مجاهدت

10 خاطره ناب از مغز متفکر ساخت موشک‌های ایران


 

جنگ امروز تأسی به خوش فکری پدر موشکی ایران را می طلبد

 

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، رسیدن به اوج قله، گاه تنها با هموار بودن راه همراه نیست و باید دست به کار شد و خود، مسیر را مسطح کرد. لازمه این مهم گاه ساختن کوهی از کاه است البته در قدم مثبت؛ اینکه بتوان با حداقل امکانات، حداکثر توان را به کار گرفت و به نقطه اوج نزدیک شد. این اتفاق گاه در شرایط بسیار بدی رقم می خورد اما مبدل به نتایج احسن می شود. نمونه بارز این ماجرا، چنگ زدن برخی از رزمنده ها به ریسمان علم و پیشرفت نظامی بود و تنها مبارزه شان در حمله و دفاع خلاصه نمی شد. شهید طهرانی مقدم از این دست رزمندگانی بود که با توجه به شرایط روز و نیاز کشور، دفاع را به علم گره زد و تا جایی پیش رفت که لقب «پدر موشکی ایران» را به خود اختصاص داد. امروز که ایران، در مرحله ای دیگر از جنگ نرم و سخت دشمن قرار گرفته و دست یابی به پیشرفت هایی بسی والاتر از امکانات موجود، سرلوحه نیازهای نظامی و ساختاری کشور است، همتی عظیم تر از جوانان، در بُعد علمی و فناوری را همچون شهید طهرانی مقدم می طلبد تا بیش از این دشمن زبون را به زانو درآوریم. در همین راستا خاطراتی از شهید «حسن طهرانی مقدم؛ پدر موشکی ایران» را که در شماره 133 ماهنامه شاهد یاران منتشر شده است را مرور می کنیم تا الگویی باشد برای رهروان راه پیشرفت.

شهید طهرانی مقدم مسئول هوا فضای سپاه پاسدران، ملقب به پدر موشکی ایران و مسئول سازمان جهاد خودکفایی سال 90 بر اثر انفجار در یکی از پادگان‌های نزدیک تهران خود و جمعی از همکارانش به شهادت رسیدند. شهیدی که رهبر معظم انقلاب او را «سردار عالیقدر، دانشمند برجسته و پارسایی بی ادعا» خواندند شهیدی که امروز همگان از او با عنوان اسطوره صنعت موشکی ایران یاد می کنند.

 

شهید طهرانی مقدم با توپخانه شروع کرد

در زمان جنگ همه دنبال اين بودند كه بدانند چيزهاي كوچك چيست مثل آر.پي.جي 7 و… ايشان آن زمان در اوايل جنگ دنبال اين بود كه بداند خمپاره چيست؟ بعد هم زماني كه ديگر اوج امكانات و دستيابي به تجهيزات پيشرفته به لحاظ آن روزها بود، وقتي ديد كه توپ به دستش رسيده، به دنبال تشكيل توپخانه رفت و در سال 1363 بحث موشكي را مطرح و اين مسير را در راستاي كمي و كيفي ادامه داد. ايشان در طول مدتي كه ما در خدمت شان بوديم كارهاي خيلي بزرگي كرد. بحث سازماندهي توپخانه و راه اندازي توپخانه مديون ايشان و شهداي بزرگ ديگر بود. ايشان هر جا كه گير مي كرد با زبان شيرين و اخلاق خوبی که داشت همه موانع را رفع مي كرد. (راوی: سردار اميرعلي حاجي زاده)

 

آغاز مهندسی معکوس ساخت موشک

وقتی اولين سري موشكهايي را كه از خارج خريديم و وارد كرديم شهيد طهراني مقدم کندوکاو کردند تا بلکه از طریقه ساخت موشک و راه اندازی و توسعه صنعت موشک آگاهی پیدا کنند. همچنان كه آقاي محسن رفيق دوست که آن زمان وزير سپاه بود هم نقل كرده شهید عزیزمان از آقاي محسن رضايي خواهش كردند اجازه دهند كه يك فروند از موشكها را باز و آناليز كنند تا به اصطلاح ببينند كه چي به چي است. در آن زمان تهيه موشك كار خيلي سختي بود. از طریق بعضي از كشورها هم كه تهيه مي کردیم خيلي راحت نبود تا اجازه داده شود مهندسي معكوس صورت بگيرد. بنابراین اینکه يكي از موشكهایی كه به دشمن شليك مي شد مورد مطالعه قرار بگيرد اقدام قابل توجه و مهمي بود. لذا شهيد مقدم وارد اين عرصه شد. (راوی: دكتر محمد جعفري)

 

استفاده از تخصص اسرای عراقی

بعد از فتح المبین این شهید بزرگوار، توپخانه سپاه را راه اندازی کرد. منظور اينكه یک جوانی نوزده بیست ساله، اول سال 1360 به جبهه آمده و اول سال 1361توپخانه سپاه را راه اندازي کرده؛ شهید حسن طهرانی مقدم بنیانگذار توپخانه سپاه است. . یکی از کارهای ظریف ایشان با تجهیزاتی که از عراقی ها گرفته شده بود، این بود که مي دانست اين تجهیزات نیاز به تخصص دارد. خاطرم هست ايشان مقری در اهواز داشتند كه دبستان یا مرکز دیگری بود و به دليل اينکه مردم، شهر را ترک کرده بودند تعطیل شده بود. شهيد مقدم از آن فضا به عنوان مقر اولیه توپخانه سپاه يا یکی از مقرهای آموزشی توپخانه سپاه استفاده می كردند. حتی یادم است ایشان رفته بودند از بین اسرای عراقی كمك مي گرفتند، چون بعضی از اسرا به زور و تهدید به ميدان جنگ آورده شده بودند. بعضی از اسرا هم عمدتاً مسلمان و از شیعيان علاقه مند به حضرت امام(ره) و انقلاب بودند.

بعدها هم همين گروه، لشکر بدر را تأسیس کردند. یعنی عراقی هایي که به اسارت درآمده بودند، بعدا یک لشکر به نام بدر تشکیل دادند و خودشان با عراق شروع به جنگیدن کردند و در این راه شهیداني هم دادند. یادم هست شهيد مقدم رفته بودند امکانات اینها را شناسایی کرده بودند. حالا ما چقدر بخواهیم وقت بگذاریم تا سردر بیاوریم كه كار با این تجهیزات چطوری است! شهید طهرانی مقدم از بعضی از اسرا که چنین زمینه هایی داشتند استفاده کرده و آنها را آنجا آورده بودند و به خود يها آموزش می دادند. یعنی ايشان یک مجموعه پراکنده و نامنظم بدون تشکیلات و امکانات و سلاح کم را شروع به سازماندهی کردند.

(راوی: سردار احمد حق طلب)

 

توفیقات سامانه های موشکی با تلاش های شهید طهرانی مقدم به ثمر نشست

بعد از دستيابي رزمندگان اسلام به سامانه هاي موشكي كه در رأس آنها سردار مقدم حضور داشتند به آن شكل خاص خودش كه آن آموزشها را ديدند و بعدا سامانه ها را منتقل كردند به داخل كشور و از 21 اسفند سال 1363 آن مقابله به مثل با سامانه موشكي اسكاد شروع شد؛ نكته اي كه جا دارد گفته شود اين است كه اين سامانه بومي نشده بود و وارداتي محسوب می شد و به شكل خاص به كشور انتقال یافت.

بعد از مقابله به مثل موشكي توسط رزمندگان اسلام، عراق ابتدا اصابت موشكها را تكذيب كرده بود و اين انفجارها را ناشي از بمبگذاري اعلام مي كرد. اين تكذيبهاي اوليه بعد از استمرار پرتابها عراق را مجبور به اعتراف کرد. بنابراين تا پايان جنگ بچه ها توانستند با تقويت توان رزمي خود، روز به روز بر تجربياتشان در پرتابها و حتي در بهينه سازي بعضي از تجهيزات بيفزايند و تا پايان جنگ با قدرت در مقابل حملات عراق به مناطق مسكوني به جد و جهد پاسخ دهند.

گویا تا زمان پایان جنگ نیز ما به توفیقات خوبی در زمینه توسعه سامانه های موشکی دست یافتیم که همگی زیر نظر تلاشهای شهید طهرانی مقدم انجام گرفت. مثلاً همزمان با انجام عملياتهاي مقابله به مثل موشكي و با پيگيري هايي كه خود سردار مقدم داشتند، در اواخر جنگ به يك سامانه موشكي و راكت ساخت داخل دست پيدا كرديم به نام راكت نازعات، كه بردش بين 80 تا 120 كيلومتر است و با تلاشهايي كه دوستان انجام داده بودند به 150 رسيده بود. هر چه به پايان جنگ نزديك مي شديم فعاليت موشكي سردار مقدم، هم در بخش عملياتي و هم در بحث تحقيقاتي و ساخت، بيشتر مي شد. از همان ابتدا كار تحقيقاتي و صنعتي براي ساخت و توليد موشك در  داخل انجام شده بود. (راوی: سردار محمدرضا نامي)

 

