آذری جهرمی

برومند: فکری انتقادپذیر باشد و موضع نگیرد/ غفوری قداست استقلال را پایین آورد/ آقای بازیکن! اگر ناز داری به سلامت

برومند: فکری انتقادپذیر باشد و موضع نگیرد/ غفوری قداست استقلال را پایین آورد/ آقای بازیکن! اگر ناز داری به سلامت


پرویز برومند در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در خصوص اتفاقات هفته‌های اخیر استقلال که منجر به ایجاد حواشی برای آبی‌پوشان شده است، صحبت‌های زیر را انجام داد.

* زمانی که در فینال آسیا بازی کردم آذری جهرمی بچه بود

وی با اشاره به اظهارات محمد جواد آذری جهرمی در صفحه اینستاگرامش گفت: آن زمانی که ما در فینال آسیا حضور داشتیم، آذری جهرمی بچه بود. من بعید می‌دانم او به جز این یکی دو سال فینال آسیا را به چشمش دیده باشد. خوشحالم که اسماعیل خلیل‌زاده حرفی به او زد که از ته دل بود. چیزهایی که برای این آقایان وزیر آرزو است، برای ما استقلالی‌ها خاطره محسوب می‌شود. حیف که استقلال طوری نتیجه گرفت که امثال این آقایان الان برای ما این گونه کری می‌خوانند.

* فکری انتقاد پذیر باشد و حرف دلسوزان واقعی را بپذیرد

وی افزود: اگر پرسپولیس قهرمان نیم فصل نمی‌شد، آقایان این مدلی صحبت نمی‌کردند، اما به عنوان یک استقلالی دلم می‌سوزد که خودمان تیشه به ریشه خودمان می‌زنیم. منِ پرویز برومند آنقدر معرفت دارم که بدانم محمود فکری کیست و چقدر برای این تیم زحمت کشیده است. حرف‌هایی که می‌زنم همه از روی دلسوزی است. چه کسی بهتر از محمود فکری که بازیکن قدیمی این تیم بوده و حالا سرمربی استقلال شده است، اما به دوست خوبم توصیه می‌کنم انتقادپذیر باشد و حرف دلسوزان واقعی استقلال را بپذیرد.

* مردم باید بدانند چه اتفاقاتی در استقلال رخ می‌دهد

برومند خاطرنشان کرد: فکری باید تفکراتش را تغییر بدهد و با هواداران روراست باشد. او در بازی با سپاهان نباید کنفرانس خبری را ترک می‌کرد و بهتر بود ضعف‌های تیمش را می‌گفت. اگر بازیکن به توصیه او گوش نمی‌کند، فکری باید شفاف باشد و همه چیز را به هواداران بگوید. مردم باید بدانند در استقلال چه اتفاقاتی رخ می‌دهد، اما متأسفانه سرمربی استقلال کاری کرد که نباید می‌کرد.

*غفوری قداست استقلال را پایین آورد چرا فکری پای او ایستاده است؟

بازیکن اسبق استقلال یادآور شد: یک بازیکن (ووریا غفوری) چه ارزشی دارد که محمود فکری پای او ایستاده است؟ کاری که غفوری در بازی با نساجی انجام داد توهین به هوادار، پیشکسوت و همه استقلالی‌ها بود اما فکری در بازی بعد این بازیکن را بازی داد و قداست استقلال را پایین آورد. به شخصه از این تصمیم ناراحت شدم و به من برخورد.

*بازوبند کاپیتانی استقلال از سر راه نیامده است

بازیکن اسبق تیم ملی ایران تاکید کرد: اگر هوادار استقلال نمی‌خواهد این موضوع را بپذیرد، اشکالی ندارد، اما بهتر است آنها بدانند غفوری با بستن بازوبند کاپیتانی معضل تیمشان شده است.کاپیتان باید بزرگی کند نه اینکه خودش عامل حاشیه باشد. هر فرد دیگری این کار را می‌کرد من باز هم همین حرف را می‌زدم. دو سال است این بازیکن انواع حواشی را برای تیم ایجاد کرده و به جای تمرکز روی بازی‌هایش به مسائل دیگر می‌پردازد. این که چرا فکری پای او ایستاده را نمی‌دانم ولی بازوبند کاپیتانی استقلال از سر راه نیامده است. من 8 سال در استقلال بازی کردم ولی آرزوی بستن بازوبند کاپیتانی به دلم ماند.

* آقای بازیکن می خواهی برای استقلال ناز کنی به سلامت

برومند خاطرنشان کرد: نمی‌دانم مشکل استقلال چیست، اما در این چند هفته آتش گرفتم. نمی‌دانم تیم  چگونه تمرین می‌کند و شرایط چگونه است، نمی‌دانم چرا بازی خوبی از استقلال دیده نمی شود ولی این هم درست نیست که بازیکن در محل تمرین حضور پیدا نکند و هزار حرف و حدیث به وجود بیاورد. اگر بازیکن پولش را نگرفته، برود و هر وقت پولش را گرفت به تمرین بیاید. اگر هم دوست ندارد در اینجا بماند خداحافظ.

آقای فکری! نترس و بازیکن بی نظم را کنار بگذار. بخدا قسم با این رفتار در تاریخ استقلال جاودانه می‌شوی. اگر بازیکن سرپیچی می‌کند، فکری آنها را کنار بگذارد و با تیم امیدش در بازی‌ها بازی کند. آن وقت می‌بینید هوادار چگونه پای سرمربی می‌ایستد. همین مسائل باعث شده که استقلال چند سال پیاپی موفق نشود. یک بار دیگر این حرف را زدم، اگر این بازیکنان از استقلال بروند می‌بینید که فصل بعد هیچ تیمی آنها را نمی‌خواهد، فقط کافی است یک سال در یک تیم بازی کنند برای سال دوم جایی برای بازی کردن نخواهند داشت.

*آقایان مرفاوی، برهانی و عمران‌زاده چرا با این اتفاقات برخورد نمی‌کنید؟

وی خاطرنشان کرد: برخی بازیکنان ده دستی به استقلال چسبیده‌اند و هنوز نمی‌دانند در چه تیمی بازی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. تعجب من از امثال مرفاوی، برهانی و حنیف عمران زاده است، آنها که ادعا دارند استقلالی هستند چرا این مسائل را می‌بینند و برخورد نمی‌کنند؟ اگر قرار است این نفرات با این همه سابقه در استقلال بمانند و این چیزها را تماشا کنند همان بهتر که بروند.

* بازیکنان و کادر فنی استقلال خدا را شکر کنند کرونا آمده است

بازیکن اسبق استقلال به فارس تصریح کرد: برخی از این بازیکنان بروند خدا را شکر کنند که کرونا به این مملکت آمده وگرنه این هواداران می‌دانستند در استادیوم چه برخوردی با آنها بکنند. این کرونا باعث شد استادیوم‌ها خالی باشد و یک عده بازیکن نالایق هر کاری دلشان خواسته انجام دادند و به بهانه پول و مصدومیت و این حرف‌ها کار این تیم بزرگ را زمین گذاشتند. برای استقلال اصلاً خوب نیست دستش جلوی چنین نفراتی دراز باشد. همین اتفاقات می‌افتد که یک وزیر به جای آنکه به وزارتخانه‌اش برسد، این گونه برای ما کری می‌خواند و حرفی می‌زند که حتی پرسپولیسی‌ها هم از آن ناراحت می‌شوند. ای کاش من 10 سال جوان‌تر بودم و در استقلال بازی می‌کردم ‌آن وقت می‌دیدید که آیا این نفرات جرأت داشتند حرف بزنند یا خیر، همه ناراحتی‌ام به خاطر هواداران است و هر روز که به کوچه و خیابان می‌روم به من می‌گویند آقای برومند! چرا جوابی به اینها نمی‌دهی؟ جای تاسف است که باید این رفتارها را ببینم و در دل خودم بریزم.

انتهای پیام/‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌





منبع خبر

برومند: فکری انتقادپذیر باشد و موضع نگیرد/ غفوری قداست استقلال را پایین آورد/ آقای بازیکن! اگر ناز داری به سلامت بیشتر بخوانید »

وقتی روحانی «محاکمه خیالی» را به «پاسخگویی واقعی» ترجیح می‌دهد/ تلاش برای ایجاد دوگانه‌های کاذب

وقتی روحانی «محاکمه خیالی» را به «پاسخگویی واقعی» ترجیح می‌دهد/ تلاش برای ایجاد دوگانه‌های کاذب


گروه سیاسی خبرگزاری فارس: روزهای آخر آبان ۹۸ وقتی التهاب یک تصمیم ناگهانی و غیرمنتظره سراسر کشور را فرا گرفته بود، همه منتظر بودند که شخص نخست قوه مجریه کشور از علّت تصمیم ناگهانی سه برابر کردن قیمت بنزین بگوید. با این حال، حسن روحانی در روزهای نخست اجرایی شدن این تصمیم، سکوت اختیار کرد تا اینکه دو هفته بعد و در حالی که آب‌‌ها از آسیاب افتاده بود، اعلام کرد که «من نیز صبح جمعه مطلع شدم که قیمت بنزین تغییر کرده است».

 

روحانی: من هم صبح جمعه مطلع شدم که بنزین گران شده است!

 

 

جمله رئیس‌جمهور که بیش‌ از تصمیم ناگهانی افزایش قیمت بنزین برای جامعه غیرمنتظره و تعجّت‌آور بود، موجی از بهت توام با طنز را در محافل مجازی و حقیقی به راه انداخت. بعدها البته معاون سیاسی انتظامی وزیر کشور به صراحت اعلام کرد که تصمیم گرانی بنزین قبل از اجرا به اطلاع روحانی رسیده بود.

 

معاون سیاسی انتظامی وزیر کشور، این ادعای روحانی که صبح جمعه از گران شدن بنزین مطلع شده را تکذیب کرد!

 

 

یکسال بعد از اینکه روحانی حاضر نشد مسئولیت گران شدن ناگهانی بنزین و حوادث تلخ آبان را به‌عهده بگیرد، وی داوطلبانه مسئولیت موضوعی را به‌عهده گرفت که صحت اصل آن مورد تردید است. بعد از احضار محمّد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات به دادگاه، روحانی اعلام کرد «افزایش پهنای باند با دستور من بوده و اگر قرار است کسی بابت این موضوع محاکمه شود، من را محاکمه کنید نه وزیر جوان را»!

 

با اینکه آذری جهرمی بابت افزایش پهنای باند به دادگاه احضار نشده است، روحانی می‌گوید اگر قرار است کسی برای افزایش پهنای باند محاکمه شود، من هستم!

 

 

سخنگوی دستگاه قضا در واکنش به اظهارات رئیس‌جمهور، مرتبط دانستن احضار آذری جهرمی به افزایش پهنای باند اینترنت را تکذیب و آن را آدرس غلط دانست و تأکید کرد: قوه قضاییه نه تنها با توسعه و پهنای باند مخالف نیست، که با توسعه پهنای باند به‌ویژه برای پیام‌رسان‌های داخلی موافق است».

قبل از اظهارات روحانی نیز دادستان کل کشور در اطلاعیه‌ای با کذب دانستن احضار وزیر ارتباطات به موضوعاتی از قبیل فیلترینگ اینستاگرام تأکید کرده بود  «عناوین اتهامی آذری جهرمی متعدد است و این پرونده، نتیجه گزارش‌های نهادهای مردم نهاد، ضابطین و ارگانهای مختلف بوده است».

حال که روحانی، مسئولیت موضوعی را به‌عهده گرفته که بر اساس اظهارات مقامات قضایی اساساً واقعیت ندارد (احضار به دلیل افزایش پهنای باند)، این سؤال در افکار عمومی ایجاد شده که آیا وی حاضر است مسئولیت رخدادهایی که اتفاقاً واقعیت دارند و مردم آن‌ها را در سال‌های گذشته به عینه دیده‌اند و اکنون صبح تا شام با گوشت و پوست خود لمس می‌کنند، بپذیرد؟

دلار ۲۵ هزار تومانی

چندماه بعد از انتخاب مجدد روحانی، در بهمن ۹۶ وقتی رضا رشیدپور مجری گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور، وعده انتخاباتی روحانی مبنی بر ثبات نرخ ارز را یادآور شد و به دلار ۴۷۵۰ تومانی اشاره کرد،‌ روحانی در جواب گفت: «قیمت دلار ۴۷۵۰ تومان نیست، وسط دعوا نرخ تعیین نکنید. خیلی پایین تر از این حرفاست و پایین تر هم می آید». وقتی مجری در ادامه از روحانی پرسید آیا خیال مردم از بابت نرخ ارز راحت باشد، روحانی گفت بله خیال مردم راحت باشد.

 

سال 96 روحانی گفت مردم بابت افزایش نرخ دلار خیالشان راحت باشد

 

اکنون در حالی که ۳ سال از آن روز می‌گذرد، قیمت دلار ۵ برابر شده است. در چنین شرایطی آیا روحانی حاضر است اعلام کند که من مسئول ۵ برابر شدن نرخ ارز هستم؟

حراج ۶۰ تن طلا از ذخایر کشور

اوایل سال ۹۷ و در شرایطی که بحران ارزی، خود را نشان داده بود،  دولت طی تصمیمی که  تعجب کارشناسان را برانگیخت، اقدام به پیش‌فروش سکّه به نرخ ۱میلیون و ۱۶۰ هزار تومان کرد. این تصمیم در حالی بود که همان زمان، سکه با نرخ حدود ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان در بازار به فروش می‌رفت. همین موضوع تقاضای خرید سکه یک میلیون و ۱۶۰ هزار تومانی را افزایش داد تا جایی که ۷ میلیون قطعه سکه، معادل ۶۰ تن شمش طلا از ذخایر کشور کاسته شود. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شد که دور جدید تحریم‌ها یا به تعبیر رئیس‌جمهور، جنگ اقتصادی کلید خورده بود و کاستن از ذخایر کشور، معنایی جز خودکشی نداشت!

پراید ۱۰۰ میلیون تومانی

برای بسیاری از دهک‌های متوسط پایین درآمدی جامعه تا سال ۹۲ و روی کار آمدن حسن روحانی، پراید خودرویی بود که با پس‌انداز حدوداً ۱۷ میلیون تومان می‌شد صاحب آن شد. مردم در آن روز، یارانه ۴۵ هزار تومانی دریافت می‌کردند.

 


گرانی پراید، صدای حامیان دولت را نیز درآورد!

 

 

امروز در حالی که سال پایانی دولت تدبیر و امید را سپری می‌کنیم قیمت پراید به ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است، در حالی که مردم همچنان یارانه ۴۵ هزار تومانی را دریافت می‌کنند! اینکه خرید پراید تبدیل به آرزوی بخش قابل توجهی از مردم شده است، موضوعی نیست که نیازمند مسئولیت‌پذیری از سوی رئیس‌جمهور باشد؟

افزایش ۵۰۰ درصدی قیمت مسکن!

تأمین مسکن ارزان و کاهش قیمت آن یکی از وعده‌های حسن روحانی در انتخابات ۹۲ بود. با این حال، ۵ سال بعد و زمانی که عباس آخوندی در حال ترک وزارت راه و شهرسازی بود، او اعلام کرد «افتخار می‌کنم که حتی یک مسکن مهر نساختم»!

علاوه بر این، آمارها حاکی از افزایش ۵۸۶ درصدی قیمت مسکن پایتخت در دولت روحانی است!

 

توافق بد با آمریکا و روزی ۱۰۰ میلیون دلار ضرر به کشور!

در حالی که فلسفه حضور ایران در پای میز مذاکره با آمریکا و غرب، نه توافق به هر قیمت، بلکه رفع تحریم‌های ظالمانه و تأمین شدن حقوق هسته‌ای کشور بود، روحانی و ظریف سیاست «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» را در پیش گرفتند. هشدارهای صریح رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «توافق نکردن، شرف دارد بر توافق بد» نیز نادیده گرفته شد تا اینکه در نهایت برجام خلق شد. برجامی که در ابتدا دولتی‌ها اعلام می‌کردند هر روز عدم اجرای آن ۱۰۰ میلیون دلار به کشور ضرر می‌زند، آمریکا از آن خارج شد و اروپایی‌ها نیز از عمل به آن سر باز زدند.

 

 

 

گذشته از اینکه روحانی و ظریف هیچ‌گاه بابت چاله‌های مهلک برجام نظیر مکانیسم ماشه، عدم اجرای گام به گام و متناظر تعهدات، نظارت‌های گسترده و مشخص نبودن مرجع شکایت در صورت بدعهدی طرف مقابل پاسخی به افکار عمومی ندادند، کماکان این سؤال باقی است که بابت عدم اجرای برجام، تا کنون چقدر ضرر به کشور وارد شده است؟ آیا کسی حاضر است بابت این موضع و خسارت محض برجام به دادگاه افکار عمومی و قانون پاسخگو باشد؟

 به این فهرست می‌توان انبوهی از رکوردشکنی‌های دولت روحانی را اضافه کرد. سؤالی که پس از مرور این کارنامه به ذهن نقش می‌بندد این است که اگر قرار باشد بابت وضعیت نابسامان مسکن، حراج ۶۰ تن طلای کشور، توافق بد با غرب، نفوذ جاسوس در دولت، نایاب شدن مرغ، روغن، تخم مرغ، پوشک، پراید ۱۰۰ میلیونی، دلار ۲۵ هزار تومانی، تعطیلی کارخانه‌ها، فساد در خصوصی‌سازی‌، هدررفت منابع ارزی کشور و… یک نفر را به‌عنوان مسئول، برای پاسخگویی فراخواند، آن فرد آیا می‌تواند شخصی جز حسن روحانی باشد؟ با این حال چرا وی تاکنون جمله «من را محاکمه کنید» را درباره هیچ کدام از این موارد به‌کار نبرده و حاضر نشده مسئولیت آن را برعهده بگیرد؟

 

 

چرا حسن روحانی در موردی سخن از بازخواست و محاکمه خود به میان می‌آورد که اساساً بابت آن، کسی مورد بازخواست و محاکمه قرار نگرفته است؟

سؤال اساسی‌تر اینکه؛ علت اینکه رئیس‌جمهور پاسخگویی واقعی را به محکمه‌ خیالی ترجیح می‌دهد، چیست؟ پاسخ این سؤال را شاید بتوان در سیاستی دانست که حسن روحانی در ۹۲ و ۹۶ با استفاده از آن رأی آورد و اکنون در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ یکبار دیگر در حال به‌کارگیری آن به نفع جناح اعتدال- اصلاحات است، یعنی ایجاد دوگانه‌های کاذب.

به نظر می‌رسد روحانی قصد دارد از طرفی با هدایت مشکلات واقعی مردم به یک پستو، و از طرف دیگر قرار گرفتن در جایگاه متهمِ دادگاه خیالیِ افزایش پهنای باند اینترنت، شگرد کهنه‌‌ای را بازآفرینی کند.

انتهای پیام/





منبع خبر

وقتی روحانی «محاکمه خیالی» را به «پاسخگویی واقعی» ترجیح می‌دهد/ تلاش برای ایجاد دوگانه‌های کاذب بیشتر بخوانید »

روحانی: ‌زندگی مردم سخت شد ولی صف نبستند

واکنش‌ کاربران به اظهارات روحانی/ از پهنای باند تا پهنای رانت!


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، اظهارات امروز رئیس جمهور درباره محاکمه آذری جهرمی به بهانه افزایش پهنای باند اینترنت در ایران موجی از واکنش‌ها را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشته است تا حدی که بجای جهرمی مرا محاکمه کنید یکی از پرتکرارترین هشتگ‌ها در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است.

رئیس جمهور در جلسه امروز هیئت دولت گفته بود: از وزیر ارتباطات فعلی و قبلی تشکر می‌کنم، کار عظیمی کردند، کسی را برای پهنای باند نمی‌توانند محاکمه کنند، اگر کسی را برای پهنای باند می‌خواهید محاکمه کنید،باید من را محاکمه کنید.‌ پهنای باند فساد را کم کرده، اگر می‌خواهید کسی را احضار کنید،باید من را احضار کنید، نه وزیر من را.

گوشه‌ای از واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی به این سخنان روحانی در ادامه آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام/





منبع خبر

واکنش‌ کاربران به اظهارات روحانی/ از پهنای باند تا پهنای رانت! بیشتر بخوانید »

وقتی مقصر مدیریت فضای مجازی در نقش منجی ظاهر می‌شود/ فرار به جلو آذری‌جهرمی به‌جای پاسخ‌گویی

وقتی مقصر مدیریت فضای مجازی در نقش منجی ظاهر می‌شود/ فرار به جلو آذری‌جهرمی به‌جای پاسخ‌گویی


گروه ارتباطات و فناوری اطلاعات خبرگزاری فارس- سیده راضیه حسینی: تا صحبت از فیلترینگ می‌شود، محمدجواد آذری جهرمی یک جمله ثابت دارد؛ «وزارت ارتباطات متولی فیلترینگ نیست». به این شکل هم از خودش سلب مسئولیت می‌کند و هم ماجرا را گردن سایر نهادها می‌اندازد. اما او در این اظهارنظرها یک نکته مهم را عمدا نادیده می‌گیرد؛ اینکه اگر تهدیدهای ناشی از رهاشدگی فضای مجازی را نمی‌شود با اقدامات ایجابی مدیریت کرد، علتش عملکرد ضعیف وزارت ارتباطات است؛ عملکرد ضعیفی که از کوتاهی در زیرساخت‌های ملی را شامل می‌شود تا عدم حمایت از شبکه‌های اجتماعی و پیامرسان‌های بومی و ارائه خدمات ویژه به شبکه‌های اجتماعی خارجی. در واقع فیلترینگ، خروجی مسیری است که آذری جهرمی در طول سال‌های مسئولیت در وزارت ارتباطات و حتی قبل از آن در پیش گرفته است.

وظیفه وزارت ارتباطات طبق اسناد بالادستی چیست؟

وزارت ارتباطات طبق سند شبکه ملی اطلاعات در برنامه پنجم توسعه، موظف شده است شبکه‌ای شامل زیرساخت‌های ارتباطی با مدیریت مستقل کاملاً داخلی و با امکان عرضه انواع محتوا و خدمات ارتباطی سراسری برای مردم با تضمین کیفیت را تأمین کند. یعنی شبکه‌ای که در عین اتصال به شبکه جهانی اینترنت، این امکان را فراهم کند که سرویس‌دهندگان داخلی در بخش‌های مختلف، با سرعت و کیفیت بالا به مردم خدمات دهند و مردم نیز برای استفاده از این سرویس‌دهندگان نیازی به صرف هزینه‌های کلان استفاده از اینترنت بین‌الملل نداشته باشند.

اما یکی از مهمترین مصداق‌هایی که این سند بالادستی به‌صورت گسترده نقض شد و مردم دچار آسیب جدی شدند، به بحث پیام‌رسان‌ها و مشخصا تلگرام برمی‌گردد. مسیری که دولت با نمایندگی آذری جهرمی طی کرد و در نهایت به تهدیدی تبدیل شد که کشور را به نقطه ناگزیر فیلترینگ رساند.

 

تلگرام گیت، کلاه گشادی که سر دولت رفت

دولت در سال ۹۴ به جای اینکه متوجه آسیب‌های آتی یک پیامرسان خارجی باشد، تصمیم گرفت وارد مذاکره با تلگرام شود؛  آذری جهرمی هنوز وزیر نشده بود که به‌عنوان نماینده دولت جلسه‌ای با دوروف مدیر این پیامرسان داشت. مذاکراتی که حتی با وجود سوال رسمی نمایندگان مردم، هیچ‌گاه مفادش شفاف نشد.  بعد از این جلسه بود که سرویس‌های ویژه‌ای برای گسترش هرچه بیشتر تلگرام در اختیار آن قرار گرفت؛ شبکه‌های توزیع محتوا (CDN) برای بالارفتن سرعت انتقال محتوا در اختیار این پیامرسان قرار داد و عملا آن را به پیامرسان اول کشور تبدیل کرد

این سرویس‌دهی ویژه به تلگرام همچنان در دوران تصدی وزارت ارتباطات توسط آذری جهرمی ادامه پیدا کرد و تعداد کاربران ایرانی در تلگرام به چهل میلیون رسید. عددی که در هیچ‌جای دنیا حتی خود روسیه سابقه نداشت. آذری جهرمی یک نکته ساده را در مذاکره با مالک تلگرام متوجه نشده بود؛ اینکه وقتی با حمایت‌های ویژه دولتی یک پیامرسان به جزئی از زندگی مردم یک کشور تبدیل شود، قدرتی پیدا می‌کند مثل آب‌خوردن می‌تواند زیر همه تعهداتش بزند و آنجا دیگر کاری از کسی بر نمی‌آید. تمام اطلاعات این چهل میلیون ایرانی به سرورهایی خارج از کشور منتقل می‌شد و این از نظر صاحبنظران یک تهدید جدی بود؛ علاوه برآن کانال‌های فروش اسلحه، ترویج خشونت و حامیان تروریست‌ها به راحتی در آن فعالیت می‌کردند و صاحبان تلگرام برای بستن این کانال‌های آسیب‌رسان طبق قوانین معمول شبکه‌های اجتماعی، هیچ همکاری با مسئولان ایرانی نداشتند.

عدم تعهد تلگرام در برخورد با محتواهای آسیب‌رسان،  محدود به ایران نبود و حتی صدای بقیه کشورها را هم درآورده بود. «ترزا می» نخست‌وزیر وقت انگلیس در اجلاس داووس 2018 گفت شرکت‌ها نمی‌توانند صرفاً تماشاگر باشند وقتی می‌بینند عده‌ای از پلت‌فرم آنها برای ترویج «کودک‌آزاری، برده‌داری مدرن یا گسترش تروریسم و محتوای افراط‌گرایانه» بهره می‌گیرند. وی مشخصاً به تلگرام اشاره کرد و آن را «خانه تبهکاران و تروریست‌ها» خواند. او گفت این پلت‌فرم های کوچکتر باید اصلاحاتی را صورت دهند و تهدید کرد در غیر این صورت به عنوان «پلت‌فرم تروریست‌ها و اپلیکیشن کودک‌آزاران» معروف خواهند شد.

ضعف عملکردی که به فیلترینگ ختم شد

همزمان با حمایت جدی وزارت ارتباطات از تلگرام، هیچ اقدام موثری برای ایجاد یک پیامرسان بومی شکل نگرفت؛ به‌عنوان فضایی که کاربران بتوانند با هزینه بسیار کمتر در آن فعالیت داشته باشند و این آسیب‌ها و تهدیدهای جدی را نداشته باشد. او هیچ‌وقت پیامرسان‌های بومی را مانند سرویس‌دهندگان دیگر در اکوسیستم استارت‌آپی خودش نپذیرفت.

در نهایت پیام‌رسان‌هایی بومی که در کشور توسط نهادهای مختلف ساخته شدند، هم از نظر فنی و هم از نظر زیرساخت، توانایی رقابت با تلگرام را پیدا نکردند و اصولا این مسأله حیاتی برای وزارت ارتباطات موضوعیت نداشت. همه این کوتاهی‌ها باعث شد تنها گزینه‌ای که برای مدیریت تهدیدها در پیش روی متولیان فضای مجازی باقی بماند، فیلتر تلگرام باشد. اقدام سلبی که هزینه‌های زیادی داشت و در صورت تدبیر وزارت ارتباطات می‌توانست جایش را به یک اقدام ایجابی بدهد و حتی می‌توانست از ابتدا اصولا موضوعیت پیدا نکند؛ اگر به سادگی آینده مذاکره با تلگرام و دادن امتیازهای متعدد را پیش‌بینی می‌کردند.

وقتی مسئول وضع فعلی در نقش منجی ظاهر می‌شود

بعد از فیلتر تلگرام نیز علاوه بر بی‌تدبیری صورت گرفته در ارائه چند پیامرسان همزمان، باز هم شاهد کارشکنی‌ها و عدم حمایت وزارت ارتباطات از پیامرسان‌های موجود بودیم. تا جایی که برخی از مدیران این پیام‌رسان‌ها گلایه داشتند که حتی رک‌های سرور در برخی دیتاسنترهای مهم از این پیامرسان‌ها گرفته شده و به برخی پوسته‌هایی که عملا بر محور تلگرام فعالیت داشتند، اختصاص پیدا کرده است.

همه این‌ها باعث شد فیلترینگ در مدیریت تهدیدهای ناشی از ضعف عملکرد وزارت ارتباطات موفق نباشد. اشکال اصلی در هزینه‌هایی که فیلتر تلگرام به همراه داشت، مسیری بود که در نتیجه عملکرد آذری جهرمی به فیلترینگ ختم شد.  حالا او می‌گوید «نمی‌دانم چرا تلگرام در کشور هنوز فیلتر است(!) این فرآیند از دید من منطقی نیست. وظیفه دارم پیگیری کنم و پیگیری هم خواهم کرد. ولی وقتی سیکل تصمیم‌گیری جای دیگری است و به من و هر وزیر دیگر ارتباطی ندارد چه بگویم. بارها گفته‌ام مسئول فیلترینگ در کشور کمیته تعیین مصادیق و دستگاه قضایی است.»   وزیر ارتباطات در این اظهارنظرها به جای آنکه در قبال این مسیر طی شده و مخصوصا بی‌تدبیری و ناکارآمدی که در مذاکره با مدیران تلگرام، پاسخگو باشد با یک فرار رو به جلو خودش را در نقش منجی نشان می‌دهد.آیا جهرمی واقعا نمی‌داند چرا تلگرام هنوز فیلتر است؟

 

تکرار همان اشتباه این بار در قبال اینستاگرام

اما تجربه اشتباه تلگرام باز هم در حال تکرار است؛ وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی در واکنش به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از یک بازی فوتبال در صفحه اینستاگرام فارسی کنفدراسیون فوتبال آسیا، تلویحا می‌گوید از اینستاگرام برای پخش بدون مشکل این گزارش حمایت می‌کند.

اینستاگرام از زمان ترور سردار سلیمانی، قدم به قدم با سیاست تروریستی آمریکا همراهی کرد و هرنوع عکس و اسم سردار را با اخطارهای صریح حذف کرده و بسیاری از صفحات قدیمی کاربران سرشناس ایرانی را بابت درج عکس سردار به‌طور کامل بسته است. حالا وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی به فکر دادن بخش بیشتری از پهنای باند کشور به این شبکه اجتماعی به بهانه گزارش یک مسابقه فوتبال است. تناقضی عجیب که انتقادات زیادی را به همراه داشت.

 

تمرکز بر سیم‌کشی و دکل به جای شبکه‌ای منسجم و پر سرعت 

بالارفتن سرعت اینترنت کشور، یک نیاز ضروری و یک خواسته عمومی است و مخصوصا این روزها که بسیاری از کارها و خدمات در فضای مجازی صورت می‌گیرد. اما وزیر ارتباطات در همین مقوله نیز با بی‌توجهی به مزایا و ضرورت‌های ایجاد زیرساخت‎های حیاتی و منسجم برای شبکه ملی اطلاعات، صرفا بر توسعه کابل و دکل و سیم‌کشی تمرکز کرده است. این در حالی است که طبق تجربه موفق سایر کشورها مانند کره جنوبی، بهترین مسیر برای بالارفتن سرعت شبکه ارتباطی کشور و افزایش کیفیت خدمات اینترنت جهانی، توسعه شبکه ملی اطلاعات است  که از همین نقطه جلوی بسیاری از آسیب‌های آتی را می‌گیرد و طبیعتا دوباره کشور را در مسیر ناگزیر فیلتر قرار نمی‌دهد.

در ایجاد شبکه ملی اطلاعات چه اتفاقی باید بیفتد؟

مطابق تعریف صحیح شبکه ملی اطلاعات، یکی از مسائل مهم، ایجاد زیرساخت اطلاعاتی در ذیل این شبکه است این شبکه ظرفیت لازم برای «نگهداری و تبادل امن اطلاعات داخلی در کشور به‌منظور توسعه خدمات الکترونیکی» و «دسترسی به اینترنت» از طریق بستر ارتباطی باند پهن سراسری برای کاربران خانگی، کسب‌وکارها و دستگاه‌های اجرایی را فراهم می‌کند

به بیان دیگر به گفته کارشناسان زیرساخت فضای مجازی کشور باید شبکه ملی اطلاعات باشد که دارای دو زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی است. زیرساخت اطلاعاتی برای خدمات پایه کاربردی مورد نیاز شبکه تعریف شده که بر مبنای آن بتوان دیتاسنترها را سامان داد، شبکه های اجتماعی بومی را فعال کرد و خدمات پایه کاربردی مثل خدمات ابری، موتورجستجوی بومی، پیام رسان‌های اجتماعی و شبکه های توزیع محتوا بر مبنای آن در داخل شبکه ملی ارائه شوند. چنین چیزی تاکنون اتفاق نیافتاده است.

 

مانع اصلی در سر راه سرویس‌دهنده‌های بومی چیست؟

کارشناسان معتقدند یکی از مشکلاتی که شبکه های اجتماعی داخلی در رقابت با شبکه های خارجی با آن روبرو هستند به دلیل نبود این زیرساختهای اطلاعاتی است. زیرساخت اطلاعاتی داخلی که باید در شبکه ملی اطلاعات ایجاد می شد فراهم نشده و به دلیل همین است که این خدمات دهندگان نمی توانند سرویس مورد نظر را ارائه دهند. البته ممکن است مشکل فنی هم داشته باشند اما یکی از اصلی ترین مسائل و مشکلاتی که با آن سردرگریبان هستند، این موضوع است.

رضا تقی پور عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی در این خصوص می‌گوید: به نظر می‌رسد مهمترین مشکل فعلی در بخش نرم افزارهای پایه داخلی به فقدان یک ابررایانش و یک مرکز ذخیره داده بازمی گردد. ما نیاز به یک CDN سراسری قوی (شبکه توزیع محتوا) در کشور داریم تا مشکل موتورجستجو و ایمیل داخلی را حل کنیم. مشکل فعلی مربوط به توانایی شرکتهای دانش بنیان نیست. بلکه زیرساخت‌های رایانش ابری در شبکه ملی اطلاعات ایجاد نشده است. والا با نرم افزارهای ایجاد شده از سوی شرکتهای دانش بنیان، آمادگی پوشش خدمات به کاربران در این زمینه وجود دارد.

ضعف عملکردی که استقلال کشور را نشان رفته است

بی‌توجهی به زیرساخت‌های اطلاعاتی باعث اعتراض فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز شده است؛ او سابقا گفته بود: برخی که در وزارت ارتباطات هستند بیشتر علاقه دارند شبکه ملی اطلاعات را به صورت کلاسیک در کشور توسعه دهند. بحث استقلال در شبکه ملی اطلاعات بسیار مهم است. به همین دلیل در الزامات مصوبه اصرار کردیم که خدمات پایه ملی باشد. اکنون خدمات پایه این گونه نیست.

آذری جهرمی تیرماه 99 در یک یادداشت نوشته «استقلال یک کشور مشتمل بر مؤلفه‌هایی چون سیاسی، نظامی، فرهنگی، قضایی، دیپلماتیک، ایدئولوژیک، اقتصادی و امنیتی می‌شود. اما امروزه اگر کشوری به‌دنبال حفظ استقلال فضای مجازی خود نباشد، سایر مؤلفه‌های استقلال خود را درمعرض خطر قرار می‌دهد. هدف، مقابله با هر نوع دشمنی ازجمله مقابله با هژمونی امریکا در عرصه فضای مجازی و اقتصاد دیجیتالی و رفع امکان تحریم اینترنتی ایران است». کاش او مشخص و صریح بگوید برای تحقق این هدف چه اقدامی انجام داده و مسیری که در بحث تلگرام، اینستاگرام و زیرساخت‌های شبکه ملی اطلاعات طی کرده چه نسبتی با این استقلال در فضای مجازی دارد؟

 انتهای پیام/





منبع خبر

وقتی مقصر مدیریت فضای مجازی در نقش منجی ظاهر می‌شود/ فرار به جلو آذری‌جهرمی به‌جای پاسخ‌گویی بیشتر بخوانید »

وقتی مقصر در نقش منجی ظاهر می‌شود!

وقتی مقصر در نقش منجی ظاهر می‌شود!


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، تا صحبت از فیلترینگ می‌شود، محمدجواد آذری جهرمی یک جمله ثابت دارد؛ «وزارت ارتباطات متولی فیلترینگ نیست». به این شکل هم از خودش سلب مسئولیت می‌کند و هم ماجرا را گردن سایر نهادها می‌اندازد. اما او در این اظهارنظرها یک نکته مهم را عمدا نادیده می‌گیرد؛ اینکه اگر تهدیدهای ناشی از رهاشدگی فضای مجازی را نمی‌شود با اقدامات ایجابی مدیریت کرد، علتش عملکرد ضعیف وزارت ارتباطات است؛ عملکرد ضعیفی که از کوتاهی در زیرساخت‌های ملی را شامل می‌شود تا عدم حمایت از شبکه‌های اجتماعی و پیامرسان‌های بومی و ارائه خدمات ویژه به شبکه‌های اجتماعی خارجی. در واقع فیلترینگ، خروجی مسیری است که آذری جهرمی در طول سال‌های مسئولیت در وزارت ارتباطات و حتی قبل از آن در پیش گرفته است.

بیشتر بخوانید:

آقای جهرمی! برای این کودکان کاری کن+عکس

وظیفه وزارت ارتباطات طبق اسناد بالادستی چیست؟

وزارت ارتباطات طبق سند شبکه ملی اطلاعات در برنامه پنجم توسعه، موظف شده است شبکه‌ای شامل زیرساخت‌های ارتباطی با مدیریت مستقل کاملاً داخلی و با امکان عرضه انواع محتوا و خدمات ارتباطی سراسری برای مردم با تضمین کیفیت را تأمین کند. یعنی شبکه‌ای که در عین اتصال به شبکه جهانی اینترنت، این امکان را فراهم کند که سرویس‌دهندگان داخلی در بخش‌های مختلف، با سرعت و کیفیت بالا به مردم خدمات دهند و مردم نیز برای استفاده از این سرویس‌دهندگان نیازی به صرف هزینه‌های کلان استفاده از اینترنت بین‌الملل نداشته باشند.

بیشتر بخوانید:

قول جهرمی درباره ‌وضعیت اینترنت سیستان و بلوچستان

اما یکی از مهمترین مصداق‌هایی که این سند بالادستی به‌صورت گسترده نقض شد و مردم دچار آسیب جدی شدند، به بحث پیام‌رسان‌ها و مشخصا تلگرام برمی‌گردد. مسیری که دولت با نمایندگی آذری جهرمی طی کرد و در نهایت به تهدیدی تبدیل شد که کشور را به نقطه ناگزیر فیلترینگ رساند.

تلگرام گیت، کلاه گشادی که سر دولت رفت

 تلگرام که فعالیتش را در کشور شروع کرد، دولت به جای اینکه متوجه آسیب‌های آتی یک پیامرسان خارجی باشد، وارد مذاکره با این پیامرسان شد؛  آذری جهرمی هنوز وزیر نشده بود که در سال 94 به‌عنوان نماینده دولت جلسه‌ای با دوروف مدیر این پیامرسان داشت. مذاکراتی که حتی با وجود سوال رسمی نمایندگان مردم، هیچ‌گاه مفادش شفاف نشد. بعد از این جلسه بود که سرویس‌های ویژه‌ای برای گسترش هرچه بیشتر تلگرام در اختیار آن قرار گرفت؛ شبکه‌های توزیع محتوا (CDN) برای بالارفتن سرعت انتقال محتوا در اختیار این پیامرسان قرار داد و عملا آن را به پیامرسان اول کشور تبدیل کرد

این سرویس‌دهی ویژه به تلگرام همچنان در دوران تصدی وزارت ارتباطات توسط آذری جهرمی ادامه پیدا کرد و تعداد کاربران ایرانی در تلگرام به چهل میلیون رسید. عددی که در هیچ‌جای دنیا حتی خود روسیه سابقه نداشت. آذری جهرمی یک نکته ساده را در مذاکره با مالک تلگرام متوجه نشده بود؛ اینکه وقتی با حمایت‌های ویژه دولتی یک پیامرسان به جزئی از زندگی مردم یک کشور تبدیل شود، قدرتی پیدا می‌کند مثل آب‌خوردن می‌تواند زیر همه تعهداتش بزند و آنجا دیگر کاری از کسی بر نمی‌آید. تمام اطلاعات این چهل میلیون ایرانی به سرورهایی خارج از کشور منتقل می‌شد و این از نظر صاحبنظران یک تهدید جدی بود؛ علاوه برآن کانال‌های فروش اسلحه، ترویج خشونت و حامیان تروریست‌ها به راحتی در آن فعالیت می‌کردند و صاحبان تلگرام برای بستن این کانال‌های آسیب‌رسان طبق قوانین معمول شبکه‌های اجتماعی، هیچ همکاری با مسئولان ایرانی نداشتند.

عدم تعهد تلگرام در برخورد با محتواهای آسیب‌رسان،  محدود به ایران نبود و حتی صدای بقیه کشورها را هم درآورده بود. «ترزا می» نخست‌وزیر وقت انگلیس در اجلاس داووس 2018 گفت شرکت‌ها نمی‌توانند صرفاً تماشاگر باشند وقتی می‌بینند عده‌ای از پلت‌فرم آنها برای ترویج «کودک‌آزاری، برده‌داری مدرن یا گسترش تروریسم و محتوای افراط‌گرایانه» بهره می‌گیرند. وی مشخصاً به تلگرام اشاره کرد و آن را «خانه تبهکاران و تروریست‌ها» خواند. او گفت این پلت‌فرم های کوچکتر باید اصلاحاتی را صورت دهند و تهدید کرد در غیر این صورت به عنوان «پلت‌فرم تروریست‌ها و اپلیکیشن کودک‌آزاران» معروف خواهند شد.

ضعف عملکردی که به فیلترینگ ختم شد

همزمان با حمایت جدی وزارت ارتباطات از تلگرام، هیچ اقدام موثری برای ایجاد یک پیامرسان بومی شکل نگرفت؛ به‌عنوان فضایی که کاربران بتوانند با هزینه بسیار کمتر در آن فعالیت داشته باشند و این آسیب‌ها و تهدیدهای جدی را نداشته باشد. او هیچ‌وقت پیامرسان‌های بومی را مانند سرویس‌دهندگان دیگر در اکوسیستم استارت‌آپی خودش نپذیرفت.

در نهایت پیام‌رسان‌هایی بومی که در کشور توسط نهادهای مختلف ساخته شدند، هم از نظر فنی و هم از نظر زیرساخت، توانایی رقابت با تلگرام را پیدا نکردند و اصولا این مسأله حیاتی برای وزارت ارتباطات موضوعیت نداشت. همه این کوتاهی‌ها باعث شد تنها گزینه‌ای که برای مدیریت تهدیدها در پیش روی متولیان فضای مجازی باقی بماند، فیلتر تلگرام باشد. اقدام سلبی که هزینه‌های زیادی داشت و در صورت تدبیر وزارت ارتباطات می‌توانست جایش را به یک اقدام ایجابی بدهد و حتی می‌توانست از ابتدا اصولا موضوعیت پیدا نکند؛ اگر به سادگی آینده مذاکره با تلگرام و دادن امتیازهای متعدد را پیش‌بینی می‌کردند.

وقتی مسئول وضع فعلی در نقش منجی ظاهر می‌شود

بعد از فیلتر تلگرام نیز علاوه بر بی‌تدبیری صورت گرفته در ارائه چند پیامرسان همزمان، باز هم شاهد کارشکنی‌ها و عدم حمایت وزارت ارتباطات از پیامرسان‌های موجود بودیم. تا جایی که برخی از مدیران این پیام‌رسان‌ها گلایه داشتند که حتی رک‌های سرور در برخی دیتاسنترهای مهم از این پیامرسان‌ها گرفته شده و به برخی پوسته‌هایی که عملا بر محور تلگرام فعالیت داشتند، اختصاص پیدا کرده است.

همه این‌ها باعث شد فیلترینگ در مدیریت تهدیدهای ناشی از ضعف عملکرد وزارت ارتباطات موفق نباشد. فیلترینگ، به تنهایی نه مثبت و نه منفی؛ یک راهکار است که باید در جایی منطقی به کار گرفته شود. اشکال اصلی در هزینه‌هایی که فیلتر تلگرام به همراه داشت، مسیری بود که در نتیجه عملکرد آذری جهرمی به فیلترینگ ختم شد.  حالا او می‌گوید «نمی‌دانم چرا تلگرام در کشور هنوز فیلتر است(!) این فرآیند از دید من منطقی نیست. وظیفه دارم پیگیری کنم و پیگیری هم خواهم کرد. ولی وقتی سیکل تصمیم‌گیری جای دیگری است و به من و هر وزیر دیگر ارتباطی ندارد چه بگویم. بارها گفته‌ام مسئول فیلترینگ در کشور کمیته تعیین مصادیق و دستگاه قضایی است.»   وزیر ارتباطات در این اظهارنظرها به جای آنکه در قبال این مسیر طی شده و مخصوصا بی‌تدبیری و ناکارآمدی که در مذاکره با مدیران تلگرام، پاسخگو باشد با یک فرار رو به جلو خودش را در نقش منجی نشان می‌دهد.آیا جهرمی واقعا نمی‌داند چرا تلگرام هنوز فیلتر است؟

تکرار همان اشتباه این بار در قبال اینستاگرام

اما تجربه اشتباه تلگرام باز هم در حال تکرار است؛ وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی در واکنش به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از یک بازی فوتبال در صفحه اینستاگرام فارسی کنفدراسیون فوتبال آسیا، تلویحا می‌گوید از اینستاگرام برای پخش بدون مشکل این گزارش حمایت می‌کند.

اینستاگرام از زمان ترور سردار سلیمانی، قدم به قدم با سیاست تروریستی آمریکا همراهی کرد و هرنوع عکس و اسم سردار را با اخطارهای صریح حذف کرده و بسیاری از صفحات قدیمی کاربران سرشناس ایرانی را بابت درج عکس سردار به‌طور کامل بسته است. حالا وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی به فکر دادن بخش بیشتری از پهنای باند کشور به این شبکه اجتماعی به بهانه گزارش یک مسابقه فوتبال است. تناقضی عجیب که انتقادات زیادی را به همراه داشت.

تمرکز بر سیم‌کشی و دکل به جای شبکه‌ای منسجم و پر سرعت 

بالارفتن سرعت اینترنت کشور، یک نیاز ضروری و یک خواسته عمومی است و مخصوصا این روزها که بسیاری از کارها و خدمات در فضای مجازی صورت می‌گیرد. اما وزیر ارتباطات در همین مقوله نیز با بی‌توجهی به مزایا و ضرورت‌های ایجاد زیرساخت‎های حیاتی و منسجم برای شبکه ملی اطلاعات، صرفا بر توسعه کابل و دکل و سیم‌کشی تمرکز کرده است. این در حالی است که طبق تجربه موفق سایر کشورها مانند کره جنوبی، بهترین مسیر برای بالارفتن سرعت شبکه ارتباطی کشور و افزایش کیفیت خدمات اینترنت جهانی، توسعه شبکه ملی اطلاعات است  که از همین نقطه جلوی بسیاری از آسیب‌های آتی را می‌گیرد و طبیعتا دوباره کشور را در مسیر ناگزیر فیلتر قرار نمی‌دهد.

در ایجاد شبکه ملی اطلاعات چه اتفاقی باید بیفتد؟

مطابق تعریف صحیح شبکه ملی اطلاعات، یکی از مسائل مهم، ایجاد زیرساخت اطلاعاتی در ذیل این شبکه است این شبکه ظرفیت لازم برای «نگهداری و تبادل امن اطلاعات داخلی در کشور به‌منظور توسعه خدمات الکترونیکی» و «دسترسی به اینترنت» از طریق بستر ارتباطی باند پهن سراسری برای کاربران خانگی، کسب‌وکارها و دستگاه‌های اجرایی را فراهم می‌کند

به بیان دیگر به گفته کارشناسان زیرساخت فضای مجازی کشور باید شبکه ملی اطلاعات باشد که دارای دو زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی است. زیرساخت اطلاعاتی برای خدمات پایه کاربردی مورد نیاز شبکه تعریف شده که بر مبنای آن بتوان دیتاسنترها را سامان داد، شبکه های اجتماعی بومی را فعال کرد و خدمات پایه کاربردی مثل خدمات ابری، موتورجستجوی بومی، پیام رسان‌های اجتماعی و شبکه های توزیع محتوا بر مبنای آن در داخل شبکه ملی ارائه شوند. چنین چیزی تاکنون اتفاق نیافتاده است.

مانع اصلی در سر راه شبکه‌های اجتماعی بومی چیست؟

کارشناسان معتقدند یکی از مشکلاتی که شبکه های اجتماعی داخلی در رقابت با شبکه های خارجی با آن روبرو هستند به دلیل نبود این زیرساختهای اطلاعاتی است. زیرساخت اطلاعاتی داخلی که باید در شبکه ملی اطلاعات ایجاد می شد فراهم نشده و به دلیل همین است که این خدمات دهندگان نمی توانند سرویس مورد نظر را ارائه دهند. البته ممکن است مشکل فنی هم داشته باشند اما یکی از اصلی ترین مسائل و مشکلاتی که با آن سردرگریبان هستند، این موضوع است.

رضا تقی پور عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی در این خصوص می‌گوید: به نظر می‌رسد مهمترین مشکل فعلی در بخش نرم افزارهای پایه داخلی به فقدان یک ابررایانش و یک مرکز ذخیره داده بازمی گردد. ما نیاز به یک CDN سراسری قوی (شبکه توزیع محتوا) در کشور داریم تا مشکل موتورجستجو و ایمیل داخلی را حل کنیم. مشکل فعلی مربوط به توانایی شرکتهای دانش بنیان نیست. بلکه زیرساخت‌های رایانش ابری در شبکه ملی اطلاعات ایجاد نشده است. والا با نرم افزارهای ایجاد شده از سوی شرکتهای دانش بنیان، آمادگی پوشش خدمات به کاربران در این زمینه وجود دارد.

ضعف عملکردی که استقلال کشور را نشان رفته است

بی‌توجهی به زیرساخت‌های اطلاعاتی باعث اعتراض فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز هست و وی سابقا گفته بود: برخی که در وزارت ارتباطات هستند بیشتر علاقه دارند شبکه ملی اطلاعات را به صورت کلاسیک در کشور توسعه دهند. بحث استقلال در شبکه ملی اطلاعات بسیار مهم است. به همین دلیل در الزامات مصوبه اصرار کردیم که خدمات پایه ملی باشد. اکنون خدمات پایه این گونه نیست.

آذری جهرمی تیرماه 99 در یک یادداشت نوشته «استقلال یک کشور مشتمل بر مؤلفه‌هایی چون سیاسی، نظامی، فرهنگی، قضایی، دیپلماتیک، ایدئولوژیک، اقتصادی و امنیتی می‌شود. اما امروزه اگر کشوری به‌دنبال حفظ استقلال فضای مجازی خود نباشد، سایر مؤلفه‌های استقلال خود را درمعرض خطر قرار می‌دهد. هدف، مقابله با هر نوع دشمنی ازجمله مقابله با هژمونی امریکا در عرصه فضای مجازی و اقتصاد دیجیتالی و رفع امکان تحریم اینترنتی ایران است». کاش او مشخص و صریح بگوید برای تحقق این هدف چه اقدامی انجام داده و مسیری که در بحث تلگرام، اینستاگرام و زیرساخت‌های شبکه ملی اطلاعات طی کرده چه نسبتی با این استقلال در فضای مجازی دارد؟

منبع: فارس



منبع خبر

وقتی مقصر در نقش منجی ظاهر می‌شود! بیشتر بخوانید »