.
۱. زمانی بود که کشورمون تهدید شده بود. عدهای به قصد راهی جبههها شدند. اون موقع برای حفظ و البته مردم میهن، باید تفنگ دست میگرفتند و جونشون رو به خطر مینداختند…
کسی نگفت زنم، بچه ام، مادر و پدرم. دیگه آسایش و راحتی و موقعیت کاری و مالی اهمیتی نداشت.فکر اینکه بعدش چی میشه… نمیتونستن شونه بالا بندازن که به من چه… اون موقع زمان بود… دشمن وارد خاک کشور شده بود. پشت جبههها هم، زیاد کسی به فکر و راحتطلبی خودش نبود. همه فکر حفظ کشورشون بودند. فقط فکر وظیفهشون بودند.
.
۲. اون نسل که نسل پدران و مادران ما بود، جهاد خودش رو خوب به پایان رسوند. خیلیها از جانشون گذشتند، خیلی ها از مالشون و رو کردند… شکست خورد و تا ابد، هرکسی، هر زمانی در این کشور زندگی کنه مدیون اونهاست…
.
۳. حالا هم کشور ما داره تهدید میشه… آمارها و پیشبینیها میگه تا سی سال آینده کشور ما پیرترین کشور جهان خواهد شد… بسرعت داریم فرصت طلایی امکان افزایش جمعیت رو از دست میدیم. اینبار، سنگینی این مجاهدت روی دوش ما خانوم هاست. هرچند حتی قابل مقایسه با جنگ در جبههی نبرد هم نیست.
.
۴. انشالله این بار هم دشمن شکست میخوره. همون دشمنی که تونست خیلی خوب ما رو عوض کنه و دخترهای ما رو به این باور برسونه که و خودش، و کار خارج از خانه، مهمتر از و و اونه.
خیلیها هم هستند که گفتند و شروع کردند… رودرروی سختیهاش ایستادند و خم به ابرو نمیارن… فقط دارن به کشورشون فکر میکنند و خودشون.
فرزندآوری امروز یک وظیفه است و مجاهدتی که در راه باشه، حتما بیاجر و نمیمونه. ما هم میتونیم جزو همونهایی باشیم که مردم کشورمون مدیونمون باشن…
.
پ.ن: میدونم هر کشوری به آمار زنان تحصیل کرده و فرهیخته خودش می باله. هر کشوری به معلم، استاد، مشاور، دکتر و پرستار و… خانم نیاز داره. اما…
.
پ.ن: مطمئنا اونی که و راحتی داره، اوضاع مالیش اونقدر خوبه که نگرانی برای بچههاش نداره، چند نفر هستن کمکش کنند تو بچهداری، دیگه مجاهدت خاصی نداره…
پ.ن: هر بهانه ممکنی که به ذهنم میرسه، میبینم اون زمان هم میتونسته باشه…
پ.ن: برای نظرات تک تک دوستانم احترام قائلم. تمام متن بالا شخص بنده است که با زحمت بهش رسیدم. دعا کنید برام که در عمل به عقیدهام هم موفق باشم.
منبع
zahra_shariat@
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.