یک رسانه آمریکایی نوشته تاپگان، با ماهیتی تشنه به خون یک زباله مطلق است یک تبلیغ ۱۳۱ دقیقهای برای مرگ، به شدت غیراصیل، وحشیانه، و به طرز بی شرمانهای جنجالی برای ارائه کمک به دلالان اسلحه.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق -آخرین فیلم «تامکروز» با عنوان«تاپگان: ماوریک» اواخر ماه قبل در سراسر جهان اکران شد و با واکنشهای متفاوتی مواجه شد.منتقدان سینمای جهان نقدهای کوبندهای را درباره فیلم منتشر کردند و آنرا در رده فیلمهای مسخره «هالیوود – پنتاگون» توصیف کردند. روایت فیلم تفاوتی با قسمت اول ندارد و در نسخه جدید با اینکه نامی از کشور دشمن برده نمیشود اما تاسیسات هستهای ایران هدف خلبانان نیروی دریایی آمریکاست.
فرض نمایشی فیلم این است که ایالات متحده باید تأسیسات هستهای ایران را که به شدت توسط موشکهای زمین به هوا و هواپیماهای تخصصی پاسبانی میشود را از بین ببرد. حمله به تسلیحات هستهای ایران و ماموریت نابود کردن آن با جنگنده، از حمله هوایی اسرائیل در سال ۱۹۸۱ به رآکتور تحقیقاتی هستهای اوسیراک عراق با استفاده از اف-۱۵ و اف-۱۶ برای تخریب جزئی الهام گرفته است.
«تاپگان:ماوریک»( Top Gun: Maverick ) برای شمار فراوانی از آمریکاییهایی ساخته شده تا با خلق یک موفقیت انتزاعی -سینمایی برای ارتش آمریکا، نوعی آدرنالین مصنوعی پیروزی را در افکار عمومی تزریق کنند تا تراژدی هدف قرار گرفتن پهپاد ۲۲۲ میلیون دلاری « نورثروپ گرومن آر کیو-۴ گلوبال هاوک » توسط ایران را فراموش کنند.
ماموریت اصلی در ماوریک، یک خط و نشان پارودی – رمانتیک برای شماری از هوانوردان آمریکایی است که دارای دقت، تکنیک و آمادگی جسمانی هستند تا یک مرکز مخفی غنیسازی اورانیوم، در کشوری که ظاهرا تحت نظارت آژانس انرژی اتمی است را بمباران کنند.
فیلم های «تاپ گان» به عنوان بزرگترین ابزار تبلیغاتی پنتاگون مشخص نمیکند دشمن تکنوتریلر جدید ایالات متحده با احتمال دست یافتن به فنآوری هستهای فوق پیشرفته، در کجای نقشه کره زمین واقع شده است؟
با اینکه نامی از کشور متخاصم در فیلم برده نمیشود اما ارجاعات و نشانههای مستقیم، ویژگیها و خلاصه مأموریت، ایران را به محتمل ترین کشور هدف حمله در فیلم تبدیل می کند.
هدف یک سایت غنیسازی اورانیوم ناتمام است که احتمال متخاصم بودن روسیه، چین و کره شمالی را از فهرست هدف حذف میکند، زیرا این کشورها قبلاً دارای سلاحهای هستهای بودهاند- و حمله به هر یک از آن کشورها بلافاصله به یک درگیری بزرگ تبدیل می شود.
دریاسالار بیتس (چارلز پارنل) در ابتدای فیلم میگوید تأسیسات هستهای مدنظرشان با نقض تعدادی از معاهدات در حال توسعه است که به صورت پیش فرض هند، پاکستان را از بررسی خارج میکند، زیرا همه نوع سلاحهای هستهای را تاکنون ساختهاند (یا مشکوک به ساخت آنها هستند) اما پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا نکردهاند.
