چه رئیس جمهوری است؟»، اظهار کرد: به نظر من، رئیس جمهور موفق، کسی خواهد بود که در درجه اول باور داشته باشد تربیت صحیح دانشآموزان و فراهم شدن الزامات آن، بهترین و بالاترین سرمایه حاکم بر یک جامعه و مهمترین راهکار توسعه و تعالی بلندمدت کشور است و هر دانشآموز، نه تنها خود یک سرمایه است، بلکه مولد سرمایه پایدار در آینده جامعه خواهد بود.
وی افزود: با پذیرفتن این امر لازم است اولا آموزش و پرورش علاوه بر اینکه یک دستگاه فرابخشی است، بپذیریم که یک دستگاه حاکمیتی است؛ ثانیا هزینه کردن آن، سرمایه گذاری بوده و ثالثا باید با نگاه ویژه به معلم به عنوان مربی و عنصر متحولکننده، در ارتقا منزلت اجتماعی آنها تا رسیدن به نقطه مرجعیت جامعه تلاش کند.
جانشین رئیس مرکز بسیج اساتید دانشگاه فرهنگیان تصریح کرد: در این زمینه صرفنظر از تمام اقدامات لازم برای ایجاد فرهنگ تصمیمسازی تربیتی در هیأت دولت و حوزههای فرادستگاهی، یکی از مواردی که در حال حاضر نیازمند مداخله مستقیم ریاست جمهور است، سیستم بودجهریزی کلان برای تعلیم و تربیت و در اولویت آوردن آن با راهکارهای علمی و فنی خاص آن است.
* برنامههای نامزدهای ریاست جمهوری در حوزه آموزش و پرورش تا کنون کلی گویی بوده است
عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان در پاسخ به این پرسش که «برنامههای کاندیداهای ریاست جمهوری درباره فرهنگیان را چگونه ارزیابی میکنید؟»، اظهار کرد: برنامههای ارائه شده از سوی نامزدهای ریاست جمهوری در حوزه آموزش و پرورش و فرهنگیان تا کنون کلی گویی بوده و باید در روزهای آینده منتظر ارائه این برنامهها به صورت جامع و تفصیلی باشیم.
وی درباره ویژگیهای وزیر آموزش و پرورش دولت آینده، گفت: با توجه به پراکندگی و تنوع در برنامهها و فعالیتهای وزارت آموزش و پرورش، شخص وزیر باید علاوه بر ویژگیهای عمومی مانند متعهد بودن، ارزشمداری، پاکدستی، صداقت و …، باور داشته باشد با توجه به سند تحول بنیادین، خاستگاه اصلی آموزش و پرورش تربیت صحیح دانشآموزان است و برای این منظور باید معلم به عنوان محور تحول و مدرسه به عنوان کانون اصلی تربیت تلقی شود.
اولی افزود: وزیر آینده باید برای اجرای درست تحول در نظام تربیتی، اولا باید برنامه عملیاتی جامع و منسجمی داشته و در راه اجرای آن، از شجاعت و تأثیرگذاری کافی در مدیریت کلان کشور برخوردار بوده و بتواند سایر دستگاهها را همسو کند و با تفکری انقلابی و با روحیه جوانی و به دور از سفارشپذیری در انتصابها، از مدیران جوان و لایق در تمام سطوح استفاده کند.
وی تصریح کرد: وزیر آتی باید دارای تفکر راهبردی و رهبری استراتژیک بوده و با رویکرد برنامهمحوری، از سیاستزدگی و شعارزدگی به دور باشد، با قدرت تجزیه و تحلیل بالا و یکپارچه و مجموعهنگر، به حوزههای مختلف آموزش و پرورش تسلط و شناخت کافی داشته و در مسیر تمرکززادیی و دادن اختیارات به مدرسه تلاش کند، از تمام امکانات و ظرفیتهای آموزش و پرورش به منظور تحول در اقتصاد آموزش و پرورش استفاده کرده و با رویکرد عدالتمحوری در امر آموزش، انتصاب، خدمات و … اقدام کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تصریح کرد: مهمتر اینکه قادر باشد از تمام ظرفیتهای نظام برای ارتقای جایگاه و منزلت اجتماعی معلمان به عنوان نقطه تحول استفاده کند، با نگاه تحولی به بازمهندسی ساختار، ساماندهی نیروی انسانی و برنامه آموزشی و درسی بپردازد و ضمن مشورتپذیری در تصمیمگیری، از دیدگاههای اصولی صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت و نیز از همه ظرفیتهای تأثیرگذار در آموزش غیررسمی نیز به صورت هدفمند بهره ببرد.
