تحلیلی بر نگاه ترکیه به بحران قرهباغ
تحلیلی بر نگاه ترکیه به بحران قرهباغ بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، جمهوری آذربایجان طی بیانیهای مدعی آزادی چند روستای دیگر در قره باغ کوهستانی، که در روزهای اخیر صحنه درگیری میان نیروهای این کشور با نیروهای ارمنستان بوده، شد.
بیشتر بخوانید:
لاوروف: ترکیه هرگز متحد راهبردی روسیه نبوده است
«الهام علیاف»، رئیس جمهور آذربایجان عصر پنجشنبه در حساب توییتری خود اسامی روستاهای آزادشده را «آریش» (واقع در در منطقه «فضولی»)، روستای «دوشلو» (واقع در منطقه «جبرائیل») و روستاهای «إدیشه»، «دودوکچو»، «إدیلّی» و «چراقوز» (واقع در منطقه «خوجاوند») اعلام کرد.
رئیس جمهور آذربایجان بار دیگر تأکید کرده است که منطقه قرهباغ متعلق به این کشور است. او امروز ظهر نیز در توییتی دیگر نوشته بود که پیامی با این محتوا به دولت و مردم ارمنستان فرستاده است که دست از تلاش برای سیطره بر مناطق اشغالی آزاد شده بردارند. او گفت که در غیر این صورت این مسئله مجدداً به ریختن خونها و کشته شدن انسانها منجر خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
رصد کامل مناقشه قرهباغ و مرزهای ایران
علیاف دیروز نیز از آزادسازی روستاهای «قاراداغلی» و «خاتون بولاق» و «قاراکُلّو» در منطقه «فضولی» و روستاهای «بولوتان»، «ملکیجانلی»، «کمرتوک»، «تکه» و «تاغاسر» در منطقه «خُجاوند» خبر داده بود.
خبرگزاری رویترز انگلیس نیز به نقل از رئیس جمهور آذربایجان گزارش داد که او گفته است که هرگونه استقرار نیروهای بینالملل ناظر صلح در منطقه قره باغ نیازمند موافقت قبلی باکو است. او گفت: «اگر ارمنستان به شکل منفی در این مسئله تعامل داشته باشد، ما سیطره خود را بر همه منطقه اقلیم قرهباغ اعمال خواهیم کرد».
درگیریها بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه قرهباغ کوهستانی وارد هجدهمین روز خود شده و به رغم اعلام آتشبس بشردوستانه در این منطقه درگیریها کماکان ادامه دارد.
جمهوری آذربایجان از آزادسازی ۶ روستای دیگر خبر داد بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بینالملل خبرگزاری فارس، رئیس جمهور آذربایجان یکشنبه بعد از ظهر «ایروان» را مقصر همه اتفاقات پیش آمده در نبرد بابت منطقه قرهباغ کوهستانی برشمرد و با محکوم کردن حمله علیه غیر نظامیان از واکنش مناسب به نیروهای طرف مقابل خبر داد.
به نوشته خبرگزاری «آناتولی» «الهام علی اف» رئیس جمهور آذربایجان در این باره گفت که دولت ارمنستان مسئول همه رویدادهای پیش آمده است و آذربایجان به تمامی آنها پاسخ خواهد داد.
علیاف گفت، من شهروند آذربایجان هستم و مردم کشورم به دلیل حمله ارمنستان در حال مرگ هستند. آنها غیرنظامیان ما را بمباران می کنند. من هم از دولتم همین را درخواست میکنم. دیگر بس است.
دادستانی کل جمهوری آذربایجان اعلام کرد از آغاز درگیریهای مرزی در منطقه قرهباغ کوهستانی در ۲۷ سپتامبر (۶ مهر) تا امروز ۴۱ غیرنظامی این کشور بر اثر بمباران طرف ارمنستانی جان خود را از دست داده و ۲۰۵ نفر زخمی شدهاند. بنابر بیانیه دادستانی کل جمهوری آذربایجان، هزار و ۱۶۵ خانه، ۵۷ آپارتمان و ۱۴۶ تاسیسات غیرنظامی در نتیجه این حملات آسیب دیدهاند.
در ساعات اولیه یکشنبه وزارت دفاع جمهوری آذربایجان از گلولهباران شهر «گنجه» به دست نیروهای ارمنی خبر داد. در واکنش «شوشان استپانیان» سخنگوی وزارت دفاع ارمنستان ادعای باکو را رد کرد. در جدیدترین واکنش از سوی ارمنستان، «وردان توگانیان» سفیر این کشور در روسیه امروز یکشنبه به خبرگزاری اسپوتنیک گفت باکو آتشبس در منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی را رعایت نمیکند و وزیر خارجه ارمنستان این موضوع را روز دوشنبه با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود در میان خواهد گذاشت.
وزرای خارجه روسیه، جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان بامداد شنبه بعد از ساعتها مذاکره و گفتوگو بر سر آتشبس در قرهباغ به منظور اهداف انسانی، تبادل اسرا و جمع آوری اجساد کشتههای دو طرف، به توافق رسیدند؛ با این حال مدت آتشبس مشخص نیست. این توافق به ابتکار عمل و دعوت رئیس جمهور روسیه از وزیران خارجه دو طرف درگیر به مسکو حاصل و دیروز اجرایی شد با این حال طرفین یکدیگر را به نقض آتشبس متهم میکنند.
انتهای پیام/.
الهام علیاف: به ارمنستان پاسخ مناسب میدهیم بیشتر بخوانید »
خبرگزاری فارس، معصومه درخشان – حاج کاظم جعفرزاده، فرزند تبریز و یکی از دلاوران گمنام دوران دفاع مقدس است، مردی که با وجود تعلق نظامیاش به ارتش جمهوری اسلامی ایران، خدمات شایانی در بدنه سپاه داشته و از بنیانگذاران زرهی سپاه به شمار میرود.
با شروع جنگ تحمیلی هم حاج کاظم راهی مناطق جنوبی میشود و همکاری وی با فرماندهان وقت ارتش و سپاه نیز از همین دوران آغاز میگردد، به فاصلهای کوتاه وارد کارگروههای نظامی آن دوران که زیر نظر مقام معظم رهبری هدایت میگردید میشود.
حاج کاظم سلام
حاج کاظم من هم دختری هستم از دختران این سرزمین که میخواهم از تو بنویسم. از راه و رسم مردانگی و شهادتت که شهادت هنر مردان خداست.
میخواهم بگویم آن موقع که لباس مقدس سربازی وطن را پوشیدی من هنوز به دنیا نیامده بودم، آن زمان که دشمن بعثی چشم طمع به این خاک پاک کرد، تو و همرزمانت لباس رزم به تن کردید تا حافظ جان و مال مردم این سرزمین باشید من دختربچهای بودم که تنها فکرم بازی با عروسکهایم بود.
شما دلاورمردان با دست خالی ولی دلی سرشار از عشق و ایمان به وطن در صحنه نبرد میجنگیدید تا اجازه ندهید دشمن بعثی به داخل شهرها پیشروی کند.
سردار رشید اسلام، من دیگر آن دختربچه دیروز نیستم. میخواهم بیشتر بشناسمت.
سردار گمنام دفاع مقدس که نشان در بینشانی گرفتی برای شناختنت با فرزندت ( جمال جعفرزاده) همکلام شدم تا خاطرات با تو بودن را ورق زده و برایم سخن بگوید.
نامت را جبهههای جنوب فراموش نمیکنند، آبادان، خرمشهر، اهواز، دهلران، طلائیه، جفیر و سراسر مناطق عملیاتی جنوب گواهی هستند بر رشادتها و فداکاریهایت.
راهاندازی تعمیرگاه مجهز تعمیر تانک با فروش منزل مسکونی
در عملیات بیتالمقدس به عنوان رئیس رکن لشکر 30 زرهی سپاه و فرمانده پشتیبانی واحدهای پیاده سپاه شجاعتهای فراوانی از خود نشان دادی، نشان به آن نشان که دستت نیز در این عملیات مجروح شد.
در عملیات فتحالمبین نیز فتحالفتوح کردی و به عنوان مأموری از ارتش، فرماندهی و معاونت همزمان گردان کربلای سپاه را بر عهده داشتی موفق شدی با پیشروی به طول 57 کیلومتر از شوش تا چنانه و پس از وارد آوردن ضربات سنگین بر پیکر ارتش عراق، 25 دستگاه نفربر و 105 دستگاه تانک عراقی را به غنیمت گرفته و به نیروی زمینی سپاه تحویل دهی.
حاج کاظم، برای شناخت بهتر تو باید تاریخ هشت سال دفاع مقدس را ورق بزنم و نامت را در عملیات طریقالقدس بازخوانی کنم آنجا که میگویند در عملیات طریقالقدس اوج شجاعتهای حاجکاظم جعفرزاده را میتوان به چشم دید و به گوش جان شنید.
زمانی که در صف نخست مجبور به نبرد رو در رو با دشمن شدی و تعداد زیادی از بعثیان را از پای در آوردی و تعدادی تانک و نفربر را به غنیمت گرفتی شادی و امید را به رزمندگان اسلام هدیه آوردی.
فرزندت، برگ دیگری از زندگیت را ورق زد از روزهایی گفت که بر علیه رژیم پهلوی قیام کرده بودی و زیر شکنجههای سخت و طاقتفرسای ساواک چگونه سخت میگذراندی و چه روزهای استرسزا و فراز و نشیبی داشتی وقتی در کنار آیتالله شهید مدنی و سایر مبارزین بر علیه حکومت طاغوت شورش کرده و هیات سینهزنی ایجاد کردی تا در دل این هیات و با کمکها و همراهی مردم مبارزه طاغوتی خود را ادامه دهید.
بعد از اینکه خونهای پاک جوانان انقلابی به ثمر نشست و انقلاب پیروز شد در تهران در کنار مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند، حضور داشتی و به شکلگیری و مستحکمتر شدن پایههای انقلاب کمک میکردی.
پدری با روحیه قوی و ایدئولوژیساز
چهرهای که فرزندت از تو به یاد دارد، پدری با روحیه قوی و ایدئولوژیساز است.
حاج کاظم، چه خوندلها خوردی وقتی با کارشکنیهای بنیصدر روبه رو شدی زمانی که به جای مهمات جنگی کنسرو لوبیا به جبهه میفرستاد و با این کارهایش به کشور خیانت میکرد. با این حال از مبارزه دست نکشیدی و در مقابل خیانتهای بنیصدر، همرزمان خود را از تبریز، مشهد و همدان و حتی اعضای فامیل را فراخوان دادی و گردان المهدی ( عج) را ایجاد کردی و و در نهایت تبدیل آن به گردان 1954 قدس که در ابتدا متشکل از نیروهای تربیت معلم تبریز و آذربایجان، مردم عادی و بسیجیان بود یادگار زیبایی از خود بر جای گذاشتی.
حاج کاظم، برای تو و همرزمانت دفاع از خاک وطن از همه چیز مهمتر بود و این را میشود از جوابی که به تماس تلفنی همسرت دادی فهمید، آنجا که همسرت گفت” فرزندمان به شدت مریض است به خانه برگرد” و تو گفتی ” اگر من برگردم چند نفر از بچههای اینجا به خاک میافتند”.
فرزندت از زحمتهای همسرت ( خانم فرامرزی) نیز برایم اینگونه گفت که مادرم در مبارزات پدرم علیه رژیم پهلوی دوشادوش پدرم مبارزه میکرد و بعد از پیروزی انقلاب همپای پدرم هشت سال دفاع مقدس حضور داشت، لباسهای رزمندگان را میشست، پدرم جنگ میکرد و مادرم در پشتیبانی از جبههها فعال بود.
حکایت تانکهای غنیمتی و پناهندههای عراقی نیز حکایت جالبی است که من و همسن و سالان من وقتی میخوانیم، میبینیم چگونه از جان و مال خود برای پشتیبانی جبههها از هیچ چیزی دریغ نکردی.
سردار رشید اسلام، فداکاریهایت برای این مرز و بوم تمام شدنی نبود و این را میشود از لابه لای اسناد و مدارکی که برایمان مانده است به خوبی دریافت.
وقتی تانکهای عراقی را با رشادت تمام به غنیمت گرفتی مصمم شدی برای پشتیبانی از جبههها تعمیرگاه تانک راهاندازی کنی ولی اعتباری که برای احداث تعمیرگاه تانک تخصیص یافته بود کفاف هزینههای آن را نداد مجبور شدی منزل خود را نیز برای تکمیل و تجهیز تعمیرگاه تانک فروختی و برای آن پروژه خرج کردی.
و ما چگونه میتوانیم این همه از خودگذشتگی را تفسیر کنیم. چگونه میشود، آوازه رشادتها و فداکاریهایت را آنگونه که هستی توصیف کرد، هر قدر هم که بنویسم باز هم زبانم قاصر است که بتوانم حق مطلب را ادا کنم.
پناهندههای عراقی را نیز به اسم اسرا مینوشتی تا صدام این جنایتکار جنگی خانوادههای آنها را به قتل نرساند و آنها خودشان را اسیر کرده بودند تا علیه کشورمان جنگ نکنند و چه خوب پدری برای فرزندان آنها بودی تا غم نداشتن پدر و مادر را احساس نکنند.
حاج کاظم، هشت سال در جبهههای نبرد جنگیدی و بعد از آن نیز آرام و قرار نداشتی، ما را منتدار خود کردی وقتی فرزندت تعریف کرد و گفت که در زمان بازنشستگی از طرف ارتش مبلغی پاداش به پدرم دادند ولی پدرم قبول نکرد و گفت” من سرباز وطن هستم و برای دفاع از وطن رفتهام”.
دلمان برای صداقتها تنگ شده است
حاج کاظم این روزها دلمان برای صداقتها تنگ شده است، این روزها برخی ها رنگ و لعاب عوض کردهاند. برخی از آنها معتقدند دیگر تاریخ مصرف شهدا تمام شده است.
برخی حرمت لالههای شهید را میشکنند، حتی تعدادی از آنها به همسر و فرزندان شهدا بیمهری میکنند، وعده و وعیدهایشان گوش فلک را کر میکند ولی به خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران که میرسند به جای آنکه یار و غمخوارشان باشند، نمک به زخم خانوادههای شهدا میپاشند.
حاج کاظم، این را از من نشنیده بگیر، فرزندت دلتنگت شده است، دلتنگ روزهایی که بودی و برایشان پدری میکردی. روزهایی که خاطرات نبرد مقدس را برایشان تعریف میکردی، از همرزمان شهیدت قصه میگفتی و به خاک افتادن آلالههای سرخ را به تصویر میکشیدی.
این دلتنگی را میشود در صدای لرزان و چشمان به اشک نشسته پسرت به راحتی فهمید که چقدر دلتنگ بودنت شده است.
حاج کاظم، سلام همه ما را به همرزمان شهیدت برسان.
انتهای پیام/60020/س/ر
شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه اندازی کرد بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «شاه چمداندا گئتدی»؛ شعارها، سرودها، ترانهها، طنزها و هزلهای انقلابی مردم آذربایجان که تحقیق و تدوین آن برعهده عمار احمدی بوده، با مقدمهای از ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز مطرح کشور و به همت انتشارات «راه یار» راهی بازار نشر شد.
ناصر فیض در مقدمهاش برای این کتاب مینویسد: «این کتاب تنها نمونهای است مختصر از سرودها، ترانهها و حتی شعارهای انقلابی مردم آذربایجان که گاه زبانی بسیار جدی دارد؛ زبانی که در عین سادگی و بی تکلفی بسیار عمیق و تأملبرانگیز است، گاه آمیخته با طنزی ملایم است و در مواردی هم از گرایش به هزل پرهیز نکرده است و این طنز و هزل بنا بر تعریف بزرگان حوزۀ شوخطبعی و طنز به مقدار «ملح در طعام» است. این جنس از ادبیات غالباً پدیدآورندگان مشخصی ندارند و خالقین اینگونه آثار از فرهیختگان تا افراد کمسواد و حتی بیسواد را شامل میشوند…»
عمار احمدی، محقق و پژوهشگر نیز در ابتدای کتاب در توضیح روند نگارش این کتاب چنین گفته است: «نگارنده در این اثر، ادبیات پایداری و هویت آن را در ادبیات فولکلوریک آذربایجان از ابعاد مختلف چون اشعار و سرودهای حماسی، ترانهها، اشعار انقلابی و حتی اشعار هزل و طنز مردم آذربایجان را بررسی و جمعآوری کرده است. آن چیزی که او را در طول تحقیق شگفتزده کرده، وجود ادبیات غنی پایداری در داخل گونههای مختلف ادبیات شفاهی آذربایجان است.
با وجود عدم منابع مکتوب در این حوزه، ناچار دست به دامن منابع شفاهی از طریق مصاحبه مردمی شدهایم تا بهتر بتوانیم به هدف خود نزدیک شویم. این شعارها، سرودها، ترانهها، هزلها و طنزها مردمی، نتیجه سالها تحقیق و مصاحبه نگارنده با نسل انقلاب اسلامی ایران در مناطق مختلف آذربایجان است. وقتی مرحله جمعآوری به اتمام رسید، با کلی شعر، ترانه، سرود و… مواجه شدیم که برخی معلوم بود نوشته با سروده کدام شاعر و از کدام ولایت است و برخی هم بدون شناسنامه و به ظاهر بیهویت؛ اما اینکه چرا انگشت گذاشتیم روی قسمتی که بدون شناسنامه بودند، شاید به خاطر این بود که به کل مردم آذربایجان متعلق بودند و کسی نمیتوانست ادعا کند مال خود اوست. جالب اینکه این قسمت که بدون شناسنامه بود، به منطقه یا قوم خاصی هم تعلق نداشتند و نسبت به شناسنامهدارها، عمومیت داشت.»
احمدی درباره حذف یا آوردن برخی نوشتهها و اشعار در این کتاب این گونه توضیح داده است: «نگاه مردمی بسیار قوی اثر، نویسنده بر آن داشت که سراغ استادی برود که عاشق کار برای فرهنگ مردم ایران است و او کسی نبود جز استاد «علیرضا کمری». ایشان دودلی مؤلف را در حذف یا نگه داشتن برخی از نوشتهها خصوصاً در حوزه هزل و طنز با قاطعیت تمام از بین برد، با این جمله که «تو را در نوشتن میشناسم؛ امانتدار خوبی برای فرهنگ مردم هستی. نترس و روی این امانتداری ثابتقدم باش… این سخن استاد نهتنها برای نویسنده، بلکه برای مجموعهای که میخواست این اثر را چاپ کند، قوّت قلبی شد که در امانتداری ادبیات مردم خیانتی هرچند ناچیز نکنیم.»
بنابرین گزارش، «شعارهای انقلابی مردم آذربایجان»، «سرود و ترانههای حماسی و انقلابی مردم آذربایجان» و «طنز و هزل انقلابی مردم آذربایجان» سه فصل کتاب «شاه چمداندا گئتدی» است. در نوشتار متن ترکی اشعار و سرودههای این کتاب، با توجه به تنوع لهجههای معمول در زبان ترکی و با هدف یکسانسازی و استاندارد کردن متن از رسمالخط علمی معمول در زبان ترکی آذربایجانی استفاده شده است.
«شاه چمداندا گئتدی» که اولین اثر انتشارات «راه یار» در سرفصل «رسانههای مردمی» جبهه فرهنگی انقلاب است، در ۷۲صفحه، تیراژ ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۸هزار تومان منتشر شده و علاقمندان جهت تهیه کتاب علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub اقدام کنند و یا با شمارههای ۰۲۱۴۲۷۹۵۴۵۴ و ۰۲۵۳۷۷۴۶۴۹۰ تماس بگیرند.
کتاب «شاه چمداندا گئتدی»؛ شعارها، سرودها، ترانهها، طنزها و هزلهای انقلابی مردم آذربایجان که تحقیق و تدوین آن برعهده عمار احمدی بوده، با مقدمهای از ناصر فیض، و به همت انتشارات «راه یار» منتشر شد.
طنزهای انقلابی مردم آذربایجان کتاب شد +عکس بیشتر بخوانید »