شهید «کاظمی» امنیت را به کردستان بازگرداند

شهید «کاظمی» امنیت را به کردستان بازگرداند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، در منطقه پر تلاطمی که کشور ما در آن واقع شده است، مسئله ایجاد امنیت از جمله چالش‌های بزرگ برای همه دولت‌هاست؛ وجود ده‌ها گروه و سازمان تروریستی در این نقطه از جهان که از جانب بیگانگان و دولت‌های استکباری تأمین مالی و تسلیحاتی می‌شوند، منطقه ما را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته است اما به یمن و خون شهدا و ایثارگری رزمندگان امنیت، آسایش و آرامشی فراهم آمده که باعث شده ایران به‌عنوان الگویی در تامین امنیت شناخته شود.

باوجود اهمیت مسئله امنیت، پیچیدگی و محرمانگی امر موجب شده مجاهدت‌های شهدا و رزمندگان این حوزه بیش‌تر ناگفته باقی بماند و چه‌بسا می‌توان آن‌ها را جز مظلوم‌ترین مجاهدان دانست.

سردار «قربانعلی پاشایی» یکی از رزمندگانی است که در دوران دفاع مقدس و بعد از آن بخش عمده‌ای از عمر خود را در مناطق غربی و شمال‌ غربی کشور در راه مبارزه با گروهک‌های تروریستی گذرانده و اکنون که به افتخار بازنشستگی نائل آمده، بخشی از خاطرات خود را در کتاب «جهنم درّه سبز» بیان کرده است. به بهانه انتشار این کتاب، خبرنگار دفاع‌پرس در تبریز با وی مصاحبه‌ای انجام داده است که قسمت دوم آن را در ادامه می‌خوانید:

دفاع‌پرس: فعالیت در این مناطق چه تفاوتی با جاهای دیگر داشت؟

کردستان دارای پیچیدگی خاصی در مقایسه با جبهه غرب و جنوب (یعنی جبهه عراق) بود. در مبارزه با عراق، دشمن پشت آن خاکریز قرار داشت و ما در پشت این خاکریز. کردستان به این شکل نبود. ممکن بود دشمن داخل پایگاه تو یا کنار آن باشد. من مدت کمی در «بوکان» فرمانده گردان بودم که ضدانقلاب حمله کرد و گردان سقوط کرد و بیش از 60 نفر شهید دادیم. علت این بود که سربازان بومی گردان نفوذی دشمن بودند. در اثر همین موضوع، یک گردان از بین رفت. یا مثلا خبر می‌دادند که دشمن در فلان منطقه قرار دارد و ما می‌رفتیم تا با آن‌ها درگیر شویم.

دشمن، مردم را سپر قرار می‌داد و در خانه‌ها و چادرهای آنان پناه می‌گرفت. ما نمی‌خواستیم که شهروند خودمان را بزنیم و باید صف مردم را از آنان جدا می‌کردیم. اگر تعلل می‌کردیم، دشمن می‌آمد و ما را محاصره می‌کرد و ضربه می‌زد. اگر هم سریع عمل می‌کردیم، توپ یا خمپاره به خانه مردم برخورد می‌کرد و شهروندان قربانی می‌شدند. درنتیجه مردم هم نسبت به نظام یا سپاه بدبین می‌شدند. از طرفی دادگاه هم بابت این خطاها و اشتباهات رزمنده‌ها را احضار می‌کرد و باید جوابگو می‌بودیم.

من جایی مسئول عملیات شهری بودم؛ سردار «محمدی‌اصل» (فرمانده فعلی سپاه استان اردبیل) هم فرمانده گروهانمان بود. شب او را برای کمین فرستاده بودم. او را شدیدا مجروح کرده بودند و به زحمت خودش را نجات داده بود.

بعد از جنگ، حوالی سال 72 به بعد، رهبر معظم انقلاب یک فرمان هشت ماده‌ای برای شهید «احمد کاظمی» صادر کردند؛ شهید «کاظمی» فرمانده بزرگی بودند، حیف شد که ایشان را از دست دادیم. خداوند توفیق بدهد بتوانیم راهش را ادامه بدهیم. شهید «کاظمی» آمدند و اوضاع را سر و سامان دادند؛ نقاط ضعف را برطرف کردند، گردان‌های واکنش سریع تشکیل دادند، پایگاه‌های آسیب‌پذیر را تقویت کردند.

قبلا اتفاق می‌افتاد که دشمن در یک شب، دو پایگاهمان را می‌گرفت و نه‌تنها عده‌ای را به شهادت می‌رساند، بلکه امکانات و سلاح‌ها را هم تصاحب می‌کرد.   

دفاع‌پرس: از چه زمانی اوضاع کردستان آرام شد و تسلط کامل به‌وجود آمد؟

بعد از اجرای همان فرمان هشت ماده‌ای رهبر معظم انقلاب. یعنی پس از جنگ عراق هم اوضاع کردستان ناآرام بود و بحبوحه درگیری‌های ما سال‌های 71 و 72 بود. فرمان هشت ماده‌ای حضرت آقا مبتنی بر تحلیل‌ها و بررسی‌هایی بود که ستادکل نیروهای مسلح به ریاست شهید «صیاد شیرازی» انجام داده بودند.

هر ماده از این فرمان حاوی نکات و دستوراتی بود. وقتی این فرمان اجرا شد و رهبری به آذربایجان غربی سفر کردند، شهید «کاظمی» وضعیت را از سال 58 تا 74 برایشان گزارش دادند. ناگفتنی‌های فراوانی در این باره وجود دارد که همچنان قابل بیان نیست.

دفاع‌پرس: به‌نظرتان تاکنون در رسانه‌ها و مکتوبات چقدر به موضوع رزمندگان و شهدای امنیت غرب کشور پرداخته شده است؟

خیلی کم؛ نهایتا 5 درصد آن گفته شده است. حضرت آقا فرموده‌اند خدمت کردن در کردستان جهاد خاموش است. یعنی کاملا بدون سر و صداست. علتش هم این است که موضوع، دعوای خانوادگی و داخل خانه است و نمی‌توان همه جا آن را مطرح کرد. برای همین همیشه می‌گوییم رزمندگان و شهدای «مظلوم» کردستان.

دفاع‌پرس: چه زمانی بازنشسته شدید و الان به چه کاری مشغول هستید؟

سال 96 بازنشسته شدم و هیچ کار خاصی انجام نمی‌دهم. این هم یکی از نقاط ضعف ماست که سرداران و امیران ما بعد از بازنشستگی به خانه‌شان می‌روند و از تجارب فراوانشان کم‌تر استفاده می‌شود. انتظار می‌رود نهادهایی مثل سپاه‌های استان‌ها یا بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، کانونی ایجاد کنند که پیشکسوتان جمع شوند و تجارب خود را بازگو کنند تا به جوان‌ترها منتقل شود و بدانند که چه روزهایی بر این کشور گذشته است.

دفاع‌پرس: اخیرا خاطرات خود را در کتابی به نام «جهنم درّه سبز» منتشر کرده‌اید. فکر تألیف این کتاب از کجا به وجود آمد؟

خیلی تمایل داشتم این کار را انجام بدهم ولو آنکه کسی حمایت نکند و به هزینه شخصی منتشر کنم؛ هدفم این بود گوشه‌ای از تاریخ را ثبت کنم تا به‌عنوان باقیات‌الصالحات، آیندگان بدانند رزمندگان چه زحماتی برای این کشور کشیده‌اند. یعنی احساس مسئولیت و ادای دین کردم. سال‌های قبل هم تلاش کرده بودم یادواره شهدای امنیت در آذربایجان غربی به صورت مرتب برگزار شود ولی موضوع عقیم باقی مانده بود.

موضوع کتاب را با مدیرکل وقت حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی سردار «عباسقلی‌زاده» مطرح کردم که ایشان استقبال کردند. نهایتا با حمایت و پیگیری اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان تهیه و منتشر شد.

دفاع‌پرس: چرا «جهنم درّه» و چرا «سبز»؟!

من عناوین دیگری مثل «جهاد خاموش» درنظر داشتم و واژه «جهنم درّه سبز» پیشنهاد نویسنده، خانم «جعفرزاده» بود. «جهنّم درّه» اسم منطقه‌ای در آذربایجان غربی است. ما قرار بود عملیاتی در این منطقه انجام بدهیم که خیلی فراز و فرود درباره آن پیش آمد، چون تردیدهای زیادی درباره اجرا یا عدم اجرای آن وجود داشت.

نهایتا هم عملیات در زمان نامناسبی انجام شد و شهدای سرشناس فراوانی دادیم. «جهنم درّه» منطقه امنی برای ضدانقلاب بود که در این عملیات نهایتا مقرّ آن‌ها تصرف شد. لذا از این جهت واژه «جهنم درّه» انتخاب شد. «سبز» بودن هم به یاد شهداست و با این هدف است که نام آنان همیشه سبز و جاویدان باقی بماند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید