قطعنامه ۲۲۳۱ توسعه موشکی ایران را منع نمی‌کند

به گزارش جهان نیوز، سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس در نامه‌ای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، آن چه را که «توسعه موشک‌های بالستیک با توان حمل کلاهک هسته‌ای ایران» خواندند، بر خلاف قطعنامه شورای امنیت عنوان می‌کنند.

سه کشور اروپایی در نامه خود که در میان اعضای شورای امنیت منتشر شده، از دبیرکل سازمان ملل خواسته‌اند تا در گزارش بعدی خود، شورای امنیت را از این موضوع مطلع کند که فعالیت‌های موشک بالستیک ایران ناسازگار با قطعنامه‌ای است که در سال 2015 توافق هسته‌ای ایران را تائید کرد.

«برایان هوک» رئیس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به اقدام اخیر سه کشور اروپایی در ارسال یک نامه ضد ایرانی به دبیرکل سازمان ملل گفت: ما می‌خواهیم جلوی توسعه برنامه موشکی ایران را بگیریم.

«اسرائیل کاتز» وزیرخارجه رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به این نامه مدعی شده است که ایران در حال ساخت موشک‌های قادر به حمل کلاهک اتمی است که این اقدام نقض توافق هسته‌ای است.

وزیرخارجه این رژیم با حیاتی عنوان کردن زمان فعلی، مدعی شده است: لازم است تا گام بعدی برای مهار ستیزه‌جویی ایران که یک تهدید نظامی موثر است از سوی یک ائتلاف عربی -غربی به رهبری آمریکا برداشته شود.

در گفتگو با «پیتر جنکینز» به بررسی این نامه و ابعاد حقوقی برنامه موشکی ایران و نسبت آن با قطعنامه 2231 شورای امنیت پرداخته ایم. جنکینز سفیر سابق انگلیس در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان ملل است. وی دانش آموخته دانشگاه‌های کمبریج و هاروارد است و 2 بار در وین حضور داشته و مأموریتهای دیپلماتیک در آمریکا، فرانسه، برزیل و اتریش را بر عهده داشته است.

سه کشور اروپایی عضو برجام با ارسال نامه‌ای به «آنتونیو گوترش»، مدعی شدند که برخی از مدل‌های موشک‌های بالستیک ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که توافق هسته‌ای با ایران را تأیید کرده، «ناهمخوان» است. ادعای عدم همخوانی موشک‌های ایران با قطعنامه در حالی مطرح می‌شود که در قطعنامه ۲۲۳۱ از ایران «خواسته» شده که روی موشک‌هایی که «برای داشتن توانمندی حمل کلاهک اتمی طراحی شده‌اند»، کار نکند. ارزیابی شما از این نامه چیست؟ و آیا در نشست شورای امنیت در این خصوص ممکن است رأیی علیه ایران صادر شود؟
این ادعای اروپایی‌ها مبنی بر اینکه ابعادی از برنامه موشکی ایران با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل ناسازگار است، موضوع تازه‌ای نیست و درگذشته بیش از یک بار در مورد آن شنیده‌ایم. این ادعا با اتکا به پاراگراف 3 از پیوست B قطعنامه مذکور مطرح می‌شود.

در این پاراگراف از ایران خواسته می‌شود هیچ فعالیتی در ارتباط با موشک‌های بالستیکی که قادر به حمل کلاهک هسته‌ای هستند؛ نداشته باشد. می‌گویم «ابعادی از» چرا که این گونه برآورد می‌کنم که – البته نمی‌دانم- از دید اروپایی‌ها فقط برخی از موشک‌های ساخته شده یا در دست ساخت ایران قادر به حمل کلاهک هسته‌ای خواهند بود.

اما آیا می‌توان گفت که مو لای درز این ادعا نمی‌رود؟ خیر، این ادعا به دلیل وجود کلمه «طراحی شده» جای بحث دارد. چنین کلمه‌ای نمایندگان ایران را قادر به طرح این موضوع می‌کند که هیچ یک از موشک‌های ساخته شده یا در دست ساخت این کشور با هدف نقل و انتقال هسته‌ای طراحی نشده‌اند و اثبات این مسئله باری را روی دوش اروپایی‌ها می‌گذارد که احتمالاً قادر به تحمل آن نیستند.

این اقدام اروپا در حالی است که پیش از این نیز در واکنش به کاهش تعهدات برجامی، ایران را تهدید به بررسی مکانیسم ماشه کرده بود. چرا در کنار تهدید به بررسی مکانیسم ماشه، بحث موشکی ایران را هم مطرح کرده اند؟
اما درباره اینکه چرا اروپایی‌ها مجدداً در این مقطع چنین ادعایی را با نامه نگاری به دبیرکل سازمان ملل پیش کشیدند، ارزیابی من این است که رابطه‌ای میان این اقدام و سیاست ایران مبنی بر عمل نکردن تدریجی به توافق هسته‌ای 2015 تحت عنوان برجام وجود دارد. طبق برآورد من اروپایی‌ها به دنبال اعمال فشار دیپلماتیک بر ایران در مواجهه با فشار دیپلماتیک متقابلی هستند که ایران با تهدید علیه بقای برجام بر آنها اعمال می‌کند.

اما اگر این تاکتیک آنها است، آیا موثر خواهد بود؟ افسوس، به نظر می‌آید که ترجیح ایران بی اساس خواندن ادعای اروپایی‌ها و رد آن و همچنین تداوم مسیر تدریجی است که به سمت کشتن برجام پیش می‌رود. می‌گویم «افسوس» چرا که همانگونه که در گذشته نیز گفته‌ام، بر این باورم که سیاست کاهش تدریجی تعهدات هم مناسب نیست: این منحصر به تنبیه اروپا در حدی غیرسازنده از بابت بی‌عدالتی‌هایی می‌شود که آمریکا مرتکب و ایران مانع از کمک اروپایی‌ها برای کاهش آنها شده است.

این دو اقدام اروپا در حالی است که به تعهدات خود در قبال ایران ذیل برجام عمل نکرد و کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران هم واکنشی به انفعال کشورهای اروپایی بوده است. طرح موضوع موشکی چه آثاری بر برجام خواهد گذاشت؟
گمان نمی‌کنم دلایل عینی برای متهم کردن اروپا به پیش گرفتن سیاست منفعلانه طی 22 ماه گذشته- از زمانی که ترامپ برای نخستین بار علیه برجام اعلام جنگ کرد- وجود داشته باشد.

اروپایی‌ها بارها سعی کرده‌اند ترامپ را قانع کنند که برجام جزء ارزشمندی از رژیم جهانی منع اشاعه است. آنها به طور مداوم با سیاست ترامپ مبنی بر اعمال فشار حداکثری علیه ایران که از دید آنها هم ناعادلانه و هم ناسازگار با مشارکت در تامین صلح و ثبات جهانی است، مخالفت کرده‌اند.

اروپایی‌ها مکانیسم تسهیل تجارت موسوم به اینستکس را راه‌اندازی کرده‌اند. امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه به دنبال ایجاد مبنایی برای ازسرگیری خرید نفت ایران از سوی اروپایی‌ها بوده است حال آنکه رئیس ‌جمهور روحانی از همکاری در این زمینه امتناع کرد.

در قطعنامه ۲۲۳۱ از عبارت «call on» معادل «خواستار» استفاده شده است که دارای الزام حقوقی نیست. بر این اساس در حالی که طبق ادعای مطرح شده توسط اروپا، ایران دارای مدلهایی از موشک است که قابلیت حمل کلاهک هسته ای دارد اما هیچ نهاد حقوقی برای بررسی «حقوقی» برنامه موشکی کشورها وجود ندارد. یعنی اینکه توان موشکی یک کشور دارای ابعاد دفاعی است یا تهاجمی و یا قابلیت حمل کلاهک هسته ای، معیار حقوقی مشخصی در نظام بین الملل وجود ندارد. ارزیابی شما چیست؟
از این بابت حق با شما است که قطعنامه 2231 شورای امنیت تعهدی که به لحاظ قانونی خودداری از توسعه نوع خاصی از موشک را الزام‌آور کند؛ بر ایران تحمیل نمی‌کند. همچنین از این بابت نیز حق با شما است که ایران با توسعه و برخورداری از طیفی از انواع موشک‌ها، هیچ توافق بین‌المللی را نقض نمی‌کند.

این دلیلی است برای اینکه چرا اروپا به طرح این ادعا کفایت می‌کند که برنامه موشکی ایران با قطعنامه 2231 «ناسازگار» است و در عوض، اظهارات قابل بحثی را درباره انگیزه پنهان پشت ویژگی‌های برخی از موشک‌های ایرانی مطرح می‌کند.

ایران موشک قاره پیما ندارد و بُرد موشک‌هایش نیز نهایتاً ۲ هزار کیلومتر است. با وجود این رژیم صهیونیستی هم بمب اتمی دارد و هم موشک‌هایی دارد که بُرد آنها به مراتب بیشتر از موشک‌های ایران است و عربستان نیز برنامه موشکی پیشرفته ای دارد که اخیرا ابعاد جدیدی از آن رسانه ای شده است. با این حساب، طبق چه استدلالی ایران حق موازنه قوای موشکی را ندارد و اگر از ایران خواسته می‌شود برنامه موشکی خود را محدود کند همین خواسته باید از کشورهای اطراف ایران نیز صورت گیرد. ارزیابی شما چیست؟
باز هم حق با شما است: اسرائیل برنامه موشکی قابل تأملی دارد حال آنکه عربستان سعودی نیز از جانب فروشندگان خارجی تسلیحات مقدار قابل توجهی موشک دریافت کرده و گزارش شده که برنامه‌ای بومی را نیز در این زمینه در پیش گرفته است. هر دو آنها بر خلاف ایران موشک‌هایی در اختیار دارند که بُردشان از 2 هزار کیلومتر فراتر می‌رود (هرچند ایران پرتاب‌گر ماهواره‌ای را در دست ساخت دارد که قابلیت تغییر کاربری برای پرتاب موشک به فاصله‌ای بیش از 2 هزار کیلومتر را دارد).

این حقایق می بایست به عنوان موضوعی مهم در هرگونه مباحثه پیرامون برنامه موشکی ایران تلقی شود. به نظر من، این مباحث به دست‌کم 2 نتیجه‌گیری منجر می‌شود: برای ایران تلاش در راستای دفع توسل دیگران به موشک از راه کسب توانایی مقابله به مثل امری معقول است و دیگر اینکه فقط یک رویکرد منطقه‌ای در زمینه کنترل اشاعه موشکی شانس جلب رضایت ایران را دارد.

شما به این موضوع اشاره کردید که اسرائیل تسلیحات هسته‌ای دارد. این هم یک واقعیت است. اما این برخورداری ایران از تسلیحات هسته‌ای را توجیه نمی‌کند چرا که «تکرار یک اشتباه به عادی شدن آن منجر نمی‌شود». اما این برخورداری ایران از توان بازدارندگی موثر علیه اسرائیل در قالب موشک را توجیه می‌کند.

قطعنامه ۲۲۳۱ توسعه موشکی ایران را منع نمی‌کند بیشتر بخوانید »

توصیه‌های امام خامنه‌ای به بسیجیان در دستور کار سپاه قرار گرفته است

سردار سرلشکر پاسدار «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، درباره شش توصیه اخیر فرمانده معظم کل قوا به بسیجیان، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با بسیجیان شش توصیه حضور در همه محله‌ها، آماده به کار بودن در میادین دفاع سخت، نیمه‌سخت و نرم، جلوتر بودن از دشمن در جنگ نرم، تقویت ارتباط با مساجد، هم‌افزایی و همکاری با مجموعه‌های همسو با بسیج و چابک بودن را به بسیجیان داشتند؛ به همین علت باید این شش توصیه رهبری به بسیج را به طرح‌های اجرایی تبدیل و پیاده‌سازی کنیم.

سرلشکر سلامی افزود: البته این مسیر را شروع کرده‌ایم، چون معتقدیم این توصیه‌ها افق‌های جدیدی بود که در امتداد حرکات گذشته به روی بسیج گشوده شد؛ لذا همه آن‌ها را در دستور کار سپاه و بسیج قرار دادیم و امیدواریم بتوانیم همه این توصیه‌ها را عملیاتی کنیم.

توصیه‌های امام خامنه‌ای به بسیجیان در دستور کار سپاه قرار گرفته است بیشتر بخوانید »

مجهز شدن قوی‌ترین ضد زره ایرانی به فیوزهای لیزری

موشک هدایت شونده ضد زره را می توان یکی از مهم ترین مصادیق رشد و بلوغ صنایع دفاعی ایران در بخش زمینی برشمرد. تجارب جنگ تحمیلی باعث شد که از آن دوره تا به امروز سرمایه گذاری مناسبی روی بحث سیستم های ضد زره در مدل های مختلف انجام شود و امروز شاهد تولید طیف بسیار گسترده ای از محصولات در این بخش هستیم.

بر این اساس، موشک های سری طوفان به عنوان نمونه ایرانی از تاو آمریکایی و دهلاویه به عنوان نمونه ایرانی از کورنت روسی را می توان اصلی ترین سلاح های هدایت شونده ضد زره حال حاضر نیروهای مسلح کشورمان برشمرد. مدتی بود که خبر جدیدی در خصوص پیشرفت های صورت گرفته در این بخش منتشر نشده بود اما در جریان بازدید اخیر سرلشکر باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح از نمایشگاه توانمندی ها و دستاوردهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، تصاویر منتشره حاکی از آن است که گونه ای جدید از موشک دهلاویه طراحی و ساخته شده  که نسبت به مدل های گذشته یک ارتقاء مهم محسوب می شود.

باید توجه داشت که یکی از بحث های مهم در رزم زمینی و خصوصا نبردهای نا همطراز، افزایش توان نیروهای پیاده و افزایش قدرت آتش این نیروها خصوصا در برابر یگان های زرهی و بالگردی دشمن است. ریشه این تفکر را نیز می توان به درس های جنگ ۸ ساله و مقابله با حملات فشرده و سنگین زرهی و بالگردی عراق نیز ربط داد. معمولا در تیم های پیاده نظام از موشک های ضد زره برای مقابله با زره پوش های دشمن و از موشک های دوش پرتاب با هدایت گرمایی برای مقابله با هواگردهای دشمن استفاده می شود. لذا مدتی است که صنایع دفاعی کشور ما به دنبال افزایش توانایی دوش پرتاب ها و البته تعریف قابلیت ضد بالگرد ضد زره ها نیز رفته است.

میثاق با سیستم جدیدی وارد خدمت شد

سامانه موشک دوش پرتاب میثاق ۳ در بهمن ماه سال ۹۵ رونمایی شد. این موشک در ادامه نسل اول و دوم موشک های سری میثاق رونمایی و به فیوزهای لیزری مجهز شده است. این فیوز از نوع لیزری است و اساس کار آن بر این شکل است که پس از پرتاب موشک به سمت هدف مورد نظر، یک منبع تابش لیزر در داخل موشک به صورت ۳۶۰ درجه، نور را به اطراف پخش می کند و به محض نزدیک شدن به هدف مورد نظر و بازتاب پیدا کردن نور لیزری که به هدف برخورد کرده، سر جنگی موشک فعال شده و منفجر می شود.این موشک با استفاده از این سامانه در کنار حسگر فروسرخ خود شانس اصابت را افزایش می دهد.

موشک میثاق ۳ – به فیوزهای لیزری دقت کنید

قائم ام و طوفان ۳ هم به فیوز جدید مجهز شدند

در سال ۹۶ و در جریان نمایشگاه هوافضای ماکس در روسیه در غرفه ایران نیز یک موشک جدید رونمایی شد که قائم ام نام داشت. در توضیحات مربوط به موشک “قائم ام” در نمایشگاه ماکس درباره بحث هدایت، به نوع هدایت لیزری اشاره شده بود که پیش از این در موشک های دهلاویه و طوفان ۵ شاهد آن بودیم.

در این روش کاربر مورد نظر پرتویی از لیزر را به سمت هدف تابانده و تا لحظه برخورد باید تابش لیزر را بر روی هدف حفظ کند. از نکات مثبت این سامانه هدایتی این است که در لحظات اولیه لزومی بر تاباندن یک لیزر نیرومند به هدف که ممکن است باعث فعال شدن سامانه های دفاع متقابل زره پوش شود، نیست و موشک مورد نظر نیز صرفا بر روی موج لیزری که از پشت و از سمت لانچر با آن در ارتباط است حرکت کرده و به نسبت بسیاری از اقدامات متقابل، ایمن است.

موشک قائم ام در روسیه – به فیوزهای لیزری در جلوی موشک دقت کنید

موشک طوفان ۳ مجهز به حسگرهای لیزری در جلوی موشک

با استفاده از این روش این موشک در برابر بسیاری از اقدامات متقابل بالگرد دشمن در امان است و می تواند شانس بسیار بالایی در هدف قراردادن آن داشته باشد. البته پهپادها نیز در این زمینه بسیار بی دفاع تر هستند و تقریبا فاقد سامانه های مقابله با تهدیدات موشکی به شمار می آیند. مکانیزم فعال کردن این موشک نیز بر اساس دو حالت برخورد مستقیم و فیوز مجاورتی لیزری عمل می کند. در بخش جلویی این موشک تصویر مربوط به فیوز های مجاورتی لیزری مشخص است. در حالت استفاده از فیوز مجاورتی لیزری با نزدیک شدن به هدف سر جنگی منفجر می شود.

