خبرگزاری فارس ـ گروه سینما: انقلاب تونس در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ رخ داد و به کنارهگیری «بن علی» از قدرت و فرارش به عربستان سعودی منجر شد. حالا یک دهه بعد از این اتفاق که به «بهار عربی» شهرت یافت، برخی از تونسیها در شهرهایی مانند تونس و سیدی بوزید، بار دیگر زمزمههایی از اعتراض ضدحکومتی به گوش میرسد.
اما این اعتراضات یک و نیم قرن قدمت دارد و تونسیها در سال ۱۸۶۴ به رهبری «علی بن غِذاهِم» علیه «محمد الصادق بای» پادشاه وقت دست به اعتراض و انقلاب زدند؛ انقلابی که البته به ثمر ننشست. این اتفاقات تاریخی در مستند داستانی «پادشاه مردم» تصویر شده است.
فیلم مستند داستانی «پادشاه مردم (بای الشعب)» در گفتوگو با تاریخپژوهان، وقایع انقلاب ۱۸۶۴ را بررسی میکند و ماجراها را بازسازی میکند. امان الغربی و سماح الماجری این فیلم را کارگردانی کردهاند. فیلمنامه اثر شاکر بوعجیله است و از بازیگران آن میتوان به یاسین العبدلی و هشام بوزید اشاره کرد که تولید بخش مستند شبکه الجزیره است.
* جرقههای نخستین انقلاب تونس
در زمان «محمد الصادق بای» او که غرق در لذتها شده بود و خزانه کشور را نثار کنسولها و میهمانان خارجی میکرد، «مصطفى خزندار» وزیر یونانیالاصل او اختیارات بسیاری داشت و تصمیماتی گرفت که موجب نارضایتی مردم شد. از جمله این تصمیمها، پروژه انتقال آب از زغوان (شهری در شمال شرقی تونس) بود که پولهای زیادی را بلعید، تا جایی که به عنوان «توافقنامه منحوس» از آن یاد میشود. برای تأمین هزینه این پروژه، دولت مالیات بر مردم را افزایش داد؛ مالیات بر غلات، زیتون و خدمات مردمی موسوم به «مجبی».
در قسمت مستند این فیلم به تفاوتهای منطقهای به علاوه فقر و وضعیت حومهای پرداخته شده است و عنوان میشود که افزایش مالیات از ۳۶ به ۷۲ ریال و تعمیم آن بر تمامی شهروندان ذکور که توان به دست گرفتن سلاح را داشتند، فتیله انقلاب روشن شد. در حالیکه این مالیات ابتدا تونس، قیروان، سوسه، منستیر و صفاقس را شامل نمیشد و همین، یکی از دلایلی بود که باعث تقویت اختلافات منطقهای شد، اما پس از رویارویی با کسری بودجه و ضرورت تأمین آن، دستهای خزانه کشور به این مناطق نیز دراز شد.
در سال ۱۸۶۴ با سست شدن پایههای مدیریت ایالتی در تونس از جمله در حوزههای اقتصادی، سیاسی و گسترش کانونهای فساد، کاسه صبر روستاییان لبریز کرد و صفوفی عصبانی از ساکنان مناطق مختلف ایالت به وجود آورد. فقر، تکدیگری و گرسنگی از یک سو و وضع مالیاتهای سنگین از سوی دیگر، شعلههای انقلاب در تونس را روشن کرد.
قبایل ماجر، همامه، فراشیش، جلاص و دیگر قبایل به خروش آمدند و به رهبری «علی بن غِذاهِم» علیه ظلم و جور بپاخاستند و حکومت بای را متزلزل کردند و اگر صفوف انقلابیان متفرق نمیشد، آن را سرنگون میکردند. مورخان، جزئیات بسیاری را در این باره بیان کردهاند از جمله اینکه شخصیتهایی نظیر السبوعی محمد السبوعی، والدهمانی البوجی، فرج بن دحر و ولد الماشطه انقلابیونی بودند که پیش از آنکه متفرق شوند و به دلیل اختلاف دیدگاهشان پایان دردناکی را تجربه کنند، در کنار ابن غذاهم قرار داشتند، اما شبیخون به انقلاب، یک مانور موفق از سوی بای بود و پایانی دردناک برای مردم داشت؛ همین امر، وجه تسمیه این مستند به «پادشاه مردم» است.
با از بین رفتن اتحاد انقلابیان و دلجویی «بای» از برخی طرفها، فصل دیگری از انقلاب پیش از آنکه به ثمر بنشیند، دچار خزان شد و مرحله سرکوب انقلابیون و به صلیب کشیدن برخی از آنها در شهر ساحلی سوسه آغاز شد!
دیگر نبرد با نظامیان بای فایدهای نداشت و ابن غذاهم و یارانش پیش از آنکه به الجزایر عزیمت کنند، از شرق به غرب تونس رفتند. بازگشت پنهانی ابن غذاهم به تونس، آغازی بر پایان دردناکش بود، زیرا او منطقهای را ترک کرد که بعدها تحت قیمومیت فرانسویان قرار گرفت و پس از آن مستقل شد و ابتدا به جمهوری اول و سپس به جمهوری دوم تبدیل شد، اما نه فساد از آن رخت بربست، نه جانبداریهای نادرست، نه منطقهگرایی.
* نقش خانقاهها در شکستخوردن انقلاب
در این فیلم به نقش طریقتهای تصوف در تحولات مربوط به انقلاب ابن غذاهم اشاره شده است که خوانشهای متعددی درباره آن وجود دارد اما، این فیلم، آن را تنها از نگاه خیانت مورد پردازش قرار داده است، زیرا حکومت برای کاستن از فشار خروش مردمی، به خانقاهها پناه برد.
رایزنی فرهنگی کشورمان در تونس گزارش کرده است که «پادشاه مردم» حافظه تاریخی تونسیها را به زمانی باز میگرداند که ابن غذاهم، حکومت بای را به لرزه درآورده بود.
در فیلم «پادشاه مردم» یک سکانس نمایشی با موضوع بازسازی دستگیری و شکنجه «علی بن غذاهم» در بطحاء باردو وجود دارد: خزانهداران و دیگرانی از اوباش دور او را گرفتهاند؛ یکی بر سرش میکوبد؛ آن دیگری دشنامش میدهد؛ سومی به رویش آب دهان میاندازد و آن دیگری محاسنش را میکشد… همه این کارها را برای چاپلوسی به درگاه بای انجام دادند، زیرا گفته بود که از زاویهای که آنها او را نمیبینند، او آنها را میبیند!
«اکنون به نزد من آمدید در حالی که من بر اسب خود سوارم. اما اگر من با همین حال به نزدتان میآمدم، هیچ جای افتخاری برایتان نداشت». این سخن ابن غذاهم به برخی از خائنان و اوباش در آن لحظات است. آزارهای این مرد انقلابی در زندان باردو و زندان کراکه هم ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال ۱۸۶۷ و در ۵۳ سالگی در این زندان از دنیا رفت.
* به صلیب کشیدهشدن انقلابیون
فیلمنامه «پادشاه مردم» از دو بخش اصلی تشکیل میشود: اظهارات کارشناسان درباره انقلاب علی بن غذاهم و دوره پیش از آن، و تصاویر نمایشی که حماسه ساحل را در هنگام از هم پاشیدن جمع انقلابیان، به صلیب کشیدهشدن تعدادی از آنها و دستگیری ابن غذاهم روایت میکند.
در آغاز فیلم، اطلاعاتی تاریخی که مورخان ارائه میکنند، فشرده و متواتر است و هیچ فاصلهای را برای بیننده قرار نمیدهد تا مسئله را درک کند. شاید این انتخاب دستاندرکاران فیلم برای تضمین اعتبار بیشتر فیلم و تطابق بین واقعیتها و دادههای روایت شده است. اما تعدد راویان میتواند نتیجه معکوس دهد و باعث خستگی مخاطب شود، به ویژه اینکه بخشی از اظهارات در برخی نکات با یکدیگر مشترک است.
تصاویر نمایشی که کارگردان آن را در فیلم گنجاند، گفتگو را به تصاویری تبدیل کرد که واقعیت مربوط به آن زمان را به بیننده نزدیک میکند و سیر خطی تواتر گفتارهای مورخان درباره رخدادها و وقایع را میشکند.
صرف نظر از برخی از ملاحظات مربوط به دکور، پوشش و زوایای پرداختن به رخدادهای انقلاب ابن غذاهم ـ که خوانشهای مختلفی را از نظر موضع دقت ایجاد میکند، به ویژه اگر بحث به سیاست مربوط شود ـ تخصیص اسناد برای مرور دوره تاریخی تونس در شرایط کنونی لازم به نظر میرسد.
در این میان یک سؤال هنگام تماشای فیلم به مخیله مخاطب خطور میکند: اگر انقلاب ابن غذاهم مسیر خود را به درستی طی میکرد، امروز وضعیت چگونه بود؟
انتهای پیام/
منبع خبر