روزی که نذر سفره‌ موسی بن جعفر (ع) داشت

روزی که نذر سفره‌ موسی بن جعفر (ع) داشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از مازندران، «احمد ایرانی‌نسب» از شاعران آئینی استان مازندران سروده‌ای را در رثای شهادت امام موسی کاظم (ع) منتشر کرده هست که در ادامه می‌آید.

مادربزرگم خانه‌ای از جنس باور داشت
آجر به آجر در دلش سوغات قمصر داشت

کنج حیاط کوچکش باغ بزرگی بود
گلدان به گلدان شعر‌های روح پرور داشت 
 
از بیت‌های بوستانش معرفت می‌ریخت
بر شاخه‌ی سبز گلستانش کبوتر داشت

بوی خوش گل‌های قالی بس که می‌پیچید.
چون بارگاهی بود که صحنی معطر داشت

حتی به جای پرده، پرچم دلبری می‌کرد
حتی به جای صندلی، آن خانه منبر داشت

آن خانه‌ای که ابر‌ها همسایه‌اش بودند
از هر طرف رفتم به سمت آسمان در داشت

از پنجره هم‌دست باران می‌شدم هر بار
بال خیالم تا بلندای فلک پر داشت

قطعا ملائک استجابت را می‌آوردند
وقتی قنوت ناودان‌ها عطر کوثر داشت

مادربزرگ دائم الذکرم سحر تا شام
هر روز ختم چارقل را با سماور داشت

همسایه‌ها حاجت روای خانه‌اش بودند
روزی که نذر سفره‌ی موسی بن جعفر (ع) داشت

صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد
قطره به قطره چشم‌ها، آیینه‌ای‌تر داشت

می‌گفت آن مردی که دنیایی اسیرش بود
سجاده‌ای در کنج زندانی محقر داشت

با اشک‌هایش پایه‌های عرش می‌لرزید
در سجده‌ی نیمه شب خود صبح محشر داشت

با یک اشاره خیر و شر را جابجا می‌کرد
آنقدر که بدکاره دست از کار خود برداشت

هرگز نباید سر به خاک حجره بگذارد
مردی که خاک مقدم او قیمت زر داشت

زنجیر‌ها حتی دخیل دست او بودند
باب الحوائج با همه، لطفی برابر داشت

مادربزرگم گریه کرد و شانه‌اش لرزید
بغضی شکست و استکان از غم ترک برداشت

مولای مظلوم و غریب شیعیان در بند                                                                                                                                                                                                   ای کاش سلمان داشت و ای کاش قنبر داشت

آن روزه‌داری که طعام سفره‌اش غم بود
آن روضه‌داری که همیشه ذکر مادر داشت

بر شانه‌ی شب پیکر خورشید را بردند
تقدیر روی شانه‌هایش دُرّ و گوهر داشت

پای گریز روضه خوان تا کربلا می‌رفت‌
می‌گفت صد رحمت که مولا پیکرش سر داشت

از بوریا و نعل تازه زود رد می‌شد
از بس که در دل غیرت آل پیمبر داشت

صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد
قطره به قطره چشم‌ها، آیینه‌ای‌تر داشت

گفتم که آن خانه چنان صحنی معطر بود
باید بگویم، چون حرم صحنی مطهر داشت

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید