نتایج جست‌وجو برای: کربلا

فیلم/ مصاحبه با شهید حجت‌الاسلام «رازینی» در عملیات «کربلای پنج»

فیلم/ مصاحبه با شهید حجت‌الاسلام «رازینی» در عملیات «کربلای پنج»

گروه ساجد دفاع‌پرس: شهید حجت‌الاسلام والمسلمین «علی رازینی» یکی از مورد وثوق‌ترین یاران امامین انقلاب اسلامی و از مسئولان قضایی و قضات برجسته کشور بود که از پیروزی انقلاب اسلامی که 26 سال داشت، تا لحظه شهادت، همواره در میدان‌های دشوار رسیدگی به پرونده‌های قضایی از جمله پرونده‌های منافقین و نفوذی‌ها نقش به‌سزایی داشته هست و در دوران دفاع مقدس نیز در جایگاه ریاست بر دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ، مانع از نفوذ عناصر منافقین و خرابکاران در جبهه‌ها می‌شده هست.

فیلمی که در ادامه مشاهده می‌کنید؛ لحظاتی از حضور شهید «رازینی» در عملیات «کربلای پنج» را نشان می‌دهد که در منطقه «شلمچه» خط مقدم لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) واقع در سواحل کانال ماهی، به بیان روایتی درباره جنگ «بدر» دوران صدر اسلام و مقایسه آن با عملیات «کربلای پنج» می‌پردازد.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ مصاحبه با شهید حجت‌الاسلام «رازینی» در عملیات «کربلای پنج» بیشتر بخوانید »

برگزاری همایش گردان مالک اشتر لشکر ویژه ۲۵ کربلا در تنکابن

برگزاری همایش گردان مالک اشتر لشکر ویژه ۲۵ کربلا در تنکابن


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از مازندران، چهارمین همایش گردان مالک اشتر لشکر ویژه ۲۵ کربلا با حضور «مهدی یونسی رستمی» استاندار مازندران، نمایندگان مجلس، فرماندهان، ایثارگران و جمع کثیری از رزمندگان این گردان پنجشنبه در مصلی شهرستان تنکابن برگزار شد.

در این مراسم باشکوه، سردار «کمیل کهنسال» از فرماندهان دفاع مقدس با ایراد سخنانی، حماسه آفرینی‌های رزمندگان این گردان در دوران دفاع مقدس را گرامی داشت و از رشادت‌های جانبازان و ایثارگران این گردان تجلیل کرد.

همچنین در این برنامه سه تن از رزمندگان گردان مالک اشتر با بیان خاطرات خود، لحظات پر افتخار دفاع مقدس را برای حضار زنده کردند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برگزاری همایش گردان مالک اشتر لشکر ویژه ۲۵ کربلا در تنکابن بیشتر بخوانید »

دستور خاص یک فرمانده در عملیات «کربلای۵»


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «نامعلی محمدزاده» در سال ۱۳۳۹ در اردبیل به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و تحصیلات نظامی را در دانشگاه امام حسین (ع) سپری کرد. کبری، اکبر، صغری وعلی‌اصغر هم ثمره ازدواج بنامعلی هست. وی پس از ورود به سپاه، در سمت فرمانده گردان در دفاع مقدس شرکت کرد و روز ۲۶ دی ماه سال ۱۳۶۵ در حالی که فرماندهی گردان مقداد و معاونت «تیپ ذوالفقار لشکر ۳۱ عاشورا» را برعهده داشت در منطقه شلمچه و «عملیات کربلای۵» بر اثر اصابت ترکش دشمن به شهادت رسید.

این همرزم و دوستش سردار شهید داور یسری، فرمانده سپاه اردبیل را می‌توان از فرماندهان و سرداران عاشورایی استان اردبیل برشمرد که با رشادت‌ها و فداکاری‌هایی که از خود بر جا گذاشتند، هیچ وقت از ذهن مردم ایران فراموش نخواهند شد.

محمدزاده در عملیات والفجر مقدماتی، از ناحیه سینه مجروح و به تهران منتقل شد. پس از بهبودی، در عملیات‌های خیبر و بدر شرکت کرد. سال ۶۵ بود که به عنوان مربی در دانشکده علوم و فنون نظامی دانشگاه امام حسین (ع) به آموزش تاکتیک پرداخت، اما شهادت همرزمانش چنان در روحیه او تاثیر گذاشت که خدمت در پادگان‌ها را رها کرده، به جبهه شتافت.

در قرارگاه کربلا مامور اطلاعات و عملیات شد. در همان دوران از لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) ماموریت یافت فرماندهی گردان مقداد از لشکر ۳۱ عاشور را بپذیرد. سردار امین شریعتی در دیدار با خانواده شهید گفته بود: «قبل از ورود محمدزاده به لشکر ما، روی گردان مقداد حسابی باز نکرده بودیم ولی پس ازآنکه مسئولیت آن را قبول کرد سخت‌ترین مأموریت‌ها را به وی می‌سپردیم.»

سردار ایران‌زاده از فرماندهان ۳۱ عاشورا نیز می‌گوید: بعد از تحویل این خط به گردان مقداد، او شبانه‌روز فعالیت می‌کرد و استراحت نداشت. روزانه دو ساعت او را به عقب منتقل می‌کردیم که استراحت کند. روز آخر بعد از استراحت دو ساعته با یک حالت عجیبی بیدار شد. نسبت به روز‌های دیگر دیرتر بلند شده بود. وقتی که می‌خواست به خط برود تعدادی از دوستان گفتند مثل این که این رفتن، آخرین رفتن بنامعلی هست، زیرا حالت عجیبی دارد. همان شب بود که در بی‌سیم شنیدیم که محمدزاده شهید شده هست و بالاخره بنامعلی محمدزاده در ساعات اولین بامداد روز ۲۶ دی ۱۳۶۵ بر اثر بمباران شیمیایی دشمن و اصابت ترکش، در پشت پنج ضلعی (شلمچه) – عملیات کربلای ۵- به شهادت رسید.

شیمیایی شدن فرمانده

نقل هست که گردان مقداد در همان عقب مورد بمباران شیمیایی قرار می‌گیرد و این امر باعث می‌شود که روحیه گردان تضعیف شود و رشته کار از دست برود، اما بنامعلی با این که خودش شیمیایی شده بود با تدبیر و مدیریتی که داشت بلافاصله سخنرانی کرده و واقعه صحرای کربلا و ظهر عاشورا را برای بچه‌های گردان مجسم می‌کند به طوری این سخنان در روحیه پرسنل تاثیر می‌گذارد و روحیه می‌گیرند که حتی پرسنلی که شیمیایی شده بودند حاضر نمی‌شوند به عقب تخلیه شوند.

تواضع، خلوص و ایثار بنامعلی از بارزترین ویژگی‌های وی بود. مثلا در یکی از عملیات‌ها هنگامی که نگهبانی یکی از پل‌ها به عهده گردان مقداد سپرده شده بود شخصا مراقبت از آن پل را به عهده گرفت.

خصوصیات شهید

او نمونه اشداء علی‌الکفار و رحماء بینهم بود. از چاپلوسی و دورویی بیزار و نسبت به غیبت و تهمت بسیار حساس بود. بسیار کم سخن می‌گفت و هرگاه نیز کلامی می‌گفت بسیار سنجیده و متین بود. عشق و ارادت خاصی به خانواده‌های شهدا داشت. به نماز اول وقت و جماعت اهمیت می‌داد. شاهد این سخن مسجد صاحب‌الزمان (عج)، مسجد یاخچی‌آباد، مسجد الرسول (ص) بازار دوم نازی‌آباد و مسجد جامع خانی آبادنو هست. دائم الوضو بود و در اغلب روز‌های رجب و شعبان حداقل یک روز در هفته را روزه می‌گرفت. بسیار صبور و بردبار بود و در برابر مشکلات همه را به صبر دعوت می‌کرد، به خصوص صبر در شهادتش.

حسینعلی بایری همرزم شهید در خاطراتی روایت می‌کند: در عملیات کربلای ۵ در یک نقطه در کانال بودیم. شب را آنجا ماندیم و صبح هواپیما‌های عراقی آمدند و آنجا را بمباران شیمیایی کردند. بچه‌ها ماسک‌ها را به صورت‌هایشان زدند ولی بعضی‌ها ماسک و فیلتر ماسک نداشتند. بنامعلی انتهای کانال نشسته بود و وقتی شنید بعضی‌ها ماسک و فیلتر ندارند ماسک خودش را درآورد و گذاشت کنار کانال. بعدازظهر آن روز وقتی او را دیدم خون چشمهایش را گرفته بود. گفتم وضعیت خیلی خراب هست برو اورژانس. گفت: مگر چه شده هست؟ از وضع خودت خبر نداری، چشم‌های هردوی‌مان سرخ سرخ شده بود ولی چشم‌های محمدزاده در بد وضعیتی بودند. گفتم: وضع تو خراب هست بهتر هست بروی اورژانس. هر دو به هم گفتیم و آخر سر هم هیچ کداممان نرفتیم.

دستور می‌دهم کسی ماسکش را درنیاورد

در ادامه عملیات کربلای ۵ در حال رفتن به طرف کانال ماهی، محمدزاده در جلوی ستون حرکت می‌کرد. عراقی‌ها شیمیایی زدند و همه، زود ماسک‌ها را زدیم. به یکباره شنیدیم یکی از پشت سر داد می‌زند. برگشتم پشت سر را نگاه کردم یک بسیجی بود. از سر و صدایش محمدزاده هم برگشت عقب را نگاه کرد و از مسئول دسته پرسید چه شده هست، آن بسیجی کمی عقب مانده بود و می‌گفت: «ماسکش را گم کرده هست، محمدزاده دوید طرف بسیجی و ماسکش را درآورد و به آن بسیجی داد و گفت: سریع بزن.» محمدزاده یک چفیه انداخته بود دور گردنش. آن را با قمقمه‌اش خیس کرد و جلوی دهانش گرفت. بچه‌ها رفتند طرفش و خواستند ماسک خودشان را به او بدهند قبول نکرد و گفت: دستور می‌دهم کسی ماسکش را درنیاورد.

کنار بچه‌های گردان در موقعیت کانال ماهی مستقر شده بودیم. نزدیک اذان صبح بود. عراقی‌ها تانک‌های‌شان را در رو‌به‌رو آرایش می‌دادند. گلوله‌های توپ‌های فرانسوی و خمپاره به اطراف‌مان اصابت می‌کرد. بی‌سیم زدند گفتند محمدزاده می‌آید آنجا موقعیت را از نزدیک ببیند. کمی عقب‌تر یک دیدگاه بود. بی‌سیم زدند و گفتند: آیا فرمانده گردان رسیده آنجا، گفتند رسیده هست. گفتم بگویید وضعیت خیلی بد هست و فعلا نیاید. بی‌سیم‌چی گفت: محمدزاده می‌گوید حتما باید برود کنار بچه‌های گردان. در همان موقع که داشتیم صحبت می‌کردیم یک گلوله تانک به مققابل سنگر دیدگاه اصابت کرد. بی‌سیم‌چی گفت: گلوله تانک بعد از این اصابت به محمدزاده هم اصابت کرده هست. بچه‌ها می‌گفتند، اعضای شکم محمدزاده متلاشی شده بود و وضعیتش به گونه‌ای بود که امکان حملش نبود. او را می‌گذارند لای پتو می‌خواهند برسانند پای آمبولانس. می‌گفتند در آن لحظه تشهدش را گفت و چشم‌هایش را بست.

ابوالفضل باشکوه همرزم شهید هم می‌گوید: در اواخر سال ۱۳۶۱ با هم در جبهه جنوب بودیم که مصادف با عملیات والفجر۱ و مقدماتی بود. از اردبیل اعزام شده بودیم و فرمانده یکی از گردان‌های لشکر ۳۱ عاشورا برعهده سردار شهید بنامعلی محمدزاده بود. بنده به عنوان مسئول موتوری یکی از تیپ‌های لشکر عاشورا مشغول خدمت بودم. در والفجر مقدماتی طرح و برنامه داشتند تا از آن منطقه عملیات انجام دهند و هر یگان به ماموریت محوله خویش مشغول بود. بنده مؤظف به تامین خودرو برای هر یگان بودم. روزی شهید محمدزاده مراجعه کرد که ماشین نداریم جهت شناسایی مجدد به منطقه برویم. ما با هم در منطقه قرارگاه طبق مقررات جنگی تدارکات و موتوری آن منطقه مستقر بودیم و لازم بود از منطقه شناخت داشته باشم تا در عملیات جهت سوخت‌رسانی و آبرسانی و موادغذایی، خودمان را آماده کنیم.

پیشنهاد کردم اگر ممکن هست با هم برویم و در شناسایی منطقه بنده را یاری کنید که قبول کرد. به طرف موقعیت حرکت کردیم. تردد خودرو‌ها خیلی مشکل بود بنابراین ما باید با دنده سنگین حرکت می‌کردیم. آخرین خط علامت یک درخت بود. به حرکت خود ادامه دادیم تا در پشت خاکریز پنهان شده و به کار خود ادامه دهیم.

سردرد شدیدی داشتم. هنوز به خاکریز نرسیده بودیم گلوله توپ دشمن به اطرافمان اصابت کرد. بعد از چند دقیقه به خود آمدیم. هر یک به گودالی افتاده و سر و صورتمان خاک آلود شده بود. قبل از اصابت گلوله چنین خواسته‌ای از خدا داشتم. با ایشان شوخی می‌کردم که چرا از خدا چیز دیگری نخواستم تا شامل حال ما شود. محمدزاده با حالت تبسم به من گفت: مگر ما برای چیزی به جبهه آمدیم جز به عشق شهادت. او به من گفت: از تو خواهش می‌کنم هر موقع دعا کردی به جز شهادت چیزی برایم طلب نکن.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دستور خاص یک فرمانده در عملیات «کربلای۵» بیشتر بخوانید »

تصاویر/ یادواره شهدای عملیات کربلای پنچ در تربت جام

تصاویر/ یادواره شهدای عملیات کربلای پنچ در تربت جام


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تصاویر/ یادواره شهدای عملیات کربلای پنچ در تربت جام بیشتر بخوانید »

فیلم/ عملیات «کربلای ۵» به روایت سردار شهید «نورعلی شوشتری»

فیلم/ عملیات «کربلای ۵» به روایت سردار شهید «نورعلی شوشتری»

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ عملیات «کربلای ۵» به روایت سردار شهید «نورعلی شوشتری» بیشتر بخوانید »

پوستر/ فرماندهان شهید یگان‌های رزم خراسان در عملیات «کربلای ۵»

پوستر/ فرماندهان شهید یگان‌های رزم خراسان در عملیات «کربلای ۵»


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پوستر/ فرماندهان شهید یگان‌های رزم خراسان در عملیات «کربلای ۵» بیشتر بخوانید »

عملیات کربلای ۵ و چند نکته


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۵، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری سپاه و اوج خلاقیت و جسارت تصمیم‌گیری فرماندهان آن در شرایط بحرانی آن روزگار هست. زیرا ارتش عراق در حالی شکست را پذیرفت که بر پایه تجربیات قبلی و شناخت از تاکتیک‌ها و روش‌های رزمندگان اسلام، پرمانع‌ترین خطوط دفاعی را در شرق بصره به وجود آورده بود. اما چرا شلمچه برای اجرای منطقه عملیاتی کربلای ۵ انتخاب شد؟ به این دلیل که از طریق این منطقه، ایران می‌توانست به شهر بصره و تأسیسات نفتی و شریان اقتصادی آن دست یابد.

در واقع، منطقه شلمچه یکی از قوی‌ترین دژ‌های دشمن محسوب می‌شد و ارتش عراق، آن را دیواری غیرقابل نفوذ تلقی می‌کرد. عبور از موانع نفوذناپذیر دشمن در شرق بصره و تهدید این شهر با حضور در حومه آن، موفقیت جمهوری اسلامی ایران را در جنگ حتمی کرد. نکته جالب توجه اینکه این عملیات، به علت حجم انبوه موانع عراق در منطقه شلمچه، جنگ موانع نامیده می‌شد.

عرض منطقه عملیاتی کربلای ۵ بین ۱۰ تا ۱۳ کیلومتر و عمق آن بین ۱۲ تا ۱۵ کیلومتر بود. در این عملیات، ۲۴ یگان سپاه شامل ۳۰ هزار پاسدار، ۶۵ هزار سرباز و ۱۲۰ هزار بسیجی شرکت داشتند که این نیرو‌ها در سه قرارگاه کربلا، نجف و قدس سازماندهی شده بودند. در پایان این عملیات، هفت هزار و ۶۵۱ نفر شهید (۴۰۰ نفر از آنها فرمانده بودند) ۵۳ هزار و ۲۹۹ هزار نفر مجروح و سه هزار و ۵۲۹ نفر نیز مفقودالاثر شدند. در مقابل نیز ارتش عراق ۹۴ تیپ را وارد عملیات کرد. در این عملیات ۱۶ تیپ به طور ۱۰۰ درصد و ۲۲ تیپ بیش از ۶۰ درصد منهدم شد و باقیمانده یگان‌ها نیز ۱۰ تا ۶۰ درصد آسیب دیدند. این عملیات روز ۱۹ دی ماه سال ۱۳۶۵ با رمز یا زهرا (س) آغاز شد و بیش از ۷۰ روز به طول انجامید.

با شکست رژیم بعث در شلمچه، شرایط جدیدی در عرصه نبرد ایجاد شد، چرا که توانایی نظامی عراق مورد تردید قرار گرفت. این تحلیل قوای نظامی رژیم بعث در رسانه‌های غربی بازتاب فراوانی داشت و آنها، برتری نظامی ایران در عملیات کربلای ۵ را شوک بزرگی برای عرصه بین‌الملل دانستند.

نخستین باری که غرب درباره امکانات دفاعی عراق تردید کرد

در این زمینه روزنامه آبزرور، چاپ پاریس نوشت: برای اولین بار از آغاز جنگ تاکنون، ناظران و کارشناسان غربی در مورد امکانات دفاعی عراق دچار تردید شده‌اند. زیرا ارتش عراق در عملیات والفجر ۸ در عین ناباوری، فاو را از دست داد؛ اما شکست نظامی در شلمچه با هیچ یک از شکست‌های عراق قابل مقایسه نیست؛ زیرا این شکست، آن هم در سال هفتم جنگ و در حساس‌ترین منطقه نبرد، آینده حکومت عراق را در تاریکی فرو برد.

این پیروزی رزمندگان اسلام حتی به عرصه روابط و سیاست بین‌الملل هم کشیده شد. آمریکا برای اینکه از پیروزی انقلاب اسلامی جلوگیری کند، دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش را فعال کرد و سفر‌های متعددی به عراق و کشور‌های منطقه انجام داد. به همین خاطر در سال ۱۳۶۶، شاهد ورود رسمی نظام بین‌الملل در جنگ هستیم که آمریکا در آن نقش محوری و فعال داشت و هدف اصلی این اقدام، ممانعت از پیروزی جمهوری اسلامی بود.

نتیجه عملیات کربلای ۵ از زاویه‌ای دیگر

حتی این تلاش‌ها در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل نیز جریان داشت و همه این تلاش‌ها، راه را برای تصویب قطعنامه ۵۹۸ فراهم ساخت. علت این امر حتی از نگاه روزنامه گاردین هم مخفی نماند: تحلیلگران پنتاگون که معمولاً عزم و قوه ابتکار ایرانی‌ها را در مقابل مواضع کم‌تر از آنچه هست، ارزیابی می‌کردند، دیگر احتمال پیروزی بزرگ‌تر ایران را رد نمی‌کردند.

روزنامه نیویورک تایمز پس از عملیات کربلای ۵، از شکست راهبرد آمریکا برای تحمیل صلح بر ایران نوشت: اینکه کفه به نفع ایران چرخیده و عراق از برابری با نیرو‌های ایران عاجز مانده و نه تنها آمریکا و متحدانش، بلکه شوروی نیز خود را در آستانه بازندگی می‌بیند.

با این وجود یکی از تأثیرات مثبت عملیات کربلای ۵، این بود که برای اولین بار شورای امنیت ناچار به پذیرش قطعنامه‌ای شد که تا حدودی نظرات جمهوری اسلامی در آن اعمال شد و در نهایت روز ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ میلادی (۲۹ تیر ماه سال ۱۳۶۶) قطعنامه ۵۹۸ تصویب شد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

عملیات کربلای ۵ و چند نکته بیشتر بخوانید »

فیلم/ اعلام رمز عملیات «کربلای پنج» در قرارگاه لشکر ۱۹ فجر

فیلم/ اعلام رمز عملیات «کربلای پنج» در قرارگاه لشکر ۱۹ فجر

گروه ساجد دفاع‌پرس: عملیات «کربلای پنج» یکی از عملیات‌های سرنوشت‌ساز دوران هشت سال دفاع مقدس بود که پس از عدم موفقیت کامل عملیات «کربلای چهار»، تنها ۲ هفته پس از آن، یعنی ۱۹ دی سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه و شرق بصره به اجرا درآمد که سرانجام دستاورد رزمندگان اسلام در این عملیات موجب شد تا تلاش‌های بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافته و به تصویب قطعنامه ۵۹۸، که در آن برای اولین‌بار تا حدود زیادی نظریات جمهوری اسلامی ایران لحاظ شده بود، بیانجامد.

فیلمی که در ادامه مشاهده می‌کنید، لحظاتی از آغاز عملیات «کربلای پنج» را به تصویر می‌کشد که سردار «نبی رودکی» فرمانده وقت لشکر ۱۹ فجر، رمز مبارک «یا فاطمةالزهراء (س)» را به رزمندگان دلاور این لشکر اعلام می‌کند.

کد ویدیو

سردار رودکی در کتاب تاریخ شفاهی خود، گفته هست: لشکر ۱۹ فجر پرچمدار و علمدار عملیات «کربلای پنج» بود؛ چون ما در شکستن خط در «کربلای چهار» موفق بودیم و پس از پیگیری و اصرار زیاد مبنی بر انجام «کربلای پنج» در منطقه عملیاتی «کربلای چهار» و مجدداً شکستن خط در «کربلای پنج»، آقای «محسن رضایی» پرچم گنبد حضرت علی بن موسی‌الرضا (ع) را به لشکر ۱۹ فجر دادند و همان‌طور که لشکر ۲۵ کربلا در عملیات «والفجر هشت»، پرچم مقدس امام رضا (ع) را بر مناره‌های مسجد فاو به اهتزاز درآورده بود، ما هم آن را در منطقه پنج‌ضلعی بالای پاسگاه کوت سواری عراق نصب‌کرده و به اهتزاز درآوردیم.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ اعلام رمز عملیات «کربلای پنج» در قرارگاه لشکر ۱۹ فجر بیشتر بخوانید »

رزمنده دفاع مقدس: شکست در کربلای ۴ مقدمه پیروزی در کربلای ۵ شد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از خوزستان، عملیات کربلای ۵، ششمین عملیات نیروهای نظامی ایران برای فتح بصره هست که ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵، ۱۵ روز پس از عملیات کربلای ۴ و با رمز «یا فاطمه (س)» آغاز شد؛ در این عملیات که ۴۵ روز طول کشید، ۱۲ هزار ایرانی شهید شدند و حدود ۴۰ هزار نفر از نیروهای بعثی کشته شدند. عملیات کربلای ۴ لو رفته بود و این عملیات شکست سنگینی برای نیروهای نظامی ایران داشت اما به گفته راوی دفاع مقدس این شکست مقدمه پیروزی در کربلای ۵ بود.

«سید باقر احمدی ثناء» رزمنده عملیات کربلای ۵ و راوی دفاع مقدس در نشست تحلیلی این عملیات که در جهاد دانشگاهی خوزستان برگزار شد، با اشاره به فرارسیدن سالروز آغاز این عملیات، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب درمورد عملیات کربلای ۵ می‌فرماید؛ «شب‌های عملیات کربلای ۵ شب‌های قدر این انقلاب هست و انس با آن باعث وارسته شدن می‌شود و هر کس این عملیات را فراموش کند، نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد لذا باید این حادثه بزرگ را زنده نگهداریم.»

 وی افزود: عملیات کربلای ۵ از نظر وسعت بزرگتر از عملیات بیت‌المقدس و فتح‌المبین نبود اما تاثیرگذاری و اهمیت این عملیات بسیار متفاوت بود؛ از ابتدای جنگ با حمله رژیم بعثی در شلمچه، با نیروهای این رژیم درگیر بودیم.

در شلمچه وجب به وجب شهید می‌دادیم

این رزمنده بیان کرد: با توجه به اهمیت بصره برای عراق، سال ۶۱ رژیم بعثی موانع بسیار سنگین و خاکریزهای زیادی اطراف بصره ایجاد کرد و منطقه آبگرفتگی به طول ۱۵ کیلومتر با عمق ۸ کیلومتر و ارتفاع یک متر جلوی شلمچه ایجاد کرده بودند. تا سال ۶۱ هر عملیات با نوع نگاه به بصره انجام می‌شد اما حرکت را از جای دیگر انجام می‌دادیم تا از این موانع سخت عبور نکنیم زیرا در شلمچه باید وجب به وجب می‌جنگیدیم و شهید می‌دادیم.

راوی دفاع مقدس گفت: در عملیات کربلای ۵ با وجودی که ۱۱۵ تیپ آن کاملا نابود شد یعنی حدود نصف ارتش عراق در شلمچه نابود شد اما کوتاه نیامد. ویدیویی دیدیم که صدام بعد از کربلای ۵ می‌خواست به نیروهایش مدال بدهد اما آنها به صدام می‌گویند ما را ببخش که با وجود ۲ هزار قبضه توپ نتوانستیم جلوی ایرانی‌ها را بگیریم اما صدام می‌گویند همین که نگذاشتید بصره سقوط کند کار بزرگی هست.

وی عنوان کرد: در عملیات کربلای ۴ به بن بست خوردیم که برخی‌ها اطلاع داشتن از عملیات را مطرح کردند اما دشمن از همه عملیات ما اطلاع داشت و می‌دانست می‌خواهیم چه عملیاتی انجام دهیم اما با هوش بودن و سرعت عمل‌مان موجب شد، دشمن نتواند متوجه شود که چه ساعتی و به چه نحوی می‌خواهیم عملیات را انجام دهیم اما در کربلای ۴ زمان کم آوردیم و مجبور به عقب نشینی شدیم.

فرصتی ۱۵ روزه برای انجام بزرکترین عملیات

احمدی ثناء بیان کرد: اعلام کرده بودیم که بزرگترین عملیات را انجام خواهیم داد و همه تصورات به سمت کربلای ۴ رفت اما بعد از شکست در این عملیات، ارتش عراق به بسیاری از فرماندهان مرخصی داد و صدام هم برای عملیات حج راهی عربستان شد در این بازه زمانی فرصتی ۱۵ روزه داشتیم.

راوی دفاع مقدس افزود: در این فرصت محدود اطلاعاتی که باید در ۹ هفته کسب می‌کردیم را در دو هفته به دست می‌آوردیم. در این کانال آبی که ایجاد کرده بودند امکان ارسال قایق یا انجام غواصی نبود و در این روزها آب را به کانال‌های دیگر هدایت کردیم و ارتفاع آب را افزایش دادیم و قایق‌های مناسبی آوردیم. انوع مین‌ها به میزان ۳۰۰ تن آوردیم و در کانال سلمان در مسیر شهدای هویزه قرار دادیم و تانک ضد مین را از روی آن عبور دادیم و متوجه شدیم ۷۰ درصد مین‌هایی که از سال ۶۱ کارگزاری شده بود هنوز عمل می‌کنند.

وی با بیان اینکه غرورمان موجب شد، در عملیات کربلای ۴ موفق نشویم، ادامه داد: به دلیل اینکه در عملیات کربلای ۴ در یک روز حدود ۲ هزار و ۳۰۰ شهید دادیم و تعدادی از نیروهایمان اسیر شدند باید در این مدت محدود روحیه نیروها را بازیابی می‌کردیم تا در عملیات بزرگتری شرکت کنند که این کار هم انجام شد.

این رزمنده عملیات کربلای ۵ با اشاره به برنامه ریزی این عملیات در ۱۵ روز گفت: زمستان سال ۶۵ و شب عملیات بسیار سرد بود و تاکنون سرمایی مثل آن شب‌ها ندیدیم. به غواصان گفتیم که اگر دست‌تان را از آب بیرون بیاورید یخ می‌زند اما با این وجود آنها خط دشمن را شکستند و گفتند آب به قدری گرم بود که سردی هوا را احساس نکردیم. نیروهای ما خطی را شکستند که انگلیس و آلمان گفته بودند هیچ خطی نمی‌تواند این خط را بشکند. در این عملیات نیروهای ایرانی به جای اینکه مستقیم وارد شلمچه شوند از آبگرفتگی که ایجاد شده بود و منطقه‌ای موسوم به کانال پرورش ماهی، حرکت خود را آغاز کردند. تاکتیکی که در عملیات کربلای ۵ استفاده کردیم به گونه‌ای بود که از اول جنگ تا سال ۶۵ از آن استفاده نکرده بودیم.

احمدی ثناء گفت: شب سوم یا چهارم عملیات وقتی می‌خواستیم وارد شهرک دوعیجی عراق شویم، آن‌قدر جنازه روی جاده افتاده بود که محلی برای عبور ما نبود و برخی جاها مجبور بودیم و دید نداشتیم و به سختی عبور می‌کردیم.

راوی دفاع مقدس بیان کرد: شنیده‌ها، کتاب‌ها و فیلم‌ها حتی ۲۰ درصد عملیات کربلای ۵ را نشان نداده هست. تاکتیک‌هایی که در این عملیات استفاده شدند، امروز هم کاربرد دارند.

این رزمنده عملیات کربلای ۵ با اشاره به دام انداختن و کشته شدن چندین نفر از فرماندهان بعثی و به اسارت گرفتن مسئول توپ‌خانه دشمن تصریح کرد: همه این کارها توسط جوانان انجام شد و بعضا فرماندهان گردان‌ها  ۲۳ یا ۲۴ ساله بودند. ما نیرویی نداشتیم به گردان ها اضافه کنیم یا تجهیزات بیشتری نداشتیم.

وی افزود: حاج اسماعیل فرجوانی که هشت بار مجروح و مچ دستش قطع شده بود و در یکی از عملیات‌ها تانک از روی پاهایش رد شده بود، دو بچه معلول در خانه داشت و شیمیایی بود اما شب عملیات کربلای ۵، لباس غواصی پوشید و می‌خواست کمک کند اما وقتی به او گفتیم اگر شهید شدی چه کسی می‌خواهد گردان را فرمانروایی کند که دیدیم در همان بحران ۱۰ نفر را آموزش داده بود تا جایگزین او شوند.

احمدی ثناء گفت: در ۴۵ روز این عملیات، صحنه‌هایی دیدم که سلاح جواب نمی‌داد و بچه‌ها از اسلحه‌های کلاشینکف به عنوان چوب دستی استفاده می‌کردند و با دشمن می‌جنگیدند. ایثار بچه‌ها در آن روزها بی نظیر بود.

وی افزود: یک روز یکی از غواصان که تیری به پیشانی‌اش اصابت کرده بود، روی سیم خاردارهای حلقوی افتاده بود. او وقتی دید بچه‌ها نتوانستند این چند سیم خاردار حلقوی را باز کنند، خودش را روی سیم خاردار انداخت و به بچه‌ها گفت از روی کمرم رد شوید و بچه‌ها را به حضرت فاطمه (س) قسم داد تا رد شوند که صبح دیدند، تیر هم خورده بود.

احمدی ثناء یادآور شد: کریم و برزو دو برادر اهل گتوند بودند که کریم فرمانده بود و برزو می‌خواست وارد گردان برادرش شود اما کریم قبول نمی‌کرد، چون پدر و مادرش عاشق برزو بودند و نمی‌خواست حواسش بین برادر و نیروهایش پرت شود، اما نزدیک اذان صبح بود که برزو شهید شد و نمی‌دانست چه به پدر و مادرش بگوید و یک ساعت بعد کریم هم به شهادت رسید.

دست خدا را در عملیات کربلای ۵ دیدیم

وی بیان کرد: یک بار قبل از کربلای ۵ می‌خواستند ما را اعزام کنند که دیدیم یک مادر دستش پسرش را گرفته بود و مدام توصیه می‌کرد که وصیتش را فراموش نکند و حتی وقتی سوار اتوبوس شدیم باز هم این جمله را تکرار کرد. بعد از پسرش پرسیدیم مادرت چه می‌خواست که فهمیدیم وصیت مادرش این بود که نماز اول وقت را فراموش نکند.

راوی دفاع مقدس گفت: بچه‌ها با ایمان و با عنایت ائمه اطهار (ع) در عملیات کربلای ۵، جنگیدند. آنجا دیگر سلاح جواب نمی‌داد و استقامت جواب داد و دیدیم با دست خالی ۴۵ روز جنگیدند.

وی عنوان کرد: مسئول تدارکات لشکر ۴۱ ثارالله می‌گفت، همیشه حدود ۱۵ هزار غذا برای نیروها می‌پختیم اما در عملیات چون ممکن بود ماشین غذا نرسد یا اتفاقی بیفتد کمی غذای بیشتری می‌پختیم تا کم نیاوریم، اما در عملیات کربلای ۵ حاج قاسم گفت برای ۴۰ هزار نفر غذا بپزید و فردای آن روز که عملیات را انجام دادیم و بخشی از نیروهای دشمن را به اسارت گرفتیم متوجه شدیم حاج قاسم این امر پیش‌بینی را کرده بود. ما در جنگی بودیم که نه تنها حواسمان به نیروی خودمان بلکه به نیروی دشمن بود.

احمدی ثناء گفت: یکی از فرماندهان رژیم بعثی که به اسارت گرفته شده بود، اصلا اطلاعات نمی‌داد اما وقتی شام که عدس پلو با ماست بود را گذاشتیم و دید فرماندهان با نیروها، از همین غذا می‌خورند گفت اجازه می‌دهید نیروهایمان را بیاورم و کنار شما برای شما بجنگیم.  

این رزمنده عملیات کربلای ۵  با بیان اینکه در این عملیات دست خدا را دیدیم و اگر شکست کربلای ۴ نبود، پیروزی کربلای ۵ امکان پذیر نبود، عنوان کرد: عملیات کربلای ۵ یکی از عملیات‌هایی بود که موجب شد دشمن متقاعد شود، دشمن پای مذاکره بنشیند و نتیجه این عملیات پذیرفته شدن قطعنامه ۵۹۸ شد و نظام سلطه به قدرت نظام جمهوری اسلامی پی برد.

انتهای پیام/

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

رزمنده دفاع مقدس: شکست در کربلای ۴ مقدمه پیروزی در کربلای ۵ شد بیشتر بخوانید »

اکران تصاویر ۱۶ شهید عملیات کربلای ۵ در سطح شهر مشهد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از خراسان رضوی، «محمد اسکندری‌نژاد» معاون فرهنگی و هنری سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد اظهار داشت: عملیات کربلای پنج در ۱۹ دی ۱۳۶۵ انجام شد و تعدادی از شهدای این عملیات مشهدی بودند که با هدف گرامیداشت یاد و خاطره این شهدا، تصاویر آنان در سطح شهر به نمایش گذاشته شد.

 وی افزود: عملیات کربلای ۵ که محاصره بصره نیز نامیده می‌شود، عملیات نظامی-تهاجمی نیرو‌های ایران علیه ارتش متجاوز عراق در دوران دفاع مقدس بود.

معاون فرهنگی و هنری سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد ادامه داد: در نتیجه این عملیات، نیرو‌های نظامی ایران با رشادت‌ها و جانفشانی‌ها توانستند حدود ۱۵۰ کیلومتر مربع از منطقه اشغال‌شده شلمچه را آزاد و قسمت‌هایی از جنوب عراق را نیز تصرف کنند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اکران تصاویر ۱۶ شهید عملیات کربلای ۵ در سطح شهر مشهد بیشتر بخوانید »