جنگ تحمیلی

روایتی دردناک از یک جنایت شیمیایی و مرگبار در حق کُردها

روایتی دردناک از یک جنایت شیمیایی و مرگبار در حق کُردها



امروز، ۲۶ اسفندماه سالگرد بمباران شیمیایی شهر نودشه شهرستان پاوه از توابع استان کرمانشاه توسط دژخیمان بعثی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عملیات موفقیت‌آمیز والفجر ۱۰ و تصرف برخی از مناطق کردستان عراق از جمله شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن، در ۲۳ اسفند ۱۳۶۶ و مستقر شدن نیروهای نظامی ایران در آن منطقه، منجر به آن شد که صدام تصمیم گیرد، در پاسخ به این شکست، اقدامی خصمانه و تلافی‌جویانه در برابر مردم منطقه و در واقع فجیع‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین گزینه، یعنی بمباران شیمیایی را انتخاب کند.

در ۲۵ اسفند دولت بعث با دستور مستقیم صدام اقدام به بمباران شیمیایی مردم خود در منطقه حلبچه کرد. صدام به پسرعمو و معاون خود، علی حسن‌المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد. براساس بررسی‌های سازمان ملل متحد که بعدها در قالب یک گزارش منتشر شد، در این حمله، از گاز خردل و چند ماده شیمیایی عامل اعصاب نامعلوم، استفاده شده بود.

یک روز پس از آن در حالی که چشم تمام دنیا معطوف به بمباران شیمیایی شهر حلبچه عراق بود مردم مظلوم و بیگناه شهر مرزی نودشه نیز آماج حملات شیمیایی هواپیماهای عراقی قرار گرفت.

شهر نودشه از توابع شهرستان پاوه در استان کرمانشاه مقاوم در ۲۶ اسفند سال ۱۳۶۶ راس ساعت ۱۰:۱۱ دقیقه صبح «یک روز بعداز بمباران شیمیایی حلبچه» توسط چند فروند هواپیمای سوخو ۲۴ رژیم بعث عراق برفراز شهر نودشه ظاهر می شوند و برگ دیگری بر تاریخ جنایات سفاکان رژیم بعث عراق را اضافه می‌نمایند و در دو نوبت شهر نودشه و مردم مظلوم را ددمنشانه آماج بمب‌های شیمیایی قرار می‌دهند و در همان روز ۸ نفر و روز بعد ۶ نفر به شهادت رسیدند و امروز تعداد شهدای شیمیایی شهر نودشه به ۱۷ نفر رسیده است.

نقطه عطف بمباران شیمیایی نودشه اصابت مستقیم بمب شیمیایی به خانه آقای فلاحی بود که باعث شهید شدن هفت تن از اعضای این خانواده شد و اما بعثی‌ها به همین یک‌بار بمباران شیمیایی شهر نودشه بسنده نکردند و در دو نوبت دیگر یعنی در اول فروردین سال ۱۳۶۷ همان سال باز هم بمب های شیمیایی و خردل را بر سر مردم مظلوم نودشه خالی کردند تا این شهر مقاوم سه بار شیمیایی شدن را تجربه کرده باشد و این فاجعه به هیروشیمای غرب تبدیل شود.

براساس کتاب «جنگ شیمیایی عراق و تجارب پزشکی آن» نوشته دکتر عباس فروتن در این حمله هشت بمب حاوی گازخردل به نودشه اصابت شده است که حداقل ۱۳ نفر در همان لحظه شهید و بیش از ۱۰۰ نفر دیگر مجروح شدند و حتی پیکر مطهر شهدای مظلوم بمباران شیمیایی شهر نودشه بدون تشییع به خاک سپرده شد.

مردمانی که در کوه‌ها بودند و آن‌ها که از بمباران جان سالم به در برده بودند برای کمک به یاری آسیب‌دیدگان شتافتند، غافل از اینکه بعثیان متجاوز برای گرفتن انتقام هشت سال مقاومت مردم مرزنشین نودشه از بدترین سلاح قرن یعنی بمبهای شیمیایی استفاده کرده بودند.

هر کدام از اهالی شهر نودشه که به محل حادثه نزدیک شد شربت شهادت نوشید یا هم‌اکنون به عنوان مصدوم شیمیایی روزگار را به سختی سپری می‌کند.

هرچند مقاومت جانانه مردم شهر نودشه به گوش جهانیان رسید و گروه‌هایی از سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشر از این شهر بازدید کردند، اما همزمانی این فاجعه با ژینوساید شهر حلبچه، زخم شیمیایی مردم نودشه را پنهان کرد و مورد توجه رسانه‌ها واقع نشد و در سکوت رسانه‌های خبری قرار گرفت.

حمله شیمیایی هواپیماهای متجاوز رژیم بعث عراق به شهر نودشه، به شهادت ۱۸ نفر و مجروح شدن بیش از ۱۰۰ تن انجامید و هنوز هم تعدادی از مردم مقاوم و شریف این شهر با آثار و پیامدهای این بمباران دست به گریبان هستند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

zood.link/wm3fk
خاطره رهبر انقلاب از دیدار با شهید مهدی باکری در مشهد

خاطره رهبر انقلاب از دیدار با شهید مهدی باکری در مشهد



رهبر معظم انقلاب سال ۹۶ در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت ۱۲ هزار شهید آذربایجان غربی به خاطره‌ای از دیدار با شهید مهدی باکری در مشهد اشاره کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب سال ۹۶ در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت ۱۲ هزار شهید آذربایجان غربی به خاطره ای از دیدار با شهید مهدی باکری در مشهد اشاره می کنند که به مناسبت سالروز شهادت شهید باکری به بازخوانی این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب پرداختیم.

خاطره رهبر انقلاب از دیدار با شهید مهدی باکری در مشهد

حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت ۱۲ هزار شهید آذربایجان غربی می فرمایند: استان آذربایجان غربی ازجمله‌ی دو سه استانی است که مجاهدت و فداکاری در آن با آغاز جنگ تحمیلی آغاز نشد، [بلکه] از قبل وجود داشت. خیلی از استانها در امنیّت و راحت و آسایش بودند؛ جنگ تحمیلی که شروع شد، جوانهایشان رفتند و مشغول مبارزه شدند، [امّا] آذربایجان غربی در واقع از روز اوّل انقلاب، مثل کردستان و مثل بعضی از استانهای دیگر -چند استان [این‌جور] هستند- دچار مسائل نیازمند به مبارزه و نیازمند به مجاهدت بود. و آذربایجان غربی ایستاد در مقابل همه‌ی حوادث، و واقعاً مبارزه کرد. و جوانهای مؤمن خوب [داشت]؛ مرحوم شهید آقامهدی باکری را من از قبل از انقلاب می‌شناختم، ایشان دانشجوی دانشگاه تبریز بود، با یکی از دوستان ما که ایشان هم دانشجوی دانشگاه تبریز بود آمدند مشهد؛ اتّفاقاً تابستان بود و من در یکی از همین ییلاقات اطراف مشهد بودم؛ آمدند آنجا و دیدم این جوان را. اهل کار بودند، اهل مبارزه بودند، فهیم بودند؛ مسائل کشور را، موقعیّت کشور را میفهمیدند. لذا به‌مجرّداینکه انقلاب شد و حوادث بعد از انقلاب پدید آمد، اینها صحنه را حفظ کردند؛ یعنی حضور کامل در صحنه پیدا کردند. [این] بیداری اینها را نشان میدهد.۱۳۹۶/۰۷/۳۰

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

zood.link/5yfs9
ساماندهی تجمعات در دستور کار دولت است/ این وصله‌ها به نظام نمی‌چسبد

ساماندهی تجمعات در دستور کار دولت است/ این وصله‌ها به نظام نمی‌چسبد



معاون سیاسی وزیر کشور ادعاهای مطرح شده درباره مسمومیت‌های دختران ایران را بخشی از جنگ ترکیبی علیه نظام دانست و تصریح کرد: با وجود هزاران سند درباره عملکرد جمهوری اسلامی، این ادعاها وصله‌هایی است که به نظام نخواهد چسبید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جلوه‌ها و شیوه‌های جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی این روزها متنوع‌تر از همیشه شده است و پس از مرحله اغتشاشات در خیابان و التهابات در بازارهای ارزی، این بار سلامت فرزندان ایران کانون توطئه شده است. در این مقطع حساس پای سخنان «محمدرضا غلامرضا» معاون سیاسی وزیر کشور نشستیم تا حوادث اخیر کشور را مرور کنیم:

این وصله‌ها به نظام نمی‌چسبد

معاون سیاسی وزیر کشور در ارتباط با مسمومیت دختران دانش‌آموز و برخی شایعه‌پراکنی‌های در این زمینه، تأکید کرد: جمهوری اسلامی از زمان شکل‌گیری در پی ریشه‌کنی بی‌سوادی بوده و در پیام‌های امام خمینی در سال ۵۸ هم برآن تاکید شده است و با وجود اسناد غیرقابل انگار باید از منتقدان پرسید، با این همه تأکید آیا جمهوری اسلامی مخالف علم است؟ بین دختر و پسر تفاوت قائل شده است؟ آیا روایت‌هایی که در مورد مسمومیت‌ها مطرح می‌کنند کار نظام است یا نه؟

غلامرضا تصریح کرد: آنقدر گواه وجود دارد که این وصله‌ها به جمهوری اسلامی نچسبد. یکی از کسانی که هوای جوانان را داشته، رهبر معظم انقلاب است. اگر ما در کشور جهش علمی داریم، مرهون توجه ایشان است. گاه و بی‌گاه، نخبگان، جوانان، دانشجویان و اساتید دانشگاه را هدایت کرده و به آنها جهت داده‌اند. نگرانی دشمن ما، جهش علمی ایران در منطقه و جهان است. نگرانی دشمن قدرت ما است که اگر قدرت و قوت نداشتیم، ما را به حال خود رها می‌کردند و ۲۶۰ کانال ماهواره‌ای علیه ما برنامه نمی‌ساخت که در طول تاریخ بی‌سابقه است.

وی با تأکید بر اینکه نقش و جایگاه زنان در جمهوری اسلامی تحریف‌شدنی نیست؛ گفت: آمارهایی وجود دارد که اعلام می‌کند ۲۶ درصد از مدیران ما در کشور، بانوان هستند. نگاه ما به زن و نگاه غرب به زن را مقایسه کنید. این بچه‌ها نور چشم ما هستند و قرار است مادران آینده شوند. حضرت امام (ره) فرموده‌اند که مرد از دامان زن به معراج می‌رود؛ این جایگاه زن در اسلام است. این آموزه‌ها و باور ماست. چه چیزی را می‌خواهید تحریف کنید؟

معاون سیاسی وزیر کشور افزود: تعداد دانشجویان دختری که امسال در کنکور شرکت کردند، بیش از ۶۰ درصد است. ۴۸ درصد از کارمندان ما در دستگاه‌های اجرایی، بانوان هستند. ما جایگاه زن را نمی‌شناسیم؟

نگرانی دشمنان جهش علمی ایران در دنیاست

معاون وزیر کشور با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی از زمان شکل‌گیری در پی ریشه‌کنی بی‌سوادی بوده و در پیام‌های امام خمینی در سال ۵۸ هم برآن تأکید شده است، از منتقدان پرسید با این همه تأکید آیا جمهوری اسلامی مخالف علم است و بین دختر و پسر تفاوت قائل شده است؟ ادعاها و روایت‌هایی که در مورد مسمومیت‌ها مطرح می‌کنند که این کار نظام است، چه مستندات و پایه و اساسی دارد؟

وی تصریح کرد: آنقدر گواه وجود دارد که این وصله‌ها به جمهوری اسلامی نچسبد. یکی از کسانی که هوای جوانان را داشته، رهبر معظم انقلاب است. اگر ما در کشور جهش علمی داریم، مرهون توجه ایشان است. گاه و بی‌گاه، نخبگان، جوانان، دانشجویان و اساتید دانشگاه را هدایت کرده و به آنها جهت داده‌اند. نگرانی دشمن ما، جهش علمی ایران در منطقه و جهان است. نگرانی دشمن قدرت ما است که اگر قدرت و قوت نداشتیم، ما را به حال خود رها می‌کردند و ۲۶۰ کانال ماهواره‌ای علیه ما برنامه نمی‌ساخت که در طول تاریخ بی‌سابقه است.

وظیفه ما روشنگری است

معاون سیاسی وزیر کشور گفت: وظیفه ما در قبال این تهاجم گسترده‌ای که به ذهن و فکر جوان ما انجام می‌شود، روشنگری است، وظیفه ما همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند جهاد تبیین است. باید واقعیت‌ها را به جوان‌ها گفت. بنده به عنوان کوچکترین سرباز، امیدوارم این قضایایی که اتفاق افتاده هرچه زودتر اگر عوامل خارجی دارد، مشخص شود. در زمان جنگ، ما برای حفظ ناموسمان، برای حفظ وطنمان چه کردیم؟ برای حفظ اعتقاداتمان چه کردیم؟ این اتهامات به ما نمی‌چسبد، به این نظام نمی‌چسبد، به جوان‌های غیور ما نمی‌چسبد.

برای اثبات مدافع وطن بودن اسناد بسیار داریم

غلامرضا افزود: در اثبات این که مدافع وطن و اعتقادات و ناموسیم، کتاب‌ها و گفته‌ها و اسناد بسیار است البته ناگفته‌های زیادی هم وجود دارد. پس نسل جوان ما، آن پدر و مادر عزیزی که حق هم دارد و نگران است و استرس و دلهره دارد، بداند کارنامه جوان‌های ایرانی، کارنامه افتخارآمیزی در دفاع از همان مادر است. آن دختر امروز مادر شده است، چون یک روز عده‌ای رفتند و جان خود ر ا فدا کردند. ما نباید تحت تاثیر فضاسازی‌های رسانه‌ای قرار گیریم. که در پی وارونه نشان دادن همه چیز است. باید متوجه باشیم و به‌عنوان خادمان مردم، با آنها حرف زده و واقعیت‌ها را منتقل کنیم.

معاون سیاسی وزیر کشور یکی از کارکردهای جنگ هوشمندانه ترکیبی علیه ملت ایران را دو قطبی کردن جامعه دانست و توضیح داد: آنها تلاش می‌کنند جامعه را دوقطبی کنند و ملت ایران را که سرآمد و زبانزد همه مردم دنیا به مهربانی، ایثار و از خودگذشتگی است، از یکدیگر متنفر کنند.

وی افزود: تلاش دشمن این است که من با رفیقم دشمن شوم و از او فاصله بگیرم و به مرور انقدر این کار را تکرار می‌کنند که تنفر ایجاد کنند. ما ایرانی هستیم و در طول تاریخ، زبانزد بودیم. سال جدید همراه با ماه مبارک رمضان در راه است. دلها را به هم نزدیک کنیم. صاحب این ماه خود خداست، با صاحب این ماه معامله کنیم. دلهایمان را با هم مهربان کنیم. البته قطعا مکر دشمن به خود برمی‌گردد و جمهوری اسلامی و جوانان غیور این مرز و بوم نشان دادند همانطور که ما از ترور ناجوانمردانه حاج قاسم عزیز و همراهانش نگذشتیم، اگر کسی مسبب این حوادث باشد و در آن سر دنیا باشد، دست نظام جمهوری اسلامی آنقدر بلند است که از ناموسش و از فرزندانش دفاع کند. یقیناً به اذن‌الله دشمن خواب راحت نخواهد داشت. جوانان غیور ایرانی اجازه نخواهند داد که او خواب راحت داشته باشد. اگر بخواهد آرامش بچه‌های ما و دختران ما که فرشتگان روی زمین هستند را سلب کند، بازوان نظام آنقدر بلند است که به آنها برسد و خواهد رسید.

غلامرضا در ادامه گفت‌وگو درباره مأموریت و وظایفی که بر عهده معاونت سیاسی وزارت کشور است، گفت: به عنوان خدمت‌گزار مردم، تمام تلاش این معاونت اصلاح خطاها و مسیر اشتباه است که این نگاه در سطح ستاد وزارت‌خانه، استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، بخشداری‌ها پیگیری و اجرایی می‌شود.

وی با اشاره به اینکه در معاونت سیاسی وزارت کشور بنای کنش سیاسی ندارم و بیشتر در پی خدمت صادقانه، خالصانه و بی‌منت به مردم ایران هستیم، توضیح داد: در همین راستا و از زمان آغاز مسئولیت، محیط‌شناسی استان‌ها را به عنوان یکی از وظایف مهم این معاونت تعریف کردیم.

رصد تحولات استان در دستور کار است

معاون سیاسی وزیر کشور منظور از مفهوم محیط‌شناسی استان را «رصد تحولات استان» توصیف کرد و گفت: زمانی که استانداران، برنامه مسأله‌محور ارائه می‌کنند که شامل مسائل اصلی و فرعی استان خود است، ما سیر مراحل حل آن مسائل را دنبال کرده و در این مسیر از مجموعه تلاش‌ها و تجربیات سایر بخش‌ها در وزارت کشور، دستگاه‌های حاکمیتی و سایر قوا هم استفاده می‌کنیم.

غلامرضا با بیان اینکه از ظرفیت و همکاری نمایندگان مجلس و هرکسی که می‌تواند تحولات استان را دقیق رصد کرده و به وزارت کشور منتقل کند، استفاده خواهیم کرد تا در جهت اصلاح امور حرکت کنیم.

معاون سیاسی وزیر کشور اشتراک‌گذاری تجربیات موفق استان‌ها را یکی از کارهای مهم معاونت سیاسی دانست و توضیح داد: بر اساس تأکیدات رئیس‌جمهور، وزرا و همچنین استانداران، اقدامات در حوزه معاونت سیاسی محدود به کارهای روتین و روزمره نبوده و تأکید بر این است که بتوانیم اقدامات نوآورانه و خلاقانه انجام دهیم تا مردم نتیجه و دستاوردهای آن را در بازه زمانی کوتاه ببینند.

وی افزود: چند ماهی است که با همکاری استانداران، طرح اشتراک‌گذاری تجربیات موفق را کلید زدیم و هر استانداری به عنوان بالاترین مقام نظام در استان، تجربیات کاری موفق را به ما گزارش می‌دهند و ما آنها را به اشتراک می‌گذاریم و همه استانداران متناسب با نیازها و ظرفیت‌های استان خود، این تجربیات را بومی‌سازی کرده و از آن استفاده می‌کنند که مورد استقبال استانداران هم قرار گرفت است.

معاون سیاسی وزیر کشور روند به وجود آمده در معاونت سیاسی وزارت کشور را همراه با نتایج خوب توصیف کرد و گفت: امیدواریم در جلسات با استانداران، فرمانداران، در همایش‌های معاونین و مدیران کل سیاسی و بخشداران بتوانیم زنجیره‌ای برای اصلاح مسیر تشکیل دهیم که در صورت وجود خطایی، به وسیله این محیط‌شناسی اصلاح شود.

غلامرضا درباره اقدامات شاخص دیگر در معاونت سیاسی توضیح داد: ستاد انتخابات ماه‌هاست فعال شده و کارها روند خوبی یافته است، این روند در دفتر تقسیمات کشوری هم تکرار شده و همکاران من با جدیت در حال تلاش هستند.

تجمعات ساماندهی می‌شوند

معاون سیاسی وزارت کشور ساماندهی تجمعات یکی از ضرورت‌ها و نیاز جامعه دانست و درباره اقدامات وزارت کشور در این زمینه گفت: از ابتدای مسئولیت، اقدامات کارشناسی روی آیین‌نامه اجرایی تجمعات و راهپیمایی‌های قانونی صورت گرفت و سعی شد از تجربیات گذشته و کارهایی که قبلاً صورت گرفته بود استفاده و نظرات دستگاه‌های مختلف اخذ شود. علاوه بر آن، از نقطه نظرات برخی نخبگان، خانه احزاب و اعضای احزاب سیاسی هم در جلسات متعدد برگزار شده در وزارت کشور استفاده کردیم و در نهایت منجر به اعمال نظراتی روی پیش‌نویس شد و الان این پیش‌نویس آماده است.

معاونت سیاسی وزارت کشور ادامه داد: همزمان با این پیش‌نویس با دستور مستقیم رئیس‌جمهور موضوع تدوین لایحه‌ای در این زمینه در دستور کار قرار گرفت و لایحه تدوین شده‌ دولت درباره راهپیمایی‌های قانونی، این هفته به معاونت پارلمانی ارسال شده و پس از آن به مجلس تقدیم خواهد شد.

غلامرضا با بیان اینکه در حال حاضر و با توجه به درگیری نمایندگان مجلس با موضوع بودجه، از ظرفیت آیین‌نامه تصویبی در مجلس استفاده می‌کنیم؛ گفت: این آیین‌نامه توسط وزیر کشور، برای اجرا به استان‌ها ابلاغ خواهد شد تا اگر احزاب و گروه‌هایی قصد برگزاری تجمع دارند بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند.

دولت سیزدهم جرأت ساماندهی تجمعات را دارد

معاون سیاسی وزیر کشور با اشاره به اینکه دولت به‌رغم همه فشارها این ریسک را پذیرفت؛ تصریح کرد: هیچ دولتی زیر بار تدوین و اجرای این آیین‌نامه نمی‌رفت، گاهی موضوعاتی مطرح می‌شد و بعضاً اقداماتی صورت می‌گرفت که نیمه‌تمام روی زمین می‌ماند و ما هیچ‌گاه شاهد برگزاری یک تجمع قانونی نبودیم. این دولت این جرأت و جسارت را داشته که لایحه ارائه کند و این موضوع به قدری مهم بوده که آیین‌نامه‌ دهد و این جزء کارهای شاخصی بود که در معاونت سیاسی انجام شد.

جلسات کمیسیون ماده ۱۰ منظم برگزار می‌شود

معاونت سیاسی وزارت کشور با اشاره به اینکه ما بر اساس قانون، متولی چند کمیسیون، از جمله کمیسیون ماده ۱۰ احزاب هستیم، گفت: جلسات کمیسون ماده ۱۰ احزاب به صورت منظم برگزار شده و خروجی‌های خوبی هم داشته است. در کنار آن دفتر سیاسی متولی نظارت بر مجامعی است که احزاب و گروه‌ها برگزار می‌کنند. احزاب بر اساس اساسنامه‌های خود باید سالی یکبار یا دو سال یکبار مجامع خود را برگزار کنند که تا به امروز، وزارت کشور ۱۸ جلسه مجمع عمومی احزاب ملی و استانی را برگزار کرده است

وی یکی از مشکلات احزاب را نداشتن فضا و مکان برای برگزاری مجامع خود دانست و گفت: ما طی توافقی با مسئولین خانه احزاب، اعلام کردیم که هر حزبی، چه ملی و چه استانی، اگر قصد برگزاری مجمع عمومی را دارد، فضای مناسب را در اختیار دوستان احزاب قرار دهیم.

غلامرضا از صدور مجوز برای ۶ حزب در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و نیز فعال‌سازی۱۵ شعبه استانی احزاب خبر و توضیح داد: با خانه احزاب هم نشست‌های تخصصی برگزار شد و با توجه به فراز و نشیب‌های خانه احزاب از زمان شکل‌گیری تا به امروز، بنای ما همکاری و تعامل ممتاز است که این تعامل و گفت‌وگو با سه فراکسیون اصلاح‌طلب، اصولگرا و مستقلین به صورت مستمر وجود دارد.

وی افزود: مجمع خانه احزاب رسمیت و فعالیت خود را شروع کرده است. وزارت کشور تلاش می‌کند با محور قرار دادن خانه احزاب، گفت‌وگوها را شروع کند.

نظام اهل گفت‌وگوست

غلامرضا با تأکید بر این مهم که هیچ نگرانی از بابت گفت‌وگو نداریم، تصریح کرد: وزارت کشور و نظام، اهل گفت‌وگو است و این گفت‌وگو می‌تواند در سطوح مختلفی صورت بگیرد. ما با قدرت‌های بین‌المللی گفت‌وگو کردیم، بنابراین نگرانی و ترسی از گفت‌وگو نداریم. میز مذاکره را ما ترک نکردیم، آنها ترک کردند، امیدواریم سر عقل بیایند و به میز مذاکره برگردند.

معاون سیاسی وزیر کشور از آغاز گفت‌وگو با احزاب، گروه‌ها، جوانان و نخبگان خبر داد و گفت: در هیأت‌های اندیشه‌ورزی معاونت سیاسی، با اساتید دانشگاه جلساتی برگزار و از نقطه نظرات آنها استفاده شد.

وی افزود: قصد داریم از کسانی هم که شاید نسبت به شرایط منتقد هستند دعوت کنیم و بخواهیم در جلسات شرکت کنند تا نظراتشان را بشنویم و پاسخ آنها را بدهیم.

وی از کار روی الگوی حلقه‌های میانی در احزاب و در معاونت سیاسی وزارت کشور، سخن گفت و تأکید کرد: اگر به دنبال حکومت مردم‌سالار هستیم، باید باب گفت‌وگو با احزاب و ائتلاف‌هایی که وجود دارد، تشکل‌های صنفی و NGO ها در حوزه‌های مختلف، باز شود و به این واسطه آنها با مخاطبین آنها ارتباط برقرار کنیم.

غلامرضا تصریح کرد: وزارت کشور و معاونت سیاسی باب گفت‌و گو را باز کرد و ما واقعاً اهل گفت‌وگو هستیم. روی همین صندلی‌ها در این اتاق با برادران زیادی از اصلاح‌طلب‌ترین فرد تا اصولگراترین فرد نشستیم و صحبت کردیم. اگر کسی اهل گفت‌وگویی که منتج به نتیجه باشد، است استقبال می‌کنیم.

از ظرفیت تشکل‌های سیاسی کامل استفاده نشده است

معاون سیاسی وزیر کشور در آسیب‌شناسی احزاب ایران از پس پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، این روند را با فراز و نشیب‌هایی همراه دانست و توضیح داد: تشکل‌های غیررسمی که قبل از پیروزی نهضت حضرت امام (ره)، مسئولیت جذب و هدایت مردم را بر عهده داشتند، پس از پیروزی شکل‌گیری جمهوری اسلامی، آمدند و در ساخت قدرت و ساختارهای سیاسی شرکت کردند و عملاً این ظرف‌ها که تشکل‌ها و جریان‌ها بود، خالی شدند و ما آنها را پر نکردیم.

وی افزود: معتقدم یکی از جایگاه‌هایی که می‌توانست برای نظام کادرسازی کند، همین تشکل‌ها بود. تشکل‌هایی که قبل از پیروزی انقلاب غیررسمی بودند و بعد از پیروزی رسمیت پیدا کردند و قانونی شدند. اما ما نتوانستیم آن تشکیلات قانونی که می‌تواند کادرسازی کند برای دولت‌ها شکل دهیم. اگر هم گوشه و کنار مجموعه‌هایی هستند و به کادرسازی و حکمرانی کمک می‌کنند، صدردرصد نیست و دولت‌ها به دلیل سلائق و ذائقه‌هایی که دارند، از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌کنند و بهره لازم را نمی‌برند.

وی با بیان اینکه احزاب یک سیر تکاملی را تا به الان طی کردند؛ تصریح کرد: نگاه احزاب در دوره‌های مختلف نسبت به مشارکت در دولت و ساختار سیاسی متفاوت بوده است و به توجه به سلائق مختلف نتوانستیم خطوطی را تعیین کنیم و روی آن متمرکز شویم. قاعدتاً باید بر اساس قانون، روی نوع فعالیت‌هایی که احزاب دارند، نظارت وجود داشته باشد اما شاید به درستی به آن عمل نشده و احزاب از کارکرد خود فاصله گرفتند و امروز سوال ما از خیلی از احزاب و گروه‌ها این است که غیر از انتشار برخی روزنامه و بیانیه، چه کارکرد و چه نقش و جایگاهی دیگری دارند؟ آیا حزب می‌تواند مردم رانمایندگی کند؟

غلامرضا از بحث‌های کارشناسی و بازنگری در این روند خبر داد و گفت: واقعاً به دنبال بازنگری هستیم تا بتوانیم احزاب را در جای واقعی خود قرار دهیم تا واسطه و پلی بین مردم و حاکمیت باشند اما با این تفاوت که حزب در جهت حل مسائل به دولت‌ها کمک کند.

معاون سیاسی وزیر کشور تصریح کرد: حرف ما این است که حزب سیاسی که نقش هدایت یک بخشی از مردم را بر عهده دارد یا می‌خواهد در ساخت قدرت دخالت کند، ابتدا باید خود را بسازد و از سیاست‌زدگی‌هایی که در غرب و مکتب لیبرالیستی وجود دارد، عاری شود. حزب ابتدا باید خودش را بسازد تا بتواند جامعه را ساخته و هدایتگر آن باشد.

وی حزب تراز در کشور را حزب جمهوری اسلامی دانست و درباره دلیل این انتخاب گفت: حزب جمهوری اسلامی حزبی بود که ابتدا خودش را ساخت و بعد نقش هدایتگری را در اقشار مختلف مردم با نگاه حل مسائل به عهده گرفت. به این معنا که حزب به جای اینکه وارد دعواهای بی‌انتهای سیاسی شود، بتواند مسائل اصلی کشور و یا مطالباتی که مردم از دولت دارند را حل و احصاء کند.

غلامرضا ادامه داد: به خانه احزاب و فراکسیون‌ها اعلام کردیم که کمیسیون‌های تخصصی ایجاد کنند و ما پل و حلقه میانی بین آنها و حاکمیت خواهیم شد. معاونت سیاسی یک حلقه میانی است تا حرف احزاب را به دولت و حاکمیت منتقل کند، ما اینجا طرف مردم هستیم و تلاش می‌کنیم از ظرفیت احزاب به شرط ارتقا آن، استفاده کنیم.

معاون سیاسی وزیر کشور با اشاره به اینکه مخاطبین احزاب یک قشر خاصی هستند؛ گفت: در وزارت کشور برای گفت‌وگو با مردم و برقراری ارتباط با آنها از حلقه‌های میانی که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب به آن اشاره کردند استفاده می‌کنیم. در هیأت‌های اندیشه‌ورز که عمدتاً جوانان فارغ‌التحصیل دانشگاهی هستند در حال بحث روی حلقه‌های میانی هستیم و خروجی‌های خوبی هم داشته است.

جنگ ترکیبی از همان ابتدای انقلاب علیه ایران آغاز شد

وی در تبیین جنگ ترکیبی علیه کشور مشکلات اقتصادی و التهابات ارزی را ابعادی از همان جنگی ترکیبی دانست و گفت: یکی از علل اصلی تداوم این التهابات اگر نگوییم صددرصد، تداوم اغتشاشات است و دشمنان وقتی کف خیابان به نتیجه نرسیدند، این ابعاد را گسترش دادند.

معاونت سیاسی وزیر کشور با بیان اینکه این جنگ از همان ابتدای پیروزی انقلاب شروع شده است؛ گفت: جنگ ترکیبی با تحریم، محاصره و اقدامات تروریستی و تجزیه‌طلبانه و تحمیل جنگ آغاز شد و تا به امروز هم ادامه‌ داشته است. تهدیدات کاملاً سخت که از اواخر دهه شصت، جلوه کاملاً نرم پیدا کرد و امروز هم جنگ ترکیبی جلوه‌ای از همه آن چیزهایی است که جبهه کفر یاد گرفته است و به کار می‌گیرد. در واقع اقتصاد، التهاب ارزی و غیرارزی هم می‌تواند در این چارچوب تعریف شود.

وی با اشاره به اینکه رئیس جمهور، وزیر کشور را مسئول پیگیری رویدادهای اخیر کرد، توضیح داد: وزیر کشور در جلسات متعددی با دستگاه‌های مختلف این موضوع را بررسی می‌کند که قطعا به نتیجه هم خواهد رسید و مراجع ذی‌صلاح هم باید درباره این موضوع صحبت کنند.

غلامرضا با بیان اینکه نمی‌خواهم مسمومیت را نفی یا اثبات کنم و درباره آن اظهار نظر کنم، گفت: بیشتر مایلم درباره کسانی که به این موضوع پرداختند، سخن بگویم به ویژه کسانی که بیرون از کشور هستند، برای این مهم لازم است کمی به عقب برگشته و تاریخ را به آنان یادآوری کنم.

وی افزود: از نظر ما کسانی که خود را سلطنت‌طلب می‌نامند چند دسته هستند؛ سلطنت‌طلبانی هستند که وطن خود را دوست دارند و قطعاً قائل به تجزیه کشور نیستند و کسانی را در بین سلطنت‌طلبان داریم که تمامیت ارضی ایران را با هیچ چیز عوض نمی‌کنند.

غلامرضا توضیح داد: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که عُمّال و عناصر طاغوت، از کشور خارج شدند، یک روز دست‌بردار نبودند و ردپای آنها از فرح پهلوی تا بختیار و عناصر نظامی و اطلاعاتی، پا به پای صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها، در همه توطئه‌ها وجود دارد. به این معنا که اگر موضوع کودتاست، جای پای امثال پالیزبان‌ها وجود دارد و نقششان کاملاً پررنگ است، اگر ما در شمال غرب کشور تحرکاتی از ناحیه گروه‌های ضد انقلاب داریم، کسانی امثال آریانا هدایت آنها را به عهده گرفته و در تحولات نقش داشتند.

وی افزود: در شروع جنگ تحمیلی، بر اساس اسناد خودشان، در خاطرات فرح انصاری، بختیار و عناصر نظامی رژیم طاغوت، در عراق حضور و در تحریک صدام برای حمله به کشور نقش داشتند، مدعیان امروز، مانند اویسی به تحریک انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و نقشی که سازمان‌های اطلاعاتی هر دو کشور داشتند، مشغول بودند.

غلامرضا با اشاره به اینکه سازمان اطلاعات خارجی فرانسه به عنوان یکی از هم‌پیمانان رژیم صهیونیستی بود، تصریح کرد: تصور همگانی این است که آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها، بیشترین ارتباط را با رژیم صهیونیستی دارند، درست است اما آن چیزی که شاید افکار عمومی کمتر بداند، نقشی است که سازمان اطلاعات خارجی فرانسه در خیلی از توطئه‌ها در منطقه داشته و اتاق عملیات‌هایی که صهیونیست‌ها در جنوب غرب آسیا انجام می‌داد، در فرانسه تشکیل می‌شد. این موضوع در دوره‌ای به دلایلی کاهش پیدا کرده و به هلند منتقل می‌شود و بعد دوباره شدت می‌گیرد.

معاون سیاسی وزیر کشور حلقه واسط عناصر نظامی و اطلاعاتی رژیم با صدام را فرانسه اعلام کرد و گفت: نمی‌خواهم بگویم صدام سودای اشغال ایران را نداشت؛ اما فرانسوی‌ها از محرکین اصلی وی و رژیم بعث، عناصر اطلاعاتی و نظامی رژیم طاغوت، از جمله آنهایی که اسم بردم، بودند.

وی با بیان اینکه اویسی سال‌ها فرمانده نیروی زمینی بود؛ گفت: اطلاعات نظامی ما را همین‌ افراد به صدام دادند و او را تحریک کرده و به گفتند که با اطلاعاتی که ما از وضعیت ارتش ایران داریم، ظرف چند هفته می‌توانید به تهران برسید و آن را اشغال کنید. این اقدامات در تاریخ ثبت شده است.

معاون وزیر کشور فکر اشغال سه روزه ایران را همین‌ افراد مطرح کردند؛ گفت: امروز هم می‌بینید که در بعضی از تجمعات، ثابتی خود را به عنوان مدیرکل اداره سوم ساواک، نشان می‌دهد که ادامه همان مسیر است؛ یعنی همان‌جایی که فرح پول می‌دهد، فرانسوی‌ها کمک کرده و حلقه اتصال آمریکایی‌ها صهیونیست‌ها می‌شوند.

وی در توضیح اصطلاح «جهنم زنده منافقین» گفت: به همه اعضای منافقین اعلام کردند که از ابتدای کودکی هرگناهی کردید بنویسید، حتی اگر فکر گناه هم کردید، بنویسید؛ امروز جهنم زنده است. چرا؟ سوءاستفاده‌ منافقین از زنان بر اساس اعترافات مکتوب اعضای بریده از فرقه تکان دهنده است و رحم زن‌ها را از شکمشان در همین مقر موسوم به اشرف بیرون کشیدند.

غلامرضا تصریح کرد: این گروهک با چنین روشی امروز مدعی حجاب و زن و جوان ما شده‌اند. آیا امروز من و شما یا جوان ما باید بپذیریم که امثال مریم رجوی که جاده صاف‌کنِ مسعود رجوی است تا او به مطامع نفسانی‌اش برسد، دلسوز جوان ما است؟ دلسوز دختر ما است؟ جنایت‌هایی که در همان مقر کردند یا جنایت‌هایی که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) کردند و شهرهای ما را اشغال کرده و جنایت‌هایی علیه مردم کُرد کردند. امروز اینها مدعی حمایت از مردم کُرد هستند. یعنی در روز روشن شما به دنبال آفتاب می‌گردید؟ واقعیت نمایان و آشکار است.

وی در توضیح اصطلاح «جهنم زنده منافقین» گفت: به همه اعضای منافقین اعلام کردند که از ابتدای کودکی هرگناهی کردید بنویسید، حتی اگر فکر گناه هم کردید، بنویسید؛ امروز جهنم زنده است. چرا؟ سوءاستفاده‌ منافقین از زنان بر اساس اعترافات مکتوب اعضای بریده از فرقه تکان دهنده است و رحم زن‌ها را از شکمشان در همین مقر موسوم به اشرف بیرون کشیدند.

غلامرضا تصریح کرد: این گروهک با چنین روشی امروز مدعی حجاب و زن و جوان ما شده‌اند. آیا امروز من و شما یا جوان ما باید بپذیریم که امثال مریم رجوی که جاده صاف‌کنِ مسعود رجوی است تا او به مطامع نفسانی‌اش برسد، دلسوز جوان ما است؟ دلسوز دختر ما است؟ جنایت‌هایی که در همان مقر کردند یا جنایت‌هایی که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) کردند و شهرهای ما را اشغال کرده و جنایت‌هایی علیه مردم کُرد کردند. امروز اینها مدعی حمایت از مردم کُرد هستند. یعنی در روز روشن شما به دنبال آفتاب می‌گردید؟ واقعیت نمایان و آشکار است.

وی در پایان این ادعاهای دلسوزی منافقین را جزئی از عملیات سنگین ترکیبی دانست و توضیح داد: در این عملیات می‌گویند ما آنقدر به مردم دروغ می‌گوییم تا بخشی از این دروغ را به‌عنوان واقعیت بپذیرید. این واقعیت تلخ امروز ماست که بتوانند از بسترهای به وجود آمده خصوصاً شبکه‌های اجتماعی روی نسل جوان ما، ذهن جوان ما، دختر ما، پسر ما اثر بگذارند. این کارنامه منافقین است.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

zood.link/qq553
چرا ضدانقلاب از ادعای مضحک خود درباره مسمومیت دانش‌آموزان عقب‌نشینی کرد؟

چرا ضدانقلاب از ادعای مضحک خود درباره مسمومیت دانش‌آموزان عقب‌نشینی کرد؟



ضدانقلاب این روزها از هیچ تلاشی برای تشویش افکار عمومی علیه مردم ایران دریغ نمی‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ماجرای مسمومیت‌های سریالی در برخی مدارس هنوز ادامه دارد و همین امر موجب نگرانی خانواده‌های ایرانی شده، اما آزاردهنده خباثت و سم‌پاشی ضدانقلاب در فضای رسانه‌ای است.

رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان در اتاق فکر اولیه خود، این مسمومیت‌ها را به خود جمهوری اسلامی ربط دادند و همان ترفند «کار خودشونه» را داغ کردند.

اما این ادعا، با عدم استقبال در فضای رسانه‌ای داخلی روبرو شد و بسیاری این سوالات را مطرح کردند که مگر می‌شود جمهوری اسلامی که خودش ۸ سال درگیر جنگ تحمیلی بود و هرگز حملات شیمیایی علیه دشمنانش انجام نداده حالا دست به چنین اقدامی علیه دانش آموزان خودش بزند؟ مگر فرزندان خود و نزدیکان‌شان در این مدارس تحصیل نمی‌کنند؟ جمهوری اسلامی که آمار سواد زنان را از ۲۴ درصد به نزدیک ۹۰ درصد رسانده و بیشتر کرسی‌های دانشگاه‌ها هم به بانوان اختصاص داده چرا باید دست به چنین کاری بزنند؟

می‌شود چنین اقدامی علیه دانش‌آموزانی انجام دهند که فرزندان خود و سایر اعضای خانواده‌شان هم در همین مدارس در حال تحصیل هستند؟

اتفاقاً نوک پیکان انتقادات به سمت رسانه‌هایی است که بودجه و حمایت خود را از کشورهایی می‌گیرند که در زمان جنگ تحمیلی، علیه مردم ایران حملات شیمیایی انجام دادند.

چرا ضدانقلاب از ادعای مضحک خود درباره مسمومیت دانش‌آموزان عقب‌نشینی کرد؟

در این میان تکلیف رسانه‌های معاند از طرح چنین ادعایی مشخص است اما تعجب برانگیز رفتار رسانه‌های داخلی است که خوب می‌دانند چنین اقدامی عملاً نشدنی است درست مانند شبهه تقلب در سال ۸۸ که تاجزاده چندی بعد اعتراف کرد تقلب گسترده در انتخابات شدنی نیست.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

zood.link/95yph
روایت جانباز همدانی از دوران اسارت

روایت جانباز همدانی از دوران اسارت



رضا هوشیار جانباز ۳۰ درصد و آزاده همدانی است و اگرچه عنوان شده بود که او شهید شده، اما خانواده اش چهارسال چشم انتظارش بودند تا در نهایت به خانه بازگشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا هوشیار، متولد سال ۱۳۵۰، جانباز ۳۰ درصد و آزاده دوران جنگ تحمیلی در همدان است که خاطرات اسارت وی به زمانی برمی‌گردد که حدود ۱۵ سال بیشتر نداشت که به فرمان امام خمینی (ره) لبیک گفت و راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد.

شب عملیات به علت بمباران شیمیایی از ناحیه ریه دچار مشکل شد که بیماری هاش بعدها نمایان شد. او از رزمندگان غواص گردان ۱۵۵ بود و در شامگاه عملیات کربلای ۴، در سال ۱۳۶۵ به اسارت گرفته شد و در اسارت دچار جانبازی شد.

جانبازی در اسارت متفاوت است

وی در خصوص دوران جانبازی خود چنین گفت: تصور بقیه از جانبازی نقص عضو و اختلال در فعالیت‌های روزمره است، اما جانبازی بنده از این نوع نیست؛ زیرا در دوران اسارت رخ داد و در آن زمان افرادی را داشتیم که یک عضوشان به طور کامل قطع می‌شد و موارد حادتر اما آن‌جا خیلی اهمیتی به مجروحیت یک اسیر نمی‌دادند، حتی شخصی از من جانبازی حادتری داشت و من شاهد بودم که درمان نشد و به شهادت رسید.

جانبازی در اسارت خیلی تفاوت دارد با زمانی که شخص جانباز می‌شود و بستری می‌شود و استراحت می‌کند، آن‌جا هیچ رسیدگی صورت نمی‌گرفت.

من در آن شب عملیات عارضه‌ای برای دستم پیش آمد و هنگامی که به اسیری گرفته شدیم در شرق شهر بصره حدود یک هفته نگه داشته شدیم، اتاقی که من و همرزمانم بودیم زمینی گلی داشت و هوا به شدت سرد بود و از تعدادی کاغذ پاره که دور و برمان بود استفاده می‌کردیم که گلی نشویم و به سختی شب‌هارا می‌گذرانیم. وضعیت دست من به مرور زمان بدتر می‌شد و ورم شدید کرده بود و کم کم چرک کرده بود و سیاه شده بود، به جایی رسیده بود که دیگر از درد نمی‌توانستم شب‌ها بخوابم.

یکی از دوستانم شب‌ها زیر کتف من می‌خوابید و دستم را نگه می‌داشت که تا صبح اگر ساعتی خوابمان برد تکان نخورد. سرمای هوا به شدتی شده بود که دیگر خوابیدن ممکن نبود و بعثی‌ها یک پلاستیک دادند، برای گرم شدن و ما کاغذ هارا زیرمان می‌انداختیم تا گلی نشویم و پلاستیک را سراسری روی بدنمان می‌کشیدیم. این پلاستیک عرق می‌کرد و خیس می‌شد و خیلی اذیت می‌شدیم و درد مضاعف دستم دیگر اجازه خوابیدن به من نمی‌داد.

فکر می‌کردیم، ما را می‌برند تا با گلوله‌ای ما را شهید کنند

شب نخوابیدن‌ها و اذیت‌هایی که می‌شدم با آن سن کم، گویا دل یکی از سربازان به رحم آمده بود و اسم مرا برای درمان به بیمارستان دادند. هرچند بعضی‌ها با حال وخیم‌تر بدون درمان شهید شدند اما برای سن کم من دلش سوخته بود. خاطرات بیمارستان من و یکی از دوستانم را پشت یک ماشین باری برای حرکت به سوی بیمارستان سوار کردند اما ما نمی‌دانستیم برای چه اعزام شده‌ایم و فکر می‌کردیم ما را می‌برند تا با گلوله‌ای ما را شهید کنند.

ساعتی گذشت و به بیمارستان شهر زبیر رسیدیم و من که بیش از یک هفته نتوانسته بودم بخوابم، وجود تخت و چراغ و یک پتو را غنیمت شمردم و بسیار زیاد مایه خوشحالی من بود. پرستار شیعه‌ای آن‌جا بود که از روی هم‌کیشی کمک‌هایی می‌کرد. برای من و یکی از دوستانم اتاق عمل نوشتند، عصر همان روز یک بعثی آمد و با کارکنان بیمارستان شروع به دعوا کرد و ما زبان عربی اورا متوجه نمی‌شدیم جز تخت بغل دستی ام، شهید نادر عبادی نیا که طلبه جوان بود و عربی متوجه می‌شد اما آن لحظه برای نترسیدن و هول نشدن ما چیزی به زبان نیاورد.

ما بعداً متوجه شدیم به دستور آن مأمور بعثی، به اتاق عمل برده نشدیم.

روایتی از جانباز همدانی از دوران اسارت

عمل سنگین اما سرپایی / ‏‬ پشیمان نیستم

فردا که من دوستم بی‌خبر منتظر اتاق عمل بودیم ناگهان دیدم پرستاران آمدند و گاز استریل را دهان دوستم گذاشتند و یک نفر روی پایش نشستند و دو نفر دست‌هایش را نگه داشتند و یکی دیگر بدون بیهوشی شروع به جراحی کرد.

دوستم، داد و فریاد می‌کشید و از هوش می‌رفت و به هوش می‌آمد و من به خود می‌لرزیدم که این بلا سرم نیاید و شهید عبادی سعی داشت دلداری ام دهد اما به ناگهان پرستاران کارشان تمام شد و سمت من آمدند. همان مراحل تکرار شد و روی دست و پایم نشستند و دهانم را گاز استریل گذاشتند و شروع به جراحی کردند و من نیز دائم بیهوش می‌شدم و به هوش می‌آمدم تا عمل تمام شد.

چند روز آن‌جا بودیم تا منتقل شدیم به بغداد و از آن‌جا کنار همرزمان دیگرم منتقل شدم. اکنون نیز توان دستم کمتر است اما الحمدالله راضی هستم.

با این‌همه درد اصلاً و اصلاً پشیمان نیستم و تنها امید من برای آخرتم شرکت در جهاد به فرمان حضرت امام است و ای کاش زودتر از ۱۵ سالگی فعالیت‌هایم را آغاز می‌کردم. اسارت پس از درمان اسرای کربلای ۴ قصه‌ای مفصل تر از دیگر اسرا دارند. صدام بعد از عملیات تصمیم داشت اسرا را تحویل صلیب سرخ ندهد و ما ۴ سال که آن‌جا بودیم هیچ ارتباطی با صلیب سرخ نداشتیم و خانواده بی‌خبر بودند.

از سویی، حاج ستار ابراهیمی فرمانده گردان بنده، شب عملیات بیهوشی بنده از روی موج انفجار را دیده بود و تصور کرده بود که شهید شده‌ام و پلاکم را برداشته بود و به خانواده اطلاع داده بود که بنده، شهید شده‌ام.

از شهید بدون سنگ قبر تا بازگشت به خانه

در آن ۴ سال مراسم به عنوان شهید برگزار شده بود اما مادرم می‌گوید که قلبم گواهی می‌داد رضا شهید نشده است و اجازه نداده بود تا سنگ قبرم را نصب کنند.

خانم شهیری؛ همسر این جانباز سرافراز است گفت: ما در سال ۷۱ آشنا شدیم و سال ۷۲ ازدواج کردیم. آقای هوشیار، همیشه خودشان سختی‌ها را به جان می‌خریدند و ما در کنارشان در بزرگواریشان استفاده کردیم و نمی‌توانم بگویم کار خاصی برایشان انجام دادیم یا سختی‌ای را متحمل شدیم.

من افتخار داشتم که همسرم آزاده یا جانباز باشد و شاید یکی از ملاک‌هایی که با هم ازدواج کردیم، همین بود؛ هم خودم و خانواده‌ام از این قضیه خوشحال شدیم و نکته منفی نبود که نیاز به تفکر داشته باشد و همین که خودشان آزاده و جانباز بودند و خانواده خوبی داشتند، کافی بود و راحت پذیرفتیم‌.

اگر به آن دوران برگردیم نه تنها همسرم، بلکه خودم را فرزندانم هم داوطلب برای کمک به اسلام و جبهه هستیم. خداراشکر که مشکلی هم زندگی نداریم و الان دو فرزند ۱۵ ساله و ۲۱ ساله داریم.

مهدی هوشیار، فرزند دوم آقای هوشیار متولد سال ۱۳۸۶ جانبازی پدر را اینگونه توصیف می‌کند: پدر من هیچگاه چیزی برای ما کم نگذاشته است و من هیچگاه احساس کمبودی نکرده‌ام.

به وجود پدرم افتخار می‌کنم و از پدرم ممنونم. به هرحال دفاع از کشور و سرزمین وظیفه است و اگر در آن زمان بودیم من هم حتماً شرکت می‌کردم و در این مسیر، پدرم را همراهی می‌کردم.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

zood.link/qk3xb