پدر طلبه شهید «احمد آخوندزردینی» آسمانی شد
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پدر طلبه شهید «احمد آخوندزردینی» آسمانی شد بیشتر بخوانید »
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پدر طلبه شهید «احمد آخوندزردینی» آسمانی شد بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از همدان، حاجیه خانم «ملیحه حنیفی» مادر شهید «حسن میرزایی» پس از تحمل سالها رنج فراق دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
مراسم تشییع و خاکسپاری این مادر شهید امروز در گلزار شهدای شهر صالحآباد از توابع استان همدان برگزار شد و در کنار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد.
شهید «حسن میرزایی» در سال ۱۳۶۳ در منطقه مریوان به شهادت رسیده است.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مادر شهید «حسن میرزایی» به فرزند شهیدش پیوست بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از یزد، حاجیه «فاطمه نساء شاکر»، مادر شهید والامقام «حسن پایدار» دار فانی را وداع گفت و آسمانی شد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مادر شهید «حسن پایدار» آسمانی شد بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از بوشهر، «دولت کدایی» مادر شهید «محمدعلی شهبازی» دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
مراسم تشییع و تدفین پیکر این مادر شهید عصر امروز 17 فروردین ساعت 17 از آرامستان روستای گاه سفید شمالی از توابع شهرستان گناوه با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران و با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار خواهد شد.
«محمدعلی شهبازی» در تاریخ ۱۳۴۱/۱/۱۲ در روستای گاوسفید از توابع بخش ریگ شهرستان گناوه دیده به جهان گشود و در در سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جبهه طلائیه و در منطقه مجنون هنگامی که با آمبولانس در حال حرکت بود مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
بخشی از وصیتنامه شهید
همیشه صد در صد پیرو و مطیع اوامر ولایت فقیه باشید ولاغیر و مسئله تقلید را در عمل بیان کنید همیشه مواظب منافقین کور دل باشید چرا که منافق هر روز و زمانی به یک شکل ظاهر شده و میشود و فقط آن را به یک گروه و یا سازمان خاتمه ندهید
و در مسائل، تنها اسلام و قرآن و اوامر ولایت فقیه بین شما حاکم باشد. به فرموده امام خمینی اگر تمام جهان یک طرف با تو دشمن شوند و تو تنها بمانی تسلیم حق باش و اگر کوه بلرزد تو از جا تکان نخور.
خون شهدا را همیشه در ذهن داشته باشید و تفکر کنید که چرا شهدا این راه را انتخاب کردند و چه میخواستند و حال چه انتظاری از شما دارند و بدانید که آگاهانه این راه را رفتند و در پایان از خداوند میخواهم به این حقیر آرزوی دیرینهام یعنی شهادت فی سبیل الله را عنایت فرماید.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مادر شهید «محمدعلی شهبازی» آسمانی شد بیشتر بخوانید »
بسم الله الرحمن الرحیم
در روایتهای واقع بینانه قرار نیست از شهید شخصیت منفی نشان داده شود. بلکه قرار است تنها واقعیت زندگی اورا به تصویر کشید.
ما در روایت زندگی شهدا به دنبال چه چیزی هستیم؟
غلو؟ بزرگ نمایی؟ معصوم سازی؟ساخت الگویی دست نیافتنی؟
اینکه جوان و نوجوان ما مشاهده کند جوانی از جنس امیال و آرزوهای خودش، از جنس ضعفها و تواناییهای خودش توانسته با تمام خللهای نفسانی و نقات قوت ایمانیاش به درجهی جان بازی در راه خدا برسد برایش ملموس تر و دست یافتنی تر است.
اینکه ببینی جوانی مثل تو خشمگین میشود، شوخی میکند، اشتباه میکند،گناه میکند اما پشیمان میشود، توبه میکند، جبران میکند، پذیرفته میشود بیشتر مایل میشوی مثل او باشی.
در این صورت با خود میگویی، مثل بود و توانست بر نفس خود غالب شود. چرا من نتوانم؟
اما وقتی از قبل از شهادتش یک موجود میسازیم که از بدو تولد جایش در این زمین نبوده، جوان چگونه با او همزاد پنداری کند؟
زندگی واقعی یک لطف نیست، خیانت است!
چرا که ما حتی شهید در اصلاح نفسش را نادیده گرفتیم و تلاش اورا تنها در انجام مستحبات خلاصه کردیم.
این که شهید هم مثل ما ممکن بود در ابتدای راه برای چلهی فلان دعا و زیارت کسالت به خرج میداده یا مثلا یادش میرفته فلان عملش را انجام دهد.
وقتی ما در وصف شهید میگوییم :شهید به زیارت عاشورای روزانه انس داشت و پاسخ نمیدهیم چگونه انس پیدا کرد؟
جوان را در حالتی قرار میدهیم که خود را به زمین و زمان میزند نمیتواند به عاشورای روزانه انس پیدا کند، یادش میرود، کسل میشود و به هزار و یک دلیل در این عمل روزانه شکست میخورد. اینجاست که جوان ناامید میشود!
باخود میگوید شهید عاشورای با صد لعن و صد سلامِ روزانهاش ترک نمیشد. من حتی یک عاشورای درست و با حال هم نمیتوانم بخوانم.
من کجا؟ او کجا؟
ما از شهید تنها و را نشان میدهیم. در حالی که او برای وصول به شهود و ملکه شدن صفات حسنه در نفسش، مراحلی را طی کرده!
ما در روایتها از تکیهی نفس حرف نمیزنیم.
از او نمیگوییم از و سخن میگوییم.
بین اینها تفاوت بسیاریست.
ما قرار نیست از چهرهی و را تخریب کنیم.
ادامه در کامنت