* ۱۰ اولویت برای بهبود شرایط آموزش و پرورش
اولی به اولویتها برای بهبود شرایط آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: این ۱۰ اولیت شامل موارد زیر است.
۱- کیفیت راهبری و مدیریتی در آموزش و پرورش در حوزههای مختلف ضعیف بوده و با یک بازمهندسی راهبردی نیاز به ارتقا دارد.
۲- اقتصاد در آموزش و پرورش نیازمند تحول بوده و باید از قابلیتهای ملی و محلی در راستای توسعه کمی و کیفی تعلیم و تربیت استفاده شود.
۳- نسبت به توسعه و ترویج برنامهها و فعالیتهای مختلف در راستای تحکیم و تحقق شش ساحت تربیتی سند تحول بنیادین اقدام شود.
۴- برای عدالت آموزشی و پرورشی و ایجاد فرصت برابر در تمام مناطق تلاش شود.
۵- در تدوین برنامه درسی با اصلاح برنامهها و راهبردها، ظرفیت لازم برای تحقق اهداف سند تحول بنیادین فراهم شود.
۶- سنجش و ارزشیابی به منظور پایش و پویش تمام برنامههای متناسب با سند تحول بنیادین به منظور تعالیبخشی انجام شود.
۷- به آموزشهای مهارتی و خصوصا فنیوحرفهای و کاردانش با رویکرد کارآفرینی توجه ویژه شود.
۸- نسبت به بهسازی، استانداردسازی فضاها، تجهیزات با رویکرد معماری ایرانی و اسلامی اقدام شود.
۹- نسبت به ارتباطات بین المللی به ویژه با جهان اسلام و رصد تحولات و مطالبات جهانی در باب تعلیم و تربیت در چارچوب ارزشهای دینی اقدام شود.
۱۰- نسبت به تدوین برنامه جامع تأمین، تربیت و بهسازی منابع انسانی اقدام شود.
وی تصریح کرد: خوشبختانه ما در شرایطی هستیم که با کمک صاحبنظران و اندیشمندان و نیز با وجود اسناد بالادستی همانند سیاستهای ابلاغی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین و خصوصا بیانیه گام دوم انقلاب، منابعی غنی در اختیار داریم و ثانیا آموزش و پرورش سرشار از سرمایه انسانی توانمند بوده که در زمانهای مختلف بعد از انقلاب چه در دوران دفاع مقدس و چه در سایر عرصههای فرهنگی و تربیتی با روحیه جهاد و ایثار نقشهای بی بدیلی داشتهاند و همچنین شاهد بودیم و هستیم که خیلی از مسؤولین موفق دستگاههای مختلف از میان معلما برآمدهاند. لکن متاسفانه به دلیل سیاستزدگی، امروزه این سرمایهها ناشناخته مانده و در برنامهریزی و تصمیمگیری نقشی نداشتهاند.
وی ادامه داد: ثالثا بیشک تعداد معلمان در کشور یک فرصت هنگفت است و باید با برنامهریزی مناسب از این فرصت حداکثر بهره را برد، نه اینکه برای انجام یک خدمت در حق معلمان، تعداد زیاد آنان را به عنوان تهدید ببینیم. رابعا باید بپذیریم مشکل معلم امروز صرفا موضوعات معیشتی نیست، بلکه تنزل جایگاه اجتماعی آنها در جامعه دردی عمیقتر است و همگی باید تلاش کنیم این جایگاه اجتماعی معلم در جامعه باز گردد، تا بتواند نقشآفرینی لازم را در جامعه و تربیت دانشآموز ایفا کند. خامسا آنچه امروز آموزش و پرورش رنج میبرد نداشتن برنامه عملیاتی جامع و یکپارچه در ستاد و صف با محوریت مدرسه است.
انتهای پیام/
منبع خبر