تجلیل از آزادگان دوران دفاع مقدس در «ایرانشهر»
تجلیل از آزادگان دوران دفاع مقدس در «ایرانشهر» بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از همدان، نشست معرفتی «بازگشت پرستوها» توسط اداره کل کتابخانههای عمومی استان همدان و با همکاری اداره کل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان همدان به مناسبت 26 مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی در سالن جلسات اداره کل کتابخانه و فضای مجازی اسکای روم برگزار شد.
در این نشست، سردار سرتیپ دوم پاسدار «مهدی فرجی» دبیر اجرایی دومین کنگره هشت هزار شهید استان همدان، «عاطفه زارعی» مدیرکل کتابخانههای عمومی استان همدان، «ابوالفضل خلیلی» معاون فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همدان، سرهنگ «علیاصغر شیخی» نماینده ارشد آجا و مسئول بازرسی اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس همدان، «بهرام دوستپرست» از فرماندهان هشت سال جنگ تحمیلی و مسئول آمار و اطلاعات تبادل اسراء، «محسن جامهبزرگ» جانباز و آزاده دفاع مقدس، «امیر نوبرانی» نویسنده و آزاده هشت سال جنگ تحمیلی و «محمد برخوردار» مدیر ادبیات و تاریخ دفاع اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس همدان حضور داشتند.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
برگزاری نشست معرفتی «بازگشت پرستوها» در همدان+ تصاویر بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از بیرجند، روز ۲۶ مرداد سالروز بازگشت کبوتران سبکبالی است که پس از سالها اسارت، قدم به خاک پاک مهین گذاشتند و به همه درس عزت و آزادگی دادند و این جمله امام حسین(ع) «آزادمرد باشیم» را برای همه انسانها معنا کردند.
آزادگان بسیاری از شکنجهها و بیماریهای جسمی و روحی را به جان خریدند تا سرزمینشان ایران، انقلابشان و امامشان همیشه سربلند باشد. آزادگان همان اسطورههای صبر و ایثار، پرندگانی که سالها در قفس دشمن اسیر بودند، شکنجه شدند، رنج کشیدند، اما تسلیم نشدند.
آزادگان نشان دادند مردانی بودند که در نبرد با دشمنان از همه چیزشان گذشتند، جوانیشان را در زندانهای بعثی گذراندند و روزهای سخت را به امید دیدن مادر، فرزند، برادر و خواهرشان گذراندند.
آزادگان؛ بزرگمردانی از جنس شجاعت و استقامت
آزادگان بزرگمردانی از جنس شجاعت و استقامت هستند که در عرصه رزم و دوران اسارت سختترین شرایط را متحمل شدند و حاضر به عقبنشینی از خواستههای بر حق انقلاب و ارزشهای مدنظر امام راحل نشدند، راستقامتانی که در غل و زنجیر دشمن عشق و آزادگی به سرور و سالارشهیدان کربلا سرودند.
خبرگزاری دفاع مقدس به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان پر افتخار به وطن و گرامیداشت یاد و خاطره رشادت و شجاعتهای آنان و همچنین به خاطر آشنایی نسل جوان با این قشر فداکار و از خودگذشته گفتوگویی را با یکی از این بزرگمردان انجام داده است.
«غلامرضا رخشانی» متولد ۲۹ شهریورماه سال ۱۳۴۳ است، وی در سال ۱۳۶۲ و در سن ۱۹ سالگی عازم جبهه میشود و در اولین عملیاتی که شرکت میکند به اسارت گرفته میشود و در سال ۶۹ بعد از گذشت هفت سال اسارت به میهن اسلامی بازمیگردد.
این آزاده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه زمانی که عازم جبهه شدم، دانشجوی تربیت معلم بودم و در مشهد درس میخواندم، اظهار داشت: ۲۰ دی ماه ۱۳۶۲ برای یک مأموریت ۴۵ روزه عازم جبهه شدم، درست قبل از اینکه عملیات جدیدی آغاز شود، مدت حضور من در جبهه به پایان رسید.
وی ادامه داد: زمانی که میدیدم رزمندگان از غرب کشور عازم جنوب میشوند، تصمیم به ماندن گرفتم؛ چون حس میکردم عملیات بزرگتری در پیش است؛ لذا با یک دستگاه اتوبوس به جنوب رفتیم و در سایت موشکی چهار و پنج مستقر شدیم.
اسارت در ۱۹ سالگی
این آزاده دوران دفاع مقدس که مکان اسارتش در عمق ۳۰ کیلومتری خاک عراق در روستایی به نام البیضه بود، میگوید: آغاز عملیات خیبر در روز سوم اسفندماه ۱۳۶۲ بود که ساعت ۱۱ همان روز برای آغاز عملیات از منطقه اسکله دشت آزادگان (طلائیه فعلی) سوار بر قایق شدیم و به سمت روستای البیضه عراق رفتیم.
رخشانی ساعت شروع عملیات را ۲۱ شب اعلام کرد و با یادآوری اینکه پس از اعلام رمز عملیات وارد روستا شدیم، اضافه کرد: قبل از اینکه به خشکی برسیم نیروهای بعثی با نیروهای ما درگیر شده و تعدادی از نیروها در همانجا به شهادت و برخی نیز مجروح شدند.
وی با اشاره به اینکه در ۹ اسفندماه ۱۳۶۲ در حالی که ۱۹ ساله بودم در عملیات خیبر به اسارت دشمن درآمدم و ۷۸ ماه اسیر بودم، افزود: زمانی که عراقیها ما را در حالی که مجروح بودیم به اسارت درآورده بودند، ما را ساعتها در یک بیابان با دستهای بسته بدون آب و غذا نگه داشتند.
آزاده دوران دفاع مقدس از دوران اسارتش بهعنوان مهمترین روزهای زندگیاش یاد و تصریح کرد: در دوران اسارت، حق عزاداری و حفظ ارزشها را نداشتیم و برای پستترین سرباز عراقی مجبور بودیم بالاترین احترام را قائل شویم.
گریزی بر لحظات اسارت
رخشانی با اعلام اینکه عراقیها معمولاً در شب به دلیل ترسی که داشتند در عملیاتها شرکت نمیکردند، اما در مقابل در روز از نظر عده و تجهیزات حضور بیشتری مییافتند، بیان داشت: شب را در کنار رود دجله و فرات سنگر کردیم و از چهارم اسفندماه ۶۲ تا هشتم اسفندماه در روستای البیضه پدافند میکردیم که روز چهارم عملیات خط مقدم جلوی خشکی توسط لشکر سه عراق شکسته شد و به طرف نیروهای ایرانی آمدند.
وی با بیان اینکه جهنم واقعی رزمندگان اسلام صبح نهم اسفندماه بود، اعلام کرد: همزمان با طلوع خورشید سربازها و تانکهای عراقی مسلح وارد روستا شدند و نیروهای ایرانی با وجود اینکه طی این چهار روز هیچ پشتیبانی نشدند و تدارکات و مهماتی دریافت نکرده بودند با تمام توان از صبح تا ظهر با نیروهای عراقی درگیر شدند و مقاومت کردند.
این آزاده دوران دفاع مقدس به آخرین تماس خود با فرمانده لشکر اشاره کرد و گفت: طی تماسی که حوالی ظهر با فرمانده لشکر داشتم، متوجه شدم که از سمت ما قطع امید کردند و همان موقع ترکشی به سمتم آمد و مجروح شدم و سپس برای مداوا به ساختمانی که به عنوان بیمارستان از آن استفاده میشد، منتقل شدم.
رخشانی مطرح کرد: بعد از حضور یک ساعتیام در بیمارستان، سقف بیمارستان فرو ریخت و مجبور به ترک بیمارستان شدیم، زمانی که از بیمارستان خارج شدیم، غیر از دود و آتش چیز دیگری قابل مشاهده نبود و فاصله نیروهای ایرانی تا تانکهای عراقی فقط ۵۰ متر بود؛ لذا فرمانده گردان بهترین تدبیر را اندیشید و اسیر شدیم.
