گروه اخبار داخلی دفاعپرس: اگر در عرصه اقتصادی با مشکل مواجه هستیم برای این است که در آن رویکرد دفاع مقدس پیاده نشده و اگر این فرهنگ در اقتصاد پیاده شود حتما مشکلات اقتصادی را پشت سر خواهیم گذاشت.
حدود ۴۰ سال پیش دشمنان با محوریت صدام، مستکبرین، آمریکا، صهیونیستها، غربیها و برخی از کشورهای منطقه جنگی را به ما تحمیل کردند.
جنگ تحمیلی در شرایطی آغاز شد که تازه انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده بود و همان زمان گروههای معاند و موافقین در استانهای مختلف کشور برای مردم مزاحمت ایجاد میکردند و هر روز شاهد حوادث امنیتی بودیم.
در این شرایط دیدیم و در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ما در مقابل حمله زمینی و هوایی و دریایی رژیم بعثی قرار گرفتیم. ما در سالهای ابتدایی انقلاب آمادگی دفاع از خاک کشورمان را نداشتیم، چراکه ارتش و سپاه به انسجام کافی نرسیده بودند لذا صدام برای تجزیه کشور آمده بود و پنج استان ما را مستقیم درگیر جنگ کرد. آن زمان سپاه نهاد نوپا و تازه تاسیسی بود، در چنین شرایطی هجمه ناجوانمردانه دشمن علیه ما آغاز شد. دشمن بخشی از مرزهای ما را اشغال کرد. اینجا بود که امام راحل فرمودند: «بیگانهای آمده، سنگی زده و شیشهای شکسته است» و اینگونه بود که هیمنه دشمن را فروریخت.
وحدت نیروهای مسلح، دوران دفاع مقدس در میدان عمل کاملا مشهود و در عرصههای مختلف گره گشا بود. بنی صدر از وحدت سپاه و بسیج و ارتش به شدت نگران بود و به دلایل مختلف از این وحدت جلوگیری میکرد و نکته دوم اینکه بنی صدر اعتقادی به نیروهای مردمی نداشت و نیروهای مردمی را تضعیف میکرد و اگر دوستان ارتشی هم به ما کمکی میکردند خارج از دستور بنی صدر بود.
الگوگیری از روحیه دوران هشت سال جنگ تحمیلی
با الگوگیری از روحیه دوران هشت سال جنگ تحمیلی میتوانیم بر جنگ اقتصادی و تحریمهای دشمنان پیروز شویم. کاربردیترین مدل نیز، تلاش همگانی برای تبدیل اقتصاد کشورمان به پویاترین بستر برای تولید ثروت است و تولید ثروت هم محصول کارافرینی است.
این رویکردها میتواند نظام مدیریت و اجرایی کشور را از تکیه آسیب پذیر به درامدهای خام و معادن خام و دیگر کالاهای خام مانند صادرات نفت و دیگر منابع خام و فاقد ارزش فزوده، بی نیاز کند.
هدف هم این است که کشور را با کار و ایجاد ثروت جدید، اداره کنیم که بر ایجاد رویکردهای نوین در نظام مدیریت کشور و مبتنی بر “ثروت سازی” تمرکز دارد تا از وضع مدیریت هزینه محور به حالت مدیریت اقتصادی و ثروت آفرین متحول شود. در آن صورت هم درامد نفتی و دیگر منابع روزمینی و زیرزمینی و اقتصاد فضایی کشور به مبانی مستحکم توسعه پایدار و سرمایه گذاریهای پایان ناپذیر تبدیل خواهد شد. کافی است اقتصاد نفت زده را به اقتصاد کامل صنایع نفت محور و تولید پتروشیمی با تولید حداقل دو هزار نوع محصول نفت محور تبدیل کنیم.
هر جامعه و کشوری دارای منابع و مختصات گستردهای از ارزشهای تولید است که به طور نهفته در درون خود حفظ کرده است و مدیران و راهبران اقتصاد سیاسی تلاش میکنند این فرصتها و استعدادهای بالقوه را به داراهایی ها و ثروتهای واقعی و عینی تبدیل کنند.
ایران هم با یک درصد جمعیت جهان ۷ تا ۸ درصد منابع تولید ثروت را در درون خود دارد. فاصله بالقوه تا بالفعل با پدیدهای به نام کارافرینی و توسعه کارهای موثر برای تولید کالا و خدمات و در یک کلام اصلاح ساختارها و همت و تلاش مضاعف و چند برابر طی میشود به شرط اینکه دارای حداکثر ارزش افزوده و بالاترین سطح تقاضا در درون سرزمین ملی و جهانی باشد.
امروزه اقتصاد ایران در همه زیربخشهای کشاورزی، بازرگانی خارجی و زیربخشهای صنعتی و همچنین اقتصاد دانایی محور از فرصتها و مزیتهای خوبی برای توسعه و اشتغالزایی برخوردار است و ظرفیت توسعه کارافرینی را دارد.
این مهم با ایجاد تغییر در رفتار همه متغیرها در طرفهای عرضه و تقاضای اقتصاد ملی و فراملی تحقق مییابدو باید همه شهروندان حقیقی و حقوقی به عنصری فعال در تولید ثروت پایدار و پایان ناپذیر تبدیل شوند.
انتهای پیام/241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است