نتایج جست‌وجو برای: جنگ

به گزارش نوید شاهد، «ناصر علی‌نژاد» مدیرکل ورزشی اردویی بنیاد شهید و امور ایثارگران روز شنبه 19 آبان در همایش سراسری معاونین فرهنگی استانهای بنیاد شهید و امور ایثارگران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای والامقام از صدر اسلام تا کنون، بیان کرد: آنچه که مسلم است؛ ما امروز در یک جنگ تمام عیار ترکیبی که نقش فرهنگ و فعالان فرهنگی بسزا است. بیشتر از هر کس حوزه فرهنگ باید در این جنگ ترکیبی ایفای نقش بکند. فعالیت‌های مدیران بنیاد شهید و امور ایثارگران نشان دهنده عظم جذب شده از سوی این سازمان است. 

وی ادامه داد: شناسایی جذب و هدایت چهره‌های مستعد ورزشی جامعه هدف و شکوفایی استعداد آنان، بهبود سطح کیفی و کمی قهرمانان جامعه هدف در عرصه ملی و بین‌الملل، ترویج ورزش همگانی و افزایش مشارکت ایثارگران و ایجاد فرهنگ ورزشی در جامعه، تقویت روحیه رقابتی با ایجاد فضاهای رقابتی سالم، تقویت روحیه خودباوری و عزت و منزلت بین جامعه تا به امروز بخشی از برنامه‌های اداره کل ورزشی بوده است. 

علی‌نژاد خاطرنشان کرد: همچنین این اداره توسعه بومی_محلی جهت ترویج و حمایت از ورزش‌های بومی و محلی به منظور حفظ فرهنگ و سنت ورزش کشور، ارتقا مهارت‌های ورزشی ایثارگران با تمرینات ورزشی مستمر، برگزاری جشنواره‌های ورزشی و گسترش ورزش سالمندان و بانوان در دستور مار خود قرار داده است.

وی افزود: انشالا به کمک یکدیگر به اهداف بسیار مهم اداره‌کل ورزشی اردویی، که توسعه فعالیت‌های ورزشی در راستای سبک زندگی ایرانی_ اسلامی است،

برسیم. 

به گزارش خبرنگار نوید شاهد کتاب «یاس هایی زیر تیغ داس» به قلم محمدعلی آقامیرزایی، دربردارنده مجموعه گزارشاتی از سفر به عراق پس از سقوط صدام بوده که روایت کننده نگاهی تازه از جنگ، به روایت مردم کشور عراق است. این کتاب به تازگی از سوی نشر شاهد به چاپ رسیده است. به همین بهانه و در هفته کتاب و کتابخوانی گفتگویی با نویسنده ادبیات پایداری داشته ایم که از نظرتان می گذرد:

چه شد این کتاب که ظاهرا دید تازه ای به مقوله جنگ داشته و به اصطلاح طرحی نو درانداخته است، را به رشته تحریر درآوردید؟

به نظر من روایت هایی که تا کنون درباره جنگ اعم از تولید فیلم، سریال، کتاب، خاطرات شفاهی و غیره داشته ایم، همه از سوی کشور مدافع یعنی ایران و از طرف رزمندگان و ایثارگران بوده است اما کمتر روایتی از سوی طرف مقابل یعنی عراقی ها در این زمینه داشتیم. بنابراین هدف از انتشار این اثر که در قالب مجموعه ای از گفتگوها و گزارشات در کشورعراق تدوین شده، توصیف جنگ و شرایط آن از نگاه مردم عراق و افرادی که در جنگ با ایران بودند و نبودند، است.

در حقیقت این اثر، واگویه ناگفته هایی از جنگ است که در سینه طرف مقابل یعنی عراقی ها نهفته بود؛ در اصل معتقدم نیمه پنهان جنگ آن طرف مرزهای ایران مخفی مانده بود و باید تا حد توان در این باره تلاش و جستجو می کردیم تا از دید دیگری به زوایای جنگ بنگریم.

با وجود چنین فکری که در سر داشتید نخستین جرقه ای که منجر به تولید چنین اثری شد، کی بود؟

اوایل دهه هشتاد، من و آقای یاسر هشترودی که مدیر فرهنگسرای پایداری بود، در حوزه جنگ تخصصی کار می کردیم و زمانی که رژیم بعثی سقوط کرد، – البته آن موقع من خبرگار روزنامه جوان بودم و با فرهنگسرای پایداری هم همکاری می کردم- گفتیم بهترین فرصت است حالا که دیگر صدام روی کار نیست، به عراق برویم و هم از اردوگاه ها دیدن کنیم و هم روایت عراقی ها را درباره جنگ با ایران بشنویم. در واقع به طور کلی گزارش دو حالت دارد؛ اول اینکه مثلا درباره جنگ، یک زمان شما در بطن ماجرا هستید و شروع به توصیف و تعریف وقایع از دلِ جنگ و جبهه می کنید در حالی که فضا را درک کرده و در محیط جنگ حضور هم دارید و این می شود یک گزارش زنده؛ اما گاهی هم هست که شما در بطن ماجرا نیستید و وقایعی را که اتفاق افتاده مثلا یک سال بعد از جنگ می نویسید یا تشریح می کنید و این دیگر یک گزارش زنده نیست و توصفات پس از آن است. بنابراین زمان که صدام سقوط کرد تصمیم گرفتیم تا هنوز همه چیز تازه و زنده و برای همان لحظه است و تکرار نمی شود، به عراق برویم و از نزدیک اردوگاه ها را ببنیم و با سربازان زمان جنگ صحبت کرده و روایت های تازه و شنیده نشده را بشنویم. در حقیقت می خواستیم گزارش میدانی انجام دهیم و به قول معروف تا هنوز تنور داغ است نان را بچسبانیم و نگذاریم چیزی از بکر بودن ماجرا کاسته شود و حرف از دهان بیفتد.

 

برای شروع و رسیدن به عراق مشکلی نبود و کار میدانی را چطور شروع کردید؟

راه سختی در پیش داشتیم و موانع کم نبودند اما به هر حال توانستیم با هماهنگی سپاه پاسداران قدس همراه با مترجم از مرز شلمچه به بصره برسیم. چند ماه پیگیر بودم حتی نتوانستم مرخصی استحقاقی بگیرم. بالاخره با گرفتن مرخصی شخصی راهی سفر شدیم. از نظر بودجه هم کمک های کمی شد اما با هزینه شخصی این سفر انجام شد.

 

بیشتر دوست داشتید به دیدن کجای عراق بروید و ناگفته های جنگ را بشنوید و ببینید؟

بیشتر از همه جا دوست داشتیم به اردوگاه ها به خصوص اردوگاه رمادی برویم. با آقای هشترودی عازم اردوگاه رمادی که به نظرمان بسیار خاص بود، شدیم اما متاسفانه آمریکایی ها آنجا بودند و اجازه بازدید به ما نمی دادند.

 

مهم ترین چالش هایی که در  انجام این پروژه در کشور عراق با آن ها مواجه شدید چه بود؟ آیا انتظار روبه رو شدن با این مشکلات را داشتید؟

آن موقع که ما به عراق رفتیم، شرایط واقعا عجیب و سخت بود. گاهی می دیدم که از شدت فقر، مردم مثلا مین های کاشته شده در منطقه تنومه عراق که نزدیک به مناطق جنگی با ایران را بود، کنکاش می کردند تا بتوانند آلومینیوم های موجود در مین ها را جدا کرده و بفروشند تا پولی به دست آوردند. در همین حین بسیاری از آنها با مرگ دست و پنجه نرم می کردند یا قطع عضو می شدند و دیدن این صحنه ها دردناک بود. از طرفی دیگر برخی بعثی ها که به آنها «علی بابا» می گفتیم، خبرنگاران و وسایل آنها را می ربودند و تا از سفارت کشورهایی که خبرنگاران ملیت آن کشورها را داشتند، باج نمی گرفتند، آن ها را بازنمی گرداندند. به هر حال همیشه این خطر برای ما بود و تقریبا ساعت چهار عصر که می شد، ایستگاه های بازرسی جای خود را به «علی بابا»ها می دادند!

این اتفاق بد برای ما هم پیش می آمد. مثلا یکبار که می خواستیم از الاماره به سوی بغداد برویم، همین افرادی که خبرنگاران را می دزیدند، در حال غلطاندن سنگ هایی نسبتا بزرگ در وسط جاده بودند تا راه ماشین را سد کنند اما به هر حال با سختی توانستیم جان سالم به در ببریم و از خطر هر طوری که بود، بگریزیم.

 

با توجه به رویکردی که درباره تالیف کتاب داشتید و گفتید که می خواستید آن نیمه پنهان جنگ را از دید سربازان و نیروهایی عراقی نمایان کنید، چرا عنوان کتاب را« یاس هایی زیر تیغ داس» انتخاب کردید؟ آیا انتخاب این نام با هدف و رویکردی که برای تدوین این اثر داشتید، کمی ناهماهنگ به نظر نمی رسد؟

وقتی که به عراق رفتیم و تحقیقات میدانی خود را آغاز کردیم، با مادرانی رو به رو شدیم که قربانی سیاست های رژیم بعثی شده بودند. آن ها می گفتند نمی خواستند فرزندان خود را به جنگ با ایران بفرستند و در این راه سختی ها و رنج بسیاری دیده بودند. حتی برخی از پسران آنها به ارتش ایران ملحق شده بودند و تعدادی هم زیر لوای سپاه بدر علیه صدام جنگیدند و به شهادت رسیدند.

و اما حرف و سخن پایانی؟

کاری که ما با همکاری آقای هشتروی انجام دادیم، قطره ای از دریای بیکران حماسه دفاع مقدس بود. هنوز جای کار بسیاری برای پرداختن به این موضوع است. من زمانی که این گزارش میدانی را در عراق انجام دادم، منتظر بودم تا در موقعیت مناسب آن ها را منتشر کنم. البته همان زمان این گزارشات به صورت بخش بخش و جزء جزء در روزنامه جوان منتشر می شد اما از آنجا که عمر روزنامه کوتاه است، قصد داشتم آن را در قالب کتاب چاپ کنم که خوشبختانه این کار با همکاری نشر شاهد اتفاق افتاد.

 

گفتنی است نشر شاهد در اثری تازه با عنوان «یاس هایی زیر تیغ یاس» به شرح کامل این ماجرا، از سفر به عراق بعد از سقوط صدام، که به قلم محمد علی آقامیرزایی تدوین شده است، می پردازد.

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ سردار ابوالفضل شکارچی معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح روز یکشنبه 19 آبان ماه در همایش سراسری معاونین فرهنگی و آموزشی استان‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به شاخصه های اجتماعی و فرهنگی کشور 4 دهه گذشته گفت: هر چه از دهه‌های اول انقلاب فاصله می‌گیریم؛ تحول در شرایط جامعه به معنای اختلال نیست. به معنای سختی‌کار است و بحمدلله و شرایط انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف هر روز بهتر از دیروز است.

سردار شکارچی با اشاره به آیه شریفه «إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَـٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ» بیان کرد: با رعایت مفاد و کلید واژه‌های ارزشمند در این آیه از قرآن کریم هیچ اختلالی به وجود نیامده نخواهد آمد. قران کریم در کلمه «أَلَّا تَخَافُواْ» نگاه به آینده را مطرح کرده است. به عبارت دیگر یعنی از تهدید‌های پیش رو نهراسید. تهدیدی که پیش روی شماست، نمی‌تواند مشکلی برای ادامه حرکت باشد. نگاه به این امر بسیار مهم و ارزشمند است. همچنین در موضوع «وَلَا تَحۡزَنُواْ» نگاه به گذشته مطرح است. لذا ما نباید با مسائل، مشکلات و موانعی که در گذشته داشتیم؛ در غم، اندوه و حزن قرار بگیریم. همانند کاری که پدران، مادران و همسران شهدا کردند.

معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه اظهار کرد: نگاه به گذشته ما را با جهاد در راه خدا و موفقیت های آن دوران متوجه می کند. وجه تمایز ما با دشمن در همین است. دشمن از نیروهای کشته شده خود با واژه «تلف شدن» یاد می کند. اما ما از واژه شهید و شهادت استفاده میکنیم. نگاه به گذشته، نحوه روایت و یادآوری از آن بسیار مهم است. سردار شکارچی با قرائت آیه شریفه «إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ» گفت: اگر ایمان در کنار استقامت قرار بگیرد، «شکست ناپذیری» متولد می‌شود. ما در برابر کفار و مشرکین فرهنگ استقامت داریم. امروزه رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از فروپاشی خود مقاومت می‌کند. اما از آنجا که صهیونیسم ایمان به استقامت ندارد، فروپاشی او حتمی است.

وی ادامه داد: هر خسارت و تلفاتی که به صهیونیسم وارد می‌شود از بنیه، قدرت و قوت آن‌ها می‌کاهد. به موازات آن ما با هر شهادت، مجروحیت و جانبازی به قوت و قدرت خود می‌افزایم. سردار شکارچی روایت کرد: اگر ایمان و استقامت در کنار یکدیگر قرار گرفتند و به گذشته به دیده خسارت نگاه نکردیم و آینده را با دیدگاه امید و پیروزی نگاه کردیم و تمام این مراحل را پشت سر گذاشتیم؛ خداوند ما را یاری خواهد کرد. خداوند به وعده خود که پیروزی جبهه حق است، عمل خواهد کرد.

 معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره جنگ نرم و امپراتوری رسانه‌ای دشمن توضیح داد: در چهل و پنج‌سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، همیشه با روند رو به رشدی مواجه بوده ایم. دشمن تا به امروز از تمام تاکتیک‌ها علیه نظام جمهوری اسلامی استفاده کرده است. آرایش جنگی دشمن در حوزه «جنگ نرم» علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، آرایشی «منسجم»، «متمرکز»، «هوشمندانه» و «هدفمند» است و بیشترین فعالیت ما واکنش است و باید در مقابل این آرایش جنگی دشمن هوشمندانه عمل کنیم.

سردار شکاری گفت تاکید کرد: «جنگ نرم» بر خلاف جنگ سخت، بسیار پیچیده‌ و خطرناک‌تر است. در این جنگ نمی‌توان اقدامی را بدون توجه به «جنگ شناختی» تبیین کرد. اما در جنگ نرم یک تاکتیک شکست‌خورده را می‌توان به عنوان راهبرد دستیابی به پیروزی معرفی کرد و بلعکس، می توان از یک راهبرد بسیار مهم دستیابی به پیروزی را به عنوان یک شکست یاد کرد.
وی خاطرنشان کرد: در دانشگاه‌ها توجه به تولید علم شناختی ضرورت دارند. برساخت تمام اقدامات سخت و نرم دشمن حوزه شناختی است. تا امروز در حوزه شناختی کارهای تخصصی بسیاری انجام دادیم و حداکثر بهره‌وری از افراد زبده را داشتیم.
معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به لایه‌های شناخت، اظهار کرد: «شناخت» در سه لایه تعریف می‌شود؛ لایه «احساس»، «ادراک» و «باور». بسیاری از لایه احساس فقط به عنوان «لایه روانی» یاد می‌کنند. اما با استدلال ثابت کردیم لایه احساس فقط یک لایه روانی نیست بلکه شامل موارد دیگر هم می‌شود. آن‌ها شناخت را یک باور ساده می‌پنداشتند. برای مثال؛ لباس ابزاری برای محافظت از بدن است. اگر این لباس از تن ما در بیاید، بدن ما حفاظت نخواهد شد. اما بدن به تنهایی ابزاری است برای روح و ذهن انسان. شما «لایه احساس» را لباس و «لایه ادراک» را بدن و «لایه باور» را مغز و روح بدانید. امکان ندارد به طور مستقیم بتوان بر باور کسی تاثیر گذاشت. پس باید قبل از تصرف مغز به تصرف «قوه ادراک» رسید. همچنین قبل از تصرف «قوه ادراک» باید احساس او را در اختیار بگیریم. در حال حاضر دشمن با استفاده از این روش حداکثر بهره‌ورداری را می‌کند.

وی افزود: «جنگ شناختی» بلای خانمان‌سوزی است که اگر به «لایه باور» برسد انسان را «خَسِرَ الدُّنْیا وَالاْآخِرَةَ» رو به رو می کند یا به عبارتی او را از هستی ساقط میکند. امروز دشمن بر جنگ شناختی علیه ما متمرکز شده است.

سردار شکار چی از جوانان و نوجوان کشور به عنوان سرمایه‌های اجتماعی یاد کرد و گفت: جوانان و نوجوانان مهم‌ترین سرمایه‌های ما هستند که عنصر قدرت ملی تلقی می‌شوند. جوانان ما حتی اگر با خط و مش و مبانی انقلاب اسلامی هم مشکل داشته باشند، حاضر نیستند پرچم کشور بیگانه در ایران بلند شود. روحیه استکبار ستیزی و ظلم ستیزی در آحاد مردم ما ریشه دارد.

وی ادامه داد: حکومت آمریکا با قتل عام مردم و ناامنی در دیگر کشورها تا امروز روی پا ایستاده است. به محض اینکه جنگ تمام شود، جنگ بعدی را راه می‌اندازد. بالغ بر ۸۰ درصد عمر آمریکا در جنگ سپری شده است.
سردار شکارچی در ادامه به مرز‌های حکومت آمریکا اشاره کرد و درباره آن توضیح داد: آمریکای جنایت‌کار از زمانی که به یک حکومت تبدیل شد؛ «مرز جغرافیایی» و «مرز ژئوپلیتیکی» را برای خود تعریف کرد. مرز جغرافیایی همان مرزهای اصلی آمریکا با کشورهای دیگر است. مرز ژئوپلیتیکی، مرزی است که هر جا منافع آمریکا باشد، آنجا مرز او است . برای برداشتن این تهدید میلیون‌ها انسان قتل عام شده‌اند. بخاطر همین ما از آمریکا به عنوان نظام سلطه و استکبار جهانی و شیطان بزرگ یاد می‌کنیم.

وی افزود: آمریکا با بهره‌مندی از جنگ نرم و شناخت، مغز‌ها را در اختیار می گیرد و به واسطه سلطه مغز سرزمین را تصرف می‌کند. این یکی از خاصیت‌های جنگ نرم و شناختی است.
سردار شکارچی به خسارت‌های ناشی از جنگ نرم و شناختی اشاره کرد و گفت: نخستین خسارت ناشی از جنگ نرم و شناختی این است که یک نفر هم از جبهه ما ضد جبهه ما بشود. به عبارتی جبهه اسلام تضعیف و جبهه کفر تقویت شد. این تلفات در سطح راهبردی خسران بسیار بالایی دارد. ما هر چقدر در جنگ نرم و شناختی تلفات بدهیم، دشمن ما قوی‌تر خواهد شد.

وی درباره فعالیت در حوزه فرهنگ بیان کرد: کار فرهنگی در بنیاد شهید و امور ایثارگران نیازمند یک همت مضاعف و اعتقاد والا است. در درجه اول صیانت از دستاورد انقلاب اسلامی نیازمند طراحی نقشه راه است. این نقشه با در نظر گرفتن دستور عملیاتی محقق خواهد شد. گام دوم استفاده از این ظرفیت علیه دشمنان انقلاب اسلامی است. مسیر شهدا و جانبازان در گام دوم انقلاب استمرار و تداوم می‌یابد.

معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح توضیح داد: صیانت از خانواده شهدا، جانبازان و نگهداشت آنان در مسیر انقلاب اسلامی برای اهالی فرهنگ واجب عینی است. ترویج تفکر شهدا و استفاده از این ظرفیت علیه مبانی و اصول دشمن در حوزه جنگ نرم و شناختی هم تکلیف شرعی و واجب عینی است. افسران این جنگ نرم و شناختی هم در حوزه واکنش و هم استفاده از این ظرفیت علیه دشمن و استمرار این خط نورانی بر عهده شما مدیران فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران است.اگر خط انقلاب اسلامی به سکانداری امامین انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری استمرار پیدا کرده و خواهد داشت؛ حتما موفقیت‌های بیشتر کسب خواهد کرد.

سردار شکارچی خطاب به مدیران فرهنگی بنیاد شهید گفت: مروج فرهنگ ایثار و شهادت شما هستید. شما موظفید تا این مسیر را به نسل‌های فعلی و بعدی انقلاب اسلامی منتقل کنید.

معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح تاکید کرد: یکی از اقشار حساس جامعه به عنوان گل سرسبد سرمایه نظام و انقلاب اسلامی خانواده‌های شهدا و ایثارگران و جانبازان هستند. دشمن برای گرفتن این سرمایه اجتماعی از هر ترفندی استفاده می‌کند. حافظان و فرماندهان این سرمایه‌ها شما مدیران حوزه فرهنگی هستید. بنابراین به مسئولیت سنگین و ظریفی که بر دوش دارید بیشتر توجه کنید. هزاران نفر انسان فدا شدند تا امروز ما به قدرت رسیدیم و عمق راهبردی خود را افزایش دادیم. هیچ‌گاه فراموش نکنید که ما با خون شهدا توانستیم این کشور را به قدرت بین‌المللی تبدیل کنیم.
انتهای گزارش/