آیا عصر راویان جهادهای مردمی، تمام شده است؟!

آیا عصر راویان جهادهای مردمی، تمام شده است؟!

به گزارش مشرق، آیا در جبهه روایتگری فعالیت‌های جهادی فعلی سال‌های اخیر که ظاهری متفاوت با سال‌های دفاع مقدس اما باطنی مشابه آن‌ها دارند، چهره‌های موثری چون سید مرتضی آوینی داریم؟ صداهایی که از خودشان عبور کرده باشند و این جهادها را با محوریت آدم‌های ساده و بی‌آلایش کف این سنگرها، صادقانه و درست روایت کنند. جهاد تمام نشده اما چرا خبری از راویان جهاد و روایت‌های موثرشان نیست؟ شاید باید دنبال ویژگی‌هایی بگردیم که آوینی را راوی منحصر به فرد دفاع مقدس کرد.

«من حالا این را می‌خواهم عرض بکنم -که این هم یک مطالبه‌ جدّی و یک آرزو است، ان‌شاءالله این آرزو برآورده بشود- کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم و عمومی را روایت کنند؛ چنان‌که شهید آوینی با آن بیان شیرین و زیبا و اثرگذارِ خودش توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار بکند. کاش کسانی بتوانند این کار را بکنند؛ هم در گفتار و هم در نوشتار و هم در کارهای هنری و نمایش‌ها و پدیده‌های هنری.» این جملات را رهبر معظم انقلاب در دیدار روز یکشنبه خود با ستاد ملی مبارزه با کرونا گفتند. ایشان در بخشی از صحبت‌هایشان که درباره ضرورت ثبت و انتقال جلوه‌های فرهنگ اسلامی و انقلابی بود، از افتخارات این فعالیت‌های جهادی و تجربه شخصی فعالان این عرصه‌ها از درک روحیات و حس دوران دفاع مقدس صحبت ‌کردند.

در اتفاقاتی که یک کنش اجتماعی، به صورت گسترده در جامعه تکثیر می‌شود باید از خودمان بپرسیم چه چیزی باعث شده است که این رفتار، تا این اندازه همه‌گیر شود؟ این سوال وقتی جالب‌تر می‌شود که این رفتار، نوعی رفتار ایثارگرانه و جهادی باشد.

این سوال که «چرا آدم‌های معمولی بدون آنکه برایشان عواید مالی یا منفعتی داشته باشد، خود را در معرض خطر ابتلا به یک ویروس قرار می‌دهند تا مثلا اجساد فوت‌شدگان بر اثر این بیماری را غسل دهند یا در معابر خدمات ضدعفونی ‌کردن را ارائه کنند؟» درست شبیه این سوال است که «چرا رزمندگان بسیجی، بدون آنکه اجباری باشد یا حقوقی از جایی بگیرند یا حتی آموزش‌های لازم را دیده باشند، مشتاقانه و با اصرار به جبهه‌های جنگ می‌رفتند و از شهادت استقبال می‌کردند؟»

این، نقطه‌ای است که روایتگری جهاد از آن آغاز می‌شود. پاسخ به سوال دوم را آوینی برای ملت ایران تشریح کرد اما پس از او هنوز هیچ راوی خبره و اثرگذار دیگری برای انعکاس فعالیت‌های جهادی پیش‌آمده در سه دهه بعد نداشته‌ایم. اینکه جامعه تصویری از خودش نداشته باشد، آن هم جامعه‌ای مثل جامعه ایرانی که به دلایل تاریخی و فرهنگی مقداری به خودکم‌بینی و خودتحقیری مبتلاست، اتفاق خطرناکی است و اگر گمان می‌کنید که اخبار یا گوینده‌های خبر یا گزارشگران تلویزیون می‌توانند این تصویر را ارائه کنند سخت در اشتباهید. آن‌ها در واقع فقط قطعات این پازل را به ذهن جامعه ارائه می‌کنند، درحالی که راویان، کسانی هستند که این قطعات را کنار هم می‌چینند و تصویری کامل و کلی از جامعه به خود او ارائه می‌دهند.

جامعه به خودشناسی نیاز دارد و راویان این کار را برای او انجام می‌دهند؛ اما فقط کسانی در این کار موفق هستند که روایتی صادقانه و دقیق و خالصانه از رفتارهای جامعه داشته باشند. برای همین است که به قول خود آوینی، راوی باید آینگی را آموخته و درونی کرده باشد تا جامعه را به درستی بازتاب دهد؛ آینه‌ای که نه اعوجاجی در آن باشد و نه گردوغبار آن را پوشانده باشد، تصویر جامعه و رفتارها و وقایعش را همانطور که هست به او باز می‌گرداند و این تصویر چه خوشایند باشد و چه ناخوشایند، به عنوان واقعیت پذیرفته می‌شود.
شهید آوینی در نوشته‌هایش به برخی لوازم این آینگی اشاره کرده اما شاید بهتر باشد خود او را به عنوان نمونه‌ای از یک راوی موفق و اثرگذار در نظر بگیریم و ویژگی‌های او را بررسی کنیم تا مشخص شود «آوینی بودن در روایت جهاد» چه لوازم و ضروریاتی دارد.
اخلاص نیت
امام خمینی (ره) مرشد و مراد شهید آوینی در شرح اخلاص و شیوه رسیدن به آن و نتایجش می‌نویسد: «خلوص از تصرّف شیطان، که مقدمۀ اخلاص است، به حقیقت‏‎ ‎‏حاصل نشود مگر آنکه سالک در سلوکش خداخواه شود و‏‎ ‎‏خودخواهی و خودپرستی را، که منشأ تمام مفاسد و امّ الأمراض‏‎ ‎‏باطن است، زیر پا نهد؛ و این به تمام معنی در غیر انسان کامل و به‏‎ ‎‏تبع او در خلّص أولیاء ؟عهم؟ در دیگر اشخاص میسور‏‎ ‎‏نیست، ولی سالک نباید مأیوس از الطاف باطنۀ حق باشد که یأس‏‎ ‎‏از روح‌الله سرآمد همه سردی‌ها و سستی‌هاست و از اعظم کبائر‏‎ ‎‏است؛ و آنچه از برای صنف رعایا نیز ممکن است قرّه‌العین اهل‏‎ ‎‏معرفت است.‏»