وقایع به تصویر کشیده شده در ماوریک برداشتی از یک ماجرای واقعی است. در سال ۱۹۸۱، گروهی از اف-۱۶های نیروی هوایی اسرائیل یک راکتور هسته ای را در عراق منهدم کردند، حملهای که به عنوان عملیات «اپرا» مشهور است . یکی از خلبانان این عملیات، ایلان رامون، بعدها فضانورد شد و در سال ۲۰۰۳ با نابودی شاتل فضایی کلمبیا کشته شد.
جنگنده بوگیمن در ماوریک بارها و بارها به عنوان یک جنگنده نسل پنجم نامیده می شود با قابلیت پرواز مافوق صوت پایدار. فناوری رادارگریزی و به اصطلاح «ابر مانورپذیری» یا توانایی بردار نیروی رانش موتور برای انجام مانورهایی فراتر از آنچه در آیرودینامیک معمولی ممکن است، بخشی از اهداف تبلیغاتی فیلم به شمار میرود.
این جنگنده ها، همانطور که فیلم نشان می دهد، از طراحیهای قرن بیستمی مانند F/A-۱۸ برخودارند. در این فیلم یکی از دو جنگنده نسل پنجم آمریکایی، F-۳۵ که ماوریک با آن پرواز آزمایشی انجام میدهد برای انجام ماموریت نهایی انتخاب نمیشود.
هواپیمایی دشمن فرضی تیم ماوریک هرگز نامگذاری نشده اند، اما اساساً از نظر ظاهری و توانایی شباهتی به برترین جنگنده برتری هوایی روسیه، سوخو سو-۵۷، دارند. Su-۵۷ برای فروش بین المللیتا کنون به هیچ کشوری واگذار نشده است، اما نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) در گذشته هواپیماهای ساخت روسیه از جمله میگ-۲۹ را خریداری کرده است. ایران تا مرحلهای پیشرفت که ماکت کوثر نمونه مشابه سوخو ۵۷ رونمایی کرد.
ماجرای اف ۱۴ قدیمی در تاپ گان چیست؟
رژیم گذشته قبل از وقوع انقلاب اسلامی از حمایت نظامی ایالات متحده از جمله فروش تسلیحات و هواپیما برخوردار بود. هنگامی که شاه سرنگون شد، ارتش ، ۷۴۷ فروند به علاوه دهها F-۱۴ داشت.موجودی اف-۱۴های قدیمی در کشور دشمن ناشناس در همان منطقهای که ماوریک حضور دارد یک نشانه است.
جنگدههایی در جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ موفقیتهای خارقالعادهای را در هشت سال جنگ تحمیلی خلق کردند. آمریکا در سال ۲۰۰۶ با علم به توقیف بهرهبرداری از اف-۱۴ تولید این هواپیما را متوقف کرد تا قطعات یدکی آن به ایران نرسد.
در سکانس حمله هواپیمای آمریکایی ماوریک(تام کروز) سقوط میکند و او به همراه پسر کمک خلبان سابقش در «تاپ گان یک» وارد یک هواپیمای F-۱۴ قدیمی قابل پرواز میشوند و با همین هواپیما از ایران فرار میکند و خود را به آبهای خلیجفارس میرساند و روی عرشه کشتی فرود میآید در حالیکه چرخ های جلو هواپیما حین لندینگ سریع از دست میرود.
این دروغپردازی هوایی خاص فیلمهای هالیوودی است، اگر این فرض را بپذیریم که F۱۴ های قدیمی بدون «ارابه فرود» و «قلاب مهار» قابلیت فرود روی ناوهواپیمابر را ندارند.
هواپیماهایی که قابلیت برخواستن و نشستن روی ناوهای جنگنده را دارند معمولا حامل یک قلاب در پشت خودهستند و به وسیله کابل مخصوصی در عرشه پروازمهار میشوند تا هواپیما قبل از خارج شدن از جلوی کشتی متوقف کند. اما اف-۱۴های ایران برای عملیات زمینی برنامههای ریزی شدهاند و به همین دلیل فاقد قلاب مهار و ارابه فرود هستند. به همین دلیل فرود تام کروز با F۱۴ روی ناو جنگی یک دروغ فوق سینمایی است.
جغرافیای ایران چرا کودکانه تصویر شد؟
محل ماموریت واقعی با درختان مخروطی بزرگ، راهروهای سر به فلک کشیده، و کوههایی که کیلومترها از دریا فاصله دارند، شبیه ایران نیست. مناظر واقعی فیلم بیشتر آلپ به نظر میرسد تا خاورمیانه. در جهان تاپ گان،شبیه مناطق کوهستانی شبیه ایران نیست.آنچه تصویر میشود بیشتر کالیفرنیاست، نزدیک دریاچه تاهو.
اگر نیروی هسته ای سرکش در سرزمین اصلی اروپا بود، هواپیمای تهاجمی از فرودگاه ناتو بلند می شد. اگر کشور دشمن کره شمالی بود، هواپیماها میتوانستند از کره جنوبی بلند شوند. اگر کشور دشمن در قفقاز بود، محل منطقی برای حمله ترکیه بود، جایی که نیروی هوایی ایالات متحده در آن پایگاه دارد. حمله به هر نقطه از خاورمیانه از شبه جزیره عربستان برای آمریکاییها آسانتر خواهد بود.
با این حال، ایران از طریق دریا، از خلیج فارس، نزدیکترین دسترسی را دارد در حالی که ۳۰ سال به صورت مرتب و مکرر سیانان و هالیوود فیلمهای جنگی تصویری که از خاورمیانه نشان میدهد در مناطق مسطح، گرم و شنی روی میدهد. ایران در این فیلم دارای کوههای پربرف متعددی است که میتواند شبیه سناریوی ماوریک باشد. کشورهای اندکی در جهان وجود دارد که جغرافیای آنان از دریا به کوه تغییر میکند.
منطقه حفاظتشده کوه خامین، در رشتهکوههای زاگرس در جنوب ایران، شبیه چیزی است که انتظار دارید در اتریش یا کلرادو پیدا کنید و از نظر ارتفاع قابل مقایسه است. آیا مانند جغرافیایی که در فیلم ترسیم شده ، کوههای زاگرس درست در لبه دریا قرار دارند؟ کوه خامین که بیش از ۱۰۰۰۰ فوت قد و حدود ۵۰ مایل از خلیج فارس فاصله دارد. ماوریک، خلبانانش را ملزم می کند که عرشه را با سرعت بیش از ۶۵۰ گره (۷۵۰ مایل در ساعت) ترک کنند. با این سرعت نمیتوان از آب به کوه خامی رسید.
همه شواهد به وضوح به یک نتیجه اشاره می کنند که تقریباً به سختی می توان به آن اطمینان کرد. اما کدام کشور دیگری در پی ارتقاء فنآوری هستهای است؟ نیروی هوایی کشور دشمن ترکیبی از جنگنده های ساخت روسیه و آمریکا – از جمله F-۱۴ – را به پرواز در می آورد و دارای کوه هایی است که یک جت جنگنده فراصوتی می تواند از دریا به رشتهها کوههای مرکز آن در عرض ۵ دقیقه برسد؟
حمله آمریکا به ایران به معنای آغاز جنگ جهانی سوم است؟
تاپگان فیلمی است که در آن قهرمانان ما در تلاش برای شروع جنگ جهانی سوم هستند. این عبارت بخشی از گزارش وب سایت تحلیلی – خبری «لست مووی اوت پست» که در ادامه مینویسد: ارتش ایالات متحده در حال انتخابات خلبانانی برای بمباران یک تاسیسات هستهای در حال تکمیل در ایران است. نویسنده در ادامه اشاره میکند آنچه در فیلم میبینیم برخلاف رخدادهای واقعی است و این آمریکاست که اقدام به نقص برجام کرد و دولت مستقر در ایران به تبعیت از آن ادامه داد.
در ادامه این تحلیل «لست موی اوت پست» عبارات جالبی را در این پروپاگاندوی پنتاگونی – هالیوودی به کار میبرد و مینویسد: مانند همه روایتهای موفق فاشیستی این فیلم دشنمنان را همزمان قدرتمند و بسیار ضعیف به تصویر میکشد؛ برای ساختن داستانی که در آن قهرمانان ما به طرز مضحکی بودجه دریافت میکنند، ممکن است افراد ضعیفی باشند، لازم است وانمود کنیم که ایران دارای «جنگندههای نسل پنجم پیشرفته» است که برتر از توانایی ایالات متحده است.
