امام خامنه‌ای: انتقال روحیات شهدا با کار هنری امکان‌پذیر است+ فیلم


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره ملّی بزرگداشت یک هزار و هشتصد و هشتاد شهید کاشان که در تاریخ ۲۶ دی ۱۴۰۳ برگزار شده بود، امشب در محل برگزاری همایش در کاشان منتشر شد.

حضرت امام خامنه‌ای در این دیدار، کاشان را در طول تاریخ عالم‌پرور، فقیه پرور، مبارزپرور و هنرپرور خواندند و با گرامی‌داشت یاد چهره‌های مبارز با استعمارگران انگلیسی، که از این شهر برخاستند به‌خصوص عالِم شجاع مرحوم آیت‌الله کاشانی فرمودند: کاشان علاوه بر ممتاز بودن در علم، هنر و دلبستگی به اهل‌بیت علیهم‌السلام در دفاع مقدس و برخی حوادث دیگر انقلاب نیز خوش درخشید و نشان داد که پرورش انسان‌های مبارز و با شهامت در این منطقه استمرار دارد.

معظم‌له به نمایش درآوردن خصوصیات رفتاری شهدا در آثار فرهنگی و هنری را ضروری خواندند و افزودند: ویژگی‌ها و خصوصیات رفتاری برجسته‌ای همچون ازخودگذشتگی و فداکاری شهدا، عبادت و تضرع خالصانه رزمندگان جوان به درگاه پروردگار و احترام و غیرت آنها به شعارهای اسلام و انقلاب، نیاز همیشگی ملت هست که انتقال آن روحیات صرفاً با کار هنری و تولید آثار با کیفیتی مانند فیلم، شعر و نقاشی امکان‌پذیر هست.

نشان دادن صبر و شکر مادران شهدا، موضوع دیگری بود که امام خامنه‌ای با تأکید بر به تصویر کشیدن آن با ابزارهای هنری، فرمودند: صبر و شکر مادری که فرزند یا فرزندان خود را در راه خدا داده هست، قابل توصیف نیست اما نشان دادن این درس‌های اعجاب‌آوردر قالب کارهای هنری ممکن هست.

کد ویدیو

مشروح فرمایشات امام خامنه‌ای به شرح ذیل هست؛

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

برادران عزیز، خواهران عزیز! خیلی خوش آمدید؛ مخصوصاً خانواده‌های محترم شهیدان و به‌خصوص مادران شهدا و این بانوی گرامی(۲) که مادر چهار شهیدند. آقای منصوری(۳) را هم که سال‌ها بود زیارت نکرده بودیم؛ [بنده] ایشان را از دوره‌ی دانشجویی‌شان که مشغول مبارزه بودند، می‌شناسم.

کاشان یک شهر برجسته هست؛ حالا منهای آنچه در دوره‌ی ما اتّفاق افتاد ــ که حالا اشاره خواهم کرد ــ در طول تاریخ هم کاشان حقّاً و انصافاً برجستگی دارد: عالِم‌پرور هست، شاعرپرور هست، فقیه‌پرور هست، ریاضی‌[دان]‌پرور هست، مبارزپرور هست، هنرپرور هست؛ شخصیّت‌های برجسته‌ی بزرگی‌[دارد] و یک شهر عجیبی هست. همین فرشی که در کاشان بافته می‌شود، از لحاظ نگاه هنری، یک هنر بسیار بزرگ و بسیار باارزش هست؛ ما قدر این هنر‌های زیرِ پاافتاده و پیشِ پاافتاده‌ی خودمان را نمی‌دانیم. شخصیّت‌های برجسته‌ای‌[از این شهر] برخاستند که خب شما‌ها آنها را می‌شناسید و می‌دانید و معروفند، و اسمشان در تاریخ همه‌جا ثبت هست.

در دوره‌ی نزدیک به ما، [یعنی] تقریباً دوره‌ی معاصر ما، شخصیّت‌هایی هستند که با استعمار مبارزه کردند ــ که این فرق می‌کند با مبارزه‌ی با حکومت داخلی ــ مِن‌جمله پدر مرحوم آیت‌الله کاشانی، مرحوم آسیّدمصطفیٰ کاشانی که ایشان از بزرگان علمای نجف بودند. وقتی که انگلیس‌ها در پایان جنگ‌[جهانی] اوّل آمدند و در واقع منطقه را چند کشور اروپایی بین خودشان تقسیم کردند و آمدند طرف ایران، اینها به فتوای مرحوم آسیّدمحمّدکاظم یزدی، از نجف آمدند در منطقه‌ی اهواز و منطقه‌ی جنوب عراق و غرب ایران و جنوب غربی ایران، مبارزه‌ی تن‌به‌تن کردند؛ هم مرحوم آسیّدمصطفیٰ کاشانی، هم پسر ایشان مرحوم آسیّدابوالقاسم کاشانی که آیت‌الله کاشانی معروف ما این دوّمی هست. بعد هم مبارزات اینها ادامه پیدا کرد. این اهمّیّت دارد؛ اینکه یک انسانی، یک انسان باشخصیّتی، زندگی خودش را وقف کند برای مبارزه‌ی با زور، با ظلم، با تجاوزطلبی، خیلی برای یک ملّت مهم و باارزش هست؛ قدرش را باید دانست. حالا بعضی‌ها به مرحوم آیت‌الله کاشانی به خاطر یک اختلاف نظرات سیاسی اعتراض میکنند؛ دیگر توجّه ندارند که این مرد کسی هست که ده‌ها سال با کمال شجاعت، با انگلیس‌ها مبارزه کرد.

در زمان رضاشاه که همه‌ی نفَس‌ها در سینه‌ها حبس بود، مرحوم کاشانی مبارزه کرد؛ در آن زمان مبارزه کرد. امام (رضوان الله علیه) یک‌بار در یک جلسه‌ی خصوصی که ما داشتیم، گفتند که من هیچ‌کس را به شجاعت آقای کاشانی ندیدم. توجّه کنید! این حرف را چه کسی می‌زند؟ امامی که خودش مظهر رشادت و شجاعت هست. این را خودم از ایشان مستقیم شنیدم؛ دیگر راوی وسط نیست. گفتند من هیچ کس را به شجاعت آقای کاشانی ندیدم. بعد سه قضیّه نقل کردند از شجاعت مرحوم آقای کاشانی که حالا آن قضایا را من نقل نمیکنم. این‌[طور] هست. در آن محلّ تاریخی، ما رفتیم آنجا، زندانی را که آقای کاشانی آنجا بوده دیدیم. آن سلّولی را که آقای کاشانی ــ البتّه مدّت کوتاهی ــ در آن سلّول زندانی بوده، به ما نشان دادند. قضیّه‌ای را آنجا نقل کردند که در آن سلّولی که راحت نمی‌شد نشست، مأمور میرود پیش او و بنا میکند نصیحت کردن. آقای کاشانی یک پاسخی به او میدهد که نشانه‌ی کمال جرئت و شجاعت و نترسی و دلِ قرص و محکم این مرد هست؛ و همین‌طور بقیّه‌ی کسانی که در این راه بوده‌اند؛ شخصیّت‌های برجسته.

از جهات مختلفی کاشان انصافاً برجستگی دارد؛ یکی‌اش مسئله‌ی مبارزات هست، یکی اش مسئله‌ی علم و هنر هست، یکی‌اش مسئله‌ی توجّه به اهل‌بیت (علیهم السّلام) هست که در زمان جوانی ما مجالس کاشان معروف بود همه‌جا که کاشانی‌ها مجالس روضه و توسّل و توجّه دارند؛ و مانند اینها.

خب، در آزمایش بسیار مهمّ دفاع مقدّس و بعد از آن در بعضی از حوادث دیگر، کاشانی‌ها خوب حرکت کردند، خوب گذشته‌ی خودشان را تجدید کردند و نشان دادند که یک طبیعت مستمرّ تاریخی‌ای در این منطقه وجود دارد که در گذشته و امروز انسان‌هایی را با این خصوصیّات پرورش می‌دهد؛ لذا شما شهدای برجسته‌ای دارید، شهدای باسابقه‌ای دارید، شهید دوران اوّل مبارزات دارید که این در کمتر شهری از شهر‌های ایران وجود دارد؛ شهدای میدان جنگ دارید، پشتیبانی‌های فوق‌العاده و کم‌نظیر دارید که انسان را واقعاً تحت تأثیر قرار میدهد. فرض بفرمایید چند نفر بانو می‌نشینند یک قالیِ باارزشی می‌بافند، می‌آیند تقدیم می‌کنند به جبهه که این را یک جایی من خواندم که این قالی را آن کسانی که گرفته بودند از این بانوی آورنده‌ی قالی، می‌گویند ما این را نمیتوانیم به قیمت بفروشیم،‌[بلکه] این را باید به ارزش معنوی‌اش بفروشیم. می‌روند به قیمت گرانی این را می‌فروشند و یک پشتیبانی فوق‌العاده باارزشی از چندین لشکر به وسیله‌ی همین یک قالی انجام می‌گیرد! و کار‌های فراوانی که انجام دادند. خب همه‌ی اینها ارزش‌های مردمی برای مردم کاشان هست.

شما حالا می‌خواهید بزرگداشت بگیرید برای شهدا؛ این مطالبی که آقا بیان کردند، اینها همه کار‌های خوب و لازمی هست؛ کار‌های هنری، کتاب‌نویسی، خاطره‌نویسی و بقیّه‌ی چیز‌هایی که وجود دارد، اینها همه کار‌های لازمی هست، کار‌های خوبی هست.

بنده در دیدار با برگزارکنندگان این بزرگداشت‌ها توصیه‌هایی کرده‌ام که یا شنیده‌اید یا میتوانید دسترسی پیدا کنید؛ نمیخواهم تکرار کنم آنها را. یک نکته را میخواهم بگویم و آن، این هست که هنر این شهدا فقط این نبود که جانشان را کف دست گذاشتند و رفتند به میدان جنگ؛ خب، در حال خطر، خیلی از افراد ــ البتّه برجستگان ــ این کار را میکنند. وقتی خطری تهدید میکند دین را، میهن را، ملّیّت را، عزّت یک کشور را، کسانی جانشان را کف دستشان می‌گذارند و می‌روند و می‌جنگند. یک نکته اینجا مهم هست و آن، این هست که همراه این کار، خُلقیّات و رفتار‌هایی را انسان مشاهده میکند که این رفتار‌ها قابل تبیین هست؛ یعنی قابل دست دادن به (۴) ملّت‌ها هست. [مثلاً]گذشتها؛ این جوانی که رفته آنجا مثلاً فرض بفرمایید یک چیز باارزشی همراهش هست، رفیقش به آن احتیاج دارد، بدون هیچ گونه ملاحظه‌ای این را به رفیقش میدهد؛ گذشت می‌کند. عبادت‌ها؛ یک جوان کم‌سنّ مثلاً تازه به بلوغ رسیده‌ای که این‌قدر گناهی هم هنوز در پرونده‌ی او نیست، آن‌چنان در مقابل پروردگار تضرّع میکند و توسّل و توبه و استغاثه و استغفار می‌کند که انسان تعجّب می‌کند؛ یعنی از افرادی در سنین ما‌ها اصلاً یک چنین حالتی، یک چنین استغاثه‌ای، یک چنین توجّهی برنمی‌آید، اصلاً ممکن نمیشود آنچه از دل روشن و پاک آن جوان صادر می‌شود. یا فرض بفرمایید که احترامی که اینها به شعار‌های مقدّس نظام جمهوری اسلامی می‌کردند که حالا همین مطلبی که ایشان گفتند که به دخترش سفارش می‌کند که اوّلین مطلبی که به بچّه یاد میدهی، این باشد که یک شعار مربوط به انقلاب را، مربوط به اسلام را یاد می‎دهد.

اینها را باید حفظ کرد، اینها را باید ضبط کرد، اینها را باید نشان داد. این در نام‌گذاریِ یک کوچه یا خیابان به نام شهید به دست نمی‌آید. این با یک کار هنری امکان‌پذیر هست؛ انتقال این روحیّات و این خصوصیّات اخلاقی، صرفاً با کار‌های هنری امکان‌پذیر هست. شما در یک فیلم یا در یک مثلاً فرض کنید که شعر خوب یا در یک نقّاشی خوب، میتوانید نشان بدهید گذشت را؛ میتوانید نشان بدهید خشوعِ در مقابل پرودگار را؛ [می‌توانید]خشوع یک رزمنده را نشان بدهید؛ یا غیرت او را نشان بدهید. اینها به درد یک ملّت [میخورد]. اینها برای یک ملّت نیاز همیشگی و حتمی هست. ما خب روی منبر‌ها میگوییم به مردم؛ راجع به تقوا می‌گوییم، راجع به گذشت می‌گوییم، راجع به توسّل و توجّه و انابه و استغفار میگوییم؛ امّا اینها حرف هست، اینها گفتن هست؛ گفتن با عمل کردن خیلی فرق دارد. او عمل می‌کند؛ شما آن عمل را منعکس کنید؛ نشان بدهید که او در عمل این‌جور حرکت کرد، این‌جور رفتار کرد.

یکی از چیز‌هایی که به نظر بنده خیلی مهم هست و بایستی در عمل، در کار هنری نشان داده بشود، همین صبری هست که این مادران شهدا کردند. این شوخی نیست که انسان یک جوانی را، یک فرزندی را پرورش بدهد، با خون دل، با چه زحمتی به ثمر برساند، به جوانی برساند، بعد این را در راه خدا بدهد؛ یکی، دو تا، سه تا، چهار تا. اینها چیز‌هایی هست که فقط به زبان آسان گفته می‌شود، در عمل، در واقعیّت اصلاً قابل توصیف نیست؛ یعنی واقعاً قابل توصیف نیست و نمیشود اهمّیّت این را توصیف کرد. امّا صبر این بانو را میشود نشان داد؛ شکر این بانو را می‌شود نشان داد؛ تحمّلی که او در مقابل این حادثه‌ی مهم و بزرگ انجام داده، این را میشود نشان داد؛ اینها می‌شود درس. اینها را بایستی شما نشان بدهید. چه جوری می‌شود نشان داد؟ صرفاً با کار هنری.

بحمدالله شما کاشانی‌ها از لحاظ هنرمند هم غنی هستید، افراد هنری دارید که میتوانند کار‌هایی را انجام بدهند؛ و ان‌شاء‌الله این کار را بکنید و پیش بروید؛ و به مردم عزیز کاشان هم سلام بنده را برسانید. ما کاشان را همیشه از دیرزمان، چه به خاطر علمائش، چه به خاطر شهدائش، چه به خاطر کار‌های هنری‌اش، به چشم یک منطقه‌ی برجسته شناخته‌ایم و دیده‌ایم. امیدواریم ان‌شاء‌الله که همیشه روسفید باشید و پیش خدای متعال مقام والا داشته باشید.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته

(۱) در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدسعید حسینی (نماینده‌ی ولیّ فقیه و امام جمعه‌ی کاشان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و سرهنگ کریم اکبری قمصری (فرمانده ناحیه‌ی مقاومت بسیج کاشان و دبیر کنگره) مطالبی بیان کردند.
(۲) خانم کبریٰ حسین‌زاده (مادر شهیدان بارفروش)
(۳) آقای جواد منصوری (اوّلین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
 (۴) استفاده برای، ممکن شدن برای

انتهای پیام/ ۹۵۵

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید