آرتین

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!



بچه‌های این هیئت هم، دهه هشتادی‌اند. اتفاقاً آن‌ها هم حرفشان زن ـ زندگی ـ آزادی است. معتقدند این شعار از همان اولش برای اسلام بوده و حرف به کرسی نشسته دین آسمانی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اواسط هفته بود و دلم حسابی از شلوغی های این روزهاگرفته بود. به لطف فضای مجازی و تبلیغاتی که مردم دست به دست هم  دیگر می‌رسانند از برپایی یک برنامه در حسینیه ای حوالی میدان شهدای تهران باخبر شدم .

یک هیئت هفتگی در حسینیه انصار. یک لیوان چای داغ و خرمایی شیرین خوشامدی بود  که حسابی چسبید! کفش ها را در یک کیسه گذاشتیم و ردیف دوم مقابل پرده نمایش نشستیم.جمعیت حسینیه لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر می شد.

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

*با یک حساب سرانگشتی حدود نیمی از جمعیت، دهه هشتادی بودند!

به دور و برم نگاهی انداختم چند نفر کتاب به دست مشغول مطالعه بودند. بادقت که نگاه کردم متوجه شدم کتاب های درسی است، آن هم دوره دبیرستان .کنجکاوی امانم نداد .بلند شدم و تا ته حسینیه چرخی زدم.

شاید بتوان گفت با یک حساب سرانگشتی حدود نیمی از جمعیت  محصل بودند! یا به ادبیات این روزهای کذایی، حدود نیمی از جمعیت دهه هشتادی ها بودند.

*بی انصافانه  تر و خشک را با هم نسوزانیم

دانش آموز دبیرستانی،وسط هفته ، کنار این همه درس و تکلیف و امتحان، در میان هیئت و این همه اشک و آه چه می‌کند؟ تازه همه این ها یک طرف، او یک دهه هشتادی است !همان هایی که این روزها حرف توی دهانشان می‌گذارند و می‌گویند حرفشان فقط و فقط #مهسا امینی است! می گویند # زن – زندگی – آزادی را می خواهند.

آنقدر گفته اندکه باورمان نمی شود در غوغای «الهی العفو»، « یاحسین»،  «یازهرا» و  میان  این همه بی قراری و انتظار فرج ! دهه هشتادی هم نشسته باشد.

انگار این روزها بی انصافانه همه را یکجا جمع کرده ایم و تر و خشکشان با هم می سوزانیم. 

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

عکس تزئینی است

*توی دهان کسانی می‌زنم که می‌گویند دهه هشتادی ها مخالف اسلام و انقلابند!

 سراغ ریحانه می‌روم از عشق به انقلاب می‌گوید.اینکه دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و با آتش زدن دو تا پرچم و بی حرمتی به قرآن و مقدسات ما نمی‌توانند ایمان نوجوان ایرانی را از بین ببرند. برای او درس و مدرسه زمانی ارزش دارد که حرمت اسلام در کشورش حفظ شود او سال‌های مبارزه برای رسیدن به انقلاب را ندیده است و حاضر نیست این انقلاب به دست نااهلان بیفتد می‌گوید:« توی دهان کسانی می زنم که می‌گویند دهه هشتادی ها مخالف اسلام و انقلابند. ریحانه نسیمی ۱۷ سال دارد و یک دهه هشتادی است که ایران را اسلامی و سربلند می‌خواهد . می‌گوید : «من در کنار همه برنامه های روزمره ام هیئت و توسل به ائمه (ع) جایگاه ویژه ای دارد و و جود این بزرگان در خیلی از تصمیمات به من کمک کرده و راه مرا در زندگی مشخص کرده است.»

*مثل بانوی کربلا

اینجا هر طرف که سر بر می‌گردانی و پای صحبت هر دختر نوجوانی که می‌نشینی جرعه جرعه حرفهایشان همه وجودت را آرام می‌کند. دهه هشتادی ها ما هستیم .ما که اینجا در هیئت نشستیم و دستهایمان را بالا می‌گیریم و برای تعجیل در فرج منجی عالم دعا می کنیم.

دهه هشتادی ها مادخترانی هستیم که با افتخار به حجابمان اینجا آمدیم تا یاد بگیریم مثل بانوی کربلا، حضرت زینب (س) برای حجاب و ایمان و اعتقادمان فریاد بزنیم .

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

*چه فکر احمقانه ای ! سنگر اسلام یک روز خالی بماند!

حانیه فرخ نژاد هم یک دختر ۱۷ ساله و دانش آموز کلاس یازدهم است. او معتقد است این شلوغی‌ها و جوگیری های نوجوانان کم سن و سال ،ترفند دست‌های پشت پرده ای است که حضور او و هم سالانش می‌تواند این توطئه ها را خنثی کند.حانیه می‌گوید :«وظیفه خودم می‌دانم که در تجمعات و هیئات مذهبی حضور داشته باشم تا با این حضور چشم دشمن را کور کنم و این فکر احمقانه را از سر او بیرون کنم که خدای نکرده یک روز سنگر اسلام خالی بماند.»

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

عکس تزئینی است

*رجز خوانی نوجوان ۱۷ ساله/ سپنتا از بصیرت می گوید و پیروی از رهبرش

حرف های سپنتا هم که دیگر حسن ختامی شد برای رجز خوانی هاا.ا .یک پسر ۱۷ ساله که از بصیرت گفت و پیروی از رهبرش. حرفهایش مردانه بود و بوی ایمان می‌داد. بوی جهاد و مقاومت، بوی عشق و ایثار .مرا به یاد حرف‌های نوجوانان روزهای دفاع مقدس انداخت .

سپنتا ذاکرزاده کنار مادرش ایستاده بود .غرور در نگاه مادر موج می زد .معلوم بود که همچون مادران پرافتخار تاریخ ایثار،به مردانگی پسرش می بالد . و به حرف های پرصلابتش افتخار می کند .باید بصیرت داشته باشیم و میدان را خالی نکنیم .به هر شکلی که می توانیم باید پشت انقلاب باشیم و در این اوضاع و احوال رهبر عزیزمان را تنها نگذاریم.

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

«حسین طاهری» ،مداح اهل بیت(ع) که با شور پرشعور و رجزخوانی هایش می خواهد زمینه ساز ظهور باشد

*حرفهای مداح جوان هم شنیدنی بود

مداح جوان هم که خود از نسل پس از انقلاب است، در لابه لای مرثیه خوانی ها و نوحه خوانی هایش از زن_ زندگی _آزادی می گوید.  اینکه  از اولش برای اسلام بوده است  و حرف به کرسی نشسته این دین آسمانی. اسلامی که به برکت  آمدنش ظلمت  و تاریکی جهالت و حماقت کنار رفت و  دخترکان معصوم طعم حیات و  چشیدند . 

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

*اینها همگی دهه هشتادی های لشکر مهدی فاطمه اند

بچه های این هیئت هم دهه هشتادی اند. اتفاقاآنها هم حرفشان #زن _زندگی_ آزادی  است . چرا که مسلمانند و مرام دینشان آزادی و ارزش دادن به زن است .

اینها هم خون‌خواهند اما نه با شعار #مهسا امینی، بلکه اینها خونخواه انسانیتند؛ انسانیتی که قرنهاست دیگر رنگ و رویی ندارد.این بچه ها حتی مرگ بر دیکتاتور را هم بلندتر فریاد می زنند. دیکتاتوری همچون یزید و یزیدیان که بنای ناسازگاری گذاشتند و تاریخ بشریت را به خون آزادگانی چون سیدالشهدا (ع)  به سرخی نشاندند.

اینها همگی دهه هشتادی های لشکر منجی عالم هستند. همانهایی که قرار است به ندای “هَل مِن ناصِر” امامشان پاسخ دهند و با فریاد “هَیهات مِنَّ الذلَّة” ، شعار” زن _زندگی _آزادی” را جهانی کنند .

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند!

