فرجام ورزشکارانی که به ملت و وطن خود پشت کردند/ بی‌وتن!

دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۰۰:۳۲ فرجام ورزشکارانی که به ملت و وطن خود پشت کردند/ بی‌وتن!

بررسی شرایط ورزشکارانی که پشت به وطن و ملت خود کرده‌اند، نشان می‌دهد که این مسیر به ناکجاآبادی ختم می‌شود که عاقبت بخیری در آن نیست.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، پناهندگی ورزشکاران و ستاره ها به کشور ثالث، در جهان ورزش قدمتی طولانی دارد. ورزشکاران بواسطه موفقیت و چهره شدن، چنین فرصتی را می یابند و اندکی از آنها هم در این وادی قدم گذاشته و سرزمین مادری را ترک می کنند. اتفاقی که اگرچه ظاهری فریبنده و اغوا کننده دارد اما بررسی ها نشان می دهد که فرجام آن در بسیاری موارد، ناامیدکننده و تلخ است. آنها در سرزمین جدید یک غریبه محسوب می شوند و بعد از کسب چند موفقیت زودگذر، در تندباد فراموشی گرفتار شده و زیر برف نسیان مدفون می شوند چرا که یک غریبه که از دیار مادری بار سفر بسته و به آن پشت کرده، در سرزمین جدید فاقد معنای هویتی قابل توجه است.

مرور اسامی عمده ورزشکاران ایرانی که در ۴۰ سال اخیر پناهندگی و پشت کردن به وطن و ملت را ترجیح داده اند، نشان می دهد این مسیر به ناکجاآبادی ختم می شود که عاقبت بخیری در آن نیست؛ اتفاقی که باید در انتظار آن برای سایرین هم بود.

در زیر مروری بر زندگی عمده ورزشکاران شاخص داریم که به پناهندگی روی آورده اند. نگاهی به این لیست، خود گویای راه رفته و عاقبت آنهاست که اکثریتشان، به پوچستان رویاها رسیدند؛ نه آرمان شهری که در پی‌اش، به همه ارزش ها و اصولشان پشت پا زدند.

سعید جانفدا

در سالهای بعد از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی، با توجه به شرایط جامعه، ورزش و فوتبال از رونق افتاد و دیگر، اولویت نخست نبود. با خروج و خداحافظی ستاره های پیش از انقلاب از تیم ملی، فضا برای حضور جوانان جدید و جویای نام باز شد. مرحوم پرویز دهداری برای مسابقات مقدماتی المپیک سئول، مشتی جوان گمنام را به تیم ملی دعوت کرد که یکی از آنها سعید جانفدا بود. گوش چپ قلدر و خوش استیل استقلال که جزو پدیده های تازه فوتبال ایران محسوب می شد. جانفدا در بازی رفت مقابل کویت که با برد ۲-۱ ایران همراه شد، بازی نکرد اما در دیدار برگشت، مرحوم دهداری او را در نیمه دوم به زمین فرستاد تا نخستین بازی ملی خود را در شکست یک بر صفر مقابل کویت تجربه کند.

تیم ملی یک سال بعد، برای حضور در جام ملت های آسیا ۱۹۸۸ راهی یک اردوی تدارکاتی در آلمان شرقی شد و جانفدا در فرودگاه تیم را ترک کرد و به سفارت هلند رفت و تقاضای پناهندگی داد.

جانفدا در هلند اما عاقب بخیر نشد. او دو سال در این کشور سرگردان بود. او سرانجام در سال ۹۰ به تیم کوچک ونلو پیوست و تا سال ۹۴ در این تیم حضور داشت و ۸۱ بازی انجام داد. پس از آن به یک تیم گمنام دیگر به نام رورموند پیوست و در طول مدت یک سالی که در این تیم بود، به میدان نرفت تا عمر ورزشی اش در غربت و در خاموشی به پایان برسد. از او دیگر خبری نشد!

انوشیروان نوریان

انوشیروان نوریان یکی از استعدادهای بوکس در سال های بعد از انقلاب به شمار می رود. در روزگاری که بوکس با تلاشهای احمد ناطق نوری از انزوا و محرومیت خارج شد و فعالیتش را از سر گرفت، نوریان یکی از پدیده هایی بود که خود را مطرح کرد و توانست در بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ مدال برنز را کسب کند. او یک طلا و دو نقره آسیا و ۶ قهرمانی کشور را در کارنامه دارد تا مهمترین چهره بوکس ایران در آن سالها باشد.

نوریان با کسب سهمیه المپیک ۱۹۹۶ آتالانتا، در این مسابقات حضور یافت اما نبرد اول شکست خورد و حذف شد. ۴ سال بعد و در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی، باز هم در مسابقات حضور یافت اما پایش این بار به رینگ نرسید و به خاطر مثبت درآمدن تست دوپینگ، از دهکده ورزشکاران اخراج شد. بعد از این اتفاق، کاپیتان تیم ملی بوکس شبانه از اردو فرار کرد و به دولت استرالیا درخواست پناهندگی داد و به ایران بازنگشت.

او در کشور کانگوروها برای گذران روزگار مجبور به کارسیاه شد. ۲ سال در نمایشگاه اتومبیل کار می کرد و ماشین می شست. بعد از پایان محرومیتش بابت دوپینگ، با توجه به استعدادی که داشت، دوباره بوکس را شروع کرد و با توجه به توانایی ها و البته سطح پایین بوکس استرالیا، توانست عضو تیم ملی این کشور شود تا در المپیک ۲۰۰۴ آتن زیر پرچم استرالیا مسابقه دهد تا سومین المپیک زندگی اش را تجربه کند. نوریان در این مسابقات عنوانی بهتر از نهمی کسب نکرد.

نوریان بعد از این رقابتها با توجه به بالا رفتن سنش، بوکس را کنار گذاشت اما برای گذران روزگار در دام باندهای مافیایی قاچاق مواد مخدر افتاد و در دادگاهی متهم شد که در فاصله ماه فوریه ۲۰۱۴ تا فوریه ۲۰۱۵، در قاچاق محموله‌های بزرگ سودوافدرین جهت تولید مواد مخدر به این کشور دست داشته، اتهامی که به بازداشت او منجر شد.

وی پس از این ماجراها و مصیبت هایی که در استرالیا کشید، پس از ۷ سال اعلام کرد که از حضور در این کشور پشیمان شده و سرانجام با مساعدت مسئولان بوکس به ایران بازگشت. وی در فرودگاه، پاسپورت استرالیایی خود را تحویل داد تا مشخص شود دیگر تحت هیچ شرایطی نمی خواهد بازگردد. او در مقطعی با مساعدت ناطق نوری رئیس وقت فدراسیون در کنار تیم ملی نیز قرار گرفت.

وحید سرلک

وحید سرلک در جودو یک استعداد ویژه محسوب می شد که خیلی زود به تیم ملی رسید و با مدال های رنگارنگ آسیایی نام خود را سر زبانها انداخت. او در مسابقات جهانی در سال ۲۰۰۵ در مصر، در شرف کسب مدال طلا، به دلیل امتناع از مبارزه با جودوکار رژیم صهیونیستی، دستش از مدال کوتاه ماند. ۴ سال بعد در مسابقات جهانی ۲۰۰۹ هلند مقام پنجم را کسب کرد که بهترین عنوان تیم جودوی ایران در طول نیمه دوم دهه ابتدایی سال ۲۰۰۰ بود.

در همین مسابقات چشم باشگاه های میزبان او را گرفت و در تعطیلات نوروزی سال ۸۹ به المپیک روتردام هلند پیوست. سرلک با پایان رقابت های باشگاهی در هلند مدتی بعد به ایران برگشت و سپس به آلمان رفت. اما این بار بازگشتی در کار نبود. او از این کشور درخواست پناهندگی کرد. او برخلاف ادعاهای اولیه برای مبارزه در تیم ملی این کشور، نتوانست زیر پرچم آلمان مسابقه دهد. او که هدف اصلی تصمیمش را بهبود وضعیت معیشتی و ورزشی عنوان کرده بود، پس از پناهندگی هرگز نتوانست آرزوهایش را به حقیقت نزدیک کند و حتی رئیس وقت فدراسیون در آن دوران مدعی شد برای گذران امورش مجبور شده مدتی را در زیرزمین یک مغازه نانوایی کار کند.

وی در مسابقات جهانی ۲۰۱۹ توکیو، مربیگری تیم ملی تاجیکستان را بر عهده داشت که برای فعالیت در این سمت، بایستی پشت پرده های یک سال اخیر جودو ایران را بررسی کرد. ماجرای سعید ملایی، کلید واژه فهم همین مربیگری سرلک نیز هست!

محمد رشنونژاد

محمد رشنونژاد جودوکار جوان ایران، در اولین حضور خود در رقابتهای مردان آسیا موفق به کسب مدال نقره شد تا خیلی زود چهره شود. وی با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد و حتی در برهه ای مدال‌های خود را به حراج گذاشت. او در آبان ۹۶ به همراه تیم ملی برای حضور در گرندپری به هلند رفت اما در حین مسابقات به قصد خرید، هتل محل اقامت را ترک کرد و دیگر بازنگشت. محمدرضا رودکی سرپرست وقت تیم ملی تلاش زیادی کرد تا او را در هلند بیابد اما موفق نشد.

رشنونژاد درخواست پناهندگی داد و بیش از یک سال طول کشید تا در یکی از تیم‌های باشگاهی تمرینات خود را آغاز کند. وی چند بار در تمرینات تیم ملی هلند نیز شرکت کرد و در اولین تورنمنت خود که اوپن بلژیک بود، توانست مدال برنز بگیرد.

او در ابتدای حضورش در هلند ادعا کرد که برای حضور در المپیک توکیو آماده می شود اما تا به امروز این ادعا عملی نشده. جودوکاری که می توانست در ایران به آرزویش برسد، حالا در حسرت المپیک باقی مانده و البته، باقی خواهد ماند!

ایمان جمالی

ایمان جمالی یکی از ستاره های نسل طلایی هندبال محسوب می شود. ستاره ای که در اواخر دهه ۸۰ چهره شد. وی کارش را از سپاهان آغاز کرد و خیلی زود به پیراهن تیم ملی رسید. جمالی با درخشش در رقابت‌های قهرمانی جوانان جهان، خیلی زود لژیونر شد.

او در سال ۲۰۱۲ و با پیوستن به تیم MKB وزپرم مجارستان، اولین لژیونر هندبال ایران در اروپا لقب گرفت. وی در ۳ فصل حضور در این تیم، به قهرمانی‌های زیادی دست پیدا کرد که مهمترین آنها ۳ قهرمانی سوپرلیگ مجارستان، قهرمانی در جام حذفی و لیگ بود. وی در فصل گذشته لیگ قهرمانان اروپا هم به مقام نایب‌قهرمانی دست یافت.

جمالی سال ۹۳ و همان زمانی که در وزپرم حضور داشت، اقدام به دریافت گذرنامه مجارستانی کرد و پس از بیش از ۳ سال دوری از تیم ملی ایران، رسما به عضویت تیم ملی مجارستان درآمد و با پیراهن شماره ۲۲ در قهرمانی اروپا به میدان رفت.

مهمترین دلیل او برای اخذ تابعیت مجاری و حضور در تیم ملی مجارستان، انگیزه های اقتصادی بود. کریستیان‌ شتاد، قهرمان لیگ سوئد تیم جدید جمالی است که از فصل گذشته در این تیم به میدان می رود.

محمدحسین ابراهیمی‎

در آغاز دوران شکوفایی شمشیربازی، محمدحسین ابراهیمی جزو نفراتی بود که در حلقه نفرات دوم محسوب می شد اما پیش از اینکه بتواند در چرخه مدال آوری و افتخارآفرینی قرار بگیرد، فرار را برقرار ترجیح داد. وی یکی از معدود شمشیربازانی بود که در رشته فلوره استعداد داشت و در جهانی ۲۰۰۹ ترکیه درخشید اما به پست شمشیرباز رژیم صهیونیستی خورد و از صعود به دور بعد بازماند.

در همان سال زمانی که تیم ملی ایران برای برگزاری اردوی آمادگی بازی‌های آسیایی گوانگژو به فرانسه سفر کرده بود، محمدحسین ابراهیمی یک روز پیش از بازگشت تیم ملی به تهران مخفیانه هتل محل اردو را ترک کرد و به هلند رفت. ظاهرا پیش از این با یکی از شمشیربازان ایرانی که چندین سال پیش پناهنده شده بود، ارتباط داشت و با کمک او این اقدام را انجام داد. از ابراهیمی بعد از پناهندگی رد و نشانی در ورزش باقی نماند.

سعید فضل اولی

سعید فضل اولی یکی از پدیده های طراز اول قایقرانی بود که از همان نوجوانی چهره شد و سریال مدالهاش را آغاز کرد. ۲ طلای جوانان آسیا، ۱ نقره جوانان آسیا، ۱ برنز انتخابی المپیک بزرگسالان، ۲ نقره و ۱ برنز قهرمانی آسیا، ۱ مدال نقره، ۱ مدال برنز زیر ۲۳ سال جهان و ۱ نقره بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴ چمدان افتخارات او را تشکیل می داد. فضل اولی به همراه علی آقامیرزایی در کایاک دونفره پارو می زد و پس از ناکامی در قهرمانی جهان، در اعتراض به عدم حمایت فدراسیون با قهر از اردو کنار رفت و راهی آلمان شد و در نهایت، در سال ۱۳۹۴ پناهنده شد.

فضل اولی در آلمان به ورزش حرفه‌ای خود ادامه داد و در سال ۲۰۱۶ در مسابقات قهرمانی آلمان، عنوان اول در کایاک تک نفره و عنوان دوم در کایاک چهارنفره را تصاحب کرد. از همین رو، مسئولان کارلسروهه وی را به عنوان یکی از ۵ ورزشکار برتر شهر معرفی کردند. با این وجود، فضل اولی علی رغم این موفقیت تا دو سال بعد از مهاجرتش بر طبق قانون نتوانست در مسابقات رسمی ملی حاضر شود و از همین رو در حسرت پیشرفت و کسب سهمیه المپیک باقی ماند.

راحله آسمانی

راحله آسمانی در تکواندو یکی از پیشروها بود. وی تکواندو را از باشگاه کیان‌پور کرج و از سال ۷۹ آغاز کرد و با توجه به استعدادش خیلی زود چهره شد. او پس از چند قهرمانی در کشوری و طلای جام فجر در اسفند ۸۹، ملی پوش شد و توانست تاریخ‌ساز شود.

او اولین تکواندوکار زن ایرانی بود که توانست به فینال بازیهای آسیایی برسد. او در وزن ۶۲ کیلوگرم بازیهای آسیایی گوانگجو ۲۰۱۰ نقره گرفت و در همان سال در تورنمنت منچستر مدال طلا را بر گردن آویخت. آسمانی اما بسیار کم طاقت بود و پس از موفقیت در بازیهای آسیایی با توجه به بدقولی مسئولین در زمینه اهدای پاداش و عدم رسیدگی به این موضوع از سوی فدراسیون، ایران ترک کرد و به بلژیک رفت. وی در سال ۲۰۱۲ زمانی که ۲۳ ساله بود، بعد از ۵ سال حضور در تیم ملی و دلخور از عدم توجه و خلف وعده، راهی اروپا شد تا آرزوهای خود را در سرزمین دیگری جستجو کند.

مدال نقره گوانگژو رزومه خوبی برای او بود اما نه به این اندازه که از روز ورودش به خاک بلژیک، تابعیت تازه و زندگی ایده آل دودستی تقدیم او شود. او به نوعی از صفر شروع کرد و در بدو ورودش شروع به درس خواندن و کار نمود. آسمانی در یک دفتر پستی مشغول به کار شد و همزمان تمرین می کرد تا در نهایت بتواند تابعیت بگیرد. او از سال ۲۰۱۳ با پرچم بلژیک تنها اجازه حضور در مسابقات آزاد را داشت و طبق مقررات جهانی به او اجازه حضور در مسابقات رسمی داده نمی شد.

طلای مسابقات آزاد ۲۰۱۳ آلمان، برنز آزاد بلژیک، طلای مستر هلند و نشان طلای ۲۰۱۳ تاپیا از عناوینی بود که آسمانی پس از مهاجرت کسب کرد تا سرانجام پس از فراز و نشیب های فراوان زیر پرچم بلژیک در المپیک ریو ۲۰۱۶ مبارزه کند. او ابتدا قرار بود در تیم پناهندگان روی شیاپچانگ برود اما تلاش های بلژیکی ها نتیجه داد تا آسمانی به عنوان عضو تیم تکواندو این کشور در المپیک مبارزه کند. ریو ۲۰۱۶ اما پایان تلخی برایش داشت.

آسمانی در دیدار رده‌بندی وزن دوم المپیک یعنی ۵۷- کیلوگرم نتیجه را در راند طلایی به هدایا وهبه تکواندوکار محجبه مصر واگذار کرد و از کسب مدال باز ماند. در پایان مسابقات و این ناکامی تلخ، راحله آسمانی از تکواندو خداحافظی کرد تا به آرزوی بزرگش یعنی مدال المپیک نرسد و با حسرت با ورزش خداحافظی کند.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe فراگستر ایران فان بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

فرجام ورزشکارانی که به ملت و وطن خود پشت کردند/ بی‌وتن! بیشتر بخوانید »

دومین سیلی به آمریکا در کمتر از یک ماه/ فناوری رادار و موتور «ترایتون» در اختیار سپاه قرار گرفت

یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ – ۲۰:۲۸ دومین سیلی به آمریکا در کمتر از یک ماه/ فناوری رادار و موتور «ترایتون» در اختیار سپاه قرار گرفت

با دستیابی نیروی هوافضای سپاه به سامانه‌ها و قطعات حساس پهپاد MQ-4C ترایتون، باید منتظر ماند و دید که این نیرو از آنچه که به دست آورده است چگونه بهره‌برداری خواهد کرد و این غنائم ارزشمند در کدام یک از تسلیحات و تجهیزات دفاعی آینده نمود پیدا می‌کند؟

گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس: پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۰۵ بامداد؛ یک فروند پهپاد MQ-4C مشهور به ترایتون که از مبدأ پایگاه ظفره در امارات متحده عربی به پرواز درآمده است، پس از یک پرواز طولانی که بر فراز آب‌های خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان تا محدوده چابهار و در مجاورت مرز هوایی جمهوری اسلامی ایران انجام داده است، در مسیر بازگشت خود و در محدوده کوه مبارک در استان هرمزگان پس از تجاوز چند کیلومتری به مرزهای هوایی کشورمان مورد اصابت موشک سامانه پدافندی «سوم خرداد» نیروی هوافضای سپاه قرار گرفت و سرنگون شد.

گرچه در ساعات ابتدایی ساقط کردن، اعلام شد که این پهپاد از نوع RQ-4 و گلوبال هاوک است، امام کمی بعد و با انتشار تصاویر اولیه از لاشه پهپاد و مشخص شدن آنکه یک فروند هواپیمای P-8 نیز در بال آن در حال پرواز بوده مشخص شد که این پهپاد از نوع MQ-4C ملقب به ترایتون بوده و در حقیقت یکی از دو پیش نمونه تولید شده تحت پروژه BAMS-D که به منظور هماهنگ سازی با هواپیماهای گشت دریایی P-8 توسعه داده شده و قیمت آن بیش از ۲۰۰ میلیون دلار تخمین زده شده، توسط پدافند نیروی هوافضای سپاه سرنگون شده است.


پهپاد MQ-4C ترایتون

تنها یک روز پس از هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی و در ۳۱ خردادماه؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخش‌هایی از لاشه این پهپاد را که توسط نیروی دریایی سپاه در آب‌های جنوب کشور کشف شده بود به نمایش درآمد؛ پس از آن در شهریورماه و در جریان نمایشگاه پهپادهای غنیمتی نیروی هوافضای سپاه نیز مجددا این قطعات در معرض نمایش عموم قرار گرفت؛ اما یک سوال اساسی کماکان باقی مانده بود؛ قطعات اصلی و سامانه‌های فوق مدرن این پهپاد کجا هستند؟

در حالی که محل هدف قرار گرفتن این پهپاد در آب‌های سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در دریای عمان قرار داشت که بر اساس اطلاعات موجود متوسط عمق این دریا ۴۵۰ متر و در مناطق نزدیک به تنگه هرمز (محدوده کوه مبارک) عمق آن بیش از ۱۰۰ متر است؛ دستیابی به قطعات حساس ترایتون که در اعماق این آب‌ها قرار داشت، تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسید.


تنها یک روز پس از ساقط کردن پهپاد ترایتون، سپاه پاسداران بخش‌هایی از لاشه این پهپاد را به نمایش گذاشت

اما سطح بالای فناوری به کار رفته در این پهپاد و مزایایی که دستیابی به آنها در اختیار کشورمان قرار می‌داد؛ دریادلان نیروی دریایی سپاه را بر آن داشت تا به هر ترتیب ممکن قطعات آن را از اعماق آبهای دریای عمان بیرون بیاورند که این موضوع به تنهایی خود از نظر غواصی در عمق بیش از ۱۰۰ متر نیز دستاوردی قابل توجه است.

قطعات و سامانه‌هایی که اخیرا به دست آمده است،‌ در روزهای گذشته طی مراسمی با حضور سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه رونمایی شد.

با بررسی تصاویر منتشر شده از این قطعات جدید، می‌توان به این موضوع پی برد که سطح جدیدی از فناوری‌ پیشرفته و روز دنیا در اختیار نیروی هوافضای سپاه قرار گرفته است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

** موتور توربوفن AE3007H

بر اساس یک تصویر گرافیکی منتشر شده از قطعات جدید این پهپاد، یکی از حیاتی‌ترین تجهیزات این هواپیما که اکنون در اختیار نیروی هوافضای سپاه قرار دارد، موتور توربوفن AE3007H است.

این موتور توربوفن ساخت کمپانی Rolls-Royce آمریکا که این نمونه خاص آن مخصوص پهپادهای خانواده گلوبال هاوک توسعه یافته است، قابلیت پرواز طولانی مدت در ارتفاع ۷۰ هزار پا (بیش از ۲۱ کیلومتر) را دارد که نخستین تست آن در این ارتفاع در سال ۱۹۹۶ میلادی انجام شده است.

این موتور توان ایجاد۸۵۰۰ پوند قدرت خروجی را دارد و از نوع High Bypass است که توان تولید مقدار بیشتری نیروی تراست را نسبت به موتورهای Low Bypass دارد. این موتور ۲۹۲ سانتی‌متر طول، ۹۸ سانتی‌متر قطر و کمپرسور آن ۱۴ مرحله فشار قوی است. این مدل از موتورهای هوایی که تا کنون بیش از ۳۴۰۰ فروند از آن تولید شده است و بیش از ۲۳ میلیون ساعت پرواز مطمئن را ثبت کرده است، نمونه‌های مختلف آن علاوه بر نصب بر روی پهپادهای خانواده گلوبال هاوک، بر روی جت‌های امبرائر-۱۴۵ و یک نمونه از جت‌های کمپانی سسنا نیز نصب شده است.


موتور AE3007H

پهپاد ترایتون نیروی پیشران خود را به وسیله یک موتور AE3007H تامین می‌کند. از جمله ویژگی‌های مهم فناوری این موتور، قابلیت پرواز طولانی مدت در ارتفاع بالا است.

** ارابه‌های فرود

ارابه‌های فرود یک وسیله پرنده شامل چرخ‌ها، ارابه‌ها و سیستم تعلیق یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده‌ترین بخش‌های یک هواپیما است که طراحی و ساخت آن به دلیل فشارهای مختلف وارده بر این قسمت از حساسیت خاصی برخوردار است.

یکی از بخش‌هایی که در بازیابی و جمع آوری قطعات پهپاد ترایتون به نظر می‌رسد که سالم به دست آمده باشد، قسمت مربوط به ارابه‌های فرود و چرخ‌های پهپاد است.


ارابه‌های فرود ترایتون

علاوه بر قسمت ارابه فرود، یکی دیگر از قسمت‌هایی که سالم از این پهپاد به دست آمده است، واحد کنترل ترمز آن است که وظیفه تنظیم فشار ترمز و کاهش سرعت هواپیما پس از فرود بر روی زمین را دارد.


واحد کنترل ترمز پهپاد ترایتون

** رادار SAR

یکی دیگر از قطعات ارزشمند ترایتون که اکنون در اختیار نیروی هوافضای سپاه قرار دارد، رادار پیشرفته SAR این پهپاد است که بر اساس اطلاعات قبلی که در خصوص این پهپاد وجود دارد، از نوع AN/ZPY-3 است.


تصویر گرافیکی از رادار AN/ZPY-3

رادارهای SAR یا رادارهای دهانه مصنوعی (Synthetic Aperture Radar) نوعی از رادارها هستند که عمل نقشه برداری از سطح زمین را به استفاده از تاباندن امواج رادیویی با سرعت و فرکانس بالا به سطح مورد نظر انجام می دهند. بدین ترتیب با دریافت امواج منعکس شده از سطح تحت نقشه بردار، تصویری دو بعدی از محیط توسط کامپیوتر رادار تشکیل می‌شود که در حقیقت همان نقشه تهیه شده به وسیله تکنولوژی رادارهای SAR است.


آنتن‌های پهپاد ترایتون که اکنون در اختیار نیروی هوافضای سپاه قرار دارد

از جمله ویژگی‌های استفاده از رادارهای SAR قابلیت کار در تمام ساعات شبانه روز با شرایط مختلف جوی و تهیه تصاویر موثر و با کیفیت و تفکیک پذیری بالا است که می‌تواند کاربردهای مختلفی در مصارف نظامی و غیرنظامی داشته باشد.

از آنجایی که رادارهای SAR از جمله تجهیزات سنجش از دور محسوب می‌شوند، در سال‌های گذشته نیز قدم‌هایی برای ساخت این نمونه از رادارها در کشور برداشته شد که از جمله آنها یک نمونه رادار SAR هواپایه توسط پژوهشگاه فضایی ایران است.


رادار SAR تولید شده در پژوهشگاه فضایی ایران

رادار SAR ابصار نیز یکی دیگر از رادارهای ساخته شده از این نوع است که برای مصارف نظامی در کشورمان توسعه داده شده است.

اما رادار AN/ZPY-3 که اکنون در اختیار نیروی هوافضای سپاه قرار گرفته است یک رادار چند منظوره فعال (MFASR) باند X ساخت شرکت سازنده پهپاد ترایتون یعنی Northrop Gruman است که بعنوان رادار اصلی این پهپاد به منظور نظارت بر عملیات دریایی و شناسایی اهداف سطحی در دریا عمل می‌کند.


آنتن رادار SAR پهپاد ترایتون

این رادار که به دلیل اسکن الکترونیکی و همچنین چرخش مکانیکی آن قادر به پوشش ۳۶۰ درجه اطراف خود است، می‌تواند منطقه وسیعی را در دریا و یا خشکی اسکن و نقشه برداری کند که بنابر ادعای شرکت سازنده در کاتالوگ مربوط به این هواپیما می‌تواند در یک روز منطقه‌ای را به وسعت ۳.۶ میلیون مایل مربع اسکن و نقشه برداری کند.

** واحدهای الکترونیکی

از دیگر قطعات به دست آمده از این پهپاد، چندین واحد الکترونیکی کنترل و پردازش از جمله سوپر کامپیوتر و پردازنده اصلی ترایتون است. از جمله بخش‌های به دست آمده از این پهپاد می‌توان منبع تغذیه ولتاژ بالا، مودم لینک دید مستقیم، واحد حسگرهای الکترونیک، واحد مدیریت محموله و مودم لینک ماهواره‌ای برشمرد که هرکدام از آنها به دلیل برخورداری از فناوری ساخت بالا، قطعاتی ارزشمند و یا به تعبیر فرمانده نیروی هوافضای سپاه یک «گنج» محسوب می‌شود که اطلاعات آن قابل بهره‌برداری است.


از جمله واحدهای الکترونیکی به دست آمده از پهپاد ترایتون

نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در موارد گذشته، عملا نشان داده از آنچه که بعنوان غنیمت به دست می‌آورد، حداکثر بهره‌برداری ممکن را به عمل خواهد آورد؛ به طوریکه دستیابی این نیرو به پهپادهای غنیمتی چون RQ-170 منجر به تولید نمونه‌های متنوعی از پهپادهای رزمی شامل سیمرغ (نمونه واقعی) و شاهد-۱۹۱ و صاعقه (نمونه‌های ۶۰ درصد رزمی) شد.

اما در خصوص ترایتون نیز فرمانده نیروی هوافضای سپاه بر این موضوع تاکید کرده است که تمام فرکانس‌ها، کدها و رمزهای این پهپاد در اختیار کشورمان قرار گرفته و اکنون از تهران می‌توانیم از فاصله چندهزار کیلومتری این هواپیما را از کار بیاندازیم؛ موضوعی که حکایت از تسلط نیروی هوافضای سپاه بر فناوری‌های پیچیده این پهپاد دارد.

اکنون باید منتظر ماند و دید که این نیرو از آنچه که از ترایتون آمریکایی به دست آورده است چگونه بهره‌برداری خواهد کرد و این غنائم ارزشمند در کدام یک از تسلیحات و تجهیزات دفاعی آینده نمود پیدا می‌کند؟

با این تفاسیر پس از ضربه و حملات موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در ۱۸ دی‌ماه سال جاری، اکنون با اعلام دستیابی ایران به سامانه‌ها و قطعات حساس پهپاد ترایتون، می‌توان گفت که دومین سیلی نظامی سپاه به آمریکا در کمتر از ۳۰ روز زده شده است؛ سیلی که این‌بار درد آن نه‌تنها در عرصه نظامی، بلکه پیشرفته‌ترین فناوری‌های آمریکایی را نیز تحت شعاع خود قرار خواهد داد.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe فراگستر ایران فان بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

دومین سیلی به آمریکا در کمتر از یک ماه/ فناوری رادار و موتور «ترایتون» در اختیار سپاه قرار گرفت بیشتر بخوانید »

حاج قاسم را با این ۲۵ ویژگی بشناسید

به گزارش مشرق، در متن بیانیه تفصیلی درباره «تبیین مؤلفه‌های مکتب شهید سردار سلیمانی» از سوی دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور آمده است:

بسم ­الله الرحمن الرحیم

از پگاه تاریخ زندگی بشر بر روی کره خاکی و از آن هنگام که دست قابیل به خون هابیل آلوده گشت، پایه دو جریان حق و باطل نهاده شد. هابیل که مظهر ایمان و صدق و اخلاص بود، اولین شهید تاریخ است و در نقطه مقابل، قابیل، که نفسی حریص داشت و حقد و حسد وجود او را مالامال از نفرت نموده بود و به ناحق دست خویش را به خون برادر آلود، اولین شقی تاریخ و بدین ترتیب این حادثه آغاز شکل‌گیری دو جریان حق و باطل در تاریخ شد.

چرخ روزگار همچنان گردید و گاه جریان نورانی حق، وجه غالب را در جوامع می‌یافت و گاه جریان ظلمانی باطل، جامعه را به سوی تباهی و پلیدی و پلشتی سوق می‌داد و در مقاطع مختلف پیامبران الهی برای زدودن زنگار از چهره حق و ایجاد انگیزه در انسان برای بازگشت به فطرت الهی خویش، از ناحیه پروردگار متعال مبعوث می‌گردیدند. کاروان بشریت بایستی در طول تاریخ، منزل به منزل ره­ می­‌پیمود تا بستر مناسب برای پدیدار گشتن آخرین دین الهی فراهم شود و بدین ترتیب نوبت به ختم رسل حضرت محمد مصطفی (ص) رسید. پیامبر اکرم (ص) ۲۳ سال در راه استقرار مکتبی جامع و انسان‌ساز از عمق جان کوشید و پایه­ گذار یک نظام فکری – عملی بی بدیل و یک مکتب جامع و فرهنگی سترگ و تمدنی عظیم گردید. پیامبر اعظم (ص) پس از ۲۳ سال مجاهدت در راه استقرار مکتب حیات­ بخش اسلام به دیدار معبود شتافت، در حالی که دو میراث گرانقدر از خویش به عنوان چراغ راه، برای نجات انسان از انحراف به سوی کژراهه­ ها برای همیشه تاریخ به یادگار نهاد.

از یک­سو قرآن­ کریم، این­ نامه سرگشاده دادار هستی به بشریت را، و از سوی دیگر عترت طاهره ­اش، اهل‌ بیت عصمت و طهارت (ع) را، به عنوان قرآن مجسم و برترین الگوها در عرصه ­های ایمان و عمل صالح. گرچه جریان وحی متوقف گردید اما این دو میراث گرانقدر پیامبر اکرم (ص)، چراغ راه بشریت گشتند تا انسان در هر عصری و هر نسلی تا منتهی­ الیه تاریخ بشریت، بتواند با بهره ­گیری از آنها، راه را از بیراهه و حق را از باطل تشخیص دهد. دنیاپرستان از همان ابتدا تلاش نمودند تا جریان حق را سرکوب کنند و بدین­ ترتیب معصومین (ع) «غیراز آن ذخیره الهی حضرت بقیه الله الاعظم (ع) که جان­ های شیفته در انتظار ظهور اوست» یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.

بیشتر بخوانید:

راز سالم ماندن دست و انگشتر سردار شهید سلیمانی

آیا شهادت سردار سلیمانی نقطه عطف جدیدی در سپاه قدس است؟

در این میان، جاری خون­ مطهر سیدالشهداء حضرت اباعبدالله ­الحسین (ع)، هنگام‌ه­ای شگرف در گیتی پدید آورد که خود نقطه عزیمتی برای شکل ­گیری نهضت‌­های حق‌­طلبانه و عدالت­­‌جویانه در طی نزدیک به ۱۴ قرن گذشته گردید. نهضت­‌ها هر از گاهی شکل می­‌گرفتند و خط سرخ مقاومت و جهاد و شهادت را امتداد می­‌بخشیدند تا اینکه سرانجام نوبت به انقلاب شکوهمند اسلامی رسید.

این­ بار حضرت روح­ الله (ره) بر آن شد تا در مقابل استبداد داخلی و استعمار و استثمار خارجی در دوران رژیم ستم­‌شاهی قد علم کند و نهضتی بزرگ برپا نماید. بدین‌ ­ترتیب انقلاب شکوهمند اسلامی بر سه پایه استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی شکل گرفت که امواج توفنده آن گستره جهان را در نوردید. با پیروزی انقلاب کبیر اسلامی، از یک سو نور امید در دل دردمندان و محرومان جهان تابیدن گرفت و از سوی دیگر، کنگره‌­های کاخ ­های ستمگران و مستکبرین عالم به لرزه درآمد. به ­گونه ­ای که آنان برآن شدند تا برای استمرار سیطره خویش در منطقه و جهان؛ از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب، توطئه‌های فراوانی را تدارک دیده و به کار بندند تا انقلاب نوپای اسلامی را به زانو درآورده و به شکست وا دارند.

اما به فضل خداوند متعال، از هیچ یک از توطئه­‌ها طرفی نبستند تا اینکه سرانجام هم داستان گردیدند تا جنگی سنگین و ظالمانه را بر کشورمان تحمیل نمایند. غافل از این­که با عنایات حضرت حق و با رهبری پیامبر­گونه امام راحل عظیم‌­الشأن(ره) ملت بزرگ ایران به بهترین شکل ممکن، کیمیاگری می­‌کند و تهدید جنگ تحمیلی را تبدیل به فرصت دفاع مقدس می‌­نماید، به­ گونه­ای که برخلاف تصور ابتدایی دشمنان غدّار، این دوره هشت­‌ساله به عنوان سندی پرافتخار از مقاومت یک ملت آگاه، مؤمن، شجاع و انقلابی در پیش چشم جهانیان رخ نمود و برای همیشه در تاریخ ثبت گردید. در طی دوران هشت ساله دفاع مقدس، روحیه مقاومت و جهاد و شهادت‌طلبی در اعماق جامعه از مرکز کشور تا دور دست­‌ترین روستا­ها رسوخ یافت.

در این دوران استعدادهای شگرفی از جای­ جای ایران اسلامی از قوه به فعل درآمدند و افسران رشیدی قد برافراشتند و حماسه­‌ها خلق کرده و افتخارات خیره­‌کننده‌­ای برای این سرزمین کسب نمودند، خیل عظیمی از دلاورمردان و شیرزنان ایران­ زمین در جبهه­ و پشت جبهه از عمق جان مایه گذاشتند و از تمامیت ارضی کشور و کیان انقلاب و نظام و حریم اسلام ناب محمدی(ص)جانانه دفاع نمودند. دوران دفاع مقدس همچون کوره‌­ای گدازنده بود که جانهای پاک و مخلص در آن آبدیده می­‌شدند. در این دوران چه بسیار سربازان دلیری از سپاه و ارتش و بسیج که رشد نموده و تبدیل به فرماندهان برجسته­‌‍ای شده که از میان آنها جمعی شهید، جمعی جانباز و جمعی آزاده گردیدند و تقدیرالهی براین پایه قرار گرفت که جمعی از آنها بمانند تا تربیت­‌کننده نیروهای جوان و مؤمن و انقلابی و سلحشوری باشند که راه و رسم مقاومت را همچنان زنده و مانا و پویا نگه­دارند.

در روزهای آغازین دفاع مقدس، جوانی کرمانی و از خطّه کویر، به خیل عظیم رزمندگان پیوست. این جوان مؤمن و شجاع و هوشمند و تیزبین در طی چهل­سال آن­چنان جلوه کرد و خوش درخشید و در مسیر کمال به پیش رفت که سرانجام سکّه تأسیس یک مکتب به نام او توسط رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی زده شد به­ گونه­‌ای که امروزه هر انسان آگاه و منصفی بر به کار بردن این واژه گران­سنگ و پر مغز و دقیق در خصوص آن سرباز اسلام و ولایت یعنی سردار سرفراز اسلام «شهید سپهبد قاسم سلیمانی» گواهی می­­‌دهد و صحّه می­‌گذارد.

به راستی چه فرآیندی در زندگی یک انسان طی می­‌شود که او را در قامت یک مکتب، فرازمند می­‌کند؟ چه اتفاقاتی رخ می­‌دهد که یک انسان به تنهایی یک مدرسه درس­‌آموز می­‌گردد؟ پاسخ روشن است.

هرگاه انسان از مدار فردیت خویش خارج گردد و سعه وجودی او آنقدر گسترش یابد که بر نفوس انسانها تأثیری قابل توجه در مسیر کمال بگذارد او در واقع تبدیل به یک مکتب شده است. آنگاه که منظومه‌ای منسجم و جامع و متشکل از اجزای یک شخصیت رشدیافته در ابعاد مختلف و زمینه­‌های گوناگون شکل می­‌گیرد او به عنوان یک مکتب و یک الگو و یک مدرسه درس­‌آموز رخ می­‌نماید. و سردار دلها و قاسم عزیز ملت‌­های آگاه و آزاده این ­چنین بود. همان­گونه که یار مخلص و همراه مؤمن و شجاعش ابومهدی مهندس «که درودبی­کران الهی بر او باد» این ­چنین بود. اکنون به تبیین برخی از ویژگی‌های برجسته مؤسس و پایه­گذار این مکتب می­پردازیم که همانا بیانگر مؤلفه­‌های این مکتب می­‌‍باشد.

۱_ نبوغ نظامی، سردار سلیمانی از نبوغ نظامی خاصی برخوردار بود. او مسلط به دانش رزم بود. و برای کسب این دانش و مهارت دقیق و حساس، به ­گونه­‌ای کاربردی و نه صرفاً نظری، بایستی در میدان نبرد، حضوری مستمر داشت و آرام ­آرام با زوایای مختلف و پیچیدگی­‌های فراوان آن آشنا شد. او دست­کم، سه میدان عمده رزم را آزموده بود: میدان دفاع مقدس، میدان مبارزه با اشرار مسلح و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقه­­­ای در عراق و سوریه (در مقابل جریان سفّاک داعش با همه پشتیبانی­‌هایی که از سوی قدرت­‌های استکباری و اذنابشان از آن صورت می­‌گرفت) و نیز در هر نقطه دیگری از منطقه که حضور او ضرورت می‌­یافت.

۲_ روحیه سلحشوری و جنگندگی، او در جنگ­ها علاوه بر هدایت مقاطع مختلف عملیاتی از طریق استقرار در قرارگاه‌­ها، در نهایت شجاعت و بی‌­باکی در خطوط مقدم حضور می­‌یافت. او عاری از هرگونه ترسی در مواجهه با دشمن در معرکه‌­ها و میادین نبرد بود او این جملات امیرمؤمنان حضرت علی(ع)را با همه وجود دنبال می‌­نمود که فرمود: تزول الجبال ولاتزل،­عض­علی­ناجذک،اعرالله ­جمجمتک،ارم ­ببصرک­اقصی ­القوم­ و غض­بصرک واعلم ان­ النصرمن عندالله سبحانه»، اگر کوه ها متزلزل شود تو تکان مخور، دندانهایت را به هم بفشار و جمجمه خویش را به خدا عاریت ده، قدم هایت را بر زمین میخکوب کن، و نگاهت به آخر لشگر دشمن باشد، چشمت را فرو گیر(و مرعوب نفرات و تجهیزات دشمن ­مشو) و بدان که نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است» همانا که سردار سلیمانی این­چنین بود. او در میانه میدان نبرد حضور می­ یافت و شجاعانه می ­جنگید. این­چنین حضوری نتیجه‌­ای بس مؤثر داشت و باعث می­ گردید که انگیزه و توان و تحرک نیروی رزم مضاعف گردد. فرماندهی و رشادت بی ­نظیر او موجب گردید که پس از دریافت چند نشان فتح، برای اولین ­بار نشان ذوالفقار را که بالاترین نشان نظامی کشور است از سوی فرماندهی معظم کل قوا دریافت نماید.

۳_ روحیه شهادت طلبی، قاسم عزیز ما شیفته شهادت بود او در داغ فراق یاران همرزمش می ­سوخت و در نجواهای شبانه‌­اش پیوسته از حضرت حق طلب شهادت می‌­نمود. او از مغز استخوان و بن‌دندان و با ذره ­­ذره­ وجودش خواهان شهادت بود، او با شهدا سخن می­‌گفت و از آنان ملتمسانه می­‌خواست که او را به سوی خویش برکشند و به بزم معنوی خود فراخوانند. بزرگ­‌ترین آرزوی او که هیچگاه در آن سستی و کاستی پدید نیامد، همانا شهادت بود و سرانجام به این آرزو که به دست شقی‌­ترین انسان روزگار به شهادت برسد، رسید.

۴_ اخلاص. او به شدت از ریا و خودنمایی پرهیز می­‌کرد. بود و نمود او یکی­ بود، آن­گونه می‌­نمود که بود. ظاهر بی‌­آلایش و مؤمنانه­ او خبر از باطن صاف و پالوده‌­اش می­­‌داد، مصداق آیه شریفه «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» بود در طریق اخلاص ثابت‌­قدم بود. هیچ گاه به دنبال مطرح نمودن خود نبود و آنچنان به غنای درون رسیده بود که مستغنی از ذره­ای جلوه‌­گری بیرونی شده بود. زلال چون آب بود و شفاف چون آئینه.

۵_ ارادت و تمسک به اهل‌بیت (ع). او از عمق جان شیفته اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود. اعتقاد و ارادت و عشق به خاندان رسالت در اعماق وجودش رسوخ نموده بود. پیوسته متوسل به آن اختران تابناک آسمان امامت و ولایت بود. هرگاه به زیارت مضجع شریف یکی از معصومین (ع) تشرف می‌­یاف.ت سکر و نشئه حلاوت حضور در جوار مرقد مطهرشان، روح آسمانی او را جلا می‌­بخشید و به پرواز در می‌­آورد و بهجت و سروری تام و تمام جان شیفته او را فرا می­‌گرفت. مجلس عزای حسینی (ع) را برپا می­کرد و خدمت در روضه سیدالشهدا (ع)را برای خود افتخاری بس بزرگ می‌­دانست.

۶_ ولایت‌مداری. او به غایت ولایتمدار بود و به رهبر و مقتدای خویش عشق می‌­ورزید. نگاه او به عنوان یک افسر رشید لشکر اسلام به ولی­‌امر مسلمین و فرماندهی معظم کل قوا تنها از حیث رعایت سلسله مراتب نظامی نبود بلکه نگاهی بس فراتر داشت و از جنبه اعتقادی بدی ن­امر می‌­نگریست سخن او، نوشته او، نگاه او، تصمیمات، فعالیت­‌ها و اعمال او همه و همه تعقیب کننده خط ولایت بود. بی­‌جهت نیست که عبارت مالک اشتر ولایت در وصف او به کار برده می­‌شود.

۷_ تعبد و معنویت. او علاوه بر انجام واجبات عبادی به مستحبات نیز توجه ویژه­‌ای داشت. از هر فرصتی برای تلاوت آیات قرآن و دعا و مناجات بهره می­‌جست. مقید به تهجد و نماز شب بود. گریه­‌ها و راز و نیازهای او در دل شب به روشنی تصویری از یک عارف واصل به دست می‌­دهد عرفان و حماسه هرچند دو رفتار متفاوت می­‌باشند اما وقتی عرفان، وصول به حقیقت از طریق شریعت و حماسه از جنس جهاد فی ­سبیل­ الله باشد جان­مایه آن‌ها یکی می­ شود. به یاد بیاوریم دوران دفاع مقدس را که رزمندگان عزیز ما در اوج داشتن روحیه جنگندگی و سلحشوری و رزم و ستیز با دشمنان، سنگرهای خویش را به نیایش­گاه­‌هایی بس نورانی و معنوی تبدیل نموده بودند که در آن عاشقانه به ذکر و دعا و مناجات و راز و نیاز با حضرت حق جل و علی می­‌پرداختند گویی آنان عرفایی بودند که در طریق سیر و سلوک معنوی، منزل به منزل ره­ ­پیموده­اند. قاسم از جنس همان بچه­‌ها بود.

۸_ فرامرزی بودن. فرماندهی بر سپاه قدس فرصتی را برای حاج قاسم فراهم نمود تا تجربیات جدیدی کسب کند. او در این دوران نه تنها با زوایای مختلف جریان مقاومت در منطقه آشنا گردید بلکه به لحاظ هوشمندی و توان فرماندهی و مدیریتی که از آن برخوردار بود به سرعت توانست در این عرصه کارساز و تأثیرگذار گردد. جنگ ۳۳ روزه در لبنان و آشنایی با جریان مقاومت در فلسطین، تراز فرماندهی او را بالا برد و آنگاه وقتی جریان ضد انسانی داعش که بنا به اعتراف سردمداران جنایتکار امریکا ساخته و پرداخته دست آنها بود چهره پلید خود را در عراق و سوریه نشان داد، اوج درخشش سردار ما نیز در مقابله میدانی با این جریان سراسر پلیدی و پلشتی و سرانجام برچیده شدن آن نشان داده شد.

وقتی به سال­های قبل باز می­‌گردیم به آن زمان که رعب و وحشت بر مردم بیگناه منطقه حاکم شده بود و داعش به پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و رسانه‌­ای استکبار و صهیونیسم و همکاران منطقه­‌ای آنان بی­‌محابا، از هیچ جنایتی فروگذار نمی­‌نمود و به جان و مال و ناموس مردمان بی دفاع سرزمین عراق و شام بی­رحمانه می‌­تاخت و به سرعت پیشروی می‌­­نمود و در فکر استقرار همیشگی و سیطره دائمی در این سرزمین­‌ها بود به خوبی می­‌بینیم که در آن زمان همه مدعیان، صحنه را خالی نمودند و تا مدت­‌ها این تنها ایران اسلامی بود که با دور­اندیشی و درایت و هوشمندی رهبر معظم انقلاب، افسران رشید خویش را روانه میدان جنگ می‌­نمود تا امنیت و آرامش را به مردم بی دفاع منطقه بازگرداند.

پدیده‌­ای مبارک به نام مدافعان حرم که هسته مرکزی آن دلاورمردان ایرانی بودند شکل گرفت و سرانجام در کمال بهت و ناباوری تحلیل­گران نظامی و سیاسی جهان، سردار سرفراز ما که عزم خویش را برای پاک کردن منطقه از لوث وجود خبیث داعش جزم کرده بود، خبر از نابودی حکومت داعش و پایان یافتن سیطره آن بر منطقه داد. امروز نه تنها امنیت منطقه، بلکه امنیت جهان مرهون مجاهدت­‌ها و تلاش‌­های خستگی‌­ناپذیر آن استراتژیست بزرگ جهانی یعنی سردار سپهبد سلیمانی است او در هر نقطه‌­ای که جنگید برای استقرار امنیت و آرامش و بازگرداندن زندگی جاری و طبیعی مردم به آنان، جنگید. در این باب و در خصوص اقدامات خارق‌­العاده او در آینده باید پژوهش‌­ها نمود، کتاب‌­ها نوشت، کنگره­‌های بین­‌المللی برگزار نمود. آثار علمی، تحلیلی، آموزشی گوناگون و نیز محصولات فرهنگی و هنری فاخر پدید آورد.

۹_ یک دیپلمات برجسته. تأثیرات منطقه‌­ای و جهانی سردار سلیمانی تنها به لحاظ قدرت فرماندهی و اقدامات نظامی وی نبوده است، هر جا که ضرورت می­‌یافت، او در تراز یک دیپلمات کارکشته و برجسته ظاهر می‌­گشت. جذبه و جذابیتش از یک سو و تسلطش به آداب و فنون مذاکره در عرصه دیپلماسی از سوی دیگر به او قدرت تأثیرگذاری فوق‌­العاده‌‍‌­ای در این میدان داده بود این ویژگی مکمل فرماندهی نظامی او بود. آنگاه که لازم می­‌آمد از قدرت سخت بهره می‌­جست و در وقت مقتضی خویش از قدرت نرم. در این خصوص نیز نکته­‌های بسیاری وجود دارد که شایسته است تحلیل­‌گران روابط بین‌الملل و تاریخ­‌نویسان معاصر در جای خود بدان بپردازند.

۱۰_ سخت­کوشی. او مردی نستوه و خستگی­‌ناپذیر بود، از هیچ مشکلی نهراسید و هیچگاه دچار رخوت و سستی و رکود نشد، به غایت ساعی و تلاش­گر بود و به آسایش خویش نمی‌­اندیشید. علیرغم اینکه در چند عملیات مجروح شد اما همچنان بر بازگشت به جبهه پای می­‌فشرد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن به خطوط مقدم عملیاتی باز می‌گشت. برای کسی که عمر پر برکت خویش را در جنگ و جهاد گذرانده باشد شاید توجیه در پیش گرفتن یک زندگی آرام و بی دغدغه کاملاً پذیرفتنی باشد. اما روح بی‌قرار او از راحتی و آسایش گریزان بود و او می­‌خواست تا پایان عمر و تا آخرین نفس سخت‌کوشانه و مجاهدانه به پیش رود.

۱۱_ نظم و انضباط و دقت در امور. ذهنی نظم یافته داشت، دقیق و منضبط بود، در جلسات به موقع حضور می­‌یافت، گاه برای شرکت در جلسه‌­ای مهم از دمشق به تهران می­‌آمد و پس از شرکت در آن مستقیماً به فرودگاه می­‌رفت و عازم دمشق می­‌شد، دقیق بود و وظیفه­‌شناس.

۱۲_ سرعت عمل و به هنگام بودن. بی­شک سرعت عمل یکی از ویژگی­‌های ضروری هر فرمانده نظامی است. اما ماهیت کارزاری که او در آن وارد شده بود به گونه­‌ای بود که بایستی چون صاعقه بر سر دشمن غدار فرود م‌ی­آمد. مکالمه مسئولین منطقه با او و خبردادن از نزدیک شدن داعش به آنان و استمداد جستن از او و حضور برق ­آسایش در میانه میدان در کمترین زمان ممکن و شکستن محاصره‌ای که حلقه آن توسط داعش دما دم تنگ­تر می‌­شد تنها یکی از خاطرات ماندگاری است که مسئولین منطقه از آن با شگفتی یاد می­‌کنند.

۱۳_ بیان تأثیرگذار. تحلیل­گران روان­شناسی و شخصیت­‌شناسان، تسلط به فن خطابه را به عنوان یکی از ویژگی­‌های شخصیت­‌های فوق­­‌العاده تأثیرگذار (کاریزماتیک) عنوان می­‌کنند. او این چنین بود و وقتی سخن می­‌گفت بیانش آمیزه­‌ای از عقلانیت و احساس بود و چون از دل بر می­‌خواست در نفوس انسان­­‌ها عمیقاً تأثیر می‌­نهاد.

۱۴_ علاقه به فرهنگ و هنر. کتابخوانی یکی از برنامه‌­های همیشگی او بود علاوه بر مطالعه مطالب مستند، به خواندن رمان­‌ها و داستان­هایی که سرگذشت‌­های درس‌­آموزی را حکایت می‌­کردند می‌پرداخت. مخصوصاً آثار مربوط به زندگی شهیدان را با حسرت و اشتیاق می­‌خواند و هر جا که به وجد می­‌آمد در حاشیه کتاب مطلبی می­‌نوشت تقریظ­های او بر کتاب­‌هایی که خوانده است خواندنی است. به شعر و ادبیات و هنر علاقه­‌مند بود و به تماشای فیلم­‌های فاخر می­‌نشست و مشوق کارگردانان و هنرمندانی بود که در به تصویر کشیدن خصال برجسته انسانی می­‌کوشیدند.

۱۵_ روحیه انقلابی. او فرزند انقلاب بود و دلبسته و مروج گفتمان آن، او به روشنی می‌­دید که انقلاب به مثابه درختی تناور، پیوسته رشد کرده و شاخ و برگ آن فزونی یافته و به سوی ملت‌­های عدالت‌خواه جهان امتداد می­‌یابد.

۱۶_ اعتدال. او از ورود به حاشیه‌ها در هر زمینه‌­ای دوری می­‌جست اهل افراط و تفریط نبود فراجناحی بود و نگاهش به جریانات مختلف سیاسی که در زیر خیمه انقلاب فعالیت می­‌نمایند به مثابه افراد یک خانواده با سلایق متفاوت بود کلیت جامعه ایرانی را یک خانواده می­‌دانست بینش او هم‌گرایانه و تلاش او هم­‌افزایانه بود برای او وحدت و انسجام ملی به غایت مهم بود و به لحاظ اینکه بینشی وسیع و جامع­نگر داشت بیشتر بر مشترکات رویکردهای افراد و شخصیت‌­ها و مجموعه­‎‌ها تأکید می­­‌نمود تا بر وجوه تمایز آن‌ها. در عین حال او مشی انقلابی را پیشه ساخته و استمرار آن را کاملاً ضروری می­‌دانست.

۱۷_ سنجیدگی و تدبیر در امور. تصمیمات او سنجیده و حساب شده بود و امور را با تدبیر دنبال می‌­کرد ذهنی پردازش­گر داشت خوب می‌­شنید خوب تأمل و تفکر می‌­کرد و دقیق و بجا تصمیم می­‌گرفت و آنگاه خوب عمل می­‌کرد رویه و رویکردی حل­ال مسائلی در امور مختلف داشت به اصل بهره‌­وری که بر دو پایه کارآمدی و اثربخشی استوار است پایبند بود و از مشورت دیگران بهره می­‌جست. به کار جمعی معتقد بود و بدان بها می­‌داد. به اتقان در عمل توجه داشت در عین وظیفه­‌گرا بودن نتیجه‌­گرا بود و به محصول و غایت کار می‌­اندیشید.

۱۸_ سادگی و صفا. زندگی ساده‌­ای داشت با حداقل امکانات. می­‌توانست از راه مشروع بسی بیش‌تر داشته باشد. اما نمی‌­­خواست، از تجملات به دور بود و از تشریفات بیزار. به راحتی در مجالس مختلف حضور می­‌یافت رسم خاکساری پیشه کرده بود در وجود با صفا و نورانی­اش هیچ نشانه­ای از تکبر و تبختر و خود بزرگ­‌بینی یافت نمی­‌شد.

۱۹_ مردمی بودن. او عاشق مردمش بود به همین لحاظ مردم عاشق او بودند. او پدر مهربان یتیمان بود و ملجا دردمندان و پناهگاه محرومان. او عمیقاً بر این باور بود که مردم ولی­‌نعمت ما هستند. و این انقلاب و نظام حاصل تلاش آنان و متعلق به آنان است پیوسته بر این امر تأکید می­‌کرد که ما مدیون و وامدار این مردم عزیز هستیم و خدمت به آنان را بایستی یک افتخار بزرگ بدانیم در حوادث گوناگون در میان مردم حضور می­یافت و به یاری آنها می­‌شتافت خاطره شیرین حضور او در میان سیل‌­زدگان در اوایل سال­ جاری هیچ­گاه فراموش نمی‌­شود.

۲۰_ ارتباط با جوانان. او ضمن اینکه تکریم‌­کننده گروه­‌های سنی متفاوت از جمله میان­سالان و سالمندان بود و آنان را بسیار مورد احترام قرار می­‌داد، اما علاقه­ خاصی به جوانان داشت او جوانان را به عنوان ارزشمندترین و پربهاترین سرمایه کشور می‌­دانست و ارتباط عمیقی با بسیاری از آنان برقرار کرده بود. از دیدن جوانان پر شور میهن به وجد می‌­آمد و برای پیشرفت آنان از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد.

۲۱_ آرامش و طمأنینه. در عین صلابت، آرام و پر طمأنینه بود سکینه قلبی او متأثر از این بود که پیوسته به یاد خداوند تبارک و تعالی بود و همواره خود را در محضر ربوبی می­‌دانست. در جای خود قاطع بود اما با کسی درشتی نمی­‌کرد. مرکز ثقل و گرانیگاه شخصیت او در درون او بود نه در برون او، لذا با نوسانات بیرونی، ثبات درون او دچار تغییر و تزلزل نمی­‌شد. مؤدب، موقر و آرام و متین بود.

۲۲_ خوش­خویی. مصداق بارز یک انسان خوش­خو و خوشرو بود و لبخند ملیح و دل­نشینش، جذابیت چهره‌­اش را دو چندان می­‌کرد. با مغناطیس اخلاق نیکوی خویش، دل­‌های انسان­‌های بی‌­شماری را به سوی خود جلب نموده بود. دوست­ داشتنی بود و به همان میزان که در برابر دشمن با صلابت بود و لرزه بر اندام او می­‌افکند در مقابل آحاد مردم متواضع و فروتن بود او مصداق بارز آیه ۲۹سوره فتح قرآن بود که می­‌فرماید: «محمد رسول ­الله­ والذین­ معه ­اشداء­ علی ­الکفار ­رحماء­بینهم»

۲۳_ ارتباط عمیق با خانواده. او عمیقاً به خانواده خویش عشق می‌­ورزید. تکریم و احترام او به والدین زبانزد خاص و عام بود و رابطه عاطفی‌­اش با همسر و فرزندان، کانون خانوادگی­‌شان را گرم و پرحرارت نموده بود. انبوه مسئولیت­‌ها و دغدغه‌­ها و حساسیت­‌های کاری، هیچگاه باعث نگردید که او از توجه به خانواده و وقت­‌گذاری برای آنان در حدی که برایش مقدور بود فروگذار نماید. صله­ رحم با بستگان را هیچگاه فراموش ننمود. اینکه انسان در اوج داشتن مسئولیتی این­چنین خطیر که ذهن و وقت و توان انسان را مصروف خود می­‌نماید. مراقب این نکته باشد که به خواسته­‌های عاطفی خانواده، بستگان و خویشاوندان و دوستان و آشنایان توجه نماید، حقیقتاً ستودنی است.

۲۴_ درک عمیق از حقیقت دنیا و آخرت. او حقیقت زندگی دنیوی را عمیقاً شناخته بود و از سطح به عمق رفته بود و دنیا را از ورای ظواهرش می­‌دید. او نیک دریافته بود که دنیا با همه جاذبه­‌هایش، با همه زرق و برقش، با همه لذت­‌هایش، با همه چرب و شیرینش، ناپایدار و گذراست. او به خوبی متوجه این حقیقت شده بود که دنیا گذرگاه است و آخرت منزلگاه. نگاه او به دنیا از بالا به پایین بود اما درک این معنا باعث نگردید که ره به تفریط برده و گوشه­ انزوا اختیار کند و صرفاً به عبادت رهبانیت­گونه بپردازد بلکه او دقیقاً به این حدیث شریف نبوی(ص) که فرمود: «الجهاد رهبانیه ­الاسلام» عمل نمود.

او مصداق این جمله امیرمؤمنان(ع)بود که «حملو ابصارهم ­علی ­اسیافهم» جنگاوران متقی از روی بصیرت شمشیر می­‌زنند. ورود در هنگامه­‌های پرخوف و خطر و در معرکه‌­های سنگین جهاد فی ­سبیل­ الله برای او حکم عبادت و رهبانیت (از جنسی که پیامبر اعظم(ص) ­آن را مورد تأکید قرار داده) داشت. نگاه او به دنیا و فانی بودن آن، رفتار او را به گونه‌­ای شکل داده بود که گویی از اهل دنیا نبود او پیوسته احساس می­‌کرد که در این دنیا مسافری است که دیر یا زود بایستی به جهان آخرت شتافت. او دنیا را به عنوان یک مجاز ناپایدار و آخرت را به عنوان حقیقتی ماندگار یافته بود. او عمیقاً به این آیه باور داشت که: «وللآخره­خیرلک­من الدنیا» او آخرت­گرا بود و بدین­ لحاظ عبد صالح خدا و بنده مبارک او گردید.

«مرد آخِربین مبارک بنده‌­ای است» او با زیباترین رنگ هستی پوشش یافته بود که همانا رنگ الهی است «صِبْغَهَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً» و این حاصل شناخت دقیق او نسبت به فلسفه خلقت و عظمت خالق و پرهیز از دنیازدگی و توجه به آخرت بود. او خواسته‌­های خود را در مسیر خواسته خداوند تعریف کرده بود.

۲۵_ توجه به اصل کمال طلبی. او همواره تلاش می­‌کرد تا باورهای الهی خویش را تعمیق بخشیده و در مسیر اعتلای رفتارهای سازنده طی­ طریق نماید. ایمان مستقر و رو به رشد در نهاد انسان و تلاش در جهت انجام اعمال صالح که روزبه‌­روز از عمق و گسترش بیشتری برخوردار گردد. شخصیت انسان را استوار نموده و او را به کمال هرچه بیشتر نزدیک­ و نزدیک­تر می­‌نماید. او در این مسیر دچار تزلزل و عقب گرد نگردید. بر صراط مستقیم حق پایدار بود و از پلکان کمال آرام ­آرام بالا می‌­رفت. او رهروی بود که آهسته و پیوسته می­‌رفت همچون کوهنوردی که گام­‌های استوار خویش را شمرده­ شمرده برای رسیدن به قله برمی­‌دارد.»

اینها و ویژگی­‌های فراوان دیگری، مؤلفه­‌های این شخصیت بزرگ را نشان می­‌دهند. مؤلفه­‌هایی که وقتی فراگرد هم می­‌آیند جامعیت یک شخصیت را به تصویر می­‌کشند و او را به عنوان یک مکتب و یک چراغ راه و یک مدرسه درس‌­آموز معرفی می‌­کنند. منظومه‌­ای که همه اجزای آن با یکدیگر همگون و هماهنگند ما در این شاکله شخصیتی، تضاد و شک و تردید و نوسان نمی­‌بینیم. او یک اسطوره است اما نه اسطوره­­ای از عهد باستان بلکه اسطوره­ای پیش چشم، ملموس و مربوط به جامعه کنونی ما، الگویی عینی برای هر کسی که بخواهد در مسیر کمال گام بردارد. ما در این­جا قصد گزافه‌­گویی نداشته‌­ایم هر آنچه که از صفات او به تصویر کشیدیم عین واقعیت بود او تلاش کرده بود تا همه ظرفیت­‌های وجودی خویش را شکوفا نماید و تصویری از چهره یک انسان ذو ابعاد و نه تک ساحتی را در عصر کنونی به جامعه ما و جهانیان نشان دهد.

او یک­بار دیگر و در امتداد خطی که انسان­‌های خود ساخته که هر یک چراغی بر افروخته‌­اند و از حصار فردیت به در آمده‌­اند و به جامعه خدمت نموده‌­اند چراغی پر فروغ بر افروخت. او یک­بار دیگر عملاً به ما نشان داد که انسان دارای قابلیت­‌های فراوانی است که در صورتی که همت نماید می­‌تواند به خوبی آنها را شکوفا نماید. ابعاد شخصیتی او به گونه‌­­ای است که می‌­تواند الگوی هر انسانی در هر منصبی و هر موقعیتی باشد. نکته‌­ای که ذکر آن در اینجا ضروری می­‌باشد همانا تأثیر شهادت آن سردار سرفراز است دشمن گمان می­کرد که با شهادت رساندن سردار سلیمانی و حذف ظاهری او به اهداف خویش دست می­‌یابد. در حالی که باید گفت که « شهید سلیمانی از سردار سلیمانی کارسازتر است».

تشییع بی­‌نظیر پیکر او آن موج بهت­‌آور و خیره کننده را در جهان ایجاد نمود دشمن از رمز و راز شهادت بی­‌خبر است اسلاف او در سال ۵۱ هجری در سرزمین کربلا سیدالشهدا (ع) را به شهادت رساندند آنان گمان کردند که کار حسین (ع) را به پایان رسانده‌­اند. غافل از این­که نورالهی خاموش نمی­‌شود. امروز و پس از گذشت نزدیک به ۱۴۰۰ سال از آن تاریخ نام حسین (ع) در گنبد گیتی طنین­‌انداز است و راهپیمایی اربعین او به یک معجزه می­ماند. پیروان سیدالشهداء (ع) نیز چنین‌­اند. موج جهانی مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی برخاسته و روز به روز توفنده‌­تر می‌­شود این سنت الهی­ است «یرِیدُونَ لِیطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ».

نکته­‌ای که در پایان بایستی بدان اشاره نمود این است که شهید سلیمانی تنها یک الگو در عرصه نظامی و جنگاوری نبود بلکه او برای همه کارگزاران و دست­اندرکاران اداره بخش­های مختلف کشور و برای آحاد ملت عزیز ایران مخصوصاً جوانان برومند این سرزمین یک الگوی جامع اخلاقی، فکری، معرفتی، معنوی و نمونه‌­ای برجسته از مدیریت جهادی­ است. در اینجا باید به بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب که سال گذشته و در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب کبیر اسلامی توسط رهبر حکیم و آینده­‌نگر انقلاب صادر گردید اشاره نمود و اینکه برای تحقق اهداف و رویکردهای این بیانیه بایستی به مؤلفه­‌های مکتب شهید سردار سلیمانی توجه داشت و آنها را در مقام عمل دنبال نمود.

با داشتن چنین روحیه‌­ای و چنین ویژگی‌­هایی مطمئناً مسیر حرکت به سمت آینده­‌ای روشن و امیدبخش بسیار دقیق‌­تر و سریع‌­تر طی خواهد شد. هر قدر به او و سیره معنوی و فکری و فضائل اخلاقی و نوع مدیریتش که مدیریتی جهادی با نگرشی انقلابی بوده است نزدیک­تر شویم به تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب نزدیکتر شده‌­ایم.

دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور در آستانه چهلمین روز شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی عروج ملکوتی آن شهید والا مقام را بار دیگر به روح بلند او تبریک و به محضر مبارک حضرت بقیه‌‎­الله‌الاعظم(عج)، مقام معظم رهبری(مدظله­العالی) خانواده معزز و همه همرزمان آن شهید و ملت قهرمان ایران اسلامی و همه آزادگان جهان تسلیت عرض می­نماید. انشاءالله در چهلمین روز شهادت آن شهید سرفراز با حضور پرشور و گسترده خویش در راهپیمایی۲۲ بهمن یک­بار دیگر با آرمان­های امام راحل عظیم ­الشأن و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و شهیدان گلگون کفن بیعت نموده و وحدت و انسجام ملی خود را بار دیگر به نمایش گذاشته و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم را ناکام می‌نماییم.

سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ

دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور

۲۰ بهمن ۱۳۹۸

منبع خبر

حاج قاسم را با این ۲۵ ویژگی بشناسید بیشتر بخوانید »

غلامپور: مادر و همسرم گفتند چرا چشمی را کتک زدی!/ مگر اسکوچیچ قلبش درد نمی‌کرد؟

یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۶:۲۴ غلامپور: مادر و همسرم گفتند چرا چشمی را کتک زدی!/ مگر اسکوچیچ قلبش درد نمی‌کرد؟

مربی دروازه‌بانان تیم فوتبال استقلال گفت: درگیری و کتک زدن روزبه چشمی در شخصیت من نیست و صحنه‌ای که از تلویزیون پخش شد همه مخاطبان را به اشتباه انداخت.

بهزاد غلامپور در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در خصوص شهرآورد ۹۱، اتفاقاتی که در این دیدار افتاد و همچنین صحنه‌ای که در تلویزیون شائبه درگیری وی با روزبه چشمی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ایجاد کرد صحبت‌هایی انجام داده که متن آن را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در زیر می‌خوانید:

فارس: ابتدا در مورد بازی صحبت کنید و چطور شد در آخرین لحظات پیروزی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از دست دادید؟

حق بچه‌های استقلال ۳ امتیاز بود و برد کمترین پاداشی بود که ما می‌توانستیم از این بازی بگیریم. متأسفانه در دقایق آخر دروازه تیم ما باز شد و حال ما بد شد.

فارس: بعد از پایان مسابقه صحنه‌ای از تلویزیون پخش شد که ظاهرا شما با روزبه چشمی درگیر شده‌اید.

درست است. تصاویر به شکلی بود که انگار من روزبه چشمی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ زده‌ام. من و روزبه داشتیم با هم بحث فنی می‌کردیم که دست و پای ما همه با هم به حرکت درآمد (باخنده). واقعا فیلم به شکلی درآمد که انگار من چشمی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ زده‌ام، ولی چنین مسأله‌ای نبود. من شهامت آن را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دارم که واقعیت را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بگویم و زدن یک بازیکن نه در شأن من است و نه در شأن روزبه چشمی که چنین مسأله‌ای را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ببیند.

فارس: اما زوایای دوربین واقعا به شکلی بود که همه را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دچار اشتباه کرد.

شاید باور نکنید ولی تمام فامیل‌های ما، مادر و همسرم همه به من زنگ زدند و به من گفتند تو چه کار کردی؟ برای آنها قسم خوردم که این اتفاقی که شما می‌گویید درست نیست. همه می‌گفتند که من روزبه را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ زده‌ام ولی انصافا اصلا چنین مسأله‌ای نبود.

فارس: واقعا در آنجا چه صحبتی انجام شد که باعث عصبانیت چشمی شده بود؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هر چه بود تمام شد‌‌‌‌‌‌ و فقط یک بحث فنی صورت گرفت.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

فارس: پرسپولیس را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چطور دیدید؟

پرسپولیس هم یک تیم قابل احترام بود و بازیکنان با کیفیتی داشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، اما به نظرم دست ما کمی بسته است‌.

فارس: چطور؟

متأسفانه در این شرایط کمی ما گیر کرده‌ایم. فکر می‌کنم مدیریت باشگاه از بازیکن گرفتن کمی غافل شد چون ما در پست‌هایی بازیکن می‌خواستیم اما باشگاه به فکر این موضوع نبود. ما کمی از بازیکن گرفتن عقب ماندیم و خواسته من از باشگاه این است که حواسش به تیم باشد چون ما در لیگ قهرمانان آسیا حضور داریم و کارمان سخت است. حتما دیدید که ما دو سفر بسیار سخت در آسیا داشتیم و واقعا بازیکنان ما خسته بودند،‌ اما انصافا بچه‌ها سنگ تمام گذاشتند و باغیرت بازی کردند. از باشگاه می‌خواهم کمی به فکر ما هم باشد و تیم را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تقویت کند.

فارس: شما فیلم خوشحالی‌تان بعد از گل اول‌تان را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دیده‌اید؟

هنوز نه.

فارس: نزدیک بود مجیدی مصدوم شود.

بله، من به هوا پردیم و غلت می‌زدم و از آن طرف هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مجیدی جا خالی داد. نکته مهم این است که مجیدی مصدوم نشود و همین که این اتفاق نیفتد برای من کفایت می‌کند.

فارس: در مورد صحنه‌های گل و عملکرد حسینی چه نظری دارید.

حسینی در این مدت عملکرد خوبی داشته و دیدید که در بازی اولمان در آسیا مقابل الکویت چقدر عالی کار کرد. در بازی دوم هم سنگ تمام گذاشت و من از او راضی هستم. پور حمیدی هم شرایط خوبی دارد و هر زمان که لازم باشد از او استفاده می‌کنیم.

فارس: در مورد داوری دربی چه صحبتی دارید؟

داوری هم خوب بود، ولی صحنه‌های ۵۰-۵۰ را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به نفع حریف سوت می‌زد.

فارس: حتما خبر دارید که اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده است.

بله، من فکر می‌کنم فدراسیون به ملت و مربیان ایران خیانت کرد. مگر قرار نبود از مربی ایرانی و پتانسیل کشورمان استفاده کنید؟ قرار بود ما از استعدادهای خودمان استفاده کنیم، پس چرا این کار را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نکردیم؟ من فکر می‌کنم مافیا پشت این قضیه بوده و این تصمیم مافیایی در شأن فوتبال ما نبود. من و بهاروند هم‌استانی هستیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و لرستانی‌ها به شجاعت معروفند ولی به نظرم سرپرست کنونی فدراسیون فوتبال شجاعتش را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پنهان کرد. این تصمیم مطمئنأ تصمیم بهاروند نبوده و به او دیکته کرده‌اند که اسکوچیچ را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سرمربی تیم ملی کنند. اما همین جا یک سوال دارم.

فارس: بفرمایید.

مگر اسکوچیچ قلبش درد نمی‌کرد؟ آقایان خیلی راحت افکار عمومی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دور زدند و مثل روز برایم روشن بود که روز بازی ما با پرسپولیس سرمربی تیم ملی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ معرفی می‌کنند. آقایان با این کار به ملت ایران توهین کردند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. به نظرم این کار غیرحرفه‌ای بود و خیلی راحت مردم را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بازی دادند.

انتهای پیام/‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌س

اخبار مرتبط اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe فراگستر ایران فان بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

غلامپور: مادر و همسرم گفتند چرا چشمی را کتک زدی!/ مگر اسکوچیچ قلبش درد نمی‌کرد؟ بیشتر بخوانید »

انتشار تصاویر لاشه پهپاد MQ-4 آمریکا برای نخستین بار+ فیلم

یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۲:۲۱ انتشار تصاویر لاشه پهپاد MQ-4 آمریکا برای نخستین بار+ فیلم

تصاویر لاشه پهپاد پیشرفته جاسوسی و متجاوز آمریکا، بعد از بیرون کشیده شدن از زیر آب، برای نخستین بار منتشر شد.

به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری فارس، تصاویر لاشه‌ هواپیمای بدون سرنشین و فوق پیشرفته جاسوسی و متجاوز آمریکایی‌ که در خرداد ماه سال جاری پس از نقض حریم هوایی ایران به‌دست رزمندگان یگان پهپادی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با سامانه بومی «سوم خرداد» منهدم شد، برای نخستین بار منتشر شد.

نخستین ساعات بامداد پنجشنبه، ۳۰ خرداد، یک فروند پهپاد جاسوسی «گلوبال هاوک» آمریکا بعد از تجاوز به حریم سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه روبروی کوه مبارک استان هرمزگان، هدف آتش پدافند نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و سرنگون شد.

گفتنی است؛ بخش اندکی از بقایای این پهپاد چند روز پس از انهدام بر فراز آبهای سرزمینی کشورمان و کشف قطعاتی از آن توسط نیروی دریایی سپاه در حضور اصحاب رسانه رونمایی شده بود.

انتهای پیام/

اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe فراگستر ایران فان بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

انتشار تصاویر لاشه پهپاد MQ-4 آمریکا برای نخستین بار+ فیلم بیشتر بخوانید »