البته این فیوزها در موشک معروف ایرانی طوفان ۳ نیز دیده می شوند. این موشک از قابلیت حمله از بالا بهره برده و با رسیدن به نزدیک هدف مورد نظر و با استفاده از همین حسگرها فعال شده و خرج گود انفجاری را به سمت پایین و هدف مورد نظر پرتاب می کند.

قوی ترین ضد زره ایرانی به فیوز لیزری مجهز شد

اما به موشک دهلاویه می رسیم. نمونه مدرن و معتبر ایرانی از موشک معروف روسی کورنت که چند سالی است وارد سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شده است. این موشک در حال حاضر به نوعی پیشرفته ترین موشک ضد زره عملیاتی در ایران نیز حساب می شود. بر اساس اطلاعات اعلام شده از این موشک، دهلاویه برد موثری بین ۱۰۰ الی ۵۵۰۰ متر دارد. در بحث هدایت نیز این موشک از سیستم هدایتی لیزری نیمه خودکار، فرمان به خط و موج سواری لیزری دید بهره می برد. در این روش کاربر مورد نظر پرتویی از لیزر را به سمت هدف تابانده و تا لحظه برخورد باید تابش لیزر را بر روی هدف حفظ کند.

از نکات مثبت این سامانه هدایتی این است که در لحظات اولیه لزومی بر تاباندن یک لیزر نیرومند به هدف که ممکن است باعث فعال شدن سامانه های دفاع متقابل زره پوش شود، نیست و موشک مورد نظر نیز صرفا بر روی موج لیزری که از پشت و از سمت لانچر با آن در ارتباط است حرکت کرده و به نسبت بسیاری از اقدامات متقابل ایمن است.

موشک دهلاویه در جریان بازدید سرلشکر باقری – به فیوزهای جدید دقت کنید

وزن سر جنگی این موشک طبق اطلاعات قبلی منتشره از آن، ۶.۸ کیلوگرم بوده و از نوع دو مرحله ای است و توان نفوذ در ۱۰۰۰ الی ۱۲۰۰ میلی متر زره را دارد که البته این میزان مربوط به بعد از عبور از زره های واکنش گر است. وجود سر جنگی دو مرحله ای یکی از توانایی های مناسب این موشک برای مقابله با تانک ها و یا زره پوش های مجهز به زره های چند لایه است. سر جنگی مرحله اول وظیفه نابودی لایه های اولیه مثل زره های واکنشگر را داشته و مرحله دوم نیز به داخل هدف نفوذ کرده و آن را نابود می کند.

موشک کورنت روسی بدون سنسورهای لیزری

سرعت این موشک در حدود ۲۵۰ متر بر ثانیه بوده و مدت زمان پرواز آن در بیشینه برد در حدود ۲۲ ثانیه است. وزن موشک و پرتابگر آن بر روی هم ۲۷ کیلوگرم است. هر موشک در پرتابگرهای استوانه ای شکل یک بار مصرف قرار گرفته که نیروهای پیاده توان حمل آن را دارند. معمولا تیم های ضد زره کورنت از ۲ یا ۳ نفر تشکیل می شوند. مدت زمان بارگذاری هر موشک بر روی لانچر در حدود ۳۰ ثانیه و در هر دقیقه می توان یک یا دو تیر موشک را شلیک کرد. این موشک در دمای منفی ۲۰ الی مثبت ۶۰ درجه سانتی گراد توان فعالیت دارد.

تصاویر نشان می دهد در جریان بازدید سرلشکر باقری شاهد این بودیم که این موشک به فیوزهای لیزری جدیدی مجهز شده که پیش از این در نمونه های روسی نیز دیده نشده بود. اطلاعات دقیقی درباره این موشک بیان نشده ولی می توان دو احتمال را برای آن در نظر گرفت؛ یا قرار است از این موشک در نقش ضد بالگرد بهره گرفته شود یا می توان اینگونه تصور کرد که قابلیت حمله از بالا به سبک موشک طوفان ۳ برای دهلاویه تعریف شده باشد.

اضافه کردن این قابلیت برای موشک دهلاویه نشان می دهد که صنعت دفاعی و نیروهای نظامی کاربر، از این فیوزهای لیزری راضی بوده و استفاده از آن پس از موشک های میثاق، قائم ام و طوفان ۳ به موشک دهلاویه نیز رسیده است. در عین حال، باید توجه داشت ممکن است عده ای با دیدن نمونه های قبلی این موشک، آنرا یک خرید و یا در بهترین حالت، یک کپی کامل از سلاح مشهور روسها بدانند و در این میان، عملا صنایع دفاعی کشورمان در حوزه ساخت چنین سلاحی، صرفا یک کپی کننده معرفی شود.

اما معرفی چنین نسلی از موشک های ضد زره که می تواند در نقش مهم و اثرگذار ضد بالگرد و یا ضد پهپاد نیز عملکرد چشمگیر و مناسبی داشته باشد، نشان می دهد متخصصان صنایع دفاعی کشورمان کاملا بر طراحی و ساخت چنین سامانه مدرنی اشراف داشته و هر زمان که نیاز به تغییر یا افزودن بخش یا عملکردی به آن باشد، امکان علمی و اجرایی آن کاملا فراهم است و حتی اکنون می تواند یک الگو برای بخش صنایع نظامی روسیه نیز باشد.

مجهز شدن قوی‌ترین ضد زره ایرانی به فیوزهای لیزری بیشتر بخوانید »

گلوله‌های ایرانی کشنده‌تر شدند+عکس

در جریان بازدید سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح از نمایشگاه دستاوردها و توانمندی‌های سازمان صنایع دفاع(ساصد)، نسل جدیدی از گلوله‌های ساخته شده توسط این سازمان که در دنیا با نام گلوله‌های RIP با ویژگی‌های خاص شناخته می‌شوند به نمایش درآمده است.

گلوله های RIP (Radically Invasive Projectile) از مرمی‌های چند تکه تشکیل شده اند که پس از برخورد با هدف درون آن پخش می‌شوند و آسیب جدی به هدف وارد می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

گلوله های هوشمند نزاجا چگونه عمل می‌کنند؟

این گلوله‌ها پس از شلیک، در هنگام اصابت به هدف به قطعات کوچکتری تبدیل می‌شوند به طوری که بدنه اصلی گلوله در مرکز و قطعات جدا شده نیز به اطراف آن اصابت خواهند کرد. از سوی دیگر از آنجایی که ترکش‌های کوچک به سرعت انرژی خود را پس از جدایش از بدنه اصلی از دست می‌دهند، در صورت عدم اصابت به هدف، خطر کمتری محیط اطراف را تهدید می‌کند.

آزمایش یک گلوله RIP و پخش تکه‌های آن در ژله

از این رو گلوله‌های RIP یکی از گزینه‌های بسیار مطلوب برای استفاده توسط گارد امنیت پرواز در هواپیما محسوب می‌شود، چراکه در صورت استفاده از آن در محیط هواپیما از آنجایی که تکه‌های این گلوله به اجسام سخت تر از بدن آسیبی نخواهد رساند، دغدغه آسیب رسیدن به بدنه هواپیما و احتمال سوراخ شدن آن از بین خواهد رفت.

این گلوله‌ها با برخورداری از استانداردهای مناسب، نوآوری جدیدی در زمینه مهمات تسلیحات انفرادی و افزایش قدرت کشندگی آنها محسوب می‌شوند.

ویژگی بارز گلوله‌های RIP این است که بدون ایجاد خطر برای محیط اطراف و افراد بیگناه، برای فرد هدف کشنده‌تر از گلوله‌های معمولی خواهد بود.

گلوله‌های ایرانی کشنده‌تر شدند+عکس بیشتر بخوانید »

فرمانده تخریب

کتاب «فرمانده تخریب» خاطرات یکی از فرماندهان تخریب لشگر گیلان به نام «نادر مرید مشتاق» است که حسین ادهمی آن را به سفارش حوزه هنری گیلان نوشته است.

«نادر مرید مشتاق» فرماندهی گردان تخریب لشگر قدس گیلان را برعهده داشته و در زمان جنگ در اکثر عملیات ها حاضر بوده است. حالا کتاب خاطرات او که حاصل ۴۳ ساعت مصاحبه در ۱۹ جلسه از شهریور ۹۳ تا شهریور ۹۵ است، از سوی حوزه هنری استان گیلان منتشر شده است.

این کتاب ۵۳۶ صفحه دارد و با قیمت ۳۰۰۰۰ تومان در اختیار علاقمندان قرار گرفته.

آنچه در ادامه می خوانید، بریده ای از این کتاب است.

من که جلو افتاده بودم، می بایست از داخل همین معبری که با بولدوزر درست شده بود، حرکت می کردم. اما در آن حالت موج گرفتگی برای اینکه به قول خودم از زیر آتش در امان بمانم، فرمان ماشین را به طرف میدان مین پیچیدم و شروع به مارپیچ رفتن در میدان مین کردم.

هیچ کس متوجه نبود که من دچار موج گرفتگی هستم و تصمیم هایی که می گیرم در حالت طبیعی نیست. ماشین هایی که پشت سرم حرکت می کردند، به خیال اینکه من فرمانده تخریب هستم و میدان را خوب می شناسم، همین طور پشت سرم می آمدند. جالب اینجا بود که چندتا ماشین دیگر که در آنجا به دلیل سنگینی آتش گیر کرده بودند، با دیدن ما آنها هم دنبال ما آمدند. حالا هفت هشت ماشین بودیم که در یک ستون از وسط میدان مین حرکت می کردیم. دشمن هم با دیدن ما آتش سنگینی به راه انداخته بود. همین طور به صورت مارپیچ میدان را رد می کردم و گلوله ها پشت سر هم در اطراف مان فرود می آمدند و دود و گرد و خاک زیادی بلند شده بود. وقتی که ۵۰۰ متری از میدان مین دور شدیم، خواستم بپیچم که یک دفعه سرم به فرمان خورد و در جا بیهوش شدم. در آن لحظه مسئول نیروی منطقه ۳ که بغلم نشسته بود، مرا از پشت فرمان کنار کشید و خودش پشت فرمان نشست. او مرا که کاملا بیهوش بودم به بیمارستان صحرایی رساند و بلافاصله بستری شدم.

من تقریبا ۷۲ ساعت در بیمارستان بستری بودم. بعد از ۳ روز که به هوش آمدم، با مصرف قرص بعضی چیزها را می فهمیدم. وقتی هوشیار شدم، دیدم خانم های پرستاری که آنجا هستند، دارند درباره من صحبت می کنند. آنها داشتند با خنده خاطره اولین روزهای بستری شدنم را برای هم تعریف می کردند. البته خودم چیزی از آنچه که تعریف می کردند، به یاد نداشتم.

می گفتند یک روز افراد موجی زیادی را آورده بودند. هر کدام از آنها حالت موج گرفتگی خاصی داشتند. بعضی ها خودشان را فرمانده لشکر می دیدند و یکدفعه داد می زدند و دستور می دادند که بگیرید… بزنید!… بکشید! و بعضی ها هم مثل من در حالت موج گرفتگی سکوت اختیار می کردند. عده ای غذا نمی خوردند و عده ای هم پرخاشگر و عصبی به این و آن می پریدند. خلاصه هر کدام حالت های عصبی مختلفی داشتند.

آن موقع تازه چندساعت بود که مرا به بخش آورده بودند. حالم خوب نبود و با آمپولی که به من زده بودند، بعد از ۵-۶ ساعت تازه داشتم به هوش می آمدم. در آن اتاق یک موجی دیگر هم بود که مرتب داد و فریاد می زد و همه پرستاران سرش ریخته بودند تا یک جوری آرامش کنند. در این موقع بود که من یک دفعه بلند شدم و روی تختم نشستم. بعد یک نگاهی به آن مجروح موجی کردم و گفتم: «آقا! شلوغ نکن!» و بعد دوباره گرفتم خوابیدم. دوباره آن مجروح شروع به داد و فریاد کرد و من دوباره بلند شدم و به او تذکر دادم. این کار را تا ۳ بار تکرار شد، اما آن بیمار باز هم دست از داد و فریاد کردن برنداشت. با آنکه پرستاران دست هایش را به تخت بسته بودند و آمپولهای آرام بخش زیادی به او زده بودند، اما او اصلا نمی خوابید و مرتب شلوغ بازی در می آورد. بار چهارم که بلند شدم، روی تخت نشستم، نگاهی به آن مجروح کردم. آرام ملحفه را کنار زدم و پایم را روی زمین گذاشتم. پرستاران فکر می کردند دنبال دمپایی می گردم. یک نگاهی زیر پایم کردم و دیدم که هیچی نیست. بعد همین طور پابرهنه آمدم طرف آن مجروح موجی و به او گفتم: «بهت نگفتم که ساکت باش؟! ساکت میشی یا نه؟!» او باز هم شروع به داد زدن کرد که یک دفعه من یک کشیده توی گوشش خواباندم و او هم یه نگاهی به من کرد و بعد ساکت گرفت خوابید. بعد من هم با حرکاتی شبیه به آدم آهنی به تختم برگشتم و بی هیچ حرکت اضافه به خواب رفتم. پرستاران آنجا داشتند این را با آب و تاب برای هم تعریف می کردند و با در آوردن ادایم حسابی با هم می خندیدند.

بعد از ۴ روز، طبق معمول از بیمارستان فرار کردم و دوباره به دهلران برگشتم. یادم نیست چطور و با چه کسی به منطقه آمدم چون با موج گرفتگی ای که داشتم، خیلی از چیزها از حافظه ام محو می شد. یکراست به یگان پشتیبانی خودمان رفتم. در آنجا یک چادر بزرگی بود که معمولا بچه ها در آن استراحت می کردند. من بدون آنکه کاری به کسی داشته باشم، رفتم در آن چادر و گرفتم خوابیدم. علی هوشیاری می گفت: «وقتی آمدم از بچه ها پرسیدم نادر کجاست؟ گفتند: در چادر گرفته خوابیده. من آمدم دیدم در آن هوای گرم در چادر کاملا بسته شده است. وقتی بند چادر را باز کردم، یکدفعه گرمای زیر چادر به من خورد و حالم را به هم زد. دیدم در آن گرمای شدید، در ته
چادر پتویی را روی خودت گرفته ای و خوابیده ای».

بعد هوشیاری مرا بیدار کرد و صحبت هایی با من کرد که آن را به خاطر نمی آورم. بچه ها وقتی دیدند حالم طبیعی نیست، گفتند این حالش خوب نیست. باید او را به بیمارستان برسانیم. به هر حال شهرام شادمان و یکی دوتا از بچه ها مرا سوار ماشین کردند و به اندیمشک رساندند. در بین راه چیز زیادی به یادم نمی آمد و فقط هروقت که در راه آمپولی به من می زدند، صحنه هایی را به خاطر می آوردم. آنها در اندیمشک مرا سوار قطار کردند تا به رشت بروم.

***

یک بار که پیش بچه بودم، یک دفعه بچه شروع به گریه کرد. همسرم را صدا زدم: «خانم! بیا این بچه رو بگیر، داره گریه میکنه.» همسرم سر ایوان مشغول آشپزی بود. او تا دستش را بشورد و بیاید، ۲۰-۳۰ ثانیه طول کشید. بچه داشت همین جور گریه می کرد و صدای گریه اش مثل سوهان روی اعصابم رفته بود. در یک لحظه آنقدر از دست بچه عصبانی شدم که نا خودآگاه دستم را بالا بردم. اگر همسرم به موقع سرنمی رسید، و بچه را از جلوی دستم نمی کشید، کشیده را در گوش بچه خوابانده بودم. بیچاره همسرم سریع بچه را برداشت و به اتاق پدر و مادرم برد. تازه آن موقع بود که همسرم فهمید، وضعیتم چقدر بحرانی است.

بعد پدر و مادر و همسرم آمدند و دور و بر من نشستند تا هوای مرا داشته باشند. آنها با من شروع به حرف زدن کردند تا مرا آرام کنند. سعی می کردند هرچه می خواهم سریع در اختیارم بگذارند؛ آب، شربت، غذا, مدام از من می پرسیدند: «نمی خوای داروت رو بخوری؟» البته من داروی زیادی نداشتم، اما همان چندتا قرصی که با من بود، به من خوراندند و گذاشتند تا استراحت کنم. تازه بعد از نیم ساعت بود که به خودم آمدم و احساس کردم که چه کار وحشتناکی داشتم انجام می دادم. از آن روز به بعد دیگر مرا با بچه تنها نمی گذاشتند. البته گاهی اوقات بچه را پیشم می آوردند، اما خودشان هم کنار بچه می ماندند. چون می ترسیدند عصبانی شوم و دوباره آن اتفاق تکرار شود. به هر حال دیگر همسرم بچه را از خودش دور نمی کرد و سعی می کرد بچه را در بغلش نگه دارد. با آنکه هنوز جریان موج گرفتگی ام را به خانواده ام نگفته بودم، اما آنها خودشان یک چیزهایی فهمیده بودند و می دانستند که من دیگر آن نادر سابق نیستم. با اینکه اغلب اوقات آرام بودم، اما با کوچکترین صدایی عکس العمل شدیدی نشان می دادم و از کوره در میرفتم.

فرمانده تخریب بیشتر بخوانید »