محمد رضا(سمت راست) و آرشام (سمت چپ) شهدای نوجوان اقدام تروریستی در شاهچراغ

*راستی اینها هم نوجوان بودند!/ اینجا سرزمین حسین فهمیده ها و بهنام محمدی هاست 

هشتم آبان است و روز نوجوان . در چنین روزی مگر می شود از محمدرضا،آرشام و علی اصغر نگفت؟مگر می شود از تنهایی نوجوانی های آرتین کوچک در آینده ای بدون پدر ، مادر و برادر حرفی نزد؟ اینجا سرزمین حسین فهمیده ها و بهنام محمدی هاست . شهدای نوجوانی که با خون سرخشان غیرت، مردانگی، شرف و آزادگی نوجوانان ایران اسلامی را به استکبار و نفاق جهانی فریاد زدند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دهه هشتادی‌های لشکر منجی موعود/ این‌ها هم خونخواهند! بیشتر بخوانید »

فیلم/ اشک‌های خواهر آرتین

فیلم/ اشک‌های خواهر آرتین



خواهر آرتین، دختری که یک هفته قبل از مراسم عروسی‌اش عزادار ‌«پدر، مادر و برادرش» شد، خطاب به مخبر: «‌جواب آرتین رو چی بدم، منتظره بره خونه پدر و مادرش رو ببینه.


دریافت
2 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ اشک‌های خواهر آرتین بیشتر بخوانید »

برای آرتین، آرشام، راستین و...

برای آرتین، آرشام، راستین و…



سه دانش‌آموز شهید یا ۱۲ شهید دیگر حادثه تروریستی روز چهارشنبه در شیراز به چه گناهی مظلومانه به خون خود غلطیدند؟ آرتین دوست‌داشتنی به کدام گناه در یک لحظه چنین تنها و داغدیده شد؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وقتی «آرتین» و «آرشام» همراه پدر و مادر خود یک هفته مانده به مراسم عروسی خواهرشان با شوق و ذوق برای خرید از خانه خارج شدند و آن لحظاتی که با نزدیک شدن وقت نماز پا در حرم شاهچراغ(ع) گذاشتند و پس از بازی در حیاط زیبای حرم مشغول زیارت شدند، هرگز فکر نمی‌کردند که به فاصله چند لحظه و با ورود یک قاتل تروریست تکفیری به این حرم امن، فاصله‌ای این چنین طولانی بینشان بیفتد و آرشام ۱۰ ساله و پدر و مادر، مظلومانه رهسپار بهشت شوند و آرتین ۶ ساله زخمی روی تخت بیمارستان بی‌خبر از اتفاقی که برای برادر و پدر و مادرش افتاده رو به دوربین لبخند بزند و منتظر بماند تا هر لحظه والدین و برادرش بیایند و او را با خود به خانه ببرند؛ خانه‌ای که تا چند روز دیگر آرتین خواهد فهمید از زیباترین و دوست‌داشتنی‌ترین جای دنیا تبدیل به دلگیرترین و غم‌انگیزترین نقطه شده است.

در کنار آرتین کمی آن طرف‌تر کودکی دو ساله به نام «راستین»، بیهوش در حالی به خواب عمیقی فرو رفته که سهم جسمی کوچکش از عملیات تروریستی حرم شاهچراغ دو گلوله بوده است. کودکی که نه می‌داند چه اتفاقی افتاده و نه می‌داند این اتفاق برای کدام گناه مرتکب نشده او را تا مرز مرگ برده است.

این هفته وقتی دانش‌آموزان به مدرسه بروند جای «آرشام سرایداران» کلاس پنجمی،«علی اصغر لری گویینی» کلاس دومی و «محمدرضا کشاورز» پایه دهمی را در کنار خود خالی می‌بینند؛ سه دانش‌آموزی که در حرم شاهچراغ پر کشیدند و آسمانی شدند.

اما این سه دانش‌آموز شهید یا ۱۲ شهید دیگر حادثه تروریستی روز چهارشنبه در شیراز به چه گناهی مظلومانه به خون خود غلطیدند؟ آرتین دوست‌داشتنی به کدام گناه در یک لحظه چنین تنها و داغدیده شد؟

جواب این سؤال آسان اما تلخ است! این شهدا که پاک و برگزیده بودند و به سعادت رسیدند اما کسانی دیگر باید جوابگوی خون آنها و اشک یتیمی امثال آرتین باشند. آنها که بیش از ۴۰ روز است با تدارک وسیع دشمن و ظاهراً به بهانه انتشار یک دروغ درخصوص مرگ طبیعی دختری جوان و با فریب برخی جوانان و نوجوانان سعی در ایجاد آشوب و اغتشاش در سطح کشور داشته‌اند، آنها که جاگیری تروریست‌های تکفیری و منافق و کومله و… در بین صفهای اعتراض و آشوب و جنایت‌های آنها در قتل ماموران پلیس و نیروهای امنیتی، ایجاد رعب و وحشت در دل مردم، آسیب به زندگی و کسب و کارها را دیدند اما با سکوت یا تهییج دست از تحریک برای آشوب و کمک به تداوم آن بر نداشتند و از کوچه باز کردن برای تروریست‌ها دریغ نکردند. مگر غیر از این است که دامن زدن آنها به آشوب و تلاش برای ایجاد جو ناامنی، به مهره تکفیری و سیستم حامی او این جرأت را داد که وارد فاز عملیات مسلحانه در کشور شود؟

آن چهره‌های سیاسی لجباز یا معاند و رسانه‌های داخلی همفکر رسانه‌های ضدانقلاب و آن دسته از سلبریتی‌های کم فهمی که به دروغی اثبات نشده دامن زدند تا بر آتش فتنه بنزین بریزند باید خود را برای جواب به آرتین‌ها و البته چه اعتقاد داشته و چه نداشته باشند در پیشگاه الهی آماده کنند.

این افراد که با تحریک و تهییج زمینه آشوب را ایجاد کردند چه جوابی برای فرزند ۷ ماهه شهید «مهدی لطفی» (پلیس جوان حافظ قرآنی که در یک خانه اجاره‌ای ۳۹ متری زندگی می‌کرد و چند روز قبل در تهران با آتش کینه آشوبگران به شهادت رسید) یا فرزندان و خانواده سایر شهدای مدافع امنیت که این روزها در غم از دست دادن پدر و فرزند و عزیزانشان داغدار هستند دارند؟

آن خانم بازیگری که با وجود اثبات بی‌ارتباط بودن مرگ افرادی مانند نیکا و سارینا و… به جریان اغتشاشات و با دامن زدن به دروغ‌پردازی بی.بی‌.سی فارسی و اینترنشنال خود را مادر این افراد می‌خواند اکنون کجاست؟ آیا می‌تواند در چشمان یتیمان شهدای مدافع امنیت و بازماندگان حادثه تروریستی حرم شاهچراغ نگاه کند؟ اصلاً اجازه و اختیار این را دارد که با آنها همدردی کند؟

آن خانمی که با تحریک و تشویق جوانان از طریق تایید دروغ رسانه‌های ضد انقلاب درخصوص مرگ مهسا امینی و در حالی که به خیال خام خود فکر می‌کرد بر عکس زلیخا این بار با برداشتن حجاب، از پیری به جوانی و زیبایی می‌رسد این روزها سری به وجدانش زده است؟

آن مجری وطن‌فروشی که همزمان با ریختن اشک تمساح برای قربانیان متروپل و کوبیدن نظام در عروسی یک خواننده مستهجن‌خوان می‌رقصید و اکنون با ماهیگیری از مرگ مهسا مشغول کسب و کار در شبکه ماهواره‌ای معاند و خوانندگی و بغل بازی است، اکنون جرأت همدردی با مردم ایران در حادثه تروریستی اخیر را دارد؟

آن آقای گل و سلطان دریبل که با سادگی یا… در بازی دشمن مقابل مردم ایران گرفتار شدند و به دشمن پاس گل دادند و خود دریبل شدند و با اظهارنظر غیر واقعی و تحریک مردم به آشوب‌ها دامن زدند این روزها درخصوص شهدای حادثه شاهچراغ حرفی ندارند؟

چرا آنها که به دروغ یک مرگ تلخ اما طبیعی را یک قتل و جنایت جا زدند تا کشور را دچار اغتشاش کنند و آنها که از این دروغ حمایت کردند اکنون در برابر شهادت ۱۵ زن و کودک و مرد بی‌گناه سکوت در پیش گرفته‌اند؟

آن عده قلیل از دانشجونماها که چند روزی است بدون اینکه بدانند عروسک خیمه‌شب‌بازی دشمن شده‌اند و با بهانه‌گیری‌های کودکانه دانشگاه را با قهوه‌خانه اشتباه گرفته و هوس غذای مختلط کرده‌اند؛ ندیدند که نام دکتر «سید فریدالدین معصومی» جوان نخبه حوزه انرژی و برق در بین شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ بود؟ آیا این اخلالگران نظام آموزش عالی متوجه نقش خود در تداوم آشوب و امیدوار نگه داشتن دشمن برای ضربه زدن به این کشور و نقش کاتالیزوری خود برای فعل و انفعال آشوبگران و تروریست‌های تکفیری و قتل عام شهدایی همچون شهید معصومی شده‌اند؟ راستی اگر نهار مختلط را نوش جان کردید و فعلا حال فحاشی ندارید، بعد از نهار به این هم فکر کنید که آن تروریست تکفیری قبل از تیراندازی پرسید چه کسی نخبه و دانشجوی شریف و علامه و… است یا همه را به رگبار بست؟ این دوستان کاش هنگام حضور در موسسات کنکوری و صرف هزینه چند ده میلیونی برای آموزش تست‌زنی کمی هم درباره نقش دانشجوی واقعی در ایجاد امید و سازندگی در جامعه و ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی دشمنان سرزمینشان می‌آموختند. کاش به جای چند کتاب تست بیشتر، کمی درباره دانشجویان نخبه و شهیدی همچون شهید وزوایی، علم‌الهدی، زین‌الدین و… مطالعه می‌کردند. کاش از خود می‌پرسیدند چطور نقشه دشمن پس از ترور دانشمندان شهیدی همچون علیمحمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد، احمدی روشن، فخری‌زاده و… به جلوگیری از رشد و پرورش چنین دانشمندانی تغییر کرده است؟ آیا ایجاد اخلال در تحصیل دانشجویانی که قصد درس خواندن و مطالعه و پژوهش دارند به بهانه غذای مختلط و… همان عمل به خواست دشمن برای جلوگیری از پرورش نخبگان نیست؟

و اما آنها که این روزها شعارهای فریبنده‌ای همچون «زن، زندگی، آزادی» سر دادند یا روسری بر سر چوب کردند و برای رقصیدن در کوچه و هوس‌های نازل خود سرودند و خواندند آیا تصاویر زنان غلطیده در خون در حرم شاهچراغ را دیدند که یک تروریست قوت قلب گرفته از فضای آشوب چگونه زندگی و جان و فرزندان این زنها را گرفت؟

این تنها یک تروریست تکفیری بود اما اگر خدای نکرده با از بین رفتن امنیت، تروریست‌های تکفیری که در سوریه و عراق بدترین جنایت‌ها را در حق زنان و کودکان و همه اقشار مرتکب شدند وارد این سرزمین امن می‌شدند آیا جایی برای این لفاظی‌ها و شعارهای فریبنده باقی می‌ماند؟ اگر نبود رشادت‌های شهدای مدافع حرم و سردار شهیدمان حاج قاسم سلیمانی و پای تکفیری‌ها به این سرزمین باز می‌شد دیگر نه مهسا، نه نیکا، نه سارینا و نه هیچ زن و دختری در این کشور امنیت نداشتند و همه به کنیزی و اسارت می‌رفتند.

این واقعیتی انکارناپذیر است که «امنیت» کالای گران‌بهایی است و هرگونه خدشه به آن اثرات گاه جبران‌ناپذیری خواهد داشت. کسانی که این چله سخت را بر مردم ما تحمیل کردند و تلاش داشتند این ناامنی را به کل کشور تسری دهند خوب فهمیده‌اند که دست روی چه نقطه حساسی گذاشته‌اند اما باید این را هم بدانند که جواب سختی در انتظار آنهاست و این مرحله نیز با مدد الهی و اتحاد و ایستادگی مردم مسلمان و وطن‌دوست ایران خواهد گذشت. این کشور باید برای همیشه و با رشادت مردم و سربازان مخلص این آب و خاک برای آرتین، آرشام، راستین و… امن و آباد باشد.
 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برای آرتین، آرشام، راستین و… بیشتر بخوانید »