خبرگزاری فارس ـ گروه هنر: امیلی گارتویت عکاس ۲۸ ساله اهل انگلستان است. او که در لندن زندگی میکند، به عنوان یک هنرمند به کشورهای مختلف دنیا سفر کرده و به موضوعاتی همچون حقوق بشر و محیط زیست از دریچه دوربین خود نگاه میکند. حاصل یک دهه عکاسی حرفهای او، برپایی نمایشگاههای متعدد، همکاری با رسانههایی از جمله گاردین، نیوزویک، یورونیوز و ایندیپندنت و همچنین دریافت جوایز از مسابقات، جشنوارهها و سازمانهای هنری و خبری است.
اما شهرت این عکاس مسیحی در ایران به حضورش در پیادهروی اربعین باز میگردد. گارتویت برای مستندنگاری از بزرگترین تجمع مسالمتآمیز جهان سال ۲۰۱۷ به عراق رفت و آنقدر فضای آنجا برایش عجیب و دلچسب بود که سال بعدش هم خود را به اربعین حسینی رساند. ماحصل این حضور، اسفندماه ۱۳۹۷ در نمایشگاه عکس «به سوی اربعین» در ایران به نمایش درآمد.
این عکاس انگلیسی، ۲ سال را با کوچ عشایر بختیاری ایران همراه شده و این جابجایی را از دریچه دوربین خود ثبت و به تازگی منتشر کرده است. به گفته گارتویت، او برای تحقق این امر در دوران شیوع ویروس کرونا، ضمن انجام تستهای کرونا در انگلستان و ایران، شیوهنامههای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کرده است.
ما برق و آب لولهکشی نداشتیم، در حالی که با حدود ۱۰۰ گوسفند، بز، سگ، قاطر، خر و اسب از کوهها بالا و پایین میرفتیم. امیدوارم این عکسها واقعیت را منتشر کند و حضور من در صحنه، روی روال زندگی عشایر تأثیر نگذاشته باشد.
امیلی گارتویت گفته که در طول این سفر به دلیل دسترسی نداشتن به برق، باتری دوربین و تجیهزات عکاسی خود را با پنل خورشیدی شارژ میکرده است.
روایت این عکاس را در ادامه مرور میکنیم.
ابوالفیض و محمد درباره کاهش جمعیت خرسها که حاصل شکار در کوههای زاگرس است، با برادرزادهشان پورنگ (نفر وسط) صحبت میکنند
پورنگ نظارهگر گله گوسفندان و بزهای خانواده خود در دامنه کوه است.
ابوالفیض یکی از گوسفندان را به آن طرف رودخانه حمل میکند.
ابوالفیض مختاری به گله خود نگاه میکند. او قبل از ترک روستایشان (چین) و صعود به ارتفاعات ۳۲۰۰ متری در کوههای زاگرس، در شمارش گوسفندان اشتباه کرده و همین امر موجب از دست دادن ۵ گوسفند عمویش شده است.
با طلوع خورشید در زاگرس، ابوذر گله گوسفندان را به سمت گردنه کوه حرکت میدهد.
برای گرفتن اولین عکس از «حسین» تلاش زیادی کردم. هر زمان که او در دامنه کوه میدوید، سنگهای سست پشت سرش شروع به قل خوردن میکردند با این وجود میدانستم که فقط اگر با او همراه شوم، میتوانم احترامش را کسب کنم و این کار را کردم. سرانجام حسین دلیل حضور من را درک کرد و یک روز که به دلیل لغزش سنگها نزدیک رودخانه زخمی شده بودم، برای یافتنم به دنبالم آمد، مرا پیدا کرد و به محل اطراق برد. آن روز بود که او مرا دخترش خواند و مانند دخترش از من مراقبت میکرد.
امیلی در کنار حسین
خانواده حسین جزء ۴۰ هزار بختیاری ساکن ایران هستند که هنوز سبک زندگی عشایری را ادامه میدهند، در حالی که اکثر افراد یا در روستاها ساکن شدهاند یا به شهر مهاجرت کردهاند.
حسین چای مینوشد. دستان ترکخورده او با پوست گردو سیاه شده است
حسین قصد معامله اسبش را با یک قوچ داشت، معاملهای که البته جوش نخورد!
گوسفندان، دارایی باارزش حسین.
بی بی در خانه خود در میان کوههای زاگرس در جنوب غربی ایران ایستاده است. او از قبیله بختیاری است و لباسی سنتی زنان بختیاری را با نمادهایی از ماه و خورشید میپوشد.
بیبی بیشتر وقت خود را به بافندگی مشغول است.
انتهای پیام/
منبع خبر