آذربایجان

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه اندازی کرد

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه اندازی کرد


خبرگزاری فارس، معصومه درخشان – حاج کاظم جعفرزاده، فرزند تبریز و یکی از دلاوران گمنام دوران دفاع مقدس است، مردی که با وجود تعلق نظامی‌اش به ارتش جمهوری اسلامی ایران‌، خدمات شایانی در بدنه سپاه داشته و از بنیانگذاران زرهی سپاه به شمار می‌رود.

با شروع جنگ تحمیلی هم حاج کاظم راهی مناطق جنوبی می‌شود و همکاری وی با فرماندهان وقت ارتش و سپاه نیز از همین دوران آغاز می‌گردد، به فاصله‌ای کوتاه وارد کارگروه‌های نظامی آن دوران که زیر نظر مقام معظم رهبری هدایت می‌گردید می‌شود.
 

حاج کاظم سلام

حاج کاظم من هم دختری هستم از دختران این سرزمین که می‌خواهم از تو بنویسم. از راه و رسم مردانگی و شهادتت که شهادت هنر مردان خداست.

می‌خواهم بگویم آن موقع که لباس مقدس سربازی وطن را پوشیدی من هنوز به دنیا نیامده بودم، آن زمان که دشمن بعثی چشم طمع به این خاک پاک کرد، تو و همرزمانت لباس رزم به تن کردید تا حافظ جان و مال مردم این سرزمین باشید من دختربچه‌ای بودم که تنها فکرم بازی با عروسک‌هایم بود.

شما دلاورمردان با دست خالی ولی دلی سرشار از عشق و ایمان به وطن  در صحنه نبرد می‌جنگیدید تا اجازه ندهید دشمن بعثی به داخل شهرها پیشروی کند.

سردار رشید اسلام، من دیگر آن دختربچه دیروز نیستم. می‌خواهم بیشتر بشناسمت.

سردار گمنام دفاع مقدس که نشان در بی‌نشانی گرفتی برای شناختنت با فرزندت ( جمال جعفرزاده) همکلام شدم تا خاطرات با تو بودن را ورق زده و برایم سخن بگوید.

نامت را جبهه‌های جنوب فراموش نمی‌کنند، آبادان، خرمشهر، اهواز، دهلران، طلائیه، جفیر و سراسر مناطق عملیاتی جنوب گواهی هستند بر رشادت‌ها و فداکاری‌هایت.

راه‌اندازی تعمیرگاه مجهز تعمیر تانک‌ با فروش منزل مسکونی

 در عملیات بیت‌المقدس به عنوان رئیس رکن لشکر 30 زرهی سپاه و فرمانده پشتیبانی واحدهای پیاده سپاه شجاعت‌های فراوانی از خود نشان دادی، نشان به آن نشان که دستت نیز در این عملیات مجروح شد.

در عملیات فتح‌المبین نیز فتح‌الفتوح کردی و به عنوان  مأموری از ارتش، فرماندهی و معاونت همزمان گردان کربلای سپاه را بر عهده داشتی موفق شدی با پیش‌روی به طول 57 کیلومتر از شوش تا چنانه و پس از وارد آوردن ضربات سنگین بر پیکر ارتش عراق، 25 دستگاه نفربر و 105 دستگاه تانک عراقی را به غنیمت گرفته و به نیروی زمینی سپاه  تحویل دهی.

حاج کاظم، برای شناخت بهتر تو باید تاریخ هشت سال دفاع مقدس را ورق بزنم و نامت را در عملیات طریق‌القدس بازخوانی کنم آنجا که می‌گویند در عملیات طریق‌القدس اوج شجاعت‌های حاج‌کاظم جعفرزاده را می‌توان به چشم دید و به گوش جان شنید.

زمانی که در صف نخست مجبور به نبرد رو در رو با دشمن شدی و تعداد زیادی از بعثیان را از پای در آوردی و تعدادی تانک و نفربر را به غنیمت گرفتی شادی و امید را به رزمندگان اسلام هدیه آوردی.

 فرزندت، برگ دیگری از زندگیت را ورق زد از روزهایی گفت که بر علیه رژیم پهلوی قیام کرده بودی و زیر شکنجه‌های سخت و طاقت‌فرسای ساواک چگونه سخت می‌گذراندی و چه روزهای استرس‌زا و فراز و نشیبی داشتی وقتی در کنار آیت‌الله شهید مدنی و سایر مبارزین بر علیه حکومت طاغوت شورش کرده  و هیات سینه‌زنی ایجاد کردی تا در دل این هیات و با کمک‌ها و همراهی مردم  مبارزه طاغوتی خود را ادامه دهید.

بعد از اینکه خون‌های پاک جوانان انقلابی به ثمر نشست و انقلاب پیروز شد در تهران در کنار مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند، حضور داشتی  و  به شکل‌گیری و  مستحکم‌تر شدن پایه‌های انقلاب کمک می‌کردی.
 

پدری  با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز

چهره‌ای که فرزندت از تو به یاد دارد، پدری با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز است.

حاج کاظم، چه خون‌دل‌ها خوردی  وقتی با کارشکنی‌های بنی‌صدر روبه رو شدی زمانی که به جای مهمات جنگی کنسرو لوبیا به جبهه می‌فرستاد و با این کارهایش به کشور خیانت می‌کرد. با این حال از  مبارزه دست نکشیدی و در مقابل خیانت‌های  بنی‌صدر، همرزمان خود را از تبریز، مشهد و همدان و حتی اعضای فامیل را فراخوان دادی و گردان المهدی ( عج)  را ایجاد کردی و  و در نهایت تبدیل آن به گردان 1954 قدس که در ابتدا متشکل از نیروهای تربیت معلم تبریز و آذربایجان، مردم عادی و بسیجیان بود یادگار زیبایی از خود بر جای گذاشتی.

حاج کاظم، برای تو و همرزمانت دفاع از خاک وطن از همه چیز مهم‌تر بود و این را می‌شود از جوابی که به تماس تلفنی همسرت دادی فهمید، آنجا که همسرت گفت” فرزندمان به شدت مریض است به خانه برگرد” و تو گفتی ” اگر من برگردم چند نفر از بچه‌های اینجا به خاک می‌افتند”.

فرزندت از زحمت‌های همسرت ( خانم فرامرزی) نیز برایم این‌گونه گفت که مادرم در مبارزات پدرم علیه رژیم پهلوی دوشادوش پدرم مبارزه می‌کرد و بعد از پیروزی انقلاب همپای پدرم هشت سال دفاع مقدس  حضور داشت، لباس‌های رزمندگان را می‌شست، پدرم جنگ می‌کرد و مادرم در پشتیبانی از جبهه‌ها فعال بود.

حکایت تانک‌های غنیمتی و پناهنده‌های عراقی نیز حکایت جالبی است که من و هم‌سن و سالان من وقتی می‌خوانیم، می‌بینیم چگونه از جان و مال خود برای پشتیبانی جبهه‌ها از هیچ چیزی دریغ نکردی.

سردار رشید اسلام، فداکاری‌هایت برای این مرز و بوم تمام شدنی نبود و این را می‌شود از لابه لای اسناد و مدارکی که برایمان مانده است به خوبی دریافت.

وقتی تانک‌های عراقی را با رشادت تمام به غنیمت گرفتی مصمم شدی برای پشتیبانی از جبهه‌ها تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کنی ولی اعتباری که برای احداث تعمیرگاه تانک تخصیص یافته بود کفاف هزینه‌های آن را نداد مجبور شدی منزل خود را نیز برای تکمیل و تجهیز تعمیرگاه تانک فروختی و برای آن پروژه خرج کردی.

و ما چگونه می‌توانیم این همه از خودگذشتگی را تفسیر کنیم. چگونه می‌شود، آوازه رشادت‌ها و فداکاری‌هایت را آن‌گونه که هستی توصیف کرد، هر قدر هم که بنویسم باز هم زبانم قاصر است که  بتوانم حق مطلب را ادا کنم.

پناهنده‌های عراقی را نیز به اسم اسرا می‌نوشتی تا صدام این جنایتکار جنگی خانواده‌های آنها را به قتل نرساند و آنها خودشان را اسیر کرده بودند تا علیه کشورمان جنگ نکنند و چه خوب پدری برای فرزندان آنها بودی تا غم نداشتن پدر و مادر را احساس نکنند.

حاج کاظم، هشت سال در جبهه‌های نبرد جنگیدی و بعد از آن نیز آرام و قرار نداشتی، ما را منت‌دار خود کردی وقتی فرزندت تعریف کرد و گفت که در زمان بازنشستگی از طرف ارتش مبلغی پاداش به پدرم دادند ولی پدرم قبول نکرد و گفت” من سرباز وطن هستم و برای دفاع از وطن رفته‌ام”.
 

دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است

حاج کاظم این روزها دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است، این روزها برخی ها رنگ و لعاب عوض کرده‌اند. برخی از آنها معتقدند دیگر تاریخ مصرف شهدا تمام شده است.

برخی حرمت لاله‌های شهید را می‌شکنند، حتی تعدادی از آنها به همسر و فرزندان شهدا بی‌مهری می‌کنند، وعده و وعیدهایشان گوش فلک را کر می‌کند ولی به خانواده‌های شهدا، جانبازان و ایثارگران که می‌رسند به جای آنکه یار و غمخوارشان باشند، نمک به زخم خانواده‌های شهدا می‌پاشند.

حاج کاظم، این را از من نشنیده بگیر، فرزندت دلتنگت شده است، دلتنگ روزهایی که بودی و برایشان پدری می‌کردی. روزهایی که خاطرات نبرد مقدس را برایشان تعریف می‌کردی، از همرزمان شهیدت قصه می‌گفتی و به خاک افتادن آلاله‌های سرخ  را  به تصویر می‌کشیدی.

این دلتنگی را می‌شود در صدای لرزان و چشمان به اشک نشسته پسرت به راحتی فهمید که چقدر دلتنگ بودنت شده است.

حاج کاظم، سلام همه ما را به همرزمان شهیدت برسان.
 

 

انتهای پیام/60020/س/ر





منبع خبر

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه اندازی کرد بیشتر بخوانید »

طنزهای انقلابی مردم آذربایجان کتاب شد +عکس

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «شاه چمدان‌دا گئتدی»؛ شعارها، سرودها، ترانه‌ها، طنزها و هزل‌های انقلابی مردم آذربایجان که تحقیق و تدوین آن برعهده عمار احمدی بوده، با مقدمه‌ای از ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز مطرح کشور و به همت انتشارات «راه یار» راهی بازار نشر شد.

ناصر فیض در مقدمه‌اش برای این کتاب می‌نویسد: «این کتاب تنها نمونه‌ای است مختصر از سرودها، ترانه‌ها و حتی شعارهای انقلابی مردم آذربایجان که گاه زبانی بسیار جدی دارد؛ زبانی که در عین سادگی و بی تکلفی بسیار عمیق و تأمل‌برانگیز است، گاه آمیخته با طنزی ملایم است و در مواردی هم از گرایش به هزل پرهیز نکرده است و این طنز و هزل بنا بر تعریف بزرگان حوزۀ شوخ‌طبعی و طنز به مقدار «ملح در طعام» است. این جنس از ادبیات غالباً پدیدآورندگان مشخصی ندارند و خالقین این‌گونه آثار از فرهیختگان تا افراد کم‌سواد و حتی بی‌سواد را شامل می‌شوند…»

عمار احمدی، محقق و پژوهشگر نیز در ابتدای کتاب در توضیح روند نگارش این کتاب چنین گفته است: «نگارنده در این اثر، ادبیات پایداری و هویت آن را در ادبیات فولکلوریک آذربایجان از ابعاد مختلف چون اشعار و سرودهای حماسی، ترانه‌ها، اشعار انقلابی و حتی اشعار هزل و طنز مردم آذربایجان را بررسی و جمع‌آوری کرده است. آن چیزی که او را در طول تحقیق شگفت‌زده کرده، وجود ادبیات غنی پایداری در داخل گونه‌های مختلف ادبیات شفاهی آذربایجان است.

با وجود عدم منابع مکتوب در این حوزه، ناچار دست به دامن منابع شفاهی از طریق مصاحبه مردمی شده‌ایم تا بهتر بتوانیم به هدف خود نزدیک شویم. این شعارها، سرودها، ترانه‌ها، هزل‌ها و طنزها مردمی، نتیجه سال‌ها تحقیق و مصاحبه نگارنده با نسل انقلاب اسلامی ایران در مناطق مختلف آذربایجان است. وقتی مرحله جمع‌آوری به اتمام رسید، با کلی شعر، ترانه، سرود و… مواجه شدیم که برخی معلوم بود نوشته با سروده کدام شاعر و از کدام ولایت است و برخی هم بدون شناسنامه و به ظاهر بی‌هویت؛ اما اینکه چرا انگشت گذاشتیم روی قسمتی که بدون شناسنامه بودند، شاید به خاطر این بود که به کل مردم آذربایجان متعلق بودند و کسی نمی‌توانست ادعا کند مال خود اوست. جالب اینکه این قسمت که بدون شناسنامه بود، به منطقه یا قوم خاصی هم تعلق نداشتند و نسبت به شناسنامه‌دارها، عمومیت داشت.»

احمدی درباره حذف یا آوردن برخی نوشته‌ها و اشعار در این کتاب این گونه توضیح داده است: «نگاه مردمی بسیار قوی اثر، نویسنده بر آن داشت که سراغ استادی برود که عاشق کار برای فرهنگ مردم ایران است و او کسی نبود جز استاد «علیرضا کمری». ایشان دودلی مؤلف را در حذف یا نگه داشتن برخی از نوشته‌ها خصوصاً در حوزه هزل و طنز با قاطعیت تمام از بین برد، با این جمله که «تو را در نوشتن می‌شناسم؛ امانت‌دار خوبی برای فرهنگ مردم هستی. نترس و روی این امانت‌داری ثابت‌قدم باش… این سخن استاد نه‌تنها برای نویسنده، بلکه برای مجموعه‌ای که می‌خواست این اثر را چاپ کند، قوّت قلبی شد که در امانت‌داری ادبیات مردم خیانتی هرچند ناچیز نکنیم.»

بنابرین گزارش، «شعارهای انقلابی مردم آذربایجان»، «سرود و ترانه‌های حماسی و انقلابی مردم آذربایجان» و «طنز و هزل انقلابی مردم آذربایجان» سه فصل کتاب «شاه چمدان‌دا گئتدی» است. در نوشتار متن ترکی اشعار و سروده‌های این کتاب، با توجه به تنوع لهجه‌های معمول در زبان ترکی و با هدف یکسان‌سازی و استاندارد کردن متن از رسم‌الخط علمی معمول در زبان ترکی آذربایجانی استفاده شده است.

«شاه چمدان‌دا گئتدی» که اولین اثر انتشارات «راه یار» در سرفصل «رسانه‌های مردمی» جبهه فرهنگی انقلاب است، در ۷۲صفحه، تیراژ ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۸هزار تومان منتشر شده و علاقمندان جهت تهیه کتاب علاوه بر کتابفروشی‌ها می‌توانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub اقدام کنند و یا با شماره‌های ۰۲۱۴۲۷۹۵۴۵۴ و ۰۲۵۳۷۷۴۶۴۹۰ تماس بگیرند.

 

 

 

شاه چمدانداا گئتدی - انتشارات راه یار - کراپ‌شده

کتاب «شاه چمدان‌دا گئتدی»؛ شعارها، سرودها، ترانه‌ها، طنزها و هزل‌های انقلابی مردم آذربایجان که تحقیق و تدوین آن برعهده عمار احمدی بوده، با مقدمه‌ای از ناصر فیض، و به همت انتشارات «راه یار» منتشر شد.

شاه چمدانداا گئتدی - انتشارات راه یار - کراپ‌شده

منبع خبر

طنزهای انقلابی مردم آذربایجان کتاب شد +عکس بیشتر بخوانید »

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کرد

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کرد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حاج کاظم جعفرزاده، فرزند تبریز و یکی از دلاوران گمنام دوران دفاع مقدس است، مردی که با وجود تعلق نظامی‌اش به ارتش جمهوری اسلامی ایران‌، خدمات شایانی در بدنه سپاه داشته و از بنیانگذاران زرهی سپاه به شمار می‌رود.

با شروع جنگ تحمیلی هم حاج کاظم راهی مناطق جنوبی می‌شود و همکاری وی با فرماندهان وقت ارتش و سپاه نیز از همین دوران آغاز می‌گردد، به فاصله‌ای کوتاه وارد کارگروه‌های نظامی آن دوران که زیر نظر مقام معظم رهبری هدایت می‌گردید می‌شود.

حاج کاظم سلام

حاج کاظم من هم دختری هستم از دختران این سرزمین که می‌خواهم از تو بنویسم. از راه و رسم مردانگی و شهادتت که شهادت هنر مردان خداست.

می‌خواهم بگویم آن موقع که لباس مقدس سربازی وطن را پوشیدی من هنوز به دنیا نیامده بودم، آن زمان که دشمن بعثی چشم طمع به این خاک پاک کرد، تو و همرزمانت لباس رزم به تن کردید تا حافظ جان و مال مردم این سرزمین باشید من دختربچه‌ای بودم که تنها فکرم بازی با عروسک‌هایم بود.

شما دلاورمردان با دست خالی ولی دلی سرشار از عشق و ایمان به وطن  در صحنه نبرد می‌جنگیدید تا اجازه ندهید دشمن بعثی به داخل شهرها پیشروی کند.

سردار رشید اسلام، من دیگر آن دختربچه دیروز نیستم. می‌خواهم بیشتر بشناسمت.

سردار گمنام دفاع مقدس که نشان در بی‌نشانی گرفتی برای شناختنت با فرزندت ( جمال جعفرزاده) همکلام شدم تا خاطرات با تو بودن را ورق زده و برایم سخن بگوید.

نامت را جبهه‌های جنوب فراموش نمی‌کنند، آبادان، خرمشهر، اهواز، دهلران، طلائیه، جفیر و سراسر مناطق عملیاتی جنوب گواهی هستند بر رشادت‌ها و فداکاری‌هایت.

راه‌اندازی تعمیرگاه مجهز تعمیر تانک‌ با فروش منزل مسکونی

 در عملیات بیت‌المقدس به عنوان رئیس رکن لشکر 30 زرهی سپاه و فرمانده پشتیبانی واحدهای پیاده سپاه شجاعت‌های فراوانی از خود نشان دادی، نشان به آن نشان که دستت نیز در این عملیات مجروح شد.

در عملیات فتح‌المبین نیز فتح‌الفتوح کردی و به عنوان  مأموری از ارتش، فرماندهی و معاونت همزمان گردان کربلای سپاه را بر عهده داشتی موفق شدی با پیش‌روی به طول 57 کیلومتر از شوش تا چنانچه و پس از وارد آوردن ضربات سنگین بر پیکر ارتش عراق، 25 دستگاه نفربر و 105 دستگاه تانک عراقی را به غنیمت گرفته و به نیروی زمینی سپاه  تحویل دهی.

حاج کاظم، برای شناخت بهتر تو باید تاریخ هشت سال دفاع مقدس را ورق بزنم و نامت را در عملیات طریق‌القدس بازخوانی کنم آنجا که می‌گویند در عملیات طریق‌القدس اوج شجاعت‌های حاج‌کاظم جعفرزاده را می‌توان به چشم دید و به گوش جان شنید.

زمانی که در صف نخست مجبور به نبرد رو در رو با دشمن شدی و تعداد زیادی از بعثیان را از پای در آوردی و تعدادی تانک و نفربر را به غنیمت گرفتی شادی و امید را به رزمندگان اسلام هدیه آوردی.

 فرزندت، برگ دیگری از زندگیت را ورق زد از روزهایی گفت که بر علیه رژیم پهلوی قیام کرده بودی و زیر شکنجه‌های سخت و طاقت‌فرسای ساواک چگونه سخت می‌گذراندی و چه روزهای استرس‌زا و فراز و نشیبی داشتی وقتی در کنار آیت‌الله شهید مدنی و سایر مبارزین بر علیه حکومت طاغوت شورش کرده  و هیات سینه‌زنی ایجاد کردی تا در دل این هیات و با کمک‌ها و همراهی مردم  مبارزه طاغوتی خود را ادامه دهید.

بعد از اینکه خون‌های پاک جوانان انقلابی به ثمر نشست و انقلاب پیروز شد در تهران در کنار مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند، حضور داشتی  و  به شکل‌گیری و  مستحکم‌تر شدن پایه‌های انقلاب کمک می‌کردی.

پدری  با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز

چهره‌ای که فرزندت از تو به یاد دارد، پدری با روحیه قوی و ایدئولوژی‌ساز است.

حاج کاظم، چه خون‌دل‌ها خوردی  وقتی با کارشکنی‌های بنی‌صدر روبه رو شدی زمانی که به جای مهمات جنگی کنسرو لوبیا به جبهه می‌فرستاد و با این کارهایش به کشور خیانت می‌کرد. با این حال از  مبارزه دست نکشیدی و در مقابل خیانت‌های  بنی‌صدر، همرزمان خود را از تبریز، مشهد و همدان و حتی اعضای فامیل را فراخوان دادی و گردان المهدی ( عج)  را ایجاد کردی و  و در نهایت تبدیل آن به گردان 1954 قدس که در ابتدا متشکل از نیروهای تربیت معلم تبریز و آذربایجان، مردم عادی و بسیجیان بود یادگار زیبایی از خود بر جای گذاشتی.

حاج کاظم، برای تو و همرزمانت دفاع از خاک وطن از همه چیز مهم‌تر بود و این را می‌شود از جوابی که به تماس تلفنی همسرت دادی فهمید، آنجا که همسرت گفت” فرزندمان به شدت مریض است به خانه برگرد” و تو گفتی ” اگر من برگردم چند نفر از بچه‌های اینجا به خاک می‌افتند”.

فرزندت از زحمت‌های همسرت ( خانم فرامرزی) نیز برایم این‌گونه گفت که مادرم در مبارزات پدرم علیه رژیم پهلوی دوشادوش پدرم مبارزه می‌کرد و بعد از پیروزی انقلاب همپای پدرم هشت سال دفاع مقدس  حضور داشت، لباس‌های رزمندگان را می‌شست، پدرم جنگ می‌کرد و مادرم در پشتیبانی از جبهه‌ها فعال بود.

حکایت تانک‌های غنیمتی و پناهنده‌های عراقی نیز حکایت جالبی است که من و هم‌سن و سالان من وقتی می‌خوانیم، می‌بینیم چگونه از جان و مال خود برای پشتیبانی جبهه‌ها از هیچ چیزی دریغ نکردی.

سردار رشید اسلام، فداکاری‌هایت برای این مرز و بوم تمام شدنی نبود و این را می‌شود از لابه لای اسناد و مدارکی که برایمان مانده است به خوبی دریافت.

وقتی تانک‌های عراقی را با رشادت تمام به غنیمت گرفتی مصمم شدی برای پشتیبانی از جبهه‌ها تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کنی ولی اعتباری که برای احداث تعمیرگاه تانک تخصیص یافته بود کفاف هزینه‌های آن را نداد مجبور شدی منزل خود را نیز برای تکمیل و تجهیز تعمیرگاه تانک فروختی و برای آن پروژه خرج کردی.

و ما چگونه می‌توانیم این همه از خودگذشتگی را تفسیر کنیم. چگونه می‌شود، آوازه رشادت‌ها و فداکاری‌هایت را آن‌گونه که هستی توصیف کرد، هر قدر هم که بنویسم باز هم زبانم قاصر است که  بتوانم حق مطلب را ادا کنم.

پناهنده‌های عراقی را نیز به اسم اسرا می‌نوشتی تا صدام این جنایتکار جنگی خانواده‌های آنها را به قتل نرساند و آنها خودشان را اسیر کرده بودند تا علیه کشورمان جنگ نکنند و چه خوب پدری برای فرزندان آنها بودی تا غم نداشتن پدر و مادر را احساس نکنند.

حاج کاظم، هشت سال در جبهه‌های نبرد جنگیدی و بعد از آن نیز آرام و قرار نداشتی، ما را منت‌دار خود کردی وقتی فرزندت تعریف کرد و گفت که در زمان بازنشستگی از طرف ارتش مبلغی پاداش به پدرم دادند ولی پدرم قبول نکرد و گفت” من سرباز وطن هستم و برای دفاع از وطن رفته‌ام”.

دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است

حاج کاظم این روزها دلمان برای صداقت‌ها تنگ شده است، این روزها برخی ها رنگ و لعاب عوض کرده‌اند. برخی از آنها معتقدند دیگر تاریخ مصرف شهدا تمام شده است.

برخی حرمت لاله‌های شهید را می‌شکنند، حتی تعدادی از آنها به همسر و فرزندان شهدا بی‌مهری می‌کنند، وعده و وعیدهایشان گوش فلک را کر می‌کند ولی به خانواده‌های شهدا، جانبازان و ایثارگران که می‌رسند به جای آنکه یار و غمخوارشان باشند، نمک به زخم خانواده‌های شهدا می‌پاشند.

حاج کاظم، این را از من نشنیده بگیر، فرزندت دلتنگت شده است، دلتنگ روزهایی که بودی و برایشان پدری می‌کردی. روزهایی که خاطرات نبرد مقدس را برایشان تعریف می‌کردی، از همرزمان شهیدت قصه می‌گفتی و به خاک افتادن آلاله‌های سرخ  را  به تصویر می‌کشیدی.

این دلتنگی را می‌شود در صدای لرزان و چشمان به اشک نشسته پسرت به راحتی فهمید که چقدر دلتنگ بودنت شده است.

حاج کاظم، سلام همه ما را به همرزمان شهیدت برسان.



منبع خبر

شهیدی که با فروش منزلش تعمیرگاه تانک راه‌اندازی کرد بیشتر بخوانید »

فیلم/ هدف قرار دادن پهپاد ارمنی توسط آذربایجان

فیلم/ هدف قرار دادن پهپاد ارمنی توسط آذربایجان





منبع خبر

فیلم/ هدف قرار دادن پهپاد ارمنی توسط آذربایجان بیشتر بخوانید »

فروپاشی خطوط مقدم ارتش ارمنستان در سیزدهمین روز جنگ قره‌باغ / نابودی بخشی از سامانه پدافندی اس۳۰۰ ارتش ارمنستان پیش از اعلام آتش بس +نقشه و تصاویر

فروپاشی خطوط مقدم ارتش ارمنستان در سیزدهمین روز جنگ قره‌باغ / نابودی بخشی از سامانه پدافندی اس۳۰۰ ارتش ارمنستان پیش از اعلام آتش بس +نقشه و تصاویر


سرویس جهان مشرق _ در حالیکه در روزهای مذاکرات جدی میان دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مناقشه منطقه قره باغ صورت گرفت و در نهایت به توافق آتش بس از روز جاری ختم شد، ادامه پیشروی قوای زمینی مشترک ارتش جمهوری آذربایجان و نیروهای تحت حمایت ترکیه در خطوط مقدم میدان نبرد موجب شده تا نیروهای مدافع ارتش ارمنستان به علت نابودی بخش بزرگی از تجهیزات و مسیر پشتیبانی زمینی بر اثر حملات هوایی پهپادهای Bayraktar TB۲ ترکیه، اقدام به عقب نشینی گسترده و به جا گذاشتن ادوات و تسلیحات خود در این مواضع کنند.

نقشه مورد ادعای وزارت دفاع جمهوری آذربایجان از مناطق تصرف شده (رنگ آبی) و مناطق درگیری(قرمز) در قره باغ.

در طول درگیری‌های ۲۴ ساعت گذشته تا پیش از رسیدن به نقطه آتش بس، لیست ادوات نابود شده یا به غنیمت داده شده ارتش ارمنستان به شرح زیر است:

۲۲ دستگاه تانک اصلی میدان نبرد T۷۲ از مدل‌های مختلف.

۶ دستگاه نفربر زرهی از مدل BMP۱/۲ و MT_LB .

۵ عراده راکت انداز توپخانه‌ای شامل ۴ دستگاه BM۲۱ گراد و ۱ دستگاه Tos۱ A .

۱۰ دستگاه کامیون ترابری نظامی و ۱ سامانه پدافندی کوتاه برد SA۸ .

این حجم از خسارات ارتش ارمنستان به ویژه با توجه به اینکه بسیاری از ادوات فوق به شکل سالم یا با آسیب اندک و قابل کاربری مجدد برای رقیب هستند، نشان میدهد که نظامیان ارمنی برای ادامه جنگ بر روی زمین دچار مشکلات جدی هستند و در صورتی که آتش بس فوری و مذاکرات سیاسی برقرار نشود در هفته‌های آینده ارتش ارمنستان مناطق گسترده‌تری را در منطقه قره باغ از دست خواهد داد.

پرتابگر سامانه موشکی ضد زره کورنت غنیمتی ارتش جمهوری آذربایجان

تنها کافی است به آمار تانک‌های نابود شده یا غنیمت داده شده ارمنستان توجه کنیم :

مجموعا در ۱۳ روز نبرد سنگین در این منطقه ۷۰ تانک تی۷۲ ارمنی نابود شده یا به غنیمت رقیب درآمده است که ۲۲ دستگاه مربوط به شبانه روز گذشته و ۴۸ دستگاه مربوط به ۱۲ روز نخست جنگ بوده است. یعنی ارتش ارمنستان در ۲۴ ساعت گذشته معادل ۵۰ درصد از کل تانک‌های از دست رفته خود در ۱۲ روز قبل میدان نبرد خسارت دیده است.

همچنین ذکر این نکته نیز الزامی است که اگرچه در روزهای نخست نبرد نیز خسارات تجهیزاتی ارتش ارمنستان بیش از جمهوری آذربایجان بود، اما قوای ارمنی نیز موفق شده بودند خسارات قابل توجهی به رقیب وارد کنند اما در طول ۲۴ ساعت درگیری‌های اخیر تنها ۱ کامیون نظامی و ۱ پهپاد انتحاری ارتش جمهوری آذربایجان در این منطقه نابود شده است.

نابودی پهپاد انتحاری توسط پدافند ارتش ارمنستان

اما جالب ترین موضوع در تحولات ۲ روز اخیر جنگ قره باغ، صحبت‌های الهام علی اف رییس جمهور کشور جمهوری آذربایجان در خصوص پیروزی‌های نظامی ارتش این کشور در منطقه قره باغ بود.

وی در بخشی از سخنان خود که مربوط به خسارات تجهیزاتی وارد شده به ارتش ارمنستان بود مدعی شد پهپادهای این کشور موفق شده‌اند سامانه پدافندی برد بلند اس ۳۰۰ ارتش ارمنستان را که در منطقه قره باغ مستقر شده بود نابود کنند.

کمی بعد ویدئویی از سوی وزارت دفاع آذربایجان منتشر شد که نشان میداد پهپادهای Bayraktar TB۲ ترکیه ۲ سامانه راداری متعلق به ارتش ارمنستان را با استفاده از بمب‌های هدایت لیزری MAM_L نابود میکنند.

با دقت بر روی اهداف نابود شده میتوان با احتمال بالایی هدف اول را رادار پیش اخطار فرکانس کوتاه VHF_UHF از مدل P۱۸ روسی دانست.

رادار پیش اخطار P۱۸ ارتش ارمنستان لحظاتی قبل از نابودی توسط پهپاد ترکیه

اما هدف نابود شده دوم که انتشار تصاویر آن جنجال برانگیز شده است از مدل ۳۶D۶ Tin shield است که متعلق به مجموعه پدافندی برد بلند S۳۰۰ ارتش ارمنستان است.

رادار ۳۶D۶ ارتش ارمنستان از دید دوربین هدفگیری پهپاد ترکیه

پیش از این و بر اساس تحلیل تصاویر ماهواره‌ای حضور یک آتشبار سامانه پدافندی S۳۰۰_PT ارتش ارمنستان در اطراف شهر استپاناکرت (خان کندی) مرکز منطقه قره باغ اثبات شده بود.

نقشه توپوگرافی منطقه قره باغ و مناطق حضور رادارهای هدف قرار گرفته و فاصله تا آتشبار اس۳۰۰ ارتش ارمنستان

مشخص نیست چرا فرماندهان ارمنی رادار فوق را در فاصله زیادی از آتشبار اس ۳۰۰ خود (حدود ۲۲ کیلومتری) و بدون حضور سامانه‌های پدافندی کوتاه برد برای دفاع از آن مستقر کرده‌اند تا اینچنین به سادگی توسط پهپادهای رزمی ترکیه شکار شود.

سامانه راداری پیش اخطار P۱۸

به احتمال قوی اشاره الهام علی اف رییس جمهور جمهوری آذربایجان به نابودی سامانه اس ۳۰۰ نیز مربوط به فیلم نابودی همین سامانه راداری بوده است اما تا کنون تصاویری که نشان دهنده نابودی اجزای اصلی سامانه اس۳۰۰ باشد منتشر نشده است.



منبع خبر

فروپاشی خطوط مقدم ارتش ارمنستان در سیزدهمین روز جنگ قره‌باغ / نابودی بخشی از سامانه پدافندی اس۳۰۰ ارتش ارمنستان پیش از اعلام آتش بس +نقشه و تصاویر بیشتر بخوانید »