یگان موشکی  برای حزب الله در لبنان

حدود دو سال بعد از راه اندازی توپخانه، این ضرورت احساس شد که باید واحد موشکی سپاه هم راه اندازی شود. اینجا هم حاج حسن آقا شدند مسئول واحد موشکی که باز هم مثل روزهای اول تأسیس توپخانه، اینجا هم سپاه بدون موشک بود! آن زمان حاج حسن به چندین کشور سفر کرد و یک مقدار موشک خریداری کرد و از تجربیات آنان استفاده برد. کم کم تولید موشک در سپاه راه اندازی شد. زماني هم که موشکهای عراق شهرهای ایران را به خاک و خون می کشید، این جوانان توانستند پاسخ دندان شکنی به دشمن بدهند.

یکی از ویژگی های شهید طهرانی مقدم نیز این بود که با آموزش جوانان، یک مجموعه تحت فرماندهی اش را حرکت می داد و همزمان نیز مجموعه های دیگری را راه اندازی می کرد. در آن برهه نیز در واقع دوستان دیگرش مسئولیت توپخانه را به عهده گرفتند و خودش به یگان موشکی سپاه رفت. ایشان باز هم در این موقعیت تازه، موفق شد از موشک هایی که در یکی از عملیاتهای ارتش بعثی عراق علیه ما استفاده شده و عمل نکرده بود استفاده کند. همچنین از بعضی از کشورهای دوست نیز در این مسیر کمک می گرفت.

آن زمان ارتش بعثی فکر می کرد که در پاسخ به موشک هایی که علیه مردم و شهرهای ما استفاده می کند، کشور ما چیزی ندارد. اما حاج حسن آقا موفق شد پاسخ دندان شکنی به دشمن بعثی بدهد. آن موقع در حالی که آنها تصورش را هم نمی کردند، ایران موفق شد خط تولید موشک های اسکاد را راه اندازی کند. این پاسخ مؤثر، عامل بسیار بازدارند های برای ارتش عراق شد. ما حتی نوآوری هایی داشتیم که توانستیم سوخت جامد را در عرصه موشکی تولید کنیم. شهید عزیزمان نه تنها این سوخت را در کشور تولید کرد، بلکه به برخی کشورهای دوست نیز در این مسیر کمک کرد. حاج حسن حتی به لبنان هم رفت و یگان موشکی حزب الله را در آنجا ایجاد کرد. (راوی: سردار دکتر محمد طهرانی مقدم)

 

اولین درس  موشکی در سوریه

سال 1363 یک مسافرت سه ماهه به سوریه داشت، برای یادگیری آموزش های موشکی که آن هم شرایطش خیلی سخت بود. از نامه هایی که همسرم می نوشتند، مشخص بود شرایط خیلی سختی را می گذرانند و چون سفر، سه ماه و خرده ای طول کشید و من ایشان را ندیده بودم، محمد آقا برادرشان احساس کردند که بهتر است حالا که انتهای سفرشان نزدیك است، مرا هم به سوریه بفرستند. خلاصه شرایط سفر فراهم شد و مرا به اتفاق حاجیه خانم در سال 1363 به سوریه فرستادند. سفر سختی بود. این، در نوشته های حاج آقا هم مشخص بود. گاهی از روي عکس هایی که می دادند کاملاً محسوس بود. بعدها هم که من از خود ایشان شنیدم، دريافتم یکی از سخت ترین مراحل زندگی شان بوده ولی چون نظام واقعاً به یک چنين تخصصي احتیاج داشت، این چند نفر تمام توان شان را گذاشته بودند تا به نتیجه مطلوب برسند. به حدی توان شان را گذاشته بودند که افسر سوری تعجب کرده بود. (راوی: خانم الهام حیدری، همسر شهید طهرانی مقدم)

 

موشک، عشق سردار بود

حاج حسن آقا فرمانده موشکی بود. اصلاً موشک، عشقش بود؛ هر جا موشک بود، ایشان را می توانستی پیدا کنی. همیشه به من می گفت باید بدني قوی داشته باشیم. چون اشتغال به موشک با همه کارهای دیگر فرق می کند. وقتی می خواهید یک کابل موشک را بالا بکشید، اگر توان نداشته باشید، مهره ها بلافاصله جابجا می شوند. چه بسا که خیلی ها هم مهره ها یشان جا به جا شد و خیلی ها زانودرد گرفتند. بنابراین چون این کار، سنگین است، افراد باید اینقدر توان داشته باشند و توان رزمی شان بالا باشد که بتوانند به راحتی اینها را حمل کنند و کارهایشان را انجام دهند، راحت بتوانند کار تعمیرات را انجام دهند. می دیدم که فراهم آوردن همة امکانات ورزشی برای آمادگی جسمانی جوانها لازم است و ما باید امکانات رشته مورد علاقه کارکنان را مهیا کنیم و همه اینها از طریق خود سردار مقدم انجام شد. (راوی: سردار ناصر شهسواری، از دوستان شهید)

