شلمچه

نهاد کتابخانه‌های عمومی میزبان زائران اربعین در شش پایانه مرزی

نهاد کتابخانه‌های عمومی میزبان زائران اربعین در شش پایانه مرزی



همزمان با فرارسیدن ایام اربعین حسینی(ع)، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با استقرار «موکب کتاب حسینی» در شش مرز رسمی کشور، میزبان زائران خواهد بود.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، همزمان با فرارسیدن ایام اربعین حسینی (ع)، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با راه‌اندازی «موکب کتاب حسینی» در پایانه‌های مرزی شمال‌غرب، غرب و جنوب کشور، خدمات فرهنگی متنوعی را به زائران ارائه خواهد داد.

آزاده نظربلند، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور یکشنبه ۱۴ مرداد در حاشیه نخستین روز از «نخستین هم‌اندیشی کتابداران سیار نهاد» گفت: نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور امسال با هدف ترویج فرهنگ مطالعه و معرفی مفاهیم دینی و ادبیات عاشورایی، موکب‌هایی را در شش مرز رسمی کشور برپا خواهد کرد.

وی با اشاره به مکان استقرار این مواکب افزود: موکب‌های کتاب نهاد از مردادماه ۱۴۰۴ در مرزهای تمرچین (آذربایجان غربی)، باشماق (کردستان)، خسروی (کرمانشاه)، مهران (ایلام)، چذابه و شلمچه (خوزستان) مستقر می‌شوند و با بهره‌گیری از ظرفیت تخصصی کتابداران نهاد، میزبان زائران اربعین حسینی (ع) خواهند بود.

دبیرکل نهاد در ادامه به برنامه‌های فرهنگی پیش‌بینی‌شده در این مواکب اشاره کرد و گفت: معرفی منابع مرتبط با قیام حضرت سیدالشهدا (ع) و سفر اربعین، ارائه مشاوره کتاب، اجرای پویش کتاب‌خوانی اربعین، برگزاری نشست‌های کوتاه کتاب‌محور، محافل ادبی، برنامه‌های ویژه برای کودکان و نوجوانان، و ارائه پادکست‌های صوتی با موضوعات دینی و فرهنگی، از جمله فعالیت‌هایی است که در موکب‌های نهاد اجرا می‌شود.

نظربلند در پایان با تأکید بر نقش نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در حضور فعال در رویدادهای فرهنگی و مذهبی کشور، گفت: استقرار این موکب‌ها، بخشی از برنامه‌های نهاد برای ارائه خدمات فرهنگی به عموم مردم، به‌ویژه زائران اربعین حسینی (ع)، در این ایام است و نشان‌دهنده پیوند عمیق کتابخانه‌های عمومی با فرهنگ عاشورایی و جریان‌های اجتماعی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نهاد کتابخانه‌های عمومی میزبان زائران اربعین در شش پایانه مرزی

نهاد کتابخانه‌های عمومی میزبان زائران اربعین در شش پایانه مرزی بیشتر بخوانید »

«عهد برائت» گام تازه‌ پویش ملی زندگی با آیه‌ها در اربعین حسینی

«عهد برائت» گام تازه‌ پویش ملی زندگی با آیه‌ها در اربعین حسینی


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، پویش ملی زندگی با آیه‌ها که از ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳ با محوریت تلاوت تدبری و مفهومی آیات منتخب قرآن کریم آغاز شده بود، پس از استقبال گسترده مردمی، وارد گام دوم خود شد؛ گامی که با تکیه بر ۱۰۰ آیه ساده، آشنا و اثرگذار از قرآن کریم طراحی شده هست. آیاتی که نه‌تنها برای عموم مردم قابل فهم‌اند، بلکه به‌طور مستقیم با زیست روزمره و مسائل اجتماعی جامعه امروز پیوند خورده‌اند. این گام دوم از پس از ماه رمضان آغاز شد و اکنون، در اربعین حسینی، به رونقی تازه و جهشی معنادار رسیده هست.

«عهد برائت» گام تازه‌ پویش ملی زندگی با آیه‌ها در اربعین حسینی

امیرحسین قزل‌ایاغ، دبیر اجرایی پویش ملی زندگی با آیه‌ها در‌این‌باره گفت: «پویش زندگی با آیه‌ها سعی می‌کند بعد از طی فرآیند محتوایی با اساتید و خبرگان قرآن کریم، آیاتی از کلام الله مجید را به حسب مقاطع زمانی انتخاب کند و محتوا‌های مختلف تبیینی، رسانه‌ای متناظر بر این آیات شریفه را تولید و به شکل‌های مختلفی مانند تولیدات تصویری، تبلیغات شهری، محتوا‌ها و کتاب‌های تبلیغی ویژه مبلغان و قرآن پژوهان منتشر و در اختیار افشار مختلف مردم و مخاطبان قرار دهد تا از این رهگذر تصویر بهتری از مضمون و محتوای این آیات در ذهن مخاطبان و هموطنانمان شکل بگیرد و از مرحله تلاوت، به تلاوت تدبری و همراه با تعمق و تفکر نسبت به محتوا‌های این آیات شریفه برسیم.»

وی با اشاره به بازخورد ملی پویش در ماه رمضان امسال ادامه داد: «نقطه عطف این پویش، ماه مبارک رمضان ۱۴۰۴ بود؛ زمانی که بیش از ۱۱ میلیون نفر از هم‌وطنان‌مان به‌صورت مستقیم با آیات پویش مواجه شدند، در قالب جلسات، برنامه‌های آموزش‌محور و پلتفرم‌های رسانه‌ای به تأمل و آموزش پرداختند و نزدیک به ۴۰ میلیون نفر در سطح کشور، در معرض پیام‌ها و محتوای پویش قرار گرفتند و فضای عمومی جامعه را از نَفَس قرآن آکنده کردند.»

دبیر پویش زندگی با آیه‌ها افزود: «این پویش محدود و منحصر در ماه مبارک رمضان نیست و در طول سال ادامه دارد.. با توجه به شرایط جدید کشور و منطقه، به‌ویژه پس از عبور از مرحله‌ای از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ملت‌های مظلوم، مقرر شد در ایام اربعین حسینی، تمرکز محتوایی پویش بر محور مقاومت، استقامت و برائت از دشمنان الهی قرار گیرد. بر این اساس، پنج آیه شریفه از قرآن کریم، به‌عنوان محور‌های اصلی پویش اربعینی با عنوان عهد برائت انتخاب شدند.»

قزل‌ایاغ گفت: «در پویش زندگی به آیه‌های اربعین حسینی، آیه ۱۲۰ سوره بقره با مضمون: «وَلَنْ تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» به‌عنوان شعار اصلی پویش در نظر گرفته شده هست. این آیه نماد روشنی از برائت، مقاومت در برابر سلطه‌طلبی و قطع وابستگی به دشمنان فکری و سیاسی اسلام هست. با توجه به تحولات اخیر فلسطین و فجایع انسانی در غزه، این آیه به‌نوعی ندای مشترک و گفتمان واحدی برای آزادی‌خواهان جهان بدل شده که از زبان زائران اربعین، با صراحت به جهانیان اعلام می‌شود.»

چهار آیه دیگر که در کنار این شعار اصلی مورد توجه قرار گرفته هست، هر یک وجوهی از ایمان، جهاد، ایستادگی و وعده‌های الهی را بازگو می‌کنند. در آیه ۱۳۹ و ۱۴۰ سوره آل عمران، خطاب به مؤمنان آمده هست: «وَلَا تَهِنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ…» که دعوتی صریح به حفظ روحیه و امید در میانه میدان هست.

در سوره عنکبوت آیه ۶۹، خداوند می‌فرماید: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا…» که به تلاش خالصانه در مسیر الهی وعده هدایت می‌دهد.
آیات ۲۴۹ تا ۲۵۱ سوره بقره، ماجرای رویارویی مؤمنان اندک‌تعداد با سپاه جالوت را روایت می‌کنند و دعای ماندگاری را ثبت می‌کنند که زائران امروز نیز با همان روحیه بر زبان دارند؛ و در آیه ۱۶ سوره جن، چنین آمده هست: «وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا» که نوید رحمت و گشایش برای کسانی هست که در مسیر مستقیم الهی استقامت می‌ورزند.
دبیر پویش زندگی با آیه‌ها خاطرنشان کرد: «بر این اساس قرار هست مجموعه‌های مردمی و حلقه‌های فعال قرآن کشور تلاش‌های قرآنی خود در ایام اربعین حسینی را در ۴ عرصه کلی حول محور این آیات شریفه تنظیم کنند.»

دبیر پویش زندگی با آیه‌ها درباره جزئیات اقدامات مجموعه‌های مردمی ناظر به «عهد برائت» تشریح کرد: «در استان‌های کشور، فضاسازی فرهنگی در مساجد، هیئات، مدارس و معابر شهری با استفاده از پوستر‌های طراحی‌شده انجام می‌شود. ائمه جماعات و مبلغان مردمی با محافل تبیینی، معارف این آیات را در نمازها، مجالس و محافل روایت می‌کنند. برای جاماندگان نیز برنامه‌های ویژه‌ای طراحی شده که از طریق صداوسیما و شبکه‌های اجتماعی محلی ترویج می‌شود.»

«عهد برائت» گام تازه‌ پویش ملی زندگی با آیه‌ها در اربعین حسینی

در استان‌های مرزی، مبادی ورودی زائران مانند مرز مهران، شلمچه، چذابه و خسروی، به رسانه‌های میدانی پویش مجهز شده‌اند. این مناطق به‌نوعی خط مقدم ارتباط اولیه زائران با فضای قرآنی پویش هستند. در عتبات عالیات، حرم‌های شریف، مراکز فرهنگی و پاتوق‌های تجمع زائران، پایگاه‌های مهم ترویج آیات نصر و برائت هستند.

در نهایت، مسیر پیاده‌روی نجف تا کربلا، قلب تپنده اجرای میدانی پویش به شمار می‌رود. در طول این مسیر، موکب‌هایی با عنوان «زندگی با آیه‌ها» برپا شده‌اند. همچنین سفیران قرآنی آموزش‌دیده در موکب‌ها فعالیت می‌کنند و محافل تدبر، مسابقات، توزیع کتابچه‌ها و بسته‌های محتوایی از جمله اقدامات آنان هست.

ابزار‌های فرهنگی و تولیدات محتوایی
برای پشتیبانی از این فعالیت میدانی، تولیدات متنوعی در قالب پوستر، کلیپ، آبجکت‌موشن، نقاشی شن، موشن‌گرافی، پرچم‌های گرافیکی، آویز‌های ویژه برای کوله‌پشتی زائران و کتابچه‌های ویژه تدارک دیده شده‌اند. این محصولات هم در فضای شهری و هم در شبکه‌های اجتماعی در دسترس مخاطبان قرار گرفته‌اند.

همچنین وب‌سایت رسمی پویش «زندگی با آیه‌ها» برای ثبت‌نام در مسابقات، دریافت گواهی و بهره‌مندی از جوایز فعال هست و از زائران خواسته شده تا به‌صورت فعال در این بستر نیز مشارکت کنند. کانال «سفیران آیه‌ها» هم برای هماهنگی میدانی با فعالان فرهنگی و خادمان مسیر طراحی شده هست.

در پایان، قزل‌ایاغ با اشاره به آینده این حرکت گفت: «پس از اربعین به پویش نصر ادامه خواهیم داد و در فضای جنگی، گفتمان پیروزی و مقاومت را منتشر خواهیم کرد.»

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
«عهد برائت» گام تازه‌ پویش ملی زندگی با آیه‌ها در اربعین حسینی

«عهد برائت» گام تازه‌ پویش ملی زندگی با آیه‌ها در اربعین حسینی بیشتر بخوانید »

وضعیت آب و هوای مرزهای غربی ایران، نجف و کربلا اعلام شد

وضعیت آب و هوای مرزهای غربی ایران، نجف و کربلا اعلام شد


سازمان هواشناسی کشور با انتشار پیش‌بینی‌های پنج روزه ویژه ایام اربعین، وضعیت جوی پایانه‌های مرزی ۶‌گانه و شهرهای زیارتی عراق را از روز یکشنبه (۵ مرداد) تا روز پنجشنبه (۹ مرداد) اعلام کرد.

  • هتل تارا مشهد

به گزارش مجاهدت از مشرق، سازمان هواشناسی کشور با انتشار پیش‌بینی‌های پنج روزه ویژه ایام اربعین، وضعیت جوی پایانه‌های مرزی تمرچین، خسروی و باشماق را از روز یکشنبه (۵ مرداد) تا روز پنجشنبه (۹ مرداد) اعلام کرد.

بر اساس این گزارش، بیشینه دمای ثبت‌شده در مرز خسروی در روز دوشنبه (۶ مرداد) معادل ۴۹ درجه سانتی‌گراد پیش‌بینی شده است، همچنین دمای هوای باشماق در روز دوشنبه به ۳۹ درجه و تمرچین به ۳۶ درجه خواهد رسید.

وضعیت آب و هوای مرزهای غربی ایران، نجف و کربلا اعلام شد

افزایش دمای مرز شلمچه تا ۵۱ درجه در روز دوشنبه

در ادامه سازمان هواشناسی کشور گزارش پنجم هواشناسی ویژه اربعین؛ جزئیات وضعیت دما و پدیده‌های جوی سه مرز جنوبی کشور شامل مهران، چذابه و شلمچه را برای بازه زمانی یکشنبه (۵ مرداد) تا روز پنجشنبه (۹ مرداد) اعلام کرد.

بر اساس این گزارش، بیشینه دما در پایانه مرزی چذابه و شلمچه در روز دوشنبه (۶ مرداد)، ۵۱ درجه سانتی‌گراد خواهد بود که بالاترین میزان دمای پیش‌بینی‌شده در بین تمام مرزهای کشور در این ایام به شمار می‌رود.

وضعیت آب و هوای مرزهای غربی ایران، نجف و کربلا اعلام شد

پیش‌بینی دمای ۴۹ درجه‌ای در کربلا

براساس این گزارش، سازمان هواشناسی کشور در ششمین گزارش ویژه خود برای ایام اربعین، وضعیت دمای هوا و پدیده‌های غالب در شهرهای زیارتی عراق شامل نجف، کربلا، کاظمین و سامرا را از روز یکشنبه (۵ مرداد) تا روز پنجشنبه (۹ مرداد) منتشر کرد.

بیشینه دمای هوا در شهر نجف در روز دوشنبه (۶ مرداد) به ۴۸ درجه سانتی‌گراد خواهد رسید. همچنین دما در کربلا، کاظمین و سامرا بین ۴۷ تا ۴۹ درجه سانتی‌گراد خواهد بود.

وضعیت آب و هوای مرزهای غربی ایران، نجف و کربلا اعلام شد

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وضعیت آب و هوای مرزهای غربی ایران، نجف و کربلا اعلام شد

وضعیت آب و هوای مرزهای غربی ایران، نجف و کربلا اعلام شد بیشتر بخوانید »

مژده شهید «حاج‌علی‌اکبری» به جوانان گناه‌کار

مژده شهید «حاج‌علی‌اکبری» به جوانان گناه‌کار


گروه ساجد دفاع‌پرس: بسیجی شهید «محمود حاج‌علی‌اکبری قمی» شاخه‌گلی از میان لاله‌زار خونین گلستان ایثار و شهادت بود که بیست و یکم دی سال ۱۳۶۵ در پاسگاه زید عراق آسمانی شد؛ شهیدی که وصیت‌نامه او، چراغ‌راهی برای جوانانی هست که می‌خواهند همچون این شهید والامقام، به سعادت برسند؛ چراکه او در وصیت‌نامه خود، در این زمینه مژده‌ای خاص به جوانان گناه‌کار داده هست.

مژده شهید «حاج‌علی‌اکبری» به جوانان گناه‌کار

وصیت‌نامه بسیجی شهید «محمود حاج‌علی‌اکبری قمی»

بسم رب العاصین

با عرض معذرت از حضور خداوند بزرگ، از حضرت حجت بن الحسن (عج) و ائمه معصومین حسین بن علی، حضرت فاطمه زهرا (س) و بندگان صالح خدا، چند کلامی را بر حسب وظیفه به‌عنوان وصیت می‌نویسیم؛ البته با دستی لرزان؛ زیرا آن‌قدر بارم سنگین هست به‌صورتی هست که فکر نمی‌کنم فردی در این عالم به اندازه من در حضور خداوند متعال گناه کرده باشد؛ بنابراین در این موقعیت حساس که ساعاتی بیش به عملیات نمانده، پناه می‌برم به خدا از شر شیطان و از خداوند رحمن می‌خواهم که با رحمانیت و با فضل و کرم خود ما را محاسبه کند؛ نه با عدل؛ زیرا توشه‌ای ندارم و از خداوند می‌خواهم که از طریق خودت [مرا] به خودت نزدیک کنی تا بتوانم تو را در آغوش بگیرم. 

حضور محترم مادر بزرگوارم سلام عرض می‌کنم. از خداوند سلامتی و طول عمرت را خواستارم. مادر جان! این پسر نافرمان خود را که سرتاسر زندگی برای او زحمت کشیدی و در عوض من اذیت و آزارت کردم را ببخش و حلالم کن. مادر جان! آن‌قدر دوستت دارم و مهرت را در دل دارم که خدا می‌داند؛ ولی خوب مادر جان عشق به الله و معبود آن مهر را در خود حل کرده.

مادر جان! این را بدان که امانتی بیش در نزد شما نبودم و بر دیگران فخر بفروش که اماتت خود را سالم نزد خداوند برگرداندی. مادر جان! اگر خداوند رحمان شهادت را نصیب من کرد، اگر جنازه‌ای داشتم مرا در بهشت زهرا در میان برادرانم به‌خاک بسپارید، اگر جنازه‌ای نداشتم که بهتر؛ چون از خدا خواستم در موقع جان دادن، زجر بکشم تا گوشه‌ای از گناهانم پاک شود. مادر جان! اگر خواستی گریه کنی، بر علی‌اکبر امام حسین (ع) گریه کن که مظلوم بود. مادر جان! به شما نوید می‌دهم که در روز جزا وارد بهشت نشوم الا این‌که اول شما و خانواده‌ام را وارد کنم.

مادر جان! این را بدان که کل راهی را که پیمودم، صدقه سر امام حسین (ع) و اهل او بوده و هرچه داریم از ایشان داریم؛ پس بیشتر در جلسات عزاداری شرکت کن و برحسین (ع) گریه کن. مادرم! به خدای بزرگ می‌سپارمت و شما برادران و خواهرم مرا ببخشید و حلالم کنید؛ زیرا در حق شما عزیزان و بچه‌هایتان و خانم‌های بزرگوارتان کم‌لطفی کردم؛ و ان‌شاءالله اسلحه به زمین افتاده‌ام را بردارید و در جنگ حضور پیدا کنید. از شما می‌خواهم فرزندان‌تان را با حجاب و با حیا و سرباز امام زمان (عج) تربیت کنید. از فامیل‌های محترم می‌خواهم مرا ببخشید و حلالم کنید. 

تنها سخنم این هست که خدای با حالی داریم؛ با آن همه گناه که مرتکب شده بودم، با یک توبه نیمه‌کامل مرا بخشید و نزد خود برد؛ پس مژده که می‌توانم به جوانان که گناه کرده‌اند بدهم، این هست که بکوشید که در این را به سعادت برسید. این را بدانید همه رفتنی هستیم و این دنیا با تمام ظواهر فریبنده‌اش زودگذر هست و تا چشم به هم بگذاریم، وقت مرگ می‌رسد و عمرمان به سر می‌آید؛ چه بهتر مرگ در راه خدا را انتخاب کنیم؛ و دیگر اینکه از دوستانم می‌خواهم که راه شهیدان را ادامه دهید و آن جمع خوبمان را (باند) در آن دنیا برقرار کنیم و همگی هرچه بدی از من دیدید، حلال کنید و پشتیبان امام باشید و در راه هدایت جوانان گمراه کوشا شوید. 

مسئله دیگر این‌که می‌خواستم از چراغ هدایت روشنی‌بخش دل‌های مرده، امام بزرگوار تشکر کنم (کاش می‌توانستم جان ناقابلم را فدایتان کنم ای امام عزیز)؛ البته الان ما قصد باز کردن راه کربلای حسینی را داریم؛ ولی اگر در آن دنیا شما را ببینم، کف پا‌های مبارک‌تان را می‌بوسم و سخنی با شما جوانان و امت حزب‌الله که هرگز ار امام عزیزمان جلو یا عقب نیافتید؛ زیرا ایشان نماینده‌ای از طرف رسولان و ائمه هدی می‌باشند. 

چند مسئله شرعی: 

حدود ۴ ماه جهت اطمینان برایم روزه به پای دارید و به‌مدت ۲ سال نماز در صورت توان.

ساعتی که دستم هست از برای برادر جلوخانی هست؛ اگر دستم مانده بود، به او بدهید؛ اگر نبود که وجه آن را بدهید و درز مطلب آن موضوع به ایشان بگوئید مسئله مهمی نبوده و نگران نباشد. در ضمن ضبط مرا علی حاتمیان خواسته بود، ما هم نوشتیم به‌طور یادگار به او بدهید و انگشترم را هم به مهدی نراقی که می‌دانم زنده نمی‌ماند. 

(ازکاسب‌های محل هم حلالیت بطلبید همینطور از اهالی محل)

به‌امید زیارت حسین ابن على
والسلام علیکم
خدا نگهدار امام
۶۵/۱۰/۴
ساعت ۵ بعدازظهر

حقیر محمود اکبری

مژده شهید «حاج‌علی‌اکبری» به جوانان گناه‌کار
 
 
مژده شهید «حاج‌علی‌اکبری» به جوانان گناه‌کار
 
 انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
مژده شهید «حاج‌علی‌اکبری» به جوانان گناه‌کار

مژده شهید «حاج‌علی‌اکبری» به جوانان گناه‌کار بیشتر بخوانید »

هرکس مهیای شهادت است، بماند!

هرکس مهیای شهادت است، بماند!


هرکس مهیای شهادت است، بماند!

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، ساعت 10 صبح روز 4 خرداد 1367، روح سرداری دلیر و شیرآهنگوه مردی از تبار راست قامتان قبیله نور از قفس تنگ تن رها شد و راه به روشنای رهایی و رضوان نعیم قرب حق سپرد که حیاتش از آغاز جوانی در مبارزه با ظلم و طاغوت و مجاهدت با نفس و کسب فضیلتهای والای اخلاقی و مدارج معنویت و عبودیت الهی سپری شده بود و میدانهای رزم و حماسه از دلاوریها و رشادتهای او خاطره‌ها دارد. سردار شهید «صمصام طور سنگسرکی» فرمانده «گردان امام باقر (ع) لشکر 25 کربلا» یکی از ستونهای استان مازندران هم در انقلاب اسلامی و هم در دفاع مقدس است که از آغاز جنگ تحمیلی تا آخرین ماههای آن، در جبهه بود تا چون کوه، پشت و پناه مردان جهاد و شهادت باشد و خاطرات حضورش، الهام بخش همسنگران قبیله توحید، تا با سخنان گرم و شورآفرین خود در میان رزمندگان و خلق صحنه‌هایی شگفت از شجاعت و دلیرمردی خود در خط مقدم و در تیررس دشمن، یک چراغ راه باشد. چراغی که با شهادت قهرمانانه‌اش، روشنتر از خورشید بر افق جاودانگی درخشید. شهیدی که در یکی از سخنرانی هایش در کردستان خطاب به نیروهای بسیجی گفت:

«چهارده قرن است پدران و نیاکانمان فریاد بر آورده‌اند: یالیتنی کنا معکم- ای حسین (ع) کاش ما نیز با تو بودیم. برادران! اکنون زمان اثبات این مدعاست، هر کس مهیای مردن و بی جسد ماندن است، بماند.» و همچنین در بخشی از نوشته هایی که از صمصام به جای مانده است زندگی میدان نبردی توصیف شده است میان حق و باطل و هر انسان چه بخواهد و چه نخواهد در این میدان است. ناگزیر یا پاسدار حق یا مزدور باطل، راه سومی نیست. بی طرفی بوی خیانت می دهد و بی تفاوتی و بی شرافتی است. شهدا با خون خویش خورشیدی ساختند که هیچ زاویه ای تاریک نماند تا هیچ گوشه نشین، یا بی تفاوتی نتواند دلیل بیاورد که گرفتار تاریکی بوده است.

همکلاس و رفیق «احمد کشوری» 

صمصام طور سنگسرکی در اسفندماه 1332 در روستای کیاکُلا از توابع شهرستان سیمرغ استان مازندران، در خانواده‌ای مومن و مذهبی و زحمتکش بدنیا آمد.  پدرش ـ هادی ـ مغازه کوچکی داشت و با درآمد اندک آن خانواده خود را اداره می کرد. صمصام دومین فرزند خانواده بود و به مادرش علاقه بسیار داشت. تحصیلات خود را در مکتب خانه که پدرش بزرگش در آن قرآن تدریس می کرد، آغاز کرد. به همین دلیل پیوند و نزدیکی عمیقی بین صمصام و پدر بزرگش به وجود آمد. او در کودکی سرشار از انرژی و جنب و جوش بود و به بازیهای دسته جمعی به خصوص فوتبال علاقه وافری داشت. در سال 1338 وارد مدرسه ابتدایی خیام شد و با علاقه و پشتکار، تکالیف خود را انجام می داد. پس از اتمام دوره ابتدایی در سال 1343 وارد مدرسه راهنمایی سپهر شد. پس از آن به دبیرستان سینا رفت و در رشته طبیعی ادامه تحصیل داد. او در تمام مراحل تحصیلی از شاگردان موفق بود و به همکلاسیهای خود کمک می کرد. خلبان شهید احمد کشوری از دوستان نزدیک او در دبیرستان بود. آنها در زمینه های ورزشی، دینی، سیاسی با یکدیگر همفکر و همراه و همگام بودند. مادرش می گوید: ما از همان ابتدا وضع اقتصادی خوبی نداشتیم. منزلمان همیشه اجارهای بود، مغازه کوچکمان هم دخلش به خرجش نمی رسید. صمصام در دوران دبیرستان برای کمک به درآمد خانواده، عصرها و شبها تدریس خصوصی می‌کرد و گاهی نیز در مغازه پدرش کار می‌کرد. 

 

از ترک تحصیل تا «مسئول نظارت دارویی و دامپزشکی استان مازندران»

علاقه او به امور مذهبی و فعالیتهای جمعی سبب جذبش به مسجد شد. به افراد مومن و مذهبی علاقه داشت و با آنان رفاقت می‌کرد. همواره کمک حال و دستگیر و دلسوز دیگران بود. روزی یکی از بچه های محل را که در حال غرق شدن بود با به خطر انداختن جان خودش نجات داد. در سال 1347 پس از اخذ دیپلم کنکور شرکت کرد و در رشته شیمی

دانشگاه تهران پذیرفته شد. ولی به علت مشکلات مالی تا مقطع فوق دیپلم ادامه تحصیل داد و مجبور به ترک تحصیل شد. در سال 1353 به خدمت سربازی رفت و تمام این دوره را در شهرستان میانه آذربایجان بود. پس از پایان خدمت سربازی در سال 1355 برای استخدام در اداره کشاورزی، امتحان ورودی داد و پذیرفته شد. سپس به عنوان تکنسین دامپزشکی برای گذراندن یک دوره تخصصی به تهران رفت. پس از پایان دوره در کلاردشت و چالوس مشغول به کار شد. پس از مدتی به اداره دامپزشکی استان مازندران انتقال یافت و به سمت مسئول نظارت بر امور دارویی، دامپزشکی استان مازندران منصوب شد.

 

ستون مبارزات انقلابی در مازندران

 

صمصام که ازنوجوانی در مساجد حضور فعال داشت، با آغاز مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی به فعالیت خود افزود. او عمدتاً برای تظاهرات شعر می سرود و در گردهماییها و تجمع مردم علیه رژیم شاه، سخنرانی‌هایی پرشور می‌کرد. در یکی از تظاهرات مردم «کیاکلا» اشعاری را که مناسب اربعین شهدای قم به لهجه مازندرانی سروده بود، قرائت کرد. در آستانه پیروزی انقلاب برای مقابله با اقدامات سرکوب گرانه هواداران شاه و برای حفظ امنیت مردم شهر، گروههای گشتی مرکب از جوانان شهر را تشکیل داد. پس از پیروزی انقلاب وتشکیل بسیج مستضعفان به فرمان امام به عضویت بسیج در آمد. در این زمان با تشکیل جلسات و کلاسهای سخنرانی در جهت تدارم انقلاب اسلامی کوشش می کرد. او نسبت به اصالت حرکتهای انقلابی تعصب خاصی داشت و در مقابله با تحریکات عوامل گروهک منافقین در زادگاه خود بسیار فعال بود. با تشدید غائله کردستان، رهسپار آن منطقه شد. در کنار مبارزه مسلحانه با ضد انقلاب با سخنرانی های گیرا و اثرگذار خود به روشنگری مردم می‌پرداخت.

 

فرمانده «گردان روح‌الله» در قله‌های پربرف کردستان

 

او در قله های پر برف کردستان، مسئوليت «گردان روح‌اللّه» را بر عهده داشت. نيروهای او از محورهای جانوران تا محور دزلی و توتمان، مستقر بودند. صمصام، تمام وقت در خدمت آموزش و هدايت نيروهای تحت فرمان خود بود و همچون پدری مهربان، دوست و غمخوار همه آنان بود.

 

مهریه عروس: یک جلد کلام‌الله و یک شاخه نبات!

در فروردين 1360 با خانم «فاطمه رضايی» ـ از بستگان خود- ازدواج کرد. مراسم عقدشان، بسيار ساده و با مهريه يک جلد کلام اللّه مجيد و يک شاخه نبات برگزار شد. آنها زندگی خود را در خانه پدر صمصام آغاز کردند. صمصام در امور سیاسی و اجتماعی فعالیت مستمر داشت، به همین دلیل کمتر فرصت داشت در کنار خانواده باشد و به‌همین جهت، هنگامی که اولین فرزندش به دنیا آمد، در خانه حضور نداشت. صمصام با برادرش حاج سعدی که شش سال از او بزرگتر بود بسیار رفیق و صمیمی بود و در اغلب مواقع در کنار هم در جبهه حضور داشتند. حاج سعدی می‌گوید: او انسانی خوش‌اخلاق و سرشار از مهر و عطوفت و بسیار با متانت و شخصیت بود. بسیار به نظافت شخصی و نظم در زندگی اهمیت می‌داد وبسیار اهل مطالعه بود واغلب کتابهای شهید بهشتی واستاد مطهری وآیت الله دستغیب را مطالعه کرده بود.

 

جلودار کاروان

صمصام از سال 1360عازم جبهه جنگ شد واز همان ابتدا فرماندهی برخی گروههای بسیج وسپاه را برعهده داشت وعمدتاً فرمانده گروه ویژه ضربت بود. او در منطقه عملیاتی «مریوان» در محور «توتمان»، مسئول گردان روح الله بود. با وجود این، هیچگاه از مسئولیتش برای کسب برتری وامتیاز و جلب منفعتی شخصی استفاده نکرد. او همواره در عملیاتها در کنار نیروهای خود بود وبرای تقویت روحیه آنها همیشه جلوتر از دیگران حرکت می‌کرد. 

آن شب، «صدام» شخصا فرمانده عملیات بود!

یکی از همرزمان صمصام می‌گوید: «در عملیات کربلای 5 مسئولیت گروهان شهید یونسی را برعهده داشت وشهید علیرضا بلباسی فرمانده گردان بود. ساعت30/18 غروب، عملیات شروع شد وگروهان تحت فرماندهی صمصام ،مأموریت داشت پل جاده فاو را به تصرف درآورد. اما به خاطر عدم الحاق لشکر 27محمد رسول الله (ص) از جناح چپ در محاصره تانکهای دشمن افتادیم. تانکهای دشمن با نورافکنهای قوی، مواضع نیروهای ما را در قسمت راست کانال ماهی روشن می کردند وهرلحظه حلقه دشمن تنگتر می‌شد. برای کم کردن فشار محاصره ضرورت داشت چند نفر داوطلبانه به شکار تانکها بپردازند. آن شب، «صدام»، خود شخصا هدایت عملیات را برعهده داشت. صمصام برای بالا بردن روحیه نیروهایش آر پی جی به دست گرفت و جلوتر از همه حرکت کرد،او سر پل اول تا ساعت شش صبح مقاومت کرد وچندین تانک دشمن را از بین برد ومحاسره دشمن را شکست،بعد از آن خبر شهادت او پیچید، ولی صبح زود همه از دور دیدند صمصام به تنهائی، آر پی جی بردوش، از خط مقدم بر می‌گردد. وقتی نزدیک شد، همگی خوشحال شدند و با سلام وصلوات از او استقبال کردند.

 

درشناخت اندیشه ها ونظرات صمصام میتوان به محتوای برخی از سخنرانیها ودست نوشته های وی توجه کرد. او در یکی از سخنرانی هایش در کردستان خطاب به نیروهای بسیج گفت:

«چهارده قرن است پدران و نیاکانمان فریاد بر آورده اند. یالیتنی کنا معکم ای حسین کاش ما نیز با تو بودیم. برادران! اکنون زمان اثبات این مدعاست، هر کس مهیای مردن و بی جسد ماندن است، بماند.»

بی‌طرفی، خیانت است و بی‌تفاوتی، بی‌شرافتی است…

در بخشی از نوشته هایی که از صمصام به جای مانده است و حاوی بینش خاص او به فلسفه زندگی و ماهیت جهاد و منطق شهادت است، زندگی همچون میدان نبردی توصیف شده است میان حق و باطل… و هر انسانی چه بخواهد و چه نخواهد، در این میدان حاضر است. ناگزیر یا پاسدار حق یا مزدور باطل، و راه سومی نیست. «بی طرفی بوی خیانت می دهد و بی‌تفاوتی و بی‌شرافتی است. شهدا با خون خویش خورشیدی ساختند که هیچ زاویه‌ای تاریک نماند تا هیچ گوشه‌نشین، یا بی‌تفاوتی نتواند دلیل بیاورد که گرفتار تاریکی بوده است. شهدا یک عمر مبارزه کردند و اگر چه آنها خاموش شدند اما خون مطهرشان مرزها را روشن ساخت. مبارزه در دو جبهه آغاز می شود: در جبهه اول بهترین فرزندان و مخلص ترین نیروها و پاک ترین افراد باید به شهادت برسند تا مرگ مظلومانه‌شان و عصمت خونهایشان و معصومیت چهره شان خفته ها را بیدار کند و خون مطهرشان شعله های جهاد را در مردان و زنان بر افروزد و بساط مستکبرین را بر اندازد. در جبهه دوم، مبارزه واقعی است که امروز آغاز شده و از مصر، سودان، تونس، لبنان، تا عراق و افغانستان، فریاد آزادیخواهی بلند شده و کاخهای ستم را به لرزه در آورده است…»

عشق از اول، سرکش و خونی بُود… روایت «مقتل»

صمصام با سخنرانیهایش که با کلامی شیوا در میدان صبحگاه گردان امام محمد باقر (ع) ایراد می‌کرد. نیروها را مجذوب خود ساخته بود. در نماز جماعت، حضور فعالی داشت و همیشه در نماز صبح در گردان امام محمد باقر (ع) حضور می‌یافت. یکی از دوستان و همرزمان شهید از لحظه شهادت و عروج او به لقاءالله  می‌گوید: در آخرین لحظاتی که در مقر خرمشهر بود به دیدارش رفتیم. حدود ساعت 8 صبح بود. در جلوی مقر فرماندهی به دیوار تکیه داده و غرق در اندیشه و اندوه بود. صدای غرش تانک و توپ عراقیها به گوش می رسید. گفت: «وضعیت در محور شلمچه نا مساعد است.برای نیروها نگران هستم، شما بروید قرآن بخوانید و دعا کنید رزمنده ها پیروز شوند.» ساعتی بعد به سمت دشت شلمچه حرکت کرد. صمصام در آن حال، فرماندهی گردان را بر عهده داشت. حدود ساعت 10 صبح 4 خرداد 1367 با دو دستگاه تویوتا به سوی خط مقدم برای مقابله با حمله عراق حرکت کرد. بلافاصله در منطقه عملیاتی، سرگرم سازماندهی نیروها شد. عراقی‌ها با استفاده از سلاح شیمیایی به خطوط مقدم خودی نفوذ کرده بودند. صمصام با همراهی نیروهایش در مقابل تانک ها و نفربرها ایستادگی کرد. پس از شلیک چند آرپی جی از ناحیه دست زخمی شد، ولی باز هم مقاومت کرد تا گلوله‌های آرپی جی تمام شد. سپس با سلاح انفرادی اقدام به تیراندازی کرد. در همین هنگام پای چپش هم زخمی شد و به زمین افتاد. وقتی یکی از بسیجیان که پیک گردان بود، خواست او را به دوش بگیرد، با کمال آرامش به او گفت: شما بروید و به خاطر من خودتان را به خطر نیندازید چون دشمن، خیلی نزدیک است. به این ترتیب، صمصام در اثر خونریزی زیاد به آرزوی دیرین و همیشگی‌اش: شهادت در راه معشوقش رسید. منطقه «پاسگاه زید» در خاک گرم «شلمچه» قرارگاه وصال او شد و با بالهای سرخ به ابدیت پرواز، هجرت کرد. پیکر او در گلزار شهدای روستای کیاکلا از شهرستان قائمشهر به خاک سپرده شد.

باید بندهای پوتين را محکم بست، تفنگ را برداشت و از ميان دريای خون عبور کرد…

 «…بايد وصيت نامه‌های آتشين نوشت و بندهای پوتين را محکم بست و تفنگ را برداشت و از ميان دريای خون عبور کرد. بايد کربلا را ساخت و عاشورا به پا کرد. بايد به سراغ مرگ رفت…» این فرازی از وصیتنامه شهید است که اوج اشراق اندیشه او را در معراجگاه شهادت به نمایش گذاشته است. وصیتنامه او نمای دیگری است از روحیه و منش و بینش او در فضای شهادت طلبی که تجلیگاه روح بسیجی است:

سپاس بی‌کران، خداوند منان را که با نعمت انقلاب اسلامی و رهبری پيامبر گونه‌ی امام، ما را که غرق شده در آرزوهای استعمار ساخته‌ی دنيا خواهی و رفاه طلبی بوديم، به دنيای انسانيت و سوز و درد و عشق و ايثار هدايت کرد.

از اينکه توفيق حضور در جبهه ها نصيب اين حقير شده، خداوند منان را سپاس می‌گذارم. عزيزانم! شرافت و آزادگی واقعی بدون تحمل رنج به دست نمی‌آيد. بايد سينه ظلمت شب را شکافت و به ظالمان هجوم آورد تا فجر آزادگی و شرافت به دست آيد. قدرتهای استکباری، ساليان دراز، زندگی انسانی مردم را جولانگاه تمايلات نفسانی و تقاضاهای ضد انسانی خود قرار دادند… اين ها از آنجا که بنياد نظام فکری و اجتماعی‌شان، قلدری است، جز زبان اسلحه و زور نمی‌فهمند. پس بر هر يک از ما واجب است که با مستکبرين بجنگيم. بايد وصيت نامه‌های آتشين نوشت و بندهای پوتين را محکم بست و تفنگ را برداشت و از ميان دريای خون عبور کرد. بايد کربلا را ساخت و عاشورا به پا کرد. بايد به سراغ مرگ رفت… راه آزادی و دينداری حقيقی، راهی پرنشيب و فراز است و موانع و مشکلات فراوان دارد. برای طی اين راه بايد عاشق شد؛ راه عاشق شدن اين است که نخست بايد دردمند بود. بايد درد علی (ع) را در سينه، غم زهرا (س) را در جان، سوز حسين (ع) را در عمق جان داشت. اين درد وقتي مايه الهي بگيرد مي شود عشق.

پاسدار ارزشهای اسلامي باشيد. با فساد وفحشا و رفاه طلبی مخالفت کنيد که جولانگاه شيطان است و آفت پرورش روح انقلاب. مسجدها را پر کنيد و با داشتن جلسات قرآن و دعا و روح جان خود را از زنگها و رنگهای مادی بزداييد… قانع باشيد تا آماده هر گونه فداکاری و ايثار باشيد. گشاده‌رو و خوش برخورد باشيد اما بر سر معيارهای اسلامی هرگز نرمش نشان ندهيد که تمام خونها برای اسلام ريخته شده. در موقع هجوم مشکلات به خدا پناه ببريد و هرگز از رحمت خدا نااميد نشويد. در موقع هر کاري خدا را حاضر ببينيد جز برای خدا براي احدی تعظيم نکنيد. با خودشناسی می‌توان تمامی شيطانهای درون را از بين برد و بر هوای نفس فايق آمد. فرزندانم! قدر انسان در دنيا به همت اوست و همت انسان به آرزويش است که هر چه آرزو کمتر باشد تعلق انسان کمتر است. البته اين به معنای بی تفاوتی به مسائل اجتماعی نيست؛ بلکه آن است که دنيا هدف نباشد. سعي کنيد هميشه دردمند باشيد که بي دردی نشانه سقوط انسانيت انسان است. بايد شبانه روز کار کنيم و اسلام را به مردم بشناسانيم. مردم ابتدا به رفتار و کردار ما توجه می‌کنند. همان طور که امام فرمودند امروز اسلام در گرو اعمال ماست… هميشه سعی کنيد خودتان را ارزيابی کنيد. افراد دارای حب نفس را ارشاد کنيد. اگر اصلاح نشدند، آنها را در جمع خود راه ندهيد که اخلاق شما را فاسد می‌کنند. هرگز زود قضاوت نکنيد. کسانی را که با آنها مشورت می کنيد حتماً تقوا داشته باشند و فردی آگاه به اسلام و شرايط و اوضاع و احوال روز باشد…

انتهای خبر//

 

 

 

 

 

 

هرکس مهیای شهادت است، بماند!

منبع خبر

هرکس مهیای شهادت است، بماند! بیشتر بخوانید »