به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، ۱۳۶۵ ششمین سالی بود که از شروع جنگ تحمیلی صدام علیه ایران میگذشت. در این سال، شرایط دفاع مقدس بهگونهای رقم خورده بود که باید تصمیمهای اساسی در خصوص آن گرفته میشد.
جنگ طولانی شده بود و فرسایشی شدنش در کنار فشارهای بینالمللی و ملاحضات داخلی میتوانست زنگ خطر را برای مسئولان ایرانی به صدا درآورد.
آنهایی که سنشان به دوران دفاع مقدس قد میدهد، به یاد دارند که تقریبا از ابتدای سال ۱۳۶۵ بارها از تریبونهای رسمی، چون نماز جمعه، مسئولان از تعیین سرنوشت جنگ در سال پیش رو سخن میگفتند، اما طرح این موضوع در سال ۶۵ چه معنایی داشت؟
از دید میادین نبرد
از دید وقایعی که در میدان نبرد اتفاق افتادند، پس از اتخاذ استراتژی تعقیب و تنبیه متجاوز و ورود ایران به خاک عراق، چند عملیات بزرگ برونمرزی صورت گرفته بود که غالباً یا موفق نبودند یا به موفقیت صد درصدی نرسیدند؛ عملیات رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، خیبر و بدر همگی بدون نتایجی دلچسب انجام شدند.
تنها در عملیات خیبر بود که جزیره مصنوعی مجنون (ساخته شده توسط عراقیها برای اکشتشافات نفتی) به تصرف نیروهای خودی درآمد که هرچند در نقطهای استراتژیک قرار گرفته بود، اما وسعت زیادی نداشت و با هوشیاری دشمن در این منطقه، نتوانست برگ برنده خوبی برای ایران باشد.
در نهایت در زمستان سال ۶۴، ایران توانست در عملیات والفجر ۸، شبه جزیره فاو را به تصرف خود درآورد. به این معنی که پس از سالها ناکامی، در یک عملیات برونمرزی، یک نقطه مهم و حیاتی در داخل خاک عراق به تصرف درآمد که میتوانست فشار لازم را به صدام و حامیان بینالمللیاش فراهم آورد.
بندر فاو عمده راه دستیابی عراق به آبهای بینالمللی بود. هرچند آنها از بندر امالقصر نیز یک کانال به خلیج فارس داشتند، اما فاو ۸۰ درصد دسترسی عراق به آبهای گرم خلیج فارس را فراهم میکرد؛ بنابراین با تصرف فاو، امیدها برای تعیین سرنوشت جنگ در میدان نبرد از نو زنده شد.
اینطور تصور میشد که اگر ایران بتواند در یک عملیات دیگر، جنوب بصره را به تصرف درآورد و متصرفات فاو و والفجر ۸ را تکمیل کند. آن وقت دشمن شروط ایران را خواهد پذیرفت و جنگ با ظفر و پیروزی به اتمام خواهد رسید؛ بنابراین فرماندهان نظامی از منظر اتفاقهای رخ داده در میادین نبرد، حساب ویژهای برای سال ۶۵ باز کرده بودند.
قیمت نفت، زیر شش دلار
با طولانی شدن جنگ و مسأله تحریمها و فشارهای بینالمللی، رفته رفته زمزمه اتمام جنگ در میان برخی از سیاستمداران ایرانی شنیده میشد، اما در سال ۶۵ یک اتفاق عجیب در حوزه اقتصاد رخ داد. با فشار ابرقدرتها و همکاری کشورهای عموما عرب منطقه، توزیع نفت در بازارهای بینالمللی افزایش چشمگیری یافت و در نهایت قیمت نفت در تابستان سال ۶۵ به بشکهای زیر شش دلار رسید!
ارزان شدن دور از انتظار نفت میتوانست فشارهای اقتصادی شدیدی را برای کشوری مثل ایران ایجاد کند که اتکای زیادی به درآمدهای نفتی داشت و همینطور سالها زیر بار جنگی فراگیر و تحریمهای ظالمانه قرار داشت. از همان تابستان داغ سال ۶۵ بود که بحث خالی شدن ذخایر ارزی کشور بیش از پیش مطرح شد و این موضوع نیز مسئولان را برآن داشت تا هرچه زودتر مسأله جنگ را سر و سامان بدهند؛ لذا از دید سیاستمداران و مسئولان امر، جنگ در سال ۶۵ باید به نقطهای میرسید که حتیالمقدور بتوان اتمام آن را پیشبینی کرد.
سپاه محمد (ص) میآید
پس از آنکه یک اتفاق نظر بین سیاسیون و فرماندهان نظامی برای تعیین سرنوشت جنگ در سال ۶۵ صورت گرفت، تبلیغات بسیاری در سطح کشور برای تشکیل سپاه محمد (ص) انجام شد. سپاه محمد (ص) یک سپاه حدودا صد هزار نفری بود که عمده رزمندههای آن برای بار اول به جبههها اعزام میشدند.
اگر در سالهای قبل، عملیات بزرگ ما با چیزی در حدود صد هزار نیرو انجام میگرفت، در سال ۶۵ قرار شده بود علاوه بر صد هزار نفر نیرویی همیشگی، یک نیروی پشتیبان صد هزار نفری دیگر نیز به این جمع اضافه شود؛ معمولا عملیاتهای بزرگ برونمرزی با ۱۰۰ الی ۱۵۰ گردان رزمی انجام میشدند، اما برای عملیات کربلای ۴ که همان عملیات سرنوشتساز بود، ۲۵۰ گردان در نظر گرفته شده بود.
از آنجا که عملیات کربلای ۴ لو رفت و ظرف ۳۶ ساعت به پایان رسید، مسئولان که نمیخواستند سپاه محمد (ص) بدون نتیجه به شهرها برگردد، عملیات کربلای ۵ را دو هفته پس از اتمام کربلای ۴ طرح ریزی و آغاز کردند.
عملیات کربلای ۵
اگر عملیات کربلای ۴ موفق میشد، ایران میتوانست متصرفات عملیات والفجر ۸ را تکمیل کند و از جنوب بصره تا شبه جزیره فاو را کاملا در اختیار بگیرد، اما چون عملیات، موفق نبود، دو هفته بعد در روز ۱۹ دی ۱۳۶۵ عملیات بزرگ کربلای ۵ آغاز شد.
در کربلای ۴، یک عملیات ایذایی (عملیات فریب) توسط لشکر فجر شیراز و تیپ ۵۷ ابوالفضل (ع) خرم آباد در شلمچه انجام شد تا نیروهای دشمن را از محورهای اصلی عملیات که جزایر امالرصاص، بلجانیه، ماهی، امالبابی… و نهایتا عبور از اروند و تصرف جنوب بصره بود، منحرف سازد.
لشکر فجر و تیپ ابوالفضل (ع) برخلاف انتظارها در دژ شلمچه شکاف ایجاد کردند و پیش رفتند، اما چون کربلای ۴ در محور اصلی موفق نبود، این واحدها نیز بازگشتند؛ بنابراین با تجربه نسبتاً موفقی که توسط یگانهای فجر و ابوالفضل (ع) به دست آمده بود، قرار شد عملیات کربلای ۵ از همان محور شلمچه انجام شود.
موانع نونی شکل با رشادت رزمندگان و شهدای بسیار فتح شدند و با دستیابی ایران به منطقه پنج ضلعی، وجب به وجب پیشروی ایران به سمت شهر بصره با مقاومت شدید عراقیها مواجه شد و نهایتا پس از ۷۰ روز نبرد شدید و گاه تن به تن، ایران توانست نیمی از ۱۸ کیلومتر فاصله مرز شلمچه تا بصره را طی کند.
عملیات کربلای ۵ پس از چند مرحله اجرا در بهار سال ۱۳۶۶ به اتمام رسید. هرچند دشمن ضربات بسیار سختی متحمل شد و مجبور شد اهالی بصره را از این شهر کوچ دهد، اما خود شهر بصره تصرف نشد و با قفل شدن جبهههای جنوب، سرنوشت جنگ در سال ششم نیز تعیین نشد.
گزارش از داود جعفری
انتهای پیام/ 118