 

شوخی موشکی سردار قالیباف با شهید طهرانی مقدم

آقاي قاليباف تعریف کرد: سال 1363 – 1364 در قرارگاه بوديم كه حاج حسن آقا موشكي ساخته بود با برد 50 – 60 كيلومتر و می گفت به ما آدرسي بدهيد كه آن را بر سر عراقي ها فرود بياوریم. منظورش این بود که موشك را به وسیله شلیکی درست و دقیق امتحان كنيم و همين طوري در ميدان تير نزنيم؛ حساب شده باشد .همه بچه ها را در جزيره مجنون جمع كرديم و خبر دادیم آن موشك را بياورند.

بچه هاي اطلاعات عمليات هم تحقیق کردند و گفتند فلان نقطه، مقر خودروهاي عراقي هاست که حدود 30 – 40 كيلومتر جلو تر آن را پيدا كرديم. بعد هم بچه های ما تصمیم گرفتند به آنجا شليك كنند. عاقبت وقتی يكي دو ساعت تلاش كردند اتفاق غیر منتظره ای افتاد و  موشك در خود سكو منفجر شد و سكو و اطرافش به هوا رفت و دو سه تن از بچه ها هم جراحت كمي برداشتند. همان سالها ما هر وقت ياد آقاي مقدم مي کرديم،  یاد آقاي قاليباف می افتادیم که مي گفت آقاي مقدم! نمي خواهد به سمت عراق شليك كنيد! البته به طنز مي گفت. مي گفت هر وقت اسم آقای مقدم مي آید به ياد آن صحنه مي افتم. (راوی: سرهنگ بازنشسته پاسدار مجيد حسيني)

 

شهید طهرانی مقدم یگان موشکی سپاه را فعال کرد

بعد از اینکه عراق موشک باران را شروع کرد، دستیابی به فناوری موشک سازی در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفت. آن زمان حاج محسن رفیق دوست، وزیر سپاه بود و با ارتباطی که قبل از انقلاب با کشورهایی مثل سوریه و لیبی داشت، توانست با رایزنی، از آن ها موشک اسکاد بي  بگیرد که حاج حسن آقا نيز انتخاب و تعیین شد تا برای آموزش ساخت موشک و راه اندازی یگان موشکی سپاه جمهوری اسلامی ایران به این کشورها برود. بنابراین ایشان کم کم از توپخانه جدا شد و به لیبی و جاهای دیگر رفت و پس از مدتی هم یگان موشکی سپاه را فعال کرد. درحقیقت پیش از اینکه این شهید عزیز از کشور بیرون برود، کسانی مثل شهید شفیع زاده و سردار حاجی زاده کنار حاج حسن آقا بودند و اداره توپخانه را برعهده گرفتند. (راوی: محمدحسن محققی، همرزم شهید)

 

کارهای تحقیقاتی را غیررسانه ای دنبال می کرد

بسياري از فرماندهان دفاع مقدس در سالهای بعد از جنگ در رده هاي مديريتي و فرماندهي ستادي كار می كردند و كمي از ميدان عمل رزمي فاصله گرفتند. یعنی فرمانده تيپ، نيرو و لشكر یا جانشين شدند و معاونتهاي ستادي را به عهده گرفتند اما شهيد طهراني مقدم همين كار تحقيقاتي و پژوهشي خود را در حوزه موشك ادامه داد. حتي در مرحله اي هم كه حاج حسن آقا به عنوان جانشين نيروي هوايي سپاه منصوب شد – به گمانم در زمان فرماندهي شهيد احمد كاظمي بود – ايشان به درخواست خودش از این مسئوليت كناره گيري كرد. یعنی با اینکه به مقام مهم جانشينی فرماندهي نيرو برگزیده شده بود ولی داوطلبانه تقاضا كرد كه از اين مسئوليت كنار برود تا بهتر بتواند به پروژه هايي كه در زمينه موشكي داشت مي كرد برسد. در حقیقت روي اين داستان متمركز شده بود كه در واقع فداكاري بزرگي بود، چون كاري را كه ايشان دنبال مي كرد، چندان اسم و رسمي در بر نداشت. در اصل، شهید طهرانی مقدم در كار تحقيقاتي بود و به صورت غيررسانه اي آن را دنبال مي كرد. (راوی: دکتر محمد جعفری)

انتهای پیام/



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل