نتایج جست‌وجو برای: جنگ

قُرص‌های حاج قاسم

سردار عزیزِ سفر کرده ما، یک طبیب بود. طبیبی روحانی و معالج نفوس. او به جهت درک عمیق و شعور فوق العاده‌ای که داشت، مخاطب خود را می‌شناخت و می‌دانست به چه زبانی با او سخن گوید. کلامش چون دارو اندک بود.

به گزارش مشرق، «سیدابوالحسن موسوی طباطبایی» در یادداشتی در «روزنامه کیهان» نوشت:

دکتر حسین امیرعبداللهیان دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بین الملل که سال‌ها در وزارت امور خارجه به جهت ارتباط شغلی با سردار شهید سلیمانی همکاری داشته است، از ترکش‌هایی می‌گفت که به تعداد انبوهی در سراسر بدن آن مجاهد بزرگ جا خوش کرده بودند. حاج قاسم گاهی که به ملاقات مقام معظم رهبری می‌رفت، متواضعانه همانند دیگر افراد، از درون گیت‌های بازرسی عبور می‌کرد و این گیت‌ها که به وجود فلز حساسیت داشتند هنگام عبور سردار، از چندین قسمت‌ مختلف، واکنش نشان داده و به صدا می‌آمدند!

سردار سلیمانی اظهار می‌داشت لحظه‌ای نیست که جایی از بدنم از درد ترکش‌ها آرامش داشته باشد از این رو یکی از دوستانم قرص‌های مُسکنی به من داده بود که هنگام غیر قابل تحمل شدن درد، قرص‌ها را مورد استفاده قرار می‌دادم.

آقای امیرعبداللهیان در ادامه به بیان خاطره‌ای شیرین از زبان شهید بزرگوار می‌پردازد:

«من پیوسته به زادگاهم سر می‌زدم و آشنایان و اهالی منطقه از پیر و جوان به ملاقات من می‌آمدند و در احوالپرسی، سخنان و درد دل‌های مختلفی مطرح می‌کردند. از جمله بعضی سالخوردگان از دردهای استخوان و مفاصل خود، که معمولا در دوران کهولت به سراغ افراد می‌آید، شکایت می‌نمودند و از من چیزی برای آرام شدن دردشان می‌خواستند! من یک بار به چند نفر از آنان قرص‌های مسکن را که همراهم بود دادم و گفتم من پزشک نیستم ولی خودم از این قرص‌ها استفاده می‌کنم.

اتفاقا آنها بعد از مصرف قرص و دیدن اثر مطلوبی که در تسکین دردهایشان داشت، مشتاق می‌شدند باز هم از آن استفاده کنند. لذا به منزل ما مراجعه نموده و در غیاب من از پدر و مادرم همان قرص‌ها را تقاضا می‌کردند و کم‌کم نام این قرص‌ها شد قرص‌های حاج قاسم»!!

***

سردار عزیزِ سفر کرده ما، یک طبیب بود. طبیبی روحانی و معالج نفوس. او به جهت درک عمیق و شعور فوق العاده‌ای که داشت، مخاطب خود را می‌شناخت و می‌دانست به چه زبانی با او سخن گوید. کلامش چون دارو اندک بود و تأثیر گذار. آنگاه که دشمن را مخاطب قرار می‌داد، هر جمله او سرنوشت‌ساز و تعیین کننده بود. وقتی رئیس جمهور آمریکا را قمار باز خواند و خطاب به وی گفت نیروهای مسلح ایران نمی‌خواهد( وارد میدان شوند) من و سپاه قدس حریف شما هستیم، با همین عبارت کوتاه، ارتش مسلح و متکبر دشمن را به چیزی نگرفت، به ارتش ایران اعتبار و آبرو بخشید، قدرت سپاه قدس را به رخ آمریکا کشید و رئیس جمهور این کشور را به خاطر تهدیدی که کرده بود در برابر جهانیان، خوار و زبون ساخت.

مجاهدان و مدافعان اسلام در جبهه با حاج قاسم، حالی وصف ناشدنی داشتند. نفس‌های گرم سردار، جبهه‌ها را از بن بست خارج می‌ساخت و در رزمندگان، روح سلحشوری می‌دمید. از ستیغ بلند وجودش آبشار امید و توکل، سیل آسا فرو می‌ریخت و جبهه‌های نبرد را سیراب می‌کرد. شخصیتش مالامال از امواج مثبت بود. رعد نگاهش بر دشمن متخاصم، شراره‌های قهر الهی می‌بارید و بر یاران، باران مهر و رحمت. لبخندش، به باغی روح‌انگیز می‌مانست که دشمنان از آن بی‌نصیب و دوستان از نکهت گل‌های آن کامیاب و برخوردار بودند.

شیر شجاع عرصه‌های نبرد، با هیمنه سپاهی و شوکت نظامی خود لرزه بر اندام نحس داعش می‌افکند. اما ملت‌های ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن بلکه همه ملل محروم، آن عزیز را به عنوان سردار مهربان و افتاده‌ای که قادر به گشودن سخت‌ترین گره‌هاست می‌شناختند. او مصداق بارز أشِدّاءُ علی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم بود.

حاج قاسم با پدران و مادران شهدا رفتاری فرزندگونه و سخت متواضعانه داشت و در فرصت‌های پیش‌آمده به دیدارشان می‌رفت. اظهار دلتنگی آنان برای سردار در زمانی که دیدارشان به تأخیر می‌افتاد و نیز سفارش‌های مادرانه‌ مادران شهدا به او در مراقبت از سلامتی و امنیتِ خود، حاکی از احساسات لطیف و پیوندهای عمیق عاطفی بین آنان است.

سردار مهربانی، به شدت با کودکان مأنوس بود و جاذبه‌ای شگفت و باور نکردنی، کودکان و به‌ویژه فرزندان شهدا را در سایه سار مهر او و بر دامان پر عطوفتش می‌نشاند. روحیه توأمان جنگاوری و یتیم نوازی حاج قاسم، به گوهری می‌مانست که با غوطه در ژرفنای اقتدا به مولایش علی علیه‌السلام آن را فرا چنگ آورده بود.

در سنینِ عمر سردار نیز رمزی نهفته است و شهادت در ۶۳ سالگی گویای اتصال روحانی و تأسی نسبت به مولایش علی(ع) می‌باشد. همان‌گونه که آن امام متقین نیز در این ویژگی به رسول خدا(ص) اقتدا فرموده بود. عمر مبارک پیامبر اکرم و امیرمؤمنان ۶٣ سال بوده است.

حاج قاسم در دوره حیات مبارکش، پدر دلسوز یتیمان، دستگیر فروماندگان، پناه نیازمندان و غمگسار مهربان خلق بود. او انسانی خودساخته، مهذب، وارسته، رهیده از دنیا، زاهد، اهل تهجد و اشک و خلوت با خدا بود و هرگز شأنی برای خود قائل نشد. حاج قاسم قدیسی مجاهد و عارفی مبارز بود که چهل سال در جست‌وجوی گمشده‌ خود، بیابان‌ها را پیمود، از دره‌ها سرازیر شد، از دامنه‌ها بالا رفت و با تمام وجود در برابر دشمنان خونریز، سینه سپر نمود تا سرانجام در سرزمین مقدس عراق، جایی که مشهد شش امام معصوم است او را یافت، تنگ در آغوشش کشید و سر به پایش نهاد. آن عاشق پاکباز در اقتدا به سیدالشهدا علیه‌السلام با پیکری چاک چاک از شراب لقای حق سیراب شد و به او پیوست.

سردار مقتدر ما چقدر به دِعبِل خزاعی شبیه است. شاعری مجاهد و عاشق صادق اهل بیت(ع) که با بنی عباس و دشمنان آل رسول(ص)، جسورانه مبارزه می‌کرد و می‌گفت چهل سال است که چوبه دار خود را بر شانه‌های خویش حمل می‌کنم و کسی را نمی‌یابم که مرا از آن بیاویزد. دعبل سرانجام به دست عباسیان، ناجوانمردانه به شهادت رسید.

از برکات خون شهید سلیمانی عزیز است که آمریکا در مدتی اندک، آنچنان طعم حقارت و ذلتی را چشید که در طول تاریخ ننگین خود، نمونه آن را به یاد ندارد. رئیس جمهور هرزه و تروریست آمریکا که عَفِن نخوت و تکبرش دوزخیان را آزرده و مشمئز می‌سازد، پس از ارتکاب این جنایتِ تبهکارانه از هر سوی جهان حتی از داخل خاک خود، آماج بدترین دشنام‌ها و آنچه لایقِ هیکلِ کریه و مشوشش بود گردید. این نابخردِ تهی مغز به دست خود اسباب اخراج ذلیلانه نیروهای جهنمی آمریکا از منطقه را رقم زد و امید است پس از سیلی‌های مکرر جبهه مقاومت، به زودی شاهد افول و فرو پاشی این زقوم فساد و تباهی باشیم.

شهید حاج قاسم آنگاه که تذکره سفر به سوی معشوق را ستاند، دامان از غبارِ کره خاکی زدود و اینک در قهقهه مستانه و شادی وصلش در مقام عِندَ رَبِّهم یُرزَقُون، روزی می‌خورد. اما در این سوی، از شراب تلخ فُرقت خویش به دوستدارانش چشانید و برای همیشه، دستان ما را از نخل بلندش کوتاه و جامعه را از وجود سراسر حیا و ادبش ناکام گردانید.

امروز هر چند از بی‌تدبیری مسئولانِ غافل و منفعل، پیکره جامعه دردهایی بی‌شمار و رنجی بیکران را تحمل می‌کند، اما روح بلند و ملکوتی آن شهید سرافراز، بی تجویز قرص و دارو، ملت ما را از سرچشمه حقایق سیراب و نسبت به سراب‌های دروغین آگاه نمود. او که خون پاکش بزرگ‌ترین درد جامعه یعنی تفرقه و پراکندگی را مبدل به اتحادی بی‌نظیر کرد، به ملت آموخت پیروی از چه تفکری نجات بخش کشور از بحران‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است؛ تفکر لیبرالیسم و آینه‌دار غرب یا تفکر خط مقاومت و شهادت؟ حاج قاسم را به طبابتش بشناسیم.

  • اپارک
  • شهر خبر
  • بلیط دات کام
  • الی گشت

منبع خبر

قُرص‌های حاج قاسم بیشتر بخوانید »

نامه ۷۲۳ کانون استادی به اعضای مجمع تشخیص مصلحت درباره پالرمو و CFT

سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۷:۰۳ نامه ۷۲۳ کانون استادی به اعضای مجمع تشخیص مصلحت درباره پالرمو و CFT

723 کانون استادی دانشگاه‌ها در نامه‌ای به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کردند: پیام رفراندوم ایرانیان را بگیرید و به پنهان‌کاری‌ها درباره پالرمو خاتمه دهید.

به گزارش حوزه تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، ۷۲۳ کانون استادی دانشگاه‌ها طی نامه‌ای به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کردند: پیام رفراندوم ایرانیان را بگیرید و به پنهان کاری ها درباره پالرمو خاتمه دهید.

متن این نامه به شرح زیر است:

« وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا ﴿نساء / ١۴١﴾

و خداوند هرگز هیچ راه سلطه ای به سود کافران برضد مؤمنان قرار نداده است.
رییس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام

سلام علیکم؛

با صلوات بر محمدو آل محمد و با احترام؛ چنانکه مستحضرید؛ با عنایت به اینکه در دوره مذاکرات برجامی برخی از مسئولین کشوربا خوشبینی به نتیجه مذاکرات، به روابط عادی با اروپا و آمریکا امیدوار بودند، تلاش برای تحمیل بسیاری از تعهدات بین المللی نیز همراه با این موج، به جمهوری اسلامی ایران قوّت گرفت که متاسفانه بعضی از آنها بدون در نظر گرفتن عواقب آن متون و اسناد حتی در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسید.

در همین راستا باید اذعان کرد الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو بر اساس یک تصمیم ملّی نبوده بلکه پروژه‌ای آمریکایی-اروپایی بوده است؛ زیرا پیش‏تر قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم در مجلس شورای اسلامی تصویب شده و ملّت ایران از نظر حقوقی بی نیاز از پیوستن به کنوانسیون جدید بود ولی کشورهای اروپایی این اقدام را کافی ندانستند و در مذاکرات با رییس جمهور و وزیر امور خارجه، اقدامات خود برای حفظ برجام از پیش شکست خورده را مشروط به پیوستن ایران به این کنوانسیون کردند؛ یعنی در تلاش بوده و هستند علاوه بر کلاهبرداری برجامی از دولت های یازدهم و دوازدهم؛ تعریف ایدئولوژیک، فلسفی و سیاسی خود از تروریسم را نیز بر ایران بزرگ و متمدن تحمیل کنند که متأسفانه مجلس ناکارآمد و به خصوص مدیریت آن که باید عصارگی فضایل فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی‏ایران را نمایندگی می‏‌کردند.

این تحمیل ننگین و ضد ایرانی را پذیرفتند که البته این روند با اصول ۲-۵-۱۵۲-۱۵۳ قانون اساسی مغایرت دارد.

بر همگان روشن است پس از برجام، دولت ایران خوشبینانه به همه تعهدات خود عمل کرد ولی طرف‏های اروپایی و آمریکایی نه تنها حاضر نشدند به تعهدات خویش عمل نمایند بلکه پس از مدتی دولت قانون شکن و جنایت پیشه آمریکا با خروج یک جانبه از برنامه جامع مشترک، تحریم های جدیدی را نیز علیه ایران ایجاد کرد وضعی که برخی از مسئولین کشور آن را جنگ اقتصادی یا تروریسم اقتصادی نامیدند؛ متعاقباً تهدیدات و حتی توهین به ساحت جمهوری اسالامی ایران و برخی نهاد ها و مسئولین نیز آغاز شد به گونه ای که در اقدامی غیر دیپلماتیک و غیر حقوقی و غیر رایج، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که یک نهاد رسمی در ایران می باشد را به عنوان نهادی تروریستی معرفی کردند.

با تأسف در آن مرحله کماکان برخی مسئولین ایران هنوز در موج تصنعی و هیجانی برجامی به سر می‌‏برده و فکر می‏‌کردند همچنان به شکلی یک جانبه باید بر تعهدات فرامّلی خود بیفزاییم تا بهانه ای به اروپا و آمریکای ظالم ندهیم!

در مرحله سوم امّا، آمریکا با کمال جسارت پاسخ دیپلماسی سازشِ وزارت خارجه ایران یعنی (به رسمیت شناختن سیاست بهانه جویی های بی پایان) کشورهای غربی برای سلطه بر کشورهای به اصطلاح جهان سوم را داد.

به ناگاه ایران بزرگ و هفت هزارساله و بخش اعظمی از جهان در بهت فرو رفت؛ دولت جنایت کار آمریکا با پشتیبانی معنوی اروپای خبیث و ریاکار در اقدامی تروریستی، سپهبد شهید سلیمانیرضوان اله علیه، از محبوب ترین شخصیتهای ملّی بعد از رهبر حکیم انقلاب که واجد مقامی رسمی در کشور نیز بوده را دزدانه و شبانه ترور و به شهادت رسانیده و رسماً در اوج وقاحت اعلام نمود که این شخص در لیست ترورها بود، اینک دو سؤال مهمی که نهاد های تصمیم‏گیری در جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه اند این است که:

اولاً در مرحله چهارم برجامی، آیا زمان آن فرا نرسیده که به دیپلماسی تسلیم و ذلّت در مقابل کنوانسیون های بین المللی خاتمه داده شود؟

ثانیاً و خصوصاً در مورد معاهده cft که بر اساس استانداردهای آمریکایی به تعریف تروریسم می‏‌پردازد آیا باید در چنین شرایطی که دولت محترم به صورت مخفیانه با شما اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تصویب این لوایح ننگین به رایزنی مبادرت نمایند؟!

اکنون جنبش استادی ایران به دنبال حماسه و خلق رفراندوم عظیم و تاریخی ایرانیان برای آری به خط مقاومت و کرامت ملّت که پس از شهادت فرمانده وطن در قیام عمومی ۱۶دی ماه تهران و رستاخیز انسانی اقصی نقاط ایران شکل گرفت، از رییس، دبیر و اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام مصرّانه مطالبه می‌کند که در پاسخ به درخواست دهها میلیونی ملّت و در واکنش به ترور مقام رسمی کشور از سوی ائتلاف آمریکایی-اروپایی، صدای رفراندوم ملّی پسا تشییع را شنیده و صریحاً در جلسه ای فوق‏العاده به پنهان کاری و یا رودربایستی مابین مجمع و دولت خاتمه داده و با اظهار نه قاطع، پذیرش ننگی مجدد بر سیمای ملّتی کهن را باطل کنید.

چنانچه احدی از اعضای محترم مجمع در این‌باره ابهام داشته باشند می‏‌توانند به نامه علمی-حقوقی استادان حقوق، علوم سیاسی و دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران به شورای نگهبان قانون اساسی به تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۹۷ مراجعه نمایند.

والسلام علی من التبع الهدی»

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

نامه ۷۲۳ کانون استادی به اعضای مجمع تشخیص مصلحت درباره پالرمو و CFT بیشتر بخوانید »

نامه ۷۲۳ کانون استادی بسیج اساتید به اعضای مجمع تشخیص درباره پالرمو

سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۵:۵۵ نامه ۷۲۳ کانون استادی بسیج اساتید به اعضای مجمع تشخیص درباره پالرمو

۷۲۳ کانون استادی دانشگاه‌ها طی نامه‌ای به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کردند: پیام رفراندوم ایرانیان را بگیرید و به پنهان کاری ها درباره پالرمو خاتمه دهید.

به گزارش حوزه تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، ۷۲۳ کانون استادی دانشگاه‌ها طی نامه‌ای به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کردند: پیام رفراندوم ایرانیان را بگیرید و به پنهان کاری ها درباره پالرمو خاتمه دهید.

متن این نامه به شرح زیر است:

« وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا ﴿نساء / ١۴١﴾

و خداوند هرگز هیچ راه سلطه ای به سود کافران برضد مؤمنان قرار نداده است.
رییس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام

سلام علیکم؛

با صلوات بر محمدو آل محمد و با احترام؛ چنانکه مستحضرید؛ با عنایت به اینکه در دوره مذاکرات برجامی برخی از مسئولین کشوربا خوشبینی به نتیجه مذاکرات، به روابط عادی با اروپا و آمریکا امیدوار بودند، تلاش برای تحمیل بسیاری از تعهدات بین المللی نیز همراه با این موج، به جمهوری اسلامی ایران قوّت گرفت که متاسفانه بعضی از آنها بدون در نظر گرفتن عواقب آن متون اسناد حتی در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسید.

در همین راستا باید اذعان کرد الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو بر اساس یک تصمیم ملّی نبوده بلکه پروژه ای آمریکایی-اروپایی بوده است؛ زیرا پیش‏تر قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم در مجلس شورای اسلامی تصویب شده و ملّت ایران از نظر حقوقی بی نیاز از پیوستن به کنوانسیون جدید بود ولی کشورهای اروپایی این اقدام را کافی ندانستند و در مذاکرات با رییس جمهور و وزیر امور خارجه، اقدامات خود برای حفظ برجام از پیش شکست خورده را مشروط به پیوستن ایران به این کنوانسیون کردند؛ یعنی در تلاش بوده و هستند علاوه بر کلاهبرداری برجامی از دولت های یازدهم و دوازدهم؛ تعریف ایدئولوژیک، فلسفی و سیاسی خود از تروریسم را نیز بر ایران بزرگ و متمدن تحمیل کنند که متأسفانه مجلس ناکارآمد و به خصوص مدیریت آن که باید عصارگی فضایل فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی‏ایران را نمایندگی می‏‌کردند.

این تحمیل ننگین و ضد ایرانی را پذیرفتند که البته این روند با اصول ۲-۵-۱۵۲-۱۵۳ قانون اساسی مغایرت دارد.

بر همگان روشن است پس از برجام، دولت ایران خوشبینانه به همه تعهدات خود عمل کرد ولی طرف‏های اروپایی و آمریکایی نه تنها حاضر نشدند به تعهدات خویش عمل نمایند بلکه پس از مدتی دولت قانون شکن و جنایت پیشه آمریکا با خروج یک جانبه از برنامه جامع مشترک، تحریم های جدیدی را نیز علیه ایران ایجاد کرد وضعی که برخی از مسئولین کشور آن را جنگ اقتصادی یا تروریسم اقتصادی نامیدند؛ متعاقباً تهدیدات و حتی توهین به ساحت جمهوری اسالامی ایران و برخی نهاد ها و مسئولین نیز آغاز شد به گونه ای که در اقدامی غیر دیپلماتیک و غیر حقوقی و غیر رایج، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که یک نهاد رسمی در ایران می باشد را به عنوان نهادی تروریستی معرفی کردند.

با تأسف در آن مرحله کماکان برخی مسئولین ایران هنوز در موج تصنعی و هیجانی برجامی به سر می‌‏برده و فکر می‏‌کردند همچنان به شکلی یک جانبه باید بر تعهدات فرامّلی خود بیفزاییم تا بهانه ای به اروپا و آمریکای ظالم ندهیم!

در مرحله سوم امّا، آمریکا با کمال جسارت پاسخ دیپلماسی سازشِ وزارت خارجه ایران یعنی (به رسمیت شناختن سیاست بهانه جویی های بی پایان) کشورهای غربی برای سلطه بر کشورهای به اصطلاح جهان سوم را داد.

به ناگاه ایران بزرگ و هفت هزارساله و بخش اعظمی از جهان در بهت فرو رفت؛ دولت جنایت کار آمریکا با پشتیبانی معنوی اروپای خبیث و ریاکار در اقدامی تروریستی، سپهبد شهید سلیمانیرضوان اله علیه، از محبوب ترین شخصیتهای ملّی بعد از رهبر حکیم انقلاب که واجد مقامی رسمی در کشور نیز بوده را دزدانه و شبانه ترور و به شهادت رسانیده و رسماً در اوج وقاحت اعلام نمود که این شخص در لیست ترورها بود، اینک دو سؤال مهمی که نهاد های تصمیم‏گیری در جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه اند این است که:

اولاً در مرحله چهارم برجامی، آیا زمان آن فرا نرسیده که به دیپلماسی تسلیم و ذلّت در مقابل کنوانسیون های بین المللی خاتمه داده شود؟

ثانیاً و خصوصاً در مورد معاهده cft که بر اساس استاندارد های آمریکایی به تعریف تروریسم می‏‌پردازد آیا باید در شرایطی که دولت محترم به صورت مخفیانه با شما اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تصویب این این لوایح ننگین به رایزنی مبادرت نمایند؟!

اکنون جنبش استادی ایران به دنبال حماسه و خلق رفراندوم عظیم و تاریخی ایرانیان برای آری به خط مقاومت و کرامت ملّت که پس از شهادت فرمانده وطن در قیام عمومی ۱۶دی ماه تهران و رستاخیز انسانی اقصی نقاط ایران شکل گرفت، از رییس، دبیر و اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام مصرّانه مطالبه می‌کند که در پاسخ به درخواست دهها میلیونی ملّت و در واکنش به ترور مقام رسمی کشور از سوی ائتلاف آمریکایی-اروپایی، صدای رفراندوم ملّی پسا تشییع را شنیده و صریحاً در جلسه ای فوق‏العاده به پنهان کاری و یا رودربایستی مابین مجمع و دولت خاتمه داده و با اظهار نه قاطع، پذیرش ننگی مجدد بر سیمای ملّتی کهن را باطل کنید.

چنانچه احدی از اعضای محترم مجمع در این‌باره ابهام داشته باشند می‏‌توانند به نامه علمی-حقوقی استادان حقوق، علوم سیاسی و دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران به شورای نگهبان قانون اساسی به تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۹۷ مراجعه نمایند.

والسلام علی من التبع الهدی»

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

نامه ۷۲۳ کانون استادی بسیج اساتید به اعضای مجمع تشخیص درباره پالرمو بیشتر بخوانید »

تفاوت سردار سلیمانی با ژنرالِ رضاخانی +فیلم

سرداری که در نیروی نظامیِ برآمده از انقلاب اسلامی تربیت شده است، در قلب دشمن حضور دارد و توطئه‌های استکبار را خنثی می‌کند، اما لشکر رضاخان بدون مقاومت تسلیم می‌شود.

به گزارش مشرق، موسی حقانی اظهار داشت: تشییع باشکوه مردم از پیکر شهیدان اسلام سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در عراق و بعد در شهرهای مختلف ایران نشان دهنده چرایی حضور سردار در عراق در سوریه و نقاطی است که قدرت‌های استکباری در آن حضور پیدا کردند. سردار در مناطقی حضور یافت که منافع، جان و ناموس این ملت‌ها مورد تعرض قرار گرفت. سردار برای دفاع از منافع ملی و مسلمین در این کشورها حضور داشته است.

وی ادامه داد: سردار ایرانی ۴۰ سال از عمر خود را صرف جهاد با دشمن کرد. هم در جبهه‌های جنگ ایران با نیروهای بعثی حضور داشت و هم بعد از جنگ تحمیلی، در عرصه بین‌المللی علیه جبهه استکباری مقاومت کرد و دشمن را وادار به عقب‌نشینی کرد و توفیقات بزرگی در این زمینه به دست آورد.

بیشتر بخوانید:

جایزه ۳ میلیون دلاری برای سر ترامپ

حقانی گفت: برای آن که تلاش‌ها و مجاهدت‌های سردارانی که در انقلاب اسلامی رشد یافته‌اند، متوجه شویم باید عکس‌العمل ارتش رضاخانی را در مقابل قوای متفقین در شهریور ۱۳۲۰ بررسی کنیم تا تفاوت قدرت ایران، قبل و بعد از انقلاب مشخص شود.

وی افزود: در شهریور ۱۳۲۰ کشورمان از سوی قوای متفقین اشغال شد. نیروهای نظامی کشورهای شوروی، انگلستان و آمریکا پایتخت کشور ایران را اشغال کردند و ارتش فربه و ناکارآمد رضاخانی که از او به عنوان ارتش مدرن و متحدالشکل یاد می‌شد، بدون هیچ مقاومتی تسلیم شد.

رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: جالب است بدانید برخی از امرای ارتش با افتخار عقب‌نشینی خود را به اطلاع رضاخان رساندند. رضاخان بعد از فرمان ترک منازعه درصدد فرار برآمد. نه رضاخان و نه ارتش او قصد مقاومت یا مقابله با اشغالگران را نداشت. آن ارتش صرفا برای صیانت از رژیم پهلوی تاسیس شده بود نه ایران.

وی گفت:‌ یکی از امرای ارتش رضاخان در تلگرافی به رضاخان اعلام کرد: برای اینکه نیروی خود را حفظ کنیم از جبهه‌های جنگ عقب نشینی کردیم. این در حالی است که وظیفه هر نیروی نظامی، ابتدا مقابله با تهدیدات دشمن است یا اگر ارتشی عقب‌نشینی کند، این کار باید تاکتیکی باشد. یکی از امیران لشکر به رضاخان نامه می‌نویسد و می‌گوید: ای ناقابل لشکر! همیشه ۲ هزار کیلومتر از خط مقدم فاصله دارید. این در حالی است که سردار شهید قاسم سلیمانی با حضور در قلب دشمن، بزرگ‌ترین توطئه‌های آنان را در منطقه ـ که همان ظهور داعش بود ـ خنثی کرد.

حقانی در پایان خاطرنشان کرد: سرداری را که در نیروی نظامیِ برآمده از انقلاب اسلامی تربیت شده با رفتار امیر لشکری که برای صیانت از رژیم پهلوی تربیت شده، مقایسه کنید و تفاوت را بفهمید. لشکر رضاخانی اساساً میل و اراده‌ای برای صیانت از کشور و مردم خودش نداشت.

ویدیوی این گفت‌وگو را مشاهده کنید:

دانلود

منبع: فارس

  • اپارک
  • شهر خبر
  • بلیط دات کام
  • الی گشت

منبع خبر

تفاوت سردار سلیمانی با ژنرالِ رضاخانی +فیلم بیشتر بخوانید »

نماینده کهنوج مطرح کرد: جایزه ۳ میلیون دلاری برای کشتن ترامپ

سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۴:۱۸ نماینده کهنوج مطرح کرد: جایزه ۳ میلیون دلاری برای کشتن ترامپ

نماینده مردم کهنوج گفت: به نیابت از ۳ میلیون مردم کرمان برای هر کسی که ترامپ ملعون را در هر زمان و مکانی از دنیا به قتل برساند، ۳ میلیون دلار جایزه تقدیم خواهیم نمود.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از خانه ملت، احمد حمزه در نشست علنی امروز (سه‌شنبه، اول بهمن‌ماه) مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور ضمن تسلیت ایام فاطمیه، جان باختن مسافران هواپیمایی اوکراین، گفت: تعدادی از هموطنان کرمانی در مراسم تشییع سردار قاسم سلیمانی دار فانی را وداع گفتند ضمن عرض تسلیت از مقام معظم رهبری درخواست دارم آنها را همانند جان‌باختگان حادثه هوایی در زمره شهدا قرار دهند.

نماینده مردم کهنوج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج و فاریاب در مجلس شورای اسلامی افزود: آمریکا در جنایتی هولناک و با نقض همه قوانین بین‌الملل حاج قاسم سلیمانی عزیز را به بهانه واهی پیشگیری از جنگ و کشته شدن آمریکایی‌ها به شهادت رساند. حاج قاسم عزیز این شهادت مبارکت باد زیرا جز این برای تو که عمری را در مجاهدت گذراندی سزاوار نبود.

وی تصریح کرد: سردار عزیز نباید با گلوله یا ترکشی ناشناس و نامعلوم به شهادت می‌رسید، وی باید همانگونه که خود می‌خواست تمام ذرات جسمش درگیر شهادت می‌شد و باید به دست شقی‌ترین انسان‌ها به شهادت می‌رسید که همه آزادگان عالم برایش بسوزند.

حمزه یادآور شد: بنا بر فرموده رهبر عزیز، سردار سلیمانی جهادی بزرگ نمود و حق تعالی شهادتی عظیم و بزرگ را نسیبش کرد. تشییع جنازه پر شکوه این سردار گرامی در عراق و ایران نشان داد که آزادگان عالم در قلب و جان مردم جای دارند. کدام نظامی را در عالم می‌توان پیدا کرد که چنین جایگاه عظیمی در نزد مردم داشته باشد. شهادت وی را به خانواده، رهبری معظم، ملت بزرگ ایران و همه هم رزمان ایشان تبریک و تسلیت می‌گوییم.

وی خطاب به رئیس جمهور آمریکا گفت: شهید قاسم سلیمانی خطرناک‌تر از حاج قاسم است و این را خواهی دید. همچنین اگر حمله پیش‌دستانه را در قوانین بین‌الملل مجاز می‌دانید آیا سفارتخانه‌های شما در منطقه دیگر امن خواهند بود؟ سفارت‌خانه‌های پیرامون ما محل توطئه قتل و کشتار مردم بی‌گناه است آیا ما مجاز به انهدام آنها هستیم؟

نماینده مردم کهنوج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج و فاریاب در مجلس شورای اسلامی افزود: آیا مراکز و پایگاه‌های نظامی، کشتی‌های جنگی شما در منطقه برای خیرخواهی مستقر شده‌اند یا برای ضربه و لطمه به ملت‌ها و تامین منافع نابحق آمریکایی‌ها؟ آیا ما را مجاز می‌دانید تا در حملات پیشگیرانه همه آنها را منهدم کنیم؟

وی تصریح کرد: آیا شما که هواپیمای غیرنظامی ما را هدف قرار می‌دهید و هموطنان عزیز را به خاک و خون می‌کشید نمی‌دانید روزانه ده‌ها فروند هواپیمای مسافری آمریکایی از مرزهای مجاور ایران عبور می‌کند و بعضا فرمانده‌هان تروریستی شما را جابه‌جا می‌کند، آیا ما مجاز به ساقط نمودن آنها هستیم؟

حمزه یادآور شد: مسئولان عالی رتبه نظامی اسلامی این رفتارها نشان می‌دهد ما حداکثر قدرت را در دنیا امروز باید داشته باشیم تا مردم را از این رفتارهای ددمنشانه محفوظ بداریم. اگر امروز از جنگ افزارهای هسته‌ای برخوردار بودیم قطعا شاهد چنین رفتار سبوعانه‌ای از سوی ترامپ، این خوک کثیف نبودیم لذا پیشنهاد می‌کنم حال که اروپا هم از تعهدات خود سر باز زده هر چه سریعتر از NPT خارج و انفجارهای شکاف هسته‌ای و جوش هسته‌ای را انجام دهیم.

این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ما باید به دنیا اعلام نماییم که به باشگاه‌ قدرت هسته‌ای پیوستیم، قطعا این امر برای ملت ایران مصونیت آفرین است. همچنین ساخت موشک با بُرد بلند و دارای ظرفیت قابل حمل کلاهک‌های نامتعارف را باید در دستور قرار دهیم زیرا این حق طبیعی ما است و نباید از آن چشم پوشی کنیم.

نماینده مردم کهنوج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج و فاریاب در مجلس شورای اسلامی خطاب به سردار سلامی، گفت: نمایندگان مجلس و همه ملت ایران از شما و همه دلاوران سپاه سرافراز بابت سیلی محکم به قاتلین سپهبد شهید سلیمانی نهایت تقدیر و تشکر می‌کنیم. سپاه هیمنه پوشالی آمریکا را فرو ریخت اما این کافی نیست.

وی تصریح کرد: حاج قاسم قلب و روح ملت مبارز عالم و به ویژه کرمانیان بود. همه ما مردم کرمان سرباز تحت امر حضرت عالی برای گرفتن انتقام حاج قاسم عزیز هستیم، اگر همه ما هم شهید شویم ابایی نداریم اگرچه می‌دانیم مجاهدان فی سبیل الله در اقصی نقاط عالم در پی انتقام سخت هستند اما به نیابت از ۳ میلیون مردم کرمان برای هر کسی که ترامپ ملعون را در هر زمان و مکانی از دنیا به قتل برساند، ۳ میلیون دلار جایزه تقدیم خواهیم نمود.

عضو هیات رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس دهم یادآور شد: ما کُشتن ترامپ و همه کسانی که در شهادت حاج قاسم عزیز نقش داشتند را حق خود می‌دانیم. رفته سردار نفس تازه کند برگردد/ چون ظهور گل نرگس به خدا نزدیک است.

انتهای پیام/

اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

نماینده کهنوج مطرح کرد: جایزه ۳ میلیون دلاری برای کشتن ترامپ بیشتر بخوانید »

یادداشت/ اعتراف دیرهنگام آقای رئیس جمهور!

سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۳:۴۲ یادداشت/ اعتراف دیرهنگام آقای رئیس جمهور!

آقای رئیس‌جمهور به شما توصیه می‌شود با اتکال به خداوند متعال، هماهنگی کامل با رهبر معظم انقلاب، باور مردم و اطمینان به توانمندی‌های آنان و پرهیز از امید به بیگانگان و چند کشور معدود، تدبیر کنید و عامل وحدت مردم باشید.

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، داود پرچمی جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی طی یادداشتی نوشت: در شرایطی که دشمنان مردم و میهن عزیزمان، همزمان جنگ نرم و سخت را به ما تحمیل کرده و در تمامی عرصه‌ها بدنبال نابودی سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و انسانی ما هستند؛ تنها همدلی، اتحاد، همبستگی و وفاق اجتماعی مردم، نخبگان و مسئولین و اعتماد به توانایی های داخلی می تواند مانع این اراده و اقدامات آنان شود.

متاسفانه شاهد هستیم که از سوی برخی مسئولین مواردی در رسانه ها مطرح می شود که وحدت مردم را خدشه دار و امید آنان برای حل مشکلات می‌کاهد. در این شرایط دامن زدن به دو قطبی های کاذب «جنگ یا مذاکره»، «سختی معیشتی یا تسلیم در برابر خواست دشمنان مردم» آب به آسیاب دشمن ریختن است.

ظاهرا تاکتیک رسانه ای «مطالبه مبتنی بر توهم مخاطب» مفید ارزیابی شده و مداوم از این رویه استفاده می شود.

آقای رئیس جمهور در پنجاه و نهمین مجمع سالیانه بانک مرکزی، بیان کردند: «اقتصاد ما وصل به سیاست و سیاست خارجی است. اگر کسی بگوید من به سیاست خارجی کاری ندارم. من به دنیا کار ندارم. کاملا درون گرا هستم. داخل دروازه هام فکر می کنم. اقتصاد را هم همه مشکلاتش را حل می کنم. حالا من بلد نیستم. البته اقتصاددان هم نیستم. ولی بلد هم نیستم. اگر اقتصاددانی بلد است بیاید و به ما بگوید. که تمام روابط خارجی تخریب شده باشد، بهم ریخته باشد، مردم احساس کنند شرایط هر روز سخت تر می شود، تحریم های بین المللی به ما فشار بیاورد، در فروش محصولاتمان از جمله نفت با مشکلات مواجه باشیم، اما اقتصاد مملکت هم هیچ دست نخورد، حالا حداقل من بلد نیستم.»

به عنوان یک دانشگاهی جامعه شناس، با مرور و تحلیل محتوای این سخنان مواردی را مشاهده کرده ام که بررسی آنها می تواند برای مردم و مسئولین و شخص آقای روحانی، رئیس جمهور محترم، مفید باشد.

اولین سئوال این است: آقای رئیس جمهور بفرمایند در جمله " اگر کسی بگوید …. "، چه کسی یا چه کسانی هستند، که اینگونه غیر منطقی فکر می‌کنند؟

به عنوان یک متخصص حوزه جامعه شناسی اقتصادی چنین افراد یا گروه هایی را نمی شناسم که اینگونه فکر کنند و در تصمیم سازی و تصمیم گیری موثر هم باشند. شما که حتما می شناسید آنها را معرفی کنید.

احتمالا مشاوران رسانه ای شما حافظه اجتماعی مردم را در نظر دارند. با در نظر گرفتن مواضعی که در هنگام انتخابات داشته اید و وعده هایی که به مردم داده شد، اعتراف دیر هنگام با سه بار تاکید که بلد نیستید مشکلات اقتصادی را در این شرایط حل کنید، چون اقتصاددان نیستید، بعید است از سوی مردم پذیرفته شود. زیرا شرایط کشور در حوزه روابط خارجی تغییری نکرده است. فقط بعد از برجام بجای لغو و یا حداقل تعلیق تحریم ها برخی تحریمها تشدید و اضافه شده است.

اینکه شخص رئیس جمهور، اقتصاددان نباشد ایراد نیست؛ اما اینکه در تیم اقتصادی او هم اقتصاددانانی که توان حل مشکلات اقتصادی کشور را "آنهم پس از ۶ سال اداره کشور" نداشته باشند، از سوی مردم قابل قبول نیست.

از ابتدای حضور شما در عرصه انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم، چون خودتان اقتصاددان نیستید و کسانی را هم بکار گرفته اید که چنین تفکر، قابلیت و توانایی را ندارند مشخص بود که امکان حل مشکلات اقتصادی را ندارید. تفکر اقتصادی شما و تیم اقتصادی شما همخوانی لازم را با دیگر بخشهای نظام اجتماعی و سیاسی ما ندارد.

از همان ابتدا هم رویه ای در پیش گرفته شد که متخصصانی که متفاوت فکر می کنند امکان حضور و یا ابراز نظرات خود را نداشته باشند و اگر هم کسی نقدی بر رویه موجود داشت با برچسب های نامناسب به حاشیه رانده می شد.

شما در در تبلیغات انتخاباتی خود فرمودید: " در برنامه مدون تان علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه یک ماهه و ۱۰۰ روزه وجود دارد. ما می توانیم در زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور بوجود آوریم"؛ این جمله اولین نشانه از عدم شناخت دقیق از اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور بود. تیم اقتصادی شما برنامه هایی را به شما داده بودند که مبنای علمی و تجربی قابل قبول نداشت. بی شک در ایام مبارزات انتخاباتی می دانستید که مهمترین مشکلات زندگی مردم، «مشکلات معیشتی و اقتصادی» است که بر تحول آن تاکید می کردید و با علم به این موضوع، در حضور رسانه ها قسم جلاله خوردید که "اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است اگر راه‌حل نداشت من کاندیدا نمی‌شدم". فکر می‌کنید پس از ۶ سال اعتراف به نابلدی اداره امور اقتصادی کشور از سوی مردم پذیرفته باشد؟

علاوه بر مشکلات ناشی از تحریم‌ها، سوء مدیریت در امور اقتصادی کشور خسارات سنگینی را به اقتصاد کشور و مردم وارد نموده که جبران آنها هرچند سخت، اما جز با تجدید نظر در تفکر اقتصادی موجود و تغییر سیاستگذاران بخش اقتصاد کشور ممکن نیست.

شما تقریبا در تمام ۴ سال دولت یازدهم از تاکید می‌کردید که دولت قبل، روابط خارجی را بهم ریخته، شرایط اقتصادی را سخت نموده، موجب تحریمهایی شده که به ما فشار می آورد و نمی توانیم محصولاتمان را به فروش برسانیم. بعد از ۴ سال هم اداره امور کشور اعم از امور اقتصادی و روابط خارجی را عهده دار بودید پس در آن موقع میدانستید ما در شرایط سخت تحریم هستیم و چنین وضعیت اقتصادی داریم. ولی مدعی شدید: " آنچنان رونق اقتصادی ایجاد بکنم، آنچنان مردم از درآمد سرشار بتوانند در اختیارشان قرار بگیرد که اصلا به این ۴۵۰۰۰ تومان خودشان، نیاز نداشته باشند." بعید است که بگوئید آن روز بلد بودید ولی حالا بلد نیستید.

این اعتراف دیر هنگام نشان دهنده آن است، که چون اقتصاد نمی دانید، احتمالا نمی دانید که بخش اعظم نابسامانی های اقتصادی کشور ناشی از سوء مدیریت در اقتصاد کشور و عدم توجه به ظرفیتهای داخلی و نگاه و امید به بیرون داشتن است.

در راه کارهای رونق اقتصادی توجه ای به بستر فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور که تعاملات اقتصادی در آن شکل می گیرد نمی شود. راه کارهای پیش گرفته برای حل مشکلات، آمیخته با فساد اقتصادی و سیاسی است. کسانی که به قدرت وصل هستند راه هایی را پیشنهاد می کنند که خودشان بهره بیشتری ببرند. آنچه در دوسال گذشته بر سر بخشی از ذخایر ارزی و طلای کشور آمد و ماجرای سقوط ارزش پول ملی از همین نوع پیشنهادات بود.

در جریان گران کردن بنزین هم با نابلدی تصمیم گیری شد و مردم به تنگ آمده از مشکلات معیشتی، با تحریک آشوب طلبان آموزش دیده، در مقابل ماموران مدافع حفظ جان و اموال عمومی، قرار گرفتند و با همه خویشتن داری و تذکر و دعوت آنان به اعتراض آرام، آن اتفاق ناگوار روی داد و عده ای از مردم هم کشته شدند. آیا مسئول اصلی بوجود آمدن این واقعه کسانی نیستند که با نابلدی اوضاع اقتصادی کشور را بدست گرفته اند و با سوء مدیریت خود این اوضاع نابسامان اقتصادی را به مردم تحمیل کرده اند؟

ظاهرا این نابلدی در امور دیگر هم خود را نشان می دهد. در حالی که ما باید در تامین غلات و مواد غذایی که جزء اقلام اساسی و استراتژیک است به خود کفایی برسیم و تامین مواد غذایی مورد نیاز کشور از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ با وجودی که درحال حاضر مجبور به وارد کردن بیش از ۵/۱ میلیون تن برنج هستیم که درباره سلامت آن هم برخی تردیدها وجود دارد. در این شرایط به مردم را دعوت به کاشت چوب به جای برنج می کنند. طبیعی است که شما خودتان این امور را بلد نیستید، اما مطمئن هستید که مشاوران شما صادقانه به شما مشورت می دهند؟

در سه سخنرانی اخیر خود مواردی از رونق و موفقیتهای اقتصادی دولت گفته اید، توان رونق مسکن، وضع خوب در کشاورزی و خود کفایی در غلات و امثالهم. از سوی دیگر از مشکلات لاینحل اقتصادی صحبت می کنید. تناقض در صحبتهای مسئولین کشور می تواند موجب بی اعتمادی مردم شود.

اینکه می گویید تمام روابط خارجی تخریب شده باشد، بهم ریخته باشد، از چه کسی گله مند هستید؟ در زمان انتخابات معاون اول محترم شما ادعا کردند "امروز رونق اقتصادی شروع شده است. فضای بین المللی مثبت شده و به همه اهدافمان در برجام رسیده ایم و ایران هراسی را به ایران دوستی تبدیل کرده ایم"

اگر روابط خارجی هم به هم ریخته است ناشی رویکرد غیر تخصصی و غیر واقعی به امور است. نابلدی است که روابط خارجی کشور به رابطه با ۳ یا ۴ کشور اروپایی تقلیل یابد. چند کشور معدود معلوم الحال، که در طول تاریخ روابط شان با ایران، جز دشمنی با مردم و این سرزمین نداشته اند و تخریب رابطه هم بواسطه دشمنی های مکرر آنها روی داده است، کشورهای غیر قابل اعتمادی که حتی از سر سیاست ورزی با شما، که به آنها اعتماد کردید و نسبت به آنها خوش بین بودید، اینگونه خیانتکارانه رفتار کردند.

ثانیا شما با حداکثر اختیارات و با عبور از خطوط قرمزی که رهبری برای جلوگیری از وضعیت امروز تعیین کرده بودند، بیش از ۶ سال است با "مذاکره بلد بودن" و "زبان کدخدا را دانستن" اظهار می کنید که شرایط هر روز سخت تر می شود، تحریم های بین المللی به ما فشار می آورد.

فکر می کنید مردم از شما وحامیان شما می پذیرند؟ در حالی که قرار بود در روز اجرای توافق برجام تمام تحریم ها، حتی تحریم های تسلیحاتی، موشکی و اشاعه ای هم بصورتی که در قطعنامه بوده لغو شود. این موضوع نشان از نابلدی در سیاست خارجی نیست؟

بیان هر روز سخت تر شدن وضع اقتصادی کشور و فشار آوردن تحریم ها در شرایطی که درحال جنگ سخت و نرم با همین دشمنان هستیم. آنهم در آستانه انتخابات کشور صلاح دولت و ملت و مملکت نیست. و هم دشمنان را متوجه نقاط ضعف ما نموده و ترغیب به ادامه همین روشها می شوند.

شما اقتصاددان نیستید، اما خودتان می گویید حقوقدان هستید و "مذاکره کردن" هم می دانید. امروز که برجام نافرجام مانده و هیچیک از تحریم ها رفع و حتی تعلیق هم نشده و با تهدید سه کشور اروپایی «مکانیسم ماشه» فعال شده و تهدید احتمال بازگشت قطعنامه های سازمان ملل مطرح می شود نیز، قطعا تایید می کنید که دانش و تجربه حقوقی مذاکره کنندگان و مهارت آنان برای مذاکره کافی نبوده است که چنین توافق نامه ای را پذیرفته و به ملت تحمیل کرده اند. این نابلدی ها موجب شده است که ملت و دولت تحت فشار قرارگیرند.

در پایان به شما توصیه می شود با اتکال به خداوند متعال، هماهنگی کامل با رهبر معظم انقلاب، باور مردم و اطمینان به توانمندی های آنان و پرهیز از امید به بیگانگان و چند کشور معدود، تدبیر کنید و عامل وحدت مردم باشید. با باز کردن راه برای همکاری متخصصان کار بلد، زمینه استفاده از سرمایه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همه اقشار جامعه را برای حل مشکلات و قوی شدن کشور فراهم آورید. از خداوند توفیق روز افزون تان را مسئلت می کنم.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

یادداشت/ اعتراف دیرهنگام آقای رئیس جمهور! بیشتر بخوانید »

یکی از برکات شهادت سردار سلیمانی، ترسیم چهره خونخوار آمریکا بود

سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۳:۴۱ یکی از برکات شهادت سردار سلیمانی، ترسیم چهره خونخوار آمریکا بود

آیت‌الله محمدی عراقی گفت: یکی از برکات ترور سردار قاسم سلیمانی نشان دادن چهره وحشی و خونخوار آمریکا به همگان بود.

به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، آیت‌الله محمد محمدی عراقی رئیس دفتر مقام معظم رهبری در شهر قم پیش از ظهر امروز در دومین کنفرانس بین‌المللی حقوق بشر آمریکایی که در لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار شد، با بیان اینکه یکی از برکات خون شهیدان بزرگی چون شهدای کربلا افشای چهره واقعی دشمنان و برگرفتن نقاب دروغین دفاع از حقوق بشر از چهره آنهاست، گفت: یکی از برکات ترور حاج قاسم نشان دادن چهره وحشی و خونخوار آمریکا بر همگان بود.

وی با تاکید بر اینکه آزادی استقلال و خود باوری نعمات بزرگ و شایسته شگرگزاری است، تصریح کرد: ما حاج قاسم سلیمانی و‌ ابومهدی المهندس را از دست دادیم ولی با یک نگاه زینبی ببینیم چه چیزهایی بدست آورده ایم.

آیت الله محمدی عراقی ضمن تاکید بر اینکه مردم ما قدرشناس و شکرگزار هستند و یکی از بزرگترین نعمت‌های الهی «رهبری الهی» است، اظهار داشت: شناخت شهدا شکر نعمت الهی است و باید ببینیم حاج قاسم سلیمانی چه کسی بود.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری در شهر قم گفت: ‌شکست آمریکا و بیرون کردن او از منطقه دستاورد بزرگی خواهد بود، ولی فتح الفتوح امام تربیت سلیمانی‌ها بود و اینها در دانشگاه جنگ تربیت شدند و مربی آنها امام و بعد، رهبری بود.

محمدی عراقی تصریح کرد: کسانی که قدر حسین زمان را نشناسند یزید بر آنها مسلط می‌شود و به همین دلیل مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.

وی با بیان اینکه رهبر انقلاب دو دهه است در افشای چهره حقوق بشر آمریکایی صحبت می‌کنند، گفت: در بُعد نظامی و امنیتی به نقطه ای رسیده ایم که دشمن از خیال حمله منصرف می شود و شهادت حاج قاسم و قدرت سخت، موازنه قدرت در منطقه را تغییر داد.

آیت الله محمدی عراقی با بیان اینکه مدیریت و اقتصاد کشور نقطه ای است که دشمن روی آن فشار می آورد و از همان راهی که در جنگ قوی شدیم باید در این حوزه هم قوی شویم، تصریح کرد: دانشگاه تحریم است که می تواند سردار سلیمانی ها را در جبهه مدیریت و اقتصاد کشور تربیت کند و مسئولین باید این راه را باز کنند.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری در شهر قم افزود: کسانی که جنگ را مدیریت کردند و این موشک ها را طراحی کردند می‌توانند تحریم را هم مدیریت کنند به شرطی که به تحریم همان نگاهی داشته باشیم که به جنگ داشتیم.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

یکی از برکات شهادت سردار سلیمانی، ترسیم چهره خونخوار آمریکا بود بیشتر بخوانید »

طرح نمایندگان برای دریافت غرامت از انگلیس به خاطر خسارات وارده به اتباع ایرانی

سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۲:۴۱ طرح نمایندگان برای دریافت غرامت از انگلیس به خاطر خسارات وارده به اتباع ایرانی

نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس گفت: نمایندگان مجلس طرحی راطرح پیگرد حقوقی علیه دولت انگلستان برای جبران خسارات وارده به اتباع ایرانی تهیه و با بیش از ۱۰۰ امضا آن را برای بررسی به هیأت رئیسه تقدیم کردند.

حسینعلی حاجی‌دلیگانی نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، نمایندگان طرحی را با عنوان طرح پیگرد حقوقی علیه دولت انگلستان برای جبران خسارات وارده به اتباع ایرانی با قید یک فوریت تهیه و تدوین کردند.

وی افزود: این طرح با امضای بیش از ۱۰۰ نفر از نمایندگان برای بررسی به هیأت رئیسه مجلس تقدیم شد تا یک فوریت آن در جلسه یکشنبه هفته آینده مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

متن کامل طرح طرح پیگرد حقوقی علیه دولت انگلستان برای جبران خسارات وارده به اتباع ایرانی به شرح زیر است:

عنوان طرح: طرح پیگرد حقوقی علیه دولت انگلستان برای جبران خسارات وارده به اتباع ایرانی

مقدمه: دلایل توجیهی

از آنجایی که سیاست‌های خبیث دولت انگلیس در قبال ملت ایران تمامی ندارد و به استناد اصول قانون اساسی و در جهت استیفای حقوق ملت ایران لازم است دولت جمهوری اسلامی ایران که متعهد به دفاع از حقوق ملت و پاسداری از آن است هولوکاست واقعی تاریخی در کشتار جمع کثیری از مردم را در زمان جنگ جهانی اول که به دست حکومت استعمارگر بریتانیا انجام شد پیگیری نماید.

قحطی مصنوعی طراحی شده توسط انگلیس در سال‌های ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ (میلادی) مقارن با ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ شمسی یکی از بزرگترین قحطی‌های تاریخی بود و بدون تردید بزرگترین فاجعه‌ای است که ایران به آن مبتلا شد. تنها نکته بسیار روشن در این فاجعه قربانی شدن ایران بیطرف در جنگ جهانی بود هیچ یک از طرف‌های متخاصم خواه به صورت نسبی و خواه مطلق تلفاتی با این وسعت متحمل نشدند. فاجعه‌ای که منجر به فروپاشی جامعه ایرانی تثبیت تسلط استعمار بریتانیا، بر ایران، تشکیل حکومت‌های وابسته به بریتانیا و کودتا علیه دولت‌های منتخب مردمی شد اسناد این قتل عام قریب به ۹ میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آنها ممانعت می‌کند.

لذا با توجه به سابقه استعماری و دخالت دولت انگلستان و نقش حاکمیت ملی ایران و همچنین نقض مواد ۴-۵-و ۸ و بند ب ۱۱) اعلامیه جهانی حقوق بشر که موجب آسیب‌های جدی انسانی و مادی و معنوی زیادی در طی زمان‌های متوالی گردیده است.

به استناد بند (ج) اصل دوم و بند (۵) اصل سوم قانون اساسی و ماده واحده قانون پیگیری حقوق سیاسی نقش و دخالت آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی ایران مصوبه ۱۰٫۶٫۱۳۹۲و ماده واحده قانون افشای نقض حقوق بشر توسط آمریکا و انگلیس در جهان امروز مصوبه ۳٫۲٫۱۳۹۱ و به استناد بند ۴ ماده ۲ و بند یک ماده ۱ و بند ۱ ماده ۳۳ منشور سازمان ملل متحد، حق پیگیری حقوقی و قضایی برای دولت جمهوری اسلامی ایران محفوظ می‌باشد که از حقوق اتباع ایرانی در مراجع داخلی و بین‌المللی دفاع نماید و در صدد اقدام مؤثر برای جبران خسارات وارده اتباع توسط دولت انگلستان به عمل آورد.

به استناد احترام و اصل حاکمیت کشورها و اعلامیه حقوق جهانی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه که توسط دولت انگلستان بارها نقص گردیده است که برای احقاق حقوق اتباع ایرانی برای ویزای جبران خسارت‌های وارده شده نیاز به پیگیر حقوقی دولت ایران را دارد. لذا طرح مذکور تقدیم مجلس شورای اسلامی می‌گردد.

موضوع طرح: ماده ۱- با توجه به نقض حاکمیت ملی و حقوق بشر و کشتار بالغ بر ۹ میلیون نفر ایرانی توسط دولت انگلستان در سال‌های ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ شمسی مطابق با (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹) میلادی که با ایجاد قحطی آغاز و منجر به جنایت علیه بشریت گردید. دولت جمهوری اسلامی ایران مکلف است کارگروهی به منظور جمع‌آوری اسناد، مدارک تکمیلی و برآورد خسارات انسانی و مادی و معنوی اتباع ایرانی تشکیل دهد.

تبصره: اعضای کارگروه عبارتند از:

۱-وزیر امور خارجه به عنوان رئیس کارگروه

۲-دادستان کل کشور

۳-معاون حقوقی رئیس‌جمهور

۴-وزرای اطلاعات، کشور، اقتصاد و دارایی و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و دادگستری

۵-رؤسای کمیسیون‌های امنیت ملی و سیاست خارجی، قضایی و حقوقی و برنامه بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی

۶-سه نفر از فعالین ثمن‌ها با پیشنهاد وزیر شور و تصویب اعضای حقوقی

۷-دو نفر از حقوقدانان برجسته کشور به پیشنهاد معاون حقوقی و رئیس‌جمهور و تصویب اعضای حقوقی

ماده ۲-کارگروه موظف است راهکارهای پیگیری برای دریافت خسارات مادی و معنوی را تبیین نسبت به احقاق حقوق ملت ایران اقدامات لازم را به عمل آورد.

تبصره:رئیس کارگروه هر سه ماه یک گزارش عملکرد و اقدامات صورت پذیرفته را به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

طرح نمایندگان برای دریافت غرامت از انگلیس به خاطر خسارات وارده به اتباع ایرانی بیشتر بخوانید »

شهادت سردار سلیمانی افول آمریکا را تسریع می‌بخشد

سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ – ۱۱:۳۴ شهادت سردار سلیمانی افول آمریکا را تسریع می‌بخشد

معاون بین‌الملل دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری گفت: آمریکا نه تنها در معرض افول بلکه در معرض فروپاشی است و شهادت سردار سلیمانی این افول را تسریع می‌بخشد.

به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، محسن پاک‌آیین معاون بین‌الملل دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری صبح امروز در دومین کنفرانس بین‌المللی حقوق بشر آمریکایی از دیدگاه مقام معظم رهبری اظهار داشت: تفاوت تروریسم دولتی و غیردولتی در مجری آن است. وقتی دولت مجری یک‌ترور می‌شود، مصداق تروریسم دولتی است و البته این تروریسم به دو نوع مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می‌شود.

پاک آیین با بیان اینکه آمریکا از زمان هیروشیما و ناکازاکی تروریسم دولتی را ایجاد کرده است، گفت: پایگاه‌هایی چون بگرام پایگاه‌های تروریسم دولتی در منطقه هستند.

وی با تاکید بر اینکه ستیز با حقوق‌بشر پیش زمینه افول آمریکاست، گفت: آمریکا نه تنها در معرض افول بلکه در معرض فروپاشی است و قطعا شهادت سردار سلیمانی این افول را تسریع می‌بخشد.

معاون بین‌الملل دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری تاکید کرد: شهادت سردار سلیمانی ترور معمولی نیست و ما شاهد زوال تدریجی آمریکا و رژیم صهیونیستی و ‌طلیعه ظهور خواهیم بود.

