آزادگان

وقتی مرتضی بعد از اسارت خواهرش را نشناخت

به خاطر نیاوردن خواهر، تلخ‌ترین سوغاتی یک آزاده پس از بازگشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «مرتضی بختیاری» از آزادگان دوران دفاع مقدس است که خاطرات او در کتاب «از میمک تا آنسوی مجنون» آمده است.

کتاب فوق درباره اولین ساعات حضور این آزاده در خانه پس از سال‌ها اسارت روایتی را بازگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.

در ابتدای کوچه شریعتی، تمامی مردم محل منتظر ورود مرتضی بودند. مرتضی را پیاده کردند و بر دست‌های خود تا خانه بردند. اصرار مرتضی بی‌فایده بود؛ زیرا جمعیت موج می‌زد و در شور و شوق بازگشت او بی‌تابی می‌کرد. در مدخل خانه، مادر را دید. او را نیز در آغوش گرفت، در حالی که برادرش اصغر، گوساله‌ای را پیش پای مرتضی ذبح می‌کرد. در تمامی این مدت، مرتضی با مشاهده مهر و محبت مردم محل گریه می‌کرد. به محض ورود به خانه، انبوهی از خانواده شهدا را دید که آنجا تجمع کرده بودند و از مرتضی سراغ عزیزانشان را می‌گرفتند. این موضوع موجب تشدید گریهٔ مرتضی شد، به نحوی که قادر به کنترل خود نبود، تسلی اطرافیان نیز سودی نداشت. تنها می‌گفت: «من جلوی شما خانواده‌های معظم شهدا شرمنده‌ام.»

هنگامی که به منزل وارد شد، خانمی به طرف مرتضى هجوم آورد، تا او را در آغوش گیرد. هر بار که به طرف او می‌رفت، مرتضی به اطرافیان می‌گفت: «او را نگذارید نزد من بیاید، حتما مادر شهید است و نمی‌دانم از من چه می‌خواهد.» آن زن، فریاد زد: «برادر، من خواهرت حاج خانم هستم؛ چرا نمی‌گذاری تو را ببینم؟» مرتضی به طور کلی آن خواهر را فراموش کرده بود و هیچ چیز را به یاد نمی‌آورد. حاج‌خانم خواست نزد مرتضی برود؛ اما مرتضی با سیل اشک، مانع شد.

روز دوم، مرتضی به منزل برادرش اصغر برای ملاقات خواهران، خاله‌ها و عمه‌ها رفت. ابتدا برای شست‌وشوی دست و صورت به آشپزخانه وارد شد. هنگام ورود به مادر گفت: «یا الله بگو، کسی غریب و نامحرم در آشپزخانه نباشد.» مادر گفت: «به جز خواهرانت کسی نیست.» مرتضی ادامه داد: «یک خانم هست که من او را نمی‌شناسم.» مادر و همه خواهران و اهل خانه شروع به گریه کردند. آن زن ناشناس در حالی که مانند ابر بهاری گریه می‌کرد، پیش آمد و گفت: «برادر، من خواهر کوچک تو هستم.» ناگهان مرتضی او را به یاد آورد و شناخت. آن لحظه بسیار عجیب بود. همه کسانی که در خانه بودند، همراه مرتضی و خواهرانش می‌گریستند.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به خاطر نیاوردن خواهر، تلخ‌ترین سوغاتی یک آزاده پس از بازگشت بیشتر بخوانید »

وقتی مرتضی بعد از اسارت خواهرش را نشناخت

وقتی مرتضی بعد از اسارت خواهرش را نشناخت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «مرتضی بختیاری» از آزادگان دوران دفاع مقدس است که خاطرات او در کتاب «از میمک تا آنسوی مجنون» آمده است این کتاب درباره اولین ساعات حضور این آزاده در خانه پس از سال‌ها اسارت روایتی را بازگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.

در ابتدای کوچه شریعتی، تمامی مردم محل منتظر ورود مرتضی بودند. مرتضی را پیاده کردند و بر دست‌های خود تا خانه بردند. اصرار مرتضی بی‌فایده بود؛ زیرا جمعیت موج می‌زد و در شور و شوق بازگشت او بی‌تابی می‌کرد. در مدخل خانه، مادر را دید. او را نیز در آغوش گرفت، در حالی که برادرش اصغر، گوساله‌ای را پیش پای مرتضی ذبح می‌کرد. در تمامی این مدت، مرتضی با مشاهده مهر و محبت مردم محل گریه می‌کرد. به محض ورود به خانه، انبوهی از خانواده شهدا را دید که آنجا تجمع کرده بودند و از مرتضی سراغ عزیزانشان را می‌گرفتند. این موضوع موجب تشدید گریهٔ مرتضی شد، به نحوی که قادر به کنترل خود نبود، تسلی اطرافیان نیز سودی نداشت. تنها می‌گفت: «من جلوی شما خانواده‌های معظم شهدا شرمنده‌ام.»

هنگامی که به منزل وارد شد، خانمی به طرف مرتضى هجوم آورد، تا او را در آغوش گیرد. هر بار که به طرف او می‌رفت، مرتضی به اطرافیان می‌گفت: «او را نگذارید نزد من بیاید، حتما مادر شهید است و نمی‌دانم از من چه می‌خواهد.» آن زن، فریاد زد: «برادر، من خواهرت حاج خانم هستم؛ چرا نمی‌گذاری تو را ببینم؟» مرتضی به طور کلی آن خواهر را فراموش کرده بود و هیچ چیز را به یاد نمی‌آورد. حاج‌خانم خواست نزد مرتضی برود؛ اما مرتضی با سیل اشک، مانع شد.

روز دوم، مرتضی به منزل برادرش اصغر برای ملاقات خواهران، خاله‌ها و عمه‌ها رفت. ابتدا برای شست‌وشوی دست و صورت به آشپزخانه وارد شد. هنگام ورود به مادر گفت: «یا الله بگو، کسی غریب و نامحرم در آشپزخانه نباشد.» مادر گفت: «به جز خواهرانت کسی نیست.» مرتضی ادامه داد: «یک خانم هست که من او را نمی‌شناسم.» مادر و همه خواهران و اهل خانه شروع به گریه کردند. آن زن ناشناس در حالی که مانند ابر بهاری گریه می‌کرد، پیش آمد و گفت: «برادر، من خواهر کوچک تو هستم.» ناگهان مرتضی او را به یاد آورد و شناخت. آن لحظه بسیار عجیب بود. همه کسانی که در خانه بودند، همراه مرتضی و خواهرانش می‌گریستند.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی مرتضی بعد از اسارت خواهرش را نشناخت بیشتر بخوانید »

فیلم/ حاشیه‌های دیدار آزدگان با رئیس جمهور

فیلم/ حاشیه‌های دیدار آزدگان با رئیس جمهور



جمعی از آزادگان ایرانی دوره دفاع مقدس روز گذشته پنج شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ با سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور دیدار و گفت‌وگو کردند.


دریافت
5 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ حاشیه‌های دیدار آزدگان با رئیس جمهور بیشتر بخوانید »

ورود آزادگان به کشور مصداق عینی «و بشر الصابرین» بوده است

ورود آزادگان به کشور مصداق عینی «و بشر الصابرین» بوده است


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – «سعید غضنفری» مدیرعامل سازمان بهشت حضرت زهرا (س) در یادداشت اختصاصی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد است، آورده است: ورود آزادگان به میهن اسلامی در ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹ هیچ‌گاه از یاد و خاطره ملت مقاوم ایران اسلامی پاک نمی‌شود.

چشمان منتظر ملت بزرگ ایران در این روز شاهد بازگشت غرورآفرین آزاد مردانی بود که در راه پیمانی که بسته بودند، مجاهدت و استقامت ورزیدند و با تحمل سال‌های زجر و شکنجه، تقوا و مردانگی خود را حفظ کردند و سرمشق و نمونه‌ای برای صلابت و استقامت شدند.

امروز در تقویم ارزشمند انقلاب، یادآور بازگشت غرور آفرین مردان و زنان آزاده‌ای است که سال‌ها شکنجه و دوری از عزیزانشان را تحمل کردند و با بازگشت غرورآفرینشان به میهن، به انتظار میلیون‌ها ایرانی پایان دادند.

ورود آزادگان به کشور مصداق حقیقی «و بشر الصابرین» بوده است، هم برای آزادگان سرافراز کشور و هم برای شکیبایی مادران، پدران و فرزندان آزادمردانی که سال‌ها شوق دیدار را روزشماری می‌کردند.

بی تردید بخش بزرگی از استواری تاریخ باعظمت و سترگ انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مدیون استقامت عزت‌مندانه آزادگان و ایثارگران بوده است.

اینجانب ضمن تبریک این روز خجسته به آزادگان سرافراز که الگویی تمام عیار از آزادی و آزادگی هستند، امیدوارم بهره گیری از این سرمایه‌های عظیم معنوی نصیب همه ما شود.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ورود آزادگان به کشور مصداق عینی «و بشر الصابرین» بوده است بیشتر بخوانید »

تصاویر/ غبارروبی مزار شهدای آزاده شهرستان «اسدآباد» توسط اصحاب رسانه

تصاویر/ غبارروبی مزار شهدای آزاده شهرستان «اسدآباد» توسط اصحاب رسانه


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ غبارروبی مزار شهدای آزاده شهرستان «اسدآباد» توسط اصحاب رسانه بیشتر بخوانید »