به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «شاه چمداندا گئتدی»؛ شعارها، سرودها، ترانهها، طنزها و هزلهای انقلابی مردم آذربایجان که تحقیق و تدوین آن برعهده عمار احمدی بوده، با مقدمهای از ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز مطرح کشور و به همت انتشارات «راه یار» راهی بازار نشر شد.
ناصر فیض در مقدمهاش برای این کتاب مینویسد: «این کتاب تنها نمونهای است مختصر از سرودها، ترانهها و حتی شعارهای انقلابی مردم آذربایجان که گاه زبانی بسیار جدی دارد؛ زبانی که در عین سادگی و بی تکلفی بسیار عمیق و تأملبرانگیز است، گاه آمیخته با طنزی ملایم است و در مواردی هم از گرایش به هزل پرهیز نکرده است و این طنز و هزل بنا بر تعریف بزرگان حوزۀ شوخطبعی و طنز به مقدار «ملح در طعام» است. این جنس از ادبیات غالباً پدیدآورندگان مشخصی ندارند و خالقین اینگونه آثار از فرهیختگان تا افراد کمسواد و حتی بیسواد را شامل میشوند…»
عمار احمدی، محقق و پژوهشگر نیز در ابتدای کتاب در توضیح روند نگارش این کتاب چنین گفته است: «نگارنده در این اثر، ادبیات پایداری و هویت آن را در ادبیات فولکلوریک آذربایجان از ابعاد مختلف چون اشعار و سرودهای حماسی، ترانهها، اشعار انقلابی و حتی اشعار هزل و طنز مردم آذربایجان را بررسی و جمعآوری کرده است. آن چیزی که او را در طول تحقیق شگفتزده کرده، وجود ادبیات غنی پایداری در داخل گونههای مختلف ادبیات شفاهی آذربایجان است.
با وجود عدم منابع مکتوب در این حوزه، ناچار دست به دامن منابع شفاهی از طریق مصاحبه مردمی شدهایم تا بهتر بتوانیم به هدف خود نزدیک شویم. این شعارها، سرودها، ترانهها، هزلها و طنزها مردمی، نتیجه سالها تحقیق و مصاحبه نگارنده با نسل انقلاب اسلامی ایران در مناطق مختلف آذربایجان است. وقتی مرحله جمعآوری به اتمام رسید، با کلی شعر، ترانه، سرود و… مواجه شدیم که برخی معلوم بود نوشته با سروده کدام شاعر و از کدام ولایت است و برخی هم بدون شناسنامه و به ظاهر بیهویت؛ اما اینکه چرا انگشت گذاشتیم روی قسمتی که بدون شناسنامه بودند، شاید به خاطر این بود که به کل مردم آذربایجان متعلق بودند و کسی نمیتوانست ادعا کند مال خود اوست. جالب اینکه این قسمت که بدون شناسنامه بود، به منطقه یا قوم خاصی هم تعلق نداشتند و نسبت به شناسنامهدارها، عمومیت داشت.»
احمدی درباره حذف یا آوردن برخی نوشتهها و اشعار در این کتاب این گونه توضیح داده است: «نگاه مردمی بسیار قوی اثر، نویسنده بر آن داشت که سراغ استادی برود که عاشق کار برای فرهنگ مردم ایران است و او کسی نبود جز استاد «علیرضا کمری». ایشان دودلی مؤلف را در حذف یا نگه داشتن برخی از نوشتهها خصوصاً در حوزه هزل و طنز با قاطعیت تمام از بین برد، با این جمله که «تو را در نوشتن میشناسم؛ امانتدار خوبی برای فرهنگ مردم هستی. نترس و روی این امانتداری ثابتقدم باش… این سخن استاد نهتنها برای نویسنده، بلکه برای مجموعهای که میخواست این اثر را چاپ کند، قوّت قلبی شد که در امانتداری ادبیات مردم خیانتی هرچند ناچیز نکنیم.»
بنابرین گزارش، «شعارهای انقلابی مردم آذربایجان»، «سرود و ترانههای حماسی و انقلابی مردم آذربایجان» و «طنز و هزل انقلابی مردم آذربایجان» سه فصل کتاب «شاه چمداندا گئتدی» است. در نوشتار متن ترکی اشعار و سرودههای این کتاب، با توجه به تنوع لهجههای معمول در زبان ترکی و با هدف یکسانسازی و استاندارد کردن متن از رسمالخط علمی معمول در زبان ترکی آذربایجانی استفاده شده است.
«شاه چمداندا گئتدی» که اولین اثر انتشارات «راه یار» در سرفصل «رسانههای مردمی» جبهه فرهنگی انقلاب است، در ۷۲صفحه، تیراژ ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۸هزار تومان منتشر شده و علاقمندان جهت تهیه کتاب علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub اقدام کنند و یا با شمارههای ۰۲۱۴۲۷۹۵۴۵۴ و ۰۲۵۳۷۷۴۶۴۹۰ تماس بگیرند.
کتاب «شاه چمداندا گئتدی»؛ شعارها، سرودها، ترانهها، طنزها و هزلهای انقلابی مردم آذربایجان که تحقیق و تدوین آن برعهده عمار احمدی بوده، با مقدمهای از ناصر فیض، و به همت انتشارات «راه یار» منتشر شد.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حاج کاظم جعفرزاده، فرزند تبریز و یکی از دلاوران گمنام دوران دفاع مقدس است، مردی که با وجود تعلق نظامیاش به ارتش جمهوری اسلامی ایران، خدمات شایانی در بدنه سپاه داشته و از بنیانگذاران زرهی سپاه به شمار میرود.
با شروع جنگ تحمیلی هم حاج کاظم راهی مناطق جنوبی میشود و همکاری وی با فرماندهان وقت ارتش و سپاه نیز از همین دوران آغاز میگردد، به فاصلهای کوتاه وارد کارگروههای نظامی آن دوران که زیر نظر مقام معظم رهبری هدایت میگردید میشود.
حاج کاظم سلام
حاج کاظم من هم دختری هستم از دختران این سرزمین که میخواهم از تو بنویسم. از راه و رسم مردانگی و شهادتت که شهادت هنر مردان خداست.
میخواهم بگویم آن موقع که لباس مقدس سربازی وطن را پوشیدی من هنوز به دنیا نیامده بودم، آن زمان که دشمن بعثی چشم طمع به این خاک پاک کرد، تو و همرزمانت لباس رزم به تن کردید تا حافظ جان و مال مردم این سرزمین باشید من دختربچهای بودم که تنها فکرم بازی با عروسکهایم بود.
شما دلاورمردان با دست خالی ولی دلی سرشار از عشق و ایمان به وطن در صحنه نبرد میجنگیدید تا اجازه ندهید دشمن بعثی به داخل شهرها پیشروی کند.
سردار رشید اسلام، من دیگر آن دختربچه دیروز نیستم. میخواهم بیشتر بشناسمت.
سردار گمنام دفاع مقدس که نشان در بینشانی گرفتی برای شناختنت با فرزندت ( جمال جعفرزاده) همکلام شدم تا خاطرات با تو بودن را ورق زده و برایم سخن بگوید.
نامت را جبهههای جنوب فراموش نمیکنند، آبادان، خرمشهر، اهواز، دهلران، طلائیه، جفیر و سراسر مناطق عملیاتی جنوب گواهی هستند بر رشادتها و فداکاریهایت.
راهاندازی تعمیرگاه مجهز تعمیر تانک با فروش منزل مسکونی
در عملیات بیتالمقدس به عنوان رئیس رکن لشکر 30 زرهی سپاه و فرمانده پشتیبانی واحدهای پیاده سپاه شجاعتهای فراوانی از خود نشان دادی، نشان به آن نشان که دستت نیز در این عملیات مجروح شد.
در عملیات فتحالمبین نیز فتحالفتوح کردی و به عنوان مأموری از ارتش، فرماندهی و معاونت همزمان گردان کربلای سپاه را بر عهده داشتی موفق شدی با پیشروی به طول 57 کیلومتر از شوش تا چنانچه و پس از وارد آوردن ضربات سنگین بر پیکر ارتش عراق، 25 دستگاه نفربر و 105 دستگاه تانک عراقی را به غنیمت گرفته و به نیروی زمینی سپاه تحویل دهی.
حاج کاظم، برای شناخت بهتر تو باید تاریخ هشت سال دفاع مقدس را ورق بزنم و نامت را در عملیات طریقالقدس بازخوانی کنم آنجا که میگویند در عملیات طریقالقدس اوج شجاعتهای حاجکاظم جعفرزاده را میتوان به چشم دید و به گوش جان شنید.
زمانی که در صف نخست مجبور به نبرد رو در رو با دشمن شدی و تعداد زیادی از بعثیان را از پای در آوردی و تعدادی تانک و نفربر را به غنیمت گرفتی شادی و امید را به رزمندگان اسلام هدیه آوردی.
فرزندت، برگ دیگری از زندگیت را ورق زد از روزهایی گفت که بر علیه رژیم پهلوی قیام کرده بودی و زیر شکنجههای سخت و طاقتفرسای ساواک چگونه سخت میگذراندی و چه روزهای استرسزا و فراز و نشیبی داشتی وقتی در کنار آیتالله شهید مدنی و سایر مبارزین بر علیه حکومت طاغوت شورش کرده و هیات سینهزنی ایجاد کردی تا در دل این هیات و با کمکها و همراهی مردم مبارزه طاغوتی خود را ادامه دهید.
بعد از اینکه خونهای پاک جوانان انقلابی به ثمر نشست و انقلاب پیروز شد در تهران در کنار مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند، حضور داشتی و به شکلگیری و مستحکمتر شدن پایههای انقلاب کمک میکردی.
پدری با روحیه قوی و ایدئولوژیساز
چهرهای که فرزندت از تو به یاد دارد، پدری با روحیه قوی و ایدئولوژیساز است.
حاج کاظم، چه خوندلها خوردی وقتی با کارشکنیهای بنیصدر روبه رو شدی زمانی که به جای مهمات جنگی کنسرو لوبیا به جبهه میفرستاد و با این کارهایش به کشور خیانت میکرد. با این حال از مبارزه دست نکشیدی و در مقابل خیانتهای بنیصدر، همرزمان خود را از تبریز، مشهد و همدان و حتی اعضای فامیل را فراخوان دادی و گردان المهدی ( عج) را ایجاد کردی و و در نهایت تبدیل آن به گردان 1954 قدس که در ابتدا متشکل از نیروهای تربیت معلم تبریز و آذربایجان، مردم عادی و بسیجیان بود یادگار زیبایی از خود بر جای گذاشتی.
حاج کاظم، برای تو و همرزمانت دفاع از خاک وطن از همه چیز مهمتر بود و این را میشود از جوابی که به تماس تلفنی همسرت دادی فهمید، آنجا که همسرت گفت” فرزندمان به شدت مریض است به خانه برگرد” و تو گفتی ” اگر من برگردم چند نفر از بچههای اینجا به خاک میافتند”.
فرزندت از زحمتهای همسرت ( خانم فرامرزی) نیز برایم اینگونه گفت که مادرم در مبارزات پدرم علیه رژیم پهلوی دوشادوش پدرم مبارزه میکرد و بعد از پیروزی انقلاب همپای پدرم هشت سال دفاع مقدس حضور داشت، لباسهای رزمندگان را میشست، پدرم جنگ میکرد و مادرم در پشتیبانی از جبههها فعال بود.
حکایت تانکهای غنیمتی و پناهندههای عراقی نیز حکایت جالبی است که من و همسن و سالان من وقتی میخوانیم، میبینیم چگونه از جان و مال خود برای پشتیبانی جبههها از هیچ چیزی دریغ نکردی.
سردار رشید اسلام، فداکاریهایت برای این مرز و بوم تمام شدنی نبود و این را میشود از لابه لای اسناد و مدارکی که برایمان مانده است به خوبی دریافت.
وقتی تانکهای عراقی را با رشادت تمام به غنیمت گرفتی مصمم شدی برای پشتیبانی از جبههها تعمیرگاه تانک راهاندازی کنی ولی اعتباری که برای احداث تعمیرگاه تانک تخصیص یافته بود کفاف هزینههای آن را نداد مجبور شدی منزل خود را نیز برای تکمیل و تجهیز تعمیرگاه تانک فروختی و برای آن پروژه خرج کردی.
و ما چگونه میتوانیم این همه از خودگذشتگی را تفسیر کنیم. چگونه میشود، آوازه رشادتها و فداکاریهایت را آنگونه که هستی توصیف کرد، هر قدر هم که بنویسم باز هم زبانم قاصر است که بتوانم حق مطلب را ادا کنم.
پناهندههای عراقی را نیز به اسم اسرا مینوشتی تا صدام این جنایتکار جنگی خانوادههای آنها را به قتل نرساند و آنها خودشان را اسیر کرده بودند تا علیه کشورمان جنگ نکنند و چه خوب پدری برای فرزندان آنها بودی تا غم نداشتن پدر و مادر را احساس نکنند.
حاج کاظم، هشت سال در جبهههای نبرد جنگیدی و بعد از آن نیز آرام و قرار نداشتی، ما را منتدار خود کردی وقتی فرزندت تعریف کرد و گفت که در زمان بازنشستگی از طرف ارتش مبلغی پاداش به پدرم دادند ولی پدرم قبول نکرد و گفت” من سرباز وطن هستم و برای دفاع از وطن رفتهام”.
دلمان برای صداقتها تنگ شده است
حاج کاظم این روزها دلمان برای صداقتها تنگ شده است، این روزها برخی ها رنگ و لعاب عوض کردهاند. برخی از آنها معتقدند دیگر تاریخ مصرف شهدا تمام شده است.
برخی حرمت لالههای شهید را میشکنند، حتی تعدادی از آنها به همسر و فرزندان شهدا بیمهری میکنند، وعده و وعیدهایشان گوش فلک را کر میکند ولی به خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران که میرسند به جای آنکه یار و غمخوارشان باشند، نمک به زخم خانوادههای شهدا میپاشند.
حاج کاظم، این را از من نشنیده بگیر، فرزندت دلتنگت شده است، دلتنگ روزهایی که بودی و برایشان پدری میکردی. روزهایی که خاطرات نبرد مقدس را برایشان تعریف میکردی، از همرزمان شهیدت قصه میگفتی و به خاک افتادن آلالههای سرخ را به تصویر میکشیدی.
این دلتنگی را میشود در صدای لرزان و چشمان به اشک نشسته پسرت به راحتی فهمید که چقدر دلتنگ بودنت شده است.
سرویس جهان مشرق _ در حالیکه در روزهای مذاکرات جدی میان دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مناقشه منطقه قره باغ صورت گرفت و در نهایت به توافق آتش بس از روز جاری ختم شد، ادامه پیشروی قوای زمینی مشترک ارتش جمهوری آذربایجان و نیروهای تحت حمایت ترکیه در خطوط مقدم میدان نبرد موجب شده تا نیروهای مدافع ارتش ارمنستان به علت نابودی بخش بزرگی از تجهیزات و مسیر پشتیبانی زمینی بر اثر حملات هوایی پهپادهای Bayraktar TB۲ ترکیه، اقدام به عقب نشینی گسترده و به جا گذاشتن ادوات و تسلیحات خود در این مواضع کنند.
نقشه مورد ادعای وزارت دفاع جمهوری آذربایجان از مناطق تصرف شده (رنگ آبی) و مناطق درگیری(قرمز) در قره باغ.
در طول درگیریهای ۲۴ ساعت گذشته تا پیش از رسیدن به نقطه آتش بس، لیست ادوات نابود شده یا به غنیمت داده شده ارتش ارمنستان به شرح زیر است:
۲۲ دستگاه تانک اصلی میدان نبرد T۷۲ از مدلهای مختلف.
۶ دستگاه نفربر زرهی از مدل BMP۱/۲ و MT_LB .
۵ عراده راکت انداز توپخانهای شامل ۴ دستگاه BM۲۱ گراد و ۱ دستگاه Tos۱ A .
۱۰ دستگاه کامیون ترابری نظامی و ۱ سامانه پدافندی کوتاه برد SA۸ .
این حجم از خسارات ارتش ارمنستان به ویژه با توجه به اینکه بسیاری از ادوات فوق به شکل سالم یا با آسیب اندک و قابل کاربری مجدد برای رقیب هستند، نشان میدهد که نظامیان ارمنی برای ادامه جنگ بر روی زمین دچار مشکلات جدی هستند و در صورتی که آتش بس فوری و مذاکرات سیاسی برقرار نشود در هفتههای آینده ارتش ارمنستان مناطق گستردهتری را در منطقه قره باغ از دست خواهد داد.
پرتابگر سامانه موشکی ضد زره کورنت غنیمتی ارتش جمهوری آذربایجان
تنها کافی است به آمار تانکهای نابود شده یا غنیمت داده شده ارمنستان توجه کنیم :
مجموعا در ۱۳ روز نبرد سنگین در این منطقه ۷۰ تانک تی۷۲ ارمنی نابود شده یا به غنیمت رقیب درآمده است که ۲۲ دستگاه مربوط به شبانه روز گذشته و ۴۸ دستگاه مربوط به ۱۲ روز نخست جنگ بوده است. یعنی ارتش ارمنستان در ۲۴ ساعت گذشته معادل ۵۰ درصد از کل تانکهای از دست رفته خود در ۱۲ روز قبل میدان نبرد خسارت دیده است.
همچنین ذکر این نکته نیز الزامی است که اگرچه در روزهای نخست نبرد نیز خسارات تجهیزاتی ارتش ارمنستان بیش از جمهوری آذربایجان بود، اما قوای ارمنی نیز موفق شده بودند خسارات قابل توجهی به رقیب وارد کنند اما در طول ۲۴ ساعت درگیریهای اخیر تنها ۱ کامیون نظامی و ۱ پهپاد انتحاری ارتش جمهوری آذربایجان در این منطقه نابود شده است.
نابودی پهپاد انتحاری توسط پدافند ارتش ارمنستان
اما جالب ترین موضوع در تحولات ۲ روز اخیر جنگ قره باغ، صحبتهای الهام علی اف رییس جمهور کشور جمهوری آذربایجان در خصوص پیروزیهای نظامی ارتش این کشور در منطقه قره باغ بود.
وی در بخشی از سخنان خود که مربوط به خسارات تجهیزاتی وارد شده به ارتش ارمنستان بود مدعی شد پهپادهای این کشور موفق شدهاند سامانه پدافندی برد بلند اس ۳۰۰ ارتش ارمنستان را که در منطقه قره باغ مستقر شده بود نابود کنند.
کمی بعد ویدئویی از سوی وزارت دفاع آذربایجان منتشر شد که نشان میداد پهپادهای Bayraktar TB۲ ترکیه ۲ سامانه راداری متعلق به ارتش ارمنستان را با استفاده از بمبهای هدایت لیزری MAM_L نابود میکنند.
با دقت بر روی اهداف نابود شده میتوان با احتمال بالایی هدف اول را رادار پیش اخطار فرکانس کوتاه VHF_UHF از مدل P۱۸ روسی دانست.
رادار پیش اخطار P۱۸ ارتش ارمنستان لحظاتی قبل از نابودی توسط پهپاد ترکیه
اما هدف نابود شده دوم که انتشار تصاویر آن جنجال برانگیز شده است از مدل ۳۶D۶ Tin shield است که متعلق به مجموعه پدافندی برد بلند S۳۰۰ ارتش ارمنستان است.
رادار ۳۶D۶ ارتش ارمنستان از دید دوربین هدفگیری پهپاد ترکیه
پیش از این و بر اساس تحلیل تصاویر ماهوارهای حضور یک آتشبار سامانه پدافندی S۳۰۰_PT ارتش ارمنستان در اطراف شهر استپاناکرت (خان کندی) مرکز منطقه قره باغ اثبات شده بود.
نقشه توپوگرافی منطقه قره باغ و مناطق حضور رادارهای هدف قرار گرفته و فاصله تا آتشبار اس۳۰۰ ارتش ارمنستان
مشخص نیست چرا فرماندهان ارمنی رادار فوق را در فاصله زیادی از آتشبار اس ۳۰۰ خود (حدود ۲۲ کیلومتری) و بدون حضور سامانههای پدافندی کوتاه برد برای دفاع از آن مستقر کردهاند تا اینچنین به سادگی توسط پهپادهای رزمی ترکیه شکار شود.
سامانه راداری پیش اخطار P۱۸
به احتمال قوی اشاره الهام علی اف رییس جمهور جمهوری آذربایجان به نابودی سامانه اس ۳۰۰ نیز مربوط به فیلم نابودی همین سامانه راداری بوده است اما تا کنون تصاویری که نشان دهنده نابودی اجزای اصلی سامانه اس۳۰۰ باشد منتشر نشده است.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از سرویس دفاع و امنیت مشرق، نقش پرنده های بدون سرنشین در میادین نبرد امروزی هر روز در حال افزایش و پر رنگ تر شدن است و فناوری که در روزگاری نه چندان دور صرفا در چند کشور محدود و فقط برای امور شناسایی مورد استفاده قرار می گرفت، امروز بدل به یک سلاح واقعی در میدان های حساس جنگ بویژه در آسیا شده و طیف گسترده ای از امور را به سرانجام می رساند.
در روزهای اخیر و با شدت گرفتن منازعه مسلحانه بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ در نزدیکی مرزهای کشورمان، بار دیگر اهمیت پرنده های بدون سرنشین و تاثیر گذاری آنها در میدان نبرد تبدیل به بحث اول محافل دفاعی منطقه و جهان شده است. به همین بهانه نگاهی به وضعیت ناوگان فعلی پرنده های بدون سرنشین ایرانی و البته وضعیت نبرد پهپادی بر فراز میدان جنگ در همسایگی کشورمان خواهیم داشت.
در اواسط جنگ تحمیلی و با توجه به نیاز تامین تصاویر از بالا برای شناسایی بهتر مواضع دشمن بعثی، خط تولید طراحی و ساخت پرنده های بدون سرنشین در کشور متولد شد. در آن دوران مسئله استفاده از پهپادها در نقش شناسایی در جهان جدید نبود ولی فناوری بسیار خاص و در اختیار تعداد محدودی از کشورهای جهان بود. استفاده ایران از پرنده های بدون سرنشین شاید برای مردم کشور ما نیز برای مدتها مسئله ای ناشناخته به حساب می آمد تا این که با فیلم معروف “مهاجر” مردم کشور هم به نوعی با داستان متولد شدن ایده پهپادها در سرزمین ایران آشنا شدند.
پوستر فیلم مهاجر
با پایان یافتن جنگ تحمیلی، فناوری هواپیماهای بدون خلبان ایرانی به نوعی به پشت پرده رفته و سالهای طولانی به عنوان یک برنامه با اولویت بالا ولی دور از چشم اغیار در حال گسترش بود. سالهای ابتدایی دهه ۸۰ شمسی مصادف با حادثه ۱۱ سپتامبر و تهاجم آمریکا به افغانستان و عراق بوده و عصر آشنایی جهانیان با واژه پهپاد به صورت یک حقیقت روزمره آغاز شد. با توجه به شرایط خاص امنیتی در اطراف کشور، لازم بود تا پرده از برخی دستاوردهای دفاعی کنار زده شود و موشک ها و پرنده های بدون سرنشین طلایه دار سلاح های ایرانی برای حفظ بازدارندگی بودند.
خانواده پهپادهای مهاجر و ابابیل که بیشتر در نقش شناسایی وارد کار شده بودند از جمله اولین پهپادهای ایرانی بودند که در آن سالها معرفی شده و در تعداد بالایی نیز وارد خدمت شدند. تصویر برداری پهپادهایی ایرانی از ناو هواپیمابر آمریکایی در آن دوران برای اولین بار و پخش آن انعکاس گسترده ای در محافل دفاعی جهان داشته و سیگنال قدرتمندی در خصوص ظهور یک قدرت پهپادی را به جهان ارسال کرد.
اما در پس پرده اتفاقات مهم دیگری در حال رخ دادن بود که در نهایت باعث تغییر معادلات پهپادی در ایران و منطقه شد. با حضور مستقیم ایالات متحده آمریکا در منطقه و بالا گرفتن بحث ها در خصوص برنامه هسته ای کشور ما، مسئله پروازهای جاسوسی بر فراز ایران توسط آمریکا اجرا شده که یکی از این جاسوس ها پرنده بدون سرنشین RQ-۱۷۰ یا همان جانور قندهار بود. یکی از داشته های استراتژیک آمریکا که در ابتدای دهه ۹۰ شمسی در اختیار ایران قرار گرفت، به تله افتادن جانور قندهار در تور جنگ الکترونیک ایران و سپس مشخص شدن این مسئله که پهپادهای مختلف آمریکایی نظیر پردیتور، شادو و اسکن ایگل نیز به اشکال مختلف در دام شبکه دفاع هوایی کشور ما افتاده و تقریبا به صورت سالم به دست ما افتاده اند به متخصصین ایرانی کمک کرد تا بتوانند در زمان و با هزینه ای کمتر فاصله بین خود و رقبا در بحث لبه فناوری ها در خصوص پرنده های بدون سرنشین را کم کنند.
بازدید فرماندهی کل قوا از پهپاد آمریکایی RQ-۱۷۰
اما وقتی به بحث پرنده های بدون سرنشین ایرانی وارد می شویم یک نام به نوعی متفاوت از دیگر اسم ها در این حوزه وجود دارد و آن هم شاهد ۱۲۹ است. پرنده ای که نشان از ورود ایران به مرحله جدیدی از فناوری های بدون سرنشین بود. این هواپیما در سال های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ بدون اسم بردن از آن در رزمایش ها و تمرین های نظامی وارد کارزار شده و در نهایت در سال ۱۳۹۲ به صورت رسمی به اسم شاهد ۱۲۹ به ایران و جهان معرفی شد. پرنده ای که به مهمات هدایت شونده مسلح شده بود و توانایی بسیار مهم و جدید را به نیروهای مسلح کشور اضافه کرد.
پهپاد ایرانی شاهد ۱۲۹
مسئله مهم و سرنوشت ساز در خصوص پرنده های بدون سرنشین ایرانی، ظهور گروه های تروریستی و بحث درگیری ها در دو کشور سوریه و عراق بود. پهپادهای ایرانی بعد از اتمام جنگ تحمیلی در نقش های مربوط به پایش مناطق مرزی و خصوص رصد فعالیت های بیگانگان در منطقه فعال بودند ولی بحث آغاز درگیری ها در سوریه و عراق فصلی جدید و متفاوت را در فعالیت های یگان های بدون سرنشین ایران آغاز کرد.
پهپاد ایرانی شاهد ۱۲۹ بر فراز سوریه در سال ۲۰۱۴ میلادی از دید دوربین تروریست ها
جمهوری اسلامی با گذشت نزدیک به یک دهه از حضور فعال در جبهه های درگیری منطقه ای، هنوز هم به صورت رسمی حرف زیادی در خصوص نبردهای منطقه ای و خصوصا نقش پرنده های بدون سرنشین ایرانی در این جنگ ها نزده است اما در بسیاری از اوقات با رجوع به دوربین تروریست ها در سوریه و عراق بتوان نقش مهم حضور پهپادهای ایرانی را در منطقه درک کرد که در نقش های تهاجمی و هدایت آتش توپخانه و حملات هوایی و شناسایی در کنار متحدین در محور مقاومت وارد میدان شدند.
صدور فرمان مهم برای تولید انبوه پرنده های بدون سرنشین
اما چندی پیش سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه، به یک دستور مهم از طرف فرماندهی معظم کل قوا اشاره کرد که حاوی نکته ای بسیار مهم بود. رسانه ها و نیروهای مسلح، از چند سال قبل شاهد تولید بیشتر پهپادهای ایرانی و تمرین و تحویل آنها در تعداد بیشتر به یگانهای رزمی و اطلاعاتی بودنه اند. دلیل این اقدام مهم در دستور و تدبیر حکیمانه رهبر انقلاب به نیروی هوافضای سپاه نهفته است. سردار حاجی زاده در این خصوص می گوید:
” در جلسهای که ۳-۴ سال پیش در حوزه پهپاد با رهبر معظم انقلاب داشتیم، ایشان فرمودند که اقدامات صورت گرفته بسیار خوب است، اما تعداد پهپادها کم است و باید آن را زیاد کنید. پس از این موضوع همه برای افزایش تعداد پهپادها بسیج شدیم.“
پهپاد شاهد ۱۳۳ در حال پرتاب بمب هوشمند
پهپادهای صاعقه ساخت ایران با الگو برداری از RQ-۱۷۰
این دستور در حقیقت شاه کلید ورود نیروی هوافضای سپاه به حوزه جدیدی از بحث های پهپادی بود که در ادبیات نظامی جهان به حملات فوجی اطلاق می شود. در سالهای پس از این دستور بود که شاهد رونمایی از پهپادهایی مثل سری شاهد ۱۹۱، شاهد ۱۳۳ و صاعقه هستیم. پهپاد صاعقه به عنوان نمونه ایرانی ساخته شده بر اساس ار کیو ۱۷۰ در جریان عملیات ضربت محرم و حمله به مواضع گروه تروریستی داعش در سوریه نیز حضور داشت. این پهپادها در تعداد بالا تولید شده و به نیروهای مسلح تحویل شده اند و با توان حمل مهمات می توانند حمله ای سنگین را به هر هدفی ترتیب دهند. نمونه ای از این سناریو در رزمایش الی بیتالمقدس-۱ در سال ۱۳۹۷ انجام شد.
نمایی از رزمایش پهپادی الی بیت المقدس ۱
قره باغ؛ صحنه جدید قدرت نمایی پرنده های بدون سرنشین
در چند ماه گذشته، منطقه قره باغ شاهد دو درگیری سنگین بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده است. متاسفانه جمهوری آذربایجان سالهاست که یکی از مشتریان اصلی پرنده های بدون سرنشین اسراییلی است و از انواع مختلفی از این پهپادها در نقش شناسایی، تهاجمی و انتحاری بهره می برد. در نبرد اولیه که مدتی پیش بین دو طرف رخ داد، آذری ها از پهپادهای صهیونیستی بهره می بردند و نتایج جالبی بدست نیاورند. حجم زیادی از پهپادهای ساخت اسراییل یا در تله جنگ الکترونیک ارمنی ها گرفتار شده یا سامانه های دفاع هوایی این کشور پهپادهای مورد نظر را یکی بعد از دیگری سرنگون کردند.
اما در درگیری جدید پهپادهای بیرقدار ترکیه ای وارد کار شده و تا حدی ورق به نفع آذری ها برگشت. در چند روز اول درگیری اصولا خبری از پهپادهای صهیونیستی ارتش آذربایجان در درگیری نبود ولی در چند مورد مورد استفاده قرار گرفت. در مقابل پدافند هوایی ارمنی ها نیز موفق شد در چند مورد پهپادهای متجاوز آذری را مورد هدف قرار داده و سرنگون کند.
حمله پهپاد بیرقدار ارتش آذربایجان به تانک های ارمنی
پهپاد اسراییلی Orbiter ۱K که در منطقه ای تحت کنترل ارمنستان سقوط کرده است
کشور ارمنستان نیز صنعت محدود و کوچکی در زمینه پرنده های بدون سرنشین در اختیار دارد. ارتش این کشور از گونه از پهپاد شناسایی به اسم Krunk استفاده می کند که البته در درگیری های اخیر تصویری از آن رصد نشده است. البته ممکن است این پرنده در بحث دیده بانی برای واحدهای توپخانه ارتش ارمنستان حضور داشته باشد و یکی از دلایل مهم آتش دقیق یگان های توپخانه ارتش این کشور به حساب بیاید.
پهپاد Krunk متعلق به ارتش ارمنستان
آنچه این روزها در مرزهای شمال غرب کشور ما در حال رخ دادن است در حقیقت آزمایش پهپادهای دو ضلع دیگر قدرت پهپادی منطقه است. در سالهای اخیر و با اضافه شدن ترکیه به عنوان یک تولید کننده پهپاد در منطقه، یک بازیگر جدید که پیش از این صرفا در ایران و رژیم صهیونیستی خلاصه می شد وارد و این رقابت تبدیل به یک چالش سه جانبه و مثلثی شد. البته اگر بخواهیم در مقام مقایسه در بحث تجربه رزمی و تنوع محصولات وارد بحث بشویم و مسائلی همچون پنهانکاری هوشمندانه نیروهای مسلح کشورمان را نیز در بحث وارد کنیم مشخص می شود که جمهوری اسلامی ایران؛ چه از حیث تنوع کیفی بنا به ماموریت های تعریف شده و چه از حیث کمیت، در جایگاهی بالاتر از ترکیه و رژیم صهیونیستی در این بخش قرار می گیرد.
لاشه پهپاد اسراییلی Harop ارتش آذربایجان که توسط ارمنستان سرنگون شده است
برای نمونه پهپاد بیرقدار ترکیه که این روزها تبلیغات فراوانی در خصوص آن نیز صورت می گیرد در حقیقت محصولی است که با کمک های فراوان از طرف شرکت های انگلیسی، کانادایی و آمریکایی توسعه پیدا کرده و به وضعیت فعلی رسیده است. در خصوص کمک های ویژه و فراوان آمریکا به رژیم صهیونیستی در بخش نظامی نیز اصولا هر گونه توضیح مجدد، اتلاف وقت محسوب می شود.
آنچه که اما این نبرد برای چندمین بار به اثبات رساند این بود که مسیر طی شده و تدبیر ابلاغ شده پیرامون این موضوع برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و آنچه در آینده نیز به سمت آن خواهیم رفت نقشه راهی کاملا درست بوده و ایران همچنان جایگاه اول در منطقه و مهم خود را در لیگ برتر دارندگان علوم و فناوری پرنده های بدون سرنشین جهان حفظ خواهد کرد.