تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، آیا می‌توان کسی را در جهان پیدا کرد که علاقه‌ای به آزادی نداشته باشد؟ آیا آزادی یک شعار لوکس و دل‌فریب یا آرمانی ترقی‌خواهانه است؟ و اصلی‌ترین سوال، اینکه، تعبیر امام خمینی (ره)، به عنوان مؤسس یک نظام اسلامی، از آزادی چیست؟ و آیا این آزاد بودن، با قوانین حکومت اسلامی منافاتی ندارد؟

در حال حاضر اگر خیلی خوش‌شانس باشیم باز هم ممکن نیست به تعریف جامع و جهان شمولی از آزادی برسیم، چون تعریف این کلمه، دچار تحریف شده است و ماهیت اصلی خود را که مبارزه برای کسب حقوق برتر است از دست داده و در مقایسه با برهه‌هایی از تاریخ که آزادی، شعار اصلی بسیاری از جنبش‌های اسلامی و حتی غیراسلامی بود امروزه شاهدیم که ملعبه‌ای بیش، آن هم در دست نوجوان‌های بی‌قید نیست که برای ارضای نامشروع و جنون‌آمیز نیاز‌های جسمی افسارگسیخته‌شان در حال مبارزه‌اند.

امام خمینی ضمن رد این نوع آزادی‌های بی بند و بار و با تاکید بر اهمیت آزادی زنان در اسلام، می‌گویند: «در خصوص زنان، اسلام هیچ گاه مخالف آزادی آنان نبوده است. بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شی مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند … ما می‌خواهیم که زنان را از فساد که آنان را تهدید می‌کند آزاد سازیم.»

تعریف آزادی

اما با وجود این نیز، امام خمینی (ره)، تعریف مستقلی از آزادی ارائه نداده است، چرا که آزادی را نعمتی فطری و الهی می‌داند که در وجود تمام انسان‌ها موجود است و همگی با آن آشناییم و حتی هنگامی که از ایشان درباره مفهوم آزادی سوال شد، فرمودند:

«آزادی یک مسأله‌ای نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده‌شان آزاد است. کسی الزام‌شان نمی‌کند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسی الزام به شما نمی‌کند که حتماً باید این راه را بروید. کسی الزام به شما نمی‌کند که باید این را انتخاب کنی. کسی الزام‌تان نمی‌کند که در کجا مسکن داشته باشی، … چه شغلی را انتخاب کنی. آزادی یک چیز واضحی است»

آزادی بی قید و شرط

اما در این بین، شبهه‌ای پیش می‌آید که با اتکا به این تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی، همه‌ی ما می‌توانیم هر کاری که دلمان می‌خواهد را بی هیچ مبنا و چارچوبی چه انسانی و چه الهی انجام دهیم و جای هیچ اعتراضی هم نیست. یعنی می‌توان گفت طبق این تعبیر حضرت امام (ره)، آزادی اسلامی با آزادی غربی که مبنایی فردی و نفسانی دارد و فرد، آزاد است هر کاری را تا جایی که برخلاف قوانین کشورش نباشد انجام دهد تشابه دارد!

اما امام خمینی (ره) در جواب این شبهه، می‌گویند: «آزادی معنایش این نیست که بنشینید برخلاف اسلام صحبت کنید؛ آزادی در حدود قانون است. دین کشور ما اسلام است؛ آزادی در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد. قانون اساسی ما دین را اسلام می‌داند.»

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

همچنین در جای دیگری می‌گویند: «آزادی در حدود اسلام است، در حدود قانون است؛ تخلف از قانون نشود به خیال اینکه آزادی است.»

آزادی اندیشه‌های مادی

ایشان حتی در مواجه با آزادی‌های فکری مکتب‌های مختلف، آن‌ها را آزاد دانسته تا نظرات و اندیشه‌های خود را در کشور اسلامی بیان کنند! و حتی حق آزادی بیان را برای آن‌ها جایز شمرده و می‌گویند:

«اما در جامعه‌ای که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیست‌ها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود؛ زیرا ما اطمینان داریم که اسلام در بر دارنده پاسخ به نیاز‌های مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آن‌ها مقابله کند. در فلسفه اسلامی از همان ابتدا مسأله کسانی مطرح شده است که وجود خدا را انکار می‌کرده‌اند. ما هیچگاه آزادی آن‌ها را سلب نکرده و به آن‌ها لطمه وارد نیاورده‌ایم. هر کس آزاد است که اظهار عقیده کند، اما برای توطئه کردن آزاد نیست.»

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

و نکته‌ مهم این کلام حضرت امام (ره) نیز در همینجاست: «هر کس آزاد است که اظهار عقیده کند، اما برای توطئه کردن آزاد نیست.» یعنی مشروعیت آزادی و به ویژه آزادی بیان تا جایی‌ست که جامعه دچار هرج و مرج نشود.

حدود آزادی

همچنین امام خمینی (ره) حدود آزادی در نظام اسلامی را بر مبنای قانون اینگونه شرح داده است:

«در هر مملکتی آزادی در حدود قوانین آن مملکت است. مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند، معنی آزادی این نیست که هر کس بر خلاف قوانین ملت هر چه دلخواهش باشد، بگوید. قوانین ایران قوانین اسلام است. قوانین اسلام را باید ملاحظه کرد، در چهارچوب قوانین اسلام، در چهارچوب قانون اساسی، بیان آزاد و بحث آزاد است.»

آزادی غربی

حال و با وجود این تعریف اسلامی از آزادی و حدودی که برای آن معین شده، باید دید که در غرب نیز، آزادی، به قول خودشان رهایی از هر چارچوبی‌ست؟ اما در واقعیت این‌طور نیست و همین آزادی‌ای که در نیم‌کره‌ی غربی دنیا از بی‌قید و بند بودنش برای جوان‌های خاورمیانه قصه‌ها بافته‌اند برای خودشان، حد و حدودی در راستای قانون دارد و در اعلامیه حقوق بشر فرانسه (مصوب ۱۷۸۹ میلادی) در تعریف آزادی آمده است: «توانایی هر کاری که موجب ضرر و زیان دیگران نباشد.»

قانون در برابر آزادی نامشروع

در کل، مقوله آزادی امری مختص دیروز یا امروز نیست و بشر پیوسته برای رسیدن به نوع مطلوب و حتی نامطلوب آن از جانش مایه گذاشته، اما از جهت مقابل نیز، اندیشمندان برای مقابله با خودسری‌ها و بلندپروازی‌های نامشروع بشر همیشه با حصاری از جنس قانون کمربند کشیده‌اند تا مصالح عمومی جوامع را در برابر این تجاوز‌ها مصون دارند و پناه بدهند.

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

شما تصور کنید فردا صبح، همه‌ی آدم‌ها با آزادی بی قید و شرط از خواب بیدار شوند و هر کس هر کاری را بخواهد انجام بدهد، خب خود این مسئله ناقض آزادی می‌شود چرا که بعضی از این آزادی‌های بی قید و شرط، آزادی‌های دیگر انسان‌ها را سلب می‌کند و در این میان، پس چه کسی می‌تواند آزاد باشد؟!

آزادی مطلق

تا به امروزه هیچ مکتبی هر چند هم مایل بوده باشد، اما نتوانسته قائل به آزادی مطلق باشد، چرا که این نوع از آزادی، خود، نافی آزادی است! تا جایی که شهید دکتر محمدجواد باهنر، در خصوص کسی که معتقد به آزادی مطلق است می‌گوید:

«مَثَل چنین کسی بسان شخصی است که تصور می‌کند که اگر درختی را از ریشه بیرون آوریم آن را آزاد ساخته‌ایم، اما این آزادی به معنای سقوط و از بین رفتن آن است، اگر درخت ریشه‌اش در زمین باشد، اما موانع رشدش برداشته شود، با آفت‌هایی که ممکن است به آن ضرر برساند، مبارزه شود و به اندازه کافی تغذیه گردد، به او برای این که در مسیر تکاملی خود قرار گیرد، کمک شده است؛ یعنی این درخت برای حرکت و رشد تکاملی‌اش آزاد است. اما اگر سنگی روی شاخه‌اش انداختیم، یا آن را آب ندادیم، اگر موانع ایجاد کردیم، ما با این کارمان از درخت سلب آزادی نموده‌ایم.»

آزادی چیست؟

در مجموع، آزادی یک نظام ارزشیِ جامع است که نباید اجازه داد با تعابیر نادرست تحریف شود؛ آزادی یعنی اینکه من به خودم اجازه نمی‌دهم زیر بار زور ظالم بروم، اما ظالم هم نمی‌شوم. آزادی، نفی سلطه‌پذیری‌ست نه پوشش‌پذیری و حضرت امام (ره) تفاوت بین آزادی مشروع اسلامی و آزادی نامشروع غربی را با کلماتی ساده، موضعی صریح و در عین حال، لحنی کوبنده، اینگونه تعبیر می‌کنند:

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟

«اسلام جلوی شهوات را می‌گیرد؛ اسلام نمی‌گذارد که لخت بروند توی این دریا‌ها شنا کنند. پوستشان را می‌کَند! با زن‌ها لخت بروند آنجا، و بعد زن‌ها لخت بیایند توی شهرها! مثل کار‌هایی که در زمان طاغوت می‌شد. همچو کاری اگر بشود، پوست‌شان را مردم می‌کَنند. مسلمانند مردم. نمی‌گذارند زن‌ها و مرد‌ها با هم داخل هم بشوند و توی دریا بریزند و به جان هم بیفتند. «تمدن» این‌ها این است! این‌ها از تمدن این را می‌خواهند. این‌ها از آزادی این را می‌خواهند! آزادی غربی می‌خواهند؛ و آن این است زن و مرد با هم لخت بشوند و بروند توی دریا [یا] بروند توی – نمی‌دانم – جا‌های دیگر شنا کنند! این تمدنی است که آقایان می‌خواهند! این تمدنی است که در رژیم سابق تحمیل بر مملکت ما شد، که بعد از اینکه می‌رفتند زن و مرد در دریا، زن‌ها همان طور لخت و همان طور لخت می‌آمدند توی شهر! مردم هم جرأت نمی‌کردند حرف بزنند.

امروز اگر یک همچو چیزی بشود، این‌ها را ما خواهیم تکلیفشان را معین کرد؛ و دولت هم معین کرد. البته دولت [به] طوری که وزیر کشور گفتند، گفتند ما جلویش را گرفتیم. اگر نگیرند، مردم می‌گیرند. مگر مازندرانی‌ها می‌گذارند یا رشتی‌ها می‌گذارند که باز کنار دریاشان مثل آن وقت باشد؟ مگر بندر پهلوی‌ای‌ها (بندر انزلی) مرده‌اند که زن و مرد با هم در یک دریا بروند و مشغول عیش و عشرت بشوند! مگر می‌گذارند این‌ها را؟ تمدن‌های این‌ها این است. آزادی‌ای که آن‌ها می‌خواهند همین. این جور آزادی! بروند قمار بکنند و با هم لخت بشوند و با هم (سرگرم عیش و نوش) بشوند.»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعبیر امام خمینی (ره) از آزادی چه بود؟ بیشتر بخوانید »