سینمای ایرانی ـ اسلامی در مسلخ جشنواره‌های جهان

سینمای ایرانی ـ اسلامی در مسلخ جشنواره‌های جهان


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ سینمای ایران تقریبا عمری همپای سینما در آمریکا دارد، اما مسیری رو به رشد، چنانکه در آمریکا شاهدیم طی نکرد. سینمای آمریکا قدرتمندترین ابزار دولتمردان این کشور است که از این ابزار برای استعمار اندیشه‌ها و برده‌داری افکار بهره می‌برد.

سینمای آمریکا چیزی نیست جز تسلیحات فرهنگی قدرتمند، همه‌گیر و جهانی که افکار عمومی اکثریت را به سوی «رویای آمریکایی» هدایت می‌کند.

سیاستمداران آمریکا به واسطه سینمای پرطرفدارش این عبارت که «ما کدخدای دهکده جهانی هستیم» را به مخاطبان انبوهش حقنه می‌کند.

در مقابل سینمای ایران برخلاف بسیاری از کشور‌ها که مصرف کننده فیلم‌های جهان هستند هنوز در حال نفس کشیدن است و با همه سختی‌ها و مشقت فراوان دست در تولید دارد با این تفاوت که این سینما بیشتر علیه خود عمل می‌کند و به جای آنکه یار شاطر باشد تبدیل به بار خاطر شده است. سینمای ایران قبل از انقلاب چنان در مسیر ابتذال قرار داشت که جای دفاع باقی نگذاشته است و اگر موج نوی سینما نمی‌بود عملا باید این مقطع را از حافظه تاریخی خود پاک می‌کردیم.

پیروزی انقلاب اسلامی که نوزایی کاملی در همه ارکان کشور بوجود آورد بیش از هر چیز تولد دوباره فرهنگ بود. به دیده انصاف نیز اگر بنگریم تحولی اساسی در ادبیات، شعر، موسیقی، هنر‌های تجسمی و … بوجود آورد؛ اما آن انتظاری که از این تحول داشتیم در سینما بوجود نیامد و این اشکال تنها به مدیران فرهنگی سینما و اهالی آن برمی‌گردد.

سینمای ایران جز در پوشش بازیگران و حذف برخی از مولفه‌هایی که در رژیم پهلوی داشت همان فیلمفارسی‌های مبتذلی است که جز پایین نگه داشتن سلیقه مخاطب ماحصلی ندارد. آن تعداد از آثار به اصطلاح شاخص و واجد ویژگی‌های هنری که اتفاقا در جشنواره‌های جهانی خوش درخشیدند بر سبیل انقلاب اسلامی نبودند.

متاسفانه این آثار جز سیانمایی، دروغ و وارونه کردن دستاورد‌های انقلاب اسلامی کارکرد دیگری نداشتند و بیش از آنکه باعث مباهات ملت ایران باشند سبب رضایت دشمنان انقلاب اسلامی شدند. حجم این آثار به حدی فراوان است که دیگر نیازی به آثار ضد ایرانی ـ اسلامی هالیوودی نیست. سال‌ها است سینمای ایران در مسلخ جشنواره‌های جهان قربانی شده و جز اهدای تندیس‌ها و لوح‌های پوچ تقدیر برای مردم، انقلاب اسلامی و حتی صاحبان آثار حاصلی ندارد.

سینما به عنوان قدرتمندترین تسلیهات فرهنگی باید در خدمت سیاست‌های نظام باشد و در پاره‌ای موارد عملکرد‌ها را نیز نقد کند، اما نه آنچنان که کلیت نظام اسلامی را مورد گزند خود قرار دهد. اگر کارنامه سینمای ایران را در چهار دهه انقلاب اسلامی مرور کنیم به زحمت آثار شاخصی خواهیم یافت که هم در مسیر سیاست‌های نظام اسلامی حرکت کند و هم دارای ویژگی‌های بارز هنری باشد.

مختصر اینکه سینمای ایران تا اینجای عمر خود جز حسرت و تاسف چیزی ندارد تا ما را به آینده دلخوش کند. آنچه که می‌تواند از این تاسف و تاثر بکاهد تغییر ریل‌گذاری سینمای ایران اسلامی و تجدید نظر در سیاست‌گذاری‌ها است که امید است با ورود حداکثری هنرمندان انقلابی شاهد سینمایی با مخاطب جهانی، اما با شاکله و شالوده‌ای انقلابی باشیم که در عین حال حضور چشمگیر در جشنواره‌های جهانی نیز داشته باشد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید