گروه بینالملل دفاعپرس: اینکه انگلیس اکنون ردای تقابل با ایران را به تن کرده است، مربوط به زمان حال نیست و خباثتهای روباه پیر تاریخی به درازای دو قرن دارد. انگلیس از دوره قاجار همیشه با مداخله در امور داخلی ایران سعی میکرد تا سیاستهای کشورمان را با خود در منطقه همراه کند و اگر از طریق مسالمتآمیز به هدفش نمیرسید با اهرم زور و قلدری آنرا پیش میبرد. دمیدن بر طبل جنگ بین ایران و روس در دوره قاجار برای تضعیف دولت که در نهایت با امضای قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای پایان یافت، همگی به واسطه تحرکات انگلیسیها انجام شد تا بتوانند نفوذ خود را در ایران افزایش دهند.
تحمیل قرارداد پاریس به ناصرالدین شاه که منجر به جدایی هرات از ایران شد، نمونه دیگری از سیاستهای حیلهگرانه لندن بود که با هدف تضعیف و تحتالحمایه کردن ایران انجام شد. امضای قرارداد «دارسی» برای غارت منابع نفت ایران و دیگر قراردادهای ظالمانه برای در سلطه بر منابع معدنی، اقتصادی و کشاورزی ایران از جمله برنامههایی بود که در گذشته در راس سیاست خارجی بریتانیا قرار داشت.
انگلیس زمانی که دید نمیتواند از طریق قاجار به اهدافش برسد، به مسیر دیگری متوسل شد و با حمایت از رضاخان در اسفند 1299 کودتایی را ترتیب داد تا دولت دست نشانده پهلوی را مستقر کند و رضاخان همیشه مهره انگلیسیها تلقی میشد. همچنین، حمله به خاک ایران در جنگهای جهانی اول و دوم که منجر به بروز قحطی و کشته شدن صدها هزار نفر شد، کارنامه سیاه بریتانیای استعماری در قبال ایران است.
الوقت نوشت: اوج جنایت انگلیس علیه ایران را در ماجرای ملی شدن صنعت نفت میتوان به خوبی دید که وقتی دستش از غارت منابع نفتی قطع شد با کمک آمریکا و عناصر داخل ایران کودتایی را بر علیه دولت محمد مصدق انجام داد تا دوباره نفت ایران را چپاول کند. انگلیس همچنین با تحت فشار قرار دادن دولت پهلوی، بحرین را از ایران جدا کرد تا نقش و نفوذ ایران در خلیج فارس را کاهش دهد.
اقدامات لندن برای علیه ایران به صورت سیاسی و نظامی تا پیروزی انقلاب اسلامی رواج داشت و با استقرار جمهوری اسلامی، انگلیس مثل گذشته با اهرم زور نتوانست منافعش را در ایران تامین کند و به گزینههای دیگری روی آورد. انگلیس با حمایت از رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی و دادن تسلیحات به آن برای اشغال ایران و مداخله در امور سیاسی تلاش کرده تا نفوذ سابق خود در ایران را بازیابد.
انگلیس همچنین در چهار دهه گذشته سعی کرده است تا در بدنه نیروهای امنیتی و سیاسی ایران نفوذ کرده و با تقویت شبکههای جاسوسی بتواند به راحتی برنامههای خود را عملی کند. نفوذ در بین مقامات ارشد نظام همواره در راس اولویتهای لندن قرار داشته و در برخی موارد هم موفقیتآمیز بوده است و نمونه آنرا در روابط سرویسهای جاسوسی انگلیس با علیرضا اکبری مقام سابق دفاعی ایران شاهد بودیم ولی همیشه با کمک نیروهای اطلاعاتی این افراد شناسایی و مجازات شدند و نقشههای شوم لندن برای ضربه زدن به تهران ناکام مانده است.
در سالهای اخیر انگلیس روشهای دیگری را هم در پیش گرفته است تا از طریق جنگ روانی تهران را تحت فشار قرار دهد. انگلیس با پناه دادن به شبکههای ضد انقلاب در لندن مانند «ایران اینترنشنال» وابسته به سعودی و شبکه «بی بی سی» که مدام بر علیه جمهوری اسلامی تبلیغ و فضاسازی میکنند نشان داده که حاضر نیست مسیر مسالمت آمیز با ایران را در پیش بگیرد.
حمایت تمام قد از اغتشاشات و تلاش برای تحریم سپاه پاسداران بیانگر این است که لندن همه پلهای پشت سر خود را خراب میکند که میتواند روابط دوجانبه را تحتالشعاع قرار دهد. گنجاندن سپاه در لیست تروریستی، درحالی انجام میشود که این سازمان در یک دهه گذشته نقش مهمی در مقابله با گروههای تروریستی تحت حمایت غرب داشته است و در جبهه مقدم ضد تروریسم و حفاظت از منابع کشور در برابر سلطه گران غربی بود. بنابراین، اقدام جنجالی انگلیس علیه سپاه، تنش بین تهران و لندن را تشدید خواهد کرد و در همکاریهای دیپلماتیک بین ایران و غرب بر سر احیای برجام هم تاثیر منفی خواهد داشت و تبعات آن متوجه مقامات لندن و واشنگتن است که مسیر نادرستی را برای رسیدن به اهدافشان انتخاب کردهاند.
انتهای پیام/ 411
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است