پاک آیین با بیان اینکه انتقام سخت به معنی آزادی قدس است، گفت: وقتی آمریکایی‌ها با اجبار ملت ها از منطقه بروند قدس آزاد خواهد شد.

معاون بین‌الملل دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه سردار سلیمانی نماد جدی مبارزه با تروریسم بود، گفت: اینکه در جنگ های ۲۲روزه، ۳۳روزه و سایر جنگ‌ها شاهد شکست‌های رژیم صهیونیستی هستیم همگی محصول مجاهدت های سردار سلیمانی و یاران ایشان بوده است.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط اقامت 24 پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار globe

اخبار کسب و کار globe بیمه البرز طاها گشت رسپینا هتل تارا سرمایه منبع خبر

شهادت سردار سلیمانی افول آمریکا را تسریع می‌بخشد بیشتر بخوانید »

جانباز ۷۰درصدی که هنوز رزمنده است

اوایل مهر ماه سال ۱۳۹۷ موفق شدم با هماهنگی حوزۀ هنری و مؤسسۀ سوره مهر به دیدار رهبر معظم انقلاب بروم و کتاب «سهم من از عاشقی» را تقدیم ایشان کنم. ایشان مثل پدری مهربان دستم را گرفتند و…

به گزارش مشرق، کتاب «سهم من از عاشقی» خاطرات خودنوشت جانباز ۷۰ درصد رمضانعلی کاووسی است که با عشقی غیرقابل وصف تک تک کلمات آن را با تنها انگشت سبابۀ دست چپش تایپ کرده¬ است. چرا که بقیۀ انگشتانم توانایی فشردن دکمه¬های صفحه کلید را ندارد. او اذعان دارد که هنوز هم خودش را رزمنده می¬پندارد، منتها در عرصۀ فرهنگ و خوشحال و شادمان است که توانسته¬ در حد بضاعت خود با پدیدآوردن این اثر ناگفته¬های گذران زندگی یک جانباز قطع نخاع را با هموطنانش به اشتراک بگذارد. با این رزمنده دیروز و نویسنده امروز درباره این کتاب گفت وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

به عنوان اولین سوال بفرمایید چرا عنوان کتاب را «سهم من از عاشقی» گذاشته‌اید؟

هر رزمنده‌­ای که پا در جبهه می­‌گذاشت به نحوی عاشق سربلندی دین و میهن بود. شهدا، با شهادت به معشوق رسیدند. سهم من نیز از عشق­بازی با حضرت دوست، ویلچرنشینی و کنار آمدن با مشکلات جانبازی رقم خورد.
هدف از نوشتن خاطرات‌تان چه بود و چرا به فکر افتادید با گذشت چندین سال از جنگ تحمیلی، خاطراتتان را از آن روزها به رشته تحریر درآورید؟
با مطالعۀ خاطرات رزمندگان و ایثارگران، این جرقه در ذهنم ایجاد شد که خاطرات یک جانباز قطع نخاع هم می‌­تواند برای علاقه­‌مندان کتاب­‌های دفاع مقدس جذاب و خواندنی باشد. به همین سبب دست به قلم شدم. البته قبل از «سهم من از عاشقی» کتاب­‌های دیگری نیز تألیف کرده­‌ام.

با گذشت چندین سال از حوادث جنگ، از حافظۀ خودتان کمک گرفتید یا اینکه در همان ایام به نوشتن یادداشت مشغول بودید؟
من هیچ یادداشتی از زمان جنگ و دوران جانبازی به یادگار نداشتم. باریتعالی علاقه‌­ای در وجودم به ثمر نشاند که خاطراتم را با عشق روی کاغذ سپید بریزم تا برای تاریخ و آیندگان به یادگار بماند.
مشوق و حامی شما در پدیدآوردن این اثر که بود؟
خالصانه بگویم، اگر راهنمایی­‌ها و کمک‌­های برادر گرامی­ ام استاد محمد قاسمی ­پور و همکارانش در حوزۀ هنری نبود من هرگز نویسندۀ موفقی نمی­‌شدم و این کتاب بعد از گذشت کمتر از دوسال به چاپ چهارم نمی‌­رسید.
فکر می‌­کنید چه خصیصه­‌ای کتاب «سهم من از عاشقی» را از کتاب‌های دیگر دفاع مقدس متمایز کرده است؟
شاید اینکه خودم تمام کلمات متن را با تنها انگشت سبابۀ دست چپم تایپ کرده‌­ام بتواند وجه تمایز کتاب من باشد. بقیۀ انگشتانم توانایی فشردن دکمه­‌های صفحه کلید را ندارد.
مهم‌ترین مسائلی که کتاب سهم من از عاشقی به آنها اشاره می‌کند، چیست؟
کتاب به خاطرات یک نوجوان روستایی اشاره می­‌کند که در خانواده­‌ای شلوغ و کم درآمد متولد شده است. به سختی بزرگ شده، زحمت کشیده، درس خوانده و نهایتاً به جبهه رفته است. در عملیات محرم بر اثر اصابت ترکش خمپاره به نخاعش جانباز و ویلچرنشین شده است. چگونگی گذران روزهای جانبازی­ام و پرداختن به ایثارگری همسرم نیز بخش دیگری از کتاب است.
مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری و پیشکسوت عرصه ادبیات دفاع مقدس بارها در سخنرانی‌ها مختلف به این نکته اشاره کرده­‌اند که سربازی که خاطراتش را ننویسد جنگش را ناتمام گذاشته، الان که شما خاطرات‌تان را نگاشته‌اید چه حسی دارید؟
خوشبختانه هم آقای سرهنگی و هم استاد کمره‌­ای کتاب مرا مطالعه کرده و لذت برده‌­اند. من هنوز هم خودم را رزمنده می­‌پندارم، منتها در عرصۀ فرهنگ. خوشحالم که توانسته­‌ام در حد بضاعتم با پدیدآوردن این اثر ناگفته‌­های گذران زندگی یک جانباز قطع نخاع را با هموطنانم به اشتراک بگذارم.
کتاب‌های دفاع مقدس در چند سال گذشته مورد توجه نسل جوان و نوجوان و همه اقشار اجتماع قرار گرفته، فکر می­‌کنید درون این کتاب‌ها چه رازی نهفته است که خوانندگان با آنها به راحتی ارتباط برقرار می‌کنند و می­‌خوانند؟
معتقدم رازهای پنهانی در کتاب­‌های دفاع مقدس نهفته که مخاطب با خواندش درمی‌­یابد قهرمان داستان صادقانه واقعیت‌­ها را با هموطنانش به اشتراک گذاشته است.
عکسی از شما در محضر مقام معظم رهبری موجود است که معظم له در حال گفت و گو با شما هستند، توانستید کتاب «سهم من از عاشقی» را به حضور ایشان تقدیم کنید؟
خوشبختانه بله. اوایل مهر ماه سال ۱۳۹۷ موفق شدم با هماهنگی حوزۀ هنری و مؤسسۀ سوره مهر به دیدار رهبر معظم انقلاب بروم و کتاب «سهم من از عاشقی» را تقدیم ایشان کنم. ایشان مثل پدری مهربان دستم را گرفتند، کتابم را مشاهده کردند و گفتند: به به، چه اسم زیبایی برای کتابت انتخاب کرده‌ای.
– امکان دارد پارگراف کوچکی از کتاب را برایمان بخوانید؟
کاوسی: بله. بیمارستان امام خمینی تبریز خیلی شیک و تمیز بود. مرا به اتاق بزرگی که چند مجروح دیگر هم آنجا بستری بودند، بردند و روی یکی از تخت­ها خواباندند. نیم ساعت بعد پرستاری سراغم آمد و شروع کرد پانسمان زخمم را عوض کند. چند لحظه بعد، دکتری هم وارد اتاق شد. نگاهی به زخم گردنم کرد و در پرونده‌ام دستوراتی نوشت. فردای آن روز مرا به رادیولوژی بردند و از گردنم عکس گرفتند. همان دکتر دیروزی کنار تختم آمد. عکس را برداشت و به سمت مهتابی سقف گرفت. نقاط سفیدرنگ زیادی، اطراف ستون فقرات گردنم، دیده می­شد. نوک سوزن ته‌گِردی را جاهای مختلف بدنم فروکرد. هیچ دردی حس نمی­کردم. در پرونده­ام مطالبی نوشت و رفت. چند دقیقه بعد، دو نفر آمدند و آتل سفید رنگی به گردنم بستند…

  • اپارک
  • شهر خبر
  • بلیط دات کام
  • الی گشت

منبع خبر

جانباز ۷۰درصدی که هنوز رزمنده است بیشتر بخوانید »