نویسنده به پوچی و تکرار این ایده در پایان اشاره دارد و در تحلیل خود اشاره به برتری های نظامی ایران داردو مینویسد: اگر بتوان ماهیت تشنه به خون این فیلم را نادیده گرفت بازهم یک زباله مطلق است یک تبلیغ ۱۳۱ دقیقهای برای مرگ، به شدت غیراصیل، وحشیانه، غیرمسئولانه و به طرز بی شرمانهای جنجلالی برای ارائه کمک به دلالان اسلحه.
این وب سایت تحلیلی خبری برخلاف مشی رسانههای داخل کشور که آثار میلیتاریستی هالیوود را سریعا در پلتفرمهایشان نشر میدهد و ستایش نگاری گستردهای را دربارهاشان منتشر میکنند، مینویسد: این یک شاهکار تبلیغاتی در دفاع از برخی از بدترین خصلت های ملت ماست . یکی از نویسندگان ارشد اخبار مینتپرس فیلم را «تبلیغات نظامی» و درباره همکاری وزارت دفاع گزارش میدهد که انگار به تازگی واترگیت را شکسته است.او با اشاره به توافقنامه تولید میان وزارت دفاع و تصاویر پارامونت، خبر از اجازه دسترسی گروه فیلمبرداری به تجهیزات نظامی و انتصاب یک افسر ارشد فرماندهی ستاد برای تولیدمیدهد در حالیکه اینکه این یک رویه استاندارد برای مدتی طولانی است.
بیشتر وبسایتهای سرگرمی – تحلیلی آمریکایی رویکردی مشابه «لست مووی اوت پست» دارند، اما این تولیدات پروگاندایی توسط رسانههای صهیونیستی شبیه «جوییش استار» تنور تبلیغاتی چنین آثاری را با رویکردی ضدجمهوری اسلامی داغ میکنند.
در آخرین پاراگراف بخش نخست گزارش وب سایت جوییش استار میخوانیم: در اواخر ماه مه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) که وظیفه نظارت جهانی بر فناوری هستهای و استفاده از آن را بر عهده دارد، گزارش داد که ایران دارای اورانیوم شکافتپذیر کافی – حدود ۹۵ پوند – برای ساخت بمب هستهای است. برخلاف متجاوزان هستهای قبلی، از جمله اتحاد جماهیر شوروی و حتی کره شمالی، رژیم ایران یک حکومت مذهبی روحانی است که ممکن است در مورد ارزش جان انسانها و مطلوبیت شهادت حساب متفاوتی داشته باشد.
این وب سایت و سایر رسانههای «عبری-غربی» در یک اجماع رسانهای فیلم تاپگان را به دستمایهای تبدیل کردهاند تا حول گزینه نظامی علیه تاسیسات هستهای بیشتر تبلیغ کنند. در اغلب گزارشهای سینمایی حول فیلم تاپ گان به این موضوع اشاره میشود که قبل از هر احتمالی و دستیابی ایران به سلاح هستهای باید آنچه در نسخه اخیر فیلم مذکور به نمایش گذاشته میشود، عملی شود.
نویسنده با هوش و جستجوی فوقالعادهای سلسلهوار از اظهارات مرحوم آیتالله هاشمی، محمود احمدینژاد و … جمعآوری کرده و حتی ایران را بانی تقویت جسارت روسیه در حمله به اکراین توصیف میکند.
در پاراگرف آخر گزارش «باسسم عید» در جوییش استار آمده است: شرور فیلم «تاپگان: ماوریک» دولتی مبتنی بر قابلیتهای اتمی بسیار واقعی است و قهرمانان شجاع ممکن است روزی برای مقابله با این خطر فراخوانده شوند و اگر روزش رسید باید از اقدامات شجاعانه برای حفظ امنیت همه ماضروری است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است