آشوب‌طلبان

چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم

چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم



کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب می‌گوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپه‌های اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما هنوز هم جا نداریم.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – طی هفته گذشته اکران آنلاین فیلم «غریب» در پلت‌فرم «فیلیمو» آغاز شد و تردیدها و پرسش‌هایی درباره عدم ارتباط محتوای فیلم با رویکرد اخیر سامانه فیلیمو مطرح شد.

ابهام غیرقابل حل درباره پخش این فیلم از پلت‌فرم مذکور، به عدم هم‌خوانی محتوایی «غریب» و سیاست‌های متنی و فرامتنی سامانه پخش‌کننده بازمی‌گردد. فیلمی با محوریت «شهید محمد بروجردی» ساخته شده و از «فیلیمو» اکران آنلاین می‌شود. این کاراکتر مهم تاریخی که در خنثی کردن یک آشوب اقلیمی در کشور نقش مهمی دارد، چه ارتباطی با سامانه‌ای دارد که از بدو آشوب‌ها با یک اسم رمز خاص هشتگ‌سازی کرد؟

این پرسش‌ها زمینه را برای یک بازنگری اساسی در محتوای فیلم غریب تشدید می‌کند.فیلم بسیار خوبی که دارای نیمه تاریک و نیمه روشنی است.

فیلمبرداری این اثر از ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد و بخش اعظمی از زمان فیلمبرداری اثر با آشوب‌های سال‌ گذشته همزمان شد و فیلمبرداری تقریبا در دی ماه به پایان رسید.

عوامل فیلم تصمیم نداشتند که این فیلم را به جشنواره برسانند. استناد این مسئله را می‌توان در گفت‌وگوی محمد حسین لطیفی با خبرگزاری صبا جستجو کرد.

او در این گفت‌وگو اشاره می‌کند: ۵ شب قبل از جشنواره دو نفر آدم خودشان را ملزم کردند که حالا که اینگونه شد باید کار به جشنواره برسد و آنطور که لطیفی در همین گفت‌وگو روایت می‌کند فیلمنامه با تغییراتی حین زمان فیلمبرداری مواجه بوده است.این مستند در تحلیل ‌محتوایی اثر تاثیر بسیاری خواهد داشت و در ادامه این گفت‌وگو لطیفی بر تغییر فیلمنامه توسط نویسندگان صحه می‌گذارد.

الگوی سیاه و سفید کردن تصاویر حماسی قهرمان دفاع مقدس

فیلم «غریب» ادامه یک الگوی مد شده در سینمای ایران است که نگاه سیاه و سفیدی به قهرمانان هشت سال جنگ تحمیلی دارد. بنیانگذار این مشی نمایشی «محمدحسین مهدویان» است. او در روانشناختی نمایشی از «شهیدحاج احمد متوسلیان» از گزاره پررنگ کردن مناسبات خانوادگی استفاده کرد تا خشونت شخصی که به این شهید نسبت می‌دهد را تئوریزه کند. او اثرات روانی تصیمات خانوادگی پدر شهید را در مبارز و انقلابی شدن احمد متوسلیان دارای تاثیر توصیف می‌کند.

سیاست یکی به نعل یکی به میخ، به عنوان الگوی پیش‌تر استفاده شده زمانی در این فیلم زمانی پررنگ تر می‌شود که با استفاده از صدای واقعی شهید متوسلیان موضوع مسائل مالی مرتبط با نهادی که «حاج‌احمد» در آن فعالیت می‌کند را چاشنی وجه انتقادی «ایستاده در غبار» می‌کند.

همین الگوی پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید»ی در مورد موقعیت مهدی مورد استفاده قرار گرفت. در این فیلم موقعیت تحت فشار قرار گرفتن «حمید باکری» و نوشتن توبه نامه با استفاده از فصلی تحت عنوان “من باکری نیستم” چاشنی روایت فیلم می‌شود تا قهرمان تنهایی که سایر فرماندهان از پشتیبانی او چشم‌پوشی کردند در متن اثر برجسته شود.

ادامه این سیاست در فیلم غریب به علتی همزمانی با آشوب‌ها پررنگ‌تر می‌شود. در افتتاحیه فیلم (سکانس آغازین) با چالش و جدلی پر ابهام بروجردی با فردی امنیتی آغاز می‌شود و دیالوگ‌های دوپهلوی فیلم در متن اثر گسترش پیدا می‌کند. د

ائما در فیلم تاکید می‌شود گزارش‌هایی منفی درباره فعالیت‌های «شهید بروجرودی» به نگارش درآمده و او به این مسائل بی اعتناست. گویی او فرمانده‌ای است که عملکردش مطلوب سازمانی نیست که در آن فعالیت می‌کند. مصداق چنین ارائه‌ای در اختلاف حمید باکری در فیلم موقعیت مهدی و جدل شهید«محسن وزوایی» و حاج احمد متوسلیان در ایستاده در غبار نمود پیدا می‌کند.

در تبیین گزاره پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید» فرماندهان جنگ، به مشی حماسی قهرمان محوری در فیلم غریب باید اشاره کرد.در بخش سفید فیلم، پرداختن به وجوه شاعرانه، هنر دوستی و دلیری «شهید» در فیلم از کیفیت بالایی برخودار است، اما برخی منولوگ‌ها و دیالوگ‌های دارای معنایی دو پهلوست.

شعار «عاشقانه‌ای برای آزادی » تبدیل به یکی از دستاویزهای تبلیغاتی فیلم در فضای مجازی شد.

فیلمی که تولید آن با آشوب‌های اخیر همزمان شد. در روزهایی که پس از فوت مرحومه مهسا امینی در اغلب شهردهای کردنشین فضای اعتراضی ناگهان شعله‌ور شد توجه به کاشت منولوگ کاک شوآن در متن بسیار قابل تاویل و بررسی است. کاک شوان خطاب به سایر همراهان کومله مسلحش می‌گوید:

برش تصویری اول

تن تمیز، خون تمیز می‌خواهد. ما از جان و مالمان گذشتیم مردم هم با ما هستند. فقط حرف کرد و کردستان نیست، سقز مریوان، پاوه، بانه و همه و… مثل شما آمده‌اند به میدان. سنندج چشم حرکت است، بیرق سرخ حرکت. فرداست… که فریاد آزادی خواهی ما از خراسان تا آذربایجان، از گیلان تا سیستان همه جا شنیده شود. وقتی هم که خلق راه بیفتد، هر خس و خاشاکی را با خودش می‌برد.

در صورتیکه شعارهای کومله به صورت گل درشت در همان مقطع صرفا درباره اقلیم کردستان مطرح می‌شد، اما کاک‌شوان منولوگی را ادا می‌کند که توسط آشوب‌طلبان در پاییز سال گذشته تکرار می‌شد و عمدتا ادعا می‌کردند موج این آشوب‌ها به تدریج گسترش پیدا خواهد کرد. در این منولوگ کاک شوان از شهرهایی نام می‌برد که غلظت آشوب‌، در آن‌ها بیشتر بود.

در سکانسی خاص شهید بروجردی از همکاران امنیتی‌اش در مورد دستگیر شدگان در قائله سنندج سئوال می‌کند. کاراکتر امنیتی با ایفای رحیم نوروزی، درباره دستگیر شدگان پاسخ می‌دهد تعدادشان خیلی بیشتر از پیش‌بینی‌هاست و تمامی آسایشگاه‌ها را تبدیل به زندان کردیم.

برش تصویری دوم

در این بخش یک دیالوگ از شهید برجرودی شنیده می‌شود که قطعا صحت و استدلال تاریخی و دارماتیک ندارد و از همان چاشنی‌های دوپهلویی محسوب می‌شود که برای روند پررنگ شدن این‌همانی‌های مرسوم به کار گرفته شده است.

کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب می‌گوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپه‌های اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما الان جا نداریم. هنوز هم جا نداریم.

نکته مهم در مورد این مونولوگ تحمیل شده این است که دستگیرشدگان در روایت فیلم در منطقه کردستان زندانی شده‌اند و هیچ ارتباطی با زندان اوین و توصیف آن ندارند. آنچیزی که چالش این همانی سازی فیلم را تشدید می‌کند تاریخ‌های استفاده شده در متن اثر است.

 چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم
تصویری از فیلم که تاریخ آغاز آشوب‌های اقلیمی در آن درج شده است. این تاریخ فروردین ۱۳۵۹ است.

روایت فیلم از تاریخ فروردین ۱۳۵۹ آغاز می‌شود. کاراکتر بروجردی در فیلم ادعا می‌کند که دو سال قبل چنین آرزویی داشته که این تاریخ با درنظر گرفتن زمان فیلم به فروردین ۱۳۵۷ بازمی‌گردد و همزمانی فیلمبرداری فیلم با آتش گرفتن زندان اوین و دستگیری فعالان مرتبط با آشوب‌های اخیر یکبار دیگر موجب شلوغی زندان‌ها شد. در حالیکه در فروردین ۱۳۵۷ هنوز انقلابی رخ نداده بود.

برش تصویری سوم

در ادامه روایت در سکانسی که با خط اصلی روایت تناسبی ندارد، شهید بروجری به یکی از همقطارانش می‌گوید: حال این مردم را باید خوب کرد، مردم امنیت داشته باشن، عزت نداشته باشن، بازم حالشون بده. دین و عزت و احترام شکم سیر می‌خواهد، ول کن این گزارشو، اون گزارشو!!بچسب به حال مردم مردم باید آروم باشن، نفس بکشن، زندگی کنن. باید زندگی کنن…

برش تصویری چهارم

و در تبلیغات فیلم از زبان کاراکترهای مختلف فیلم جملات زیر را می‌شنویم:

برای چی داری می جنگی، باید بدونم برای چی می‌جنگم، برای چی می‌جنگم. به اسم آزادی داریم سر اصل آزادیو می‌بریم، داریم همدیگرو می‌کشیم،سرچی؟ و دربخشی از دیالوگ‌هاش کاراکتر بروجردی می‌گوید: برد ما تعداد کشته‌هامون مشخص نمی‌کنه به والله. هر کدام از اینا که بیان سمت ما برد ماست. باهاشون حرف نمی‌زنید؟و در منولوگی از کاراکتر تیمسار فلاحی می‌شنویم: همه چی قاطی شد، سخت میشه، حق و باطل رو فهمید.انقلاب نکردیم هر کسی هر کاری دلش خواست بکنه!امر به معروف یعنی چی؟تو که می‌دانی در چه شرایطی هستیم چرا آتیش رو نمی‌خوابانی و نفر مقابل پاسخ می‌دهد: آتش خود شمایی آقای بروجردی.

و در سکانسی مهم و معنادار از فیلم شاهد هستیم که شهید بروجردی عده ای جوان حدودا ۱۶ تا ۲۰ ساله را از زندان آزاد می‌کند و با شماتت کاراکتر امنیتی فیلم مواجه می‌شود.یا دیالوگی در فیلم دائما اشاره می‌کند چرا با زندانیان حرف نمی‌زنید به تیترهای گفت‌وگو محور حوادث چند ماه قبل پهلو می‌زند.

درواقع غیر از خط اصلی روایت که به صورت جذابی با محوریت شهید بروجردی ساخته شده تماشاگر با شعارهای دوپهلویی عجیبی مخاطب مواجه می‌شود و رخدادهای پاییز سال گذشته را در ذهن مخاطب متبادر می‌کند.

برش تصویری پنجم

یک شگرد دیگری که در فیلم‌های ساخته شده درباره قهرمانان جنگ استفاده می‌شود این است که تطبیقی آرمانی از نهادی است که این قهرمانان لباس آن را پوشیده‌اند در افکار عمومی شکل بگیرد تا موقعیت و رشادت قهرمانان از نهادی که لباس آن را بر تن کرده‌اند تفکیک شود.

 چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم

قطعا این تصویرسازی با هدف تعمیم به شرایط امروز ساخته می‌شود. کما اینکه فیلم غریب مستند به برخی شعارها و منولوگ‌های استفاده شده به نقد رادیکال و در لحظاتی از فیلم فراکنی و تحریف در افکار عمومی را دنبال می‌کند.

با این حال این فیلم لحظاتی دارد که رویکردهای دوگانه فیلیمو را تامین می‌کند. این سامانه یک سریال امنیتی بدون مجوز را تحت عنوان «سقوط» تولید و توزیع می‌کند و در پیامک تبلیغاتی برای کاربرانش این جمله را استفاده می‌کند: سقوط نزدیک است.

 چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم
تبلیغات فیلیمو برای فیلم غریب

فیلم غریب دست کم همان کارکرد را برای سامانه دارد تا با استفاده از برش‌هایی که در متن گزارش به صورت مستدل ارائه شد، از متن فیلم به عنوان دستاویزی انتقادی نسبت به وضع موجود و دنباله‌سازی محتوایی برای آشوب‌های اخیر استفاده کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

«زن، زندگی، آزادی» در ۱۰روایت

«زن، زندگی، آزادی» در ۱۰روایت



شعار «زن، زندگی، آزادی» درحالی به محوری‌ترین شعار حوادث اخیر در ایران تبدیل شده که تناقض‌های موجود در آن آشکار شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه همشهری نوشت: این روزها «زن، زندگی، آزادی» به محوری‌ترین شعار حوادث اخیر در ایران تبدیل شده و رسانه‌های جهان این شعار را به‌عنوان ۳ضلع «مطالبات معترضان در ایران» مطرح می‌کنند‎؛ شعاری که در جریان ناآرامی‌های هفته‌های گذشته در ایران با کژتابی‌هایی همراه بوده و برخی اقدام‌های هنجارشکنانه در این زمینه، به تناقض‌های محتوایی درباره این شعار دامن زده‌ است.

جریان‌های معاند درحالی در هفته‌های اخیر کوشیده‌اند شعار «زن، زندگی، آزادی» را به‌عنوان محور مطالبات مردمی در ایران جلوه دهند و جمهوری‌اسلامی را به نقض ۳ضلع این شعار محکوم کنند که عناصر موجود در این شعار، پس ‌از انقلاب‌اسلامی همواره به‌عنوان اصول اساسی دینی و قانونی مورد توجه ارکان حاکمیت بوده و نهادهای مختلف تلاش کرده‌اند با راهکارهای قانونی و شرعی، شرایط را برای «تامین حقوق زنان»، «زندگی بهتر ایرانیان» و «توسعه آزادی‌های مشروع در جامعه» بیش ‌از پیش مهیا کنند.

برهمین اساس هم بود که سخنگوی دولت سیزدهم در نشست اخیر خود با دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تأکید کرد: «زن، زندگی، آزادی» همان شعاری است که جمهوری‌اسلامی در ۴۳سال‌گذشته همواره به‌دنبال تحقق حداکثری آن بوده و با وجود موانع مختلف، گام‌های مؤثر و قابل‌توجهی در این مسیر برداشته شده‌است.

نگاهی به افزایش روزافزون نقش‌آفرینی زنان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سال‌های اخیر حکایت از آن دارد که جمهوری‌اسلامی براساس الگوهای دینی و قانونی همواره تلاش کرده زمینه مناسب برای تامین حقوق‌زنان در عرصه‌های مختلف را فراهم کند. اگرچه برخی کارشناسان معتقدند همچنان موانعی پیش‌روی افزایش کنشگری زنان در جامعه وجود دارد، اما روند کلی حاکم بر فرایندهای اجتماعی و قانونی، نشان‌دهنده رشد حضور اجتماعی این قشر در عرصه‌های مختلف کشور است.

یک روایت حقیقی

روندهای کلی حاکم بر کشور در سال‌های پس ‌از انقلاب‌اسلامی نشان‌دهنده آن است که جمهوری‌اسلامی همواره تلاش کرده به بانوان «قدرت انتخاب» و «فرصت نقش‌آفرینی» دهد و با وجود همه کاستی‌ها و ناکامی‌های گذشته، گام‌های مؤثری در مسیر تحقق این خواست‌ها برداشته شده‌است.

در سال‌های گذشته مقام‌های ارشد کشور همواره بر این نکته تأکید کرده‌اند که نباید زنان جامعه را در دوراهی «مشارکت اجتماعی» یا «خانه‌داری» قرار داد و افزایش روزافزون اثربخشی و مدیریت زنان در حوزه‌های مختلف تصدیق‌کننده گام‌هایی است که در این مسیر برداشته شده‌است. در این میان اگرچه نمی‌توان وجود برخی تبعیض‌های جنسیتی در جامعه را انکار کرد، اما سیاستگذاری‌های انجام شده در سال‌های گذشته همواره در راستای فعال‌تر شدن هرچه بیشتر زنان در سطح جامعه بوده و در این زمینه کمتر شاهد وجود تبعیض‌های معنادار ازسوی نهادهای حکومتی و قانونگذاری بوده‌ایم. در چنین شرایطی هم هست که رهبر معظم‌انقلاب همواره در مقاطع مختلف، به اهمیت جایگاه زن در جامعه اشاره کرده و گفته‌اند: «مسئله زن و خانواده ازجمله مسائل درجه یک کشور است. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند، اما تأثیر زنان در سرنوشت کشور بیش ‌از تأثیر نیمی از کل جمعیت در سرنوشت است. یک‌وقت است که ما مجموعه‌ای از انسان‌ها را درنظر می‌گیریم، نیمی از آنها نقشی به مقدار ۵۰درصد دارند، اما مسئله زن در جامعه اینگونه نیست؛ بالاتر از اینهاست». (بیانات مقام‌معظم‌رهبری در تاریخ ۲۹بهمن‌ماه ۱۳۷۶)

با وجود این، اما جریان‌های معاند در هفته‌های اخیر با انکار گام‌های بلندی که در این مسیر در ایران برداشته شده‌است، تلاش کرده‌اند با وارونه جلوه دادن حقایق موجود، «نقض حقوق زنان» را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین «مطالبات معترضان» جلوه دهند؛ رویکردی که در جریان ناآرامی‌های اخیر بارها شاهد بروز حوادثی در نقض آن بوده‌ایم و برخی اقدام‌های آشوبگران در هفته‌های اخیر نه‌تنها زمینه‌ساز جریحه‌دار شدن افکار عمومی شده، بلکه با واکنش‌های منفی از سوی زنان جامعه نیز همراه بوده‌است.

کشیدن چادر از سر زنان محجبه

کشیدن چادر از سر زنان محجبه در جریان اغتشاشات اخیر، یکی از تناقض‌های موجود در عملکرد حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» است. در جریان آشوب‌های اخیر تصاویر و اخبار مختلفی منتشر شد که از تعرض آشوبگران به چادر زنان محجبه حکایت داشت؛ موضوعی که نشان می‌داد دفاع از حقوق زنان برای عده‌ای تنها یک شعار فریبنده برای پیشبرد مقاصد سیاسی‌شان است. در آخرین روزهای شهریورماه و درحالی‌که تنها چند روز از آغاز ناآرامی‌ها در واکنش به فوت مهسا امینی می‌گذشت، شبکه‌های اجتماعی فیلمی منتشر کردند که از کشیدن چادر از سر یک خانم محجبه ازسوی آشوبگران حکایت داشت؛ فیلمی که تناقض‌های موجود ازسوی حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» را بیش‌از پیش هویدا می‌کرد؛ چراکه درمیان متعرضان به آن خانم محجبه، تعدادی زن نیز دیده می‌شدند. علاوه‌بر این در نخستین روزهای آبان‌ماه، رسانه‌ها مصاحبه با خانمی را منتشر کردند که چند جوان هنگام خروج از مترو، چادر از سر وی کشیده و به او فحاشی کرده بودند. در فیلم‌های منتشر شده، این بانو بعد از درددل با حافظان امنیت، از آنها برای حفظ امنیت کشور قدردانی می‌کند. اتفاق مشابهی نیز در ایلام در جریان آشوب‌های اخیر رخ داد که اگرچه عامل هتاکی و تعرض به خانم محجبه ازسوی سازمان اطلاعات سپاه این استان شناسایی و دستگیر شد، اما نشان‌دهنده اعتقاد آشوبگران به روایتی غیرواقعی و جعلی از شعار «زن، زندگی، آزادی» بود.

حمله به پلیس مجروح

جریان‌های معاند درحالی شعار «زن، زندگی، آزادی» را به‌عنوان محور «مطالبات اجتماعی» در جریان ناآرامی‌های اخیر مطرح می‌کنند که برخی تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد عملکرد آشوبگران در تضاد آشکار با شعارهای آنان قرار دارد که حمله و آسیب زدن به پلیس مجروح، یکی از نمودهای آن بود.

در جریان حوادث پنجشنبه گذشته در کرج، انتشار تصاویر تکان‌دهنده از حمله اغتشاشگران به مأموران حافظ امنیت، با موجی از واکنش‌ها و ابراز انزجار اجتماعی همراه شد. تصاویر نشان می‌داد که اغتشاشگران با حمله به مأموران نیروی انتظامی، ضمن توقف یک خودروی فراجا، تعدادی از مأموران را با سنگ به‌شدت مجروح می‌کنند و این اقدام در شرایطی ادامه می‌یابد که مأموران نیروی انتظامی به‌شدت مجروح شده‌اند و بدن خونین آنان، حکایت از حمله بی‌رحمانه آشوبگران به حافظان امنیت داشت. در حوادث آن روز حدود ۱۰مامور نیروی انتظامی نیز مجروح شدند.

اما این تنها نمونه حمله سنگدلانه به مأموران و حافظان امنیت نبود و در هفته‌های اخیر فیلم‌های پرتعدادی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد حامیان دروغین شعار «زن، زندگی، آزادی» روایت بی‌رحمانه‌ و پرتناقضی از مطالبات مطرح شده در کف جامعه دارند.

فحاشی به شهروند معترض

فحاشی اغتشاشگران به زنی که به بستن راه معترض بود، نمود دیگری از روایت جعلی از شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌حساب می‌آید که نشان می‌دهد آشوبگران کمترین اعتقادی حتی به شعارهای مطرح شده ازسوی خود ندارند. آشوبگران درحالی شعار «آزادی» سر می‌دهند که حتی تاب شنیدن صدای یک شهروند منتقد به عملکرد خود را ندارند و با حمله، پاسخ او را می‌دهند. دوازدهمین روز آبان‌ماه بود که فیلمی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که یک خانم رهگذر زمانی که به بستن خیابان ازسوی اغتشاشگران در فردیس کرج اعتراض می‌کند، با فحاشی و حمله آنان مواجه می‌شود. این اما تنها نمونه برخورد خشونت‌آمیز با شهروندان در جریان ناآرامی‌های اخیر نبود و در روزهای گذشته بارها در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد آشوبگران به شهروندان عادی معترض به رفتار آنان، فحاشی می‌کنند و حتی با حمله به آنان، قصد آسیب زدن به آنها را دارند؛ رفتاری که نشانگر عملکرد پرتناقض حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» است.

 تعرض به روحانیت

تعرض به لباس روحانیان یکی دیگر از نمودهای «آزادی» به روایت آشوب‌طلبان بود که در روزهای اخیر با هشتگ «عمامه‌پرانی» در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت. در فیلم‌هایی که از این هتک‌حرمت در فضای‌مجازی منتشر شده، دیده می‌شود که هتاکان که اکثرا نوجوانان کم‌سن‌وسال هستند، با غافلگیر کردن روحانیانی که غالبا سالخورده هستند و به‌صورت عادی در معابر شهر رفت‌وآمد می‌کنند، به عمامه آنان تعرض می‌کنند؛ اقدامی که پرده دیگری از ماهیت عملکرد حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» را نمایان می‌کند.

این اقدام هتاکانه اما با واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد و انتقادهای بسیاری را به‌دنبال داشت، اما تشویق آشوب‌طلبان به ادامه چنین رفتارهای هتاکانه‌ای نشان می‌دهد حامیان حتی کوچک‌ترین اعتقادی به شعارهای مطرح‌شده ازسوی خود ندارند. دراین میان اما هتاکی اوباش به لباس روحانیان محدود نشده و در حوادث اخیر چندین مورد از حمله به روحانیان گزارش شده‌است. آخرین نمونه آن در اغتشاشات چند روز اخیر در کرج بود که آشوبگران به یک طلبه با سلاح سرد و تفنگ ساچمه‌زنی حمله و او را به‌شدت مجروح کردند. شدت جراحت‌های وارد شده به حجت‌الاسلام اسماعیلی، مسئول کانون فرهنگی، هنری و مذهبی یکی از مساجد شهرستان نظرآباد البرز، به‌حدی بود که وی تحت عمل جراحی قرار گرفت.

ردپای یک زن در ماجرای شهادت شهید علی‌وردی

تشویق به ضرب و شتم حافظان نظم و امنیت، یکی از مهم‌ترین نمودهای آشوب‌های اخیر بود که در فیلم‌های منتشر شده در این زمینه به‌صورت پررنگی قابل رویت است. در ماجرای به شهادت رساندن بسیجی شهید «آرمان علی‌وردی» که قاتلان نیز ازسوی پلیس دستگیر شدند، علاوه بر مظلومیت آن شهید، صدای زنی جلب توجه می‌کرد که مهاجمان را به ضرب و شتم هرچه بیشتر آن شهید تشویق می‌کرد؛ تشویقی که درنهایت به شهادت آرمان علی‌وردی انجامید.

اینکه یک زن، اوباش را به قتل حافظ نظم و امنیت، آن‌هم به آن شکل فجیع، تشویق می‌کند، حکایت از توخالی بودن شعارهایی دارد که حول محور «زن، زندگی، آزادی» داده می‌شود.

آغوش رایگان

برهنه شدن برخی معترضان در تجمع‌های خارج از کشور را می‌توان بازتاب دیگری از واقعیت‌های پشت‌پرده در قالب شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌شمار آورد. شعارهای یک زن برهنه در تجمع اخیر براندازان در هلند که پشت میکروفون رفت و شعار «زن، زندگی، آزادی» را تفسیر کرد، اگرچه با واکنش‌های انتقادی بسیاری از شبکه‌های اجتماعی مواجه شد، اما در عمل نشان داد برخی از حامیان این شعار تفسیرهایی برخلاف شرع و عرف حاکم بر جامعه اسلامی ایران دارند که روایت متناقضی از زن امروز در جامعه ایران را به تصویر می‌کشد. نیلوفر فولادی، دختری که در تجمع ضدایرانی هلند برهنه شد، پیش از این با کشف حجاب در یکی از خیابان‌های تهران نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته بود. وی پیش از فرار از ایران، شاعر و مدل تبلیغاتی زیرزمینی بود و قبل از ورود به فعالیت‌های سیاسی و فمینیستی، در زمینه شعر فعالیت داشت. پس ‌از برهنه شدن او در تجمع ضدایرانی هلند، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی بر این اعتقاد بودند که او با این حرکت، خیلی زود انتهای سوءاستفاده‌ها از مطالبات برخی معترضان را نشان داد و مشخص کرد سوءاستفاده از شعار «زن، زندگی، آزادی» هدفی جز برهنگی کامل ندارد.

اقدام‌هایی برخلاف شئونات اسلامی

ناآرامی‌های اخیر در ایران با جلوه‌های ضدشرعی و ضدعرفی دیگری نیز همراه بود که کشف حجاب، رقص در معابر عمومی و به‌راه انداختن کارزار «آغوش رایگان» نمودهایی از این رویکرد به‌حساب می‌آید که در چارچوب روایی «زن، زندگی، آزادی» انجام می‌شود.

در این میان در روزهای اخیر تصاویری منتشر شده که برخی دختران، بدون توجه به شئونات اسلامی – ایرانی و در قالب کارزار «آغوش رایگان» دست به انجام حرکاتی زدند که شاهد دیگری بر تناقض‌های موجود در شعار «زن، زندگی، آزادی» محسوب می‌شود. این درحالی بود که به‌دنبال سرقت تلفن‌همراه به روش و ترفند جدید آغوش رایگان، مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت اعلام کرد تلفن همراه تعدادی از شهروندان به این شیوه از آنان سرقت شده‌است.

سردادن شعارهای جنسیت‌زده

سردادن شعارهای جنسیتی، یکی دیگر از حقایق نهفته در رفتار و عملکرد برخی حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» در جریان ناآرامی‌های اخیر در ایران بوده‌است؛ موضوعی که با واکنش‌های انتقادی گسترده‌ای در جامعه و حتی درمیان فعالان حقوق زنان مواجه شده‌است. سردادن شعارهای جنسی ازسوی تعدادی از زنان و دختران در هفته‌های اخیر که در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت، نشان‌دهنده رویکردی پرتناقض در مواجهه با شعار «زن، زندگی، آزادی» است.

تصویری از «ایران آزاد شده»

خشونت‌طلبی در جریان حوادث اخیر اما منحصر به عرصه خیابان نبود و برخی مفسران شعار «زن، زندگی، آزادی» در روزهای اخیر با توهم «انقلاب در ایران»، منویات درونی خود را بیش‌از گذشته آشکار کردند و ساده‌ترین منتقدان خود را به برخوردهای سخت و خشونت‌آمیز در «ایران فردا» تهدید کردند. چنین رویکردی به‌وضوح حکایت از آن دارد که ویرانی‌طلبان برداشت‌های وارونه‌ای از شعارهایی مانند «زن، زندگی، آزادی» دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«زن، زندگی، آزادی» در ۱۰روایت بیشتر بخوانید »