وی با بیان اینکه ظهر روز ۹ اسفندماه ۱۳۶۲ درست پنج روز بعد از انجام عملیات در خاک عراق وارد فضای اسارت شدیم، اضافه کرد: سختترین لحظه برای رزمندگان زمانی بود که دستها بالا، چشمها به سمت ایران و قدمها به سمت عراق بود.
آزاده دوران دفاع مقدس با اعلام اینکه در زمان اسارت در چهار اردوگاه رمادی شش، رمادی هفت، موسع و تکریت ۱۷ بودم، بیان داشت: قسمت عمده اسارتم در کمپ رمادی هفت بود به دلیل اینکه شکلگیری این اردوگاه از اسیران کم سن و سال بود و در همین راستا افراد را دور هم جمع و مباحث تبلیغی را آموزش میدادند.
رخشانی تبیین کرد: دو ماه اول اسارتم به دلیل اینکه با فضای اسارت آشنایی نداشتم در بدترین شرایط گذشت و کم کم به شرایط عادت کردم، بعد از گذشت دو ماه وارد اردوگاه رمادی شدم و جو کمی تغییر یافت و رفتار عراقیها نیز با اسرا کمی نرمتر شد.
تلخترین خاطره از ایام آغاز اسارت
وی با اشاره به یکی از تلخترین خاطرات خود از ایام آغاز اسارت، گفت: در همان ساعات ابتدایی چندین افسر عراقی به همراه چند دختر با تویوتا لنکروز به مکان حضور ما اسرا آمدند و با آمدن این افسران، ترانه عربی پخش و به بهانه اسارت ما دختران همراه آن افسران با لباسهای عربی شروع به رقصیدن کردند.
این آزاده دوران دفاع مقدس با بیان این نکته که به واسطه مجروحیت او و چهار مجروح دیگر را برای انتقال سوار یک آمبولانس کرده بودند، افزود: یک امدادگر عقب آمبولانس کنار ما بود که اضطراب عجیبی در چهرهاش موج میزد و این امدادگر در نهایت به آرامی پرسید چه کسی انگلیسی بلد است که من با تکان دادن سر به او فهماندم به واسطه دانشجو بودن مقدار انگلیسی یاد دارم.
رخشانی ادامه داد: امدادگر عراقی به آرامی گفت که شیعه بوده و تاکنون به هیچ ایرانی شلیک نکرده است و در نهایت ناباوری ما پرسید که عکسی از امام خمینی به همراه ندارید که یکی از دوستان عکس کوچکی از امام به او داد.
وی ادامه داد: امدادگر عراقی (جاسم) بوسهای بر عکس زد و آن را در جیبش گذاشت و من به خودم و رهبرم بالیدم که محبتش حتی در دل عراقیها نیز لانه کرده است.
از شکنجه با کابل برق تا آرمانگرایی زیر سختترین شکنجهها
این آزاده دوران دفاع مقدس گریزی به دوران تلخ اسارت زد و مطرح کرد: یک اسیر داشتیم که ترکشی به سرش خورده بود و حالش خوب نبود و با این حال بعثیها به شدت و بیرحمانه با کابل او را میزدند و او را نیمه جان به صورت خونآلود به اردوگاه اسرای مجروح آوردند و نیمه شب که حالش بد شد، هرچه داد و فریاد زدیم که مریض بدحال داریم، کسی سراغی از ما نگرفت.
رخشانی گفت: نهایتاً صبح سراغ ما آمدند و گفتند مریض بدحال چه کسی هست و این در حالی بود که این هموطن ما دیگر به شهادت رسیده و پیکر بیجان او را بی سر و صدا بیرون بردند.
وی گفت: در یک مورد دیگر اسیری به نام ژیان از مشهد داشتیم که او نیز ترکشی به سرش خورده و عراقیها آنقدر با کابل او را زدند تا در نهایت به شهادت رسید و او را به بیرون از اردوگاه موصل برده و دفن کردند و متأسفانه هیچگاه صلیب سرخ شهادت این رزمنده ایرانی را ثبت نکرد؛ چرا که در آن روزهای اول اسارت خبری از صلیب سرخ نبود.
آزاده دوران دفاع مقدس افزود: در یک مورد دیگر خاطرم هست بعثیها به التماس ما مبنی بر عفونت زخمهایمان توجهی نکرده و تنها پنیسیلین آن هم با اعمال شاقه به ما میزدن به این صورت بود که با یک سرنگ به حدود ۱۰ نفر تزریق میکردند و حتی بعد از تزریق به یک نفر آن را ضدعفونی هم نمیکردند.
رخشانی بیان داشت: رزمندگان حتی یک بار بهخاطر مرارتها و شکنجههایی که میدیدند، احساس پشیمانی نکردند و بارها به خاطر حفظ ارزشها و اعتقادی که به نظام جمهوری اسلامی داشتیم، کتک میخوردیم؛ اما جسارتی نمیکردیم.
اعلام آزادی و ورود به خاک میهن
وی با بیان اینکه تابستان ۶۹ بود که در اردوگاه بودیم و بیانیهای از رادیو عراق مبنی بر توافق رؤسای جمهور عراق و ایران بر سر مبادله اسرای طرفین پخش شد، اضافه کرد: پس از پخش این خبر، افسر اردوگاه مژده آزادی در روز ۲۶ مردادماه را به ما داد و ما چون بدقولی دیده بودیم، به خبر توافق رؤسای جمهور، اهمیت چندانی ندادیم و تا ۲۵ مردادماه هیچ نشانهای از اینکه تبادل صورت دیده نشد.
آزاده دوران دفاع مقدس دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه روز ۲۶ مرداد بود که از طریق تلویزیون عراقیها تصویر اولین اسرای آزادشده را دیدیم و آن وقت شکوفه امید در دلمان جوانه زد، گفت: چند روز بعد افرادی از سوی صلیب سرخ به اردوگاه آمدند و با افراد مصاحبه کردند که آیا تمایل به بازگشت به ایران یا پناهندگی در عراق را دارید که همه افراد میخواستند که به میهن برگردند.
رخشانی خاطرنشان کرد: از اردوگاه روانه سمت قصر شیرین و وارد خاک ایران شدیم و ساعت دو نیمه شب سوم شهریور ماه وارد خاک ایران شدیم؛ اما هنوز باور نداشتیم که آزاد شده و به وطن برگشتیم.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، امیر سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران بهمناسبت ۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی پیامی صادر کرد.
متن این پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسْتَقامُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ ٱلْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحْزَنُواْ وَأَبْشِرُواْ بالْجَنَّةِ ٱلَّتِى كُنتُمْ تُوعَدُونَ(فصلت- 30)
بیست و ششم مردادماه، سالروز بازگشت پرافتخار اسطورههای ایستادگی و آزادگان سرافراز به میهن اسلامی، یادآور صلابت فرزندان مخلص و صبور میهن در مواجهه با دشواریهای اسارت و جنایات دشمنان است.
آزادگان سرفراز، پرچمدار عزت و اقتدار در دفاع مقدس بودهاند و در هنگامه اسارت، صلابت اسرای دشت کربلا و شکوه پایداری ملت ایران را در مقابل دژخیمان دشمن به زیبایی به نمایش گذاشتهاند.
اینجانب سالروز بازگشت شکوهمند آزادگان عزیز، این اسوههای صبر و صلابت به میهن اسلامی را گرامی داشته و از خدای متعال عزت و اقتدار پایدار نظام جمهوری اسلامی ایران را در پرتو عنایات حضرت ولی عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) و رهبری خردمندانه امام خامنه ای عزیز(مد ظله العالی) مسئلت دارم.
فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران
سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی
انتهای پیام/ 241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
آزادگان پرچمدار عزت و اقتدار در دفاع مقدس بودند بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از یزد، مراسم گردهمایی آزادگان به مناسبت ۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی با حضور آیت الله «محمدرضا ناصری» نماینده ولیفقیه در یزد، سرهنگ «منصور زارع» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس یزد، حجتالاسلام «عباس زارع» مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران یزد و «مهران فاطمی» استاندار یزد و به میزبانی فولاد آلیاژی ایران در سالن آمفی تئاتر فولاد آلیاژی یزد برگزار شد.
نماینده ولی فقیه در یزد در جمع آزادگان دوران دفاع مقدس با اشاره به خاطره ای از دوران اسارت خود در زندان های عربستان سعودی، اظهار داشت: اعلامیه های اصلی همیشه در نزد امام (ره) باقی می ماند و ما با کپی کردن و بازگرداندن اصل اعلامیه به امام خمینی (ره)، نسبت به پخش اعلامیه ها اقدام می کردیم.
وی افزود: در یکی از اعلامیه ها، امام راحل بر روی یکی از فراز های اعلامیه، خط کشیده بودند و آن جمله این بود «در روز قیامت، رژیم های سلطنتی از منفورترین رژیم ها در نزد پیامبران است».
امام جمعه یزد تصریح کرد: هنگامی که علت خط خوردگی را جویا شدیم پاسخ دادند که دوستان ما را گردن خواهند زد و این پاسخ بسیار متاثر کننده بود.
ناصری ادامه داد: در زمان برگزاری یکی از جشن های شاهنشاهی، امام (ره) گفتند که چند نفر حدود 40 هزار اعلامیه را از نجف به مکه ببرند و این در حالی بود که رابطه عربستان سعودی با آمریکا به شدت قوی بود و همچنین تمام تشکیلات ساواک عربستان در اختیار ایران هم بود.
وی افزود: در آن سال تعدادی زیادی از نیروهای ساواک به مکه آمده بودند و با لباس های مبدل در تمامی کاروان ها حضور داشتند و این امر پخش اعلامیه ها را سخت کرده بود و انقلابیون با اندیشیدن تدابیری توانستند اعلامیه ها را به سختی به مکه برسانند.
امام جمعه یزد با اشاره به سختی و مشقت های موجود در مسیر پیشبرد اهداف انقلاب و پخش اعلامیه ها در آن زمان، عنوان کرد: در عربستان و عراق در هنگام پخش اعلامیه ها، ایرانیان بسیار تنها بودند و حتی حجاج ایرانی در اوایل پخش اعلامیه، دلهره و اضطراب داشتند اما با کمک خدای متعال توانستیم وظایف خود را به درستی انجام دهیم.
ناصری گفت: در این مسیر توسط ساواک عربستان، دستگیر شدم اما خدای متعال به من نیرویی داد که شکنجه های ساواک را تاب بیاورم و اسامی اشخاص مهم را فاش نکنم.
وی افزود: ساواک علاوه بر شکنجه های جسمی، شکنجه های روحی نیز داشت ولی کمک های خداوند باعث شد تا بتوانیم استقامت کنیم و پس از اینکه با غل و زنجیر ما را به زندان ریاض فرستادند با دیدن افراد دیگری که دستگیر شده بودند، متوجه درایت امام در حذف آن جمله شدم که اگر بود، قطعا همه ما را گردن می زدند.
امام جمعه یزد با تاکید بر استقامت در مسیر خداوند اظهار کرد: آزادگان عزیز دوران دفاع مقدس، رنج های زیادی را متحمل شدند و توصیه من به شما این است که همواره از خداوند بخواهید که در مسیر الهی هیچگاه قلب و قدم شما سست نشود.
ناصری ادامه داد: روحیه سلحشوری، خدایی و استقامت را باید شما عزیزان در تربیت نسل جدید و فرزندانتان مورد توجه داشته باشید و به نسل جدید آموزش دهید.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گردهمایی آزادگان به مناسبت ۲۶ مرداد در یزد برگزار شد بیشتر بخوانید »