آوینی شاگرد حقیقی این مکتب است که برای رهایی از خودپرستی تلاش کرده و با کسب مرتبه‌ای از اخلاص، باطن را از خودخواهی پاک کرده است. پرواضح است که اگر آلایش خودپرستی از وجودی زدوده شد، به طور طبیعی صفت آینگی در او محقق می‌شود. خصوصا که در فعالیت رسانه‌ای، احتمال ابتلا به خودپرستی و خویش‌بینی بالاتر از مشاغل معمول است و اگر راوی بخواهد پدیده روبه‌روی خود را بازتاب دهد، همیشه باید مراقب اختلاط شوائب درونی خودش با آن هم باشد.

صحت و دقت تحلیل
بخشی از مراقبت البته به مهارت‌های فنی و کارآزمودگی و هوش راوی هم بازمی‌گردد. راوی کسی است که باید بیش از خبرنگار به صحت و دقت خبر توجه داشته باشد چرا که بیش از او وارد حیطه تحلیل و چینش اخبار می‌شود و بدون اطلاعات درست و دقیق، حتما تحلیل‌هایش به خطا خواهد رفت. آوینی، اطلاعاتش را مستقیما در میدان وقایع جست‌وجو می‌کرد و تحلیل‌هایش نسبت درهم‌تنیده و مستقیمی با پدیده‌هایی که آن‌ها را گزارش می‌کرد، داشتند. غالب علاقه‌مندان آوینی فکر می‌کنند حجم بالای رویکرد روحانی و معنوی به پدیده‌ها، ناشی از زاویه‌دید خود اوست اما واقعیت آن است که او فقط خودش را برای آینه بودن در برابر واقعیت موجود در جبهه‌های دفاع مقدس آماده کرده بود و آنچه را می‌دید، صادقانه و صحیح و دقیق روایت می‌کرد.
پرهیز از جلوه‌گری رسانه‌ای
نکته‌ای که هنوز هم موجب تعجب تحلیلگران رسانه‌ای هنگام بررسی آثار آوینی می‌شود این است که میان اثری مثل «روایت فتح» با تولیداتی که به قصد پروپاگاندا ساخته می‌شدند، تمایز و فاصله جدی وجود دارد. آوینی باوجود دلدادگی به انقلاب و امام و رزمندگان دفاع مقدس، هیچ‌گاه مبتلا به عارضه جلوه‌گری‌های اضافی رسانه‌ای از جنگ نشد؛ حال آنکه در همه جنگ‌های سده اخیر، رسانه‌ها روایت‌های حق به جانب و تبلیغاتی زیادی حتی از رفتارهای ضدانسانی افراد در جنگ‌ها دارند و اصولا روایت‌های رسانه‌ای جنگ‌های مدرن در دو قطب «پروپاگاندا و ضدجنگ» تعریف می‌شوند. آوینی جنگ را تعریف می‌کرد بدون آنکه مبتلا به تبلیغات شود و آن را نقد می‌کرد بدون آنکه شائبه ضدیت با دفاع مشروع در برابر تجاوز دشمن از آن بیرون بیاید. او هرگز در دام دوقطبی‌هایی که نسبتی با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نداشتند، نیفتاد.
نمایش قهرمان‌های معمولی
نقطه اتکای روایت‌های آوینی بر آدم‌های جنگ بود. او دوربینش را به سمت آن‌ها می‌گرفت و برخلاف گزارش‌های خبری آن دوره، اجازه می‌داد شخص از رودربایستی با دوربین عبور کند و آن حس ساختگی ملکوتی‌نما را کنار بگذارد و خود ملکوتی واقعی‌اش با لنز دوربین صحبت کند. آوینی راهش را به سختی پیدا کرده بود. او هم باید قهرمان‌ها را همانقدر قهرمان نشان می‌داد و هم باید از روایت‌های باسمه‌ای از این آدم‌های معمولی عبور می‌کرد. جنس صمیمی و به دور از بزرگنمایی روایت او در آثارش، هیچ‌وقت باعث تقلیل یافتن وجوه قهرمانی سوژه‌هایش نشد.
*صبح نو

منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید