نپرداختن به ابهامات دفاع مقدس پاک کردن صورت مسئله است/ نباید ادبیات دفاع مقدس را به شعر و داستان محدود کنیم
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: دفاع مقدس را چه یک گنجینه بدانیم و یا یک تجربه و حتی مقطعی تاریخی که برای امروز و آیندگان قابل اتکا خواهد بود، تردیدی نیست که در معرض تعرضات و تهاجمات خاص خود قرار دارد. تهاجماتی که درصدد تحریف در مرحله اول، و تحقیر در مرحله دوم و در نهایت تضعیف روح و روحیه مبتنی بر مقاومت است. این تهاجم به اشکال مختلف رخ میدهد و هر چه پیشتر میرویم به پیچیدگیهای رفتار و اقداماتی که در این باره صورت میگیرد افزوده میشود.
اهمیت موضوع اقتضا میکند تا اقدامات متقابل از سوی دوستداران فرهنگ دفاع مقدس و بلکه فراتر از آن همه کسانی که دل در گرو مهر میهن و تاریخ این سرزمین دارند صورت گیرد. بخشی از این اقدامات که مورد نظر و توجه است میبایست در قالب پژوهش و تحقیق صورت پذیرد، پژوهشهایی که بتواند غبار از روی وقایع و تصمیمات رخ داده در این برهه مهم بزداید و وقایع آن را هر چه باورپذیرتر به آیندگان عرضه نماید.
اینکه در این مسیر چه گامهایی را باید برداشت و اساسا ضرورتهای فعالیت در این حوزه چیست، محور گفتگوی دومین نشست «ضرورت پژوهش دفاع مقدس و مقاوم» است که با همکاری خبرگزاری دفاع مقدس و مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، با حضور فرزانه مردی محقق، پژوهشگر و خلیل اسفندیاری از نویسندگان و صاحب نظران و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس برگزار شد.
نپرداختن به ابهامات پاک کردن صورت مسئله است
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: چه حوزهها و زمینههایی در موضوع دفاع مقدس وجود دارد که ممکن است حول آنها، اقدامات تحریفی یا تخریب صورت گیرد؟
اسفندیاری: دفاع مقدس دارای چهار برهه مهم است. برهه اول آن، آغاز جنگ است و البته حوادثی که از حدود ۲ سال قبل از آن هم از سوی عراق در داخل این کشور رقم میخورد. برهه دوم، میانه جنگ است. زمانی که خرمشهر از دست دشمن بیرون آمد و، اما و اگرهایی درباره ورود به خاک عراق مطرح شد که کم و بیش همگان در جریان آن قرار دارند. برهه سوم، برههای است که کشورمان فتوحاتی را در جبههها بدست آورد که نمونه درخشان آن فتح شهر مهم فاو میباشد. برهه چهارم هم ماههای آخر جنگ است که منجر به تهاجم وسیع عراق شده و آن اتفاقات منجر به پذیرش قطعنامه پیش آمد. هر کدام از این برههها هم دربردارنده صدها و بلکه هزاران اتفاق و رخداد ریز و درشت و نوشته شده و نوشته ناشده است.
در هر کدام از این برههها، عملیاتهای مختلف انجام شد. تصمیمات گوناگونی حسب موقعیتها اتخاذ شد. تصمیماتی که محتمل و ممکن است برخی از حیث زمان اتخاذ، نحوه اتخاذ، نتایج حاصل از آن و … محل بحث و گفتگو باشد. شخصیتهای نظامی و سیاسی تاثیرگذاری در هر کدام از آنها خود را نشان دادند.
بعضا اختلاف نظرهایی در برخی برههها و موضوعات در میان فرماندهان جنگ درون سپاه یا میان سپاه و ارتش و یا میان فرماندهان میدانی جنگ با مسئولین سیاسی و دیپلماسی بروز یافت. درباره هر کدام از این محورها بعضا شبهات و ابهاماتی مطرح میشود که نمیتوان و نباید از آنها چشم پوشید و نباید و نمیتوان همه آنها را هم به بدخواهان و ضدانقلاب و معاندین نسبت داد. به نظرم اساسا این رویکرد، مبتنی بر پاک کردن صورت مساله است و در بلندمدت چاره ساز نخواهد بود. البته فضای رسانهای موجود که تنوع و تکثر از ویژگیهای آن است هم کمک میکند تا این اغتشاش ذهنی، نمود بیشتری یافته و نتیجه گیری را دشوار سازد.
نباید ادبیات دفاع مقدس را به شعر و داستان محدود کنیم/ فرایند پژوهش به جمع آوری اطلاعات محدود شده
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: رهبر معظم انقلاب همیشه فرمودهاند که دفاع مقدس مثل یک گنج است، ولی ما برای دستیابی به یک گنج نیاز به نقشه راه داریم و پژوهش میتواند نقشه راه خوبی برای خلق کتابهای خوب ادبی درباره دفاع مقدس باشد. سؤال من از شما این است که چگونه میتوان برای نوشتن یک کتاب ادبی خوب اثرگذار درباره دفاع مقدس از بحث پژوهش استفاده کرد؟
اسفندیاری: زمانی که از دفاع مقدس سخن به میان میآید غالبا بُعد نظامی آن در ذهنها مستتر میشود. الآن هم میبینیم که با فرارسیدن هفته دفاع مقدس و سالروز آزادسازی خرمشهر تصویر چند رزمنده سلاح به دست نشسته بر پشت تانک و نفربر در نمایشگاهها در معرض دید عموم قرار میگیرند. این بُعد نظامی دفاع مقدس است و شکی بر مهم بودن آن نیست، اما همه دفاع مقدس بُعد نظامی نداشته است.
یک پشتوانههای دیگری نیز بودند که ماشین دفاع مقدس را جلو میبردند. حضرت امام به عنوان پیش قراول و اولین ادبیاتیست دفاع مقدس یکی از موتورهای محرکه آن ماشین بودند. پژوهشهای کمی درباره نقش حضرت امام به عنوان فرمانده کل قوا در دفاع مقدس انجام شده است.
ما در وقایع مختلف دفاع مقدس شاهد این هستیم که امام با جملات نیمبندی غوغایی در دفاع مقدس و مدیریت جنگ ایجاد میکنند. ایشان در خصوص واقعه شکست حصر آبادان یک جمله نیم سطری بیان کردند و آن جمله این بود که «حصر آبادان باید شکسته شود». مشابه این اتفاق درباره جریان پاوه رخ داد. در اواخر جنگ نیز امام جملات عجیبی را خطاب به سپاه فرمودند. در اوایل جنگ نیز به امام خبر دادند که صدام میخواهد اهواز را بگیرد و ایشان در قالب یک جمله کوچک فرمودند «مگر جوانان اهواز مردهاند؟». این جمله اهواز را از سقوط قطعی نجات داد. ادبیات دفاع مقدس همین جملات هستند. ما در زمینه گردآوری آنها کم کار کردیم.
امام خمینی (ره) سرمایه ساز بودند و سرمایههای اجتماعی را با سادگی، صمیمیت و بدون تکلف میساختند و حفظ میکردند. ایشان خیلی هنرمندانه با موضوع برخورد میکردند و با بیان ساده محتوا توانسته بودند قلبها را تسخیر کنند.
تدابیر و فرماندهی دفاع مقدس بخشی از ادبیات دفاع مقدس است. ما ادبیات دفاع مقدس را نباید به شعر و خاطره و داستان محدود کنیم. اینها بخشهای مهمی از ادبیات دفاع مقدس هستند، اما هر چه جلوتر میرویم توجه به ابعاد دیگری ضرورت پیدا میکند. ما باید به آن ابعاد هم بپردازیم.
بحث مدیریت جنگ به تأسی از امام در سایر فرماندهان جنگ هم جاری بود. آن زمان افرادی که پیش از آن در سر زمین بودند یا در دانشگاه درس میخواندند لشکری از تیپها، سلیقهها و اقشار متنوع را اداره میکردند.
پژوهش فرآیند دارد و من در کتابها میبینم که عموم پژوهشهای منعکس شده در آنها مبتنی بر جمعآوری اطلاعات هستند این در صورتی که ما برای انجام یک پژوهش ابتدا باید سؤالی مطرح کنیم تا متوجه شویم که دنبال چه هستیم. سپس به سمت جمعآوری اطلاعات برویم. ما در این حوزه خوب کار کردیم، اما این اطلاعات مورد کاوش قرار نگرفتهاند لذا میبینیم مطالب منتشر شده در یک کتاب با مطالب ذکر شده در کتاب دیگر تعارض دارند.
کاوش و تحقیق در ادامه جمع آوری اطلاعات پژوهش است/ حق پژوهشگران در بسیاری مواقع نادیده گرفته میشود
ما باید پس از جمعآوری اطلاعات، کاوشها و تطبیقهایی انجام دهیم تا تقاطعها حاصل شوند و در نهایت سره از ناسره مشخص باشد. اگر هماکنون سره از ناسره مشخص نشود نسلهای بعد به سختی حرف ما درباره دفاع مقدس را میپذیرند لذا تقاضای من از دستگاههای مسئول این است که به پژوهشگران کمک کنند تا بتوانند اطلاعات به دست آمده را کاوش کنند و تطبیق دهند تا سره از ناسره جدا شود.
فرزانه مردی: به نظر من برخی مواقع حق کسانی که کارهای پژوهشی و تحقیقی انجام دادهاند، نادیده گرفته شده است. محقق و پژوهشگر با مراجعه به کتابخانهها و مصاحبه با افراد مختلف اسنادی را جمع میکند و به مراکز مشخص و تعیین شده ارائه میدهد. این اسناد پس از پیادهسازی، خیلیتر و تمیز به خانم و آقای نویسنده تحویل داده میشوند.
من با همه احترامی که برای نویسندگان قائل هستم، برخی از نویسندگان دفاع مقدس را تدوینگر میدانم و نمیتوانم آنها را نویسنده بدانم. یک جاهایی واقعا شأن محقق برتر از نویسنده است. بعضی از نویسندههای ما متأسفانه متن تحقیقات را نمیخوانند. من برخی از اوقات به دوستانی که تازه پا در مسیر تحقیق گذاشتهاند توصیه میکنم کتاب بخوانند و نویسنده محقق شوند، زیرا کسی که نویسندهمحقق میشود، بهتر میداند چه میخواهد بپرسد و بنویسد.
مقام معظم رهبری بارها به نویسندگان گفتهاند در بحث روایت دفاع مقدس وارد مقوله رمان هم بشوند. ما در بحث دفاع مقدس خاطره و مستندنگاری داریم، اما شاید کمتر به رمان پرداخته شده است.
ملات کتابهای ما تحقیق و پژوهش است. گاهی اوقات فرد مصاحبهشونده خاطرهاش را میگوید، اما ما نمیدانیم خاطره او درست یا اشتباه هست. گاهی مجبوریم آن خاطره را با سایر افرادی که در آن خاطره از آنها نام برده شده چک کنیم، اما گاه دیگر چارهای جز انتشار آن خاطره نیست، چون هیچ کس دیگری برای تطبیق دادن خاطرات وجود ندارد، اما پژوهشگر باز هم باید به موضوع احاطه داشته باشد و در خلال مصاحبه حواسش شش دانگ به صحبتهای مصاحبهشونده باشد.
سوال نداشتن جامعه درباره دفاع مقدس خوب نیست/ هنوز درباره موضوعاتی از دفاع مقدس کار نشده
مرکز و اسناد تحقیقات دفاع مقدس: دفاع مقدس جای کار پژوهشی زیادی دارد، اما پژوهشگران گاه در انتخاب موضوع مورد پژوهش دچار سردرگمی هستند. آیا شما و همکاران فعالتان در عرصه پژوهش و نویسندگی تا به امروز به این موضوع فکر کردهاید که موضوعات مرتبط با دفاع مقدس را دربیاورید و در اختیار پژوهشگران و دانشگاهها قرار دهید تا روی آنها کار کنند؟
اسفندیاری: سرمایه اجتماعی نظام، انقلاب و دفاع مقدس یکی از موتورهای محرکه دفاع مقدس ما بود. سرمایه اجتماعی که مبتنی بر دو عنصر اعتماد به سلسله مراتب و بیاعتنا نبودن به حوادث پیرامون بود. دو عنصر ذکر شده سرمایهساز هستند. اگر جوان ما نسبت به این دو نکته آسیبپذیر شود، خطر جامعهمان را تهدید خواهد کرد.
اگر جامعه ما سؤالی درباره دفاع مقدس نداشته باشد شرایط خطرناک میشود. ما باید سؤالات جامعه درباره یک موضوع را جمع کنیم و سپس کارهایی را برای پاسخ به آن سؤالها انجام دهیم. جنگ ما مراحل مختلفی داشته است در واقع این دفاع مقدس پیش از آغاز رسمیاش شروع شده بود و پس از اتمام رسمیاش تبعاتی داشت. هماکنون یکی از سؤالهایی که جامعه ما درباره دفاع مقدس دارد این است که آیا جنگ قابل پیشبینی و پیشگیری بود یا نه؟ این سؤال مهمی است که باید جواب آن را داد.
رهبر سالها قبل فرمودند فهرست موضوعی درباره دفاع مقدس احصاء شود و ما بالغ بر ۴۰۰ عنوان را احصاء کردیم و در اختیار رسانهها قرار دادیم. آن زمان متوجه شدیم که موضوعاتی درباره دفاع مقدس وجود دارند که هنوز که هنوزه کاری درباره آنها انجام نشده است مثلا من اثری ندیدم که درباره مغنیهای خاکریزهای رزمندگان نوشته و انجام شده باشد. ما در چهارچوب موضوعات خاصی درباره دفاع مقدس محدود شدهایم بنابراین کارهایمان تکراری شدهاند. از طرف دیگر زاویههای پرداخت ما دچار محدودیت شدهاند.
باید یک فهرست موضوعی از محورهای قابل پژوهش درباره دفاع مقدس دربیاوریم. در واقع باید به جوانانمان اجازه بدهیم سؤالهایی را که در ذهنشان هست مطرح کنند تا ما پاسخهای آنها را پیدا و منتشر کنیم. دفاع مقدس ما به قدری غنا و قوت دارد که نباید از طرح سؤال درباره آن بترسیم، زیرا برای همه آن سؤالات جواب داریم.
پژوهشهی ما از حالت تیمی به فردی تبدیل شده/ ذوق پژوهشگر او را علاقهمند به کار میکند
دفاع پرس: هماکنون اکثر پژوهشها کارهای فردی هستند لذا ما در حوزه پژوهشهای درباره دفاع مقدس کمتر تحقیقات علمی، جامعهشناسی یا روانشناسی از سوی مراکز تحقیقاتی، پژوهشکدهها و دانشگاهها داشتیم. چرا این اتفاق افتاده است؟
اسفندیاری: بحث طرح سؤال مرحله اول انجام یک کار پژوهشی است. مرحله بعد جمعآوری و پردازش اطلاعات است. این وسط بحث مدیریت پژوهش نباید مغفول بماند. ما وقتی از مدیریت پژوهش اسم میبریم معمولا مدیریت اجرای کار را در ذهنمان متصور میشویم، اما در این زمینه صرفا نباید به مدیریت اجرایی کفایت کنیم. ما یک مدیریت علمی هم در کار پژوهشی لازم داریم که معمولا مغفول مانده است لذا به یک نویسنده سفارش کار میدهیم، اما نمیگوییم این پژوهشگر برای آن که کارش را به نحو احسنت انجام دهد به یک پشتوانه علمی هم نیاز دارد. او باید منبع، مشاور و گروه تنقیح داشته باشد، زیرا پژوهش یک کار تیمی است و کار فردی به حساب نمیآید؛ لذا من صحبت شما را تأیید میکنم و میگویم کارهای پژوهشی ما الآن فردی شدهاند و تیمی نیستند.
فرزانه مردی: یکی از کارهای پژوهشگر باید این باشد که نسبت به کاری که انجام میدهد شوق و ذوق داشته باشد یعنی فقط صرف اینکه حقوق ماهانه بگیرد و در جایی کار کند، نباشد. پژوهشگری که برای کارش ذوق و شوق داشته باشد بعد از بازنشستگی هم کارش را ادامه میدهد و نمود شوق و ذوق او در کارهایش دیده میشود.
پژوهشگر بی طرفانه قلم بزند/ ارتباط پژوهشگر با افراد و مراکز خبره او را در کار پژوهش هدایت میکند
ما باید به جوانان میدان بدهیم. من سه مورد را به یاد دارم که با ذوق و شوق به کلاسهای من آمدند و گفتند که میخواهیم کار انجام دهیم. من در ابتدا به شاگردانم سخت میگیرم بنابراین ۲ نفر از آنها به کلی رفتند، اما یک نفری که من به او امید نداشتم، با تکیه بر عشق و علاقهاش باقی ماند و امروز با حمایت استاد راهنمایش در کار تحقیق و پژوهش از ما جلوتر زده است. او الحمدلله امروز در کارش موفق است.
الآن بزرگان ادبیات دفاع مقدس، چون آقایان سرهنگی و کمرهای در حوزه نشستهاند و من باید بروم از طریق مشورت گرفتن از تجربیات آنها بهره ببرم. این آدمها الآن کمتر مینویسند، بیشتر اتود میزنند و به جوانان مشاوره میدهند. از طرفی پژوهشگر واقعا باید بیطرف باشد و بیطرفانه به موضوع مورد نظرش نگاه کند تا بتواند همه جوانب را بسنجد. همچنین یک پژوهشگر باید با مراکز و آدمهای خبره ارتباط داشته باشد.
متریال اصلی پژوهش مصاحبه است. بحث مصاحبه که پیش میآید گاهی با این موضوع مواجه میشویم که مصاحبهشونده در ابتدای کار تمایلی به انجام گفتوگو ندارد.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: پژوهشگر واقعا باید شجاع باشد. ما گاه در کارها افراد را تبدیل به اسطوره کردهایم، اما وقتی پای حرف مصاحبهشوندگان مینشینیم متوجه میشویم که آنچه تا به امروز درباره آن افراد شنیدهایم چندان درست نیست. این سخت است که ما به عنوان پژوهشگر بگوییم برخی از شنیدههای جامعه درباره دفاع مقدس و شهدایش درست نیستند.
اسفندیاری: مجموعه اطلاعاتی که درباره دفاع مقدس در اختیار ما قرار گرفتهاند، چند نوع هستند. برخی از این اطلاعات کتابها، فیلمها، نشریات و جزواتی هستند که منتشر شده و در آرشیو کتابخانهها، صدا و سیما و نهادهای رسمی نگهداری میشوند. این مطالب طبقهبندی خاصی ندارند و قابل مشاهده و مطالعه هستند.
یک سری دیگر از اطلاعات در نهادهای مخصوص و نظامی هستند ممکن است که طبقهبندی خاص داشته باشند. روی این اطلاعات کار شده، اما طبیعتا ممکن است دسترسی عام به آنها وجود نداشته باشد.
تعدادی از اسناد دفاع مقدس هم در مراکزی، چون مرکز اسناد تحقیقات جنگ سپاه و ارتش وجود دارند. این اسناد شامل نقشهها، مکالمات بیسیمها و مکاتبات و مراسلات دو طرف میشوند. یک سری از اطلاعات هم در ذهنهای فرماندهان و برخی از رزمندگان هستند و هنوز به قلم نیامدهاند.
خاطرات نباید سانسور شوند/ باید جسارت گفتن، شنیدن و منتقل کردن را داشته باشیم
ما معمولا برای پژوهش به سراغ فرماندهان تصمیمگیرنده میرویم. حتما این افراد به طور دقیقتر از جزئیات دفاع مقدس مطلع هستند، اما این دلیل نمیشود که ما یکسری از کهنهسربازها و رزمندگانمان را فراموش کنیم. ممکن است که این کهنهسربازها و رزمندگان گمنام باشند، اما حاوی اطلاعات و مطالب هستند.
ممکن است که برخی از افراد با تکیه بر ذوق شخصیشان خاطرهنگاریهایی کرده باشند و در آرشیو شخصیشان نگه داشته باشند. مسئولان باید به نوعی مدیریت و برنامهریزی کنند که این خاطرات نگاشته شده هم حفظ شوند.
من در بحث خاطرهنویسی این دغدغه را دارم که مراقب باشیم جنگ، دفاع مقدس و همه وقایع تاریخی را از آخر به اول ننویسیم. این خطر بزرگی است. الآن ما وضع فعلی افرادی را میبینیم و ممکن است که بخواهیم روی گذشته آنها خط بکشیم یا آن را ندید بگیریم. این نادرست است. تاریخ را باید از اول خواند.
بعضی از مواقع مشاهده میشود که به نحوه خاطرهگویی برخی از افراد هجمه وارد میشود. در نتیجه دیگران به سانسور خودشان روی میآورند و آنچه که اتفاق افتاده را نمینویسند. بهتر است اجازه بدهیم خاطرات آنگونه که اتفاق افتادهاند، منتشر شوند.
جنگ مجموعهای از اتفاقات و تصمیمات بوده است. یک جاهایی تصمیمات نتیجه موفقی داشتند و یک جای دیگر به نتیجه مطلوب نرسیدند. دشمن ما هم دشمن ساده و بیدست و پایی نبود. بهتر است که هر کس سهم خودش را بپذیرد. ما باید جسارت گفتن، شنیدن و منتقل کردن را داشته باشیم و در مسیرها و کانالهای کارشناسی از سؤالات و مطالب استقبال کنیم.
پژوهشگران دفاع مقدس باید صادقانه با جوانان سخن بگویند
فرزانه مردی: من همیشه به شاگردانم میگویم در جلسه اول مصاحبه را شروع نکنند. من نیز در جلسه اول فقط خودم را معرفی میکنم و سه یا چهار روز بعد برای آغاز کردن مصاحبه به فرد مورد نظر رجوع میکنم تا او چند روزی در ذهنش با موضوع مصاحبه کلنجار برود.
درباره موضوع لزوم جسارت داشتن در پاسخگویی به سؤالات مطرح شده باید گفت طبیعی است جوانی که اصلا اتفاقات دفاع مقدس را ندیده به من بگوید چیزی که شما گفتید با چیزی که من الآن میدانم متفاوت است. ممکن است در اتفاقات پیش آمده تحریف به وجود آمده باشد کمااینکه این موضوع درباره اتفاقات مرتبط با واقعه عاشورا نیز صدق میکند. ما امروزه میگوییم فلان کتاب مقتل معتبر است و ما فقط آن را میخوانیم. جسارت پاسخگویی در کار و کتابها درمیآید. بلاخره کسی که در کار دفاع مقدس است فردی با فهم و شعور است که میخواند و میتواند درست را از نادرست تشخیص دهد.
من فکر میکنم که پژوهشگران و مراکز دستاندرکار در زمینه روایت واقعیتهای دفاع مقدس باید به روزتر و صادقانهتر با جوان امروز صحبت کنند تا آن جوان هم صحبتهایشان را قبول کند و به سراغ شبکههای ماهوارهای نرود. این جوانها در این سرزمین ریشه دارند. کتابهای بازگوکننده رشادتهای رزمندگان دفاع مقدس جوانان مدافع حرم را شکل دادند.
پرداختن به فروع دفاع مقدس نباید اصول را به حاشیه ببرد
اسفندیاری: ما در دفاع مقدس اصول و فروعی داریم. فروع ما نباید اصل را به حاشیه ببرند. دفاع مقدس واجد یک سری فرهنگ، خصوصیتها، باورها و دستآوردهایی است که برای ما مهم هستند. حالا مثلا درباره فتح خرمشهر اولین نفری که وارد خرمشهر شد، چه کسی بود یک فرع است و اصل بزرگی فتح خرمشهر را زیر سؤال میبرد.
من قائل به این هستم که جغرافیای ایران در طول تاریخ همیشه مورد طمع بوده است و مقابله با تهاجمهای زیادی را تجربه کرده است. ما در طول تاریخ بالغ بر ۴۰۰ جنگ را در فلات ایران تجربه کردهایم که یکی از این جنگها دفاع مقدس است؛ لذا باید مراقبت همهجانبه داشته باشیم و از تجربه دفاع مقدس استفاده کنیم تا در آینده بتوانیم خوب واکنش نشان بدهیم و عناصر پیشبینی، پیشگیری و بازدارندگیمان را تقویت کنیم.
انتهای پیام/ ۱۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است